• فهرس المقالات حق بر صلح

      • حرية الوصول المقاله

        1 - جایگاه حق بر صلح در منشور ملل متحد با نگاهی به عملکرد شورای امنیت
        عاطفه امینی نیا
        سازمان ملل متحد در واپسین روزهای جنگ جهانی دوم، به عنوان سازمانی برآمده از دل ملت‌ها، با هدف آرمانی حفظ صلح و امنیت بین المللی پدید آمد. روشن است تحقق صلح و امنیت بین‌المللی نیازمند بسترسازی مناسب است که در بندهای 2 الی 4 منشور به آن اشاره شده است، که همانا تحقق حقوق بن أکثر
        سازمان ملل متحد در واپسین روزهای جنگ جهانی دوم، به عنوان سازمانی برآمده از دل ملت‌ها، با هدف آرمانی حفظ صلح و امنیت بین المللی پدید آمد. روشن است تحقق صلح و امنیت بین‌المللی نیازمند بسترسازی مناسب است که در بندهای 2 الی 4 منشور به آن اشاره شده است، که همانا تحقق حقوق بنیادین بشر است. از سوی دیگر تحقق حقوق بشر نیز بنوبۀ خود نیازمند بستری از جنس صلح و آرامش است. مقاله ی حاضر در نظر دارد به جایگاه حق بر صلح در منشور ملل متحد و در پی آن به بررسی عمل کرد شورا در این خصوص بپردازد، که شورا در این راستا، از چه صلاحیتی برخوردار است و به‌راستی آستانه این صلاحیت تا کجاست؟ تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        2 - حق بر صلح در نظام حقوق بین الملل در پرتو رویه و عملکرد دیوان‌های کیفری بین المللی
        حسین رستم زاد
        چکیده: در بادی امر، چنین می‌نماید که منظور از صلح، عدم جنگ در روابط بین دولت‌هاست (صلح منفی یا صلح ناشی از نفی جنگ). شاید به همین دلیل در میثاق جامعه ملل و همینطور در منشور ملل متحد، محدودیت و ممنوعیت توسل به زور در روابط بین المللی دولت‌ها به عنوان ابزاری برای رسیدن ب أکثر
        چکیده: در بادی امر، چنین می‌نماید که منظور از صلح، عدم جنگ در روابط بین دولت‌هاست (صلح منفی یا صلح ناشی از نفی جنگ). شاید به همین دلیل در میثاق جامعه ملل و همینطور در منشور ملل متحد، محدودیت و ممنوعیت توسل به زور در روابط بین المللی دولت‌ها به عنوان ابزاری برای رسیدن به صلح پیش بینی گردید. اما، وقوع جنگ‌های خانمان سوز، از جمله جنگ جهانی دوم ناکارایی این نگرش را به نمایش گذاشت. و امروزه بیشتر جنگ‌ها، نه بین دو یا چند دولت، که در چارچوب کشورهاست (جنگ‌های داخلی). از سوی دیگر، خیلی از مصادیق حق بر صلح، موارد صلح مثبت هستند که از جمله عبارتند از حق بر توسعه، خلع سلاح خصوصا سلاح‌های کشتار جمعی، احترام به قوانین و عرف‌های حقوق بشردوستانه بین المللی، لزوم رعایت حقوق و آزادی‌های بنیادین بشری از جمله دموکراسی یا حق دموکراتیک، آموزش، رفع فقر و گرسنگی، و مبارزه با بیماری‌های واگیردار و غیره که بستر استقرار صلح و امنیت بین المللی را فراهم می‌سازند. جالب توجه اینکه، هم شخص انسان و هم سایر دارندگان حقوق (دولت و مردم) دارای حق بر صلح هستند زیرا تمامی‌این صاحبان حق، استحقاق حیات و بقاء را دارند (اصل بقا). صلح عادلانه متضمن عدالت کیفری نیز می‌باشد. تاسیس دیوان‌های کیفری بین المللی (موردی و دائمی) از همین روست. محاکمه جنایتکاران بین المللی و مجازات آنها، همچنین رعایت اصول محاکمه عادلانه در حق آنها، به استقرار حکومت قانون و تحقق صلح جهانی کمک می‌کند. سرانجام، اصل صلح جهانی یکی از مهمترین اصول کلی حقوق بین الملل بوده که در منشور ملل متحد به عنوان یک هدف غایی به ظهور رسیده، و از آن، قاعده دموکراسی (که همان حق دموکراتیک فرد است) به وجود آمده، قاعده‌ای که با تدوین در میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی، صورتی قانونمند یافته و بر همه دولتها الزام آور گشته است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        3 - حق بر صلح در حقوق ایران و لبنان با تمرکز بر رویه حقوق بشر غربی و اسلامی
        حیدر مطلب فائد احمد رضا سلیمان زاده حسین رستم زاد
        نیاز به زندگی در صلح و آرامش، دغدغه¬ی هر انسانی است که وظیفه¬ی تأمین آن، بر عهده¬ی حکومت است. نوشتار حاضر، در پژوهشی به روش توصیفی تحلیلی، به بررسی و مقایسه¬ی حق بر صلح، در حقوق ایران و لبنان می¬پردازد. جمهوری اسلامی ایران، رویه¬ی حقوق بشر اسلامی را در پیش گرفته است که أکثر
        نیاز به زندگی در صلح و آرامش، دغدغه¬ی هر انسانی است که وظیفه¬ی تأمین آن، بر عهده¬ی حکومت است. نوشتار حاضر، در پژوهشی به روش توصیفی تحلیلی، به بررسی و مقایسه¬ی حق بر صلح، در حقوق ایران و لبنان می¬پردازد. جمهوری اسلامی ایران، رویه¬ی حقوق بشر اسلامی را در پیش گرفته است که بر دکترین ولایت فقیه، استوار است؛ اما در عین حال، امنیت داخلی کشور با مشکلاتی مواجه است که از نقاط ضعف عملکردی به شمار می¬آید. تقویت قوای نظامی و امنیتی، اتخاذ سیاست‌های فرهنگی صحیح، جهت پیوند اقوام و مذاهب کشور، تمرکز قدرت در حاکمیت، عدم اتکاء به بیگانگان و مشارکت سیاسی در چهار چوب ولایت ‌فقیه، در نهایت، ارکان چهارگانه حق بر صلح را برای شهروندان ایرانی فراهم کرده است. جمهوری دموکراتیک لبنان، تنها، با هدف پایان جنگ‌های داخلی، حقوق بشر غربی را به کار برد و قانون‌گذاری صریحی نیز در خصوص حق بر صلح انجام نشد. در دکترین حقوق بشر غربی، سازشی توصیه شده است که احزاب لبنانی با الگوی برداری از آن، سعی در سازش اجباری دارند. نفوذ بیگانگان از طریق احزاب، عدم تقویت قوای امنیتی و نظامی، موجب بروز نا امنی‌های متعددی در این کشور شده است که امنیت شهروندان را کاملاً از بین برده است و هنوز نیز ادامه دارد. تفاصيل المقالة