-
حرية الوصول المقاله
1 - خوانش شعرهای مولوی و امیلی دیکسون از دیدگاه شالوده شکنی ژاک دریدا
فاضل اسدی امجد طیبه دیبادر فایل اصل مقاله موجود است.در فایل اصل مقاله موجود است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
2 - بررسی مفهوم هویت از دیدگاه ساختار شکن در نمایش نامه های خانوادگی سام شپرد
فاضل اسدی امجد سید سارا قاضی میر سعیددر فایل اصل مقاله موجود است.در فایل اصل مقاله موجود است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
3 - «تعامل زبان و معنا در رساله «محبتنامه»ی خواجه عبدالله انصاری»r
تورج عقداییخواجه عبدالله انصاری، عارفی متشرع و نویسندهیی با ذوق و تواناست. از وی آثار متعددی در حوزة عرفان و تصوّف به جای مانده که همگی از تجربههای عرفانی او حکایت دارد. یکی از این آثار رسالة کم حجم «محبتنامه» است. پیر هرات در این رساله به معرفی یکی از اصطلاحات پایهیی و پرکا أکثرخواجه عبدالله انصاری، عارفی متشرع و نویسندهیی با ذوق و تواناست. از وی آثار متعددی در حوزة عرفان و تصوّف به جای مانده که همگی از تجربههای عرفانی او حکایت دارد. یکی از این آثار رسالة کم حجم «محبتنامه» است. پیر هرات در این رساله به معرفی یکی از اصطلاحات پایهیی و پرکاربرد عرفان اسلامی؛ یعنی محبت میپردازد. نگاهی به این اثر خواجه نشان میدهد که او به این موضوع عام از منظری خاص نگریسته و از غالب مفاهیمی که میتوانند گوشههای ناشناختهی آن را روشن کنند، استفاده کرده است. تأمل بر این رساله نه تنها از آگاهی بسیار خواجه در باب مسایل عرفانی خبر میدهد؛ بلکه از روی راز و رمزهای کلام زیبا، پخته و کارآمدی هم که حاصل و انتقالدهنده این آگاهی است، پرده برمیدارد. خواجه برای انتقال معنا از تقابلهای دوگانه و زبان منطقی و نیز از برخی ابزارهای تصویرآفرین استفاده و بدین ترتیب میان معنا و زبان تعاملی شایسته برقرار میکند. پرداختن به این پیوند و نشان دادن ابعاد آن، هدف اصلی نگارنده در این مقاله است. خواجه پیش از هر چیز از دشواری بیان برخی از دریافتههایش سخن میگوید و با آن که میکوشد موضوع رساله را به درست برای مخاطبان توضیح دهد، درمییابد که زبان ارجاعی قادر به گزارش تمام تجربههای او نیست و ناگزیر باید از زبان عاطفی، کمک بگیرد. بنابراین او زبان عاطفی را نه برای آراستن کلام؛ بلکه برای انتقال بهتر معنا و اندیشه، استخدام کرده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
4 - تحلیل تقابل در مولفه های زبانی دیوان سلیم تهرانی
سمیه عبدالهی نجات محمدرضا زمان احمدی عبدالرضا مدرس زادهبررسـی تقابـلهـای دوگانـه درآثـار هنـری وادبـی توجـه برخـی زبـانشناسـان،روایت شناسان و نشانه شناسان معاصر را به خود جلب کرده است . آنها بـرایـن عقیـده انـد کـه ازایـن منظر به درک و دریافت بهتری ازآثار ادبی می توان دست یافت. سبک هندی یکی ازدوره هایی است که تقابل های فکر أکثربررسـی تقابـلهـای دوگانـه درآثـار هنـری وادبـی توجـه برخـی زبـانشناسـان،روایت شناسان و نشانه شناسان معاصر را به خود جلب کرده است . آنها بـرایـن عقیـده انـد کـه ازایـن منظر به درک و دریافت بهتری ازآثار ادبی می توان دست یافت. سبک هندی یکی ازدوره هایی است که تقابل های فکری،فرهنگی،جغرافیایی ومذهبی به شکلی تاثیرگذارخودرابیش ازدوره های دیگر نشان می دهد.درمیان شاعران سبک هندی"سلیم تهرانی"از زمره نکتهپردازان توانمندی است که درزمینههای گوناگون توانسته است مضمون های متقابل بدیع و درخور توجهی بیافریند. نگارنده دراین مقاله به شیوة اسنادی،کتابخانه ای به بررسی تقابل هـای دوگانـه یازوج های متقابل ـ به عنوان یکی ازعناصر محـوری اشـعار اوـ می پردازد.برای این غرض ١٠٠غزل ازمواضـع مختلـف دیوان او انتخاب شد.دراین غزل ها 335 مورد تقابل دوگانه،یعنی درهرغزل تقریباً ٤/3 مـورد،یافت شد.این تقابل های دوگانـه درسـه بخـش واژگـانی و لفظـی (70 %)،معنـایی و فکـری (81 %)و ادبـی(31 %)دسته بندی شده اند. زوج های متقابل معنایی دراشعارسلیم بـسامدبیـشتری دارنـد.برخـی ازاین زوج هـای متقابـل مانند:زهدوشادنوشی،نقص وکمال و... زیرشـاخة مفـاهیم کلانـی اسـت کـه دردیـوان سلیم کـاربردزیادی دارنـد،سلیم ازطریق این تقابـل هـا غزلهای خودراتشخّص خاصی داده وسبک شعری خودراازدیگران متمایزکرده وخط اندیشه وباورهای خودرانشان داده است.مهمترین دلایل توجه سلیم به تقابلهای دوگانه سفرودوری ازوطن،تأثیرمحیط اجتماعی،توجه به مفاهیم اخلاقی وعرفانی وتوجه شاعربه مسائل زیبایی شناختی وموسیقایی.به هرروی،تقابل های دوگانه یکی ازشاخصه های سبکی غزلهای سلیم به شمارمی آیدکه کارکردمعنایی وزیبایی شناختی دارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
5 - بررسی تقابل های دوگانه در آثار هوشنگ مرادی کرمانی و کریستین اندرسون
ندا نورپیشه قدیمی احمد طحان فرزانه مظفریانچکیده کودک، به ویژه داستان، با سبک و روش و اهداف تعلیمی خاص، مخاطب خود را به دانش، بینش، روش و جهتگیری خاصی هدایت میکند، جهان او را شکل میدهد و در پیدا کردن شخصیت و فردیت او نقش اساسی دارد. برای پیشرفت روایت و داستان باید شخصیت از کنشی به کنشی دیگر برسد. تنها از راه أکثرچکیده کودک، به ویژه داستان، با سبک و روش و اهداف تعلیمی خاص، مخاطب خود را به دانش، بینش، روش و جهتگیری خاصی هدایت میکند، جهان او را شکل میدهد و در پیدا کردن شخصیت و فردیت او نقش اساسی دارد. برای پیشرفت روایت و داستان باید شخصیت از کنشی به کنشی دیگر برسد. تنها از راه تقابل است که روایت ایجاد میشود و از همین رو باید شخصیتها و کنشهای آنان را در تقابلهای دوتایی بررسی کرد. منظور از ساختارهای مفهومی در اینجا و در این پژوهش ساختارهای دوگانه و تقابلی است که اعم از تقابلهای خیر و شر، بد و نیک و غیره است که در کل گفتمان ادبیات فارسی مشاهده میشود. بررسی ساختارگرایانهی آثار هوشنگ مرادی کرمانی و هانس کریستین اندرسن، بیانگر آن است که فقیر برای رهایی خود از شرایط دست به تلاش میزند؛ امّا در نهایت وضعیت او تغییر چندانی نمیکند. اسارت و بندگی طبقهی فقیر نیز از خصوصیات مشترک این آثار است. اِعمال زور، خشونت و لحن توهین آمیز طبقهی ثروتمند از دیگر ویژگیهای مشترک آثار این دو نویسنده است. پژوهش پیشِرو بر آن است تا ساختارهای مفهومی تقابلهای دوگانه را در سه اثر هوشنگ مرادی کرمانی و سه اثر هانس کریستین اندرسن استخراج کند و سپس به مقابلهی این آثار بپردازد. نویسندگان در این پژوهش از روش توصیفی-تحلیلی و منابع کتابخانهای-اِسنادی بهره گرفته است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
6 - بررسی تقابل مفهومی در مثنوی مولوی (با تکیه بر حواس ظاهری و باطنی) بر اساس نظریّة انسانشناسی کلود لوی استروس
ربابه عباسی صاحبی حسین منصوریان سرخگریه رضا فرصتی جویباریچکیده نظریة ساختار دو قطبی و تقابلی، از نظریّة ساخت گرایی متأثر شد و برجستهترین نظریّهپرداز این حوزه، کلودلوی استروس است که به تحلیل زوایا و ابعاد وجودی انسان در مواجهه با جهان اطراف میپردازد. وی معتقد است که ساختار ذهن انسان برای درک پدیده ها، هر پیوستاری را در قطب أکثرچکیده نظریة ساختار دو قطبی و تقابلی، از نظریّة ساخت گرایی متأثر شد و برجستهترین نظریّهپرداز این حوزه، کلودلوی استروس است که به تحلیل زوایا و ابعاد وجودی انسان در مواجهه با جهان اطراف میپردازد. وی معتقد است که ساختار ذهن انسان برای درک پدیده ها، هر پیوستاری را در قطب های متقابل دوگانه ای قرار می دهد و این کنش ذهنی فراگیر در نهایت منجر به تقابل های دوگانه می شود. بنابراین، هر ساختار تفکّر بدوی بر تقابل استوار است. این نگرش، در باورهای ادبیّات عرفانی ما نیز دیده میشود. از آنجا که مولوی، خود از واضعان عرصة عرفان اسلامی است، از کتاب مثنوی او میتوان به عنوان منبعی ارزشمند برای اظهار و ابلاغ آموزههای عرفانی سود جست که سرشار از انواع رابطههای تقابلی حواس ظاهر و باطن، آن هم با زبان تمثیل و یا در قالب حکایت است که میتوان با تحلیل آنها، ساختار اندیشة مولانا را در حوزة انسانشناسی ترسیم کرد. در این پژوهش، با روش توصیفی- تحلیلی، با محور قرار دادن رابطة دوگانه لوی استروس، تقابل حواس ظاهری و باطنی را در مثنوی مولوی به عنوان دو ضدّ متعامل که رابطه و پیوند اثرگذاری نسبت به هم دارند، مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. تفاصيل المقالة