شبکه های اجتماعی نوین به عنوان یک رسانة تأثیرگذار در ایجاد فضایی باز و گسترده برای کاربران خود، بویژه زنان نقش مهمی را ایفا کرده است. روش های به کار رفته در این پژوهش عبارتند از روش های اسنادی، مطالعة میدانی و پیمایشی. دادههای پژوهش با تکنیکهای تحلیل محتوا، مشاهده، مص أکثر
شبکه های اجتماعی نوین به عنوان یک رسانة تأثیرگذار در ایجاد فضایی باز و گسترده برای کاربران خود، بویژه زنان نقش مهمی را ایفا کرده است. روش های به کار رفته در این پژوهش عبارتند از روش های اسنادی، مطالعة میدانی و پیمایشی. دادههای پژوهش با تکنیکهای تحلیل محتوا، مشاهده، مصاحبه و پرسشنامه جمعآوری شده است. جامعه آماری پژوهش، زنان دانشجوی دانشکده علوم اجتماعی واحد علوم و تحقیقات و دانشگاه تهران می باشند. چارچوب نظری این مطالعه تلفیقی از نظریات حوزة عمومی و کنش ارتباطی هابرماس، نظریة ارتباطات کامپیوتر واسط و استفاده و خشنودی می باشد، نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان دهندة تغییر رفتار کاربران در زمینه های فردی، عاطفی، خانوادگی و اجتماعی با تأثیرپذیری از میزان و نوع استفاده از شبکه های اجتماعی می باشد، همچنین نوع فعالیتی که کاربران در این فضا دارند، بر ایجاد تفاهم ارتباطی نقش دارد، یعنی کاربران با استفاده از زبان و مفاهیم مشترک به گفتگو در این فضا پرداخته و مقاصد ارتباطی را دنبال می کنند. در این پژوهش فرضیة نقش افزایش مهارت کاربران، از فرضیة ویژگی های فردی و اجتماعی، نقش تحصیلات در تغییر رفتار تأیید شدند. در نهایت با توجه به نتایج به دست آمده، راهکارهایی مانند: تغییر رویکرد برنامه ریزان و مسؤولین کشور نسبت به این فضا و برداشتن محدویت استفاده از شبکه های اجتماعی نوین، حذف نگاه منفی آنها در مورد کاربران این شبکه ها، راه اندازی سایت های بومی مشابه فیس بوک در ایران با همان جذابیت ها و قابلیت ها، آموزش های عمومی به جوانان و خانواده های آنان و... ارائه شده است.
تفاصيل المقالة
استفادۀ بیشازحد از نهادههای شیمیایی در کشاورزی، محیطزیست و سلامت انسانها را به خطر میاندازد. کشت محصولات سالم و یا ارگانیک بهعنوان راهحلی برای این معضل موردتوجه قرار میگیرد. در این راستا پژوهش کمی حاضر به دنبال طراحی الگویی برای ترویج کشت محصول سالم در بین بهره أکثر
استفادۀ بیشازحد از نهادههای شیمیایی در کشاورزی، محیطزیست و سلامت انسانها را به خطر میاندازد. کشت محصولات سالم و یا ارگانیک بهعنوان راهحلی برای این معضل موردتوجه قرار میگیرد. در این راستا پژوهش کمی حاضر به دنبال طراحی الگویی برای ترویج کشت محصول سالم در بین بهرهبرداران استان کرمانشاه است تا در جهت افزایش کشت این نوع محصول گامی به جلو بردارد. با بررسی ادبیات و پیشینۀ پژوهش و با استفاده از مدلهای رفتار برنامهریزیشده و اعتقاد بهداشتی و انتشار نوآوری، متغیرهای تحقیق شناسایی شدند. با استفاده از طرح توصیفی همبستگی و همبستگی از نوع مدلسازی معادلات ساختاری، اعتبارسنجی متغیرهای ترویج کشت محصول سالم انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل کل بهرهبرداران استان کرمانشاه به تعداد 80304 نفر بودند. تعداد 400 نفر از بهرهبرداران استان بهعنوان حجم نمونه انتخاب شدند. به روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای با انتساب متناسب چهارصد پرسشنامه محقق ساخته در بین بهرهبرداران هفت شهرستان استان توزیع شد. بازه زمانی گردآوری دادهها از سال 1396 تا 1397 بود. تجزیهوتحلیل دادهها در قسمت آمار توصیفی با استفاده از نرمافزار spss نسخه 23 و در بخش آمار استنباطی با استفاده از نرمافزار Smartpls نسخه سه انجام شد. نتایج حاصل از معادلات ساختاری نشان داد که متغیر نیت بیشترین تأثیر را بر رفتار دارد و متغیرهای مزیت نسبی، سازگاری، نگرش، کنترل رفتاری درک شده، منافع درک شده و تهدید تأثیر مثبت و معناداری بر نیت و رفتار کشت محصول سالم دارند.
تفاصيل المقالة
زمینه و هدف: بیش ترین درصد جمعیت جامعه را نوجوانان و جوانان تشکیل داده است، این افراد با آموزش مناسب قابلیت پذیرش رفتارهای صحیح در مصرف و تغییر رفتار در الگوهای مصرف را دارد. محور فعالیت های آگاه سازی افراد بایددر راستای تغییر نگرش ها و باور مصرف کنندگان در کل و مصرف ان أکثر
زمینه و هدف: بیش ترین درصد جمعیت جامعه را نوجوانان و جوانان تشکیل داده است، این افراد با آموزش مناسب قابلیت پذیرش رفتارهای صحیح در مصرف و تغییر رفتار در الگوهای مصرف را دارد. محور فعالیت های آگاه سازی افراد بایددر راستای تغییر نگرش ها و باور مصرف کنندگان در کل و مصرف انرژی در کودکان و نوجوانان باشد. هدف از انجام این تحقیق بررسی جایگاه و نقش آموزش مصرف بهینه انرژی درمدارس دوره ابتدایی شهر تهران می باشد. روش بررسی: با اجرای پیش آزمون وپس آزمون باگروه کنترل ابتدا آموزشهای کوتاه مدت لازم به دانش ْآموزان مقطع ابتدایی دریک مدرسه دخترانه در شهر تهران (مدرسه دخترانه آزادی در منطقه 4 تهران) داده شد تا با استفاده از روش زمینه یابی ، نگرش دانش آموزان دوره ابتدایی (درمقطع چهارم و پنجم) پس از اجرای فعالیت های آموزشی و آگاه سازی آنان در خصوص بهینه سازی مصرف انرژی سنجیده شود. نمونه به صورت تصادفی سیستماتیک انجام و نمونه آماری از یکی ازمدارس دخترانه شهر تهران انتخاب شد (بدین صورت که دریک مدرسه دخترانه دوکلاس ازمقطع چهارم و پنجم به صورت تصادقی انتخاب و هرکلاس باحجم حدود30 در نظر گرفته شده است). فرضیه های تحقیق عبارتند از: 1- آموزش دانش آموزان درمدارس با صرفه جویی مصرف انرژی ارتباط دارد.2- تحصیلات والدین با میزان اثر بخشی فعالیت های آموزشی درمدارس رابطه دارد. یافته ها: در بررسی فرضیه های این تحقیق از طرح آزمایشی پیش آزمون و پس آزمون استفاده شده، متغییرمستقل در این طرح فعالیت های آموزشی و آگاه سازی در میزان مصرف انرژی به دانش آموزان دوره ابتدایی بوده است. از آزمون آماری (paired T Test) جهت سنجش تاثیر دوره های آموزشی در دانش آموزان با استفاده از نرم افزار SPSS و EXCEL استفاده شده است. نتیجه گیری: نتایج تحقیق نشان می دهد ارتباط معناداری بین آگاهی دانش آموزان و میزان مصرف انرژی وجود دارد.
تفاصيل المقالة
اختلال نقص توجه / بیشفعالی (ADHD) برای بسیاری از دانشآموزان مشکلات زیادی ایجاد میکند و بر عملکرد شناختی، اجتماعی، هیجانی و خانوادگی و سپس در بزرگسالی بر عملکرد شغلی و زناشویی آنان تأثیر میگذارد. از سوی دیگر، والدین کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه/ بیشفعالی، فشار ر أکثر
اختلال نقص توجه / بیشفعالی (ADHD) برای بسیاری از دانشآموزان مشکلات زیادی ایجاد میکند و بر عملکرد شناختی، اجتماعی، هیجانی و خانوادگی و سپس در بزرگسالی بر عملکرد شغلی و زناشویی آنان تأثیر میگذارد. از سوی دیگر، والدین کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه/ بیشفعالی، فشار روانی بیش از حدی را تجربه میکنند و افسردگی، احساس محدودیت، ناکامی بالا، توانایی و اعتماد بهنفس پایین و نیز اختلاف زناشویی در بین آنها مشاهده میشود.
هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی آموزش رفتاری کنترل کودک به والدین بر کاهش نشانههای نقص توجه / بیشفعالی و بهبود عملکرد رفتاری کودکان و نیز کاهش میزان گرایش به افسردگی مادران کودکان مبتلا به این اختلال است. برای این منظور 22 دانشآموز 6 تا 11 ساله مبتلا به نقص توجه / بیشفعالی که به مراکز مشاوره و بهداشت روانی شهرستان ساری مراجعه کردهاند از طریق مصاحبه بالینی و پرسشنامه SNAP-IV به شیوهای هدفمند برای پژوهش انتخاب شدند. سپس افراد نمونه از نظر متغیرهای سن، جنسیت و تحصیلات با هم همتاسازی شده و بر حسب تصادف در گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. در جلسههای برنامه آموزشی مهارتهای کنترل کودک در گروه آزمایش فقط مادران شرکت کردند و به مدت 14 جلسه تحت آموزش مطابق برنامه بارکلی (1981) و نیز فورهند و مکماهون (1981) قرار گرفتند اما گروه گواه تا پایان پسآزمون هیچ آموزشی دریافت نکرد.
تفاصيل المقالة
هدف پژوهش حاضر، پیش بینی سبک مدیریت کلاسی معلمان بر اساس آگاهی از روش های اصلاح و تغییر رفتار و سبک زندگی می باشد. روش تحقیق پژوهش حاضر، از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه ی معلمان مقطع ابتدایی شهرستان شبستر در سالتحصیلی 94-95 است. روش نمونه گیری مورد استفاده در أکثر
هدف پژوهش حاضر، پیش بینی سبک مدیریت کلاسی معلمان بر اساس آگاهی از روش های اصلاح و تغییر رفتار و سبک زندگی می باشد. روش تحقیق پژوهش حاضر، از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه ی معلمان مقطع ابتدایی شهرستان شبستر در سالتحصیلی 94-95 است. روش نمونه گیری مورد استفاده در این تحقیق، نمونه گیری به صورت تصادفی طبقه ای انجام گرفت. جهت تعیین حجم نمونه از جدول مورگان استفاده شد که مطابق این جدول، 233 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. در این پژوهش برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های سبک زندگی میلر و اسمیت، پرسشنامه سبک مدیریت کلاس ولفگانگ و گلیکمن و پرسشنامه ی محقق ساخته ی آگاهی از روش های اصلاح رفتار استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهشی از روش های آمار توصیفی و استباطی شامل همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه استفاده گردید. نتایج نشان داد که بین سبک زندگی متعادل و میزان آگاهی از روش های اصلاح و تغییر رفتار با سبک مدیریت کلاسی غیرمداخله گر معلمان، رابطه مثبت و معنادار وجود دارد و سبک مدیریت کلاسی معلمان بر اساس سبک زندگی و میزان آگاهی از روش های اصلاح و تغییر رفتار، قابل پیش بینی است. مقدار همبستگی سبک زندگی و سبک مدیریت کلاسی، 36/0 می باشد (01/0p ≤ ). مقدار همبستگی آگاهی از روش های اصلاح و تغییر رفتار و سبک مدیریت کلاسی، 81/0 می باشد (01/0p≤). به صورت کلی، 67 درصد واریانس سبک مدیریت کلاسی، مربوط به عامل های آگاهی از روش های اصلاح و تغییر رفتار و سبک زندگی میباشد.
تفاصيل المقالة
در این تحقیق به بررسی"تاثیر آموزش دوره های ضمن خدمت بر کارایی کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب بر اساس مدل کرک پاتریک"پرداخته شده است و سوال اصلی تحقیق به این شرح است"آیا آموزش دوره های ضمن خدمت بر کارایی کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی بر اساس مدل کرک پاتریک ت أکثر
در این تحقیق به بررسی"تاثیر آموزش دوره های ضمن خدمت بر کارایی کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب بر اساس مدل کرک پاتریک"پرداخته شده است و سوال اصلی تحقیق به این شرح است"آیا آموزش دوره های ضمن خدمت بر کارایی کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی بر اساس مدل کرک پاتریک تاپیر دارد؟"
به دنبال سوال اصلی تحقیق حاضر هدف اصلی نیز بررسی تاثیر آموزشهای ضمن خدمت بر کارایی کارکنان بر اساس مدل کرک پاتریک است.لازم به ذکر است که طرح تحقیق پژوهش حاضر در حیطه تحقیقات توصیفی جای می گیرد و از نوع زمینه یابی(پیمایشی) است.جامعه آماری تحقیق حاضر را کلیه کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب(667 نفر) تشکیل می دهند که تعداد 247 نفر از آنها به عنوان حجم نمونه مکفی با استفاده از روش نمونه تصادفی-طبقه ای انتخاب شده اند.ابزار مورد استفاده در این تحقیق پرسشنامه پژوهشگر ساخته 30 سوالی در سه دسته واکنش،یادگیری،رفتار(تغییر رفتار) است که در طیف لیکرت 5 گزینه ای اندازه گیری شده است و دارای ضریب اعتبار 95% است.به منظور تجزیه و تحلیل داده های حاصله از پرسشنامه از مدل آماری t تک گروهی،t دو گروه مستقل و تحلیل واریانس یک طرفه استفاده شده است و در نهایت تجزیه و تحلیل داده ها نشان داده است که تاپیر آموزش دوره های ضمن خدمت بر کارایی کارکنان بر اساس مدل کرک پاتریک در سطح a=0.01 بالاتر از حد متوسط بوده و از تاثیر بالایی برخوردار است.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications