• فهرس المقالات تحلیل تشخیصی چندگانه

      • حرية الوصول المقاله

        1 - تحلیل بنیادی سهام با رویکرد کارایی در مرزهای واقعی و تعیین اهمیت  شاخصها برای رسیدن به شرایط مطلوب
        سیده عاطفه حسینی اسماعیل شاه طهماسبی منیره ابویی مهریزی رامین وران
        تحلیل بنیادی سهام دو مرحله دارد. مرحله اول بررسی صورت های مالی شرکت مثل صورت سود وزیان، ترازنامه وارزیابی سودآتی است. در گام دوم ارتباط دادن سودآتی به ارزش بازار است. این مقاله با معیار قرار دادن همین مبحث واستفاده از مرزکارایی واقعی به تحلیل بنیادی سهام برای پیبردن به أکثر
        تحلیل بنیادی سهام دو مرحله دارد. مرحله اول بررسی صورت های مالی شرکت مثل صورت سود وزیان، ترازنامه وارزیابی سودآتی است. در گام دوم ارتباط دادن سودآتی به ارزش بازار است. این مقاله با معیار قرار دادن همین مبحث واستفاده از مرزکارایی واقعی به تحلیل بنیادی سهام برای پیبردن به وضعیت موجود و بررسی اهمیت شاخصها با روش-های آماری برای پیبردن به فرایند رسیدن به وضعیت مطلوب میپردازد. روش پژوهش مورد استفاده توصیفی تحلیلی وجامعه آماری تمامی شرکتهای بورس اوراق بهادار طی سالهای 1386 تا 1388 میباشد. در ابتدا از تحلیل خوشهایشرکتهای همگون 198 شرکت- انتخاب گردیدند. سپس با استفاده از 9 شاخص و روش تحلیل پوششی داده ها بهبررسی کارایی دو مرحله ای رویکرد مدیریتی و ارزشگذاری- شرکتها پرداخته شد و بر اساس آن تحلیل بنیادی صورتگرفت. در مجموع دو گام شرکتهای گروه سرمایه گذاری سایپا، خدمات انفورماتیک و توسعه صنایع بهشهر بهترینعملکرد را داشتهاند که با توجه به منطق تحلیل بنیادی میتوان گفت شرکت توسعه صنایع بهشهر همافزایی بیشتری در آیندهخواهد داشت. در مرحله بعد برای هرگام از تحلیل بنیادی به بررسی میزان تاثیر شاخصها با استفاده از تحلیل تشخیصیچندگانه پرداخته شد. در گام اول شاخص سایر داراییها بیشترین و دارایی ثابت کمترین و در گام دوم ارزش بازاری سهامبیشترین و ارزش دفتری سهام کمترین تاثیر را بر کارایی یا عدم کارایی شرکتها داشته اند. اهمیت این شاخصها میتواندمسیر رسیدن به کارایی بالا را درآینده نشان دهد. با توجه به شکاف شاخصها در اولویت بندی، میتوان گفت رویکردشرکتها در درآمدزایی و بازار محوری، مهمترین عامل موفقیت آنها در عملکرد مدیریتی و ارزشگذاری میباشد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        2 - بررسی توانمندی الگوهای پیش بینی کننده بحران مالی
        زهرا پورزمانی رضا کی‌پور مصطفی نورالدین
        مالکان، مدیران، سرمایه گذاران، اعتباردهندگان، شرکتهای تجاری و همچنین موسسات دولتی علاقمند به ارزیابی وضعیت مالی شرکت‌ها هستند چرا که در صورت ورشکستگی هزینه‌های زیادی به آنها تحمیل می‌شود. امروزه از الگوهای مختلفی مانند : تکنیک‌های آماری (تحلیل تشخیصی، لوجیت و آنالیز فاک أکثر
        مالکان، مدیران، سرمایه گذاران، اعتباردهندگان، شرکتهای تجاری و همچنین موسسات دولتی علاقمند به ارزیابی وضعیت مالی شرکت‌ها هستند چرا که در صورت ورشکستگی هزینه‌های زیادی به آنها تحمیل می‌شود. امروزه از الگوهای مختلفی مانند : تکنیک‌های آماری (تحلیل تشخیصی، لوجیت و آنالیز فاکتوری) و تکنیک‌های هوش مصنوعی (شبکه‌های عصبی، درخت تصمیم گیری، استدلال مبتنی بر موضوع، الگوریتم ژنتیک، مجموعه‌های سخت، ماشین بردار تکیه گاه و منطق فازی) و یا ترکیبی از این دو تکنیک برای پیش بینی ورشکستگی استفاده می‌شود. هدف از این پژوهش تعیین الگوهایی با استفاده از متغییرهای مالی (نسبت‌های مالی صورتحساب سود وزیان و ترازنامه) جهت بالا بردن توان تصمیم گیری استفاده کنندگان صورتهای مالی در پیش بینی بحران مالی شرکتها می‌باشد. در این تحقیق چهار الگوی پیش بینی بحران مالی(الگوهای مبتنی بر روش‌های سنتیMDA، الگوریتم ‍ژنتیک خطی، الگوریتم ژنتیک غیر خطی و شبکه عصبی) برای پیش بینی بحران مالی دو سال قبل از وقوع آن تدوین شده است. سپس با توجه به نتایج بدست آمده، الگوها با یکدیگر مقایسه و بهترین الگو استخراج شده است. با توجه به نتایج آزمون مشخص گردید الگوی مبتنی بر شبکه عصبی دارای بالاترین توان در پیش بینی بحران مالی شرکت‌ها می‌باشد. تفاصيل المقالة