• فهرس المقالات تاسماهی ایرانی

      • حرية الوصول المقاله

        1 - بررسیLC5096 ساعته و ضایعات هیستوپاتولوژیکی نیترات روی بافت آبشش،کبد و کلیه تاسماهی ایرانی
        آرش جمشیدی حسین خارا ذبیح الله پژند
        زمینه وهدف:گسترش آلودگی­ها ازجمله نیترات درآب ها مسمویت حاد یا نیمه حاد را درماهیان خصوصاً  بچه ماهیان ایجاد می­کند و درکوتاه مدت و بلندمدت بسته به غلظت آن باعث ایجاد اختلال در فعالیت­های فیزیولوژیکی و مرگ ومیر ناشناخته می شود. اغلب آبزیان پرورشی تحت تأثیر این آلودگی­ها أکثر
        زمینه وهدف:گسترش آلودگی­ها ازجمله نیترات درآب ها مسمویت حاد یا نیمه حاد را درماهیان خصوصاً  بچه ماهیان ایجاد می­کند و درکوتاه مدت و بلندمدت بسته به غلظت آن باعث ایجاد اختلال در فعالیت­های فیزیولوژیکی و مرگ ومیر ناشناخته می شود. اغلب آبزیان پرورشی تحت تأثیر این آلودگی­ها، سیستم ایمنی­شان به خطر می افتد. هدف ازاین تحقیق تعیین سطح مجاز نیترات درآب و تاثیرات حاد آن بربافت آبشش،کبد و کلیه گونه ماهی خاویاری(تاسماهی ایرانی)است. روش­کار:به این منظور بعداز آزمایشات تعیین غلظت مقدماتی نیترات، تیمارهای 750 ،773 ،798 ،823 و850 میلی گرم درلیتر نیترات، میزان LC10LC50و LC90در طول مدت 24، 48، 72 و 96 ساعت بر اساس دستورالعمل OECD-2002و به روش ساکن، روی بچه تاسماهی ایرانی با میانگین وزن 2گرم در مقایسه با تیمار شاهد، اندازه گیری شدند. به منظور ارزیابی اثرات هیستوپاتولوژیکی نیترات در پایان روز چهارم(96ساعت) بافت های آبشش، کبد و کلیه نمونه برداری در محلول بوئن تثبیت گردید. نمونه های تثبیت شده پس مراحل قالب گیری، برش و رنگ آمیزی با هماتوکسیلین- ائوزین با میکروسکوپ نوری مجهز به مانیتور و دوربین عکاسی و فیلمبرداری مورد مطالعه میکروسکوپی قرار گرفت.یافته­ها:میزانLC10نیترات در24، 48، 72 و 96 ساعت برای بچه تاسماهی ایرانی به ترتیب6097/775، 29 /716، 9556 /677 و 7878/ 669 میلی­گرم در لیتر، میزانLC50 نیترات7434/909، 9397/825، 645/793 و 5538/764 میلی­گرم درلیتر،میزانLC90 نیترات 074/1067، 4265 /952، 076/929 و728/872 میلی­گرم در لیتر تعیین شد. نتایج نشان دادکه درآبشش پدیده­هایی نظیرپرخونی، تورم لاملای اولیه، هیپرپلازی، چسبندگی لاملای ثانویه، خون­ریزی و نکروز سلولی پس از طی 96ساعت مشاهده شد. شدت موارد آسیبی از تیمار1 به سمت تیمار5 افزایش یافت. در کبد پس از در معرض بودن عوارضی از قبیل پرخونی، نکروز سلولی، رکورد صفراوی و آتروفی سلولی مشاهده شد، ولی شدت آن­ها در هر تیمار متنوع بود. در کلیه نیز عوارضی چون پرخونی و خونریزی، ملانوماکروفاژ، افزایش فضای ادراری و هیپرتروفی در تیمارها مشاهده گردید و بیشترین عارضه در تیمارهای 4 و 5 دیده شد. نتیجه گیری:بنابر تحقیق حاضر تاسماهی ایرانی گونه حساس به نیترات بوده و در پرورش باید به غلظت نیترات توجه شود که بالاتر از حد مجاز نرسد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        2 - اثر افزودن بایوترونیک تاپ3 به جیره بر شاخص‌های رشد، ایمنی موکوس و خون و بیان ژن‌های مرتبط رشد (GH, Ghrelin, IGF-1) در تاسماهی ایرانی (Acipenser persicus)
        عبدالسلام حاتمی حامد پاکنژاد محمد سوداگر
        زمینه و هدف: بایوترونیک تاپ3 یکی از مکمل های خوراکی موجود در بازار است که محصولی اسیدی ‌فایری و یک محصول تجاری است که برای کنترل باکتری‌های بیماری‌زا استفاده می‌شود. هدف از انجام این تحقیق، بررسی اثرات بایوترونیک تاپ3 بر برخی از شاخص های رشد، ایمنی موکوس و سرم و بیان ژن أکثر
        زمینه و هدف: بایوترونیک تاپ3 یکی از مکمل های خوراکی موجود در بازار است که محصولی اسیدی ‌فایری و یک محصول تجاری است که برای کنترل باکتری‌های بیماری‌زا استفاده می‌شود. هدف از انجام این تحقیق، بررسی اثرات بایوترونیک تاپ3 بر برخی از شاخص های رشد، ایمنی موکوس و سرم و بیان ژن های دخیل در رشد تاسماهی ایرانی(Acipenser persicus) بود.روش کار: تعداد 240 قطعه تاسماهی ایرانی(با میانگین وزنی 1±104 گرم) از مرکز تکثیر و پرورش ماهیان خاویاری شهید مرجانی واقع در شهرستان ساری خریداری شد. ماهیان پس از گذشت 2 هفته به منظور سازگاری با شرایط آزمایشی تحت سه تیمار آزمایشی با سطوح مختلف بایوترونیک تاپ3 شامل:2، 4 و 8گرم به ازای کیلوگرم جیره و یک گروه شاهد به مدت 8 هفه تغذیه شدند. در انتهای دوره، جهت بررسی شاخص های رشد زیست سنجی انجام شد. هم چنین برای سنجش شاخص های مربوط به ایمنی موکوس و سرم به ترتیب عملیات موکوس گیری و خون گیری از ماهیان به طور کاملاً تصادفی صورت گرفت. جهت سنجش میزان بیان ژن های دخیل در رشد نمونه گیری از تمامی تیمارها به طور تصادفی انجام شد.یافته ها: نتایج نشان داد که بهترین عملکرد رشد و بیشترین میزان بیان ژن های دخیل در رشد (GH، IGF-1 و Ghrelin0) در گروه شاهد وجود داشت (05/0 >P). بیشترین میزان آلکالین فسفاتاز و پروتئین کل موکوس و پروتئین کل سرم و کمترین میزان آلانین ترانس آمیناز سرم در تیمار تغذیه شده با جیره حاوی 8 گرم بایوترونیک تاپ3 در کیلوگرم جیره وجود داشت که با گروه شاهد اختلاف معنادار داشت (05/0 >P). جیره های حاوی بایوترونیک تاپ3، فعالیت آنزیم لیزوزیم موکوس و آسپارتات ترانس آمیناز سرم را به طور قابل توجهی به ترتیب افزایش و کاهش دادند که با گروه شاهد اختلاف معنادار بود (05/0 >P). میزان گلوکوز و آلکالین فسفاتاز سرم خون در تمامی تیمارها با گروه شاهد اختلاف معناداری نداشت (05/0 <P).نتیجه گیری: به طور کلی، جیره غذایی حاوی 8 گرم بایوترونیک تاپ3 در کیلوگرم غذا، علی رغم عدم اعمال اثر روی شاخص های رشد، باعث بهبود پارامترهای ایمنی موکوس و سرم تاسماهی ایرانی شد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        3 - اندازه‌گیری مقادیر طبیعی برخی فاکتورهای سرم خون (الکترولیت و غیر الکترولیتها) تاسماهی ایرانی
        سید‌احمد شهیدی یاساقی محمد مازندرانی آزاده قربانی حسن سرایی رسول قربانی نرگس سلیمانی
        یکی از مهمترین راه‌های تشخیص بیماری در ماهیان، بررسی و آنالیز هماتولوژی و بیوشیمیایی سرم خون آنها است. در این پژوهش به بررسی و تعیین میزان طبیعی 12 پارامتر بیوشیمیایی سرم خون تاسماهی ایرانی پرداخته شده است. این پارامترها عبارتند از: سدیم، ‌پتاسیم، کلسیم، فسفر،‌ گلوکز، ا أکثر
        یکی از مهمترین راه‌های تشخیص بیماری در ماهیان، بررسی و آنالیز هماتولوژی و بیوشیمیایی سرم خون آنها است. در این پژوهش به بررسی و تعیین میزان طبیعی 12 پارامتر بیوشیمیایی سرم خون تاسماهی ایرانی پرداخته شده است. این پارامترها عبارتند از: سدیم، ‌پتاسیم، کلسیم، فسفر،‌ گلوکز، اوره خون (‌BUN)، کراتینین،‌ کلسترول، تری گلیسیرید، بیلی‌روبین،‌ آلبومین و پروتیئن تام بودند. خونگیری از ماهیان (دو جنس نر و ماده، 16 نر و 16 ماده) از ساقه دمی و در فصل بهار (فروردین ماه) ‌در سواحل جنوب شرقی دریای خزر انجام پذیرفت. نمونه‌های خون در مجاورت یخ جهت بررسی به آزمایشگاه ارسال شدند. پس از جداسازی سرم،‌ مقادیر پارامترهای سرمی اندازه‌گیری و نتایج حاصله برای نر و ماده با استفاده از آزمون آماری t (t-test)‌ مقایسه شدند. که بر این اساس در بین 12 پارامتر مورد بررسی تنها در میزان فسفر بین دو جنس نر و ماده تاسماهی ایرانی اختلاف معنی داری وجود دارد (05/0<‍P) و مقدار این پارامتر در ماهی ماده بیشتر از نر است. همچنین بر اساس آزمون همبستگی‌ پیرسون بین پارامترهای کلسترول با آلبومین، کلسترول با تری گلیسرید، تری گلیسرید با فسفر، کلسیم با پروتئین تام، کلسیم با فسفر، آلبومین با پروتیئن تام همبستگی مشاهده گردید (05/0<‍P). تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        4 - بررسی هورمون های جنسی و هیپوفیزی و فاکتور های استرس سرم مولدین تاسماهی ایرانی (Acipenser persicus) در سواحل گیلان
        قباد خواجه محمدی عباسعلی زمینی مسعود فرخ روز لاشیدانی
        هدف مقایسه ی سطوح استروئیدهای جنسی و هیپوفیزی شامل تستوسترون، 17- بتا استرادیول، GTH-I، GTH-II و فاکتور های استرس شامل کورتیزول و گلوکز، در جنس های نر و ماده ی مولدین تاسماهی ایرانی (Acipenser persicus) صید شده از دریا و ارزیابی ارتباط بین مرحله ی رسیدگی جنسی با میزان ا أکثر
        هدف مقایسه ی سطوح استروئیدهای جنسی و هیپوفیزی شامل تستوسترون، 17- بتا استرادیول، GTH-I، GTH-II و فاکتور های استرس شامل کورتیزول و گلوکز، در جنس های نر و ماده ی مولدین تاسماهی ایرانی (Acipenser persicus) صید شده از دریا و ارزیابی ارتباط بین مرحله ی رسیدگی جنسی با میزان این هورمون ها و استرس ناشی از مهاجرت و صید در این گونه از تاسماهیان بود. نمونه برداری از چهارده مولد نر و ماده ی تاسماهی ایرانی، از زمستان 1391 تا بهار 1392 در صیدگاه های ماهیان خاویاری و پره های صیادی حوضه ی جنوبی دریای خزر، در استان گیلان صورت گرفت. نتایج حاصل از بررسی های گنادی نشان داد که مولدین صید شده در مرحله ی 4 و 5 رسیدگی جنسی بودند. در مقایسه ی میانگین میزان تستوسترون سرم خون مولدین (نرها 18/32 ± 41/123 و ماده ها 92/ 18 ± 87/44 نانو گرم در میلی لیتر)، اختلاف معنی دار آماری دیده شد (05/0 p<). اما پس از مقایسه ی میانگین هورمون های 17- بتا استرادیول، GTH-I و GTH-II سرم مولدین، اختلاف معنی دار آماری مشاهده نشد (05/0 p>). سطوح تمامی این هورمون ها در مولدین نر بیش از ماده ها بود. پس از مقایسه میانگین شاخص های استرس، شامل کورتیزول (نرها 42/587 و ماده ها 42/608 نانوگرم در میلی لیتر) و گلوکز (در نر ها 02/31 ± 85/138 و در ماده ها 26 ± 85/ 136 میلی گرم در دسی لیتر)، اختلاف معنی دار آماری دیده نشد، اما سطوح این فاکتور ها از حد طبیعی بیشتر بود (05/0p˃). تفاصيل المقالة