مقدمه: روند فزاینده مخارج درمانی، محدودیتهای مالی، کیفیت و کارایی پایین خدمات بیمارستانهای دولتی و انتظارات روزافزون، نظامهای سلامت را ملزم به استفاده از ظرفیتهای بخش خصوصی نموده است. مشارکت عمومی- خصوصی به عنوان راه حلی که مزایای هر دو بخش راجمع کرده و معایب آنها أکثر
مقدمه: روند فزاینده مخارج درمانی، محدودیتهای مالی، کیفیت و کارایی پایین خدمات بیمارستانهای دولتی و انتظارات روزافزون، نظامهای سلامت را ملزم به استفاده از ظرفیتهای بخش خصوصی نموده است. مشارکت عمومی- خصوصی به عنوان راه حلی که مزایای هر دو بخش راجمع کرده و معایب آنها را به حداقل میرساند در سیاستگذاری نظام سلامت مطرح میشود. هدف مطالعه حاضر، بررسی مدلهای مشارکت عمومی - خصوصی در حوزه بیمارستانی و ارائه پیشنهاداتی جهت انتخاب مدل بهینه در شرایط گوناگون است.روش پژوهش: در این پژوهش پس از ساختاربندی پرسش و تعیین دامنه مطالعه، مقالات منتخب ارزیابی عمیق شده و تعاریف، مزایا و معایب انواع مدلهای مشارکت بکار رفته در مدیریت بیمارستانی بررسی و این مدلها از نظر شاخصهای کیفیت - اثربخشی، دسترسی، کارایی مالی و میزان تسهیم ریسک مقایسه شدند.یافتهها: با مرور دامنهای 32مقاله، انواع مدلهای مشارکت در قالب ارائه خدمات، تامین مالی و اصلاح زیرساختها و سطح ترکیبی تحلیل شدند. برهمین مبنا مدلهای "برونسپاری بالینی" و "قرارداد مدیریت" بالاترین سطح دسترسی و کیفیت - اثربخشی را به خود اختصاص داده و مدلهای "DBFO"،"BOO" و "برونسپاری بالینی" بالاترین سطح کارایی مالی را درپی داشتند. همچنین "قرارداد خدمت" و "خصوصی سازی کامل" در دو سر طیف تسهیم ریسک قرار گرفتند. در نهایت، جهت ارتقای بهرهوری بیمارستانهای دولتی، قراردادهای "برونسپاری"، "مدیریت" و "اجاره" و جهت افزایش تعداد تختهای بیمارستانی، مدلهای "BOO"،"BOT" و "DBFO" توصیه گردیدند.نتیجهگیری: با لحاظ چالشهای مدیریت بیمارستانی و همچنین ویژگیهای اختصاصی اقتصاد سلامت درعدم تبعیت از فروض اقتصاد هنجاری، بکارگیری مدلهای مشارکت عمومی- خصوصی، امری ضروری در راستای تحقق اهداف نظام سلامت است.
تفاصيل المقالة
این پژوهش با هدف بررسی فرهنگ سازمانی بیمارستان دولتی شهید مدرس و خصوصی لاله و رابطه آن با عملکرد کارکنان آنها به منظور تعیین تفاوت فرهنگ سازمانی و عملکرد کارکنان این دو بیمارستان بود. به روش همبستگی و در بین کلیه 1400 نفر پرسنل شاغل در بیمارستان دولتی شهید مدرس و بیمارس أکثر
این پژوهش با هدف بررسی فرهنگ سازمانی بیمارستان دولتی شهید مدرس و خصوصی لاله و رابطه آن با عملکرد کارکنان آنها به منظور تعیین تفاوت فرهنگ سازمانی و عملکرد کارکنان این دو بیمارستان بود. به روش همبستگی و در بین کلیه 1400 نفر پرسنل شاغل در بیمارستان دولتی شهید مدرس و بیمارستان خصوصی لاله تهران انجام گرفته است. در این پژوهش از پرسشنامه بهعنوان ابزار گردآوری دادهها استفاده شده است و یافتهةای آن نشان میدهد که بین فرهنگ سازمانی و عملکرد کارکنان در بیمارستان دولتی شهید مدرس و خصوصی لاله، رابطه معنی داری وجود داشت. همچنین بین فرهنگ سازمانی بیمارستانهای مورد مطالعه تفاوت معنی داری مشاهده شد و در نهایت در عملکرد کارکنان این بیمارستانها نیز تفاوت معنی داری در رابطه با مولفههای کیفیت، نظم و پاسخگویی به دست آمد. پژوهشگر در پایان نتیجه میگیرد که تغییر در فرهنگ سازمانی بیمارستان شهید مدرس با اقداماتی مناسب مانند شرح وظایف روشن، برقراری سیستم پاداش بر مبنای عملکرد و ارتقای افراد بر اساس شایستگیهایشان، ایجاد ارتباط و همکاری صمیمانه با کارکنان، ایجاد هماهنگی بیشتر در کارها، مفید میباشد و بیمارستان خصوصی لاله نیز با ایجاد امنیت شغلی بیشتر، تأکید بر خود کنترلی پرسنل و توجه بیشتر مدیران به انتقادات و پیشنهادات کارکنان، میتواند در جهت رضایت کارکنان و در نتیجه عملکرد بهتر آنها قدم بردارد.
تفاصيل المقالة
این پژوهش با هدف تعیین رابطۀ ویژگیهای شخصیتی و سرسختی روانشناختی با فشار شغلی پرستاران بیمارستانهای دولتی شیراز اجرا شد. روش پژوهش همبستگی و جامعۀ آماری پژوهش همۀ پرستاران بیمارستانهای دولتی شیراز بودند که از میان آنها 141 نفر به روش نمونهگیری چند مرحلهای انتخاب ش أکثر
این پژوهش با هدف تعیین رابطۀ ویژگیهای شخصیتی و سرسختی روانشناختی با فشار شغلی پرستاران بیمارستانهای دولتی شیراز اجرا شد. روش پژوهش همبستگی و جامعۀ آماری پژوهش همۀ پرستاران بیمارستانهای دولتی شیراز بودند که از میان آنها 141 نفر به روش نمونهگیری چند مرحلهای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامۀ پنج عامل بزرگ شخصیت (مککری و کاستا، 1985)، پرسشنامۀ سرسختی روانشناختی (بارتون، 1984) و پرسشنامۀ فشار شغلی (استینمتز، 1977) بود. دادهها از طریق ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه (روش گام به گام) تحلیل شد. یافتهها نشان داد که بین روانرنجورخویی با فشار شغلی پرستاران رابطۀ مثبت و معنادار (01/0>P )، ولی بین برونگرایی، تجربهپذیری و مسؤولیتپذیری و همچنین تعهد و کنترل با فشار شغلی پرستاران رابطۀ منفی و معنادار (01/0>P ) وجود دارد. همچنین در تحلیل رگرسیون چندگانه مسؤولیتپذیری و روانرنجورخویی همراه با تعهد و مبارزهجویی متغیرهای پیشبینیکنندۀ فشار شغلی بودند.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications