-
حرية الوصول المقاله
1 - تبیین بازتولید فرهنگی ـ طبقاتی دانشگاهی با تأکید بر مؤلفههای ناهمسوی برنامه درسی پنهان به منظور طرح ملاحظات کاربردی دانشگاهی
مهدی سبحانی نژاد نجمه احمدآبادی آرانی آزاد محمدی صمد محمدیپژوهش حاضر، درصدد تبیین بازتولید فرهنگی ـ طبقاتی دانشگاهی برحسب مؤلفههای ناهمسوی برنامه درسی پنهان به منظور ارائه ملاحظاتی کاربردی برای دانشگاه است. روش پژوهش توصیفی ـ تحلیلی بوده که طی آن از استنتاج مبتنی بر تحلیل مفاهیم و مفهومپردازی مجدد، استفاده شده است. جامعه پ أکثرپژوهش حاضر، درصدد تبیین بازتولید فرهنگی ـ طبقاتی دانشگاهی برحسب مؤلفههای ناهمسوی برنامه درسی پنهان به منظور ارائه ملاحظاتی کاربردی برای دانشگاه است. روش پژوهش توصیفی ـ تحلیلی بوده که طی آن از استنتاج مبتنی بر تحلیل مفاهیم و مفهومپردازی مجدد، استفاده شده است. جامعه پژوهش، مجموعه متون نظری مرتبط با عنوان پژوهش بوده که به کمک فرم فیش برداری، اطلاعات لازم استخراج شده است. یافتههای پژوهش نشان داد؛ مؤلفههای ناهمسوی برنامههای درسی پنهان آموزش عالی میتوانند در تثبیت پایگاه و منزلت بازتولید فرهنگی ـ طبقاتی دانشجوی طبقه خاص مؤثر بوده و بالعکس در نومیدی از تغییر وضعیت کنونی برای دانشجویان طبقههای متوسط و پایین، مؤثر باشند. تبلور عینی این رخداد متأثر از مؤلفههای ناهمسوی برنامه درسی پنهان آموزش عالی در تعدادی از استنادهای پژوهشی مطالعه حاضر محسوس است. براین اساس؛ در پایان فهرستی از ملاحظات عملی نمونه در راستای ابعاد مختلف مؤلفههای ناهمسوی برنامه درسی پنهان موردتوجه واقعشده که از آن جمله میتوان به برقراری عدالت آموزشی، تأکید بر روشهای انتقادی و گفتگو محور، کاهش دیوانسالاری به منظور بروز قابلیتهای طبقات مختلف در فعالیتهای دانشگاهی (علمی، پژوهشی، فرهنگی، دانشجویی)، تأکید بر برنامه درسی چندفرهنگی، توجه به شیوههای کیفی به جای شیوه کمی در ارزشیابی، کاربرد و اجرای راهبردهای تدریس فعال و مشارکتی و تغییر در محیطهای آموزشی اشاره نمود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
2 - بررسی رابطه سرمایه فرهنگی با هویتپذیری (مطالعه موردی در بین دانشآموزان پیشدانشگاهی پسرانه شهرستان بوکان در سال تحصیلی 90-89)
سیروس فخرایی انور کریمیانهدف از انجام این تحقیق سنجش تجربی مفاهیم سرمایه فرهنگی وهویت اجتماعی، رابطه ابعاد مختلف سرمایه فرهنگی بانحوه تعریف افراد ازخویشتن می باشد وهمبستگی سرمایه فرهنگی را با هویت های مختلف اجتماعی بررسی می کند.این مطالعه به صورت پیمایشی در بین 250 نفر از دانش آموزان پیش دانشگا أکثرهدف از انجام این تحقیق سنجش تجربی مفاهیم سرمایه فرهنگی وهویت اجتماعی، رابطه ابعاد مختلف سرمایه فرهنگی بانحوه تعریف افراد ازخویشتن می باشد وهمبستگی سرمایه فرهنگی را با هویت های مختلف اجتماعی بررسی می کند.این مطالعه به صورت پیمایشی در بین 250 نفر از دانش آموزان پیش دانشگاهی شهرستان بوکان انجام شده است. بر اساس دیدگاه پیر بوردیو سرمایه فرهنگی دارای سه بعد است: بعد ذهنی، بعد عینی و بعد نهادی. وجه دیگر این تحقیق سنجش هویت اجتماعی دانش آموزان پیش دانشگاهی است که شامل هویت های قومی، ملی، دینی و جهانی می باشد. نتایج حاصل از بررسی نشان می دهد که همبستگی معنادار ومثبت بین سرمایه فرهنگی و هویت ملی، قومی و دینی وجود دارد. لیکن همبستگی معناداری بین سرمایه فرهنگی و هویت جهـانی وجـود ندارد. هم چنین نوع همبستگی ابعادعینی، ذهنی ونهادی سرمایه فرهنگی با انواع هویت اجتماعی متفاوت است بدین معنا که بین بعد عینی سرمایه فرهنگی و هویت های قومی، ملی و دینی رابطه معنی داری وجود دارد، در حالی که بین بعد عینی سرمایه فرهنگی وهویت جهانی رابطه معنی داری وجودندارد. هم چنین بعدذهنی سرمایه فرهنگی و هویت های قومی و ملی رابطه معنی داری وجود دارد، در حالی که بین بعد ذهنی سرمایه فرهنگی و هویت های دینی و جهانی رابطه معنی داری وجود ندارد و نیز بین بعد نهادی سرمایه فرهنگی و هویت های قومی، ملی، دینی و جهانی هیچ گونه رابطه معنی داری و جود ندارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
3 - Cultural Capital as a Bulwark against Social Alienation (Case Study: Students of Saqqez City)
محمد حریری حسن صالح نژادThe purpose of this study is to evaluate the relationship between cultural capital and social alienation. According to Pierre Bourdieuâs Standpoint, cultural capital involves habitus, rhetoric styles, different forms of knowledge and tastes. According to Bourdieu, the أکثرThe purpose of this study is to evaluate the relationship between cultural capital and social alienation. According to Pierre Bourdieuâs Standpoint, cultural capital involves habitus, rhetoric styles, different forms of knowledge and tastes. According to Bourdieu, the individuals who are in high economic and social hierarchical level have different patterns, habitus and type of cultural goods consumption. In this regard, the individuals who belong to high social classes gain much cultural capital. Therefore, social agents categorize themselves by type of consuming cultural goods and imposing strategic distinction to other classes. Consequently, low classes of individuals are faced to social alienation. This Study has been done in survey method between 371 of high school and pre- university students in Saqqez. The results of this study indicate that there are significant inverse relationship between cultural capital and social alienation but the level of this relationship is weak. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
4 - منازعات درونی ساخت سیاسی و چالش بازتولید فرهنگی در جمهوری اسلامی ایران
حجت کاظمی غلامرضا بصیرنیابا پیروزی انقلاب اسلامی، نظامی حاکم شد که داعیهدار تربیت انسان و اسلامیسازی کلیه شئون و عرصههای اجتماعی جامعه بوده است. در همین راستا؛ سیاستهای متعددی هم در حوزه های مختلف جامعه، تدوین و اجرا شده است. اما به رغم همه تلاشها، شواهد حاکی از عدم حصول موفقیت مورد انتظا أکثربا پیروزی انقلاب اسلامی، نظامی حاکم شد که داعیهدار تربیت انسان و اسلامیسازی کلیه شئون و عرصههای اجتماعی جامعه بوده است. در همین راستا؛ سیاستهای متعددی هم در حوزه های مختلف جامعه، تدوین و اجرا شده است. اما به رغم همه تلاشها، شواهد حاکی از عدم حصول موفقیت مورد انتظار در تحقق اهداف فرهنگی جمهوری اسلامی و بازتولید آن میباشد. مقاله حاضر به دنبال بررسی علل و چرایی شکل گیری چالش در فرایند بازتولید فرهنگی جمهوری اسلامی ایران طی سه دهه گذشته است و در این راستا، با استفاده از روش کیفی و مطالعات اسنادی و کتابخانهای؛ تلاش خود را بر تکثریابی ساخت درونی نظام سیاسی و چالشهای برآمده از آن برای تدوین، تفسیر و اجرای یک سیاست فرهنگی منسجم و کارآمد متمرکز نموده است. بررسیها نشان می دهد بهرغم وجود الگوی فرهنگی نسبتاً واضح و مشخص؛ سیاست فرهنگی کشور، همواره با نوعی دوگانگی، عدم انسجام، گسست های مداوم و تعارض درونی در مقام تدوین، تفسیر و اجرای سیاست فرهنگی روبهرو بوده است. سیطره چنین وضعیتی بر سیاست فرهنگی، جز با قرار دادن روند حاکم بر بستر ساخت سیاسی، بلوکبندیها و تعارضات درونی و تنازعات گفتمانی جاری در آن قابل درک نخواهد بود. تفاصيل المقالة