یعرف شعر الثورة بالإلتزام المتشابک الّذی یتوخّی الخدمة لمصالح الشعوب ومتطلّباتهم مندفعاً إلی ترسیخ الدعائم الوجودیّة فی الإنسان وتوفیر حقول الخیر والسکینة له، وهو بوصفه رافداً جمالیّاً فی وجدان الإنسان العربیّ یقدّم فکرة الرفض للنهب والعدوان، والمواجهة للآخر المتخاصم. ل أکثر
یعرف شعر الثورة بالإلتزام المتشابک الّذی یتوخّی الخدمة لمصالح الشعوب ومتطلّباتهم مندفعاً إلی ترسیخ الدعائم الوجودیّة فی الإنسان وتوفیر حقول الخیر والسکینة له، وهو بوصفه رافداً جمالیّاً فی وجدان الإنسان العربیّ یقدّم فکرة الرفض للنهب والعدوان، والمواجهة للآخر المتخاصم. لقد اتّسع مفهوم الأدب الفلسطینیّ بولوجه فی عالم الشعر ولاسیّما منذ تسلّل إلی عالم الرؤی والأخیلة الشعریّة، أنجب فی صدی صرخاته جیلاً جدیداً من الشعراء المقاومین، منهم عبدالرحیم محمود الّذی حضر فی لجّة أحداث النکبة الفلسطینیّة حضوراً نشیطاً یلهب فکرة الجهاد والمقاومة الصادقة فی صفوف شعبه المناضل، ویستعین فی هذا المضمار بأحقّ مؤشّرات الحرکة الثوریّة الّتی تمثّلت دینامیکیّتها فی الوطنیّة، وتمجید الأبطال، واستدعاء الشخصیات التراثیّة، وحثّ الشعب علی الثورة والنضال، ورفض الاضطهاد بحیث تبغی دراستنا هذه مع نهجها نهجا وصفیّا- تحلیلیّا متابعتها واستکناهها واحداً تلو الآخر.
تفاصيل المقالة
ذات را با صفتی معین از صفات و تجلی ای از تجلیات، اسم می نامند. امام خمینی همچون سایر عرفا، اسماء الهی را به یک اعتبار به اسماء ذاتیه، صفاتیه و افعالیه تقسیم می کند. ایشان با نگاهی متفاوت، قرار گرفن اسماء الهی تحت این اعتبارات سه گانه را به حسب ترتیب مشاهدات اصحاب مشاهده أکثر
ذات را با صفتی معین از صفات و تجلی ای از تجلیات، اسم می نامند. امام خمینی همچون سایر عرفا، اسماء الهی را به یک اعتبار به اسماء ذاتیه، صفاتیه و افعالیه تقسیم می کند. ایشان با نگاهی متفاوت، قرار گرفن اسماء الهی تحت این اعتبارات سه گانه را به حسب ترتیب مشاهدات اصحاب مشاهده و تجلیات قلوب ارباب سلوک و معرفت می داند. امام به شیوه اهل معرفت، اسماء ذاتیه را بر دو قسم، تقسیم می کند: یکی اسماء مستأثره که خداوند آنها را برای خویش برگزیده و علم به آنها از اختصاصات حق است . و دیگر، اسماء ذاتیه ای که حکم و اثر آنها در عالم ظاهر است و از ناحیه اثر و حکم شناخته می شوند. به عقیده عموم عرفا مرتبه احدیت همان اسم مستأثر است که در غیب ذات باقی مانده و در عالم ظهور پیدا نمی کند. امام خمینی بر خلاف این دیدگاه معتقد است که این دسته از اسماء نیز مانند سایر اسماء الهیه در عالم ظهور دارد؛ اما مظاهر این اسم که همان جهت ارتباط مستقیم اشیاء به حق است همانند خود این اسم برگزیده حقند. همچنین امام در ذیل تفسیر سوره مبارکه حمد و تفسیر آیه 32 سوره مبارکه حشر، به شرح عرفانی اسماء ذاتیه ای پرداختند که حکم و اثر آنها در عالم ظاهر است. ایشان در تفسیر دو اسم ذاتیه "الرحمن و الرحیم" نیز مخالفت صریح خود را با اعتقاد رایج عرفا مبنی بر اینکه الرحمن رب عقل اول و الرحیم رب نفس کلی باشد، بیان نموده است.
تفاصيل المقالة
عبدالرحیم شیروانی، از گویندگان دوره قاجار بود. نسخة دیوان شامل سه اثر از وی( دیوان، صفاء-القلوب و هدایتنامه)، که در قرن 12، به خط پسرش، میرزا اسدالله، در زمان حیات وی، نوشته شده و به عنوان نسخة منحصر به فرد در کتابخانه ملّی تبریز نگهداری میشود. مقالة حاضر با هدف معرّف أکثر
عبدالرحیم شیروانی، از گویندگان دوره قاجار بود. نسخة دیوان شامل سه اثر از وی( دیوان، صفاء-القلوب و هدایتنامه)، که در قرن 12، به خط پسرش، میرزا اسدالله، در زمان حیات وی، نوشته شده و به عنوان نسخة منحصر به فرد در کتابخانه ملّی تبریز نگهداری میشود. مقالة حاضر با هدف معرّفی و بررسی ویژگیهای سبکشناسی هدایتنامه، به روش اسنادی- توصیفی و آماری و مبتنی بر مطالعات کتابخانهای بررسی و تحلیل شده، در صدد پاسخگویی به این پرسش است که بارزترین ویژگیهای سبکی هدایتنامه چیست؟ نگارنده در صدد معرّفی آن و بررسی ویژگیهای رسمالخطّی و سبکی آن در سه سطح زبانی، فکری و ادبی است. اثر حاضر، یک اثر داستانی است که مهمترین داستان آن، داستان حضرت ابراهیم و ذبح فرزندش، اسماعیل است که تحت عنوان ذبیحنامه، سروده شده است. یافتههای پژوهش مبنی بر آن است که هدایتنامه یک نسخة مسوده بوده که در دو وزن از زیر مجموعه بحر هزج سروده شده است. تنها 10 درصد ابیات آن مردّف است. برخی از عیوب قافیه در آن قابل مشاهده است. به جهت شمول مطالب دینی و عرفانی، میتواند برای پژوهشهای ادبی، دینی، تاریخی و عرفانی مفید واقع شود.
تفاصيل المقالة
صفاءالقلوب اثر ارزشمندی است که فقط یک نسخۀ خطی در کتابخانۀ ملّی تبریز از آن وجود دارد و تاکنون هم تصحیح نشده است. این کتاب را عبدالرحیم حزین شیروانی در دورة قاجار در 19 گفتار و 11 حکایت و یک خاتمهای کوتاه در دعای خیر در حق کاتب به اقتفا از نان و حلوای شیخ بهایی و در و أکثر
صفاءالقلوب اثر ارزشمندی است که فقط یک نسخۀ خطی در کتابخانۀ ملّی تبریز از آن وجود دارد و تاکنون هم تصحیح نشده است. این کتاب را عبدالرحیم حزین شیروانی در دورة قاجار در 19 گفتار و 11 حکایت و یک خاتمهای کوتاه در دعای خیر در حق کاتب به اقتفا از نان و حلوای شیخ بهایی و در وزن و قالب آن سروده است. مقالة حاضر به روش اسنادی- توصیفی و مبتنی بر مطالعات کتابخانهای بررسی و تحلیل شده، در صدد پاسخگویی به این پرسش است که بارزترین ویژگیهای سبکی صفاءالقلوب چیست؟ به این منظور، مهمترین ویژگیهای صفاءالقلوب در سه سطح فکری، زبانی و ادبی همراه با معرَّفی نسخه و ویژگی رسمالخط آن، بررسی و تلمیحات و تضمینهای به کار رفته، تخریج و مصدریابی شده است. یافتههای پژوهش مبنی بر آن است که این اثر از جهتی ویژگیهای سبک کهن را دارد و از جهتی رد پای واژهها و اصطلاحات روز و کاربردهای نو در لابلای این نسخه مشهود است. ویژگیهای سبکی و رسمالخط نسخه، در دو نسخه دیگر نیز دیده میشود. تنها 7 درصد ابیات مردّف، هستند. پیروی از نان و حلوا نیز در جای جای نسخه نمود دارد. مؤلفّ این اثر، غیر از شیخ بهایی، به اشعار مولوی و عطار و صائب نیز نظر داشته است.
تفاصيل المقالة
عبدالرحیم محمود، از پیشگامان ادبیات مقاومت فلسطین است که پژواک مبارزه، پایداری و صلح‎طلبی در اشعارش طنین‎افکن شده است. این پژوهش، با روش توصیفی- تحلیلی به نقد درونمایه‎های پایداری در اشعار شاعر می‎پردازد و جنبه‎های هنری و شگردهای ادبی بهکاررفته در أکثر
عبدالرحیم محمود، از پیشگامان ادبیات مقاومت فلسطین است که پژواک مبارزه، پایداری و صلح‎طلبی در اشعارش طنین‎افکن شده است. این پژوهش، با روش توصیفی- تحلیلی به نقد درونمایه‎های پایداری در اشعار شاعر می‎پردازد و جنبه‎های هنری و شگردهای ادبی بهکاررفته در آنها را تصویر می‎نماید. نتایج برآمده از پژوهش گویای این است که عبدالرحیم محمود، کوشیده است از رهگذر تصویرپردازی‎های هنرمندانه و تکرارهای شاعرانه، عِرق میهن‎دوستی و روحیة دفاع از سرزمین را که سنگ بنای پایداری است، به شکل قابل توجهی به مخاطب خود انتقال ‎دهد. شعر محمود، با صراحت بیان و کلام ساده و صمیمی خود، طرحی نو در ادبیات مقاومت فلسطین درافکنده است. از مهمترین مؤلفه‎های پایداری در اشعار شاعر می‎توان به: استعمارستیزی، تلاش در جهت بیداری، توصیف شهادت و رشادت رزمندگان، توصیف خفقان حاکم بر جامعه، آزادی‎خواهی و صلح‎طلبی اشاره نمود.
تفاصيل المقالة
عبدالرحیم متخلص به حزین، از گویندگان شیروانی دورۀ قاجار بود. نسخۀ دیوان شامل سه اثر از وی (دیوان، صفاء القلوب و هدایتنامه) است که به خط پسرش، میرزا اسدالله نوشته شده و در کتابخانۀ ملی تبریز نگهداری میشود که در قوالب مختلف شعری با وزنها و موضوعات و انواع ادبی متنوع ا أکثر
عبدالرحیم متخلص به حزین، از گویندگان شیروانی دورۀ قاجار بود. نسخۀ دیوان شامل سه اثر از وی (دیوان، صفاء القلوب و هدایتنامه) است که به خط پسرش، میرزا اسدالله نوشته شده و در کتابخانۀ ملی تبریز نگهداری میشود که در قوالب مختلف شعری با وزنها و موضوعات و انواع ادبی متنوع است که تاکنون تصحیح و بهروزرسانی نشده و بهصورت نسخۀ خطی باقی مانده است. مقالۀ حاضر که با هدف معرفی و بررسی ویژگیهای سبکشناسی آن و بر اساس اسنادیـ توصیفی و مبتنی بر مطالعات کتابخانهای بررسی و تحلیل شده، در صدد پاسخگویی به این پرسش است که بارزترین ویژگیهای سبکی این اثر چیست؟ نگارنده ضمن معرفی نسخه و ویژگیهای رسمالخطی آن، ویژگیهای سبکشناسی آن را در سه سطح زبانی، فکری و ادبی بررسی کرده است. پس از بررسی و خوانش متن، یافتههای پژوهش مبنی بر آن است که وی از انواع صنایع با مهارت تمام سود جسته و با تضمین از غزلیات حافظ و سعدی به پیروی از سبک عراقی برخاسته است.
تفاصيل المقالة
اشعار تعلیمی بخش رایج و گستردة ادب فارسی است که به شأن اثر و اندیشة دارندة آن در جنبه های تعلیمی به صورت نظری و عملی، از دیدگاه ادبی، اهمیت داده است. هدایت نامة میرزا عبدالرحیم شیروانی متخلّص به حزین، از سخن سرایان قرن دوازدهم هجری قمری سرشار از آموزه های تعلیمی دورة قا أکثر
اشعار تعلیمی بخش رایج و گستردة ادب فارسی است که به شأن اثر و اندیشة دارندة آن در جنبه های تعلیمی به صورت نظری و عملی، از دیدگاه ادبی، اهمیت داده است. هدایت نامة میرزا عبدالرحیم شیروانی متخلّص به حزین، از سخن سرایان قرن دوازدهم هجری قمری سرشار از آموزه های تعلیمی دورة قاجار است. این منظومة خطّی که در شمار آثار ارزشمند اخلاقی ـ حکمی است، تاکنون شناخته نشده است. هدایت نامه برای هدایت طالبان معرفت، اثری تعلیمی است که مضامین و معانی تعلیمی آن برپایة معارف دینی و فرهنگ اجتماعی و آموزه های اخلاقی قرار گرفته است و شاعر به اقتضای گفتمان رایج آموزشی به ایفای مسئولیت فکری و هنری پرداخته است. نگارندگان در این پژوهش بر آن اند تا ضمن معرفی اجمالی منظومة هدایت نامه، جایگاه و تأثیر آموزه های دینی و اخلاقیِ به کاررفته در این اثر را بررسی کنند. نتایج به دست آمده در این پژوهش بیانگر این است که شاعر فردی پرمایه بوده و به اقتضای موقعیّت، در حکایات خود معیارهای تعلیمی را بیان کرده است. در این اثر آموزه های اخلاقیِ مثبتِ نیکی به والدین، دعا، شکرگزاری، تقوا، امید، وفای به عهد و... فراوانی بسیاری دارد.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications