زمینه و هدف: اهمیت و ضرورت کشف منابع انرژی تجدید پذیر و سرمایه گذاری بر روی روشهای استحصال انرژی الکتریکی یکی از بزرگترین اهداف کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه است. توان گرادیان شوری همان استفاده از پتانسیل موجود در اختلاف غلظت میان دو محلول نظیر آب شور دریا و آب شیر أکثر
زمینه و هدف: اهمیت و ضرورت کشف منابع انرژی تجدید پذیر و سرمایه گذاری بر روی روشهای استحصال انرژی الکتریکی یکی از بزرگترین اهداف کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه است. توان گرادیان شوری همان استفاده از پتانسیل موجود در اختلاف غلظت میان دو محلول نظیر آب شور دریا و آب شیرین رودخانه یکی از راههای استحصال انرژی الکتریکی است.انرژی الکتریکی حاصل شده از فرایند توان گرادیان شوری میتواند جایگزین خوبی جهت تولید انرژی الکتریکی باشد، که از اهداف این تحقیق است و با موضوع تاثیر غشانانوساختار بر عملکرد مدل های فیزیکی استحصال انرژی از گرادیان شوری در رودخانه اروند مورد بررسی قرار گرفته است.روش بررسی: ابتدا با بررسی منطقه مورد مطالعه و محاسبه انرژی گیبس، مقدار آن منفی شد. پس نشان میدهد که فرایند استحصال انرژی از گرادیان شوری خود به خودی است.یک مدل فیزیکی مبتنی بر روش فشار اسمز تاخیری (PRO)، طراحی وارزیابی شد. مدل فیزیکی طراحی شده با غشاء TFC نانو ساختار است که در آن با استفاده از آب رودخانه و آب دریا در شرایط آزمایشگاهی با غلظت های متفاوت، اختلاف ارتفاع ایجاد کرد.پس از طراحی PRO و دریافت خروجی از مدل فیزیکی، نتایج با مدل فرایند فشار اسمز معکوس(RED ) مقایسه شد.این تحقیق در سال ۲۰۲۰ با استفاده از داده های مورد نیاز از سال ۲۰۱۰ تا۲۰۱۸ انجام شده است.یافته ها: با محاسبه انرژی گیبس درهر دو فرایند فشار اسمز معکوس(RED ) و فشار اسمز تاخیری (PRO) مقدار آن منفی شد .مدل فیزیکی طراحی شده مبتنی بر روش PRO با غشاء TFC نانو ساختار طراحی شد که در آن با استفاده از آب رودخانه ppm10و آب دریا ppm50 در شرایط آزمایشگاهی، بیشترین میزان جریان را ایجاد کرد. مقدار اختلاف پتانسیل ایجاد شده میان دو سر هر سلول در سیستم الکترودیالیز معکوس ، با توجه به نسبت غلظت آب دریا به آب رودخانه برای هر ایستگاه هیدرومتری محاسبه شد و بیشترین مقدار مربوط به ایستگاه خرمشهر مقدار mV80 است. . این مقدار به واسطه ی استفاده از تکنیک نانو بر روی غشاء مورد استفاده در این سیستم و طراحی مناسب سلول بدست آمد که راندمان دستگاه را در مقایسه با غشاهای غیر نانو 11 در صد افزایش داد.بحث و نتیجه گیری: با بررسی و مقایسه این دو روش به این نتیجه میرسیم که با به دست آوردن انرژی گیبس در هر دو فرایند به صورت خود به خودی انجام میپذیرد .هر دو روش ایستگاه خرمشهر بهترین بازدهی را دارد. مزیت RED نسبت به PRO این است انرژی الکتریکی تولید شده در گرادیان شوری پایین تری اتفاق میفتد در صورتی که در فرایند PROاختلاف گرادیان شوری بالاتری مورد نیاز است. با محاسبه پتانسیل تولید انرژی ایستگاه خرمشهر بالاترین بازدهی رادارد . استفاده از غشا نانو ساختار نیز در هر دو روش تاثیر مستقیمی در عملکرد دستگاه داشته است.
تفاصيل المقالة
تحقیق حاضر در زمستان 85 لغایت بهار86، به منظور تعیین غلظت فلزات سنگین (Cd, Pb, Cu, Ni) در بافت عضله و آبشش ماهی شیربت (Barbus grypus) و رسوبات رودخانه اروند انجام گرفت. نمونه های رسوب از 4 ایستگاه برداشت شد و بافت های عضله و آبشش از 64 ماهی صید شده از منطقه مذکور به دست أکثر
تحقیق حاضر در زمستان 85 لغایت بهار86، به منظور تعیین غلظت فلزات سنگین (Cd, Pb, Cu, Ni) در بافت عضله و آبشش ماهی شیربت (Barbus grypus) و رسوبات رودخانه اروند انجام گرفت. نمونه های رسوب از 4 ایستگاه برداشت شد و بافت های عضله و آبشش از 64 ماهی صید شده از منطقه مذکور به دست آمد. برای هضم ماهی از روش اسید نیتریک و برای رسوبات از اسید نیتریک و اسید کلریدریک استفاده شد و تعیین غلظت به وسیله دستگاه جذب اتمی صورت گرفت. به ترتیب برای فلزات نیکل،‌ سرب،‌ کادمیوم و مس میانگین غلظت فلزات در عضله ماهی 77/0 ، 42/16 ، 83/2 و 68/2 ، آبشش 52/1 ، 03/9 ، 79/2 و 97/6 (میکروگرم برگرم وزن خشک) و رسوبات 09/47 ، 07/47 ، 55/7 و 21/25 (میلی گرم برکیلوگرم وزن خشک) به دست آمد.
تفاصيل المقالة
از منظر جغرافیای سیاسی، آب از سیاست جدا نیست. ﻗﺮاردادﻫﺎی آﺑﻲ ﺑﻴﻦالمللی همچون ﻣﻌﺎﻫﺪات، ﭘﺮوﺗﻜﻞﻫﺎ و ﻣﻮاﻓﻘﺖﻧﺎﻣﻪﻫﺎی دو ﻳﺎ ﭼﻨﺪﺟﺎﻧﺒﻪ ﻣﻮﺟﺐ ﻛﺎﻫﺶ اﺣﺘﻤﺎل و ﺷﺪت اﺧﺘﻼف و ﻣﻨﺎﻗﺸﻪ ﺑﻴﻦ ﻛﺸﻮرﻫﺎی ذیرﺑﻂ ﻣﻲﺷﻮﻧﺪ. 281 حوضه آبریز مشترک بین 151 کشور جهان وجود دارد و بیش از 42 درصد جمعیت زمین در أکثر
از منظر جغرافیای سیاسی، آب از سیاست جدا نیست. ﻗﺮاردادﻫﺎی آﺑﻲ ﺑﻴﻦالمللی همچون ﻣﻌﺎﻫﺪات، ﭘﺮوﺗﻜﻞﻫﺎ و ﻣﻮاﻓﻘﺖﻧﺎﻣﻪﻫﺎی دو ﻳﺎ ﭼﻨﺪﺟﺎﻧﺒﻪ ﻣﻮﺟﺐ ﻛﺎﻫﺶ اﺣﺘﻤﺎل و ﺷﺪت اﺧﺘﻼف و ﻣﻨﺎﻗﺸﻪ ﺑﻴﻦ ﻛﺸﻮرﻫﺎی ذیرﺑﻂ ﻣﻲﺷﻮﻧﺪ. 281 حوضه آبریز مشترک بین 151 کشور جهان وجود دارد و بیش از 42 درصد جمعیت زمین در این مناطق زندگی میکنند. با توجه به توزیع ناهمگون آبهای شیرین کره زمین، مدیریت منابع آب به ویژه در حوضههای آبریز مشترک یک امر حیاتی برای نیل به بهرهمندی حداکثری از این عنصر محدود میباشد. حوضه آبریز دجله، فرات و اروندرود یکی از مهمترین حوضههای آبریز در ایران و غرب آسیا میباشد که همواره با چالشهای مختلفی در زمینه بهره برداری مشترک مواجه بوده است. در این تحقیق سعی شده تا بررسی جنبههای مختلف حوضه آبریز مشترک میانرودان و اروندرود، به واکاوی دیپلماسی آب در این حوضه پرداخته شود و میبایست به این مهم اشاره نمود که با توجه به قراردادها و توافقنامه های متعدد در زمینه بهره برداری از آبهای مذکور، همچنان مشکلات و اختلاف نظرهای متعددی در زمینه استفاده مشترک از این آبها وجود دارد.
تفاصيل المقالة
مقدمه در میان محیطهای طبیعی رودخانههای شهری، به عنوان فضاهای پنهان، فرصتهایی در جهت ایجاد حس تعلق و بهبود فضای شهری هستند که بیتوجه رها شدهاند و با توجه به کمبود فضاهای سبز و باز در شهرها و به رغم پتانسیلهای فراوانی که دارند؛ استفاده کامل و درخوری از آنها نمیشود أکثر
مقدمه در میان محیطهای طبیعی رودخانههای شهری، به عنوان فضاهای پنهان، فرصتهایی در جهت ایجاد حس تعلق و بهبود فضای شهری هستند که بیتوجه رها شدهاند و با توجه به کمبود فضاهای سبز و باز در شهرها و به رغم پتانسیلهای فراوانی که دارند؛ استفاده کامل و درخوری از آنها نمیشود. حاشیه اروندرود یکی از این محیط هاست که با وجود امکانات زیاد متاسفانه به دلیل شرایط جنگی و وضعیت اقتصادی دارای مشکلات زیادی است. لذا در این پژوهش نویسندگان با تاکید بر این فضای شهری، به دنبال راهکاری برای استفاده بهینه از این فضا هستند. هدف پژوهش هدف تحقیق، واکاوی مولفههای تاثیرگذار بر بهبود حس تعلق شهروندان در پارکهای حاشیه رودخانه اورند رود ایران است. روش شناسی تحقیق پژوهش حاضر با استفاده از روش تحقیق کیفی- کمی و شیوه گردآوری اطلاعات به صورت مطالعات کتابخانهای و میدانی با استفاده از ابزار پرسشنامه و آماره کای اسکوئر همراه با روش تحلیل محتوا انجام پذیرفته است.قلمروجغرافیایی پژوهشمحدوده مورد مطالعه این تحقیق، حاشیه رودخانه اروند است که با وسعت 37 هزار هکتار و جمعیتی برابر 382 هزارنفر در جنوب غرب استان خوزستان واقع شده و شامل بخشهایی از شهرستانهای آبادان و خرمشهر است که محدودههای شهری آبادان، خرمشهر و مینوشهر در آن قرار میگیرد. یافته ها و بحث یافته ها نشان می دهد که مولفههای کالبدی و زیستمحیطی این مناطق بیشترین تاثیر را بر حس تعلق مردم دارند. این نوع از تاثیرگذاری در محورهای1 و2 دارای بالاتری درصد است. ضمن آنکه محور دو به دلیل همجواری با رودخانه از دو جهت از دیدگاه افراد، مناسب ترین محور است. این در حالی است که محور 3 به دلیل تناسبات کوچک و عدم برخورداری از پوشش گیاهی متنوع و مناسب، کمترین تاثیر را بر حس تعلق شهروندان این محور دارد. به طور کلی بررسیها نشان داد که مولفههای زیست محیطی، اجتماعی، عملکردی و کالبدی در محور 1 بیشترین حس تعلق را ایجاد کردهاند. این در حالی است که همین مولفهها در دیگر محورهای مورد سنجش درصد پایینتری را در رابطه با ایجاد حس تعلق به خود اختصاص دادهاند.نتایج -نتایج این تحقیق نشان می دهد که از میان چهار عامل(کالبدی، عملکردی، اجتماعی و زیست محیطی)، ویژگیهای کالبدی عناصر این محدوده در نخستین درجه اهمیت به لحاظ بهبود حس تعلق به شهروندان و افراد گذری قرار دارند. سپس ارتباط کالبد این عناصر و عملکرد آنها است که بر حس تعلق شهروندان اثر گذاشته است.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications