• فهرس المقالات ادب فارسی و عربی

      • حرية الوصول المقاله

        1 - بررسی تطبیقی حکمت و خرد در اشعار امرؤالقیس و رودکی
        ناصر محسنی نیا الهام مریمی
        در میان ادبیات جهان، دو ادب فارسی و عربی با وجوه مشترک فراوان می توانند سهمبه سزایی را در پژوهشهای تطبیقی داشته باشند. خردورزی و عقل مداری و به تعبیرزیباتر حکمت، یکی از این وجوه مشترک و قابل مقایسه است. امرؤالقیس کندی سرآمدسخنسرایان عرب در یک کفۀ ترازوی این قیاس و رودکی أکثر
        در میان ادبیات جهان، دو ادب فارسی و عربی با وجوه مشترک فراوان می توانند سهمبه سزایی را در پژوهشهای تطبیقی داشته باشند. خردورزی و عقل مداری و به تعبیرزیباتر حکمت، یکی از این وجوه مشترک و قابل مقایسه است. امرؤالقیس کندی سرآمدسخنسرایان عرب در یک کفۀ ترازوی این قیاس و رودکی سمرقندی، آدم الشعرای شعرفارسی در کفۀ دیگر جای گرفته است. امرؤالقیس، روزنه هایی از حکمت جاهلی را بااستمداد از فطرت و تعالیم گذشته و تجربۀ زندگی در اشعارش پیاده کرده و رودکی نیزبا همین مفاهیم یادشده، ولی با در دست داشتن گنجینۀ مهم تر، یعنی اسلام، که چشمهبینش و خردورزی است، پا به عرصۀ شعر نهاده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        2 - تاثیر سروده های عربی بر قصاید عنصری
        مهدی ممتحن
        ادبیات تطبیقی در مفهوم کلی و جامع، مطالعه ادبیات اندیشمندان بزرگ در فراسوی مرزها و بررسی روابط میان ادبیات از یک سو و گروه های دیگر دانش و علوم و باورها و عقاید _مانند معماری. نقاشی، موسیقی، شعر و نشو، دستور زبان، هنر، اقتصاد و جامعه شناسی .از سوی دیگر است: و می توان گف أکثر
        ادبیات تطبیقی در مفهوم کلی و جامع، مطالعه ادبیات اندیشمندان بزرگ در فراسوی مرزها و بررسی روابط میان ادبیات از یک سو و گروه های دیگر دانش و علوم و باورها و عقاید _مانند معماری. نقاشی، موسیقی، شعر و نشو، دستور زبان، هنر، اقتصاد و جامعه شناسی .از سوی دیگر است: و می توان گفت که این ادبیات، مقدیسة تطبیقی ادبیات و دیگر دانش های انسانی موجود در میان ملت ها است. از آنجا که ادبیات تطبیقی در قرن نوزدهم در اروپا و امریکا نوپا بود و زود شکل گرفت، در شرق هنوز آن مایة نخستین را به خود نگرفته است تا مشعل فروزان این ادب را روشن کند. با این حال، ادبیات این نقطه از جهان، انباشته از مفاهیم و مضامین مشترکی است که میان ادبیان و علما درنتیجة امتزاج و اختلاط آنان در قرن های متفاوت صورت گرفته است. یکی از این ادپبان. عنصری . شاعر قرن چهارم و پنجم - است که با الهام از شعرای عرب توانست مضامین بسیاری را اقتباس کند و آنها را در لابه لای قصاید زیبا و پرجلوه خود جای دهد. ما نیز می ترانیم برای پربارکردن ادبیات تطبیقی در این نقطه از جهان، به ویژه در ایران. قدم های مؤثرتری برداریم و تنها به غرب تکیه نکنیم و منتظر نمانیم تا آنان به ما تلقین و تفهیم کنندکه ادبیات تطبیقی ابداع ما بود و خواهد بود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        3 - بررسی تطبیقی مدایح نبوی در اشعار جمال الدین عبدالرزاق و صفی الدین حلّی
        ابراهیم فلاح
        آذین‌بندی سخن و شعر به مدایح نبوی به عنوان یکی از انواع ادبی همواره مورد توجه شعرا و نویسندگان ادب فارسی و عربی بوده و به گونه‌ای بیانگر اعتقاد و احترام به پیامبر(ص) که از سوی آن حضرت(ص) هم مهر جواز یافته است. ادبیات مذهبی که یکی از زیرمجموعه‌های مهم آن مدایح نبوی بوده، أکثر
        آذین‌بندی سخن و شعر به مدایح نبوی به عنوان یکی از انواع ادبی همواره مورد توجه شعرا و نویسندگان ادب فارسی و عربی بوده و به گونه‌ای بیانگر اعتقاد و احترام به پیامبر(ص) که از سوی آن حضرت(ص) هم مهر جواز یافته است. ادبیات مذهبی که یکی از زیرمجموعه‌های مهم آن مدایح نبوی بوده، مغفول مانده است. این پژوهش در صدد است که با روش توصیفی- تحلیلی و با استناد به شواهدی از اشعار این دو شاعر، با رویکرد تطبیقی بیان دارد که پیامبر(ص) در اشعار هر کدام چگونه نمود پیدا کرده است. هدف این پژوهش مقایسه نعت رسول اکرم(ص) در ترکیب بند جمال الدین عبدالرزاق اصفهانی و مدایح نبوی صفی الدین حلّی و بیان وجوه اشتراک و افتراق این دو منقبت است. نتایج حاصل از تحقیق نشان می‌دهد که سروده‌های جمال الدین عبدالرزاق و صفی الدین حلّی در اشاره به مضامینی چون مقام و منزلت پیامبر(ص)، معراج، انشقاق قمر، معجزه هنگام ولادت، فضیلت و برتری رسول اکرم(ص) بر سایر انبیا، مدح پیامبر(ص) توسط جمادات و نباتات و استفاده از آیات و احادیث در اشعارشان تشابه دارد. نعت عبدالرزاق تک موضوعی بوده و فقط به مدح رسول اکرم(ص) پرداخته و از مدح آل رسول(ص) بازمانده است. ولی صفی الدین حلّی علاوه بر مدح پیامبر(ص) به مدح خاندان پیامبر(ص) پرداخته و آنان را بهترین عترت توصیف می‌کند. تفاصيل المقالة