هدف پژوهش: یکی از نیازهای امروز جامعه اسلامی ما توجه گسترده به امر فرهنگ است. به لحاظ ویژگیهای فرهنگی کشور و نیاز روز افزون به معرفی و تبیین ملاکها و معیارهای صحیح از یک انسان فعال در حوزه فرهنگ، ضرورت انجام این مطالعه بنظر رسید. لذا در همین راستا تحقیق پیشرو به تعری أکثر
هدف پژوهش: یکی از نیازهای امروز جامعه اسلامی ما توجه گسترده به امر فرهنگ است. به لحاظ ویژگیهای فرهنگی کشور و نیاز روز افزون به معرفی و تبیین ملاکها و معیارهای صحیح از یک انسان فعال در حوزه فرهنگ، ضرورت انجام این مطالعه بنظر رسید. لذا در همین راستا تحقیق پیشرو به تعریف، شاخصها و ویژگیهای انسان در حوزه فرهنگ پرداخته وشناختی را ایجاد نموده است که معیاری برای ارزشسنجی مقولهای بنام فرهنگ و آنچه از یک انسان فرهنگی انتظار داریم، باشد.
روش پژوهش: این پژوهش براساس روش کیفی (تحلیلی- استنباطی) انجام و از نظر گردآوری دادهها کتابخانهای است. در این تحقیق برای استخراج دادهها از تمامی مستندات موجود در سایت آیتالله خامنهای تا پایان سال 1397 و نظریات مندرج در کتب و مقالات مختلف مرتبط با موضوع تحقیق استفاده گردیده است.
یافتهها: آیتالله خامنهای برای دستیابی به انسان فرهنگی، رشد در سه حوزه شناختی، تربیتی و فرهنگی را ضروری میدانستند و فرهنگ را انسانساز و در ارتباط با انسان که مربوط به تربیت آنان در همه امور است، شناخته شد. ایشان معتقدند با تربیت صحیح اسلامی میتوان انسانهایی را تربیت کرد که ویژگیهایی منحصر به فرد داشته، زندگی سعادتمندانهای را اقامه و مقدمات تحقق تمدنی بزرگ را فراهم سازد.
نتیجهگیری: انسان فرهنگی دردیدگاه آیتالله خامنهای انسانی در تراز انقلاب اسلامی است که در سه حوزه، هفت شاخص و با 83 ویژگی معرفی میگردد.
تفاصيل المقالة
هدف پژوهش حاضر پاسخ به این سوال اصلی است که نقش رهبری نظام در بهرهگیری از شیوههای ارتباطی دیپلماسی عمومی، جهت تأمین منافع ایران و جهان اسلام چیست؟ روش پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و نتایج نشان داد که رهبری نظام با توجه به جایگاه خود در ساختار سیاسی- حقوقی کشور، داشتن مق أکثر
هدف پژوهش حاضر پاسخ به این سوال اصلی است که نقش رهبری نظام در بهرهگیری از شیوههای ارتباطی دیپلماسی عمومی، جهت تأمین منافع ایران و جهان اسلام چیست؟ روش پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و نتایج نشان داد که رهبری نظام با توجه به جایگاه خود در ساختار سیاسی- حقوقی کشور، داشتن مقام مرجعیت دینی در جهان تشیع و ظرفیتهای موجود در ادبیات گفتمانی انقلاب اسلامی ایران، با بهرهگیری از قدرت نرم و شیوههای ارتباطی در قالب نشستها، دیدارها، موضعگیریها، رسانههای جمعی، نهادهای مرتبط، سازمانهای فرهنگی و آموزشی، ارسال پیام و نامه به مخاطبین، نقش تعیینکنندهای در حقشناسی و دشمنشناسی، احیای تفکر اسلامی، صدور معنوی انقلاب، تقویت قدرت هوشمند جمهوری اسلامی ایران، زمینهسازی فرهنگ مقاومت و به چالش کشاندن سرشت ناعادلانه نظم بینالمللی در ابعاد تبیینی داشته است.
تفاصيل المقالة
امروزه همانند دیگر کشورهای اسلامی در جمهوری اسلامی ایران نیز مباحثات بسیاری در خصوص خریدوفروش ارزهای دیجیتال و رمز ارزها (ارز رمزنگاریشده) صورت میگیرد. این پدیده نخستین بار در اواخر سال 2008 میلادی مورد معرفی و استقبال عمومی قرار گرفت. در حال حاضر اگرچه خریدوفروش چنی أکثر
امروزه همانند دیگر کشورهای اسلامی در جمهوری اسلامی ایران نیز مباحثات بسیاری در خصوص خریدوفروش ارزهای دیجیتال و رمز ارزها (ارز رمزنگاریشده) صورت میگیرد. این پدیده نخستین بار در اواخر سال 2008 میلادی مورد معرفی و استقبال عمومی قرار گرفت. در حال حاضر اگرچه خریدوفروش چنین ارزهایی در جمهوری اسلامی ایران نیز رواج یافته، لکن همچنان از حیث شرعی پیرامون حکم معاملات واحدهای ارزی مذکور با چالش و ابهام مواجه هستیم. بدیهی است در این خصوص نیز همانند بسیاری از مسائل تازه رواج یافته در جامعه، اظهارنظر از ناحیه علماء علوم مربوطه میتواند در شکلگیری تصویر و چارچوبهای آتی مرتبط با موضوع، بیشترین و مؤثرترین سهم را داشته باشد؛ که بیشک ازجمله مهمترین آنها اظهارنظر علماء اسلام و فقهای بزرگ میباشد. اغلب فقها و مراجع یا به فتوا و یا به احتیاط قائل به عدم جواز معامله ارز دیجیتال هستند؛ اما در مقابل، برخی مراجع ازجمله آیتالله خامنهای رهبر انقلاب، بهصورت پیشگام آن را در صورت عدم مغایرت با قوانین جاری کشور مجاز دانستهاند. لذا در این نوشتار با استفاده از روش توصیفی تحلیلی به بررسی حکم شرعی معامله ارزهای دیجیتال، با محوریت دیدگاه آیتالله خامنهای خواهیم پرداخت.
تفاصيل المقالة
چکیده این مقاله به بررسی گفتمان هستهای در سیاست خارجی دولت محمود احمدینژاد و مقایسه آن با گفتمان انقلاب اسلامی میپردازد. محقق با بهرهگیری از نظریه تحلیل گفتمان لاکلا و موف به ارائه مفصلبندی گفتمان هستهای دولت احمدینژاد و نحوه هژمونیک شدن آن میپردازد، سپس نسبت آن أکثر
چکیده این مقاله به بررسی گفتمان هستهای در سیاست خارجی دولت محمود احمدینژاد و مقایسه آن با گفتمان انقلاب اسلامی میپردازد. محقق با بهرهگیری از نظریه تحلیل گفتمان لاکلا و موف به ارائه مفصلبندی گفتمان هستهای دولت احمدینژاد و نحوه هژمونیک شدن آن میپردازد، سپس نسبت آن را با گفتمان انقلاب اسلامی ﻣﺘﺄثر از مواضع آیتالله خامنهای، رهبر انقلاب اسلامی بررسی میکند. در طول این سالها، دولت اصولگرای احمدینژاد، گفتمان هستهای را با دال مرکزی حق مسلم ملت ایران و با دالهای پیرامونی همچون فناوری بومی، مقاومت، پیشرفت اقتصادی، عدالت و استقلال مفصلبندی کرد. حاصل این گفتمان پیشرفتهای سریع فناوری هستهای در کشور و البته در کنار آن تحریمهای گسترده بینالمللی و یک جانبه بود. اگر چه فشار تحریمها باعث شد تا گفتمان هستهای جدیدی در کشور شکل گیرد، اما بدون شک گفتمان هستهای دولت احمدینژاد نقش ﻣﺆثری در پیشبرد سیاستهای کلان نظام در دهه نود داشت. در حالی که برخی تحلیلگران و یا جریانات سیاسی تلاش کردهاند تا گفتمان هستهای دولت احمدینژاد را یک گفتمان مستقل از گفتمان انقلاب و در واقع یک گفتمان افراطی و غیرعقلانی معرفی کنند، یافتههای این مقاله نشان میدهد گفتمان هستهای دولت احمدینژاد با گفتمان انقلاب اسلامی ﻣﺘﺄثر از مواضع رهبر انقلاب اسلامی و سیاستهای کلان نظام همسو بوده است.
تفاصيل المقالة
هدف این مقاله مطالعه گفتمان مردمسالاری اسلامی در اندیشه سیاسی آیت الله خامنهای است. در اندیشه سیاسی آیت الله خامنهای مردمسالاری اسلامی دارای چند رکن خاص خود است. توحید، کرامت انسانی، هدفداری جهان، منشاء قانون، و نبرد حق و باطل از جمله بنیانهای این نظریه است و ار أکثر
هدف این مقاله مطالعه گفتمان مردمسالاری اسلامی در اندیشه سیاسی آیت الله خامنهای است. در اندیشه سیاسی آیت الله خامنهای مردمسالاری اسلامی دارای چند رکن خاص خود است. توحید، کرامت انسانی، هدفداری جهان، منشاء قانون، و نبرد حق و باطل از جمله بنیانهای این نظریه است و ارکان مذکور، اعتقاد مشترک بین تمام مسلمانان در جهان اسلام میباشد.مردم، جایگاه تعیینکنندهای در اندیشه سیاسی آیت‎ الله خامنهای دارند که ایشان از آن با عنوان مردمسالاری اسلامی یاد میکند. بر اساس این نظریه، نقشآفرینی مردم در نظام مردمسالاری اسلامی، مستخرج از اسلام است و نظام مذکور فقط مبتنی بر یک قرارداد عرفی نیست، بلکه همچنین یک وظیفه ی دینی است که در آن مردم حاکم اسلامی را انتخاب کرده و سرنوشت اداره کشور را به وسیله منتخبان خود در اختیار میگیرند. پایه و اساسِ حق مردم در این انتخاب، خود اسلام است. در عین حال از نظر رهبر انقلاب اسلامی، نظام مردمسالاری اسلامی یک تفاوت اساسی با نظام لیبرال دموکراسی دارد و آن اختلاف این است که مردمسالاری اسلامی مبتنی بر قانون اساسی اسلام است و در آن هم شرایط منتخب و هم قوانین حاکم بر کشور مستخرج از اسلام است و در عین حال، انتخاب اصل نظام ولایت و حاکم آن با رای و خواست ملت است.روش تحقیق در این مقاله توصیفی – تحلیلی است که با بررسی نظرات آیتالله خامنهای، به تحلیل و استخراج بنیانهای اندیشه سیاسی ایشان میپردازد.
تفاصيل المقالة
اخلاق دانشی عملی است که به ارزیابی اعمال جوانحی و جوارحیِ ارادی و اختیاری انسان در حوزه فردی و فرافردی میپردازد و پدیدهی ارزشمندی در معنابخشی و تعالی انسان است. رابطه اخلاق و سیاست چه به مثابهی دو نهاد، چه به عنوان دو نظام دانایی از دغدغههای اساسی فیلسوفان است. در ن أکثر
اخلاق دانشی عملی است که به ارزیابی اعمال جوانحی و جوارحیِ ارادی و اختیاری انسان در حوزه فردی و فرافردی میپردازد و پدیدهی ارزشمندی در معنابخشی و تعالی انسان است. رابطه اخلاق و سیاست چه به مثابهی دو نهاد، چه به عنوان دو نظام دانایی از دغدغههای اساسی فیلسوفان است. در نسبت دو مفهوم اخلاق و سیاست و نسبت بین هنجارها و ارزشهای حوزه اخلاق با هنجارها و ارزشهای حوزه سیاست و تقدم و تاخر ارزشها دیدگاههای متنوعی وجود دارند. این مقاله با رویکرد تحلیلی در فلسفه اخلاق هنجاری و روش مقایسهای و ابزار مطالعه کتابخانهای ضمن تفکیک انواع مختلف اخلاق و تعریف مکاتب اخلاقی، با اتکاء بر بیانات حضرت آیتالله خامنهای به واکاوی سیاست اخلاقی در اندیشه ایشان میپردازد.مدعای مقاله این است که آمیختگی سیاست و معنویتِ مبتنی بر اخلاق دینی وجه برجستهای در اندیشه آیتالله خامنهای دارد. همچنین مجموعهای از انواع اخلاق و مکاتب اخلاقی از جمله اخلاق توصیفی مبتنی بر سیاستورزی معصومین(ع) به مثابهی سیاستمداران آرمانی، اخلاق هنجاری، اخلاق وظیفهگرای نتیجهگرا مبتنی بر نتایج آرمانی و تکالیف واقعگرایانه، اخلاق حداقلی مبتنی بر عدالت، اخلاق حداکثری مبتنی بر شفقت نسبت به مومنان و شدت عادلانه نسبت به دشمنان، اخلاق مطلقگرا مبتنی بر اصول و اخلاق زمینهگرای مبتنی بر واقعیات جامعه و مصلحت عامه در ساحات باور، تصمیم و عمل ایشان برجسته است.
تفاصيل المقالة
رسیدن به قله تمدن اسلامی، جز با استغنای علمی از طریق تحول و تکامل جامعه بر بنیاد علم و دانش محقق نمیشود. آیتالله خامنهای معتقدند علم، وسیله سعادت انسان و موجب رشد و شکوفایی بشر است و باید هدف تحقیق و آموزش در کشور، تولید علم باشد. ایشان خارج کردن علم از دست ظالمترین أکثر
رسیدن به قله تمدن اسلامی، جز با استغنای علمی از طریق تحول و تکامل جامعه بر بنیاد علم و دانش محقق نمیشود. آیتالله خامنهای معتقدند علم، وسیله سعادت انسان و موجب رشد و شکوفایی بشر است و باید هدف تحقیق و آموزش در کشور، تولید علم باشد. ایشان خارج کردن علم از دست ظالمترین انسانها و رستاخیز علمی و رسیدن به ریاست علمی و دینی و ژرفای دانش را از ضروریات میدانند. برای شناخت این گزاره، باید به این پرسش که الگوی نظریهپردازی، تولید علم و مرجعیت علمی در اندیشه آیتالله خامنهای چیست؟ پاسخ گفت. این تحقیق از نوع کاربردی و با رویکرد آمیخته است که به روش کتابخانهای و با تحلیل محتوا و نظریهپردازی داده بنیاد بهصورت کمی و کیفی انجامگرفته است. بر اساس منظومه فکری آیتالله خامنهای تولید علم در ابعاد و مؤلفهها: ارکان(نظریهپردازی، استقلال علمی، مرجعیت علمی و ... )، مبانی و جهت سازها(قرآن، احادیث اهلبیت، اصول اسلامی، آموزههای دینی و ... )، موانع و چالشها(تحجر، جزماندیشی و جزمگرایی علمی و ... )، اهداف(استغنای علمی، نظریهپردازی در زمینه علم و...) دستیابی به استقلال، آزادی، وحدت، پیشرفت، عزت اسلام و مسلمین، اقتدار، تمدن اسلامی، نشاط علمی و اجتهادی را تسهیل میکند.
تفاصيل المقالة
انقلاب اسلامی موجد یک تحول فرهنگی- اجتماعی در جامعه ایران بوده است که در ارتباط و تعامل با دولتها و ملتهای دیگر بر ابزارهای فرهنگی و گفتگو تأکید دارد. آیتالله خامنهای رهبر جمهوری اسلامی بر اساس آموزههای اسلام نقش و جایگاه ویژهای را برای عناصر فرهنگی در عرصههای اج أکثر
انقلاب اسلامی موجد یک تحول فرهنگی- اجتماعی در جامعه ایران بوده است که در ارتباط و تعامل با دولتها و ملتهای دیگر بر ابزارهای فرهنگی و گفتگو تأکید دارد. آیتالله خامنهای رهبر جمهوری اسلامی بر اساس آموزههای اسلام نقش و جایگاه ویژهای را برای عناصر فرهنگی در عرصههای اجتماعی و سیاسی قائل هستند. ایشان با تأکید بر ارزشهای فطری و الهی که در همه انسان ها مشترک است درصدد بیداری و آگاهی مردم و ایجاد وحدت در بین مسلمانان بر اساس ارزشهای جهانشمول فرهنگی بوده است. همچنین ج.ا. ایران و البته سیاست خارجی آن به دلیل مشرب داشتن از دو پشتوانه هویتی و فرهنگی غنی، "منبع ایرانی" و "منبع اسلامی"، همواره اصول فرهنگی، هویتی و ایدئولوژیک خاصی مدنظر داشته است. این نگارش پس از بررسی ظرفیت ایجادشده از طریق منابع تمدنی و دینی و دیگر مؤلفههای فرهنگی برای سیاست خارجی و دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران، به نوع نگاه و جایگاه دیپلماسی فرهنگی در اندیشه آیتالله خامنه ای میپردازد. دغدغه اصلی این نگارش پاسخ به این سؤال است که "با توجه به رهنمودهای آیتالله خامنه ای دیپلماسی فرهنگی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران چگونه و با چه معیار، و راه کاری تقویت می شود؟" برای پاسخ این سؤال، این مقاله؛ فرضیه زیر را به آزمون میگذارد: "احصاء و فعال سازی مؤلفههای تمدنی قدرت آفرین در بستر دیپلماسی فرهنگی زمینه ارتقاء عملکرد و تحقق اهداف سیاست خارجی ج. ا. ایران در عصر جهانیشدن است".
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications