وقوع کم آبی یا تنش خشکی در طی رشد گیاه افزون بر کاهش عملکرد، کاهش کیفیت فیزیکی و پخت دانه برنج را نیز به همراه دارد. از این رو، پژوهش حاضر جهت ارزیابی رژیم های آبیاری بر عملکرد و صفات کیفی 10 ژنوتیپ برنج در مؤسسه تحقیقات برنج کشور (معاونت مازنداران-آمل) در سال زراعی أکثر
وقوع کم آبی یا تنش خشکی در طی رشد گیاه افزون بر کاهش عملکرد، کاهش کیفیت فیزیکی و پخت دانه برنج را نیز به همراه دارد. از این رو، پژوهش حاضر جهت ارزیابی رژیم های آبیاری بر عملکرد و صفات کیفی 10 ژنوتیپ برنج در مؤسسه تحقیقات برنج کشور (معاونت مازنداران-آمل) در سال زراعی 1396 اجرا شد. آزمایش به صورت کرت های خرد شده در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی با عامل اصلی شامل روش های آبیاری در سه سطح غرقابی (Flood Irrigation)، روش تر و خشک شدن تناوبی با سطح ایستایی 10 (AWD10) و 20 (AWD20) سانتی متری زیر سطح خاک و‍ عامل فرعی شامل 10 ژنوتیپ برنج انجام شد. نتایج نشان داد که تیمارهای مختلف آبیاری فقط بر طول دانه قبل از پخت، دانه خرد، محتوی آمیلوز و دمای ژلاتینه شدن از نظر آماری معنی دار بود. در میان ژنوتیپ ها، ندا با میانگین 6901/7 کیلوگرم در هکتار عملکرد دانه، شاخص برداشت با میانگین 44/2 درصد، راندمان تبدیل با میانگین 72/3 درصد و درصد دانه سالم را با میانگین 65/3 درصد بیشترین مقادیر را به خود اختصاص داد. بیشترین درجه تبدیل (90 درصد)، طول دانه بعد از پخت (13/2 میلی متر)، نسبت طویل شدن (دو میلی متر) و دمای ژلاتینی (5/6) به ترتیب به ژنوتیپ های وندانا،IR74428-153-2-3 ، فیروزان وIR70416-53-2-2 تعلق داشت. به طورکلی، با توجه به اینکه صفات مهم کمی و کیفی ژنوتیپ ها در تیمار های رژیم آبی تفاوتی با روش غرقابی نداشت، در نتیجه ژنوتیپ های مورد مطالعه جهت کاشت در مناطقی با کمبود آب آبیاری قابل توصیه می باشد. لازم به ذکر است که ژنوتیپ ندا به دلیل افزایش چند صفت مهم کمی و کیفی نسبت به سایر ژنوتیپ های مورد بررسی ژنوتیپ برتر می باشد.
تفاصيل المقالة
به منظور بررسی امکان افزایش عملکرد کمّی و کیفی برنج رقم طارم هاشمی با کاربرد کودهای آلی و بیولوژیک همراه با کاهش مصرف کود شیمیایی نیتروژنی، آزمایشی به صورت طرح بلوک های کامل تصادفی با 8 تیمار و سه تکرار در سال زراعی 94-1393 در مزرعهای واقع در شهرستان آمل اجرا گردید. ت أکثر
به منظور بررسی امکان افزایش عملکرد کمّی و کیفی برنج رقم طارم هاشمی با کاربرد کودهای آلی و بیولوژیک همراه با کاهش مصرف کود شیمیایی نیتروژنی، آزمایشی به صورت طرح بلوک های کامل تصادفی با 8 تیمار و سه تکرار در سال زراعی 94-1393 در مزرعهای واقع در شهرستان آمل اجرا گردید. تیمارهای آزمایش عبارت بودند از: T1: شاهد یا عدم مصرف کود، T2: مصرف کود نیتروژن به میزان 46 کیلوگرم در هکتار، T3: مصرف کمپوست آزولا به میزان 10 تن در هکتار، T4: مصرف ورمیکمپوست به میزان 10 تن در هکتار، T5: مصرف کود نیتروژن به میزان 23 کیلوگرم در هکتار + کمپوست آزولا به میزان 5 تن در هکتار، T6: مصرف کود نیتروژن به میزان 23 کیلوگرم در هکتار + ورمیکمپوست به میزان 5 تن در هکتار، T7: مصرف کمپوست آزولا به میزان 5 تن در هکتار + ورمیکمپوست به میزان 5 تن در هکتار و T8: مصرف کود نیتروژن به میزان 12 کیلوگرم در هکتار + کمپوست آزولا به میزان 5 تن در هکتار + ورمیکمپوست به میزان 5 تن در هکتار. نتایج نشان داد که با عدم مصرف کود، درصد گلچه عقیم در خوشه (95/13 درصد) افزایش یافت. بیشترین طول خوشه (47/25 سانتیمتر)، تعداد پنجه بارور در کپه (30/18 عدد) و تعداد دانه پر در خوشه (1/136 عدد) به تیمار T8 تعلق داشتند. حداکثر میزان وزن هزار دانه متعلق به تیمارهای T3 و T4 بود. بیشترین میزان عملکرد دانه (5295 کیلوگرم در هکتار) با کاربرد توأم کود نیتروژن، کمپوست آزولا و ورمیکمپوست حاصل گردید که به دلیل افزایش طول خوشه و اجزای عملکردی نظیر تعداد پنجه بارور در کپه و تعداد دانه پر در خوشه بوده است. میزان آمیلوز تحت تیمارهای ترکیبی کاهش یافت. دامنه مطلوب درجه حرارت ژلاتینهشدن (محدوده بین 3 تا 5) فقط در تیمارهای حاوی کود شیمیایی نیتروژن مشاهده گردید. با توجه به نتایج این تحقیق، تیمار T8 به دلیل کاهش مصرف کود شیمیایی نیتروژن و اثرات کمتر زیست محیطی آن، تیمار مناسب تری برای افزایش عملکرد دانه برنج بود، اگرچه کاربرد ترکیبی نیتروژن با هر یک از کودهای بیولوژیک یا آلی به خصوص آزولا اثر معنیداری در بهبود عملکرد دانه داشت.
تفاصيل المقالة
این آزمایش با هدف ارزیابی نظامهای کاشت ارقام محلی برنج در مزرعههای پژوهشی واقع در شهرستانهای نکا، ساری و بابل طی سالهای 1396 و 1397 اجرا شد. آنالیز دادهها بر اساس آزمایش فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی با دو عامل انجام شد که در آن نظامهای کاشت پرنها أکثر
این آزمایش با هدف ارزیابی نظامهای کاشت ارقام محلی برنج در مزرعههای پژوهشی واقع در شهرستانهای نکا، ساری و بابل طی سالهای 1396 و 1397 اجرا شد. آنالیز دادهها بر اساس آزمایش فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی با دو عامل انجام شد که در آن نظامهای کاشت پرنهاده، رایج منطقه، در حال گذار به ارگانیک، ارگانیک و کمنهاده بهعنوان عامل اول و ارقام سنگ طارم، طارم محلی و طارم هاشمی برنج بهعنوان عامل دوم بودند. نتایج نشان داد بیشترین میانگین تعداد خوشه برنج در متر مربع در هر دو سال متعلق به نظام کاشت پرنهاده بود. بالاترین شاخص خوابیدگی میانگره چهارم در تیمار نظام کاشت پرنهاده و رایج برای رقم سنگ طارم حاصل گردید. بیشترین عملکرد شلتوک در هر دو سال در نظامهای کاشت پرنهاده و رایج تولید شد. حداکثر میزان جذب فسفر دانه، شاخص برداشت نیتروژن، شاخص برداشت پتاسیم و قوام ژل در نظامهای کاشت پرنهاده و رایج بدست آمد. بیشترین کارایی تبدیل دانه در سال اول متعلق به نظام کاشت رایج (83/72 درصد) و در سال دوم متعلق به نظام کاشت در حال گذار به ارگانیک (75 درصد) بود. مقدار دمای ژلاتینه شدن دانههای برنج در هر دو سال در نظام کاشت رایج حداکثر و در نظامهای کاشت کمنهاده و ارگانیک حداقل بود. با توجه به یافتهها، میتوان بیان کرد نظامهای کاشت پرنهاده و رایج منجر به افزایش عملکرد کمی و نظامهای کاشت در حال گذار و ارگانیک منجر به افزایش جذب عناصر و بهبود صفات مرتبط با پخت دانه ارقام برنج شدند که رقم سنگ طارم نسبت به دو رقم دیگر برتر بود.
تفاصيل المقالة
به منظور مطالعه ویژگیهای کمی و کیفی تودههای بومی و اصلاحشده برنج، آزمایشی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در 3 تکرار در سال زراعی 1390 در مزرعه دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری اجرا شد. تیمارهای آزمایشی شامل تودههای بومی طارم محلی، سنگطارم و طارم دیلمانی ب أکثر
به منظور مطالعه ویژگیهای کمی و کیفی تودههای بومی و اصلاحشده برنج، آزمایشی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در 3 تکرار در سال زراعی 1390 در مزرعه دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری اجرا شد. تیمارهای آزمایشی شامل تودههای بومی طارم محلی، سنگطارم و طارم دیلمانی به همراه نه توده اصلاحشده پرتو، جهش، دانش، جلودار، فجر، سپیدرود، میلاد، نوکسیاه و R9 بود. نتایج نشان داد که ژنوتیپهای برنج از نظر تمامی صفات مورد مطالعه به استثنای طول خوشه دارای اختلاف معنیدار بودند. تودههای اصلاحشده نسبت به تودههای بومی، تعداد پنجه بارور در بوته و تعداد دانه پر در خوشه بیشتری داشتند، اما ارتفاع بوته در تودههای بومی بیشتر از تودههای اصلاحشده بود. توده R9 بیشترین تعداد دانه و دانه پوک (بهترتیب با 555/9 و 90 دانه) را داشت. در بین ژنوتیپها، تودههای دانش و جلودار به ترتیب با میانگینهای 5395 و 5410 کیلوگرم در هکتار، بیشترین عملکرد دانه را به خود اختصاص دادند. بیشترین طول دانه قبل از پخت متعلق به توده دانش ولی بیشترین طول دانه پس از پخت و بالاترین مقدار آمیلوز به توده طارم محلی تعلق داشت. توده-های طارم محلی و سنگطارم بیشترین میزان از نظر قوام ژل را نشان دادند. دمای ژلاتینه شدن برای تودههای بومی به همراه نوکسیاه، جهش و R9، متوسط (کلاس 4 تا 5) و برای سایر تودهها، بالا (کلاس 6 تا 7) بود. به طور کلی نتیجهگیری شد که از نظر کمی، تودههای اصلاحشده دانش و جلودار و از نظر کیفی، توده بومی طارم محلی برتر از سایر تودهها بودند.
تفاصيل المقالة
به منظور بررسی اثر رژیمهای مختلف آبیاری بر کیفیت تبدیل دانه ژنوتیپهای برنج آزمایشی به صورت کرتهای یکبار خرد شده، در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار به مدت دو سال (1393 و 1394) در مزرعه ایستگاه تحقیقات و آموزش کشاورزی شاوور وابسته به مرکز تحقیقات کشاورزی و أکثر
به منظور بررسی اثر رژیمهای مختلف آبیاری بر کیفیت تبدیل دانه ژنوتیپهای برنج آزمایشی به صورت کرتهای یکبار خرد شده، در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار به مدت دو سال (1393 و 1394) در مزرعه ایستگاه تحقیقات و آموزش کشاورزی شاوور وابسته به مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان اجرا شد. تیمارهای آزمایشی شامل، چهار رژیم آبیاری (1، 3، 5 و 7 روزه) و 12 ژنوتیپ برنج که به ترتیب در کرتهای اصلی و فرعی قرار گرقتند بودند. نتایج تجزیه مرکب نشان داد اثر برهمکنش بین ژنوتیپ و رژیم آبیاری در تمامی صفات معنیدار بود. به عبارتی، ژنوتیپها بسته به دور آبیاری، واکنش متفاوتی داشتند. بیشترین عملکرد دانه با متوسط 10/6555 کیلوگرم در هکتار را رژیم آبیاری دوم و ژنوتیپ IR 81025-B-327-3 داشت. نسبت طویلشدن دانه در رژیم آبیاری چهارم و ژنوتیپ IR 79907-B-493-3-1 بیشتر بود. بالاترین میزان آمیلوز و کمترین قوام ژل مربوط به رژیم آبیاری اول و ژنوتیپهای متحمل بود. دمای ژلاتینه شدن در رژیم آبیاری چهارم بالاترین مقدار و ژنوتیپهای IR 80508-B-194-3-B و IR 81429-B-31 به ترتیب از بیشترین و کمترین میزان برخوردار بودند. غلظت ژل بیشترین همبستگی مثبت و معنیدار (**399/0) را با نسبت طویل شدن دانه داشت. که میتواند از اهداف مهم در تحقیقات بهنژادی و اصلاح ارقام باشد.
تفاصيل المقالة
به منظور بررسی تأثیر زمان محلولپاشی و نوع کودهای مایع مصرفی بر عملکرد، اجزای عملکرد و خصوصیات کیفی راتون برنج رقم طارم، آزمایش مزرعهای به صورت اسپلیت پلات در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در سال زراعی 1389 در مؤسسه تحقیقات برنج کشور- معاونت مازندران اجرا أکثر
به منظور بررسی تأثیر زمان محلولپاشی و نوع کودهای مایع مصرفی بر عملکرد، اجزای عملکرد و خصوصیات کیفی راتون برنج رقم طارم، آزمایش مزرعهای به صورت اسپلیت پلات در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در سال زراعی 1389 در مؤسسه تحقیقات برنج کشور- معاونت مازندران اجرا شد. تیمار زمان مصرف کودهای مایع در سه سطح: پنجهزنی+ خوشهدهی، خوشهدهی+ گلدهی و پنجهزنی+ خوشهدهی گلدهی به عنوان کرت اصلی و نوع کود مایع در هفت سطح: بیوفول پتاسیم، بیوفول فسفر، کود رشد مخصوص برنج، روی مهروزان، میکروکامل مهرورزان، بیوفول پتاسیم+ بیوفول فسفر و شاهد و بدون مصرف کود به عنوان کرتهای فرعی در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد که زمان مصرف کود تأثیر معنیداری بر عملکرد و اجزای عملکرد و همچنین خصوصیات کیفی دانه نداشت. نوع کود مایع، تأثیر معنیداری بر تعداد پنجه در کپه، درصد پوسته، طول دانه پس از پخت و محتوای آمیلوز داشت. همچنین برهمکنش نوع و زمان مصرف کود فقط بر طول دانه پس از پخت معنیدار شد. حداکثر تعداد پنجه با مصرف بیوفول پتاسیم+ بیوفول فسفر حاصل شد. کمترین درصد پوسته برنج (67/18 درصد) و بیشترین محتوای آمیلوز دانه (56/21 درصد) با مصرف بیوفول فسفر بهدست آمد. همچنین طویلترین دانه پس از پخت با مصرف بیوفول فسفر در زمان پنجهزنی+ خوشهدهی با 97/12 میلیمتر حاصل شد. بنابراین میتوان کود بیوفول فسفر را به عنوان بهترین تیمار کودی برای افزایش کیفیت محصول راتون برنج در نظر گرفت.
تفاصيل المقالة
درصد پروتئین و آمیلوز ممکن است متأثر از عنصر نیتروژن و تقسیط آن در شالیزارها باشد. به همین منظور آزمایش مزرعه ای جهت بررسی میزان و تقسیط کود نیتروژن بر عملکرد برخی از صفات کیفی دانه برنج رقم طارم محلی انجام گرفت. نوع آزمایش فاکتوریل در قالب بلوک های کامل تصادفی در سه تک أکثر
درصد پروتئین و آمیلوز ممکن است متأثر از عنصر نیتروژن و تقسیط آن در شالیزارها باشد. به همین منظور آزمایش مزرعه ای جهت بررسی میزان و تقسیط کود نیتروژن بر عملکرد برخی از صفات کیفی دانه برنج رقم طارم محلی انجام گرفت. نوع آزمایش فاکتوریل در قالب بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار بود که در سال زراعی 87-1386 در مزارع مرکز تحقیقات برنج کشور، آمل انجام شد. در این بررسی سه سطح نیتروژن 23، 46 و 69 کیلوگرم در هکتار عامل اصلی و عامل فرعی سه نحوه تقسیط کود نیتروژن بود که در سه مرحله رشد گیاه تقسیط گردید. نتایج این بررسی نشان داد میزان آمیلوز دانه برنج با افزایش نیتروژن و تقسیط، روند کاهشی را طی کرد. بیشترین درصد پروتئین با مصرف 69 کیلوگرم نیتروژن در هکتار به دست آمد و با انجام دو مرحله تقسیط، درصد پروتئین نسبت به سایر تیمارها افزایش نشان داد. با افزایش میزان نیتروژن عملکرد دانه نیز افزایش نشان داد. هر چه بر تعداد تقسیط نیتروژن افزوده گردید، میزان عملکرد برنج افزایش یافت.
تفاصيل المقالة
محلول پاشی یکی از بهترین راه های غنی کردن دانه برنج میباشد و افزایش غلظت روی در دانه برنج و بهبود ویژگی های کیفی این گیاه یکی از مهم ترین اهداف تولید برنج برای دستیابی به امنیت غذایی پایدار می باشد. این آزمایش در سال 1389 در ایستگاه تحقیقات برنج تنکابن با 5 تیمار صفر، أکثر
محلول پاشی یکی از بهترین راه های غنی کردن دانه برنج میباشد و افزایش غلظت روی در دانه برنج و بهبود ویژگی های کیفی این گیاه یکی از مهم ترین اهداف تولید برنج برای دستیابی به امنیت غذایی پایدار می باشد. این آزمایش در سال 1389 در ایستگاه تحقیقات برنج تنکابن با 5 تیمار صفر، 2، 4، 6 و 8 در هزار محلول پاشی کلات سولفات روی با چهار تکرار در قالب طرح بلوک کامل تصادفی اجرا شد. محلول پاشی در مراحل (یک ماه پس از انتقال نشاء به مزرعه اصلی، پس از گلدهی و شیری شدن دانه) انجام شد. نتایج نشان داد محلول پاشی سولفات روی تاثیر معنی داری بر آمیلوز و درجه حرارت ژلاتینی شدن و غنی شدن دانه در سطح 5% بر قوام ژل در سطح 1% داشت. مهم ترین نقش روی، تبدیل گلوکز و ساکاروز به نشاسه میباشد که موجب تاثیر بر فاکتورهای کیفی می شود که بر آمیلوز، قوام ژل و درجه حرارت ژلاتینی شدن اثر میگذارد.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications