آبگریزی خاک باعث افزایش مقاومت آن به مرطوب شدن می گردد. بسیاری از خصوصیات خاک از جمله ویژگی های فیزیکی و هیدرولیکی آن خاک تحت تأثیر آبگریزی قرار دارند. هدف از این پژوهش، مقایسه برخی ویژگی های هیدرولیکی خاک هایی با آبگریزی متفاوت بوده. بدین منظور یک نمونه خاک آهکی با با أکثر
آبگریزی خاک باعث افزایش مقاومت آن به مرطوب شدن می گردد. بسیاری از خصوصیات خاک از جمله ویژگی های فیزیکی و هیدرولیکی آن خاک تحت تأثیر آبگریزی قرار دارند. هدف از این پژوهش، مقایسه برخی ویژگی های هیدرولیکی خاک هایی با آبگریزی متفاوت بوده. بدین منظور یک نمونه خاک آهکی با بافت لوم سیلتی رسی از اراضی دانشگاه شهرکرد تهیه و بهوسیله افزودن لجن فاضلاب شهری با نسبت های 0/100، 50/50 و80/20(گرم لجن فاضلاب به گرم خاک) تیمار ها به ترتیب با سه درجه بدون آبگریزی (S0)، آبگریزی کم (S50) و آبگریزی زیاد (S80) انتخاب و تهیه شدند. آبگریزی خاک به روش مدت زمان نفوذ قطره آب به خاک اندازه گیری گردید. رطوبت وزنی تیمارهای آبگریز شده در مکش های ماتریک 0، 5، 10، 50، 100، 300، 500،، 1000، 1500، 3000، 10000 و 15000 سانتی متر با دستگاه صفحات فشاری و جعبه شنی تعیین شد. پارامترهای مدل ون گنوختن شامل درصد رطوبت اشباع (θs)، درصد رطوبت باقیمانده (θr)، عکس نقطه ورود هوا (α) و پارامترهای شکل (n و m) با استفاده از نرم افزار RETC و حل معکوس تعیین گردید. نتایج نشان داد با افزایش نسبت لجن فاضلاب، آبگریزی خاک در تیمارهای S50 و S80 به ترتیب 61 و 25 برابر گردید. همچنین با آبگریز شدن خاک روند تغییر رطوبت در برابر مکش خاک متفاوت گردید بهصورتی که منحنی رطوبتی خاک با آبگریزی زیاد به منحنی رطوبتی دوکوهانه (Biomodal) تغییر یافت. مطابق نتایج پارامترهای رابطه ون گنوختن تحت تأثیر آبگریزی خاک قرار گرفتند و با افزایش درجه آبگریزی پارامترهای m و αکاهش و پارامترهای θs و n افزایش یافتند. همچنین، هدایت هیدرولیکی اشباع تحت تأثیر تیمارها کاهش (%46/20-33/80) یافت و مقدار آن از 2/19 سانتی متر بر ساعت در تیمار S0 به 1/18 سانتی متر بر ساعت در تیمار S80 رسید.
تفاصيل المقالة
کاهش تلفات آبیاری در اثر تبخیر سطحی با استفاده از آبگریزی در خاک سطحی می تواند کمک قابل توجهی در حفظ آب در شرایط کنونی که کشورمان دچار کمبود آب است، داشته باشد. در پژوهش حاضر، اثر ایجاد لایه آبگریز در خاک سطحی به صورت لایه مالچ ضد تبخیر در سه خاک لوم شنی، لوم و لوم رسی أکثر
کاهش تلفات آبیاری در اثر تبخیر سطحی با استفاده از آبگریزی در خاک سطحی می تواند کمک قابل توجهی در حفظ آب در شرایط کنونی که کشورمان دچار کمبود آب است، داشته باشد. در پژوهش حاضر، اثر ایجاد لایه آبگریز در خاک سطحی به صورت لایه مالچ ضد تبخیر در سه خاک لوم شنی، لوم و لوم رسی مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور، خاک ها به صورت مصنوعی در چهار غلظت متفاوت و به روش زمان نفوذ قطره آب برای حصول چهار درجه مختلف آبگریزی با اسید استئاریک آبگریز شدند و اثر آن بهصورت لایه سه سانتی متری آبگریز سطحی بر میزان تبخیر از لایسیمترهای کوچک (با ارتفاع و قطر 30 سانتی متر) استقرار یافته در خاک بررسی گردید. آزمایش ها در مزرعه ای در اطراف شهرستان مرند (با مختصات جغرافیایی شمالی و شرقی) در تابستان 1395 انجام گرفت. آزمایش ها در قالب طرح آماری کاملاً تصادفی با پنج تیمار درجه آبگریزی و در سه تکرار اجرا شد که پس از تجزیه و تحلیل آن توسط نرمافزار SPSS و با آزمون دانکن (سطح احتمال 5 درصد)، مقایسۀ میانگین بین میزان تبخیر در درجه های آبگریزی مختلف برای هر سه خاک انجام شد. نتایج نشان دهنده کاهش معنی دار مقدار تبخیر در هر سه خاک دارای لایه سطحی آبگریز بود. همچنین افزایش درجه آبگریزی باعث کاهش بیشتر تبخیر سطحی گردید. بیشترین میزان کاهش تبخیر با افزایش درجه آبگریزی نسبت به تیمار شاهد (با درجه آبگریزی صفر) در خاک های لوم شنی، لوم و لوم رسی به ترتیب 3/78، 2/42 و 1/30 درصد بود.
تفاصيل المقالة
< p>در این تحقیق توانایی و میزان چسبندگی لاکتوباسیلهای پروبیوتیکی در شرایط آزمایشگاهی بررسی شد. جهت اجرای پروژه، از باکتریهای اسید لاکتیک که قبلاً از منابع مختلف (لبنیات، شیر مادر و روده طیور) جدا شده بودند و بر اساس روشهای فنوتیپی و توالی یابی 16SrRNA در حد جن أکثر
< p>در این تحقیق توانایی و میزان چسبندگی لاکتوباسیلهای پروبیوتیکی در شرایط آزمایشگاهی بررسی شد. جهت اجرای پروژه، از باکتریهای اسید لاکتیک که قبلاً از منابع مختلف (لبنیات، شیر مادر و روده طیور) جدا شده بودند و بر اساس روشهای فنوتیپی و توالی یابی 16SrRNA در حد جنس و خواص پروبیوتیکی آنها نیز تایید و در کلکسیون میکروبی موسسه رازی ثبت شده بودند، استفاده گردید. تمامی سویهها از نظر تجمع باکتریایی بین میکروارگانیسمهای همان سویه (اگریگشن)، تجمع باکتریایی بین سویه-های متفاوت (کو اگریگشن) و فعالیت هیدروفوبیسیتی مورد ارزیابی قرار گرفتند. سپس توانایی و میزان چسبندگی سویهها به سلولهای سرطانی Caco-2 مورد بررسی قرار گرفت. در کل ده سویه لاکتوباسیلوس ها شامل 8 جدایه بومی (لاکتوباسیلوس پلانتاروم (2) ، لاکتوباسیلوس کازئی (1)، لاکتوباسیلوس فرمنتوم (1)، لاکتوباسیلوس سالیواریوس (1)، لاکتوباسیلوس روتری (1)، لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس (1) و یک جدایه لاکتوباسیلوس رامنوسوس) و دو سویه استاندارد (لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس 43556 ATCC و لاکتوباسیلوس رامنوسوس 7469 ATCC ( برای این ازمایشات انتخاب شدند. فعالیت اگریگشن و کو اگریگشن، بعد از گذشت 5 ساعت در دمای 25 درجه سانتی گراد افزایش یافت به طوری که لاکتوباسیلوس کازئی RTCC1296-3 بالاترین فعالیت اگریگشن و کو اگریگشن را به ترتیب به میزان 84% و 28% از خود نشان داد. تفاوتی چشمگیری در مقادیر هیدروفوبیسیته نیز مشاهده شد. این مقادیر بین 43% و 80% بودند که بیشترین مقدار هیدروفوبیسیتی برای لاکتوباسیلوس سالیواریوس RTCC 1304 و کمترین مقدار برای لاکتوباسیلوس پلانتاروم1290 RTCC بدست آمد. تمام جدایه ها قابلیت اتصال به سلول های Caco-2 را داشته ، سویه لاکتوباسیلوس کازئی RTCC1296-3 با 35% و لاکتوباسیلوس پلانتاروم1290 RTCC با 10% به ترتیب بیشترین و کمترین میزان اتصال را از خود نشان دادند. نتایج نشان دادند که بعضی از سویههای مورد بررسی در این مطالعه توانایی کلونیزاسیون در شرایط روده را دارند و پس از بررسی ها بیشتری به ویژه در شرایط درون تنی ، میتوانند بعنوان باکتریهای پروبیوتیک مناسب معرفی شوند.
تفاصيل المقالة
در این تحقیق هدف بررسی خواص و مزایای رسانایی و ابرآبگریزی پارچه پنبهای پوشش داده شده با پلی پیرول از طریق روش پلیمریزاسیون ادمایسلی و اصلاح سطحی متعاقب آن با آلکیل سیلان است. ابتدا نمونههای از پارچه پنبهای با روش پلیمریزاسیون ادمایسلی و همچنین تحت شرایط مشابه و بدون أکثر
در این تحقیق هدف بررسی خواص و مزایای رسانایی و ابرآبگریزی پارچه پنبهای پوشش داده شده با پلی پیرول از طریق روش پلیمریزاسیون ادمایسلی و اصلاح سطحی متعاقب آن با آلکیل سیلان است. ابتدا نمونههای از پارچه پنبهای با روش پلیمریزاسیون ادمایسلی و همچنین تحت شرایط مشابه و بدون حضور سطح فعال سدیم دودسیل سولفات (SDS) (نمونه شاهد) با پلی پیرول پوششدهی شدند. سپس با هگزا دسیل تری متوکسی سیلان (HDTMS) مورد اصلاح سطحی قرار گرفتند و خصوصیات ابرآبگریزی و هدایت الکتریکی آنها با یکدیگر مقایسه شدند. مشخصهسازی نمونهها با طیفسنجی مادون قرمز (ATR-FTIR)، مشاهده سطح با میکروسکوپهای الکترونی پویشی (SEM) و نیروی اتمی (AFM)، تعیین مقاومت الکتریکی (روش دو الکترودی) و اندازهگیری زوایای تماس استاتیک (CA) و دینامیکی (WSA) انجام پذیرفت. طیفهای مادون قرمز همراه با تصاویر میکروسکوپهای الکترونی تشکیل پوشش پلیمری پلی پیرول روی نمونهها را تایید نمودند. نمونههای حاصله از روش ادمایسلی پوشش یکنواختتری از پلی پیرول را روی سطح نمونه در مقایسه با نمونه شاهد نشان داد. علاوه بر آن میزان هدایت الکتریکی آنها نیز تا 52% نسبت به نمونه شاهد افزایش یافت. پس از اصلاح سطحی نمونهها با HDTMS زاویه تماس 115 درجه در مورد نمونه شاهد حاصل گردید که در نمونه حاصله از روش ادمایسلی تا 153 درجه افزایش یافت و میزان ناهمواری روی سطح پنبه تا 341% افزایش یافت. نتایج این تحقیق نشان داد که بکارگیری روش پلیمریزاسیون ادمایسلی جهت ایجاد پلی پیرول روی سطوح ناهموار و آبدوستی نظیر سلولز میتواند باعث ارتقا خصوصیت هدایت الکتریکی و خصلت ابرآبگریزی متعاقب آن گردد.
تفاصيل المقالة
کشاورزان برای آماده سازی سریع زمین اقدام به سوزاندن بقایای گیاهی میکنند که باعث انتشار انواع آلودگی با اثرات منفی زیست محیطی میشود. سوزاندن بقایا زراعی باعث تأثیر منفی طولانی مدت بر محیط زیست، مواد آلی خاک، بارندگی، آلودگی خاک و آب و خاصیت آبگریزی خاک میشود. هدف از این أکثر
کشاورزان برای آماده سازی سریع زمین اقدام به سوزاندن بقایای گیاهی میکنند که باعث انتشار انواع آلودگی با اثرات منفی زیست محیطی میشود. سوزاندن بقایا زراعی باعث تأثیر منفی طولانی مدت بر محیط زیست، مواد آلی خاک، بارندگی، آلودگی خاک و آب و خاصیت آبگریزی خاک میشود. هدف از این تحقیق بررسی اثر آتشسوزی بقایای گندم و خاکاره روی آبگریزی خاک میباشد. بدین منظور چهار تیمار خاکاره، بقایای گندم، خاستر خاکاره و خاکستر بقایای گندم در سه سطح 5، 10 و ۲۵ درصد وزنی و یک شاهد از خاک سطح به روش زﻣــﺎن ﻧﻔــﻮذ آب در ﺧــﺎک، آبگریزی اندازهگیری شد. نتایج نشان داد زمان نفوذ قطره آب به خاک برابر با 116.33 ثانیه است و خاک در کلاس آبگریز قرار دارد. اضافه کردن خاکاره و بقایای گندم زمان نفوذ را کاهش داد و در تیمار 25% به ترتیب به 62.67 و 47.67 ثانیه رسید و کلاس آبگریزی به نسبتا آبگریز تغییر کرد. اما خاکستر خاکاره و بقایای گندم زمان نفوذ را افزایش داد و به ترتیب در تیمار 25% به 923 و 1008.33 ثانیه رسید و کلاس آبگریزی به شدیدا آبگریز تغییر کرد. مقایسه میانگینها بین خاکاره و بقایای گندم در سطح 5 درصد نشان داد از نظر آماری تفاوت معنیداری وجود ندارد بلکه بین هر تیمار با خاکستر آن تفاوت معنیدار وجود دارد.
تفاصيل المقالة
در این تحقیق پوشش سریم اکسید به روش رسوبدهی الکتروشیمیایی بر روی زیرلایه مس ایجاد شد. تأثیر دانسیته جریان اعمالی بر مورفولوژی، ساختار کریستالی، شیمی سطح، زبری سطح و رفتار ترشوندگی پوششها به ترتیب به وسیله میکروسکوپ الکترونی روبشی، آزمون تفرق اشعه ایکس، طیف سنجی تبدیل أکثر
در این تحقیق پوشش سریم اکسید به روش رسوبدهی الکتروشیمیایی بر روی زیرلایه مس ایجاد شد. تأثیر دانسیته جریان اعمالی بر مورفولوژی، ساختار کریستالی، شیمی سطح، زبری سطح و رفتار ترشوندگی پوششها به ترتیب به وسیله میکروسکوپ الکترونی روبشی، آزمون تفرق اشعه ایکس، طیف سنجی تبدیل فوریه اشعه مادون قرمز، میکروسکوپ نیروی اتمی و اندازهگیری زاویه تماس آب بر روی پوششها بررسی شدند. نتایج حاصل نشان دادند که با افزایش دانسیته جریان اعمالی پوششهایی ضخیمتر با میزان ترک سطحی و زبری بیشتر تولید میشوند. همچنین صفحات کریستالی (۰۰۲) در پوششهای تولید شده در دانسیته جریانهای کمتر، رشد بیشتری داشتند و این پوششها دارای اندازه بلور بزرگتری بودند. با اعمال دانسیته جریانهای بیشتر، رفتار آبدوستی پوششهای سریا بیشتر شد. اگرچه در ابتدا پوششهای سریا رفتاری آبدوست داشتند اما پس از قرار گرفتن در معرض هوا و جذب هیدروکربن آبگریز شدند. پوششهای ساخته شده در دانسیته جریانهای بالاتر میزان جذب هیدروکربن بیشتری از خود نشان دادند.
تفاصيل المقالة
امروزه نانومیله های اکسید روی بدلیل کاربرد های متعدد در صنایع مختلف از جمله سلولهای خورشیدی، ابزارهای گسیل نور، کاتالیستها، سنسورهای گازی، انواع نانوحسگرها و سطوح فوق آبگریز توجهات زیادی را به خود اختصاص داده است. در این پژوهش ابتدا بر روی شیشه سودالایم توسط روش سل- ژل أکثر
امروزه نانومیله های اکسید روی بدلیل کاربرد های متعدد در صنایع مختلف از جمله سلولهای خورشیدی، ابزارهای گسیل نور، کاتالیستها، سنسورهای گازی، انواع نانوحسگرها و سطوح فوق آبگریز توجهات زیادی را به خود اختصاص داده است. در این پژوهش ابتدا بر روی شیشه سودالایم توسط روش سل- ژل از طریق پوشش دهی چرخشی با سرعت rpm 4000 لایه نازک ZnO با ضخامت های 50، 150 و 300 نانومتر پوشش داده شد و پس از آنیل زیر لایه ها در دمای C°300، نانومیله های ZnO به روش هیدروترمال در محلول نیترات روی شش آبه و آمونیاک به مدت دو ساعت بر روی آن ها رشد داده شد. به منظور بررسی مورفولوژی ( قطر و طول نانومیله ها ) از SEM و جهت بررسی آنالیز فازی از XRD استفاده گردید. برای خاصیت آبگریزی و اندازه گیری زاویه تماس(CA) آزمون آبگریزی و برای توپوگرافی سطح بذرلایه آزمون AFM انجام گردید. نتایج نشان داد با افزایش ضخامت بذرلایه از 50 به 300 نانومتر، همراستایی نانومیله های سنتز شده بر روی بذرلایه ها کاهش یافته و میانگین قطر نانومیله ها از 55 نانومتر به 90 نانومتر افزایش یافته است. همچنین نتایج بدست آمده از دستگاه Contact Angle نشان داد که زاویه تماس بر روی نانومیله های سنتز شده روی بذرلایه با ضخامت 50 نانومتر، دارای بیشترین زاویه تماس (º 9/145) و با ضخامت 300 نانومتر دارای کمترین زاویه تماس (º 4/135 ) می باشد.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications