شهر با الگوی فرهنگگرا نمیتواند در هر جایی از زمین پیاده شود، متمرکز است و هویت هر شهر که منظر آن شهر را شکل میدهد، با شهر دیگری متفاوت میباشد. همچنین فضاهای شهری میتوانند برای مردم، تداعیکننده جنبههای نمادین، فرهنگی و تاریخی باشند. چرا کالبد شهرهای امروز مفهوم ند أکثر
شهر با الگوی فرهنگگرا نمیتواند در هر جایی از زمین پیاده شود، متمرکز است و هویت هر شهر که منظر آن شهر را شکل میدهد، با شهر دیگری متفاوت میباشد. همچنین فضاهای شهری میتوانند برای مردم، تداعیکننده جنبههای نمادین، فرهنگی و تاریخی باشند. چرا کالبد شهرهای امروز مفهوم ندارند؟ چرا در شهرهای امروز، یکسان شدن بافت شهرها، عدم تطبیق فرم ظاهری فضا و معنای آن، عدم توجه به مفهوم فرهنگ در کالبد و معنا قابل مشاهده است؟ مقاله حاضر به تبیین مؤلفههای هویتی میپردازد که از لحاظ فرهنگی میتوانند بر منظر و سیمای شهر تأثیرگذار باشند. روش تحقیق به صورت توصیفی- تحلیلی و روش جمعآوری اطلاعات به صورت میدانی- اسنادی میباشد و به عنوان نمونه موردی شهر شیراز مورد بررسی قرار میگیرد. نتایج حاصل، حاکی از ضرورت توجه به نشانهشناسی شهری برای بازنمایی مؤلفههای هویت فرهنگی در شهرها است که در ارتقای کالبدی- فضایی ارزشهای شهری بسیار قابل توجه میباشد.
تفاصيل المقالة
توسعه فرهنگی فرایندی است که طی آن، تغییراتی در حوزه ادراک، شناخت، ارزش، گرایشها و کنشهای مناسب توسعه در افراد جامعه پدید میآید، و تحقق در این امر منوط به مشارکت مردم در فعالیتهای فرهنگی است که با احداث اماکن فرهنگی و هنری و ایجاد نمایشگاههای کالاهای فرهنگی و جشنوار أکثر
توسعه فرهنگی فرایندی است که طی آن، تغییراتی در حوزه ادراک، شناخت، ارزش، گرایشها و کنشهای مناسب توسعه در افراد جامعه پدید میآید، و تحقق در این امر منوط به مشارکت مردم در فعالیتهای فرهنگی است که با احداث اماکن فرهنگی و هنری و ایجاد نمایشگاههای کالاهای فرهنگی و جشنوارههای مختلف فرهنگی، جامه عمل می پوشد. امروزه فرهنگسراها با وجود امکانات زیرساختی، معماری و فضای مناسب کمتر متناسب با اهداف توسعه ای خود پیش میروند و خلاءهایی در حوزه برنامه ریزی توسعه ای دارند که قابل تامل و بررسی است. پژوهش حاضر از نظر نوع هدف، توسعهای و کاربردی بوده و از نظر روش گردآوری دادهها، اکتشافی محسوب میشود. در این تحقیق به کمک روش تحقیق کیفی تئوری داده بنیاد و به کمک ابزار اسناد کتابخانهای و مصاحبه نیمه ساختاریافته از 20 نفر از مسئولین فرهنگسراها و معاونان برنامهریزی فرهنگسراهای شهر تهران، تلاش شده است تا مدلی پارادایمی برای تبیین ظرفیت فضا و معماری فرهنگسراهای شهر تهران در راستای توسعه پایدار فرهنگی ارائه دهیم. در این مطالعه به 3 جریان اصلی با عنوان رویدادها و عملکردهای آگاهانه در فرهنگسرا، فرهنگسرا به عنوان منشا و خاستگاه قدرت اجتماعی و ساختار فیزیکی- معماری فرهنگسرا دست یافته و با کدگذاری محوری به هسته مرکزی بحث به عنوان نقش و جایگاه فرهنگسراها در توسعه پایدار فرهنگی رسیدیم. شرایط علی، زمینهای، مداخلهگر بررسی و بر این اساس راهبردهایی پیشنهاد شده است.
تفاصيل المقالة
زیرساختهای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگ است و توسعه کشور بدون درنظرگرفتن زیرساختهای فرهنگی امکانپذیر نیست. هزینههای صرفشده در راه فرهنگ، هزینه نیستند بلکه نوعی سرمایهگذاری هستند. کشورها میتوانند از طریق سرمایهگذاری در داشتههای فرهنگی خود، رشد اقتصادی را تقوی أکثر
زیرساختهای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگ است و توسعه کشور بدون درنظرگرفتن زیرساختهای فرهنگی امکانپذیر نیست. هزینههای صرفشده در راه فرهنگ، هزینه نیستند بلکه نوعی سرمایهگذاری هستند. کشورها میتوانند از طریق سرمایهگذاری در داشتههای فرهنگی خود، رشد اقتصادی را تقویت نموده و سبب رفاه جامعه شوند. شاخص فرهنگی با استفاده از مبانی نظری مزیت نسبی و معیار RCA محاسبه و تأثیر مزیت شاخصهای فرهنگی بر رشد اقتصادی ایران در قالب رگرسیون تلفیقی پویا (GMM) در دوره 1379-1395 برآورد میشود. نتایج برآورد نشان میدهد، انتظار میرود با هر درصد افزایش در سرمایه فیزیکی، رشد اقتصادی به اندازه 047/0درصد افزایش یابد و سرمایه فیزیکی رابطهای مثبت و معنادار با رشد اقتصادی استانها دارد. بنابراین انتظار میرود، با افزایش سرمایه، تولید و بهتبع آن رشد اقتصادی افزایش یابد. همچنین، با هر درصد افزایش در نیروی کار، رشد اقتصادی به اندازه 73/5 درصد افزایش و با هر واحد افزایش در متغیر تعاملی رشد اقتصادی به اندازه 0004/0 واحد افزایش مییابد. بنابراین، شاخص فرهنگی علاوهبر کانال مستقیم از طریق سرمایه انسانی نیز میتواند بر رشد اقتصادی استانها نیز اثرگذار باشد. نتایج برآورد مدل و آماره بهدست آمده برای AR(1) و AR(2) عدم همبستگی بین پسماندهای مدل را نشان میدهد. آمارههای گفتهشده برابر با 17/0 و 688/0هستند که بیانگر انتخاب مناسب ابزارهای مدل هستند. در واقع، در دوره مورد بررسی اثر مزیت نسبی ارزشافزوده متغیرهای فرهنگی رشد اقتصادی مثبت و معنادار است. همچنین، اگر شاخص فرهنگی سبب افزایش سرمایه انسانی شود، میتواند رشد اقتصادی استانها را نیز افزایش دهد.
تفاصيل المقالة
پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان اثرگذاری مشارکتسیاسی در استقرار نظام دموکراتیک، و تعیین ساز و کارهای مشارکتی بر شکل گیری ارزشهای فرهنگ سیاسی در اقلیم کردستان عراق انجام شده است. این پژوهش از نظر ماهیت و روش، توصیفی (پیمایشی) و از نظر روابط بین متغیرها جزو مطالعات همبستگی أکثر
پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان اثرگذاری مشارکتسیاسی در استقرار نظام دموکراتیک، و تعیین ساز و کارهای مشارکتی بر شکل گیری ارزشهای فرهنگ سیاسی در اقلیم کردستان عراق انجام شده است. این پژوهش از نظر ماهیت و روش، توصیفی (پیمایشی) و از نظر روابط بین متغیرها جزو مطالعات همبستگی بشمار می آید. جامعه آماری تحقیق شامل مدیران و معاونان 13 وزارتخانه است که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. حجم نمونه آماری با استفاده از فرمول کوکران، 73 نفر برآورد گردید. داده های تحقیق از طریق پرسشنامه های محققساخته گردآوری شده که روایی و پایایی آنها با انجام آزمونهای مختلف مورد تایید قرار گرفت. داده های تحقیق با نرم افزارهای SPSS و LISREL و از طریق آزمونهای همبستگی و تحلیل مسیر، تحلیل شدند. نتایج بدست آمده نشان داد بین متغیرهای تحقیق همبستگی قوی و مثبت وجود دارد، و مسیر اثرگذاری بین آنها در حد قابل قبول است. به طوری که اولاً مشارکت سیاسی شهروندان در استقرار یک نظام دموکراتیک موثر بوده است، ثانیاً فرآیندهای دموکراتیک در شکل گیری ارزشهای فرهنگ سیاسی موفق عمل کرده است. بر همین مبنا با اتکا به وضعیت موجود می توان درصد بالایی از تغییراترا پیش بینی کرد.
تفاصيل المقالة
فرهنگ، بستری است که تمام رفتارهای پایدار اجتماعی در درون آن صورت می گیرد. منظور از بستر، محیط غیرمادی ساخته شده انسانی است که شامل ارزش ها، باورها، آداب و رسوم و غیره است و مهمترین ویژگی آن پایداری و چسبندگی است و به رفتارهای پایدار انسان شکل می دهد. در حقیقت رفتارهای پ أکثر
فرهنگ، بستری است که تمام رفتارهای پایدار اجتماعی در درون آن صورت می گیرد. منظور از بستر، محیط غیرمادی ساخته شده انسانی است که شامل ارزش ها، باورها، آداب و رسوم و غیره است و مهمترین ویژگی آن پایداری و چسبندگی است و به رفتارهای پایدار انسان شکل می دهد. در حقیقت رفتارهای پایدار انسان نتیجه فرهنگ خاصی است که دارد و تفاوت این رفتارها نتیجه تفاوت فرهنگ ها است. براین اساس مکاتب و نظریات گوناگونی به فرهنگ و زمینه های آنها پرداخته اند. در این مقاله ما در صدد برآمدهایم تا دو مکتب مطالعات فرهنگی و جامعه شناسی فرهنگی را که ضمن تأثیر گذاری بر جریان های موجود در جامعه نقش مهمی را در این راه ایفا کرده اند، بررسی کنیم. براین اساس در ابتدا مکتب مطالعات فرهنگی معرفی شده است و در مرحله بعد به معرفی جامعه شناسی فرهنگی پرداخته ایم و در پایان مقایسهای بین دو مکتب مذکور از حییث تفاوت های دو مکتب ذکر شده است. دو مکتب فوق با وجود مشترکاتی مانند خاستگاه مارکسیستی و خاستگاه اروپایی دارای تفاوتهایی نیز با هم هستند این تفاوت ها عبارتند از نوع نگاه آن ها به فرهنگ، موضوع مورد مطالعه آن ها، تفاوت در مکان های جغرافیایی متفاوت و نوع رویکرد اتخاذ شده از طرف دو مکتب برای بررسی پدیده های اجتماعی. براین اساس این مکاتب اگرچه شباهت هایی باهم دارند اما از نظر هستی شناسی یعنی نوع نگاه آن ها به فرهنگ، معرفت شناسی و روش شناسی دارای تفاوت های اساسی با هم دیگر هستند.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications