روش شناسی آینده پژوهی به دلیل تازگی، بداعت و خصلت بینرشتهای آن (تحت تأثیر سایر رشتههای علمی بودن) دچار ضعفهایی است و زیست چند پایهای این رشته نیز موجب شده که اتقان و یکپارچگی مناسبی در حوزه روش شناسی آن وجود نداشته باشد. به گونه ای که پژوهشگر آینده پژوهی برای انتخاب أکثر
روش شناسی آینده پژوهی به دلیل تازگی، بداعت و خصلت بینرشتهای آن (تحت تأثیر سایر رشتههای علمی بودن) دچار ضعفهایی است و زیست چند پایهای این رشته نیز موجب شده که اتقان و یکپارچگی مناسبی در حوزه روش شناسی آن وجود نداشته باشد. به گونه ای که پژوهشگر آینده پژوهی برای انتخاب و ارزیابی روش های متناسب با پژوهش خود دچار مشکلات عدیده است. به دلیل وجود این ضعف جدی، پژوهش هایی برای شناسایی و معرفی معیارهای انتخاب و ارزیابی روش انجام شده اند که نتایج آنها برای آینده پژوهان فوق العاده کاربردی و مورد استفاده است. با این حال به دلیل گستردگی این پژوهش ها و نبود نگاه جامع در آنها، خود این مطالعات نیز دچار آفت چندپارگی و سردرگم کردن پژوهشگر شده اند. ز این پژوهش آن است که شاخص های روش شناسی موجود در سایر پژوهش ها احصاء شده و در نهایت به کمک نظر خبرگان شاخص هایی برای روش های آینده پژوهی پیشنهاد گردد. عمده روش مورد استفاده در این پژوهش مطالعه کتابخانه ای، فراترکیب و مصاحبه با خبرگان (به صورت پرسشنامه و مصاحبه باز) بوده است. در انتها شاخص های روش شناسی آینده پژوهی از منظر های مختلف (شاخص های گونه شناسی روش، شاخص های گزینش روش، شاخص های مرتبط با مسائل پیش روی روش ها و شاخص های الزامات روش آینده پژوهی) استخراج شد و پس از پرسش خبرگانی، سیزده شاخص بر اساس رتبه بندی به عنوان اصلی ترین شاخص های ارزیابی و انتخاب روش آینده پژوهان در پژوهشهایشان معرفی گردیده است.
تفاصيل المقالة
امروزه تابآور بودن شهرها در برابر مخاطرات طبیعی به یکی از مباحث مهم در مدیریت شهری تبدیل شده است. از طرفی توجه به این موضوع با نگاه آیندهپژوهی برنامهریزی را برای بهبود وضعیت آینده راحتتر کرده است، از همین رو، هدف اصلی پژوهش حاضر ارائه الگوی افزایش تابآوری شهر کنارک أکثر
امروزه تابآور بودن شهرها در برابر مخاطرات طبیعی به یکی از مباحث مهم در مدیریت شهری تبدیل شده است. از طرفی توجه به این موضوع با نگاه آیندهپژوهی برنامهریزی را برای بهبود وضعیت آینده راحتتر کرده است، از همین رو، هدف اصلی پژوهش حاضر ارائه الگوی افزایش تابآوری شهر کنارک در برابر مخاطرات ناشی از طوفانهای حارهای و با رویکرد آیندهپژوهی است. پژوهش حاضر از نظر هدف از نوع کاربردی و از نظر ماهیت از نوع روش اکتشافی است، برای گردآوری دادهها و اطلاعات از دو روش اسنادی و میدانی (مصاحبه و پرسشنامه خودساخته) بهره گرفته شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کارشناسان و نخبگان مربوطه بودند که با توجه به اهداف پژوهش و برای دستیابی به الگوی مطلوب با رویکرد آیندهپژوهی از طریق مصاحبه با نخبگان و کارشناسان و با استفاده از روش نمونهگیری غیرتصادفی هدفمند (به صورت از پیش تعیین شده)، انجام گرفت که در نهایت تعداد 15 نفر بدست آمد. برای شناسایی پیشرانهای کلیدی از روش تحلیل ساختاری )اثرات متقابل) در قالب نرم افزار MICMAC همچنین برای سناریونویسی از نرمافزار Senario Wizard استفاده شد. یافتههای پژوهش نشان داد، ﮐﻪ ﭘﯿﺸﺮان کانال جمعآوری آبهای سطحی ﺑﯿﺸﺘﺮﯾﻦ ﺗﺄﺛﯿﺮ را از ﻃﺮﯾﻖ آﯾﻨﺪهﻫﺎی ﺑﺪﯾﻞ ﺧﻮد (ﺣﺎﻟﺖ ﻣﺤﺘﻤﻞ) ﺑﺮ ﺳﺎﯾﺮ ﭘﯿﺸﺮانﻫﺎ در ﺗﻌﯿﯿﻦ آﯾﻨﺪهﻫﺎ ﻣﺘﻔﺎوت ﺧﻮاﻫﻨﺪ بود و ﭘﯿﺸﺮان تغییر نظام ساختار سازمانها ﺑﺮاﺳﺎس ارﺗﺒﺎط آﯾﻨﺪهﻫﺎی ﺑﺪﯾﻞ ﺑﯿﺸﺘﺮﯾﻦ ﺗﺄﺛﯿﺮ را از ﺳﺎﯾﺮ آﯾﻨﺪهﻫﺎی ﺑﺪﯾﻞ ﮔﺮﻓﺘﻪ است. ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ، ﭘﯿﺸﺮانهای نقشه پهنهبندی سیلاب، سامانه هشدار زودهنگام مخاطرات طبیعی و سامانه مکانی (GIS) و آﯾﻨﺪهﻫﺎی ﺑﺪﯾﻞ آن ﺟﺰء ﭘﯿﺸﺮانﻫﺎی ﺑﯿﻨﺎﺑﯿﻦ ﺑﻮده اﺳﺖ.
تفاصيل المقالة
برای شروع یک سرمایهگذاری موفق، بهترین رویکرد این است که سرمایهگذاران علاوه بر آگاهی از سواد مالی و دانش سرمایهگذاری، نسبت به ویژگیهای روانشناختی و شخصیتی خود نیز بهعنوان یک سرمایهگذار در بازار سرمایه اطلاعات کافی داشته باشند. این ابعاد در کنار یکدیگر ظرفیت ریسکپ أکثر
برای شروع یک سرمایهگذاری موفق، بهترین رویکرد این است که سرمایهگذاران علاوه بر آگاهی از سواد مالی و دانش سرمایهگذاری، نسبت به ویژگیهای روانشناختی و شخصیتی خود نیز بهعنوان یک سرمایهگذار در بازار سرمایه اطلاعات کافی داشته باشند. این ابعاد در کنار یکدیگر ظرفیت ریسکپذیری سرمایهگذاران راتببین میکند. پژوهش حاضر با رویکرد آینده پژوهی، به شناسایی مهمترین عوامل موثر بر ظرفیت ریسکپذیری سرمایهگذاران و بررسی میزان و چگونگی تاثیرگذاری آنان بر یکدیگر می پردازد. این پژوهش ازلحاظ هدف کاربردی و ازنظر روش، ترکیبی ازروش های اسنادی و پیمایشی و ازنظر ماهیت،بر اساس روش های جدید علم آینده پژوهی،تحلیل و اکتشافی است که بابهکارگیری ترکیبی ازمدل های کمی و کیفی انجامگرفته است.بهمنظور گردآوری داده هادر بخش کیفی،از مصاحبه های نیمه ساختاریافته استفاده شدکه مصاحبهشوندگان از افراد خبره در حوزه بازار سرمایه بوده و بهصورت هدفمند انتخاب شدند در مرحله دوم داده های کمی گردآوری و با بررسی منابع و پیشینه تحقیق مورد تحلیل و در 29 مقوله دستهبندی شد.تحلیل نتایج میک مک نشان می دهد که بین 29 عامل استخراجشده، چهار مقوله ی شرایط اقتصاد خرد و کلان،تجربه فرد سرمایهگذار،آیندهپژوهی فردی ووضعیت دانش سرمایه گذار حقیقی به ترتیب به عنوان عوامل بابیشترین اثرگذاری مستقیم واثرگذاری غیرمستقیم تعیین شدند.همچنین هفت مقوله ی شرایط اقتصاد خرد و کلان، عوامل جمعیت شناختی، وضعیت دانش سرمایهگذار، تجربه فرد سرمایهگذار، شرایط فرهنگی سرمایهگذار، عوامل فردی-اجتماعی و شرایط سیاسی بیشترین خالص اثرگذاری مستقیم و غیرمستقیم را بر ظرفیت ریسکپذیری سرمایهگذاران داشتند و به عنوان پیشران های کلیدی در تعیین ظرفیت ریسکپذیری سرمایهگذاران در بازار سرمایه معرفی شدند.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications