هدف : ارزیابی تاثیر سرمایه اجتماعی بر تعلق مکانی در محیط¬های همسایگی شیراز است. روش تحقیق، توصیفی-تحلیلی و نوع آن، کاربردی است. اطلاعات موردنیاز به دو روش اسنادی و میدانی (پرسشنامه) جمع¬آوری گردیده است. جامعه آماری پژوهش، شامل شهروندان شیراز در سال 1395 (1569534 نفر) م أکثر
هدف : ارزیابی تاثیر سرمایه اجتماعی بر تعلق مکانی در محیط¬های همسایگی شیراز است. روش تحقیق، توصیفی-تحلیلی و نوع آن، کاربردی است. اطلاعات موردنیاز به دو روش اسنادی و میدانی (پرسشنامه) جمع¬آوری گردیده است. جامعه آماری پژوهش، شامل شهروندان شیراز در سال 1395 (1569534 نفر) می¬باشد و از بین آنها، با استفاده از فرمول کوکران تعداد 322 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب و به روش نمونه¬گیری تصادفی ساده توزیع شده است. شاخص¬های تحقیق شامل ابعاد سرمایه اجتماعی (مشارکت، اعتماد، احساس امنیت، انسجام اجتماعی) و ابعاد تعلق مکانی (ادراکی، کالبدی، شناختی) است. برای عملیات آماری و داده¬پردازی از نرم¬افزار SPSS و تجزیه و تحلیل نتایج حاصل از پرسشنامه از تی تک نمونه ای، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شده است. نتایج بیانگر این می¬باشد که وضعیت شاخص-های سرمایه اجتماعی و مولفه¬های حس تعلق مکانی از سطح میانگین نرمال یا متوسط کمتر است. نتایج تجزیه و تحلیل همبستگی پیرسون بیانگر این بود که بیشترین میزان همبستگی و ارتباط بین شاخص انسجام اجتماعی با مولفه کالبدی از بعد تعلق مکانی به میزان 731/0 با مقدار اطمینان 001/0=p به دست آمد. هم¬چنین میزان ضریب¬همبستگی برای شاخص¬های مشارکت، اعتماد، احساس امنیت و انسجام اجتماعی با بعد تعلق مکانی به ترتیب برابر 486/0، 685/0، 657/0 و 717/0 به دست آمد. همچنین، مشخص شد که از منظر سرمایه اجتماعی متغیرهای انسجام اجتماعی، احساس امنیت و اعتماد دارای نقش و اثر معنادار بر افزایش تعلق مکانی در محیط¬های مسکونی شهر شیراز می¬باشند و متغیر انسجام اجتماعی دارای بیشترین تأثیرگذاری با میزان ضریب استاندارد 384/0 است. پس از آن به ترتیب اولویت میزان ضریب بتا یا وزن استاندارد شده رگرسیونی شاخص اعتماد برابر 232/0 و شاخص احساس امنیت 213/0 به دست آمد.
تفاصيل المقالة
بروز ناهنجاریها و بهطور ویژه وقوع جرم، یک از مشکلاتی است که هم بر مطلوبیت فضاهای عمومی شهری اثرگذار بوده و هم از ویژگیهای محیطی این فضاها اثرپذیر میباشد. لذا شناخت صحیح ویژگیهای محیطی و برنامهریزی برای آن، یکی از حوزههای عمل برنامهریزیان جهت برنامهریزی فضا و رف أکثر
بروز ناهنجاریها و بهطور ویژه وقوع جرم، یک از مشکلاتی است که هم بر مطلوبیت فضاهای عمومی شهری اثرگذار بوده و هم از ویژگیهای محیطی این فضاها اثرپذیر میباشد. لذا شناخت صحیح ویژگیهای محیطی و برنامهریزی برای آن، یکی از حوزههای عمل برنامهریزیان جهت برنامهریزی فضا و رفتار و سپس مدیریت آن میباشد. در همین راستا پژوهش حاضر برآن شد مسیرهای اثرگذاری بر رفتارهای جرمخیز در گسترههای نسبتاً امن و گسترههایی که احتمال و میزان وقوع جرم در آنها بالاتر است، را در دو منطقه از شهر شیراز، بهصورت تطبیقی مورد مطالعه قرار دهد. برای نیل به این هدف، پژوهش حاضر با استفاده از روشهای توصیفی- تحلیلی و پیمایشی مبادرت به جمعآوری دادههای مورد نیاز نموده و سپس با استفاده از آزمونهای T-test و تحلیل رگرسیون به تحلیل دادهها مبادرت نموده است. براساس نتایج حاصله، از منظر شاخصهای اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی و انتظامی- مدیریتی دو منطقه 2 و 6 شهر شیراز تفاوت معناداری با یکدیگر ندارند اما از منظر شاخصهای کالبدی دو منطقه اختلاف معناداری با یکدیگر دارند. نتایج حاصله از تحلیل نظرات شهروندان تفوّق، برتری و کارآمدی رویکردهای پلیسمبنا را در برخورد با جرمخیزی نشان میدهد؛ درحالی که مقایسه وضعیت مؤلفههای کالبدی دو منطقه نشان از اختلاف معنادار دو منطقه از منظر این مؤلفهها دارد و رویکردهای مبتنی بر طراحی محیطی در کنار رویکردهای سیستم قانونی و پلیسمبنا در محلات جرمخیز شهر شیراز اهمیت بیشتری دارد.
تفاصيل المقالة
هوشمندسازی یکی از رویکردهای مهم توسعه شهری است که در طی دو دهه گذشته قوت یافته است. رشد جمعیت و تحولات دیگر ضرورت برنامه ریزی و هوشمندسازی شهرها را مهم نشان می دهد. بر این اساس کلانشهرها جهت برون رفت از برخی چالش ها و مدیریت پایدار در بخش های مختلف، رویکرد هوشمندسازی را أکثر
هوشمندسازی یکی از رویکردهای مهم توسعه شهری است که در طی دو دهه گذشته قوت یافته است. رشد جمعیت و تحولات دیگر ضرورت برنامه ریزی و هوشمندسازی شهرها را مهم نشان می دهد. بر این اساس کلانشهرها جهت برون رفت از برخی چالش ها و مدیریت پایدار در بخش های مختلف، رویکرد هوشمندسازی را مورد تاکید قرار داده اند. شهر شیراز به عنوان یکی از کلانشهرهای کشور، نیازمند برنامه ریزی در راستای توسعه شاخص های شهر هوشمند است. بنابراین بررسی وضعیت موجود این شهر می تواند به مدیریت و توسعه این شهر کمک نماید. در این پژوهش هدف بررسی میزان برخورداری شهر شیراز از شاخص های شهر هوشمند است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر گردآوری داده های میدانی است. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه بوده است. جامعه آماری را کارشناسان آگاه به موضوع تشکیل داده اند. بر اساس روش گلوله برفی، تعداد 96 کارشناس در سه منطقه این شهر، به تکمیل پرسش نامه اقدام نمودند. روایی پرسش نامه از طریق جامعه نخبگان تایید و پایایی آن نیز با استفاده از آلفای کرونباخ بیشتر از 74/0 تایید شد. نتیجه نشان داد که تحلیل نتایج نشان داد که همه شاخص شهر هوشمند شامل اقتصاد، حرکت، شهروند، حکمروایی، زندگی و محیط زیست هوشمند در سطح کمتر از 05/0 معنادار بوده اند. بر اساس نتایج آزمون تی تک نمونه ای مشخص شد که شاخص اقتصاد هوشمند(432/3) و شهروند هوشمند(149/3) دارای وضعیت متوسطی بوده و مابقی شاخص ها، ضعیف ارزیابی شده اند. همچنین بر اساس نتایج آزمون فریدمن نیز بهترین وضعیت مربوط به شاخص اقتصاد هوشمند با میانگین رتبه ای 04/5 و بدترین وضعیت مربوط به شاخص حکمروایی با میانگین72/1 می باشد. علاوه بر این نتایج تحلیل واریانس تایید نمود که میان مناطق شهر شیراز از لحاظ چهار شاخص حرکت، حکمروایی، زندگی و محیط زیست هوشمند در سطح کمتر از 05/0، تفاوت معناداری وجود دارد.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications