اثربخشی آموزش راهبردهای نظم جویی فرایندی هیجان در مقابله شناختی افراد مبتلابه سوءمصرف مواد: مطالعه تک آزمودنی
محورهای موضوعی : فصلنامه تحقیقات روانشناختی
کلید واژه: آموزش, سوءمصرف مواد, راهبردهای نظم جویی فرایندی هیجان, مقابله شناختی,
چکیده مقاله :
هدف پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی آموزش راهبردهای نظم جویی فرایندی هیجان در مقابله شناختی افراد مبتلابه سوءمصرف مواد مخدر و محرک بود. در قالب یک طرح تجربی تک آزمودنی دو نفر مبتلابه سوءمصرف ماده شیشه و دو نفر مبتلابه سوءمصرف ماده تریاک مراجعهکننده به مراکز ترک اعتیاد به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و تحت آموزش راهبردهای نظم جویی فرایندی هیجان به مدت ده جلسه به صورت فردی قرار گرفتند، که با 4 نفر مبتلابه ماده محرک شیشه و تریاک همتاسازی شدند و طی 6 بار (1 بار خط پایه، 4 بار تدبیر، 1 بار پیگیری) به وسیلهی پرسشنامه نظم جویی شناختی هیجان (CERQ) ارزیابی شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های تغییرات روند، شیب، اندازه اثر و شاخص کوهن و بازبینی فراز و فرود نمودارها استفاده شد. نتایج نشان داد که راهبردهای سازش نایافته مقابله شناختی (ملامت خویش، فاجعه سازی، نشخوار فکری، ملامت دیگران) آزمودنی های مبتلابه سوءمصرف مواد کاهش و راهبردهای سازش یافته مقابله شناختی (تمرکز مجدد مثبت، ارزیابی مجدد مثبت، تمرکز بر برنامهریزی، پذیرش، دیدگاه گیری) افزایش قابلتوجهی نسبت به آزمودنی های گروه گواه داشتهاند که این نشان دهنده اثربخشی درمان بوده است. آموزش راهبردهای نظم جویی فرایندی هیجان می تواند سبب بهبود راهبردهای مقابله شناختی افراد مبتلابه سوءمصرف مواد گردد که بازگشت به رفتارهای مصرفی و اجباری در سوءمصرف مواد را کاهش می دهد.
The aim of this study was to investigate the effectiveness of training of emotion processing regulation Strategies in cognitive coping of People with narcotic and Stimulus abuse. In the context single subject experimental design two men with glasses abuse and two men with narcotic abuse Which were referred to addiction centers were selected based on available sampling and were trained emotion processing regulation Strategiesin Individually in ten sessions. These patients were evaluated by cognitive emotion regulating questionnaire in 6 times (1 time in base line, 4 times in intervene and 1 time in follow up). In order to analyze of data indicators of process change, slope change, effect size, Cohen index and review of ups and downs of diagrams were used. The results show that maladaptive strategies of cognitive coping (self blaming, catastrophizing, rumination, other blaming) in subjects with substance abuse were reduced and adaptive strategies of cognitive coping (self blaming, catastrophizing, rumination, other blaming) in subjects with substance abuse were increased Compared with subjects in the control group. This indicate that therapy was effective. training of emotion processing regulation Strategies can improve cognitive coping strategies in people with substance abuse and reduce back to compulsive behaviors in their.
_||_