الگوهای جدید سازماندهی فضا درارتقاء کیفیت معماری شهری؛ گامی نوین درراستای سیاستگذاری شهری (نمونه موردی: مشهد)
محورهای موضوعی : معماریملیکا علی زاده حسن آبادی 1 , مریم غروی الخوانساری 2 , محمدباقر کبیر صابر 3 , مهدی جباری نوقابی 4
1 - پژوهشگر دکتری، گروه معماری، واحد بین المللی کیش، دانشگاه آزاداسلامی،جزیره کیش،ایران
2 - استادیارمعماری،واحدبین المللی کیش،دانشگاه آزاداسلامی،جزیره کیش،ایران؛استادیارمعماری،
دانشگاهتهران،تهران،ایران، نویسنده مسئول)
3 - استادیارمعماری،واحدبین المللی کیش،دانشگاه آزاداسلامی،جزیره کیش،ایران؛استادیارمعماری،دانشگاهتهران،تهران،ایران
4 - دانشیارآمار، واحد بین المللی کیش،دانشگاه آزاداسلامی،جزیره کیش،ایران؛دانشیارآمار، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد،ایران
کلید واژه: ارتقاءکیفیت, سازماندهی فضایی, توسعه و سیاستگذاری شهری, الگوهای فناوریمحور دیجیتالی, الگوهای جدید مکمل,
چکیده مقاله :
ایجاد محیطی باکیفیت، نیازمند رویکردی یکپارچه و منطقی درسازماندهی فضا می باشد. در این زمینه استفاده هدفمند از ظرفیت فناوری دیجیتالی و دادهها اهمیت خاصی دارد و بعد ارتباطی بین الگوها و معماری شهری نیز بخش مهم دیگری از این یکپارچگی در سیاستگذاری شهری است. درهمین راستا با هدف شناسایی فرایندهای الگویی موثر با رویکرد فناوری دیجیتالی و ارائه مدلی ازآنها پژوهشحاضرصورت گرفت که از نظر هدف کاربردی و از نظرماهیت ترکیبی است. ابتدا با روشتحلیلموضوعی جهت شناسایی مولفهها، معیارها و شاخصهای الگوها از بررسی متون پژوهشی مختلف بهره برده و پرسشنامهای برمبنای سنجش اثرات متقابل شاخصهای این موضوع طراحی و توسط پنج خبره متخصص در دسترس پاسخ-گفتهشد. در بخش دوم بررسیتحلیلی این پرسشنامه بهروشahp و نرمافزار expert choiceصورتگرفت. نتایجِ اولویتبندیشده حاصل و زیرمعیارهای نهایی مربوط به هرشاخص براساس طیف لیکرت توسط خبرگان نظرسنجیشد. سپس درجهت اجرایی کردن این مولفهها ازطریق معیارها و شاخصها، با استفاده از استنتاجات منطقی و تکیه بر الگوهای جدیدِ مکمل ارائه شده برای رفع چالشهای شهری توسط سالینگروس، فرایندهای الگویی موثرمشخصشده و ساختار ارائه شده پیشنهادی در منطقه یک مشهد به عنوان نمونه مطالعه موردی مورد راستی آزمایی قرار گرفته است. نوآوری اصلیکار، روش خاص این پژوهش بود که به تحقق کاربردی الگوهای مکمل انجامید و با استفاده از فناوری دیجیتالی به تبیین فرایندهای الگوییِ سازماندهی فضا در زمینه مولفههای اجتماعی فرهنگی و خلاقیت فضا با ده معیار و شانزده شاخص منجرشد و استفادهپذیری الگوهای موثر را در قالب بیست و یک رابطه الگویی ملموس، تعریف و ترسیم کرد. این امر منجر به گسترش، سازگاری و تقویت زبان الگوهای دخیل در معماری شهری گردیده و ساختارهای پیوندی باکیفیتی رقم میخورد که به یکپارچگی و ارتقاء ساختارشهر و معماری شهری کمک میکند. همچنین بر نقش مهم پیشرفتهای نوین فضایی در برنامهریزی و توسعه و سیاستگذاری شهری صحه میگذارد و درقیاس با وضعیت موجود منطقه یک، کارآمدی و نیاز به فرایندهای الگویی بدست آمده را نشان میدهد.
Making a high-quality space requires an integrated logical organizing approach. Here, fruitful use of the capacities of digital technology and data becomes so significant. Moreover, communication between urban patterns and architecture is another significant feature of integrated urban policy making. Considering the issue, this mixed applied study was done to identify effective pattern processes using digital technology and to introduce a model of them. At the first stage, using thematic analysis method, different researches were explored to identify the components, criteria, and indicators of the patterns. Moreover, a questionnaire was designed by using the mutual effects of the indicators. Then, the questionnaire was answered by five available experts. At the second stage of thematic analysis, AHP method and expert choice were used. The prioritized results and sub-criteria of all indices were analyzed by the experts based on Likert scale. Then, to implement these components through the criteria and indices, by applying logical conclusions and Salingaros’ new presented complementary patterns for the solution of urban challenges, we identified effective patterns processes and tested the proposed structure for District 1 of Mashhad as a case. The major innovation of this study is using a specific method that resulted in the realization of complementary patterns and the explanation of pattern processes of space organization regarding socio-cultural components and space creativity using digital technology, 10 criteria, and 16 indices. Moreover, it depicted clearly the usability of effective patterns by the use of 21 palpable pattern relationships. The result is the expansion, adaptation, and strengthening of the language of patterns that are used in urban architecture. It also makes high quality link structures that would help the integration and improvement of urban architecture and structure. Accordingly, the important role of modern spatial developments in designing and developing urban policies are confirmed. It also shows the effectiveness and the necessity of proposed pattern processes, taking into account the current condition of District 1 of Mashhad
الگوهای جدید سازماندهی فضا درارتقاء کیفیت معماری شهری؛
گامی نوین درراستای سیاستگذاری شهری (نمونه موردی: مشهد)
چکیده: ایجاد محیطی باکیفیت، نیازمند رویکردی یکپارچه و منطقی درسازماندهی فضا می باشد. در این زمینه استفاده هدفمند از ظرفیت فناوری دیجیتالی و دادهها اهمیت خاصی دارد و بعد ارتباطی بین الگوها و معماری شهری نیز بخش مهم دیگری از این یکپارچگی در سیاستگذاری شهری است. درهمین راستا با هدف شناسایی فرایندهای الگویی موثر با رویکرد فناوری دیجیتالی و ارائه مدلی ازآنها پژوهشحاضرصورت گرفت که از نظر هدف کاربردی و از نظرماهیت ترکیبی است. ابتدا با روشتحلیلموضوعی جهت شناسایی مولفهها، معیارها و شاخصهای الگوها از بررسی متون پژوهشی مختلف بهره برده و پرسشنامهای برمبنای سنجش اثرات متقابل شاخصهای این موضوع طراحی و توسط پنج خبره متخصص در دسترس پاسخگفتهشد. در بخش دوم بررسیتحلیلی این پرسشنامه بهروشahp و نرمافزار expert choiceصورتگرفت. نتایجِ اولویتبندیشده حاصل و زیرمعیارهای نهایی مربوط به هرشاخص براساس طیف لیکرت توسط خبرگان نظرسنجیشد. سپس درجهت اجرایی کردن این مولفهها ازطریق معیارها و شاخصها، با استفاده از استنتاجات منطقی و تکیه بر الگوهای جدیدِ مکمل ارائه شده برای رفع چالشهای شهری توسط سالینگروس، فرایندهای الگویی موثرمشخصشده و ساختار ارائه شده پیشنهادی در منطقه یک مشهد به عنوان نمونه مطالعه موردی مورد راستی آزمایی قرار گرفته است. نوآوری اصلیکار، روش خاص این پژوهش بود که به تحقق کاربردی الگوهای مکمل انجامید و با استفاده از فناوری دیجیتالی به تبیین فرایندهای الگوییِ سازماندهی فضا در زمینه مولفههای اجتماعی فرهنگی و خلاقیت فضا با ده معیار و شانزده شاخص منجرشد و استفادهپذیری الگوهای موثر را در قالب بیست و یک رابطه الگویی ملموس، تعریف و ترسیم کرد. این امر منجر به گسترش، سازگاری و تقویت زبان الگوهای دخیل در معماری شهری گردیده و ساختارهای پیوندی باکیفیتی رقم میخورد که به یکپارچگی و ارتقاء ساختارشهر و معماری شهری کمک میکند. همچنین بر نقش مهم پیشرفتهای نوین فضایی در برنامهریزی و توسعه و سیاستگذاری شهری صحه میگذارد و درقیاس با وضعیت موجود منطقه یک، کارآمدی و نیاز به فرایندهای الگویی بدست آمده را نشان میدهد.
واژههاي كليدي: ارتقاءکیفیت، سازماندهی فضایی، توسعه و سیاستگذاری شهری، الگوهای فناوری محور دیجیتالی، فرایندهای الگوهای مکمل
مقدمه
چنانچه خواستگاه جهانی شدن را مرحلهای از توسعه مدرنیته تلقی کنیم در این صورت میتوان گفت که همراه با دگرگونی در فضا و ادراک جدید از زندگی جمعی، در فضاشهرها نیز عصر جدیدی از تعامل میان انسان و محیط پیرامونی وی را رقم خورده است و از ا ین پس طراحی و معماری در شهر، نظام تعاملات اجتماعی، بنیاد فرهنگ عمومی، ارز شهای نوین اقتصادی، دامنه و سطوح انتظارات در ساکنین شهری و سرانجام کیفیت ترتیبات اجتماعی از نوع دیگری برای شهرنشینان فراهم شده که در اساس تفاوت آشکاری با دوران گذشته داشته است. این موضوع مورد اجماع نظریه پردازان شهری قراردارد که ساختار شهر در دوران جدید دارای اصول و قواعد مشترک فراوانی است که در نفس خود نشانه های زیست شهر در سپهر جهانی را بیان میدارد. کارکرد فنی، اقتصادی، فرهنگی و ارتباطی شهرها به گونه ای قابل توجه این فرضیه را تقویت مینماید که شهرها در شرایط کنونی و با توجه با ویژگیهای رو به توسعه جهانی شدن در شرایط بسیار پیچیده ای از لحاظ ادامه حیات کنونی خود قراردارند. بویژه در کشورهای در حال توسعه، چالش بر سر ارزشهای سنتی و نوگرایی، تردید در قبال پذیرش الگوهای بیرونی در بعد فضا و فرهنگ، ظهور انواع نوین از نابرابری فضایی وا جتماعی، افزایش دامنه فقر آشکار و مزمن و مهمتر از همه نگرانی در قبال کاهش هویت محیطی سبب شده است که ساختار شهر در شرایط بحرانی قرار گیرد (موسوی،1394 ). این امر ضرورت رسیدن به یک راه حل منطقی در زمینه برنامهریزي، مدیریت توسعه و سیاستگذاری شهري را آشکار میسازد که نتیجه آن، درک پایداری و ایجاد محیطی با کیفیت است و تحقق آن، نیازمند رویکردی یکپارچه بوده که در آن سازماندهی فضا به شکل موثری صورت گیرد و در این زمینه استفاده از ظرفیت فناوری دیجیتالی و دادهها به صورت هدفمند در جهت تصمیمگیری مفیدتر و ارائه کیفیت بهتر زندگی از اهمیت خاصی برخورداراست. همچنین بعد ارتباطی بین الگوها و معماری درشهر نیز بخش مهم دیگری از این یکپارپگی میباشد چرا که از طریق الگوها میتوان راه حلهایی منعطف و هماهنگ برای پیچیدگیهای روابط موجود ارائه کرد. راهحلهای دیجیتالی از قدرتمندترین و مقرون به صرفه ترین راهحلها بوده و برنامههای متصل، اطلاعات بلادرنگ و شفاف را در اختیار کاربران قرار میدهند تا به آنها در انتخاب بهتر کمک کند. این ابزارها میتوانند زندگی افراد را نجات داده، از بروز جرم جلوگیری کنند و بار بیماریها را کاهش دهند. همچنین باعث صرفهجویی در وقت، کاهش ضایعات و تقویت ارتباط اجتماعی می شوند. هنگامی که شهرها با کارآیی بیشتری عمل نمایند، به مکانهایی برای تجارت و تولید ثروت نیز تبدیل میشوند(مکنزی وکمپانی، 2018)1. این نگاه نظاممند و جامع به مسائل و چالشهای جوامع شهری معاصر و توجه و تأکید خاص بر حقوق انسان و حقوق مکان در شهر، در توسعه شهر از طریق پیشرفتهای فضایی(برزگر و فنی،1397) بسیار مهم است. با این همه، نوآوری پژوهش حاضر معطوف به این نکته است که نقش و فرایندهای الگویی موثر در سازماندهی فضاهای شهری و ارتقاء کیفیت معماری شهری را از طریق فناوری دیجیتالی بصورت ملموس مشخص نماید و بر این اساس سوال پژوهش این است که الگوهای سازماندهی فضا در ارتقاء کیفیت معماری شهری با تاکید بر نقش فناوری دیجیتالی و الگوهای مکمل شامل چه مولفه ها، معیارها و شاخص هایی می شوند؟ و فرایندهای موثری که این الگوها را اجرایی میسازد کدامند؟ و هدف ازانجام این پژوهش شناسایی این مولفه ها، معیارها، شاخص ها و فرایندهای الگویی و ارائه مدلی از آنهاست تا به نوعی بتواند بهگسترش، سازگاری و تقویت زبان الگوهای دخیل در معماری شهری کمک نموده و ساختارهای پیوندی مناسب و باکیفیتی را رقم بزند و بدینسان نقش پیشرفتهای نوین فضایی در برنامهریزی، توسعه و سیاستگذاری شهری را نشان دهد.
پیشینه نظری
مفهوم کیفیت معماری شهری و توسعه
معماری شهری بر ویژگیها و خصوصیات عناصر و هویتهای اصلی فضایی در حوزه شهری تمرکز و بر ارتقاء کیفی در نظام بهرهوری از فضا در حوزههای عملکردی مختلف در جهت رضایتمندی استفادهکنندگان از فضاهای طراحی شده تاکید دارد. این امر با درک درست از نیازها، سلیقهها، باورهای اجتماعی و اقتصادی، فرهنگی و ... رابطه مستقیم داشته و هر چه شناخت از حوزههای رفتاری استفادهکنندگان در حوزه زیستی با ادراک بهتری صورتگیرد، نیازسنجی و پاسخگویی به نیازها بهتر و بهینهتر محقق شده و به تقویت و افزایش فرهنگ جامعه نیز کمک مینماید. تعاریف بین المللی از جمله تعریف دانشگاه دلفت(2022)2 از معماری شهری نشان میدهد که "هدف از معماری شهری با توجه به نقش آن در ترسیم قلمروهای خصوصی، عمومی و جمعی، مقیاسهای مختلف شهر و روابط اصولی؛ کمک به نیاز گسترده به یک تعامل بلندپروازانه، نظری و عملی، برای توسعه مفاهیم، روشها و شیوههای جدید تفکر و انجام معماری است که به تحقق کیفیت و ارتقاء آن در معماری شهری بیانحامد". چرا که"کیفیت، مسأله ای بنیادی است که مستقیماً بر درک کاربران فضا و عملکرد آنها و اجتماعی شدن فضا تأثیر میگذارد" (کارمونا، 2003)3 و در این راستا بکارگیری فناوریهای نوین ازجمله فناوری دیجیتالی و راه حلهای جدید از جمله الگوهای مکمل در معماری شهری ضروری میباشد. از سوی دیگر این امر با ایجاد یکپارچگی لازم به تحقق درخور توسعه شهری4 کمک میکند. فرایند پویای توسعه شهری همواره در حال پیشرفت میباشد و" هدف اصلی توسعه، افزایش کیفیت زندگی است، و این امر بایستی آگاهانه و با انتخاب مناسبترین راهکارها و استراتژيها با بکارگیری منابع و امکانات در زمان مناسب باشد"(لورنزو جی بلوی،2011).5
سیاستگذاری شهری و ارتقاء کیفیت معماری شهری
سیاستگذاری به عنوان یک پارادایم جدید با دولت، جامعه و مسائلعمومیآنگره خورده و تداعیکنندۀ اقدامات دولت درادارۀ صحیح امورعمومیمیباشد. یکی از حوزه های مهم در سیاستگذاری عمومی، سیاستگذاری شهری است. در چند دهه اخیر سیاستگذاری شهری به عنوان موضوع مهم علمی در کلان شهرهای دنیا مطرح شده و بخش وسیعی از مطالعات شهری را به خود اختصاص داده است. ایجاد تعادل بین مراکز شهری بزرگ و کوچک، همکاری بین دولت مرکزی، دولت محلی و بخش های عمومی و خصوصی و نیز تدوین راهبرد محلی در زمره سیاستگذاری های شهری پایدار قابل تامل است. گییر(2009)6 معتقد است: "سیاستگذاری شهری، در برنامهریزیهای توسعه در شهرها اهمیت بسیاری یافته است". همچنین این امر با کیفیت معماری شهری مرتبط است. در زمینه کیفیت و مؤلفههای سازنده آن رضوانی (1395) برمبنای بررسي و تحليل بيش از 150 نظريه از طرف صاحبنظران مطرح شهرسازي و معماري به 16 شاخص مهم اشاره میکند که از آن جمله آسايش، رفاه و امنيت، منظر مطلوب، تعاملات اجتماعي، نظم، سرزندگی، هويت و اصالت، خوانایی، خاطره انگيزي، هماهنگي با محيط طبيعي، حس تعلق، دسترسی، معنا و محتوا، مديريت مردمي، پويايي و تحرك، تنوع، تفريح میباشد. شاخصهای 16 گانه ذکر شده به منظور ارتقاء کیفیت در معماری شهری بصورت عام در سطح جهانی پذیرفته شده است. علاوه بر آن در طی دو دهه گذشته قدرت متحولساز شهرنشینی تا حدودی بواسطه گسترش سریع فناوری اطلاعات و ارتباطات، و همچنین انقلاب در دادههای شهری تسهیل شده و راه را برای تصمیمگیری آگاهانه و حرکت به سمت شهرهای هوشمند بازکرده است. همراه این جریان، ارتباط عمیقتر شهرها و شبکه شهرها و شهروندان در دو سطح محلی و جهانی پدیدآمده است و در زمينه تحقق شهر پايدار، شکلگیری شهر هوشمند پایدار به عنوان سیاستیجهانی مورد توجه قرارگرفته که در آن زیرساختهای باز و غیرمتمرکز شهری در طراحی شهر هوشمند، نه تنها مربوط به نوآوری محلی بلکه در مورد همکاری جهانی میباشد و در آن، بهرهوری، نوآوری و شفافیت اولویتهای اساسی هستند. سرعت بالای رشد شهر نیازمند دادهها و شاخصهای با کیفیت است که برای تصمیمگیری و رهبری مؤثر بسیار ضروری هستند. آشکار است که در راستای تحقق ظرفیت فناوری اطلاعات و ارتباطات جهت توسعه پایدار، باید محیطی پرورش دهنده با مدلهای حاکمیت مشارکتی، زیرساختها و عرصههای فنی مناسب، شامل ظرفیت سازی، فراگیری اجتماعی و دوری از تبعیض دیجیتال ایجاد شود (سازمان ملل متحد و اریکسون،2014)7. در دستور کار جدید(2030) به ارتقاء شهرهای همه شمول و پایدار با ظرفیت مشارکت، به همراه برنامه ریزی و مدیریت اسکان انسانها به صورت پایدار و یکپارچه در همه کشورها، تقویت کوششهای حفاظتکننده از میراث فرهنگی و طبیعی جهان، توجه به کیفیت و وضعیت شهر و اکوسیستم، دستیابی جهانی به فضای عمومی و سبز، ایمن، همه شمول و قابلدسترس بهویژه برای زنان، کودکان، سالمندان و معلولین و حمایت از ارتباطهای مثبت اقتصادی، اجتماعی و محیطی بین شهرها، حومههای شهرها و روستاها ازطریق تقویت برنامهریزی توسعه ملی و منطقهای اشاره شده است(سازمان ملل متحد،2015).8 بنابراین شاخص های جدیدی که از طریق فناوری دیجیتالی بدست آمده و به شاخصهای قبلی ارتقاء کیفیت در معماری شهری اضافه گردیده است، به تحقق بهتر آنها در ایجاد شهر هوشمند پایدار در ابعاد مختلف اقتصادی، محیط زیست و اجتماعی و فرهنگی کمک میکند. در این پژوهش با توجه به موضوع مورد بررسی و با تاکید بر تاثیرفناوری دیجیتالی و اهمیت نقش ارتباطات دادهای حاصل از آن در ایجاد بهرهوری، نوآوری ، شفافیت، تصمیم گیری های آگاهانه و جند مقیاسی و تحلیلهای راهبردی بر شاخصهای بعد اجتماعی و فرهنگی تاکید می شود. که عمدتا به مشارکت و مشورت ، افزایش توانایی اجتماعی، انعطاف پذیری، برنامه های شهروندی تعاملی و ظرفیت های جدید اشاره میکند و در بخش روششناسی به تحلیل و واکاوی آنها پرداخته می شود.
الگو
الگوها در حقيقت يك خردِ جمعي هستند كه از طريق به همپیوستن و یکپارچگی اكتشافاتي كه بوسیله افراد گوناگون انجام گرفتهاند به وجودآمدهاند. اين فرايند در مورد همة الگوها كاملا عموميت دارد(سالینگروس9، 1999). با قبول این تعریف پایه از الگو، در این مقاله برمفهوم جدید الگو تاکید میشود. در تعریف جدید"الگو، زاییده موضوعات و دانش عصر امروز و ابزار شناخت و تحلیل است و حاصل تلاش برای شناخت جهان، پیچیدگیهای آن و قوانین مستتر درآن میباشد" و راههایی ساده برای حل مشکلات پیچیده و کنترل پیچیدگی و فرایند آن در موقعیتهای گوناگون ارائه مینماید (سالینگروس،2000). همچنین هر الگو درساختار خود دارای4 بخش اساسی است (مهدوی نژاد،1390): 1-اصول کلی(مولفهها) 2-ابزارها (معیارها و شاخصها) 3- فرآیندها (برنامه انجام عمل) 4- الویتها (تقدم و تاخر انجامعمل).
الگوهای جدیدِ مکمل
سالینگروس و همکاران (2019 ) در" یک زبان ا لگوی جدید برای مناطق درحال رشد: مکانها، شبکهها، روندها"10 مجموعهای از 80 الگوی جدید برای نسل جدید چالشهای شهری را در ارتباط با "دستورکار جدید شهری"11 ارائه میکنند که به معنای تکمیل کتاب کلاسیک"یک زبان الگو" از کریستوفر الکساندر است. کتاب جدید"یک زبان الگو برای مناطق در حال رشد" برنامه جدید شهری و اهداف توسعه پایدار از جمله نیاز به تاب آوری شهری، پایداری و کیفیت زندگی را شامل میشود و شامل الگوهای مقیاس، الگوهای مقیاس چندگانه، و الگوهای فرآیند می باشد. از این الگوها، 40 الگو مربوط به الگوهای مقیاس است گه در ده دسته قرار میگیرند. 1- الگوهای منطقهای2- الگوهای شهری 3- الگوهای خیابانی4- الگوهای محله 5- الگوهای استفاده ویژه 6- الگوهای فضای عمومی7- الگوهای بلوک و طرح 8- الگوهای نمای خیابان9- الگوهای ساختمان10- الگوهای لبه ساختمان. 20 الگو مربوط به الگوهای مقیاس چندگانه میباشد که در پنج دسته قرار میگیرند.1- الگوهای هندسی2- الگوهای مقرون به صرفه بودن 3- الگوهای مقاوم سازی4- الگوهای رشد غیر رسمی5- الگوهای ساخت و ساز. و20 الگو نیز مربوط به الگوهای فرآیند میباشد. الگوهای فرآیند در پنج دسته قرار میگیرند.1- الگوهای ابزار پیادهسازی(برای دستیابی به نتایج موفق) 2- الگوهای اقتصاد پروژه(پشتیبانی جریانهای پولی از کیفیت شهری) 3- الگوهای حاکمیت مکانی(مراحل ایجاد و مدیریت مکان)4- الگوهای مقرون بهصرفه(مقرون به صرفه بودن برای همه درآمدها) 5- الگوهای فناوری جدید(ادغام سیستمهای جدید بدون آسیب رساندن به سیستمهای قدیمی) و در بخش الگوهای فرایند به الگوهای فناوریهای جدید از جمله دادههای شهری اشاره شده است. برخی از ارتباطات الگویی مطرح شده در الگوهای فناوری جدید شامل: 1- دادههای شهروندی2- طراحی واقعیت افزوده 3- هوش جمعی در طراحی4- شبکه هوشمند پیاده 5- خیابانهای قابل قدم زدن 6- فرایند اعطای حقوق برای توسعه شهری 7- مرکز برنامه ریزی محله می باشد که در شکل زیر دیده میشود و میتوانند در ارتباط با سایر الگوهای این بخش و الگوهای مقیاس و نیز الگوهای مقیاس ویژه قرارگیرند و ترکیب و ارنباطات مورد نیاز و متنوعی را از الگوها فراهم سازند. این ارتباطات الگویی منجر به راه حلهای جدید برای مشکلات شناسایی شده میگردد. دراین الگوها روال کار، بر مبنای بیان مساله، بحث و راه حل است. الگوهای مختلف با هم مرتبط بوده و این ارتباطات ناشی از یک سیستم سلسله مراتبی است به اين معني كه به صورت همزمان در مقياسها و سطوح مختلف فرآيندهاي مختلفي شكل ميگيرند. "درچنين سيستم پيچيده اي ارتباطات هم در يك سطح و هم در بين سطوح مختلف وجود دارند"(مزارویج و ماکو،1970)12. کاربردهای این الگوها برمبنای پاسخگویی به نیازهای امروزِ مطرح در جامعه انسانی و معماری شهری نوین است. بهعنوان یک مثال، دادههای شهروندی با مرکز برنامهریزی محله مرتبط است و مرکز برنامهریزی محله نیز در بسیاری از الگوهای فناوری محور دیجیتالی مطرح شده نقش دارد و این ارتباطات با جریانهای الگویی تقویت و گسترده شده و به ارتقاء کیفیت معماری شهری پاسخ میدهد.
شکل1- نمودار ارتباطات الگویی در الگوهای فناوری جدید، ماخذ: سالینگروس و همکاران،2019
ارتباطات الگویی بیشتر از طریق فناوری دیحیتالی
این گفته سالینگروس(2017) که دانشمندان کامپیوتر برای کمک به اداره جامعه مدرن از طریق فناوری اطلاعات و ارتباطات، زبانهای الگویی را درپیشگرفتهاند موید این نکته است که فناوری اطلاعات و ارتباطات، زمینه چنین امکانی را فراهمکرده است تا الگوهایی دقیقتر کشف گردند و در زبانهای الگویی در جایگاه سلسله مراتبی مناسب خود قرار بگیرند. زبان فناوری با ایجاد ارتباطات لازم با الگوهای معماری و الگوهای اجتماعی، کیفیت معماری شهری را تقویت کرده و منجر به قوام کیفیت زندگی انسانها میگردد. تبادلِ اطلاعات و ارتباطاتِ بههنگام؛ یکپارچگی در مدیریت منابع، حکمرانی مشارکتی، اعتماد و انسجام اجتماعی را بدنبال داشته و بخشی از ارتباطات بینالگویی است که میتواند همسازی و شمول بین الگوها را نشاندهد و در فضاهای شهری منجر به کیفیاتی چون یکپارچگی، افزایش پیوستگی و نظم شهری، مرکزیت محلی قوی، ارتقاءکیفی محیط زیست، رقابت اقتصادی، افزایش حس شهروندی و حس هویت و انسجام گردد. با استفاده از فناوریهای دیجیتالی(از جمله تکنیکهای هوشمند دادهکاوی) میتوان به کشف نیازها، شناخت کامل از پیچیدگیها و بدستآوردن اطلاعات جامع و نیز کمک به رفع تضاد نیروهای اجتماعی، شناختی و تکنولوژیکی در ساختارهای معماری شهری پرداخت. این الگوها از طریق ارتباطات دادهای با یک شبکه(زبان الگویی) پیوند خورده و راه حل ارائه میکنند(سالینگروس،2017). ساختار يك زبان الگو دقيقا بر مبناي قوانين مدولار نيست چرا که بر اساس فقط چند الگوی پایه، تعریف نشده است و با بالا رفتن مقیاس قوانين جديدي نيز به زبان اضافه ميشوند. همچنین دريك سيستم سطوح بالاتر به تمامي سطوح پايينتر وابسته هستند ولي عكس اين مطلب صادق نیست(پاسیورا، 1979)13. اگر سناریوهایی را که گروهها و دستههای مختلفِ الگوها را به یکدیگر متصل مینمایند، مرور کنیم، بر کل زبان اشراف مییابیم. با دستیابی به این اشرافِ کلی، میتوان الگوهای مربوط به زبان خود را کشف نمود(صبری،1391).
سازماندهی فضا
برای شناخت بهتر فضا، مدنی پور(2013) میگوید: آشکار است که با واژگان، انگارهها و چارچوب ارجاعهای یک رشتۀ واحد نمیتوان سراغ شناختشناسی فضا رفت. طرق جایگزین و نوآورانهای برای این مهم با فرارفتن از خطوطی که محدودۀ رشتههای دانشگاهی(جغرافیا، برنامهریزی، معماری و علوم اجتماعی) و تخصصهای درگیر در درک و دگرگونی فضا را مشخص میکنند مقدور میشوند. در این مسیر گام اول حرکت از هستیشناسی معماری مدرن به سوی یک هستیشناسی رابطهای است که فضا در آن نه ایستا و خنثی که خود فرآورده و فرآورنده است و گام بعدی رویآوردن به پارادایمهای بین و ترارشتهای و گفت وگوی مابین رشتهها و اعمال مرتبط خواهدبود. بیان اینکه بين فناوريهاي اطلاعاتي و ارتباطي و شکلگيري زندگي اجتماعي پيوندي استوار برقرارشده است، مفهومی اغراقآمیز نیست (گرینبرگ،2005)14. خانیکی معتقد است اگر چه فناوري نوين، با توجه به وجوه فني و ابزاري تعريف ميشود، اما نگاه علوم اجتماعي به اين پديده معطوف به زمينهها، عملكردها، آثار و نتايج آن است. دنيس مككوايل بر اين باور است كه نيازي نيست که یک جبرگرای فناوری باشیم تا اعتقاد پیدا کنیم قالب فناوري كه متضمن یک وسيله است، ميتواند تأثير خيلي زيادي بر محتوا و دريافت آن چیزی بگذارد که به ارتباطات و آثار احتمالياش مربوط است(مک کوایل،2003)15. نکته مهم این است که یافتههای حاصل از تحلیلهای تأثیر فناوری اطلاعات و ارتباطات بر تغییر فضایی کدامند و چگونه باید این شاخصهای توسعهای را در طراحی عملی در نظر گرفت؟ این سئوالات را همچنین مقامات، سازمانها و مؤسساتی مطرح میکنند که از فعالیتهای برنامهریزی منطقهای و شهری حمایت و آنها را تنظیم میکنند ( تالویتی،2000)16. فضای مجازی(سایبر) یک فضای استدلالی- برهانی است. " فضایی است که درآنجا بازشناسی اجزای فضا، به وسیله نوشتار و المانهای بصری قراردادی میسر میگردد. فضای سایبر و فضای واقعی دو روی یک سکه هستند که حضور یکی لاجرم به ضعف دیگری با همه پیامدهایش میانجامد(میترا و شوارتز،2005)17 فضای سایبر، ظرفیتهای مستقل و در عین حال، ترکیبهای بسیار گستردهای را فراهم آورده است که قدرت و ظرفیت "جهان جدید" و "شهرهای جدید" را به صورت گسترده و خیرهکنندهای افزایش داده است. برای فهم این فضای تازه، شناختن خصایص اصلی این فضا از جمله "غیرمرکزیبودن"، "بههمپیوستگی"، "دیجیتالیبودن"، "قابلیت دسترسی" و "حافظۀ مجازی" اهمیتی اساسی دارد. با فهمیدن ظرفیتهای این فضا میتوان با نگاه پارادایمی دوفضاییشدن، ارتباط ترکیبی "تکاملی- تعاملی" میان دو فضای فیزیکی و مجازی برقرار کرد که به توسعه فیزیکی- مجازی تمام ابعاد زندگی بشری خواهد انجامید.
فناوری دیجیتالی و الگوی مکان
خانیکی(1390) به این نکته میپردازد که فناوريهاي اطلاعاتي و ارتباطي به همه فضاهاي اجتماعي، سازمانی و فردی در جوامع بشري وارد شده و شيوه زندگي روزمره، كار و معرفت او را به درجات گوناگون تحت تاثیر قرار داده است برخورداری از این فناوریها به مثابه وقوع یک "چرخش پارادایمی" در زندگي فردي و اجتماعي انسان است كه در آن حتي مفاهيم كهن نيز با هندسه معرفتي جديدي قابل شناخت هستند. شاهیوندی(1396) نقل میکند به سبب انقلاب دیجیتالی و نقش فناوری اطلاعات در ایجاد تقابل بین فضای واقعی و فضای دیجیتالی(سایبر) و خلق فضای ترکیبی(فضای سایبرنتیک) که واجد خصوصیات هر دو فضای واقعی و مجازی است، فضای شهری آینده نیز متحول می شود. با توجه به تأثیر زیرساخت جدید فناوری اطلاعات و ارتباطات، کالبد، سیمای شهری، ساختار و روند توسعه شهر نیز متحول خواهد شد(اوریگی و گراهام18، 2000). طراحی مكانهای با كیفیت كه گروه نخبه را به خود جذب میكند، ضامن اجتماعات محلی در مقابل هجوم دیگران در برابر حركت جهانی سازی است(میچل19،2000). برخی از صاحبنظران بر این عقیدهاند كه مكان نابود نمیشود و تنها الگوهای مكان هستند كه بنابر نیازهای زمانی و تأثیرات فناوری با تغییراتی مواجه میشوند. اقتصاد کلان و دگرگونی سیاسی با گسترش جامعه پساصنعتی یا جامعه اطلاعات محور در ارتباط است و درجایی بین دو سطح فوق شاهد تغییراتی در بهكارگیری و طراحی قلمروهای عمومی مسیرهای پیاده، مغازه ها و فروشگاههای بزرگ هستیم، و در سطح خرد نیز شاهد تغییراتی در چگونگی درك و به كارگیری قلمرو خصوصی خانه از سوی مردم می باشیم (زیاری20،2010). وظیفه طراحان شهری در عصر اطلاعات این است که با استفاده از اطلاعات مکانی و اطلاعات کیفی و گزارشات و آمارهای رسمی که وجود دارد به کمک ابزارهای الکترونیکی بهترین فضاها را خلقکنند که حداقل صرف هزینه، انرژی، مسافرت و غیره را برای متولیان شهری و شهروندان داشته باشد. الکساندر(1977) معتقد است مردم درطراحیمحیطشان همواره ازالگوهای مشخصی پیرویمیکنند که همچون زبانی که باآن تکلم میشود، امکان بیان و انتقال مفاهیم را فراهممیسازد و در ادامه آن سالینگروس (1990، 2019) اعتقاد دارد ابداع يك زبان الگوي جديد مستلزم جابجايي وجايگزيني كامل آن بايك زبان الگوي قديمي نيست. همزيستي الگوهاي رقيب و يا مكمل معمولامطلوب وحتي ضروري نیز می باشد. مخصوصا اگرالگوهاي جديد(بافعاليت درمقياسهاي مختلف) درسلسله مراتبزبان جايگاههاي متفاوتي داشته باشند. اگراينالگوهايجديد بهنحومناسبي بايكديگرمتصلشوند، سيستمهاي پيچيدۀ غنيتر و پايدارتري شكلخواهندگرفت. این انتظامات و ارتباطات جدید موحب گستردگی زبان الگو و تقویت یکپارچگی در معماری شهری میشود. خانیکی و بابایی(1390) در مقاله " فضاي سايبر و شبکههاي اجتماعي" به این نکته اشاره می کنند که جذابيتهای جریان آزاد اطلاعات و امكاناتي كه فناوريهاي نوين در اختيار طيف گسترده كنشگران قرارميدهند، بسياري از مقاومتهاي اوليه را در هم ميشكند و چالشهاي بزرگي را در حوزههاي فرهنگي، سياسي و اجتماعي پيش روي دولتها قرار میدهد(فردیناند21،2000). "مایکل هایم" واقعيت مجازي را كه برآمده از چنين فناوري است، تکامل فرایندی میداند كه براي مدتي كوتاه در فناوري و براي مدتي طولاني در انديشه غرب به حركت درآمده است. او به ريشههاي اين توسعه بازميگردد و اين موضوع را پي ميگيرد كه چگونه هر تغييري در فناوري دانش منجر به تغيير در روابط ما با دانش و در نهايت نگاه به خود میشود(هایم، 1390) کاستلز این دگرگونی بنیادین و دراز دامن را در حوزه معرفت و زندگی بشری محصول پنج مولفه تغییر میداند: 1- محوريت يافتن اطلاعات،2- شمول و فراگيري ارتباطات،3- منطق شبكهاي،4- انعطاف و 5- همگرايي عام (کاستلز،1380). بر این پایه، جامعه و جهان کنونی در معرض تلاقی سه فرایند مستقل تاریخی قرار گرفته است: 1- انقلاب اطلاعات؛ 2- تجديد ساختار سرمايه داري؛ و3- جنبشهاي نوين اجتماعي. میتوان سرمشق فناوري اطلاعات را چشماندازي دانست که در آن فناوریهای نوين اطلاعات و ارتباطات و جنبشهاي اجتماعي به صورت پيوستهاي بر همديگر تأثير ميگذارند و از یکديگر تأثير ميپذيرند. توماس هورن22(2000) استدلال میکند که شهرها میتوانند هم مجازی و هم قابل زندگی باشند و از فناوری الکترونیکی میتوان برای ایجاد مکانهای دیجیتالی مفید استفاده کرد که هم افراد و هم مشاغل را به خود جلب کند. مکانهای دیجیتالی میتوانند در سه سطح زمینهای، جامعه و منطقهای ایجاد شوند و ماهیت در حال تغییر مکان و آنچه انجام میدهیم بر طراحی تأثیر میگذارد، یکپارچهسازی طرحهای جدید با کاربردهای سنتی مکانها و اینکه چگونه طیف وسیعی از کاربران میتوانند در روند ایجاد طراحی مکانهای دیجیتالی نقش داشته باشند از اهمیت برخوردار است. سالینگروس(2000) معتقد است معماران امروزي به نحوی پرورش یافتهاند كه تنها از واژگان محدودي كه مشتمل بر فرمها، مصالح وسطوح سادهاي هستند، استفاده كنند. تركيباتي كه آنها ميتوانند با استفاده از واژگان اين زبان بسازند حتي براي نزديك شدن به ساختار يك زبان الگو نيز كافي نيستند. اين واژگان يك ادبيات ديگر را جايگزين زبان الگوها ميكند. ادبیاتی كه تجربه هاي انساني و زندگي را به صورت چكيده در يك قالب جاي دادهاند. با اين حال تنها افراد اندكي ميدانند كه تطابق دادن يك واژگان طراحي خاص با يك جامعه چه عواقب اجتماعي وخيمي را در پي خواهد داشت. برعكس آنچه كه غالبا گفته ميشود، تأثير يك ساختمان صرفا درحد يك اثر هنري نيست كه چشمان شخصي را به خود خيره كند و تصميمات متأثر از سبكهاي معماري در نهايت بر فرهنگهاي محيط خود تأثير خواهند گذارد. بنابراين ميتوان گفت كه يك قالب بصري دقيقا به همان ترتيبي كه يك ويروس كشنده عمل ميكند، باعث نابودي يك فرهنگ خواهد شد. وی اذعان میکند در يك ساماندهی جديد بايد الگو را به همان صورتي كه به نظر ميآيند درآورد. با اين كار بنيان و استخوانبندي انتظام و ساماندهی جديد شكل ميگيرد و ميتوان پيشرفتها وتوسعههاي بعدي را از طريق آن پشتيباني نمود. شناخت الگوهاي بنيادي اين انتظام، سرعت پيشرفت زبان را بالا خواهد برد و آنرا به راه درست هدايت خواهدكرد. شايد با مطالعه الگوها در انواع انتظاماتي كه تاكنون داير شدهاند بتوان از رشتهاي كه هنوز زبان الگويي ندارد شناخت بيشتري پيداكرد. فضاي راه حل با يك فضاي پارامتري فرق ميكند و ندرتا به صورت تك بعدي است. اين بدان معني است كه اگر بدانيم چه چيزي خوب كارنميكند آنگاه صرفا با انجام دادن عكس آن نميتوانيم به پاسخ مناسب برسيم زيرا شايد راه حلهايي كه بدينگونه برعكس تعريف ميشوند نامحدود باشند. الگوها دريك زبان با هم وابستگي پيچيده اي دارند و حذف عجولانه الگوهايي كه اشتباها "زايد" پنداشته ميشوند شايد در انسجام زبان ايجاد اختلال كند چرا که وجود اين الگوها براي انسجام يك سيستم و كل بودن آن لازم است و حذف اين الگوها در دراز مدت نتايج منفي و مهمي را در پيخواهد داشت. طراحي خوب در واقع ايجاد نوعي تعادل بين اين دو ديدگاه است. این ایده های کلی ميتوانند براي تعميم الگوهاي شهري در قالب يك شهرالكترونيكي(و هوشمند) نيز بکار آیند. انديشة ايجاد يك" محيط هوشمند" پيوستگي و ار تباطات شهريِ مربوط به هزارة جديد را مطرح مي سازد. ساختار راه موجود براي دستيابي به اين منظور توسط الگوهاي الكساندر فراهم آمده است(سالینگروس،1998) كه در رأس آن بايد قوانين مربوط به پيوستگي و ارتباط الگوها را توسعه و پرورش داد(گراهام و ماوین23، 1996؛ دریگی24،1997). براي تعريف يك بافت شهري كه بتواند به شكل منسجمي كار كند زبان الگويِ ارتباطات الكترونيكي و هوشمند(كه هم اينك درحال گسترش و توسعه است) بايد با زبان الگوي ارتباطات فيزيكي به صورت يكپارچهاي درآميزد.
پیشینه تجربی
هاشم نژاد (1389) به موضوع" الگوی طراحی معماری مجازی" پرداخته و درصدد رسیدن به یک الگوی معماری مجازی بوده که بتواند در محیطهای مجازی یک تعامل اجتماعی و فرهنگی را بین استفادهکنندگان ایحاد کند و مشارکت گروههای مختلف مردم را در سطح جامعه افزایش دهد. این تحقیق در دو حوزه مطالعاتی و میدانی صورت گرفتهاست و جامعه نمونه آماری قسمتی از جامعه معماری کشور میباشد. متغیرهای مستقل، سن، جنسیت و ویژگیهای معماری و کالبدی و متغیر وابسته میزان مشارکت و تعامل اجتماعی میباشد. آنها معتقدند كه استفاده از تكنولوژی واقعیت مجازی میتواند امكان مشاركت فزاینده مردم از گروهها و تشكلات مختلف را به وجودآورد و یك محیط جوابگو با كیفیات مردم محور ایجادكند و در عینحال دریچههای جدیدی از ارتباطات بین مردم، تكنولوژی و معماری بگشاید. الگوی مطرح شده دارای ویژگیهایی چون سیالیت، انعطاف، عمومی بودن و نسبی بودن فضا، پتانسیل عرضه هویت جدید به کاربر و ارتباطات قوی میباشد. مهدوینژاد (1389) به کاربرد الگوی مقداری در همسازی معماری و سازه پرداخته و معتقداست: پیچیدگی و گستردگی دادههای طراحی موجب میشود که برخلاف گذشته کنترل تمامی بخشهای طراحی از دستان طراح خارج شده، و روند طراحی به بخش هایی تقسیم شود که هر کدام جداگانه پیش برده میشوند و یکی از زمینههای مهمی که آسیب دیده، هماهنگی معماری و سازه است. به این منظور در دهه اخیر روشهای مقداری(با استفاده از قابلیت های فناوری و کامپیوتر) به عنوان ابزاری رو به رشد در اختیار طراحان قرارگرفته، که میتواند یاریرسان توسعه دانش و مهارت طراحی معماری باشد. ماهیت روشهای مقداری برقراری رابطه یکپارچه میان دادههای مسئله است. چارچوب پیشنهادی مقاله با نگاه خاص خود به فرآیند طراحی، عوامل سازهای و عوامل طراحی معماری را در کنار هم مطالعه نموده و کلیه عوامل درگیر در حل مساله طراحی مانند فضا، عملکرد، فرم و سازه، بصورت یکپارچه و همزمان حرکت میکنند. همچنین به اجزای الگو شامل اصول کلی، ابزارها، فرایندها و اولویتها اشاره میشود. والس25 (2018) از دانشگاه پلیتکنیک کاتالانیا بارسلون اسپانیا در تحقیقی با عنوان "دادههای شهری و طراحی شهری: رویکرد دادهکاوی برای آموزش معماری" نشان میدهد پیکربندی پروژههای شهری با استفاده از فناوریهای اطلاعات و ارتباطات جنبه اساسی در آموزش معماران آینده دارد. دانشجویان باید فناوریهایی را بشناسند که پیشرفت تحصیلی و حرفهای آنها و همچنین پیشبینی نیازهای شهروندان و الزامات طرحهای آنها را تسهیل کند. در این مقاله از یک روش دادهکاوی برای تشریح نیازهای استراتژیک برای یک پروژه طراحی شهری در یک دوره معماری با استفاده از یک استراتژی یادگیری مبتنی بر پروژه استفاده شده است. دادههای غیررسمی(داده های اجتماعی) مربوط به میدان گیلت در لندن، انگلستان از دو شبکه اجتماعی (فلیکر و توییتر) و وبسایت رسمی آن گرفته شده است. این تجزیه و تحلیل متمرکز بر الگوهای معنایی(اکتشاف محتوای معنایی با تحلیل دادههای متنی)، الگوهای زمانی و مکانی رویدادها(هر رویداد با شش قسمت: خلاصه، توضیحات، تاریخ شروع، زمان شروع، تاریخ پایان و زمان پایان) بررسی شده است، جنبههایی که معمولاً در رویکردهای سنتی نادیده گرفته میشود. از تکنیکهای استخراج متن برای ارتباط معنایی استفاده شده است و دادههای زمانی، با تمرکز بر چرخههای فصلی و هفتگی(اوقات فراغت)، و الگوهای جغرافیایی از تصاویر جغرافیایی و نیز با استفاده از مختصات مکان های جغرافیایی کاربر استخراج میشوند و به فرمت نرم افزاری مناسب برای دادهکاوی تبدیل میشوند. نتایج نشانداد كه بهمنظور تعيين كاربردها و نيازهاي معماري يك فضاي شهري، ميتوان دادهها و اطلاعات ارزشمندي را بدست آورد و استخراجكرد، اما چنين دادهها و اطلاعاتي براي بازيافت، ساختار، تحليل و تجسم ميتواند چالشبرانگيز باشد. هدف اصلی مقاله ترسیم یک استراتژی و ارائه تصویری از نتایج است، بنابراین تجزیه و تحلیل انجام شده ممکن است در سایر زمینههای دادههای شهری قابل تکرار باشد. گیل و همکاران از هلند و پرتغال به موضوع کشف گونهشناسی شهری (داده کاویِ ویژگی چندبعدی محله) پرداختهاند. در این مقاله یک روش دادهکاوی ارائه شدهاست که به مجموعه دادههای محیط زیست شهری اعمال میشود تا نوع شناسی از زمینه سایت در مرحله قبل از طراحی را مشخص و طراحی مبتنی بر قاعده پارامتری را تعریف نماید. در انجام این کار، مقیاس پیچیده چند بعدی و ماهیت چند سطحی مرتبط با محیطهای شهری از الزامات کیفی و کمی کار است. وانگ26 (2018) از دانشگاه ووهان چین به مطالعه موردی در مورد دادهکاوی فضا- زمانی از وقایع مدیریت اجتماعی شهری(مدیریت جمعیت، امنیت عمومی، خدمات معیشت، نگهداری زیرساختها، مدیریت بهداشت محیط ، مدیریت شهری و حل اختلافات) در شهر چینگدائو، بر اساس استدلال معنایی مبتنی برهستیشناسی پرداختهاست. دادههای گسترده مدیریت اجتماعی شهری با مختصات جغرافیایی از بازرسان، داوطلبان و شهروندان شهر منبع جدیدی از داده های مکانی- زمانی است که میتوان از آنها برای دادهکاوی مدیریت شهر و سیر تحولات استفادهکرد و حاکمیت جامع شهری را بهبود بخشید. در این مطالعه با استفاده از یک مدل معنایی هستیشناسی، حوادث مؤثر مدیریت اجتماعی را از ساختاری دقیق استخراجکرده و به تجزیه و تحلیل دادههای مکانی اکتشافی مبتنی بر "رویداد- رویداد" و "رویداد- مکان" از جنبههای مکانی و زمانی به منظور استخراج اطلاعات پرداختهاندکه میتواند کارایی مدیریت خدمات شهری و ادارات شهرداری را برای تصمیم گیری بهبود بخشد. مارسال27 (2013) از اسپانیا به موضوع برنامهریزی شهری از طریق روش مبتنی بر شهروندی، روش برنامهریزی شهری هوشمند پرداخته و روشی برای بهروزرسانی شهریِ سنتی پیشنهاد شده است. این روش برنامهریزی مبتنی بر ورودی از سوی شهروندان در مورد نیازهای شهریِ آینده(خدمات و امکانات) که به طور خاص، مبتنی بر وب شهروند است، می باشد. نظرسنجی در مورد چگونگی نیازهای شهری در استان جیرونا به عنوان یک منطقه آزمایشی صورتگرفته و از ابزارهای دادهکاوی برای پردازش دادههای جمعآوریشده استفاده میکند. روش هوشمندانه برنامهریزی شهری ارائه شده در اینجا به شکل مدل، توسعهیافتهاست. در این مدل از نظرسنجی برای بهدستآوردن مشارکت شهروندان استفاده میکند. یکپارچگی مورد نیاز را پوشش میدهد و مدلنهایی تجسم دادههای شهری براساس تکنولوژی است و مشارکت عمومی معنادار در برنامهریزی شهری را نشان میدهد. در زمینه برنامهریزی شهری و اهميتي كه فناوری اطلاعات و ارتباطات در تغییرات ساختاري و فضايي شهرها دارد، خدارحم بزی(1392) به بررسي تأثير فناوری اطلاعات و ارتباطات بر آشفتگي فضا و ساختار شهري؛ نمونه موردي شهر كرمان میپردازد و با استفاده از روش توصيفي- تحليلي با ابزار پرسشنامه و بکارگیری مدل سلسله مراتبی28 نشان میدهدکه فناوری اطلاعات و ارتباطات به ساماندهي ساختار شهري کمک کرده است. شاهیوندی(1395) به اثرگذاری فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی بر ساختار کالبدی- فضایی شهر اصفهان میپردازد و روابط بین عوامل شهر خلاق و فناوریهای نوین را با روش مدلسازی معادلات ساختاری میسنجد. نتیجه آن که عامل بهروزبودن بر همه ابعاد شهر خلاق یعنی خلاقیت و توان بومی، ساختار کالبدی- فیزیکی شهر و ویژگیهای اجتماعی- اقتصادی تأثیرگذار است.
جدول1- نقش و تاثیر فناوری دیجیتالی در ساماندهی ساختار شهری بررسی شده در پیشینه
نقش فناوری دیجیتالی(فناوری اطلاعات و ارتباطات) | تاثیر در ساماندهي ساختار شهري |
فناوری واقعیت مجازی | یك محیط جوابگو با كیفیات مردم محور |
الگوی مقداری | برقراری رابطه یکپارچه میان دادههای مسئله |
دادههای شهری | پیکربندی پروژههای شهری |
دادهکاوی | تشریح نیازهای استراتژیک برای پروژه های طراحی شهری |
الگوهای معنایی | تعيين كاربردها و نيازهاي معماري يك فضاي شهري |
داده کاوی | حاکمیت جامع شهری |
برنامهریزی شهری هوشمند | مشارکت عمومی معنادار |
تأثير فناوری دیحیتالی بر آشفتگي فضا | ساماندهي ساختار فضایی – کالبدی شهري |
به روز بودن | خلاقیت فضا |
براساس پژوهشهای انجام شده نقش فناوری دیجیتالی(فناوری اطلاعات و ارتباطات) درتوسعه، برنامه ریزی و سیاستگذاری شهری مشهود و ضروری است. اما ازآنجا که امروزه، الگوهای مکان تغییریافتهاست، این شکاف دانشی احساس میگردد که برای سازماندهی فضاهای شهری با استفاده از فناوری دیجیتالی بایستی به ارائه راهکارهای موثر در قالب الگوهایی ملموس و متاثر از فناوری اطلاعات و ارتباطات پرداخت که سازماندهی فضا را به شکل پيوستگي و ارتباطات شهريِ منسجم رقم زند و دراین پژوهش به آن پرداخته شد. درادامه به بیان محورهای مستخرج از مبانی نظری و پیشینه در راستای تحقق اهداف پژوهش پرداخته شد.
شکل 2- نمودار محورهای مستخرج از مبانی نظری در راستای تحقق اهداف پژوهش
روش شناسی پژوهش
این پژوهش ترکیبی(کمی و کیفی) میباشد وشامل دو بخش است. در بخش اول به جهت شناسایی ساختارالگوهای موثر شامل مولفهها، معیارها و شاخصهای آنها از بررسی متون، پژوهشهای پیشین و منابع مختلف استفاده کرد و درارتباط با موضوع پژوهش، مفاهیم، اصول، نظریات، مدلها و تئوریهای مختلفی در منابع فارسی و انگلیسی از ابعاد مرتبط به طریق"تحلیل موضوعی" بررسی، تحلیل وجمعبندی گردید. برهمین اساس، تجزیه و تحلیل محتوا بصورت کیفی و با تمرکز بر روی تفسیر و درک متن در آثار بسیاری از صاحبنظران و خبرگان در ابعاد کیفیت بخشی و فناوری و با جامعیت نظری بالا29 انجام شد. دراین روش با توجه به هدف پژوهش، همه منابع داده در دسترس فارسی و انگلیسی از حدود سال 1970 تاکنون، بررسی و مضامین کل دادهها به منظورشناسایی مضامین اصلی وفرعی، تحلیل و تفسیر شد. بطوریکه با تفکیک به بخشهای کوچکتر و انتخاب ویژگیهای مناسب دردادهها، مقولههای فراگیر(مولفهها)، سازماندهنده (معیارها) و پایه (شاخصها)مشخصگردید.30 این کار برای تمام منابع اطلاعاتی صورت گرفت بطوری که اطلاعات مشابهی بدست آمد. فرایند انجام کار شامل مرحله 1- آشنایی با داده ها ( جستجوی معانی و الگوها) مرحله 2- ایجاد کدهای اولیه (معرفی یک ویژگی دادهها) مرحله 3- جستجوی کدهای گزینشی (دسته بندی کدهای مختلف و حذف کدهای نامرتبط) مرحله 4- شکل گیری مضمون های فرعی (1- بازبینی در سطح خلاصه های کدگذاری شده 2- اعتبار مضمونهای فرعی در رابطه با مجموعه داده ها) مرحله 5- تعریف و نام گذاری مضمونهای اصلی و تحلیل داده_های داخل آن و مرحله 6- تحلیل پایانی است . تحلیل موضوعی نشان داد الگوهای موثرکه با استفاده از فناوری دیجیتالی به ارتقاء کیفیت معماری شهری کمک میکنند شامل چهار مولفه اصلی میباشد و 1- مولفه اجتماعی – فرهنگی، 2- مولفه درک تازه از فضا و سازماندهی فضا از طریق خلاقیت،3- مولفه طریق ساخت با نوآوریهای فناورانه و 4- مولفه کارایی و سودمندی از طریق تحولات دیجیتالی را شامل می گردد که خود شامل معیارها و شاخصهای متعددی است. همچنین خبرگان اهمیت درجه اول میان مولفهها را برای بعد اجتماعی-فرهنگی قائل شدند که با در نظرگرفتن هدف، رویکرد و نوع داده مورد نیاز در این پژوهش، این مولفه درکنار مولفه درک تازه از فضا و سازماندهی فضا از طریق خلاقیت مورد بررسی قرار گرفت. در جدول دو به تحلیل و واکاوی مولفههای مربوط به الگوهای موثر مورد بررسی دراین پژوهش پرداخته شد و به بعضی ازمنابع مهم درآن اشاره گردید.
جدول 2- تحلیل و واکاوی مولفههای مربوط به الگوهای پژوهش موثر در سازماندهی فضا، ماخذ: نگارندگان
مولفه ها | معیارها | شاخصها |
تعریف رابطه فناوری و معماری از طریق تکنولوژی منطبق بر زمینه فرهنگی و اجتماعی (خاص گرایی فرهنگی در کنار عام گرایی فرهنگی)
(هایدگر،1954)، (ایلول،1964)،(هابرمن،1968) ،(تفوری،1980)،(فینبرگ،1991)،(گیدنز،1370)،(گلمحمدی،1381)،(کاستلز، 1385)،(گلن،1388)،(گلابچی،1389)، (پورجعفر،1390)،(فیضی،1394)، (دیلن برگر،2017)،
| · کیفیت (Kronenburg,2007),( Schnädelbach, et al., 2007), (Bullivant,2005), (Harper, 2003), , )Erin Milfeit,2003),)Paulknox,2002(,(Streitz ,et al.,1999), (Zellner,1999), | 1. تعاملی و پاسخگو (Kronenburg,2007; Schnädelbach, et al., 2007; Bullivant,2005; Harper, 2003;Streitz ,et al.,1999; Zellner,1999)
|
· هماهنگی و انعطاف پذیری (Kronenburg,2007; Schnädelbach, et al., 2007; Bullivant,2005; Harper, 2003;Streitz ,et al.,1999; Zellner,1999) (علی محمدی، 1385)،( حسینی،389 )، | 1. هوشمند و متناسب با سبک زندگی 2. تغییرپذیر و سازگار (Kronenburg,2007; Schnädelbach, et al., 2007; Bullivant,2005; Harper, 2003;Streitz ,et al.,1999; Zellner,1999) | |
· انسجام (Kronenburg,2007; Schnädelbach, et al., 2007; Bullivant,2005; Harper, 2003;Streitz ,et al.,1999; Zellner,1999)، )Ben-Yehuda,2007( (مارک پاستر، 1377)، )،(گلمحمدی،1381)، | 1. همکار و رسانه (Kronenburg,2007; Ben-Yehuda,2007؛Schnädelbach, et al., 2007; Bullivant,2005; Harper, 2003;Streitz ,et al.,1999; Zellner,1999) (مکلوهان،1950)، | |
درک تازه از فضا و سازماندهی فضا از طریق خلاقیت و حركت از یك كیفیت مادي به یك كیفيت روحي (كم كردن ماده و افزايش فضا)
(شولتز،1965،1941)،(گیدیون،1960)،(کالینز،1965)،(هاروی،1973)،(گیدنز،1984)،(میرمیران، 1375)،(لوفور،1991)،(آرنهایم،1382)، (mitra & Schwartz,2005), (کولهاس،2006)،(کاستلز،2008)، (Berner & Keil ,2008),، (ضرغامی،1394) )steve, 2011)،(مدنی پور،2013),
| · فضای جریانها و چرخش پارادایمی(پارادایم فناوری اطلاعات)
(Ferdinand,2000)،(کاستلز،1388)،(آصفی،1390)،(خانیکی و بابایی،1390)،(هایم،1390)، | 1. فضای فرآورده و فرآورنده 2. فضای ترکیبی(فضای سایبرنتیک) )Haney,2006)،(Folsom,، (2007 (بل،1389)، |
· پیوند میان مکانها و ارتباط درونی
(ایکنبری،1388)، (2003 (McQuail, ،(2005Gripenberg,)،(کاستلز،2008)،
| 1. زیرساخت جدید فناوری اطلاعات و ارتباطات وجفرافیای نامرئی دانش با استفاده از اینترنت (کاستلز،2008)، | |
· ساختار فرکتالی و همبستگی ارگانیک (محمودی نژاد،1388)،(سروزاده،1390)،(بویل،1392)، (مستغنی،1395) | 1. ساختارهای هندسی و سرزندگی 2. ایجاد تعاملهای درونی و جابجاییها و فضای سبز (Fenger,2012), (محمودی نژاد،1388)،(سروزاده،1390)، (بویل،1392)،(مستغنی،1395)
| |
· هوشمندی ( Eger,2009), (Albino& et al,2015),( Zaheer& et al,2018),( Mckinsey & company,2018), (بهبود شاخصهای مهم کیفیت زندگی با برنامه های کاربردی شهر هوشمند در گزارش مکنزی،2018) | 1. تحول در کالبد، سیمای شهری، ساختار و روند توسعه شهر 2. طراحی مكانهای با كیفیت با استفاده از تأثیر ICT
(Aurigi & Graham,2000), (Mitchell,2000), (Talvitie,2000) ,(Caragliu,2009),(Ziari,2010), (شاهیوندی،1396)، | |
· برنامهريزى و سياست گذارى حول محور بهره ورى و كارايى (Sen,1999),( North,2005), ( Mckinsey & company,2018), (Stiles,2019) | 1. تغییر الگوهای مكان 2. مکانهای دیجیتالی در سه سطح زمینهای، جامعه و منطقهای (توماس هورن،2000)،( Mckinsey & company,2018) | |
· روابط مدرن بین افراد (Fenger,2012), (McKinsey Global Institute analysis,2018)
| 1. مشارکت در انواع شبکه ها، شهروندی دیجیتال و بودجه مشارکتی 2. دسترسی بلادرنگ به داده های انبوه و پردازش و تحلیل برخط آنها) (شربتدار، 1395)، )Fenger,2012(,( Mckinsey & company,2018), (بهبود شاخصهای مهم کیفیت زندگی با برنامه های کاربردی شهر هوشمند در گزارش مکنزی،2018) | |
· همراهی دانشهای تکنولوژیک و هنرهای اجتماعی (Rendell,2006), (رهبرنیا، 1396)، (رهنورد، 1396)، (موسوی، 1381)
| 1. پیوند هنرهای تعاملی و محیط شهری از طریق تکنولوژی (رهبرنیا، 1396)، (رهنورد، 1396)،(Alexander et al,1377) (موسوی، 1381)، |
منابع:
(Macko,Mesarovic & et al.,1970), ( Fathy,1973), (Stringer,1975), ( Alexander,1979,2002), (Kishino,1994), (Milgram & Kishino,1994), (Graham& Marvin,1996), (Droege, 1997), (Salingaros,1998,2000,2017), (Streitz ,et al.,1999), (Zellner,1999), (Sen,1999), (Ferdinand,2000), (Aurigi & Graham,2000), (Mitchell,2000), (Talvitie,2000) , (Milgram & Salingaros,2000), )Paulknox,2002(,(Harper, 2003), )Erin Milfeit,2003), (McQuail,2003), (Bullivant,2005), (mitra & Schwartz,2005), (Gripenberg,2005), ( North,2005), (Haney,2006), (Rendell,2006), (Ben-Yehuda,2007(, (Kronenburg,2007),( Schnädelbach, et al., 2007), ) Folsom,(2007 , (Berner & Keil ,2008), (Caragliu,2009), ( Eger,2009), (Ziari,2010), (Silk & Appleby, 2010), (steve,2011), (Fenger,2012), (Picciano, 2012), (The Large programme Nanotechnology and Advanced Materials –2021, NANO Research Council of Norway, Oslo2013), (Mark,2014), (Turner,2014), (Albino & et al,2015), ( Schwab,2016), (Benjamin Dillenburger,2017), ( Salingaros,2017), ( Zaheer& et al,2018), ( Mckinsey & company,2018), (Stiles,2019),
(شولتز،1965،1941)، (مکلوهان،1950)، (هایدگر،1954،1977)، (گیدیون،1960)، (ایلول،1964)، (پیرلوئیجینروی،1965)، (کالینز،1965)، (هابرمن،1968) ،(هاروی،1973)، (آرنهایم،1977)، (تفوری،1980)، (گیدنز،1984)، (ماریوسالوادوری،1986)، (لوفور،1991)، (فینبرگ،1991)،( (هایم،1993)، (مارک پاستر، 1995)، (توماس هورن،2000)،(کولهاس،2006)، (بل،2007) ،(کاستلز، 2009)، (گزارش وضعیت شهرهای جهان،2016)، (کمیسیون بین المللی الکتروتکنیک" توجه خاص به شبکه وزیرساختهای شهری هوشمند"،2016)،( اتحادیه بین المللی ارتباط ازراه دور" شهر مبتکر"،2016)،( گروزینگروهمکاران، 2017)،(بهبود شاخصهای مهم کیفیت زندگی با برنامههای کاربردی شهر هوشمند در گزارش مکنزی،2018)، (گزارش مشترک ریبا و مایکروسافت، 2018)، (سناریوی سیاستهای جدیدانرژی وارزیابی نتایج اجرایی آن درزمینه تولیدبرق توسط تکنولوژی درجهان تا سال 2040،2018)، (شبکۀ سیاستی انرژی تجدید پذیربرای قرن بیست و یکم،2019)، / (میرمیران، 1375)، (گلمحمدی،1381)، (موسوی، 1381)، (گلابچي،1384)، (علی محمدی،1385)، (محمودینژاد،1388)، (تقیزاده،1388)، (تجویدی،1388)،(صانعی،1388)، ( حسینی،1389)،(پاکزاد،1389)، (گلابچی،1389)، (پورجعفر،1390)،(سروزاده،1390)، (آصفی،1390)،(خانیکیو بابایی،1390)،(مهدوی نژاد،1390،1394) ،(بخشهاومؤلفه های چارچوب معماری سازمانی ایران،1390)، (کیانی،1390)،(صبری،1391)، (مدنی پور،1391)، (هوایی، 1393)، (فیضی،1394)، (ضرغامی،1394)،(گزارش کاهش مصرف انرژي ساختمان به روش بهینه سازيپارامتریک درفازطراحی معماري، 1394)، (مستغنی،1395)، (شربتدار، 1395)،(شاهیوندی،1396)، (رهبرنیا، 1396)، (رهنورد، 1396)،...
در بخش دوم، تجزیه و تحلیل اطلاعات در این پژوهش براساس دو گام صورتگرفت. در گام اول، با توجه به هدف و رویکرد پژوهش و نوع داده مورد نیاز و به منظور رسیدن به ساختار الگوهای پژوهش شامل مولفهها، معیارها و شاخصها با حفظ الویتگذاری، پرسشنامهای ویژه خبرگان بر مبنای سنجش اثرات متقابل شاخصهای این موضوع طراحی شد. که با توجه به محدودیت متخصصین پاسخگو در زمینه موضوع پژوهش، توسط پنج خبره متخصص پاسخ گفته شد.31 بررسی تحلیلی این پرسشنامه به کمک روش" فرایند تحلیل سلسله مراتبی"32و نرم افزار" اکسپرت چویس"33صورت گرفت و نتایجِ اولویت بندیشده حاصل گردید. همچنین به منظور بررسی زیرمعیارهای نهایی مربوط به هر شاخص براساس طیف لیکرت ازخبرگان نظرسنجی شد. سپس در گام دوم، پس از بررسی دقیق توام با استنتاجات منطقی از روابط مورد نیاز در جهت اجرایی کردن این مولفهها به همراه معیارها و شاخصهای آنها و با تکیه بر الگوهای جدید و مکمل ارائه شده برای رفع چالشهای شهری توسط سالینگروس و همکاران مشخصشد که در انتظام الگویی مورد نیاز به منظور سازماندهی فضا، چه الگوها و روابطی بایستی شکلبگیرند، به عبارت دیگر، الگوهای مکمل به عنوان راه حل های استاندارد، مبنای این انتظام قرار گرفته و پس از بررسی دقیق این الگوها که بر مبنای بیان مساله، بحث و راه حل برای آن است با دید کاربردی و مشابهت شرایط به منظور اجرای مولفههای پژوهش همراه با معیارها و شاخصهای آنها استفاده شده است. به این ترتیب فرایندهای مربوط به الگوها مشخص شد. فرایندها، مولفهها را به همراه معیارها و بویژه شاخصها در عمل اجرا میکنند که در ادامه به آنها پرداخته شده ا ست.
یافتههای پژوهش
دراین قسمت بررسی و تحلیل پرسشنامۀ خبرگان به کمک روش رتبهبندی AHP و نرمافزار Expert Choice مورد تحلیل قرارگرفت. هدف رتبهبندی عوامل و زیرعاملهایی بود که ازدیدگاه خبرگان بر موضوع ارتقاء کیفیت معماری شهری درابعاد سارماندهی فضا موثربوده است.
* تحلیل نتایج پرسشنامه خبرگان
تحلیل سلسله مراتبیahp
این فرایند یکی از معروفترین فنون تصمیمگیری چندمعیاره است که توسط توماسال ساعتی در دهه1970 بوجودآمد. این روش هنگامیکه عمل تصمیمگیری با چند گزینه وشاخص روبهرو است میتواند سودمند باشد. شاخصها میتوانند کمی ویا کیفی باشند. اساس این روش بر مقایسات زوجی بنا نهاده شده است. فرآیند رتبهبندی گزینهها شامل مراحل زیر می باشد.
1. ساخت سلسله مراتبی : در این مرحله مسئله تعریف شده و هدف ازتصمیمگیری به صورت سلسله مراتبی از عوامل وعناصرتشکیلدهنده تصمیم ترسیم می شود. این فرایند نیازمند شکستن مساله تصمیم با چندین شاخص از سلسله مراتبی ازسطوح است. برای این منظور ازدرخت تصمیم استفاده میشود که شامل چهار سطح است.
· هدف از تصمیمگیری
· معیارهای کلی تصمیمگیری
· زیرمعیارها
· گزینههای تصمیم
2. مقایسههای زوجی: در این مرحله خبرگان مقایسههایی را بین معیارها و زیرمعیارهای تصمیمگیری انجام داده و امتیاز آن ها را نسبت به یکدیگر تعیین میکنند.
3. محاسبه وزن نسبی: برای محاسبهوزن نسبی از روشهای مختلفی استفاده میشود. از جمله پرکاربردترین این روشها، روش بردار ویژه میباشد. پس از محاسبه وزن معیارها و زیرمعیارها این مقادیرنرمال شده و در مورد رتبهبندی شاخصها تصمیم گرفته میشود.
4. محاسبه وزن نهایی گزینهها: در یک فرآیند سلسله مراتبی وزن نهایی گزینه ها از مجموع حاصلضرب اهمیت معیارها دروزن گزینهها بدست میآید.
اگزل و ساعتی (1983) استفاده از روش میانگین هندسی را بهترین روش برای ترکیب مقایسات زوجی معرفی کردهاند، پس ازآنکه درهرماتریس مقایسات زوجی ازدادههای هرسطر میانگین هندسی گرفتهشد، نرمالسازی مقادیربایستی انجام شود. منظوراز وزن نرمال آن است که جمع اوزان محاسبه شده برابر 1 باشد. بنابراین میانگین هندسی بدستآمده درهرسطراز ماتریس مقایسات زوجی را برمجموع عناصر ستون میانگین هندسی تقسیمنموده و وزن نرمال شده، محاسبه میشود. این مقادیرکه شامل وزنهای نرمال شدۀ هرمعیارهستند بردار ویژه یا همان وزن نهایی نامیده میشود(اگزل و ساعتی،1983).
رتبه بندی زیرمعیارهای مربوط به تعریف رابطه فناوری و معماری ازطریق تکنولوژی منطبق برزمینه فرهنگی و اجتماعی
جدول3- رتبهبندی زیر معیارهای معیار رابطه فناوری و معماری ازطریق تکنولوژی منطبق برزمینه فرهنگی واجتماعی، ماخذ: نگارندگان
نام زیر عامل | وزن نهایی | وزن نرمال | رتبه |
کیفیت | 333/0 | 1 | 1 |
هماهنگی و انعطاف پذیری | 333/0 | 1 | 1 |
انسجام | 333/0 | 1 | 1 |
در زیرعاملهای مورد بررسی، زیرعاملهای مربوط به تعریف رابطه فناوری و معماری ازطریق تکنولوژی منطبق بر زمینه فرهنگی واجتماعی از دیدگاه خبرگان تفاوتی با یکدیگرنداشتهاند و هرسه زیرعامل کیفیت، هماهنگی و انعطافپذیری و انسجام رتبه یکسان داشتهاند.
رتبه بندی زیرمعیارهای مربوط به درک تازه از فضا و سازماندهی فضا از طریق خلاقیت وحركت ازیك كیفیت مادي به یك كیفيت روحي(كم كردن ماده وافزايش فضا)
جدول3- رتبه بندی زیر معیارهای معیار درک تازه از فضا و سازماندهی فضا از طریق خلاقیت، ماخذ: نگارندگان
|
در زیرعاملهای مورد بررسی، اهمیت زیرعاملها به این ترتیب حاصل شده است: برنامهريزى و سياستگذاری حول محور بهرهورى وكارايى، هوشمندی، همراهی دانشهای تکنولوژیک و هنرهای اجتماعی، فضای جریانها و چرخش پارادایمی(پارادایم فناوری اطلاعات)، پیوند میان مکانها و ارتباط درونی، ساختارفرکتالی و همبستگی ارگانیک و روابط مدرن بین افراد.
بررسی زیرشاخصها
دراین بخش بهمنظور بررسی زیرمعیارهای نهایی مربوط به هرشاخص براساس طیف لیکرت ازخبرگان نظرسنجی به عمل آمده است. نتایج حاصل اهمیت بالای هر یک از این زیرمعیارها را نشان میدهد.
جدول4- بررسی زیرمعیارهای نهایی مربوط به هر شاخص، ماخذ: نگارندگان
|
در ادامه به دیاگرام اولویتگذاری شده از مولفه، معیارها و شاخصهای بررسی شده توسط خبرگان پرداخته شد.
شکل3- مدل اولویتگذاری شده از مولفه فرهنگی و اجتماعی و مولفه خلاقیت فضا با معیارها و شاخصهای بررسی شده آنها توسط خبرگان، ماخذ: نگارندگان
*فرایندهای (ارتباط و انتظام) مربوط به الگوهای سازماندهی فضا
فرایندها یا برنامه عمل به عنوان جزء چهام از ساختار الگوهای پژوهش، به بررسی رابطه بین معیارها و شاخصهای مربوط به هرکدام از مولفهها بصورت جامع میپردازد، بنحوی که مولفه را به همراه معیارها و بویژه شاخصها در عمل اجرا کنند. پس از بررسی دقیق توام با استنتاجات منطقی از روابط مورد نیاز، مشخصگردید که در انتظام الگویی مورد نیاز، چه الگوها و روابطی بایستی شکلبگیرند. که در این انتظامِ مشخصشده از الگوهای تعریفشده جدید(سالینگروس وهمکاران، 2019)34به عنوان راهحلهای استاندارداستفاده شد که از آن جمله میتوان به الگوهای دادههای شهروندی- طراحی واقعیت افزوده - هوش جمعی درطراحی- شبکه هوشمند پیاده- خیابانهای قابل قدم زدن – فراینداعطای حقوق برای توسعه شهری و مرکز برنامهریزی محله35 اشاره کرد. همچنین دربعضی ازروابط به الگوهایی اشاره گردید که با استنتاج منطقی از ارتباطات الگویی مورد نیاز و توام با الگوهای تعریف شده جدیدسالینگروس شکل میپذیرند. در ادامه فرایندها را مشخص کردیم و دراین کار، ابتدا مسیر شکلگیری مشخص شد و سپس بر مبنای آن، دیاگرام ارتباطات بیان گردید که درآن الگوهای رنگی تاثیرگذاری بیشتری را در شکلگیری فرایند نشان میدهد.
ارتباط و انتظام الگوهای فرهنگی- اجتماعی
در این بخش با کمک فناوری دیجیتالی و با استناد به الگوهای مطرح شده جدید به تعریف روابط الگوهایی پرداخته شد که بویژه شاخصهای هوشمند ومتناسب با سبک زندگی، تغییرپذیروسازگار/ تعاملی وپاسخگو/ همکارورسانه را در راستای تحقق معیارهای کیفیت، هماهنگی و انعطاف پذیری، و انسجام تامین نماید. این امر با اتکاء به دادههای شهروندی و مشارکت فعال ساکنان شکلگرفت. چرا که مطالعه نشان داد ورود تکنولوژی های نوین به یک جامعه، چالش هایی را در زمینههای سیاسی ، اقتصادی و بویژه فرهنگی- اجتماعی بدنبال دارد که حفظ فرهنگ و هویت ملی و بومی را ضروری می نماید و در این زمینه، معیارها و شاخصهای دخیل به معنای بستری امن برای هویت سازی(کیفیت) همراه با توانایی تاثیرپذیری غیرانفعالی وغیرتقلیدی از دیگر فرهنگها(هماهنگی و انعطاف پذیری) وحفظ هویتسازی مکان به منظور جلوگیری از بحران هویت در فضای فرهنگی پیچیده بوجود آمده (انسجام) است و این امر ابتدا ازخود مردم شروع میشود. در این زمینه، الگوهای زیرنقش موثری ایفا میکند.
1- داده های شهروندی: الگوهای فناوری جدید دادههای شهروندی مرکزبرنامهریزی محله طراحی واقعیت افزوده
2- طراحی واقعیت افزوده: الگوهای فناوری جدید طراحی واقعیت افزوده دادههای شهروندی
3- شبیهسازی تغییرات شهری(هوش جمعی درطراحی): الگوهای ابزارپیادهسازی شبیهسازی تغییرات شهری و مرکزبرنامهریزی محله طراحی واقعیت افزوده
4- فراینداعطای حقوق برای توسعه شهری: الگوهای ابزارهای پیادهسازی سادهسازی حقوق با مشارکت ذینفعان شبیهسازی تغییرات شهری طراحی واقعیت افزوده
5- فراینداعطای حقوق برای توسعه شهری: الگوهای ابزارهای پیادهسازی سادهسازی حقوق با مشارکت ذینفعان مرکزبرنامهریزی محله داده های شهروندی و طراحی واقعیت افزوده
6- ساده سازی حقوق با مشارکت ذینفعان: الگوهای مقاوم سازی الگوهای بازآفرینی الگوهای ابزارپیاده سازی سادهسازی حقوق شبیهسازی تغییرات شهری طراحی واقعیت افزوده
7- مرکزبرنامهریزی محله: الگوهای مقاومسازی الگوهای بازآفرینی دادههای شهروندی مرکزبرنامه ریزی محله طراحی واقعیت افزوده.
8- شبکه هوشمند پیاده: الگوهای فناوری جدید شبکه هوشمند پیاده دادههای شهروندی مرکزبرنامهریزی محله طراحی واقعیت افزوده
9- شبکه هوشمند پیاده: الگوهای مقیاس الگوهای شهری شبکه قابل پیاده روی شبکه هوشمند پیاده داده های شهروندی مرکزبرنامه ریزی محله طراحی واقعیت افزوده
10- خیابانهای قابلقدمزدن: الگوهای فضای عمومی خیابانهای قابل قدم زدن شبیهسازی تغییرات شهری طراحی واقعیت افزوده.
در ادامه مدل این ارتباطات الگویی موثر به قرار زیر است.
شکل4- مدل ارتباطات الگویی در الگوهای موثر(فناوری محور دیحیتالی) بعد فرهنگی- اجتماعی، ماخذ نگارندگان
روابط الگویی نشان داد که دادههای شهروندی با استفاده از فناوی دیجیتالی، از طریق گوناگون و با مشارکت مردم حاصل شدهاند و الگوهای موثر دیگری مانند الگوهای مقاوم سازی که زیر گروه الگوهای مقیاس چندگانه است، الگوهای ابزار پیاده سازی که زیرگروه الگوهای فرایند میباشد و یا الگوی شبکه هوشمند پیاده که زیر گروه الگوهای شهری است نیز از طریق فناوری دیحیتالی، دادههای شهروندی را گستردهتر میکنند. آنچه مهم است نقش فناوری دیجیتالی در جمع آوری دادهها و تحلیل و شناخت الگوهای شکلگرفته در دادههای شهروندی است که با ایجاد ارتباطات بههنگام با الگوهای دیگر بتواند به ارتقاء کیفیت کمک کند و مولفه مورد بحث را از طریق معیارها و شاخصهای آن به اجرا درآورد. از سوی دیگر، دادههای شهروندی در مرکز برنامه ریزی محله و از طریق طراحی واقعیت افزوده، مشارکت را تقویت می کند. با توجه به گستردگی شهرهای امروزی، اداره شهر نیازمند روشهای جدید و سیاستگذاری های نوین36 می باشد. جرج فرگوسن(2013)37 شهردار بریستول بریتانیا معتقد است استفاده از مطالعات زندگی همگانی به عنوان یک ابزار سیاستگذاری میتواند مبنای تغییرات عمده در فضای شهری شود. زندگی شهری پیچیده است ولی به وسیله ابزارهای ساده و پژوهشهای نظاممند، قابل فهمتر میشود. هنگامی که ما تصویر شفافتری از وضعیت زندگی در شهرها داشتهباشیم و شروع به تمرکز بر روی شکل و سبک زندگی همگانی به طورهمه جانبه نمائیم؛ میتوانیم درباره آنچه که میخواهیم پرسشهای کیفی بیشتری بپرسیم. دراین صورت است که مطالعات زندگی همگانی میتوانند یک ابزار سیاستی برای تغییر باشند. مطالعات زندگی همگانی رویکردی میان رشتهای را برای برنامهریزی و طراحی شهرها ارائه میدهد.
ارتباط و انتظام الگوهای خلاقیت فضا
در این بخش با کمک فناوری دیجیتالی و با استناد به الگوهای مطرح شده جدید به تعریف روابط الگوهایی پرداختیم که شاخصهای مربوط به این الگوها را تامین نماید. این امر با اتکاء به دادههای شهروندی، ارتباطات هوشمند و دادهکاوی، و داده های طراحی معماری شکل گرفت. در این زمینه الگوهای زیر میتواند نقش موثری ایفا میکند.
1- داده های شهروندی: الگوهای فناوری جدید داده های شهروندی مرکز برنامه ریزی محله طراحی واقعیت افزوده.
2- طراحی واقعیت افزوده: الگوهای فناوری جدید طراحی واقعیت افزوده داده های شهروندی
3- شبیه سازی تغییرات شهری(هوش جمعی در طراحی): الگوهای ابزار پیاده سازی شبیه سازی تغییرات شهری و مرکز برنامه ریزی محله طراحی واقعیت افزوده
4- الگوی حکمرانی مکان: الگوی مدیریت مکان عمومی- خصوصی سیستم فضای عمومی و نظارت غیر رسمی مرکز برنامه ریزی محله
5- الگوی حکمرانی مکان: الگوهای شهری سیستم فضای عمومی الگوی مدیریت مکان عمومی- خصوصی نظارت غیر رسمی مرکز برنامه ریزی محله
6- الگوی حکمرانی مکان: نظارت غیر رسمی مرکز برنامه ریزی محله
7- الگوی حکمرانی مکان: حکمرانی چندمرکزی نظارت غیر رسمی مرکز برنامه ریزی محله
8 - الگوی یکپارچه سازی طرح های جدید با کاربردهای سنتی مکانها: الگوهای فناوری محور دیجیتالی دادههای(دیجیتال) طراحی معماری(عملکرد، کارایی،...)
-9 الگوی طراحی مکانهای دیجیتالی: الگوهای ابزار پیاده سازی شبیه سازی تغییرات شهری و مرکز برنامه ریزی محله طراحی واقعیت افزوده
-10 الگوی برنامه های شهروندی تعاملی: الگوهای فناوری محور دیجیتالی برنامه ها و سیستم عامل های دیجیتال
11- الگوی ساختارهای هندسی(فرکتال): الگوهای مقیاس چندگانه الگوهای شهری شهرسازی بیوفیلیک فناوری های نوین و ابزارهای محاسباتی و رایانشی.
در ادامه مدل این ارتباطات الگویی موثر به قرار زیر است.
شکل5- مدل ارتباطات الگویی درالگوهای موثر(فناوریمحور دیجیتالی) بعد خلاقیت فضا، ماخذ نگارندگان
در این زمینه، هندسه، موقعیت، اتصال یا ارتباط با الگوهای دیگر مهم است و بسیاری ازاین موارد باتوجه به ملاحظات فنی، عملی وحقوقی هدایت میشوند. مادامی که اصول علمی الگوها وترکیبکنندههای آنهارعایت شود، میتوان ازبین بینهایت گزینههای مختلف و با روش بازگشتی درمقیاسهای متفاوت، به همان اندازه ترکیب خوب وموفقیتآمیزانتخابکرد. به گفته الکساندر(1999) مشکلات سیستمی در معماری شهری را نمیتوان بااصلاحات صنعتی- فناوری نجات داد، بلکه این امرباطراحی کارآمد وبرنامهریزی هوشمندانه امکانپذیر است. الگوهای طراحی، قوانینی قابل درک و با کاربردآسان برای ایجادساختمانهای انسانی وشهرهاهستند. آنها پادزهر طولانی مدتِ چالشها و روندهای اخیرمانندقطع درختان شهری، جزایرگرمایی ایجاد شده وبرپایی بناهای بلند مرتبه شیشه وفولاد رافراهم میکنند. شهرهای ما تنهادرصورتی زنده می مانندکه ساختارآنها ازالگوها پیروی کند. به اعتقاد الکساندر(2017) تنظیمات هندسی خاص، فضاها، ساختارها وسطوح به عنوان کاتالیزور برای تماس با انسان عمل میکنند. این تنظیمات ویژه اجتماعی- هندسی الگوهای طراحی را تعریف میکند که ازطریق هندسه وچارچوب های پیوندی یک اثرالتیام بخش ایجادمی نماید. الگوها افراد را باهندسه محیط ساخته شده پیوندمیدهند تا ازطریق تعاملات،رفاه ایجادکنند. الگوهای خوب افراد را ازفشارهای محیطی که میتواند احساس نگرانی و ناراحتی در ما ایجاد کند، رها میکند این امر با ایجاد فضاهایی با کیفیت به تحقق اهداف و اصول حکمرانی خوب38 درمدیریت منابع اقتصادی و اجتماعی نیز منجر میگردد.
نمونه موردی منطقه یک مشهد
پژوهش حاضر بر شناسایی ساختار الگوها و بیان مولفهها، معیارها، شاخصها و فرایندهای الگویی سازماندهی فضا در ارتقاء کیفیت معماری شهری تاکید کرده است. مطالعه موردی مرتبط با این پژوهش قبلا انجام شده و برتری مدل پیشنهادی مبتنی بر داده های شهروندی و مشارکت فعال بر نتایج اجرای روشهای رایج فعلی را نشان داده است. بنابراین در این مقاله به بیان صحت سنجی مدل در مقایسه با معضلات موجود و عدم کارایی مناسب روشهای جاری پرداخته می شود. مقاله نمونه موردی مربوط، در مجلّة جغرافیا و توسعة فضای شهری دانشگاه فردوسی مشهد، سال نهم، شمارۀ3 ، پاییز 1401 ، شمارۀ پیاپی 18 به چاپ رسید39. به منظور مطالعه موردی، قلمروی مکانی تحقیق، منطقه یک شهرداری در شهر مشهد انتخاب شد. شهر مشهد براساس مناطق شهرداری به سیزده منطقه تقسیم میگردد. دوازده منطقه با شمارههای یک تا دوازده نامگذاری شده و منطقه اطراف حرم مطهر نیز به نام منطقه ثامن معروف است. در طی گذر زمان و در سالهای متفاوت بخشهایی از حاشیه شهر به محدوده مشهد اضافه شده، که این امر مرز برخی از مناطق را دچار تغییرات کمی کرده است. مساحت منطقه در حدود 1505هکتار و جمعیت آن طبق سرشماری سال 1395 برابر 167013 است40. این منطقه به سه ناحیه تقسیم میشود و دارای سه ناحیه و یازده محله میباشد. 1- ناحیه یک(محله بهشتی، راهنمائی، احمد آباد)، 2- ناحیه دو (محله آبکوه، ششصددستگاه، سجاد، فلسطین)، 3- ناحیه سه(خیابان کلاهدوز، گوهرشاد، سعد آباد، سناباد) را شامل میشود. شهرداری مشهد در سال 1399 در دستهبندی انواع بافت و زمینه، منطقه یک را در زمینه همخوانی و تاثیر پذیری از بافت زمینهای در دسته شکل هندسی و تناسبات مناسب قطعات و عرض معابر، ارزش اقتصادی متوسط به بالای زمین و امکان افزایش ارتفاع قرار داده است.
مطالعه موردی با تکیه بر نقش مهم دادههای شهروندی و همکاری و مشارکت فعال ساکنان به شناسایی الگوهای نیازمندیهای اجتماعی- فرهنگی حسمکان با تاکید برتاثیرفناوریدیجیتالی درارتقاء کیفیت معماریشهری در منطقه یک مشهد از طریق 2000 پرسشنامه آنلاین پرداخته است. باتوجه به اهمیت ارتباطات الگویی و به منظورگسترش وتقویت زبان الگو درمعماری شهری، پرسیدن نظرات مردم وآگاهی از دانشمکنونموجود در دادههای شهروندی ازطریق فناوریدیجیتالی دراین پژوهش موردتاکیدقرارگرفه بطوریکه الگوهای اجتماعی و فرهنگی بدستآمده درنواحی به افراد مسئول کمکمینماید تا با درنظرگرفتن نیازهای حقیقی مردم به مدیریت، طراحی و تقویت و توسعه فضاها و معماری شهری بپردازد. پژوهش نشان داده است فناوریدیجیتال ازطریق انتظام دادههای شهری(بویژه دربعد اجتماعی- فرهنگی) و نیز در گام بعدی ترکیب و نمایش الگوها و مشارکت ساکنان میتواند به نحو شایستهای معماری شهری را پوششدهد. در ادامه مدلنهایی در ارتباط باشناسایی عواملموثر برارتقاءکیفیت معماری شهری ازدیدگاه شهروندان آورده می شود.
شکل 6- نقشه عمومی منطقه یک شهرداری مشهد، ماخذ: شهرداری مشهد
جدول5- مدل نهایی عوامل موثر بر ارتقاء کیفیت معماری شهری از دیدگاه شهروندان
نام عامل اصلی | نام زیر عامل | بار عاملی استاندارد شده | درصد توان دوم بار عاملی | |||||
انسجام و همبستگی اجتماعی | اعتماد اجتماعی | 0/621 | 38/56 | |||||
همبستگی اجتماعی | 0/657 | 43/16 | ||||||
روابط اجتماعی | 0/553 | 30/58 | ||||||
سرمایه اجتماعی | 0/761 | 57/91 | ||||||
مشارکت | 0/535 | 28/62 | ||||||
تحرک و پویایی | فعالیتهای انتخابی | 0/524 | 27/46 | |||||
فضای مخصوص | 0/64 | 40/96 | ||||||
فضای ارتباط رودررو | 0/724 | 52/42 | ||||||
فضای فعالیت خاص | 0/692 | 47/89 | ||||||
حس تعلق | تنوع فعالیتها | 0/342 | 11/70 | |||||
ایمنی | 0/774 | 59/91 | ||||||
عناصر طبیعی | 0/874 | 76/39 | ||||||
انعطاف پذیری و انطباق فضا | 0/44 | 19/36 | ||||||
خوانایی | نمادها و ارزش هنری | 0/514 | 26/42 | |||||
مراکز چند منظوره | 0/559 | 31/25 | ||||||
ارتباط مردمی | 0/727 | 52/85 | ||||||
ارتباط با مسئولین | 0/724 | 52/42 | ||||||
هویت و اصالت | همبستگی اجتماعی | 0/575 | 33/06 | |||||
نمادهای بصری | 0/568 | 32/26 | ||||||
عناصر شاخص و هویتمند | 0/674 | 45/43 | ||||||
رویدادهای فرهنگی | 0/68 | 46/24 | ||||||
نظم و سیمای مطلوب | شالوده هندسی | 0/531 | 28/20 | |||||
انطباق فرم و عملکرد | 0/674 | 45/43 | ||||||
کیفیت مصالح | 0/62 | 38/44 | ||||||
تراکم مطلوب | 0/691 | 47/75 | ||||||
نما و تداوم بصری | 0/624 | 38/94 |
و در ادامه آن جدول فراوانی پاسخ ها آمده است.
جدول6- فراوانیودرصد فراوانی پاسخها در هریک از گروهها با پاسخ کمتراز حد میانه یا بیش از آن
نام شاخص | کمتر از حد میانه | بیش از حد میانه |
انسجام و همبستگی اجتماعی | (3/78)1509 | (7/21) 419 |
تحرک و پویایی | (5/92) 1784 | (5/7) 144 |
حس تعلق | (5/89) 1725 | (5/10) 203 |
خوانایی | (8/89) 1732 | (2/10) 196 |
هویت و اصالت | (7/90) 1748 | (3/9) 180 |
نظم و سیمای مطلوب | (8/90) 1750 | (2/9) 178 |
همانطورکه در نتایج شاخصهای موردنظر نیز ملاحظه میشود گرایش پاسخها به سمت نظراتیاست که میزان این شاخصهارا درمحله خود کمترازحدمیانه برآوردمیکنند. بهعبارتدیگرازدیدگاه پاسخدهندگانهریک ازشاخصهایانسجاموهمبستگیاجتماعی،تحرکوپویایی،حستعلق،خوانایی،هویتواصالتونظموسیمای مطلوب در محلات مختلف کمتر ازحد میانه اتفاق میافتد. پسازآن شاخصهای6گانه این الگو ومتغیرهای کیفی چون کدنواحی، وضعیت مالکیت و ویژگیهای فردی(شخصیتی و کارآمدی) به الگوریتم دادهکاوی اپریوری41 وارد واز طریق ارتباط بین آنها بصورت خودکار، قوانین و الگوهای شرطی هرناحیه بدست آمد. همچنین دراکثراینمحلات و درسه ناحیه صورتگرفته قوانین والگوهای بدستآمده از دادهکاوی(در ناحیه یک،28 الگو، در ناحیه دو،20 الگو و در ناحیه سه نیز20 الگو)، وضعیتهای مختلف پیآمد درمورد وضعیت موجود هرکدام ازشاخصهای 6گانه مقداری کمترازحدمتوسط را مشخص کرد. در این زمینه مثالی از ناحیه یک آورده می شود.
جدول 7- بررسی قوانین وابستگی(الگوهای) شاخصهای ارتقاء کیفیت معماری شهری در ناحیه یکف منطقه یک مشهد
شماره | پیشین | پی آیند | درصد پشتیبان | درصد اطمینان | بهبود |
14 | خودکارآمدی= متوسط | خوانایی= کم | 0/490843 | 0/878689 | 1/03845 |
17 | خودکارآمدی= متوسط | حس تعلق= کم | 0/549451 | 0/983607 | 1/00571 |
18 | خودکارآمدی= متوسط | تحرک و پویایی= کم | 0/549451 | 0/983607 | 0/996381 |
24 | مالکیت= ملکی | تحرک و پویایی= کم | 0/582418 | 0/987578 | 1/000403 |
28 | خودکارآمدی= متوسط و نوع مالکیت= ملکی | تحرک و پویایی= کم | 0/331502 | 0/989071 | 1/001916 |
دراینناحیه بیشترین میزان همبستگی مثبت مربوط به قانون14 ام است که بیانگر پیآمد خوانایی کم درحالت خودکارآمدی متوسط است. بیشترین میزان همبستگی منفی مربوط افراد با شخصیت دلپذیر بودن(A) است که حس تعلق کمی را دارا بودهاند. مطالعه موردی نشان داد که استفاده از فناوریدیجیتال و دادهکاوی میتواند منجر به پیدایش الگوهاییگردد که یادآور عمیقترین خواستههای ساکنان است. گام بعدی ترکیب این الگوها با الگوهای طراحی است بهنحوی که اصولی، علمی و مطابق با نیازهای شناساییشده فرهنگی و اجتماعی و حساسیتهایانسانی(سالینگروس،2006) باشد که اینامر میتواند به ارتقاء کیفیت درمعماریشهری و رضایتشهروندان بیانجامد. علاوه براین، براساس بررسی اطلاعات و پژوهشهای صورت گرفته از دیدگاه معماری شهری، معماری مشهد به عنوان یک شهر معنوی، فاقد الگو و هویت معماری(مهدینیا،1400)42 و دارای یک معماری چند سویه است. این وضعیت حاکی از نوعی کشمکش در حوزه معماری است که موجب تنوع و گوناگونی شده است و فقط نسبت کمی از کل معماری مشهد که از معماری مدرن پیروی کرده تا حدودی خوب بوده است (فیض، 1401). منطقه یک شهرداری مشهد نیز از این وضعیت رنج میبرد و نیازمند راه حلهای فرهنگی و مشارکت مردم و متخصصین در حوزه معماری و شهرسازی است. مشکلات این منطقه در آثار دیگر پژوهشگران نیز بررسی شده است از جمله میتوان به پژوهش رهنما(1398) در زمینه احیای محله آبکوه در منطقه یک اشاره کرد. تحقیق رضوانی(1391) در زمینه عدم وجود خوانایی ، بحرانهويت تاريخي و کمبود فضاهاي عمومي شهري مشهد، تحقیق صابری فر(1391) شکاف بین انتظارات مردم وخدمات ارائه شده شهرداری مشهد نیز دال بر وجود مشکلات و ناکارآمدی در سازماندهی فضایی مناسب و کمبود روشهای نوین در زمینه ارتقاء کیفیت معماری شهری است که این نتایج نیاز به فرایندهای الگویی سازماندهی فضا در معماری شهری را با نگاه همه جانبه و مشارکت محور و تکیه بر فناوریهای روز از جمله فناوری دیجیتالی بخوبی نشان میدهدکه در این پژوهش به آن پرداخته شد و فرایندهای الگویی پیشنهاد گردید.
نتیجهگیری و پیشنهادها
دیجیتالی سازی با الگوهایی که در این پژوهش ارائه گردید، نیاز به الگوهایی فراتر از الگوهای کلاسیک طراحی را نشان داد که در مقایسه با تحقیقات سالینگروس و همکاران در" یک زبان الگوی جدید برای مناطق در حال رشد: مکان ها، شبکه ها، روندها"(2019) مطابقت نشان داده و آن را تایید میکند. وی در این مجموعه، در بخش الگوهای فرایندی بر الگوهای فناوریهای جدید از جمله اهمیت دادههای شهری تاکید میکند. اثرگذاری فناوریهای نوین دیجیتالی( اطلاعاتی و ارتباطی) در تنظیم ابعاد مختلف ساماندهي ساختار شهري در تحقیقات پیشین از جمله در تحقیق شاهیوندی(1395)، میچل(2000)، زیاری(2010) و ... دیده میشود که این امر نیاز روز افزون به انسجام عملی و استفاده ازالگوها را در زمینه بکارگیری فناوریهای دیجیتالی در سازماندهی فضا بخوبی نشان میدهد. پژوهش نشان داد روابط الگویی در زمینه اجنماعی- فرهنگی در رتبه نخست قراردارد و دادههای شهروندی و مشارکت مردم از اهمیت درجه اول برخوردار است و از این منظر، براهمیت توجه مجدد به نيازهاي اجتماعي- فرهنگی وسازماندهی مجدد فضا که ازطرف انديشمندان وصاحبنظرانی چون الکساندر و سالینگروس مطرح بوده است همراستایی نشان میدهد. همچنین الگوی معماری مجازی هاشم نژاد را تاییدمیکند. برقراری رابطه یکپارچه میان دادههای مسئله و اجزای الگوی مقداری در همسازی معماری و سازه مهدوی نژاد نیز تاکید میشود. این پژوهش با استفاده از فناوری دیجیتالی به تبیین فرایندهای الگویی درسازماندهی فضا در زمینه کیفیت بخشی معماری شهری پرداخت و استفاده پذیری و کاربرد الگوها را در قالب روابط الگویی ملموس روشن ساخت که سابقه قبلی ندارد و نوآوری محسوب میگردد. در این پژوهش با بهرهگیری از فناوری دیجیتالی، فرایندهای الگویی در سازماندهی فضا به منظور ارتقاء کیفیت معماری شهری بدست آمد. بدین منظوردرپاسخ به سوال پژوهش، ابتدا از طریق کیفی و تحلیل موضوعی به مولفهها، معیارها و شاخصهای مهم الگوهای موثر پرداخته شد و توسط خبرگان اولویت بندی گردید. پس از آن، فرایندهای الگویی که بتواند این مولفه ها را به همراه معیارها و شاخصهای آن اجرایی کند از طریق اسنتاجات منطقی از انتظام الگویی مورد نیاز و با تکیه بر الگوهای استاندارد و جدید ارائه شده توسط سالینگروس مشخص گردید و به هدف پژوهش پاسخ گفته شد. نوآوری اصلی کار، روش خاص این پژوهش بود که به تحقق عملی و کاربردی الگوهای استاندارد جدید که توسط سالینگروس و همکاران(2019) برای نسل جدید چالشهای شهری ارائه شده منجر گردید و با استفاده از فناوری دیجیتالی به تبیین فرایندهای الگویی در سازماندهی فضا در زمینه کیفیت بخشی معماری شهری پرداخت که استفاده پذیری و کاربرد الگوها را در قالب روابط الگویی روشن ساخت. سالینگروس معتقد است ساختار راه موجود براي دستيابي به اين منظور توسط الگوهاي الكساندر فراهم آمده است كه در رأس آن بايد قوانين مربوط به پيوستگي و ارتباط الگوها را توسعه و پرورش داد. به این ترتیب به گسترش، سازگاری وتقویت زبان الگوهای دخیل درمعماری شهری کمک نموده وساختارهای پیوندی مناسب و باکیفیتی رقم میخورد. این پژوهش نیز بر همین مبنا صورت گرفت و فرایندهای الگویی موثر در سازماندهی فضا را در معماری شهری با رویکرد فناوری دیجیتالی مورد بررسی قرار داد. نتیحه نشان داد مسیر این الگوها با استفاده از رویکرد فناوری دیجیتالی با گسترده کردن و انتظام الگوهای موثر، به یکپارچگی ساختارشهر و معماری شهری کمک کرده و آن را ارتقاء می دهد و این امر، نقش مهم پیشرفتهای نوین فضایی در برنامهریزی، توسعه و سیاستگذاری شهری را یادآور میشود، چرا که توسعه با انتخاب آگاهانة مناسبترین راهکارها و استراتژيها و با بکارگیری منابع و امکانات در زمان مناسب اتفاق افتاده و کیفیت زندگی را افزایش میدهد. به منظور صحت سنجی ساختار پیشنهادی و مرتبط با این پژوهش در نمونه موردی صورت گرفته در منطقه یک مشهد، نقش مهم داده های شهروندی و مشارکت فعال ساکنان نشان داده شد بطوری که با کمک فناوری دیجیتالی به شناسایی نیازهای احتماعی-فرهنگی مردم در زمینه تحقیق و کشف دانش مکنون و الگوهای موجود در دادههای شهروندی پرداخت و نشان داد وضعیت موجود از دیدگاه شهروندان پایینتر از حد انتظار آنان است. این امر نیاز به راه حلهای جامع نگر از جمله تعریف نوین الگوها با رویکرد دیجیتالی به عنوان ابزاری توانمند دركنترل فرآيندهاي پيچيده را در سازماندهی فضا نشان می دهد و بر مدلهای پیشنهادی صحه می گذارد. چرا که الگوهای دقیقتردر پیوند با الگوهای موثردیگر شکل گرفته و نارسایی ها و مشکلات سازماندهی فضایی را در زمینه کیفیت بخشی معماری شهری پاسخ میدهد. سالینگروس معتقد است:" شهرهای ما تنها درصورتی زنده میمانند که ساختار آنها از الگوها تبعیت کند." این پژوهش نیز در همین راستا و با استفاده ار ترکیبات الگویی درصدد بود تا با شناسایی ساختار الگوهای مورد بحث در معماری شهری بتواند به ساده شدن روابط، شناسایی مسائل و ارائه راه حل بپردازد. علاوه بر این، این امر میتواند در مسیر پیاده سازی اهداف اصول سیاستگذاری شهری نوین نیز همسو و مثمرثمر باشد و به برنامهریزی و توسعه شهری کمک نماید. به منظور تحقق بهتر اهداف پژوهش در زمینه ارتقاء کیفیت معماری شهریِ همراستا با برنامهریزی، توسعه و سیاستگذاری شهری پویا؛ بررسی مولفههای مرتبط دیگرِ الگوهای موثر با تاکید بر فناوری دیحیتالی پیشنهاد میشود: 1- مولفه طریق ساخت با نوآوریهای فناورانه 2- مولفه یکپارچه سازی، بهینه سازی و ساده ترکردن کارها از طریق تحولات دیجیتالی؛ که این امر به گسترده شدن ارتباطات الگویی، توام با همسازی و شمول الگوهای موثر در ارتقاء کیفیت معماری شهری و سیاستگذاری شهری و توسعه آن کمک میکند.
شکل6 – الگوی کلی سازماندهی فضا در ارتقاء کیفیت معماری شهری با تاکید بر فناوری دیجیتالی و الگوهای مکمل
References
1- Alexander, Christopher., (1977), Pattern Language: Cities. Edited by: Hamid Khademi, translated by R. Karbalai Nouri, Tehran: Urban Planning and Architecture Study and Research Center, 2017. (in Persian)
2- Alexander, Christopher., (1981), Cafe Lintz, translated by R. s. Sabri, A. Akbari, Parham Naqsh Publications with the support of Shahid Beheshti University Qutb Design, 2013.. . (in Persian)
3- Barzegar, Sadegh, Fani, Zohra, (2018), Analysis of point of view on planning and sustainable spatial development with an emphasis on strengthening small cities, Strategic Studies Quarterly of Public Policy,Volume 8, Number 27
4-Bezi, Khodarahm, Dolatit, Razia, (2012), investigating the impact of ICT on the disturbance of urban space and structure; A case study of Kerman city, Quarterly Journal of Urban Planning Studies, 1st year, 3rd issue, pp. 121-99. . (in Persian)
5- Pourjafar, Mohammadreza, Taqvaie, Ali Akbar, Hosseinabadi, Mostafa, Faizabadi, Mahmoud, (2009), The impact of construction technology in urban architecture on rural migration, scientific-research monthly Payam Mohandas, number 51, pp. 8-4. . (in Persian)
6- Khaniki, Hadi, Babaei, Mahmoud, (2013), cyber space and social networks; Concept and Functions, Quarterly Journal of the Iranian Society of Information Society Studies, Volume 1, Number 1. . (in Persian)
7- Khaniki, Hadi, (2014), speech at the 4th meeting of Iran Shahr Thought, House of City and Architecture Discourse (Vartan House). (in Persian)
8-Rezvani, Alireza, (2016), the spirit of the city, a redefinition of the city, space, urban space and determination of the soul-giving indicators of the city, Green Architecture Chapter, second year, number 4, pp. 55-79. . (in Persian)
9-Ziari, Karamatallah, Rezaei Kochi, Mahmoud, Beyk Mohammadi, Hassan, (2016), investigating the role of citizens' participation in increasing the success of urban management in Shiraz, Shoshtar Social Sciences, year 11, number 4. . (in Persian)
10- Salingros, Nicholas. (2000), The structure of model languages, translated by: S. Zarin Mehr, University of Texas, San Antonio, arq- Architecture Research Quaterly Volume 4(2000) . (in Persian)
11- United Nations, State of the World's Cities Report 2016, Urbanization and Development: The Future Ahead, translated by G. Hamrahi, first edition, Tehran: Farhang and Tamdan publishing. (in Persian)
12- Schultz, Christian Norberg. (2012), Spirit of Place, translated by M. Shirazi, Tehran, Rokhdad Nou Publications. . (in Persian)
13-Shultz, Christian Norberg. (2012), a selection of architecture: meaning and place, translation and. Nowruz Barazjani, Tehran, Jan Jahan Publishing House, first edition. (in Persian)
14- Shahivandi, Ahmad, Mousavipour, Elham, 2016, the effect of new information and communication technologies on the physical-spatial structure of the city with the creative city approach (case study: Isfahan city), scientific-research journal of urban studies, number 25. . (in Persian)
15-Gulabchi, Mahmoud, Andaji Garmarodi, Ali, Bastani, Hossein, (2012), Digital Architecture, University of Tehran Publications. (in Persian)
16- Madanipour, Ali, (2007), Public and Private Spaces of the City, Urban Processing and Planning Company. (in Persian)
17- Mousavi, Yaqub, (2014), Globalization of our cities, Silk Road publication, special issue with a sociological approach, Ministry of Roads and Urban Development, number 2. . (in Persian)
18- Mahdavinejad, Mohammad Javad, Rafalian, Ghazal, (2013), Application of Quantitative Model in Integration of Architecture and Structure, Journal of Iran Scientific Association, Architecture and Urban Development, second year, number 2, pp. 61-68. . (in Persian)
19-Mirmiran, Hadi, (1377), A Journey from Matter to Spirit, Journal of Architecture and Urban Development, No. 42, 43. (in Persian)
20- Hashemnejad, Hashem, Shangepour, Soran (2018), virtual architecture design model, Fine Arts - Architecture and Urbanism magazine, number 44, pp. 5-14. . (in Persian)
22- Alexander, Ch.(1979), The Timeless Way of Building, Oxford University Press, ISBN 0-19-502402-8
25-Bloomberg, Michael R., Oliver,K., Asher,T., Coffey, Christopher M., Sterne,R.,(2013), New York City’sDigital Leadership, 2013 roadmap, http://www.nyc.gov/html/media/media/PDF/90dayreport.pdf.
26- Bolay.J.C. & Kern.A. (2011),Technology and Cities: What Type of Development Is Appropriate for Cities of the South?, Journal of Urban Technology, 18:3, 25-43.
27- CARAGLIU,A., DEL BO,CH., NIJKAMP,P. (2009), Smart cities in Europe, 3rd Central European Conference in Regional Science – CERS
28- Carmona, M.,Heath,T.,Oc,T., Tiesdell,S. (2003), Public Places ,Urban Spaces: The Dimensions of Urban Design, Architectural press.
29- Center for an Urban Future,(2016), website (http://www.nycfuture.org).
30-Elkan,c. "Magical Thinking in Data Mining: Lessons from CoIL Challenge 2000," in Proc. of SIGKDD01, 2001
31- Eger, J. (2009). Cyberspace and cyber place: "Building the smart communities of tomorrow".
32- Ellaway, A. & Macintyre, S. (1996). Does where you live predict health related behaviours?: A case study in Glasgow.
Health Bulletin, 54, 443-446.
33- Feenberg, A., (1991), Critical Theory of Technology, New York, Oxford University Press.
34- Fenger,M.,(2012).DECONSTRUCTING SOCIAL COHESION:TOWARDS AN ANALYTICAL FRAMEWORK FOR
ASSESSING SOCIAL COHESION POLICIES, Erasmus University, Rotterdam, CORVINUS JOURNAL OF SOCIOLOGY AND SOCIAL POLICY 2 (2012).
35-Geyer , H. S.(2009). International Handbook of Urban Policy, Issues in the Development World, Volume 2,Edgard Elder,Cheltenham, Uk , Northampton,MA, USA.
36- Gehl, J. (1987) Life between Buildings: Using Public Space, translated by Koch, Van Nostrand Reinhold New York.
37- Gil,J.,Montenegro,N.,Nuno Beirao,J.,Pinto Duarte,J.,(2018) On the Discovery of Urban Typologies (Data Mining the Multi-dimensional Character of Neighbourhoods(,eCAADe 27 - Session 08: City Modelling.
38- Horan, Thomas A.(2000) Digital Places: Building Our City of Bits, Urban Land Institute,ISBN:0874208459
39- Kumbhar, Minakshi S., Yalagi, Pratibha S., (2016), Urban Resources for Smart City Application, International Journal of Engineering Trends and Technology (IJETT) – Volume-40 Number-6.
40- Mark.G.,(2014), Future Details of Architecture, wiley-Academy. available : http://eu.wiley.com/.
41- Marsal-Llacuna, M., (2013), Smarter Urban Planning through a citizen-based approach,The Smart Urban Planning Method, Thesis submitted for the Degree of Doctor of Philosophy at the University of Girona.
42- McCarter.R, Phaidon,(2018), Grafton Architects, Spring Books.
43-Milgram,P & Kishino, A. F. ‘Taxonomy of Mixed Reality Visual Displays’, IEICE Transactions on Information and
44-Mitrache,G.(2012), Architecture, art, public space, “Ion Mincu” University of Architecture and Urbanism,18-49.
Academiei Str., Bucharest, 010014, Romania, Procedia - Social and Behavioral Sciences 51 ( 2012 ) 562 –Available online
45-Moughtin ,C. & others.(1999), Urban design:methods and techniques,Oxford Auckland Boston Johannesburg Melbourne
B008CMS014.
47- Reffat,R.M.(2008). Investigating Patterns of Contemporary Architecture using Data Mining Techniques. Dhahran,
48- Relph, E. (1976),"Place and Placelessness", London: Pion.
49- Rendell, J.(2006), Art and Architecture: A Place Between, London: IB Tauris.
ohe, W.M. & Stegman, M.A. (1994). The Impact of Home Ownership on the Social and Political Involvement of Low-
income People. Urban Affairs, 30(1), 152-172.
50- Richardson, W. J. (1963), "Heidegger: Through Phenomenology to Thought", The Hague, Netherlands: Martinus
Nijhoff,.
51 - Salingaros ,Nikos A.,(2006), A Theory of Architecture, Umbau-Verlag, Solingen, ISBN 3-937954-07-4.
52- Salingaros ,Nikos A., , (2017),Pattern Language, https://doi.org/10.1002/9781118430873.est0504
53- Salingaros ,Nikos A.,(2018), The Legacy of Christopher Alexander: Form Language, Pattern Language, and
Complexity, Building Beauty, Sant'Anna Insitute, Sorrento, Italy.
54-Shamai, S. (1991)," Sense of place: An empirical measurement", Isreael, Geoforum, Volume 22, Issue 3, Pages 347- 358.
55-Sime, J. D. (1986)," Creating Places or Designing Spaces", Journal of Environmental Psychology, no.6,pp. 49-52
56-Smith, D. W.,(2018), "Phenomenology", The Stanford Encyclopedia of Philosophy, Edward N. Zalta (ed.), https://plato.stanford.edu/archives/sum2018/entries/phenomenology.
57- Stedman, R. (2002), Toward a social psychology of place: Predictive behavior from place-based cognitions, attitudes, and identity, Environmental Behavior, No. 34, 561-581
58-Steele, F. (1981)," The Sense of Place", Boston, CBI Publishing Company.
59-Stiles,R.,(2019), UrbSpace, institute for Urban Design and Landscape architecture, University of technology,Vienna,
available: http://urbanspace.rec.org,(2019) .60-Trancik,R.,(1986), Finding Lost Space: Theories of Urban Design, New York, Wiley publishing company.
61-Tuan, Y.F., (2001), "Space and Place: The Perspective of Experience", Minneapolis ,University of Minnesota Press.
62-Ujang, N., Khalilah,Z.(2014), The Notion of Place, Place Meaning and Identity in Urban Regeneration, Procedia – Social and 63-Behavioral Sciences 170 ( 2015 ) 709 – 717.
63-Ujang, N. (2012). Place attachment and continuity of urban place identity. Procedia-Social and Behavioral Sciences, 49, 156-167.
64-Urbaczewski,L., Mrdalj,S.,(2006), A Comparision OF Enterprise Architecture Frameworks, Issues in Information
Systems, Volume VII, No. 2, https://doi.org/10.48009/2_iis_2006_18-23.
65-Valls,F.,Redondo,E.,Fonseca,D.,Torres-Kompenb,R. Villagrasa ,S., Martí,N. (2018). Urban data and urban design: A
data mining approach to architecture education, Telematics and Informatics 35 (2018) 1039–1052
66-Villa,N.& Wagener,W.(2008). Connecting Cities: Achieving Sustainability Through Innovationt, Cisco Internet
Business Solutions Group, Connected Urban Development Global Conference 2008.
67-Villa,N.& Wagener,W.(2010). Connecting Cities: Achieving Sustainability Through Innovationt, Cisco Internet Business Solutions Group.
68-Wang,SH., Liu,X.,Wang,H.,&Hu,Q., (2018), A Case Study on Spatio-Temporal Data Mining of Urban Social
Management Events Based on Ontology Semantic Analysis, (CC BY) license. (http://creativecommons.org/licenses/by/4.0/)
69-Zaheer,A., Newman,P.,(2018). "Redefining the smart city: Culture, metabolism and governance." Smart Cities, Vol.
[1] Mckinsey & company
[2] دانشگاه صنعتی دلفت که با نام TU Delft نیز شناخته می شود، قدیمیترین و بزرگترین دانشگاه فنی دولتی هلند است که در دلفت هلند واقع شده است. از سال 2022 توسط رتبهبندی دانشگاههای جهانی QS در بین 10 دانشگاه برتر مهندسی و فناوری در جهان رتبهبندی شده است.
[3] Carmona.2003
[4] توسعه به معنای رویدادی چند بعدی است که مرحله جدیدی از یک وضعیت در حال تغییر یا فرایندِ تغییر ذاتی را تشکیل میدهد. اگر شرایط لازم را نداشته باشیم، توسعه به طور ضمنی به عنوان امری مثبت یا مطلوب در نظرگرفته میشود. در ارتباط با شهر " توسعه شهری" معمولا به معنای بهبود در شرایط عمومی سیستم یا در برخی از عناصر تشکیلدهنده آن است.
[5] Bellu, Lorenzo G,2011
اقتصاددان و مسئول بخش پشتیبانی توسعه سیاست و برنامههای سازمان مواد غذایی و کشاورزی ملل متحد
(FOOD AND AGRICULTURE ORGANIZATION OF THE UNITED NATIONS)
[6] Geyer,2009:3
[7] UN-Habitat and Ericsson, 2014.
[8] United Nations, 2015a.
[9] Nikos A. Salingarosاستاد ریاضیات، نظریه پرداز معماری و شهرنشینی، مشاور طراحی بیوفیلی و شهرسازی در مقیاس انسانی.
[10] http://npl.wiki/view/welcome-visitors/view/growing-regions
[11] این مجموعه جدید به عنوان مشارکت درهمکاری 5 ساله باUN-Habitatدراجرای "دستورکارجدیدشهری"،یک سندچارچوب مصوب بااجماع توسط 193 کشورسازمان ملل متحداست. بااین وجود، همچنان نیاز مبرم به اجرای آرمانهای انسانی آن، استفاده ازابزارها و استراتژیهای مستند تحقیقات و نیز تجدیدنظر، اصلاح وافزودن یافتههای جدید توسط همکاران جدید وجوددارد.
[12] Mesarovic, Macko & et al., 1970
[13] PASSIOURA, 1979
[14] Gripenberg
[15] McQuail, 2003
[16] Talvitie
[17] mitra & Schwartz
[18] Aurigi & Graham
[19] Mitchell
[20] Ziari
[21] Ferdinand
[22] Thomas A. Horan
[23] Graham& Marvin
[24] Droege
[25] Valls
[26] Wang
[27] Marsal
[28] AHP
[29] در بردارنده شمول اولیه بطوری که در آثار بررسی شده بسیاری از اندیشمندان و خبرگان اشاره شده است. گلکار(1379) در مقاله"مؤلفه های سازنده کیفیت طراحی شهری" مدل مکان پایدار خود را از همین طریق ارائه و ثابت میکند.
[30] از دیدگاه براون و کلارک (2006) قاعده کاملاً مشخصی درباره شناخت مضمون وجود ندارد. اما میتوان جهت تعریف و شناخت آن از اصول راهنمای مناسبی استفاده کرد. برخی از آنها عبارت اند از1- اینکه شناخت مضمون هرگز به معنی صرفاً یافتن نکته جالبی در دادهها نیست، بلکه مستلزم آن است که پژوهشگر مشخصکند در دادهها باید دنبال چه چیزی باشد؟ از چه چیزهایی باید صرف نظر و چگونه باید دادهها را تحلیل و تفسیر کند؟2- واژه «مضمون» به طور ضمنی و تا حدی، مبین «تکرار» است. بنابراین مقولهای که یک بار صرفاً یکبار در متنِ دادهها ظاهر شود نمیتوان «مضمون» به حساب آورد. مگر آنکه نقش برجسته و مهمی در تحلیل نهایی دادهها داشته باشد. به طور معمول، تکرار به معنی مشاهده و ظاهر شدن در دو یا چند مورد در متن است.
[31] لازم به ذکر است با توجه به محدودیت همکاری متخصصین خبره در زمینه موضوع تحقیق، سرشماری جامعه خبرگان امکان پذیر نبود و با تایید استاد مشاور دیتای رساله تعداد خبرگان پاسخگوی در دسترس از 3 نفر به بالا تایید شد..
[32] Analytical Hierarchy Process) ahp(
این روش یکی ازروشهای پرکاربرد برای رتبهبندی وتعیین اهمیت عوامل است که بااستفاده ازمقایسات زوجی گزینهها به اولویتبندی هریک ازمعیارهاپرداخته میشود.
[33] expert choiceنرم افزاري براي تصمیمگیری فرآیند سلسله مراتبی
[34] روال کلی الگوهای جدید، طرح مسئله و ارائه راه حل در بافت آن است. طبق تعریف الگو در این پژوهش به مولفه ها، معیارها، شاخصها و اولویتبندیها پرداخته شد و در قسمت بیان فرایندها به منظور اجرای مولفه ها به همراه معیارها و شاخصهای آن از الگوهای استاندارد تعریف شده سالینگروس و همکاران(2019) استفاده گردید.
http://npl.wiki/view/welcome-visitors/view/growing-regions
[35] این الگوهای مکمل در بخش الگوهای فرایند و فناوری های جدید در استاندارد جهانی وجود دارد.
[37] George Ferguson
[38] از جمله اصول حکمرانی خوب که توسط انجمن بین المللی تأمین اجتماعی(ISSA) بیان گردیده است پیش بینی و مشارکت، شفافیت، پاسخگویی و پویایی است. این اصول مهم با استفاده از فناوریهای نوین دیجیتالی از جمله ICT می تواند به نحو جامعتری به حاکمیت بر فرایندها، ساختارها و ترتیبات مربوط به اداره یک نهاد یا واحد سازمانی متمرکز شده و در نتیجه فضایی با کیفیت برای یک حکمرانی خوب ایجاد میشود. در این زمینه مشارکت معنادار ذینفعان به دسترسی آنها به اطلاعات مربوط و درک و عمل به این اطلاعات و پویایی به تغییر و بهبود وضعیت موجود، با انجام کارهایی با کارآیی بیشتر و عادلانه تر، و پاسخ به نیازهای در حال تکامل اعضای برنامه با کمک فناوری های دیجیتال و طرفیت داده ها منجر میگردد.
[39] DOI: 10.22067/JGUSD.2021.47296.0مقاله پژوهشی
[40] اطلاعات آماری برگرفته از سایت شهرداری مشهدمنطقه یک، به آدرس زیر و در قسمت معرفی منطقه میباشد
https://zone1.mashhad.ir/
[41] Apriori
[42] رییس کمیسیون شهرسازی و معماری شورای شهر مشهد