پیشبینی اندیشه پردازی خودکشی بر اساس آشفتگی روانشناختی و کارکرد خانواده در زنان دارای تجربه شکست عشقی
محورهای موضوعی : روانشناسي اجتماعيمهناز سربند 1 , بهزاد علی گوهری 2
1 - دانشجوی کارشناسی ارشد، گروه روانشناسی بالینی، واحد رودهن، دانشگاه آزاد اسلامی، رودهن، ایران
2 - استادیار، گروه روانشناسی بالینی، واحد رودهن، دانشگاه آزاد اسلامی، رودهن، ایران
کلید واژه: آشفتگی روانی, اندیشه&rlm, پردازی خودکشی, شکست عاطفی, کارکرد خانواده,
چکیده مقاله :
تعارض خانواده و کارکرد پایین آن بهطور مستقیمی با خودکشی گرایی رابطه دارد و تعارض و مشکلات حلنشده خانوادگی از معمول ترین اتفاقات پراسترسی گزارش شده است که قبل از اقدام به خودکشی و خودکشی های موفق وجود داشته است. پژوهش حاضر با هدف پیش بینی اندیشه پردازی خودکشی بر اساس آشفتگی روان شناختی و کارکرد خانواده در زنان دارای تجربه شکست عشقی انجام شد. پژوهش توصیفی-مقطعی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی زنان دارای تجربه شکست عاطفی (شکست عشقی) ساکن شهر تهران در سال 1402 بودند که برای دریافت خدمات مشاوره و رواندرمانی به مراکز تخصصی ارائه خدمات بهداشت روان در سطح شهر مراجعه داشتند. از بین آن ها با روش نمونه گیری دردسترس تعداد 200 نفر انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه گرایش به ایده پردازی خودکشی بک (1979)، پرسشنامه افسردگی، اضطراب و استرس لوی بوند و لوی بوند (1995) و پرسشنامه سنجش کارکرد خانواده اپشتاین، بالدوین و بیشاپ (1983) بود. تحلیل داده ها با آزمون ضریب همبستگی و رگرسیون چندگانه با SPSS-26 انجام شد. یافته ها نشان داد که بین آشفتگی روانشناختی (359/0=r و 012/0>P) و مؤلفه های آن با اندیشه پردازی خودکشی همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد. این رابطه بین کارکرد ناسالم خانواده (549/0=r و 016/0>P) و مؤلفه های آن ها با اندیشه پردازی خودکشی نیز مثبت و معنادار بود. همچنین، تحلیل رگرسیون نشان داد که متغیرهای پیش بین باهم توان تبیین 31 درصد از واریانس نمره اندیشه پردازی خودکشی را داشته اند (05/0>P). بنابراین، می توان با ارائه مداخلات و آموزش های بهموقع و مناسب در راستای تقویت مهارت هیجانی-شناختی و کارکرد سالم خانواده در افراد دارای تجارب ناگوار از پیامدهای اندیشه پردازی خودکشی در افراد کاست.
Family conflict and its low functioning are directly related to suicidality, and conflict and unresolved family problems are reported to be the most common stressful events that existed before suicide attempts and successful suicides. The present study was conducted with the aim of predicting suicidal ideation based on psychological disturbance and family functioning in women who experienced love failure. The research was descriptive-cross-sectional and correlational. The statistical population of the current study included all women who experienced emotional failure (love failure) living in Tehran in 1402, who referred to specialized centers providing mental health services in the city to receive counseling and psychotherapy services. Among them, 200 people were selected by available sampling method. Data collection tools included Beck's Scale for Suicide Ideation (1979), Levibond and Levibond's Depression Anxiety Stress Scale (1995) and Epishtayn, Baldwin & Bishop's Family Assessment Device (1983). Data analysis was done by correlation coefficient test and multiple regression with SPSS-26. The findings showed that there is a positive and significant correlation between psychological disturbance (r=0.359 and P<0.012) and its components with suicidal ideation. This relationship between unhealthy family functioning (r=0.549 and P<0.016) and its components with suicidal ideation was also positive and significant. Also, the regression analysis showed that the predictor variables were able to explain 31% of the variance of the suicidal ideation score (P<0.05). Therefore, it is possible to reduce the consequences of suicidal thoughts in low-income people by providing timely and appropriate interventions and trainings in order to strengthen emotional-cognitive skills and healthy family functioning in people with unfortunate experiences.
Prediction of suicidal ideation based on psychological disturbance and family functioning in women with love failure experience
Abstract
Family conflict and its low functioning are directly related to suicidality, and conflict and unresolved family problems are reported to be the most common stressful events that existed before suicide attempts and successful suicides. The present study was conducted with the aim of predicting suicidal ideation based on psychological disturbance and family functioning in women who experienced love failure. The research was descriptive-cross-sectional and correlational. The statistical population of the current study included all women who experienced emotional failure (love failure) living in Tehran in 1402, who referred to specialized centers providing mental health services in the city to receive counseling and psychotherapy services. Among them, 200 people were selected by available sampling method. Data collection tools included Beck's Scale for Suicide Ideation (1979), Levibond and Levibond's Depression Anxiety Stress Scale (1995) and Epishtayn, Baldwin & Bishop's Family Assessment Device (1983). Data analysis was done by correlation coefficient test and multiple regression with SPSS-26. The findings showed that there is a positive and significant correlation between psychological disturbance (r=0.359 and P<0.012) and its components with suicidal ideation. This relationship between unhealthy family functioning (r=0.549 and P<0.016) and its components with suicidal ideation was also positive and significant. Also, the regression analysis showed that the predictor variables were able to explain 31% of the variance of the suicidal ideation score (P<0.05). Therefore, it is possible to reduce the consequences of suicidal thoughts in low-income people by providing timely and appropriate interventions and trainings in order to strengthen emotional-cognitive skills and healthy family functioning in people with unfortunate experiences.
Keywords: Emotional Failure, Family Functioning, Mental Disturbance, Suicidal Ideation.
پیشبینی اندیشهپردازی خودکشی بر اساس آشفتگی روانشناختی و کارکرد خانواده در زنان دارای تجربه شکست عشقی
چکیده
تعارض خانواده و کارکرد پایین آن بهطور مستقیمی با خودکشیگرایی رابطه دارد و تعارض و مشکلات حلنشده خانوادگی از معمولترین اتفاقات پراسترسی گزارش شده است که قبل از اقدام به خودکشی و خودکشیهای موفق وجود داشته است. پژوهش حاضر با هدف پیشبینی اندیشهپردازی خودکشی بر اساس آشفتگی روانشناختی و کارکرد خانواده در زنان دارای تجربه شکست عشقی انجام شد. پژوهش توصیفی-مقطعی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی زنان دارای تجربه شکست عاطفی (شکست عشقی) ساکن شهر تهران در سال 1402 بودند که برای دریافت خدمات مشاوره و رواندرمانی به مراکز تخصصی ارائه خدمات بهداشت روان در سطح شهر مراجعه داشتند. از بین آنها با روش نمونهگیری دردسترس تعداد 200 نفر انتخاب شد. ابزار گردآوری دادهها شامل پرسشنامه گرایش به ایدهپردازی خودکشی بک (1979)، پرسشنامه افسردگی، اضطراب و استرس لویبوند و لویبوند (1995) و پرسشنامه سنجش کارکرد خانواده اپشتاین، بالدوین و بیشاپ (1983) بود. تحلیل دادهها با آزمون ضریب همبستگی و رگرسیون چندگانه با SPSS-26 انجام شد. یافتهها نشان داد که بین آشفتگی روانشناختی (359/0=r و 012/0>P) و مؤلفههای آن با اندیشهپردازی خودکشی همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد. این رابطه بین کارکرد ناسالم خانواده (549/0=r و 016/0>P) و مؤلفههای آنها با اندیشهپردازی خودکشی نیز مثبت و معنادار بود. همچنین، تحلیل رگرسیون نشان داد که متغیرهای پیشبین باهم توان تبیین 31 درصد از واریانس نمره اندیشهپردازی خودکشی را داشتهاند (05/0>P). بنابراین، میتوان با ارائه مداخلات و آموزشهای بهموقع و مناسب در راستای تقویت مهارت هیجانی-شناختی و کارکرد سالم خانواده در افراد دارای تجارب ناگوار از پیامدهای اندیشهپردازی خودکشی در افراد کاست.
کلمات کلیدی: آشفتگی روانی، اندیشهپردازی خودکشی، شکست عاطفی، کارکرد خانواده.
مقدمه
خودکشی1 یکی از مشکلات عمده سلامت عمومی و عامل مرگومیر حدود 800 هزار تا 1 میلیون نفر در سال در سراسر جهان است (آن2 و همکاران، 2023). در میان عوامل خطر مختلف، اندیشهپردازی خودکشی3 از پیشبینیکنندههای بسیار نیرومند رفتار خودکشی در نظر گرفته شده است. در بسیاری از موارد اندیشهپردازی شدید یا مداوم علت مرگ از طریق خودکشی گزارش شده است (سان4 و همکاران، 2023). به باور ون5 و همکاران (2022) در جمعیت غیربالینی، افراد دچار مشکلات سلامت روان رفتارهای خودتخریبگر و خودکشیگرایانه بیشتری را از خود نشان میدهند. بنا به تعاریف، خودکشی رفتاری پیچیده و چندعاملی است که تلاشهای فراوانی برای شناسایی عوامل خطری که منجر به اندیشهپردازی خودکشی یا اقدام به خودکشی میشود، با هدف درک و فهم خودکشی و پیشگیری از آن صورت گرفته است (فیلیپس6، 2004، به نقل از شیخالاسلامی، کنی و ضیایی، 1387)، بااینحال هنوز خودکشی یکی از عوامل عمده مرگومیر در سراسر جهان است و از میزان آن کاسته نشده است (عباسی آبرزگه، ضرغامحاجبی و آقایوسفی، 1401). همچنین، شناسایی افرادی که دارای عوامل بیشتر خطر برای خودکشی هستند، از نظر کارشناسان حوزه بهداشت روانی همچنان از اولویتهای مطرح در عرصه جامعه بوده است (ریودد و برایان7، 2022).
عوامل روانی-عاطفی زیادی هستند که در رفتار خودکشی افراد تأثیر دارند که یکی از آنها سبکهای دلبستگی و در این میان، شکست عاطفی8 (شکست عشقی) است (کولمنئرو-ناواریت، گارسیا-سانچو و سالگیورو9، 2022). در دوره جوانی و پیش از ازدواج افراد دنبال رابطه با جنس مخالف هستند و بهتدریج یافتن شریک زندگی به رویداد مهمی در زندگی تبدیل میشود و ممکن است پدیده عشق در فرد ظهور یابد (رمضانیفر و آدیش، 1397). شکست عاطفی با نشانگانی همراه است، این نشانگان که به نشانگان ضربه عشق10 نیز شناخته میشود، دارای مجموعه علائم و نشانههای شدیدی است که به دنبال از بین رفتن یک رابطه رمانتیک بین دو نفر بروز میکند و عملکرد فرد را در زمینههای متعدد زندگی ازجمله زمینه ارتباطی، اجتماعی و حرفهای مختل میسازد (راس11، 1999، به نقل از مسیبی دورچه، عیسیزادگان و سلیمانی، 1401).
مرور گزارشهای علمی طی دهه اخیر نشان میدهد که نشانگان شکست عاطفی بهعنوان رویدادی همراه با استرس شدید و تا اندازهای مشکلات خلقی و اضطرابی و بهطورکلی آشفتگی روانشناختی12 همراه میشود (وهلن13 و همکاران، 2023). به باور هایل14 و همکاران (2023) آشفتگی روانشناختی با نشانههایی مانند خلق پایین، اضطراب، افسردگی و حالتهای روانپزشکی دیگر مشخص میشود و افزایش سطح آشفتگی روانشناختی با افزایش شدت نشانهها و احتمال ابتلای بیشتر فرد به آسیبهای روانی-اجتماعی همراه است. تا آنجا که برخی یافتهها نشان میدهند که آشفتگی روانشناختی عامل خطر شناختهشدهای برای دورههای نامطلوب آسیبهای روانی-عاطفی است و با کیفیت زندگی نامطلوب، هزینههای بالاتر و مراقبتهای بهداشتی همبسته است (نریمانی و نعمتی، 1399). درواقع رویداد شکست عاطفی اضطراب و استرس را برمیانگیزد و در فرد احساس ناتوانی در کنترل و یا پیشگیری از رویدادهای ناگوار و به دنبال آن یأس و ناامیدی میشود. ساراسون، جانسون و سیگلی15 (1978، به نقل از امرسون، هایر و اسمیت16، 2023) بر این باورند که اثرات آشفتگی روانشناختی و رویدادهای منفی زندگی در افراد مختلف متفاوت است. واکنش افراد در برابر رویدادهای استرسآمیز و میزان آشفتگی روانشناختی ناشی از این رویدادها تحت تأثیر عوامل گوناگون فردی و اجتماعی است (لاجوم17 و همکاران، 2023).
از دیگر سو، همواره باید به این موضوع توجه داشت که بروز مشکلات در افراد با نوع رفتار والدین، تربیت آنان، نوع مراقبت و میزان در دسترس بودن و... در ارتباط است و خانواده اولین سازمانی است که بسترساز رشد و رفاه جسمانی و روانی انسان و عامل رسیدن وی به تعادل در ابعاد مختلف است (فالب18 و همکاران، 2023). به باور وان هرینگن19 (2011) کارکرد خانواده20 یکی از شاخصهای مهم تضمینکننده سلامت روانی و عاطفی اعضای آن است که بهعنوان تلاش مشترکی برای برقراری و حفظ تعادل در خانواده توصیف شده است (به نقل از ثناگوییزاده، 1401). پورتس21 و همکاران (1992) کارکرد خانواده را توانایی خانواده در انطباق با شرایط ایجادشده در طول حیات، حل تعارضات، همبستگی میان اعضاء و موفقیت در الگوهای انضباطی و رعایت مرزهای بین افراد با هدف صیانت از نظام خانواده دانستهاند (به نقل از سف22 و همکاران، 2023). تغییرات کمی و کیفی در کارکرد خانواده باعث شکلگیری شخصیت متفاوت در خانواده میشود و در بیشتر موارد با وجود اینکه ممکن است پشتوانهای برای سلامت رفتاری افراد باشد، مشکلات رفتاری خاصی را ایجاد میکند که به عوامل متعددی بستگی دارد (راچی23 و همکاران، 2023).
تعارض خانواده و کارکرد پایین آن بهطور مستقیمی با خودکشیگرایی رابطه دارد و تعارض و مشکلات حلنشده خانوادگی از معمولترین اتفاقات پراسترسی گزارش شده است که قبل از اقدام به خودکشی و خودکشیهای موفق وجود داشته است. برخی یافتهها نیز حاکی از آن است که سطح پایین کارکرد خانواده بهعنوان منبع استرس مرتبط با اندیشهپردازی خودکشی شناخته شده است، بهطوریکه میتوان با استفاده از زیرمقیاسهای پرسشنامه سنجش کارکرد خانواده افرادی را که در معرض اقدام به خودکشی قرار دارند در دو گروه دارای مشکلات خلقی و عادی تمایز و تشخیص داد (عابدی پریجا، 1399). بنابراین با توجه به کمبود و خلأ پژوهشی و ضرورت شناخت مهمترین عوامل خطر زمینهساز خودکشی بهمنظور اقدامات پیشگیرانه و با نظر به اینکه نوجوانان به اقتضای ویژگیهای دوره نوجوانی و جوانی و رفتارهای هیجانخواهی در معرض خطر آسیبپذیری بالایی قرار دارند، پژوهش حاضر هدف اصلی خود را در راستای پاسخگویی به این سؤال قرار داده است که آیا اندیشهپردازی خودکشی بر اساس آشفتگی روانشناختی و کارکرد خانواده در زنان دارای تجربه شکست عاطفی قابل پیشبینی است؟
روش پژوهش
پژوهش حاضر از منظر هدف، کاربردی و از منظر شیوه پژوهش، توصیفی-مقطعی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی زنان دارای تجربه شکست عاطفی (شکست عشقی) ساکن شهر تهران در سال 1402 بود، که برای دریافت خدمات مشاوره و رواندرمانی به مراکز تخصصی ارائه خدمات بهداشت روان در سطح شهر مراجعه داشتند. با روش نمونهگیری غیرتصادفی و در دسترس و بر طبق فرمول پلنت (8M + 50≤N) از تاباجنیک و فیدل24 (2013) حجم نمونه 200 نفر انتخاب شد. با توجه به احتمال عدم تکمیل کامل پرسشنامهها و ریزش برخی از نمونهها و بهمنظور تعمیم دهی بهتر نتایج، درمجموع تعداد نمونه پژوهش حاضر 200 نفر بود.
در این پژوهش، مطابق با موازین اخلاقی، افراد نمونه بهطور داوطلبانه، پس از توضیح کوتاه و جامعی درباره ماهیت و اهداف پژوهش، نسبت به تکمیل پرسشنامهها اعلام آمادگی کردند. به افراد اطمینان داده شد که هیچگونه اطلاعات خصوصی و خانوادگی از آنها اخذ نخواهد شد و در هر مرحله از پاسخگویی به سؤالات چنانچه مایل به ادامه همکاری نبودند، میتوانند از روند پژوهش خارج شوند. برای گردآوری اطلاعات از ابزارهای زیر استفاده شد:
پرسشنامه گرایش به ایدهپردازی خودکشی25: پرسشنامه ایدهپردازی خودکشی توسط بک26 در سال 1979 برای سنجش میزان مستعد بودن فرد به خودکشی ساخته شد. این پرسشنامه، برآوردی عددی از شدت ایدهپردازی و افکار خودکشی فراهم میکند و مشتمل بر 19 سؤال است که روی یک مقیاس سهنقطهای (از صفر= کمترین شدت تا 2= بیشترین شدت) درجهبندی میشود. نمره کلی پرسشنامه بر اساس جمع نمرات محاسبه و از صفر تا 38 متغیر است. در این پرسشنامه 5 سؤال اول بهمنظور غربالگری طرح شده است و اگر فرد به 5 سؤال اول، نمره صفر دهد، فاقد افکار خودکشی میباشد. کسب نمره 1 تا 5 نشاندهنده داشتن افکار خودکشی، نمره 6 تا 19 نشاندهنده آمادگی جهت خودکشی و نمره 20 تا 38 نشانگر قصد اقدام به خودکشی است. اعتبار و روایی این پرسشنامه در پژوهشهای مختلف تأیید شده است. در پژوهش خارج کشور پایایی پرسشنامه 80/0 گزارش شد (گراند27 و همکاران، 2020). همچنین، در مطالعه داخل کشور پایایی پرسشنامه با روش ضریب آلفای کرونباخ 87/0 گزارش شد (والینژاد و همکاران، 1400).
پرسشنامه افسردگی، اضطراب و استرس28: بهمنظور سنجش افسردگی، اضطراب و استرس از مقیاس 42 سؤالی تدوینیافته توسط لویبوند و لویبوند29 در سال 1995 استفاده خواهد شد. این ابزار که 42 سؤال دارد دارای سه عامل افسردگی با 14 سؤال، اضطراب با 14 سؤال و استرس با 14 سؤال است. نمرهگذاری آن در طیف لیکرت چهاردرجهای (صفر تا 3) انجام میگیرد. سازندگان ابزار ضریب آلفای کرونباخ افسردگی را 78/0، اضطراب را 86/0 و استرس را 79/0 گزارش کردهاند. در ایران نیز روایی و پایایی این ابزار بالاتر از 82/0 گزارش کردهاند (بشیری و همکاران، 1396).
پرسشنامه سنجش کارکرد خانواده30: این ابزار دارای 60 سؤال است که برای سنجش کارکرد خانواده طبق الگوی مک مستر31 تدوین یافته است. این ابزار توسط اپشتاین، بالدوین و بیشاپ32 در سال 1983 طراحی شده است و توانایی خانواده را در سازش با حوزه وظایف خانوادگی با یک مقیاس خودگزارشدهی مورد سنجش و ارزیابی قرار میدهد. این الگو ویژگیهای ساختاری، شغلی و تعاملی خانواده را معین میسازد و دارای 6 زیرمقیاس حل مسئله، نقشها، ارتباط، پاسخدهی عاطفی، مشارکت عاطفی و کنترل رفتار است. نمرهگذاری این ابزار در طیف لیکرت چهاردرجهای (کاملاً موافقم با نمره 1 تا کاملاً مخالفم با نمره 4) انجام میشود و نمره بالاتر نشانه کارکرد ناسالمتر خانواده است. ضریب آلفای کرونباخ این ابزار توسط سازندگان آن برای کل پرسشنامه برابر با 92/0 و زیرمقیاسهای آن در دامنهای بین 76/0 الی 83/0 محاسبه شده است. پایایی این ابزار در ایران نیز برای نمره کل ابزار و زیرمقیاسهای آن بالاتر از 66/0 گزارش شده است (عابدی پریجا، 1399).
بهمنظورتحلیل دادهها از ضریب همبستگی و رگرسیون چندگانه خطی با رعایت پیشفرضهای آماری در نظریههای رگرسیون استفاده شد. تمامی تحلیلها نیز با کمک نرمافزار آماری SPSSنسخه 26 انجام و سطح معناداری 05/0 در نظر گرفته شد.
یافتهها
یافتههای حاصل از دادههای جمعیتشناختی بیانگر آن بود که 120 نفر (60%) 24 تا 30 سال، 48 نفر (24%) 31 تا 36 سال و 32 نفر (16%) 37 سال و بالاتر سن داشتند و میانگین و انحراف معیار سن آنها 62/4±86/30 سال بود. همچنین 170 نفر (85%) دارای مدرک دیپلم و پایینتر، 13 نفر (7%) دارای مدرک فوقدیپلم و 17 نفر (8%) دارای مدرک لیسانس و بالاتر بودند.
در جدول 1 آمارههای توصیفی متغیرهای پژوهش و مؤلفههای آنها به همراه ضرایب همبستگی پیرسون ارائه شده است. با توجه به نتایج این جدول مشاهده میشود که میانگین نمره کارکرد خانواده برابر با 94/70، 97/38، میانگین نمره آشفتگی روانشناختی برابر با 20/41 و نمره اندیشهپردازی خودکشی برابر با 15/11 بوده است.
همچنین، نتایج آزمون همبستگی نشان داد که بین نمره آشفتگی روانشناختی با گرایش به اندیشهپردازی خودکشی در افراد نمونه همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد (359/0=r و 05/0>P). این رابطه بین نمره کارکرد خانواده نامطلوب با گرایش به اندیشهپردازی خودکشی در افراد نمونه همبستگی مثبت و معنادار بود (549/0=r و 05/0>P).
جدول 1. میانگین و انحراف معیار و ضرایب همبستگی متغیرهای پژوهش
متغیر پژوهش | تعداد | میانگین±انحرافمعیار | ضرایب همبستگی | سطح معناداری |
افسردگی | 200 نفر | 96/14±40/4 | **303/0 | 014/0 |
اضطراب | 200 نفر | 84/13±56/4 | **281/0 | 019/0 |
استرس | 200 نفر | 40/12±68/3 | **251/0 | 010/0 |
آشفتگی روانشناختی | 200 نفر | 20/41±64/12 | **359/0 | 015/0 |
حل مسئله | 200 نفر | 55/12±11/3 | **599/0 | 017/0 |
نقشها | 200 نفر | 53/12±68/3 | **672/0 | 038/0 |
ارتباط | 200 نفر | 16/10±65/2 | **742/0 | 014/0 |
پاسخدهی عاطفی | 200 نفر | 65/11±43/2 | **607/0 | 022/0 |
مشارکت عاطفی | 200 نفر | 98/10±96/2 | **518/0 | 013/0 |
کنترل رفتار | 200 نفر | 07/13±55/3 | **619/0 | 032/0 |
کارکرد خانواده | 200 نفر | 94/70±38/18 | **549/0 | 029/0 |
اندیشهپردازی خودکشی | 200 نفر | 15/11±43/4 | - | **05/0>P |
[1] . Suicidal
[2] . An
[3] . Suicidal Thoughts
[4] . Sohn
[5] . Wen
[6] . Philips
[7] . Rudd & Bryan
[8] . Emotional Failure
[9] . Colmenero-Navarrete, García-Sancho & Salguero
[10] . Love Trauma Syndrome
[11] . Rosse
[12] . Psychological Distress
[13] . Vehlen
[14] . Hill
[15] . Sarason, Johnson & Siegely
[16] . Emerson, Hair & Smith
[17] . Lajom
[18] . Falb
[19] . Van Heeringen
[21] . Portes
[22] . Seff
[23] . Reiche
[24] . Tabachnick & Fidell
[25] . Beck Scale for Suicide Ideation (BSSI)
[26] . Beck
[27] . Grande
[28] . Depression Anxiety Stress Scale (DASS)
[29] . Lovibond & Lovibond
[30] . Family Assessment Device (FAD)
[31] . Mac Master
[32] . Epishtayn, Baldwin & Bishop
نتایج جدول 2 آزمون کلموگروف-اسمیرنوف تک نمونهای را نشان میدهد. همانگونه که مشاهده میشود توزیع نمرات متغیرهای پژوهش با 95 درصد اطمینان طبیعی است. از آنجایی سطوح معناداری آمارههای نرمال بودن بزرگتر از 05/0 هستند (05/0<P)، لذا توزیع نمرات دارای توزیع نرمال است. جهت بررسی مفروضه استقلال خطاها از آزمون ودوربین-واتسون استفاده شد، که نتایج نشان داد آمارههای دوربین واتسون بین 5/1 الی 5/2 است که این امر نشاندهنده آن است که همبستگی بین خطاها رد میشود یعنی خطاها دارای همبستگی نیستند. لذا میتوان از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیره استفاده کرده و نتایج حاصل از این آزمونهای آماری قابلاطمینان است.
همچنین، ضریب تحمل و تورم واريانس بهمنظور بررسی عدم همخطی چندگانه محاسبه شده است. وقتی تلورانس (ضریب تحمل) به صفر نزدیک میشود، همخطی چندگانه بزرگی وجود دارد و خطای استاندارد ضرایب رگرسیون بزرگ خواهد شد. مقادیر تلورانس (ضریب تحمل) در ستون مربوط در جدول بالا نشان میدهد هیچیک از ضریب تحملها نزدیک به صفر نیستند و درنتیجه مشکلی در تحلیل رگرسیون ایجاد نمیگردد. عامل تورم واریانس نیز معکوس ضریب تحمل بوده و هرچقدر افزایش یابد (بزرگتر از 10) باعث میشود ضرایب رگرسیون افزایش یافته و رگرسیون را برای پیشبینی نامناسب میسازد. مقادیر مربوط به عامل تورم واریانس نشان میدهد که هیچکدام از شاخصها بسیار بزرگتر از 10 نیستند و نزدیک به آن میباشند درنتیجه مشکلی در استفاده از رگرسیون خطی وجود ندارد. لذا ازآنجاییکه وجود همخطی چندگانه در متغیرهای پیشبین مشاهده نشد، میتوان از آزمونهای پارامتریک ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیره استفاده نمود و نتایج آن قابلاطمینان است.
جدول 2. بررسی مفروضات آماری
متغیر پژوهش | سنجش نرمال بودن | سنجش عدم همخطی چندگانه | دوربین-واتسون | ||||
آماره K-S | P | ضریب تحمل | تورم واریانس | ||||
افسردگی | 192/0 | 302/0 | 909/0 | 100/1 | 644/1 | ||
اضطراب | 215/0 | 213/0 | 507/0 | 972/1 | |||
استرس | 145/0 | 178/0 | 509/0 | 964/1 | |||
آشفتگی روانشناختی | 366/1 | 623/0 | 705/0 | 419/1 | |||
حل مسئله | 356/0 | 498/0 | 439/0 | 277/2 | 736/1 | ||
نقشها | 224/0 | 369/0 | 467/0 | 280/2 | |||
ارتباط | 279/0 | 414/0 | 338/0 | 960/2 | |||
پاسخدهی عاطفی | 148/0 | 215/0 | 430/0 | 325/2 | |||
مشارکت عاطفی | 320/0 | 287/0 | 233/0 | 295/4 | |||
کنترل رفتار | 210/0 | 503/0 | 305/0 | 281/3 | |||
کارکرد خانواده | 233/1 | 387/0 | 317/0 | 159/3 | |||
اندیشهپردازی خودکشی | 102/0 | 422/0 | - |
بر اساس ضریب تعیین تعدیلشده 13 درصد از واریانس اندیشهپردازی خودکشی در افراد نمونه بر اساس آشفتگی روانشناختی تبیین شد. درنهایت جدول 3 ضرایب استاندارد و غیراستاندارد رگرسیون به روش همزمان نشان داد عامل افسردگی در آشفتگی (05/0P< و 237/0=β) میتواند تغییرات مربوط به اندیشهپردازی خودکشی در افراد نمونه را پیشبینی کند.
بر اساس ضریب تعیین تعدیلشده 29 درصد از واریانس اندیشهپردازی خودکشی در افراد نمونه بر اساس کارکرد نامطلوب خانواده تبیین شد. درنهایت جدول 4 ضرایب استاندارد و غیراستاندارد رگرسیون به روش همزمان نشان داد ابعاد کارکرد خانواده شامل ارتباط (05/0P< و 150/0=β)، پاسخدهی عاطفی (05/0P< و 132/0=β)، مشارکت عاطفی (05/0P< و 299/0=β) و کنترل رفتار (05/0P< و 403/0=β) میتوانند تغییرات مربوط به اندیشهپردازی خودکشی در افراد نمونه را پیشبینی کند.
جدول 3. ضرایب رگرسیونی اندیشهپردازی خودکشی بر اساس آشفتگی روانشناختی
متغیر پیشبین | ضرایب غیراستاندارد | ضرایب استاندارد | t | سطح معناداری | |
β | خطای استاندارد | β | |||
ثابت (Constant) | 286/4 | 298/1 | - | 301/3 | 001/0 |
افسردگی | 239/0 | 070/0 | 237/0 | 400/3 | 001/0 |
اضطراب | 161/0 | 091/0 | 165/0 | 775/1 | 077/0 |
استرس | 085/0 | 112/0 | 071/0 | 763/0 | 446/0 |
294/10=F؛ 123/0= R2تعدیلشده؛ 136/0=R2؛ 396/0=R
جدول 4. ضرایب رگرسیونی اندیشهپردازی خودکشی بر اساس کارکرد خانواده
متغیر پیشبین | ضرایب غیراستاندارد | ضرایب استاندارد | T | سطح معناداری | |
B | خطای استاندارد | β | |||
ثابت (Constant) | 407/55 | 804/12 | - | 273/6 | 019/0 |
حل مسئله | 147/0 | 074/0 | 103/0 | 973/1 | 050/0 |
نقشها | 098/0 | 063/0 | 081/0 | 549/1 | 123/0 |
ارتباط | 250/0 | 100/0 | 150/0 | 512/2 | 013/0 |
پاسخدهی عاطفی | 241/0 | 096/0 | 132/0 | 495/2 | 012/0 |
مشارکت عاطفی | 448/0 | 108/0 | 299/0 | 155/4 | 008/0 |
کنترل رفتار | 502/0 | 078/0 | 403/0 | 407/6 | 009/0 |
137/106=F؛ 293/0= R2تعدیلشده؛ 295/0=R2؛ 544/0=R
بحث و نتیجهگیری
این پژوهش با هدف پیشبینی اندیشهپردازی خودکشی بر اساس آشفتگی روانشناختی و کارکرد خانواده در زنان دارای تجربه شکست عشقی انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد بین آشفتگی روانشناختی با اندیشهپردازی خودکشی همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین، آزمون رگرسیون نشان داد که اندیشهپردازی خودکشی در زنان دارای تجربه شکست عشقی با توجه به ابعاد آشفتگی روانشناختی قابل تبیین بوده است. بنابراین، فرضیه نخست مطالعه حاضر در راستا و همخوان با نتایج برخی از مطالعات محققان پیشین مانند حشمتی، بیرامی و نوروزی (1400)، نیکدل و همکاران (1400)، رضایی (1399)، لوای-بلز، بن-یودا و زیرچ1 (2023) و میکونوایس و تول2 (2023) تأیید میشود.
در تبیین این یافته میتوان گفت رویدادهای استرسزا و نشخوار فکری از پیشبینیهای قوی برای ابتلای به آسیب روانی و رفتاری هستند. در این میان، آشفتگی روانشناختی از قبیل تجربه علائم خلقی و اضطرابی نقشی کلیدی برای درک این مسئله را دارند که چگونه رویدادهای استرسزا مانند تجربه شکست عشقی میتواند منجر به چنین پیامدی شوند و به نظر میرسد رویدادهای منفی موجب اختلاف بین اهداف یا موقعیت مطلوب و یکی از موقعیتهای فعلی میشود که این امر سبب سوق دادن فرد به سوی نشخوار فکری برای کاهش این اختلاف میشود. از این نظر، استرسها و نشانگان اضطرابی مزمن یا غیرقابلکنترل میتوانند موجبات شکلگیری آشفتگی روانشناختی جدی را فراهم کنند، زیرا این استرسها میتوانند بین موقعیت فعلی و اهداف فرد اختلافی غیرقابلحل ایجاد کنند؛ یعنی مواجهه با رویدادهای استرسزا (در اینجا تجربه شکست عشقی و نشخوار فکری با این حادثه) مانعی بر سر راه استفاده از رویکرد حل مسئله یا سازگاری فعال است، زیرا این افراد با نشخوار فکری و تجربه مکرر نشانگان افسردگی و اضطراب سعی میکنند اختلاف ایجادشده را حل کنند ولی بهجای یافتن راهحل بر علل یا نتایج حاصله متمرکز میشوند و به همین دلیل، نشخوار فکری با مشکل روی داده و نشانگان اضطرابی و افسردگی در آنان بیشتر شده و همین امر ممکن است فرد را به سمت اندیشه خودکشی هدایت نماید. به نظر میرسد افراد دچار آشفتگی روانشناختی لزوماً رویدادهای استرسزای بیشتری را تجربه نمیکنند، بلکه حساسیت بیشتری نسبت به تجارب ناکام موقعیتی دارند و واکنش قویتری حتی به محرکهای تنشزای نسبتاً جزئی در مقایسه با افراد تاب آور از نظر روانی و افراد عادی نشان میدهند، بهطوریکه حساسیت نسبت به استرس3 بهعنوان یک عامل خطر برای رشد و حفظ اختلالات هیجانی در نظر گرفته میشود. درمجموع به نظر میرسد که ترکیب عواملی چون وقوع رویدادهای استرسزا و سبک پاسخ نشخواری میتواند افراد را در معرض خطر آشفتگی روانشناختی بالاتری قرار داده که این امر نیز میتواند فرد را به سمت افکار یا رفتار خودکشی سوق دهد.
در تبیینی دیگر برای یافته حاضر باید بیان نمود با توجه به اینکه آشفتگی روانشناختی با کاهش انعطافپذیری شناختی همراه است. بنا به نتایج مطالعات انعطافپذیری شناختی توانایی تطبیق راهبردهای پردازش شناختی برای مواجهه با شرایط جدید و غیرمنتظره در محیط است و با توجه به اینکه در مطالعات انجامشده مشخص گردیده است که انعطافپذیری شناختی برخلاف آشفتگی روانشناختی با مهارتهای حل مسئله، مقابله مثبت با استرس، جهتیابی مسئله و تصمیمگیری رابطه مثبت دارد، دور از انتظار نخواهد بود که ابتلای به آشفتگی روانشناختی به دلیل عدم برخورداری از مهارت انعطافپذیری و حل مسئله کارآمد زمینهساز تمایل به خودکشی در فرد با تجربه شکست عاطفی گردد. همچنین، میتوان بیان نمود کاهش انعطافپذیری شناختی (یا ابتلای به آشفتگی روانی) از یکسو منجر به کاهش توانایی تغییر، تعدیل و سازگاری در تفکر و از سوی دیگر، منجر به عدم استفاده از راهحلهای جایگزین و رفتارهای مناسب با توجه به خواستهها و ویژگیهای محیطی میگردد که این دو عامل در افزایش گرایش به افکار و ایدهپردازی خودکشی تأثیرگذار خواهند بود. به بیان دقیقتر، افرادی که درگیر آشفتگی روانشناختی هستند ممکن است درجات بالایی از گرایش به خودکشی را نشان دهند به این دلیل که دارای تفکر تکبعدی هستند و این شکل از تفکر منجر به انتخاب راهبردهای ناسازگار جهت مواجهه با مشکل شده و فرد را به سمت خودکشی سوق میدهد.
دیگر یافته پژوهش با آزمون همبستگی پیرسون نشان داد بین کارکرد ناسالم خانواده با اندیشهپردازی خودکشی همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین، آزمون رگرسیون نشان داد که اندیشهپردازی خودکشی در زنان دارای تجربه شکست عشقی با توجه به ابعاد کارکرد ناسالم خانواده قابل تبیین بوده است. بنابراین، فرضیه دوم مطالعه حاضر در راستا و همخوان با نتایج برخی از مطالعات محققان پیشین مانند نیکدل و همکاران (1400)، عابدی پریجا (1399) و مالارام، شایک و کاتولا4 (2023) تأیید میشود.
اندیشهپردازی خودکشی به افکار فرد درباره نابود کردن خود یا و تصور عمل خودکشی در ذهن گفته میشود. کارکرد خانوادهها در ایجاد این افکار نقش مهمی دارد. خانوادهها زمانی که از انسجام برخوردارند بهگونهای اثربخش عمل میکنند. بنابراین، قادرند تعادلی را بین جدایی با و هم بودن برقرار سازند و در عینحال، میباید انعطافپذیری خود را برای برونیسازی با تغییر حفظ کنند. بنابراین، به اعضای خود در انطباق با تغییر کمک میکنند. خانواده صورتهای پیچیدهای از پیامرسانیهای آشکار و پنهان را به وجود میآورد و روشهای مذاکره و مسئلهگشایی مفصلی در اختیار اعضای خود قرار میدهد تا آنها تکالیف مختلفی را با موفقیت به انجام برسانند و افرادی که در خانوادهای با کارکردهای ضعیف زندگی میکنند در مواجهه با مشکلات توانایی لازم را برای تغییر و یا انطباق ندارند و بیشتر به پایان دادن زندگی خود فکر میکنند. همچنین، باید افزود که داشتن کارکرد خانواده سالم همواره یک تکیهگاه برای اعضای آن محسوب میشود. خانواده دارای کارکرد سالم نسبت به اعضای خود حمایتگر بوده و برای آنان احساس امنیت فراهم میسازد و به دلیل ایفای نقش درست و یاددهی روشهای حل مسئله و تحمل پریشانی به اعضای خود امکان مواجهه منطقی با دشواریهای زندگی را میدهد و در چنین خانوادهای در صورت مشکل به دلیل ادراک حمایت اجتماعی بالا و امکان ابراز وجود صحیح فرد به شکلی انعطافپذیر با مشکل مواجه شده و بدون استرس میتواند به حل مشکل موجود بپردازد. به این ترتیب نیاز وی به انتخاب راهبردهای اجتنابی و هیجانمدار مانند گرایش به خودکشی به حداقل کاهش مییابد.
همچنین، در تبیین یافته فوق میتوان گفت ویژگیهای شخصیتی و فردی تحت تأثیر کارکرد خانواده قرار میگیرند. ادراک کارکرد پایین و ناسالم خانواده بهعنوان استرس محیطی عمل میکند و چگونگی ادراک و پردازش و واکنش به استرس بیرونی پیامد نهایی را تعیین میکند. استرس بیرونی موجب برانگیختگی تفکرات منفی میشود که این امر میتواند سوق یافتن فرد به سمت رفتارهای آسیبزای روانی و رفتاری ازجمله اندیشهپردازی خودکشی را در پی داشته باشد. بر اساس مدل ناامیدی بک از خودکشی، رفتارهای خودکشی زمانی اتفاق میافتند که فرد ناامید است و به شکلی ناقص استدلال میکند. زمانی که افراد تجارب خود را به شکل منفی پردازش میکنند و تصور میکنند که تلاشهایشان برای رسیدن به هدف با شکست مواجه خواهد شد و در عینحال از دریافت حمایت و درک شدن از جانب خانواده عاجز باشند، رفتارهای خودکشی را ممکن است از خود بروز دهند. درصورتیکه ناامیدی در رابطه میان کارکرد خانواده ادراکشده و افکار خودکشی نقش تعدیلکنندگی داشته باشد، میتوان به گسترش مدل بک از خودکشی نیز اشاره داشت. درواقع، سازوکارهای متعددی ممکن است کارکرد خانواده و احساس ناامیدی و یأس را با افکار خودکشی مرتبط سازد. باید افزود که تأثیر شکست عشقی و استرس ناشی از آن بر افکار خودکشی همراه با ناامیدی از بهبود وضعیت در خانواده با کارکرد ناسالم بر تشدید علائم روانی و وخامت حال فرد شکستخورده میافزاید و بدین ترتیب بر گرایش وی به افکار خودکشی منجر میگردد.
این مطالعه نیز محدودیتهایی داشت، ازجمله: نمونه پژوهش حاضر منحصر به منطقه جغرافیایی خاص با تعداد محدود و به صورت غیرتصادفی (دردسترس) بوده است. شرایط یادشده تعمیم نتایج را با احتیاط مواجه میکند. با توجه به اینکه زنان و مردان بهطورکلی از راهبردهای مقابلهای متفاوتی استفاده میکنند، که میتواند بر ادراک ناراحتی و گرایش به افکار خودکشی در آنها تأثیر بگذارد، عدم مقایسه بین دو جنس و انتخاب فقط زنان جهت مطالعه، در این پژوهش ازجمله محدودیتهایی است که در مطالعات بعدی میتواند مدنظر قرار گیرد. در این مطالعه برای گردآوری اطلاعات افراد تنها از ابزارهای کمی و خودگزارشدهی یعنی پرسشنامه استفاده شد که این امر ممکن است با کاهش دقت در پاسخ افراد به دلایل متعدد شخصیتی و... همراه گردد. نوع مطالعه نیز امکان نتیجهگیری از رابطه بین متغیرها به شکل علت و معلولی را محدود میسازد. پیشنهاد میشود در مطالعات آتی زنان و مردان دارای تجربه شکست عاطفی به صورت همزمان مورد آزمون قرار گیرند، تا نقش جنسیت در این مورد مشخص گردد. همچنین، پیشنهاد میشود متغیرهای شناختی و شخصیتی دیگری در پیشبینی اندیشهپردازی خودکشی از قبیل ناگویی هیجانی، ذهنیت طرحوارهای و... مورد بررسی قرار گیرند و نقش و رابطه بین متغیرهای مذکور در مطالعات دیگر با استفاده از مصاحبه نیمهساختیافته دوباره مورد سنجش قرار گیرد.
[1] . Levi-Belz, Ben-Yehuda & Zerach
[2] . Mikonowicz & Tull
[3] . Stress Sensitivity
[4] . Mallaram, Shaik & Kattula
منابع
بشیری، حسن؛ دهقان، فاطمه؛ سعیدی، سانا؛ محرابی پری، سحر؛ شفیعی کهنه شهری، شیدا؛ عباس زاده، مریم. (1396). رابطه سبک تفکر تحریفشده با نگرش ناکارآمد، اضطراب و افسردگی در مبتلایان به سرطان. مجله سلامت و مراقبت، 19(14)، 250-241.
ثناگویی زاده، محمد. (1401). الگویابی ساختاری کارکرد خانواده ایرانی-اسلامی. مجله روانشناسی دین، 15(2)، 132- 113.
حشمتی، رسول؛ بیرامی، منصور؛ نوروزی، حسین. (1400). نقش تجربه زیسته روانزخم در کودکی و خودتخریبی بر پندارخودکشی: اثر واسطه فرونشانی هیجانی. پژوهش های نوین روانشناختی، 10(1)، 35-21.
رضایی، مریم. (1399). بررسی نقش عوامل جامعهشناختی و روانشناختی بر وقوع خودکشی. فصلنامه دانش انتظامی فارس، 7(26)، 18-1.
رمضانی فر، حدیثه؛ آدیش، محمدعلی. (1397). مطالعه تجربه زیسته افراد در مورد ازدواج سفید در ایران: مطالعه کیفی جوانان شهرستان گیلان. مجله توسعه اجتماعی-فرهنگی، 7(1)، 217-195.
شیخ الاسلامی، همایون؛ کنی، کاملیا؛ ضیایی، امیر. (1387). بررسی عوامل مستعدکننده اقدام به خودکشی در مراجعین به بخش اورژانس. مجله دانشگاه علوم پزشکی گیلان، 17(65)، 87-77.
عابدی پریجا، حسین. (1399). نقش ابعاد کارکرد خانوادگی در پیشبینی تفکرات خودکشیگرایانه دانشآموزان. مجله پویش در آموزش علوم تربیتی و مشاوره، 6(13)، 53-37.
عباسی آبرزگه، مژگان؛ ضرغام حاجبی، مجید؛ آقایوسفی، علیرضا. (1401). نقش کنترل تکانه، نشخوار فکری و شرم درونیشده در پیشبینی گرایش به افکار خودکشی در نوجوانان شهر تهران. مجله رویش روان شناسی، 11(6)، 154-146.
مسیبی دورچه، عصمت؛ عیسی زادگان، علی؛ سلیمانی، اسماعیل. (1401). نقش طرحواره های هیجانی در پیشبینی نشانگان ضربه عشق در افراد دارای شکست عاطفی. مجله مطالعات روانشناختی الزهرا، 18(3)، 20-7.
نریمانی، محمد و نعمتی، سیدمحسن. (1399). رابطه بین آشفتگی روانشناختی و عزت نفس با شاخصهای تنسنجی در کودکان چاق. مجله دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد، 28(9)، 43-30.
نیکدل، مهدی؛ بختیارپور، سعید؛ نادری، فرح؛ احتشامزاده، پروین. (1400). بررسی نقش واسطهای معنای زندگی در رابطه افسردگی و جو عاطفی خانواده با افکار خودکشی در زنان وابسته به موادمخدر. مجله پژوهشهای کاربردی روانشناختی، 12(4)، 138-117.
والی نژاد، آرزو؛ طاوسی، محترم؛ رضابخش، حسین؛ کراسکیان، آدیس؛ هواسی، ناهید. (1400). نقش واسطه نیازهای بین فردی، تعارض والد-نوجوان در رابطه بین سبکهای والدگری، نیازهای بنیادین با جرح خویشتن غیرخودکشیگرا، ایدهپردازی خودکشی. مجله روانشناسی کاربردی، 15(3)، 564-537.
Beck, A. T., Kovacs, M., & Weissman, A. (1979). Assessment of suicidal intention: The Scale for Suicide Ideation. Journal of Consulting and Clinical Psychology, 47(2), 343-352.
Colmenero-Navarrete, L., García-Sancho, E., & Salguero, J. M. (2022). Relationship between emotion regulation and suicide ideation and attempt in adults and adolescents: a systematic review. Archives of suicide research, 26(4), 1702-1735.
Emerson, D. J., Hair Jr, J. F., & Smith, K. J. (2023). Psychological distress, burnout, and business student turnover: The role of resilience as a coping mechanism. Research in higher education, 64(2), 228-259.
Epstein, N. B., Baldwin, L. M., & Bishop, D. S. (1983). The McMaster Family Assessment Device. Journal of Marital and Family Therapy, 9(2), 171-180.
Falb, K., Blackwell, A., Hategekimana, J. D. D., Roth, D., & O’Connor, M. (2023). Preventing co-occurring intimate partner violence and child abuse in eastern Democratic Republic of Congo: the role of family functioning and programmatic reflections. Journal of interpersonal violence, 38(1-2), 183-211.
Grande, E., Vichi, M., Alicandro, G., Simeoni, S., Murianni, L., Marchetti, S., Zengarini, N., Frova, L., & Pompili, M. (2021). Suicide among adolescents in Italy: a nationwide cohort study of the role of family characteristics. European child & adolescent psychiatry, 30(7), 1037-1045.
Lajom, J. A. L., Teo, S., de Carvalho Filho, M. K., & Stanway, A. (2023). Passionate and psychologically-undetached: A moderated-mediated investigation of psychological distress among engaged employees. Stress and health: journal of the International Society for the Investigation of Stress, 39(5), 1026–1036.
Levi-Belz, Y., Ben-Yehuda, A., & Zerach, G. (2023). Suicide risk among combatants: The longitudinal contributions of pre-enlistment characteristics, pre-deployment personality factors and moral injury. Journal of affective disorders, 324, 624-631.
Lovibond, F., & Lovibond, S. H. (1995). The structure of negative emotional states. Behavior Research Therapy, 33(3), 335-43.
Mallaram, G. K., Shaik, S., & Kattula, D. (2023). Anxiety, depression and stress among female medical students during the second wave of the COVID-19 pandemic and their association with family functioning, coping and personality. Current Medical Issues, 21(1), 31-36.
Mikonowicz, D. N., & Tull, M. T. (2023). Examining the role of emotion dysregulation in the association between obsessive compulsive symptom severity and suicide risk. Journal of Obsessive-Compulsive and Related Disorders, 100784.
Reiche, B. S., Dimitrova, M., Westman, M., Chen, S., Wurtz, O., Lazarova, M., & Shaffer, M. A. (2023). Expatriate work role engagement and the work–family interface: A conditional crossover and spillover perspective. Human Relations, 76(3), 452-482.
Rudd, M. D., & Bryan, C. J. (2022). Finding Effective and Efficient Ways to Integrate Research Advances Into the Clinical Suicide Risk Assessment Interview. Frontiers in psychiatry, 13, 846244.
Seff, I., Steven, S., Gillespie, A., Brumbaum, H., Kluender, H., Puls, C., Koris, A., Akika, V., Deitch, J., & Stark, L. (2023). A family-focused, sibling-synchronous intervention in borno state, nigeria: Exploring the impact on family functioning and household gender roles. Journal of Family Violence, 38(3), 419-431.
Sohn, M. N., Dimitropoulos, G., Ramirez, A., McPherson, C., Anderson, A., Munir, A., Patten, S. B., McGirr, A., & Devoe, D. J. (2023). Non-suicidal self-injury, suicidal thoughts and behaviors in individuals with an eating disorder relative to healthy and psychiatric controls: A systematic review and meta-analysis. The International journal of eating disorders, 56(3), 501–515.
Vehlen, A., Kellner, A., Normann, C., Heinrichs, M., & Domes, G. (2023). Reduced eye gaze during facial emotion recognition in chronic depression: Effects of intranasal oxytocin. Journal of psychiatric research, 159, 50-56.
Wen, B. F., Hu, H. X., Zhang, Y. J., Wang, L. L., Yang, H. X., Wang, Y., Wang, Y., Lui, S. S. Y., Sun, H., & Chan, R. C. K. (2023). Characterizing emotion profiles in non-clinical population: A cluster analytical study. PsyCh journal, 12(2), 202–210.