بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر نشخوار فکری، انعطاف پذیری شناختی و تنظیم هیجان در بیماران مبتلا به افسردگی اساسی
محورهای موضوعی : روانشناسیفاطمه خدمتی 1 , سعید نجارپور استادی 2 *
1 - دانش آموخته رشته روانشناسی بالینی، دانشگاه آزاد اسلامی، تبریز، ایران.
2 - استادیار گروه روانشناسی، واحد شبستر، دانشگاه آزاد اسلامی، شبستر، ایران.
کلید واژه: درمان شناختی رفتاری, نشخوارفکری, انعطافپذیری شناختی, تنظیم هیجان.,
چکیده مقاله :
افسردگی اساسی اختلال روانی ناتوان کننده ای است که به عنوان یکی از اختلالات شایع روانپزشکی مطرح شده است. روش های درمانی متعددی برای کمک به افراد دارای این اختلال طراحی شده است که یکی از آنها درمان شناختی رفتاری می باشد. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر نشخوارفکری، انعطافپذیری شناختی و تنظیم هیجان در بیماران مبتلا به افسردگی اساسی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی و طرح پژوهش پیشآزمون – پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر بیماران مبتلا به افسردگی اساسی مراجعه کننده به مرکز مشاوره همراز در شهرستان مشکینشهر در سال 1401 بود. نمونه مورد مطالعه 30 بیمار مبتلا به افسردگی اساسی است که به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و سپس به روش تصادفی در گروههای آزمایشی و گواه گمارده شدند. ابزارهای گردآوری دادهها پرسشنامه نشخوارفکری (هوکسما و مارو، 1991)، پرسشنامه انعطافپذیری شناختی (دنیس و واندروال، 2010) و پرسشنامه تنظیم هیجان (گراس و جان، 2003) بود. برای گروه آزمایش، درمان شناختی رفتاری بر اساس پروتکل درمانی بک (1399) در 8 جلسة 45 دقیقهای، هفتهای دو بار برگزار شد. بیماران گروه کنترل تا پایان مرحله پسآزمون هیچ مداخله روانشناختی دریافت نکردند. نتایج پژوهش نشان داد که تفاوت معنیداری بین میزان نشخوارفکری، انعطافپذیری شناختی و تنظیم هیجان دو گروه پس از اعمال مداخلة درمان شناختی رفتاری به وجود آمد (01/0>P). در نتیجه، درمان شناختی رفتاری میتواند به عنوان یک مداخله مؤثر در کاهش نشخوارفکری، افزایش انعطاف پذیری شناختی و تنظیم هیجان در بیماران مبتلا به افسردگی اساسی مورد استفاده قرار گیرد.
The aim of this study was to evaluate the effectiveness of cognitive behavioral therapy on rumination, cognitive flexibility and emotion regulation in patients with major depression. It was a semi-experimental research with pretest- posttest and a control group. The statistical population of the study was patients with major depression referred to hamraz counseling in Meshkinshahr in the year 1400. The study sample consisted of 30 patients with major depression were selected by available sampling method and then were assigned to experimental and control groups by random sampling. Data collection tools were rumination questionnaire (Hoeksma & Maro, 1991), cognitive flexibility questionnaire (Dennis & Vanderwaal, 2010) and emotion regulation questionnaire (Gross & John, 2003). For the experimental group, cognitive behavioral therapy based on Beck treatment protocol was performed in 8 sessions of 40 minutes, twice a week. Patients in the control group did not receive any psychological intervention until the end of the post- test phase. The results showed that there is a significant difference between rumination, cognitive flexibility and emotion regulation between the two groups after cognitive behavioral therapy intervention. As a result, cognitive behavioral therapy can be used as effective intervention to reduce rumination and increase cognitive flexibility and emotion regulation in patients with major depression.
doi:org 10.71610/psych.2024.1126008
Journal of Psycho Res and Edu Studies Volume 1, Issue 4- winter 2024 - Pages 73-92
|
Evaluation of the Effectiveness of Cognitive Behavioral Therapy on Rumination, Cognitive Flexibility and Emotion Regulation in Patients with Major Depression
Fateme Khedmati 1, Saeed Najarpour Ostadi ¯2
1- Msc. Clinical Psychology, Tabriz Branch, Islamic Azad University, Tabriz, Iran.
2-Assistant Professor, Department of Psychology, Shabestar Branch, Islamic Azad University, Shabestar, Iran.
OPEN ACCESS Research Article
*Correspondence, Saeed Najarpour Ostadi *
Received: Feb 24, 2024 Accepted: March 16, 2024 Published: Winter 2024
Citation: Khedmati, F, Najarpour Ostadi, S. (2024). Evaluation of the Effectiveness of Cognitive Behavioral Therapy on Rumination, Cognitive Flexibility and Emotion Regulation in Patients with Major Depression. Journal of Psycho Research and Educational Studies, 1(4): 73-92.
doi:org 10.71610/psych.2024.1126008 | Abstract The aim of this study was to evaluate the effectiveness of cognitive behavioral therapy on rumination, cognitive flexibility and emotion regulation in patients with major depression. It was a semi-experimental research with pretest- posttest and a control group. The statistical population of the study was patients with major depression referred to hamraz counseling in Meshkinshahr in the year 1400. The study sample consisted of 30 patients with major depression were selected by available sampling method and then were assigned to experimental and control groups by random sampling. Data collection tools were rumination questionnaire (Hoeksma & Maro, 1991), cognitive flexibility questionnaire (Dennis & Vanderwaal, 2010) and emotion regulation questionnaire (Gross & John, 2003). For the experimental group, cognitive behavioral therapy based on Beck treatment protocol was performed in 8 sessions of 40 minutes, twice a week. Patients in the control group did not receive any psychological intervention until the end of the post- test phase. The results showed that there is a significant difference between rumination, cognitive flexibility and emotion regulation between the two groups after cognitive behavioral therapy intervention. As a result, cognitive behavioral therapy can be used as effective intervention to reduce rumination and increase cognitive flexibility and emotion regulation in patients with major depression. Key words: Cognitive Behavioral Therapy, Cognitive Flexibility, Emotion Regulation, Rumination.
|
فصلنامه روان پژوهی و مطالعات علوم رفتاری سال اول، شماره چهارم، زمستان 1402- صفحات 73-92 |
doi:org 10.71610/psych.2024.1126008 |
بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر نشخوار فکری، انعطاف پذیری شناختی و تنظیم هیجان
در بیماران مبتلا به افسردگی اساسی
فاطمه خدمتی 1 ، سعید نجارپور استادی*2
1- دانش آموخته رشته روانشناسی بالینی، دانشگاه آزاد اسلامی، تبریز، ایران.
2-استادیار گروه روانشناسی، واحد شبستر، دانشگاه آزاد اسلامی، شبستر، ایران.
دسترسي آزاد مقاله علمي پژوهشي نويسنده مسئول*: سعید نجارپور استادی تاريخ دريافت: 05/12/1402 تاريخ پذيرش: 26/12/1402 تاريخ انتشار: زمستان 1402 استناد: خدمتی، فاطمه، نجارپور استادی، سعید. (1402). بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر نشخوار فکری، انعطاف پذیری شناختی و تنظیم هیجان در بیماران مبتلا به افسردگی اساسی. فصلنامه روان پژوهی و مطالعات علوم رفتاری، 1(4): 92-73.
doi:org 10.71610/psych.2024.1126008
|
چکیده افسردگی اساسی اختلال روانی ناتوان کننده ای است که به عنوان یکی از اختلالات شایع روانپزشکی مطرح شده است. روش های درمانی متعددی برای کمک به افراد دارای این اختلال طراحی شده است که یکی از آنها درمان شناختی رفتاری می باشد. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر نشخوارفکری، انعطافپذیری شناختی و تنظیم هیجان در بیماران مبتلا به افسردگی اساسی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی و طرح پژوهش پیشآزمون – پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر بیماران مبتلا به افسردگی اساسی مراجعه کننده به مرکز مشاوره همراز در شهرستان مشکینشهر در سال 1401 بود. نمونه مورد مطالعه 30 بیمار مبتلا به افسردگی اساسی است که به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و سپس به روش تصادفی در گروههای آزمایشی و گواه گمارده شدند. ابزارهای گردآوری دادهها پرسشنامه نشخوارفکری (هوکسما و مارو، 1991)، پرسشنامه انعطافپذیری شناختی (دنیس و واندروال، 2010) و پرسشنامه تنظیم هیجان (گراس و جان، 2003) بود. برای گروه آزمایش، درمان شناختی رفتاری بر اساس پروتکل درمانی بک (1399) در 8 جلسة 45 دقیقهای، هفتهای دو بار برگزار شد. بیماران گروه کنترل تا پایان مرحله پسآزمون هیچ مداخله روانشناختی دریافت نکردند. نتایج پژوهش نشان داد که تفاوت معنیداری بین میزان نشخوارفکری، انعطافپذیری شناختی و تنظیم هیجان دو گروه پس از اعمال مداخلة درمان شناختی رفتاری به وجود آمد (01/0>P). در نتیجه، درمان شناختی رفتاری میتواند به عنوان یک مداخله مؤثر در کاهش نشخوارفکری، افزایش انعطاف پذیری شناختی و تنظیم هیجان در بیماران مبتلا به افسردگی اساسی مورد استفاده قرار گیرد. واژگان کلیدی: درمان شناختی رفتاری، نشخوارفکری، انعطافپذیری شناختی، تنظیم هیجان.
|
بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر نشخوار فکری، انعطاف پذیری شناختی و ------------------------------- نجارپور استادی 75
مقدمه
بر طبق راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (ویرایش پنجم)، اختلال افسردگی اساسی1 با تغییرات آشکاری در عاطفه، شناخت و کارکردهای عصبی زیستی که در طی یک دوره دو هفتهای بروز میکند مشخص میشود (انجمن روانپزشکی آمریکا،1397). اختلال افسردگی اساسی بدون سابقهای از دورههای مانیا، مختلط یا هیپومانی رخ میدهد. دوره افسردگی اساسی باید لااقل دو هفته طول بکشد. بیماری که دچار دورهی افسردگی اساسی تشخیص داده میشود، باید لااقل چهار علامت از فهرستی شامل تغییرات اشتها و وزن، تغییرات خواب و فعالیت، فقدان انرژی، احساس گناه، مشکل در تفکر و تصمیمگیری و افکار عود کننده مرگ یا خودکشی را هم داشته باشد (کاپلان و سادوک2،1402). نشانههای هیجانی دوره افسردگی اساسی، خلق ملول را در بر دارند که شدت آن از ناامیدیهای معمولی و هیجانهای غمانگیز گاه و بیگاه زندگی روزمره، بیشتر است این ملالت میتواند به صورت دلتنگی شدید یا بیعلاقگی زیاد به جنبههای قبلا لذت بخش زندگی، پدیدار شود (هالجین و ویتبورن3، 1399). افسردگی اساسی در صورت عدم درمان به افسردگی مزمن تبدیل خواهد شد که دراین صورت هزینه و زمان زیادی برای درمان آن باید صرف گردد (هولزل، هارتر، ریس و کریستون4، 2011). بنابراین پرداختن به درمان افسردگی امری ضروری به نظر می رسد.
نشخوارفکری5 یکی از مولفههای مهم شناختی در افراد مبتلا به افسردگی است و به عنوان فرایندی از تفکر مداوم درباره احساسات و مشکلات فرد نسبت به معنای محتوای خاصی از افکار تعریف میشود و عاملی بالقوه آسیبپذیر برای شروع یا نگهداری افسردگی و پیشبینی کنندهی اختلال و نشانههای افسردگی و مختل کردن خواب، کیفیت روابط اجتماعی و افزایش نگرانی است (توسیگنانت، تیلور، سوواک و فایرمن6 ، 2018). نشخوارفکری به عنوان اشتغال دائمی به یک اندیشه یا موضوع و طبقهای از افکار آگاهانه و منفعلانه و تکراری است که بر علل و نتایج علایم تعریف میشود و مانع از حل مساله سازگارانه و افزایش افکار منفی میانجامد (آمبرلی، دافنه، آماندا، نیکول و نورمن7، 2015). نشخوارفکری به طور گستردهای در مطالعات مربوط به افسردگی مورد بررسی قرار گرفته و ارتباط آن با علایم افسردگی به عنوان یکی از عوامل عمده آسیبپذیری بیان گردیده است (دابسون و دوزویس8، 2008). در بین درمانهای روانشناختی، درمان شناختیرفتاری توانسته است بهبودی قابل توجهی را در کاهش نشخوار فکری بیماران مبتلا به افسردگی اساسی به همراه داشته باشد (واتکینز، مولان، وینگرو، ریمز و اشتاینر9، 2011). میرزائیان و همکاران (1402) در پژوهش خود اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر نشخوارفکری نوجوانان خود آسیب رسان بدون قصد خودکشی را نشان دادند. سادات موسوی و همکاران (1401) در پژوهش خود اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر نشخوار فکری آزمودنی های خود را نشان دادند. قهاری و همکاران (1401) نیز اثربخشی آموزش شناختیرفتاری بر نشخوار فکری در معلمان زن را نشان دادند. نتایج پژوهش فیلی و همکاران (1391) نیز بیانگر این بود که درمان شناختی رفتاری بر نشخوار فکری زنان نابارور افسرده اثربخش است. لنگنکر و همکاران10 (2023) و هونگارد11 و همکاران (2015) اثربخشی درمان شناختی رفتاری را بر کاهش نشخوار فکری در بیماران افسرده نشان دادند.
فصلنامه روان پژوهی و مطالعات علوم رفتاری زمستان 1402 1(4):73 -92 -------------------------------------- نجارپور استادی 76
افسردگی اختلالی است که ویژگی آن فقدان انعطافپذیری در زمینههای مختلف است (کاشدان و روتنبرگ12، 2010). برخی از پژوهشها بیانگر رابطه انعطافپذیریشناختی و نشانگان افسردگی هستند. نتایج پژوهش بروکس، ایورسون، شرمن و روبرگ13 (2010) و میران، دیاموند، تودر و نمتس14 (2011) همبستگی بین انعطافپذیریشناختی با افسردگی را نشان داده است. انعطاف پذیری شناختی به عنوان یکی از جنبه های مهم عملکرد اجرایی، توانایی انطباق کارآمد با تغییرات است (روسا آلکازار و همکاران، 2021). افرادی که از انعطاف پذیری شناختی بالایی برخوردارند می توانند با شرایط دشوار کنار بیایند و نظـرات و ایـده هـای بـدیل مطـرح نمایند (توران و همکاران، 2022). در مقابل افرادی که از انعطاف پذیری کمتری برخوردارند، به سختی می توانند یادگیری های اولیه خود را فراموش کنند، آنها بر یادگیری های قبلی خود که پیامدهای منفی برایشان دارد پافشاری می کنند و این پافشاری به سازگاری آنها با شرایط جدید آسیب می رساند (شمس، 2022). افرادی که از نظر شناختی منعطف هستند، خود را با دقت و آگاه ارزیابی می کنند و توانایی خود مشاهده گری بهتری نسبت به افراد با انعطاف پذیری شناختی پایین دارند (کیم و همکاران، 2019). این رفتار پیچیده به تعامل موثر فرآیندهای مختلف مغز وابسته است که شناسایی تغییرات موقعیت، هدایت توجه به عناصر تغییر یافته، تعیین عدم تناسب راهبردهای قبلی، کنترل پاسخ های قبلی و ایجاد راهبردهای جدید را شامل می شود (کائودک و همکاران، 2020). افراد با انعطاف پذيری روانشناختي بالا مي توانند در ارزيابي از موقعیت های جديد و مشكلات موجود از گزينه ها و ايده های جايگزين استفاده کنند و مي توانند سازگاری بیشتری پیدا کنند (دن آدن و همكاران،2020). انعطافپذیری شناختی15 یکی از اساسیترین ابعاد عملکردهای شناختی و از مهمترین عناصرکارکردهای اجرایی است که به توانایی فرد در تغییر افکار، اعمال و راهکارها در واکنش به تغییر شرایط اطلاق میشود (وایتینگ، دین، مک لود، کیاروچی و سیمپسون16، 2014). شناخت انعطافپذیر مستلزم فعالسازی و اصلاح فرایندهای شناختی در پاسخ به درخواست تغییر در انجام فعالیت یا حتی تغییر در دستورالعمل انجام یک فعالیت است (لوگو و گولد17، 2014). توانایی تغییر آمایههای شناختی به منظور سازگاری با محرکهای محیطی، عنصر اصلی در تعاریف عملیاتی انعطافپذیری شناختی است (دنیس و واندروال18، 2010). این تواناییها شامل تغییر دیدگاه یا سازگاری انطباقی فرد با قوانین، تقاضاها یا شرایط محیط میباشد (داربی، کاسترو، واسرمن و اسلوتسکی19، 2018). به طور کلی میتوان گفت، انعطافپذیری شناختی یک عملکرد منحصر به فرد، صفت بارز یا توانایی شناخت کلی است که به فرد اجازه میدهد به طور انعطافپذیر شناختش را تغییر دهد و هنگام تغییرات محیطی الگوها پاسخ عادی بدهد (جانکو، وتریچ و راپی20، 2014). کسانی که از انعطافپذیری شناختی برخوردار نیستند تمایل دارند که وقتی احساس غم میکنند نشخوار کنند. بنابراین آنها به سختی میتوانند ازاحساسات خود رها شوند و به جای آن از استراتژیهای مقابلهای استفاده کنند (المرزوقی، چیلکوت و مک کراکن21، 2017). انعطاف پذیری روانشناختی منجر به انطباق فرد با تغییرات موقعیتی، شکل دهی مجدد منابع ذهنی، تغییر چشم انداز و برقراری تعادل در رقابت بین خواسته ها، نیازها وشرایط زندگی می شود (آبراموویتز و ریومن،2020). پژوهش باروتی و همکاران (1402)، باقری شیخانگفشه و همکاران (1402)، فاضلی و همکاران (1393) و لاکنر و همکاران22 (2022) اثربخشی درمان شناختی
بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر نشخوار فکری، انعطاف پذیری شناختی و ------------------------------- نجارپور استادی 77
رفتاری را بر افزایش انعطاف پذیری شناختی نشان داد. ناگاتا23 و همکاران (2018) نیز در پژوهش خود اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر افزایش انعطاف پذیری شناختی در بیماران مبتلا به اختلال پنیک را نشان دادند.
یکی از مشکلات افراد افسرده، مشکل در تنظیمهیجان24 است؛ به گونهای که این افراد به هنگام مواجهه با مشکلات و تجربهی هیجانهای منفی به مقصر دانستن خود، نشخوارفکری و مصیبت بار تلقی کردن مشکلات میپردازند و در دراز مدت دچار افسردگی میشوند (زنجانی، مقبلی هنزائی و محسن آبادی،1397). تنظیم هیجان به ظرفیت نظارت، ارزیابی، فهم و اصلاح واکنشهای هیجانی به شیوهای که برای عملکرد بهنجار سودمند است، اشاره دارد و ماهیتا فرایندی را در بر میگیرد که از طریق آن افراد هیجانهایشان را خواه به صورت هشیار یا ناهشیار به وسیله اصلاح تجارب یا تغییر موقعیت فراخوانندهی هیجان تنظیم میکنند (پولک، مک کیب، سوتهارد و زیگلر-هیل25، 2016). هیجانات نقش مهمی در بسیاری از جنبههای زندگی روزمره ایفا کرده و در انطباق با وقایع استرسزا و تحولات زندگی بسیار تاثیرگذار میباشند. در واقع هیجانات واکنشهای بیولوژیکی هستند، که در چالشها و موقعیتهای مهم زندگی جهت هماهنگی برای رویارویی و پاسخدهی ظاهر میشوند. اگر چه هیجانات پایه و اساس بیولوژیکی دارند اما افراد قادر به تاثیر گذاردن بر هیجانات و راههای ابراز آن میباشند که این عمل تنظیم هیجان نامیده میشود (تامیر26، 2016). تنظیم هیجان توسط گراس27 (1998) بدین گونه تعریف شده است: « فرایندی که بدان وسیله افراد میفهمند که چه هیجانی دارند و کی چنین هیجانی را دارند و چگونه این هیجانات را تجربه و ابراز میکنند». دشواری در تنظیم هیجان شامل طیف وسیعی از نقایص از جمله، عدم درک و آگاهی از احساسات، مشکلات در پذیرش تجربیات هیجانی منفی، ناتوانی در کنترل تکانهها، مشکلات در دستیابی به اهداف مورد نظر و عدم توانایی استفاده از راهبردهای تنظیم هیجان مناسب در هنگام مواجهه با هیجانات منفی میشود (یاپ، موگان، موریارتی، داولینگ، بلر-وست28 و همکاران ، 2018). تنظیم هیجانات یکی از عوامل اساسی بهزیستی و کنشوری موفق بوده که نقش مهمی در سازگاری با وقایع استرسزای زندگی دارد و مهارتی مهم در مواجهه با مشکلات فردی و اجتماعی به شمار میآید (کافتسیوس، آتاناسیادو و دایمو29، 2013). توانایی تنظیم هیجان پیشبینی کننده موفقیت افراد در زندگی و نحوه برقراری ارتباط مناسب با دیگران است (گاتمن30، 2011). نتایج پژوهش اصغری شریبانی و همکاران (1402) نشان داد درمان شناختی رفتاری به طور معناداری باعث بهبود تنظیم هیجان دانش آموزان دارای اختلال بی نظمی خلق اخلالگر می شود. در یک پژوهش توسط روحی و همکاران (1401) نتایج اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر تنظیم هیجان بیماران همودیالیزی را نشان داد. نتایج پژوهش طوافی و همکاران (1399) نشان داد که درمان شناختی رفتاری بر تنظیم هیجان افراد دارای اضافه وزن موثر است. همچنین پژوهش پروسنر و همکاران31 (2024) و کاتورانی و همکاران (2018) اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر تنظیم هیجان بیماران مبتلا به افسردگی اساسی را نشان داد.
درمان شناختی رفتاری32 یک درمان روانشناختی است که به کنش متقابل میان اینکه ما چگونه فکر، احساس و رفتار میکنیم، میپردازد و بر مشکلات حال حاضر تمرکز دارد و از یک سبک سازمان یافته در مداخلات درمانی پیروی میکند (هاوتون و همکاران33، 2014). درمان شناختی رفتاری با بازسازی شناختی ذهنیت فرد را نسبت به دنیا تغییر می دهد و همین تغییر نگرش منجر به کاهش هیجانات منفی می شود، در اصل از عامل تشدید کننده (خطاهای شناختی) هیجانات منفی می کاهد (دابسون و دابسون34، 2018) .
فصلنامه روان پژوهی و مطالعات علوم رفتاری زمستان 1402 1(4):73 -92 -------------------------------------- نجارپور استادی 78
رویکرد شناختیرفتاری شامل راهبردهایی خاص برای جبران مشکلات مهم رفتاری است. حل مسئله، آموزش خود بازآموزی اسنادی، آموزش تنشزدایی نمونههایی از درمان مبتنی بر رویکرد شناختیرفتاری هستند که به طور موثر جهت بهبود رفتار استفاده میشوند (خدامی، ملکپور، قمرانی و آتشپور، 1399). درمان شناختیرفتاری بر این فرض استوار است که اغلب تغییرات درمانی، بین جلسات مشاوره و درمان و در اثر تمرین فرد و بهرهگیری از فنون شناختیرفتاری صورت میگیرد. بنابراین درمانگر باید مطمئن شود که فرد کاملاً روش و ارزش کاربرد هر یک از فنون و اهمیت تمرین منظم را درک کرده است. فنون درمانی نیز همانند مهارتهای دیگر باید تا زمانی که فرد در آنها مهارت نیافته، به طور مکرر تمرین شود (فارسینژاد، کرمی و اسدزاده،1397). درمان شناختیرفتاری برای سازگاری با بیمارانی با سطوح مختلف تحصیلات و درآمد و همچنین دامنه گستردهای از فرهنگها و سنین مختلف از کودکان کم سن و سال گرفت تا بزرگسالان مسن تنظیم شده است (بک35، 1399). نتایج پژوهش تاجری (1395) نشان داد که درمان شناختیرفتاری در کاهش افسردگی افراد مصرف کننده شیشه کارایی دارد. همچنین نتایج پژوهش اسمعیلی و همکاران (1392) نشان داد که درمان شناختیرفتاری بر کاهش افسردگی بیماران دیابتی نوع 2 تاثیر دارد. ). نتایج مطالعه فورکمن و همکاران (2014) اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر بیماران مبتلا به افسردگی را نشان داد. نتایج پژوهش دیوید، سنتاگوتو و کاسمن36 (2008) در مورد افسردگی نشان میدهد که درمان شناختیرفتاری بر درمان افسردگی اساسی موثر است.
به طور کلی میتوان گفت که درمان شناختیرفتاری دارای چارچوبی مشخص است؛ اما در زمینة اثربخشی این درمان در بیماران مبتلا به افسردگی اساسی و در مورد متغیرهای این تحقیق که شامل نشخوارفکری، انعطافپذیری شناختی و تنظیم هیجان هست، در ایران پژوهشی صورت نگرفته است. بنابراین با توجه به شرایط خاص افسردگی (شیوع بالا و تداخل در عملکرد) لزوم پژوهش در این زمینه احساس میشود. بنابراین هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر نشخوار فکری، انعطاف پذیری شناختی و تنظیم هیجان بیماران مبتلا به افسردگی اساسی است.
روش اجرای پژوهش
روش پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی از نوع پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری در این پژوهش، بیماران مبتلا به افسردگی اساسی مراجعه کننده به مرکز مشاوره (همراز) در شهرستان مشکینشهر در سال 1401 بود. نمونه مورد نظر در این پژوهش شامل 30 بیمار مبتلا به افسردگی اساسی بود که تشخیص اختلال افسردگی اساسی را دریافت کرده بودند و به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. سپس این بیماران به صورت تصادفی در دو گروه (15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه کنترل) قرار گرفتند. معیارهای ورود به پژوهش: الف) تشخیص اختلال افسردگی اساسی، ب) سن بین 23 تا 50 سال، ج) متاهل و ملاکهای خروج شامل این موارد بود: الف) شرکت در سایر جلسات درمانی، ب) غیبت بیش از دو جلسه. در این پژوهش با مراجعه به مرکز مشاوره و با دسترسی به پرونده های درمانی آنها به طور انفرادی و جداگانه از یکایک آنان درخواست شد که در صورت تمایل برای همکاری در اجرای یک کار تحقیقی مشارکت نمایند. به آنان گفته شد که همکاری شان می تواند در کمک به افراد دارای اختلال افسردگی اساسی کمک شایانی کند. لذا با در نظر گرفتن ملاحظات اخلاقی، اقدام به تکمیل پرسشنامه ها گردید. در این پژوهش برای گردآوری دادهها از ابزارهای زیر استفاده شد:
بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر نشخوار فکری، انعطاف پذیری شناختی و ------------------------------- نجارپور استادی 79
ابزار پژوهش
پرسشنامه نشخوارفکری37(RQ):
این مقیاس توسط نولنهوکسما و مارو38 درسال (1991) جهت ارزیابی نشخوارفکری ساخته شد. این پرسشنامه 22 گویه دارد که مادههای آن بر اساس طیف لیکرت چهار گزینهای میباشد و از تقریبا هرگز (نمره 1) تا تقریبا همیشه (نمره4) نمرهگذاری میشود. حداقل نمرهی به دست آمده در این مقیاس، 22 و حداکثر نمره، 88 است. نمرهی بالاتر نشان دهندهی نشخوارفکری بیشتر است و دارای دو خرده مقیاس پاسخهای نشخواری (11ماده) و پاسخهای منحرف کننده حواس (11ماده) میباشد. بر پایه شواهد تجربی، مقیاس پاسخهای نشخواری، پایایی درونی بالایی دارد. ضریب آلفای کرونباخ در دامنهی 88/0 تا 92/0 قرار دارد و همبستگی بازآزمایی 67/0 گزارش شده است (ترینور، گونزالز39 و نولن هوکسما، 2003). روایی این مقیاس توسط باقرینژاد، صالحی فدردی و طباطبایی (2010) تایید شده است و ضریب آلفای کرونباخ آن را 88/0 گزارش کردهاند. جواهر رنانی و همکاران (1398) روایی آن را مطلوب گزارش کردند. در پژوهش حاضر نیز ضریب آلفای کرونباخ 85/0 به دست آمد.
پرسشنامه انعطافپذیری شناختی40 (CFI) :
این پرسشنامه توسط دنیس و واندروال (2010) معرفی شده و یک ابزار خودگزارشی 20 سوالی میباشد که برای سنجش نوعی از انعطافپذیری شناختی که در موفقیت فرد برای چالش و جایگزینی افکار ناکارآمد با افکار کارآمدتر لازم است، به کار میرود. خرده مقیاسهای ادراک کنترلپذیری (سوالات 1، 2، 4، 7، 9، 11، 15، 17)، ادراک گزینههای مختلف سوالات (3، 5، 6، 12، 13، 14، 16، 18، 19، 20) و ادراک توجیه رفتار سوالات (8، 10) را روی مقیاس 7 درجهای لیکرت کاملا مخالفم (نمره 1) و کاملا موافقم (نمره 7) میسنجد. سوالات (2، 4، 7، 9، 11، 17) به صورت معکوس نمرهگذاری میشود، یعنی کاملا مخالفم (نمره 7) و کاملا موافقم (نمره 1) میگیرد. جمع نمرات تمام سوالات، نمره کل آزمون انعطافپذیری شناختی را به دست میدهد. همچنین، جمع نمره سؤالات مختص هر سه زیر مقیاس نیز نمره آن زیر مقیاس را نشان میدهد. بالاترین نمرهای که آزمودنی در این پرسشنامه میتواند به دست آورد 140 و پایینترین نمره 20 میباشد. نمره بالا نشانة انعطافپذیری شناختی بیشتر و نمره پایین نزدیک به 20 نشانة انعطافپذیری شناختی پایین میباشد. این پرسشنامه برای ارزیابی میزان پیشرفت فرد در کار بالینی و غیر بالینی و برای ارزیابی میزان پیشرفت فرد در ایجاد تفکر انعطافپذیر در درمان شناختیرفتاری افسردگی و سایر بیماریهای روانی به کار میرود. اعتبار همزمان این پرسشنامه با افسردگی بک (ویرایش دوم) برابر با 39/0 و روایی همگرایی آن با مقیاس انعطافپذیری شناختی مارتین و رابین 75/0 بود (دنیس و واندروال ،2010). در ایران شاره، فرمانی و سلطانی (2014) ضریب بازآزمایی کل مقیاس را 71/0 و ضریب آلفا کرونباخ کل مقیاس را 90/0 گزارش نمودهاند و برای خرده مقیاسهای ادراک کنترلپذیری 55/0، توجیه رفتار 72/0 و ادراک گزینههای مختلف 57/0 گزارش کردهاند. در پژوهش حاضر آلفای کرونباخ پرسشنامه 78/0 به دست آمد.
پرسشنامه تنظیم هیجان41 (ERQ):
مقیاس تنظیم هیجان توسط گراس و جان42 (2003) تهیه و از 10 گویه و دو خرده مقیاس ارزیابی مجدد (6 گویه؛ 1، 3، 5، 7، 8، 10) و فرونشانی (4 گویه؛ 2، 4، 6، 9) تشکیل شده است. پاسخها بر اساس مقیاس لیکرت 7 درجهای، از کاملا مخالفم (نمره 1) تا کاملا موافقم (نمره 7) میباشد. نمره مقیاسها با مجموع نمره گویههای آن مقیاس به دست میآید. لذا دامنه نمرات مقیاس ارزیابی مجدد شناختی 6
فصلنامه روان پژوهی و مطالعات علوم رفتاری زمستان 1402 1(4):73 -92 -------------------------------------- نجارپور استادی 80
تا 42 و مقیاس فرونشانی 4 تا 28 است. جمع نمرات تمام سوالات، نمره کل آزمون تنظیم هیجان را به دست میدهد. همچنین، جمع نمره سؤالات مختص هر دو زیر مقیاس نیز نمره آن زیر مقیاس را نشان میدهد. و هر چقدر نمره کسب شده بیشتر باشد تنظیم هیجان بالاتری را نشان میدهد. ضریب آلفای کرونباخ برای ارزیابی مجدد 79/0 و برای فرونشانی 73/0 و اعتبار بازآزمایی برای کل مقیاس 69/0 گزارش شده است. ضریب همسانی درونی این مقیاس در دانشگاه میلان برای ارزیابی مجدد از 48/0 تا 68/0 و برای فرونشانی 42/0 تا 63/0 به دست آمده است. ضرایب همبستگی ارزیابی مجدد و فرونشانی با مقیاس عواطف مثبت به ترتیب 24/0 و 15/0- و با عواطف منفی 14/0- و 04/0 گزارش شده است (بالزاروتی، جان و گراس ،2010). در پژوهش علیلو، قاسم پور، عظیمی، اکبری و فهیمی (2012) پایایی این مقیاس (آلفای کرونباخ) برای کل مقیاس 71/0 و برای ارزیابی مجدد و فرونشانی به ترتیب 73/0 و 52/0 به دست آمد. در پژوهش حاضر نیز آلفای کرونباخ برای کل مقیاس، ارزیابی مجدد و فرونشانی به ترتیب 70/0، 71/0 و 67/0 به دست آمد.
با توجه به این که پژوهش حاضر به روش نیمه آزمایشی از نوع پیشآزمون-پسآزمون با گروه کنترل است. پس از تعیین نمونه آماری پژوهش، بیماران مبتلا به افسردگی اساسی به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. ابتدا کلیة بیماران انتخاب شده، به تکمیل ابزارهای پژوهش که شامل 3 پرسشنامة نشخوارفکری، انعطافپذیری شناختی و تنظیم هیجان هست، اقدام کردند. برای گروه آزمایش یک دورة درمان شناختیرفتاری، در 8 جلسه 45 دقیقهای، هفتهای دو بار برگزار شد. در حالی که بیماران گروه کنترل تا پایان مرحله پسآزمون هیچ مداخله روانشناختی دریافت نکردند و در فهرست انتظار قرار گرفتند. سپس در پایان مداخله، از همه بیماران گروه آزمایش و گروه کنترل پسآزمون گرفته شد. بعد از اجرای پسآزمون، جلسات درمانی برای گروه کنترل نیز برگزار شد. اصول اخلاقی نظیر داوطلبانه بودن حضور آزمودنیها و رضایت آگاهانه و رازداری (اطمینان دادن به آزمودنیها نسبت به محرمانه ماندن اطلاعات) در پژوهش رعایت شده بود.
جدول1. پروتکل درمان شناختی رفتاری برای افسردگی
جلسات | محتوا | تکالیف |
جلسه اول | ایجاد رابطه درمانی- اجرای ارزیابی (بررسی علائم)- تنظیم دستور جلسه- آگاه کردن بیمار از تشخیص- ارائه توضیح کلی درباره درمان شناختیرفتاری- آموزش مدل شناختی- تعیین تکالیف خانگی و در آخر مرور نکات اصلی مطرح شده، گرفتن بازخورد از بیمار و پایان بخشیدن به جلسه. | تعیین کتاب خود یاری و تشویق بیمار برای مطالعه آن. |
جلسه دوم | بررسی خلق- تنظیم دستور جلسه- به روز رسانی اطلاعات مربوط به بیمار- بررسی تکالیف خانگی که جلسه قبل داده شده بود- آموزش زمان بندی فعالیت به بیمار- مقایسه فعالیت روزانه مراجع با فعالیت روزانه نرمال- جداسازی رفتار از هیجان- تعیین تکالیف خانگی جدید- جمعبندی و بازخورد گرفتن و پایان بخشیدن به جلسه. | زمان بندی فعالیت، افزایش خود پاداش دهی. |
جلسه سوم | بررسی خلق- تنظیم دستور جلسه- به روز رسانی اطلاعات مربوط به بیمار- بررسی تکلیف خانگی که جلسه قبل داده شده بود- شناسایی افکار خودآیند و به چالش کشیدن این افکار در طی جلسه و اصلاح این افکار خودآیند- تعیین تکلیف خانگی جدید- جمع بندی و باز خورد گرفتن- پایان بخشیدن به جلسه.
| ثبت افکار و خلق، دسته بندی افکار خودآیند. |
جلسه چهارم | بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر نشخوار فکری، انعطاف پذیری شناختی و ----- نجارپور استادی 81 بررسی خلق- تنظیم دستور جلسه- به روز رسانی اطلاعات مربوط به بیمار- بررسی تکلیف خانگی که جلسه قبل داده شده بود- شناسایی و چالش با مفروضهها (تکنیکهای شناسایی: پیکان رو به پایین، تکمیل اگر... پس...)، تکنیکهای چالشورزی (تکنیک چالش با باید اندیشی، تکنیک کیفیت شواهد، تکنیک زمینهیابی)- تعیین تکلیف خانگی جدید- جمعبندی و بازخورد گرفتن- پایان بخشیدن به جلسه. |
استفاده و تمرین تکنیک های گفته شده در جلسه برای چالش با مفروضه ها. |
جلسه پنجم | بررسی خلق- تنظیم دستور جلسه- بهروزرسانی اطلاعات مربوط به بیمار- بررسی تکالیف خانگی که جلسه قبل داده شده بود- شناسایی و اصلاح باورهای بنیادی منفی (تکنیکهای اصلاح باورهای بنیادی: پرسشگری سقراطی، بررسی مزایا و معایب، آزمایشهای رفتاری، پیوستار شناختی و...)- - تعیین تکلیف خانگی جدید- جمع بندی و بازخورد گرفتن- پایان بخشیدن به جلسه. | استفاده از تکنیکها برای چالش با باورهای بنیادین. |
جلسه ششم | بررسی خلق- تنظیم دستور جلسه- به روز رسانی اطلاعات مربوط به بیمار- بررسی تکلیف خانگی که جلسه قبل داده شده بود- شناسایی و چالش با نشخوار فکری) تکنیکهای چالشورزی با نشخوارفکری: ثبت زمان صرف شده روزانه برای نشخوارفکری، تکنیک سود و زیان، تعیین زمانی برای نشخوارفکری، شوخی با نشخوارفکری و...)- تعیین تکلیف خانگی جدید- جمعبندی و بازخورد گرفتن- پایان بخشیدن به جلسه. |
استفاده از تکنیکها برای چالش با نشخوار فکری و تعیین زمان مشخص شده برای نشخوار فکری. |
جلسه هفتم | بررسی خلق- تنظیم دستور جلسه- بهروزرسانی اطلاعات مربوط به بیمار- بررسی تکلیف خانگی که جلسه قبل داده شده بود- شناسایی هیجانات منفی و مثبت و درجهبندی شدت هیجان سپس تنظیم آنها) تکنیکهای تنظیم هیجان: توجهآگاهی، پذیرش، ارزیابی مجدد و...)- تعیین تکلیف خانگی جدید- جمعبندی و بازخورد گرفتن- پایان بخشیدن به جلسه. | استفاده از تکنیکهای تنظیم هیجان برای افزایش تنظیم هیجان .
|
جلسه هشتم | بررسی خلق- تنظیم دستور جلسه- بهروزرسانی اطلاعات مربوط به بیمار- بررسی تکلیف خانگی که جلسه قبل داده شده بود- بررسی انعطافپذیری شناختی (تکنیکها: کشف باورهای مختلف با چالش و مواجهه، دریافت اطلاعات جدید و کشف ناهمخوانیهای باورها، بررسی سودمندی باورها و...)- اقدام در مورد پیشگیری از عود، آماده شدن برای به پایان رساندن درمان- جمعبندی و بازخورد گرفتن- و دادن پرسشنامههای پژوهش به بیمار برای پاسخ دادن به پرسشنامههای پژوهش و پایان بخشیدن به جلسه. | استفاده و تمرین کردن تکنیکها و درخواست از بیمار برای تعیین و انجام تکالیف خانگی. |
یافتهها
در تحقیق حاضر، در گروه کنترل 3/33 درصد مرد (5 نفر) و 7/66 درصد زن (10 نفر) هستند. در گروه آزمایش 40 درصد مرد (6 نفر) و 60 درصد زن (9 نفر) هستند. در گروه کنترل میانگین سن آزمودنیها برابر 67/35 سال، کمترین مقدار برابر 24 و بیشترین مقدار برابر 49 سال است. در گروه آزمایش میانگین سن آزمودنیها برابر 60/36 سال، کمترین مقدار برابر 28 و بیشترین مقدار برابر 50 سال است. همچنین، در گروه کنترل تحصیلات 7/26 درصد زیردیپلم، 7/26 درصد دیپلم، 7/26 درصد لیسانس و 0/20 درصد فوق لیسانس و بالاتر است. در گروه آزمایش تحصیلات 0/20 درصد زیردیپلم، 3/33 درصد دیپلم، 3/33 درصد لیسانس و 3/13 درصد فوق لیسانس و بالاتر است. برای تحلیل دادهها از تحلیل کوواریانس استفاده شد. قبل از تحلیل دادهها پیش فرضهای تحلیل کواریانس انجام شد. نتایج آزمون کولموگروف اسمیرنوف از نرمال بودن دادهها حاکی بود و نیز نتایج آزمون لون نشان داد که همگنی واریانسها برقرار است، همچنین پیشفرض همگنی شیب رگرسیون نیز رعایت شده است.
فصلنامه روان پژوهی و مطالعات علوم رفتاری زمستان 1402 1(4):73 -92 -------------------------------------- نجارپور استادی 82
جدول 2. شاخصهای توصیفی نشخوارفکری، انعطافپذیری شناختی و تنظیم هیجان
متغیرها | مراحل | گروه | تعداد | میانگین | انحرافاستاندارد | چولگی | کشیدگی | مینیمم | ماکزیمم |
نشخوارفکری | پیش آزمون | کنترل | 15 | 27/34 | 82/12 | 51/0 | 80/0- | 15 | 57 |
|
| آزمایش | 15 | 40/35 | 67/12 | 26/0- | 15/0- | 11 | 56 |
| پس آزمون | کنترل | 15 | 80/33 | 49/12 | 42/0 | 95/0- | 16 | 55 |
|
| آزمایش | 15 | 20/30 | 37/11 | 20/0- | 01/0- | 9 | 50 |
انعطافپذیری شناختی | پیش آزمون | کنترل | 15 | 73/78 | 68/30 | 10/0 | 28/1- | 33 | 128 |
|
| آزمایش | 15 | 60/79 | 58/28 | 30/0 | 87/0- | 35 | 129 |
| پس آزمون | کنترل | 15 | 67/79 | 36/30 | 10/0 | 26/1- | 35 | 129 |
|
| آزمایش | 15 | 67/84 | 11/28 | 37/0 | 81/0- | 41 | 133 |
تنظیم هیجان | پیش آزمون | کنترل | 15 | 80/37 | 94/13 | 00/0 | 21/1- | 16 | 58 |
|
| آزمایش | 15 | 40/38 | 88/12 | 01/0 | 88/0- | 17 | 59 |
| پس آزمون | کنترل | 15 | 93/38 | 10/14 | 15/0 | 19/1- | 17 | 60 |
|
| آزمایش | 15 | 47/43 | 06/13 | 08/0 | 08/1- | 22 | 63 |
برای بررسی نرمال بودن توزیع متغیرها از آزمون کولموگروف اسمیرنوف استفاده شد که از سطح معنیداری به دست آمده نتیجه گرفته شد که متغیرهای نشخوارفکری، انعطاف پذیری شناختی و تنظیمهیجان هم در پیشآزمون و هم در پسآزمون دارای توزیع نرمال میباشند.
جدول 3. نتایج فرض همگنی شیب رگرسیونها برای نشخوارفکری، انعطافپذیری شناختی
و تنظیم هیجان در دو گروه کنترل و آزمایش
منبع تغییر | متغیر | مجموع مجذور اتا | df | میانگین مجذور اتا | F | سطح معنیداری |
اثرگروه×پیش آزمون | نشخوارفکری | 024/7 | 1 | 024/7 | 371/2 | 136/0 |
| انعطافپذیری شناختی | 432/0 | 1 | 432/0 | 117/0 | 735/0 |
| تنظیم هیجان | 03/0 | 1 | 03/0 | 009/0 | 927/0 |
|
|
|
|
|
|
|
خطا | نشخوارفکری | 021/77 | 26 | 962/2 |
|
|
| انعطافپذیری شناختی | 725/95 | 26 | 682/3 |
|
|
| تنظیم هیجان | 565/90 | 26 | 483/3 |
|
|
بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر نشخوار فکری، انعطاف پذیری شناختی و ------------------------------- نجارپور استادی 83
در جدول 3 فرض همگنی شیب رگرسیونها با استفاده از اثر متقابل گروه و پیشآزمون بررسی و ارائه شده است. سطح معنیداری اثر گروه *پیشآزمون برای متغیرهای نشخوارفکری برابر 136/0، انعطافپذیری شناختی برابر 732/0 و تنظیم هیجان برابر با 927/0 که در هر سه متغیر بزرگتر از 05/0 است، در نتیجه فرض همگنی شیب رگرسیونها تأیید میشود.
برای برابری خطای واریانس متغیرهای وابسته در گروهها از آزمون لون استفاده شد، سطح معنیداری آزمون لون برای نشخوارفکری برابر 869/0، انعطافپذیری شناختی برابر 163/0 و تنظیم هیجان برابر 382/0 است. با توجه به بزرگتر بودن سطح معنیداری از 05/0 نتیجه گرفته میشود که خطای واریانس متغیرهای وابسته نشخوار فکری، انعطافپذیری شناختی و تنظیم هیجان در گروهها همگن میباشد. لذا پیش شروط تحلیل کواریانس برقرار است و میتوانیم از آن استفاده کنیم.
فصلنامه روان پژوهی و مطالعات علوم رفتاری زمستان 1402 1(4):73 -92 -------------------------------------- نجارپور استادی 84
جدول4. نتایج آزمون تحلیل کوواریانس برای بررسی تفاوت نشخوارفکری، انعطافپذیری شناختی و تنظیم هیجان در پسآزمون در دو گروه کنترل و آزمایش
منبع تغییر | متغیر | مجموع مجذور اتا | df | میانگین مجذور اتا | F | سطح معنیداری | مجذور اتا |
اثر پیشآزمون | نشخوارفکری | 755/3908 | 1 | 755/3908 | 708/1255 | 001/0 | 979/0 |
| انعطافپذیری شناختی | 51/23870 | 1 | 51/23870 | 574/6702 | 001/0 | 996/0 |
| تنظیم هیجان | 072/5082 | 1 | 072/5082 | 607/1514 | 001/0 | 982/0 |
|
|
|
|
|
|
|
|
اثر گروه | نشخوارفکری | 884/161 | 1 | 884/161 | 006/52 | 001/0 | 658/0 |
| انعطافپذیری شناختی | 923/128 | 1 | 923/128 | 2/36 | 001/0 | 573/0 |
| تنظیم هیجان | 838/115 | 1 | 838/115 | 523/34 | 001/0 | 561/0 |
|
|
|
|
|
|
|
|
خطا | نشخوارفکری | 045/84 | 27 | 113/3 |
|
|
|
| انعطافپذیری شناختی | 158/96 | 27 | 561/3 |
|
|
|
| تنظیم هیجان | 595/90 | 27 | 355/3 |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
کل | نشخوارفکری | 34810 | 30 |
|
|
|
|
| انعطافپذیری شناختی | 226695 | 30 |
|
|
|
|
| تنظیم هیجان | 5650 | 30 |
|
|
|
|
بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر نشخوار فکری، انعطاف پذیری شناختی و ------------------------------- نجارپور استادی 85
جدول 5. میانگین تعدیل شده متغیرها
متغیر | گروه | تعداد | میانگین تعدیل شده | خطای معیار |
نشخوارفکری | کنترل | 15 | 325/34 | 456/0 |
| آزمایش | 15 | 675/29 | 456/0 |
انعطافپذیری شناختی | کنترل | 15 | 093/80 | 487/0 |
| آزمایش | 15 | 24/84 | 487/0 |
تنظیم هیجان | کنترل | 15 | 234/39 | 473/0 |
| آزمایش | 15 | 166/43 | 473/0 |
با توجه به جدول 4 ملاحظه میشود اثر گروه برای متغیر نشخوارفکری در سطح احتمال 99 درصد معنی دار میباشد (001/0 = p، 66/0 = مجذور اتا، 01/52 = F). یعنی پس از تعدیل نمرات پیشآزمون، میزان نشخوارفکری در پسآزمون در گروه کنترل و گروه آزمایش دارای تفاوت معنیداری میباشد (جدول 5). از طرفی میانگینهای تعدیل شده حاکی است که میزان نشخوارفکری در گروه آزمایش (68/29 = m) به طور معنیداری کمتر از گروه کنترل (33/34 = m) است. بنابراین نتیجه گرفته میشود که درمان شناختیرفتاری بر کاهش نشخوارفکری بیماران مبتلا به افسردگی اساسی تأثیر مثبت معنیداری دارد. با توجه به جدول 4 که اثر گروه برای متغیر انعطافپذیری شناختی در سطح احتمال 99 درصد معنیدار میباشد (001/0 = p، 57/0 = مجذور اتا ،2/36 = F). یعنی پس از تعدیل نمرات پیشآزمون، میزان انعطافپذیری شناختی در پسآزمون در گروه کنترل و گروه آزمایش دارای تفاوت معنیداری میباشد. از طرفی میانگینهای تعدیل شده حاکی است که میزان انعطافپذیری شناختی در گروه آزمایش (24/84 = m) به طور معنیداری بیشتر از گروه کنترل (09/80 = m) است (جدول 5). بنابراین نتیجه گرفته میشود که درمان شناختیرفتاری بر افزایش انعطافپذیری شناختی بیماران مبتلا به افسردگی اساسی تأثیر مثبت معنیداری دارد. با توجه به جدول 4 که اثر گروه در سطح احتمال 99 درصد معنیدار میباشد (001/0 = p، 56/0 = مجذور اتا، 52/34 = F). یعنی پس از تعدیل نمرات پیشآزمون، میزان تنظیم هیجان در پسآزمون در گروه کنترل و گروه آزمایش دارای تفاوت معنیداری میباشد. از طرفی میانگینهای تعدیل شده حاکی است که میزان تنظیم هیجان در گروه آزمایش (17/43 = m) به طور معنیداری بیشتر از گروه کنترل (23/39= m) است (جدول 5). بنابراین نتیجه گرفته میشود که درمان شناختیرفتاری بر افزایش تنظیم هیجان بیماران مبتلا به افسردگی اساسی تأثیر مثبت معنیداری دارد.
بحث و نتیجهگیری
نتیجه به دست آمده از فرضیه اول نشان داد که درمان شناختیرفتاری بر کاهش نشخوار فکری بیماران مبتلا به افسردگی اساسی تأثیر مثبت معنیداری دارد. نتیجه به دست آمده با پژوهشهای میرزائیان و همکاران (1402)، سادات موسوی و همکاران (1401)، قهاری و همکاران (1401)، فیلی و همکاران(1391)، لنگنکر و همکاران (2023) و هون گارد (2015) همسو میباشد. افراد با داشتن نشخوارفکری، افکار و احساساتی را تجربه میکنند که باعث تشدید یا تقویت باورهای معیوب و نادرست در آنان میگردد. چنین باورهایی میتوانند به رفتارهای مشکلزا منجر گردند و جنبههای مختلف زندگی فرد شامل خانواده، روابط عاطفی، کار و تحصیل را تحت تأثیر قرار دهند. در نتیجه این الگوهای فکری منفی، ممکن است فرد شروع به کنارگیری از اجتماعات کند و یا از فرصتهای پیآمد برای ارتقاء در کار یا تحصیل صرفنظر نماید. اما هنگامی که با کمک درمان شناختیرفتاری، خطاهای شناختی معمول خود را تشخیص دهد میتواند شیوههای فکری خود را به صورتی کارآمد اصلاح کند. بر اساس نظریه کنشاجرایی خود نظم بخش نیز، اختلالات روانشناختی بیماران وقتی تداوم مییابند که نشخوارفکری از فرد ناشی شود و در موقعیتهای مشکلزا فعال شده و پردازش شود. در این پژوهش مشخص شد، درمان شناختیرفتاری بر کاهش نشخوارفکری اثربخش است. مداخله درمانی شناختیرفتاری به دلیل اینکه بیماران در این نوع درمان تفکر و احساس، باورهای مطلق در مورد خود و دیگران، و استانداردهای وضع شده برای خود و دیگران را سازماندهی کردند،
فصلنامه روان پژوهی و مطالعات علوم رفتاری زمستان 1402 1(4):73 -92 -------------------------------------- نجارپور استادی 86
بر کاهش نشخوار افکار، تجسمات و نگرش ناکارآمد که با افکار غیرمنطقی مرتبطاند، اثر گذاشته و بیماران مبتلا به افسردگی اساسی، نشخوارذهنی (بایدها و اجبارها) دربارة موقعیتها و شرایط را تغییر دادند (شاهنظری و حائری، 1395).
میتوان گفت درمان شناختیرفتاری، از طریق تشخیص خطاهای شناختی، چالش با آنها و آزمایش رفتاری، محتوای نشخوارفکری بیماران را تغییر داد و با این نوع درمان نشخوارگری این افراد را تعدیل کرد. و با اصلاح طرحهای شناختی این افراد از طریق سازماندهی فرآیند افکار، سرزنش کردن خود به دلیل بیماری، واکنشهای منفی به دلیل ناکامی و نوع بیماری، مشکلات هیجانی و نگرانیهای همراه با اضطراب (اجتناب نمودن، وابستگی، درماندگی نسبت به تغییر و پاسخهای نشخواری) که موجب تداوم هیجان منفی و تقویت باورهای منفی میشود را کاهش داد. در این درمان به بیمار آموزش داده میشود که تفکرها و تصورات خود را در مورد رخدادهای ناخوشایند به طور عینی ارزیابی کند و با آموزش مهارت حل مسئله موجب کاهش نشخوارفکری بیماران میشود. این مدل درمانی تأکید بر این دارد که فرایندهای فکری تأثیر عمدهای برکیفیت زندگی افراد دارد.
نتیجه به دست آمده از فرضیه دوم نشان داد که درمان شناختیرفتاری بر افزایش انعطافپذیری شناختی بیماران مبتلا به افسردگی اساسی تأثیر مثبت معنیداری دارد. نتیجه به دست آمده با پژوهشهای باروتی و همکاران (1402)، باقری شیخانگفشه و همکاران (1402)، فاضلی و همکاران (1393)، لاکنر و همکاران (2022) و ناگاتا و همکاران (2018) همسو میباشد. نظریه انعطافپذیری شناختی بر ماهیت یادگیری در حیطههای پیچیده و بد ساختار تمرکز میکند. طبق این نظریه، یادگیرنده موفق کسی است که میتواند در پاسخ به خواست های موقعیتی متنوع به راحتی دانش را مجددا سازماندهی کرده و به کار ببرد. یادگیرندگان برای به دست آوردن این انعطافپذیری شناختی باید پیچیدگی کامل مسائل را درک کنند و به دفعات فضای مسأله را بررسی کنند تا ببینند چگونه تغییر در متغیرها و اهداف میتواند فضا را تغییر دهد. این نظریه تا حد زیادی با انتقال دانش و مهارتها فراتر از موقعیتهای یادگیری اولیه ارتباط دارد. به همین دلیل بر ارایه اطلاعات از دیدگاههای متعدد و استفاده از مطالعات موردی زیادی تأکید میکند. نتیجه به دست آمده از این فرضیه نشان داد که درمان شناختیرفتاری بر افزایش انعطافپذیری شناختی تأثیر دارد. در تبیین میتوان گفت که مداخله درمان شناختیرفتاری، یک درمان مؤثر برای تقویت انعطافپذیری شناختی است، زیرا به افراد این امکان را میدهد تا مکانیسمهای اساسی یادگیری رفتار و مهارتهای لازم برای مدیریت رفتارهای خود را درک کنند. با کمک آموزش تکنیکهای شناختی درمانی، شناسایی و چالش با تفکرات منفی، جستجوی کمک برای یافتن روشهای جایگزین تفکر است که با این روش با ایجاد تغییر و دگرگونی در نظام شناختی فرد منجر به تغییر واکنشهای او به وسیله کیفیات شناختی شده و فرد میتواند به طور صحیح واقعیتها را درک و تفسیر کند. بکارگیری تکنیکهای شناختی، توانست افراد شرکتکننده را از اتخاذ یک روش و سبک فکری ناکارآمد رها کرده و مهارت انتخاب سبکهای مختلف فکری را به فرد ارائه دهد. همچنین توانست به افراد کمک کند تا با استفاده از تکنیکهای مربوط، در خود چرخش ذهنی ایجاد کرده و خود را از فشاری که بر آنها تحمیل شده است، رها کند. متخصصان درمان شناختی رفتاری معتقدند مهم نیست چه اتفاقی افتاده است، اما مهم است که چگونه این رویدادها تفسیر میشود. در این مداخله تحریفهای شناختی شناسایی میشوند و پیوند آنها با طرحوارههای زیربنایی ترسیم میشود. افراد یاد میگیرند که چگونه افکار و احساسات خود را ثبت کنند. باید باورهای اساسی به آنها نشان داده شود و رابطه آنها با مشکلات فعلی روشن شود. سپس به آنها میتوان با حذف تدریجی و جایگزینی باورهای ناکارآمد با باورهای کارآمد کمک کرد.
نتیجه به دست آمده از فرضیه سوم نشان داد که درمان شناختیرفتاری بر افزایش تنظیم هیجان بیماران مبتلا به افسردگی اساسی تأثیر مثبت معنیداری دارد. نتیجه به دست آمده با پژوهشهای اصغری شربیانی و همکاران (1402)، روحی و همکاران (1401)، طوافی و همکاران (1399)، پروسنر و همکاران (2024)، کاتورانی و همکاران (2018) و فورکمن و همکاران (2014) در یک راستا میباشد. از آنجا که تنظیم هیجان بخش مهمی از زندگی هر فرد را به خود اختصاص میدهد، اختلال در آن موجب مشکلاتی همچون افسردگی میشود. درمان شناختیرفتاری باعث میشود که افراد به جای چالش و پرهیز از افکار و احساسات ناراحت کننده، با برقراری یک سبک ارتباطی متفاوت بدون واکنش و نوعی شیوه جدید پردازش اطلاعات، افکار و احساسات ناراحت کننده خود را بدون داوری و ارزیابی
بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر نشخوار فکری، انعطاف پذیری شناختی و ------------------------------- نجارپور استادی 87
اصلاح کنند و از این راه با حساسیت زدائی با آنها کنار بیاید. برخی از پژوهشگران بر این باورند که به کارگیری روشهای درمان شناختیرفتاری به علت سازوکارهای نهفته در آن میتواند ضمن کاهش علائم اجتناب، کمک نماید فرد را در برخورد مسئلهمدار و مستقیم با مشکلات و گزینهها رهنمون سازد. (فورکمن و همکاران، 2014). در این پژوهش مشخص شد درمان شناختیرفتاری بر افزایش تنظیم هیجان اثربخش است. کاتورانی و همکاران (2018) نیز در پژوهش خود نشان دادند که درمان شناختیرفتاری بر تنظیم هیجان بیماران مبتلا به اختلال افسردگی اساسی مؤثر است. در تبیین تأثیر درمان شناختیرفتاری بر تنظیم هیجان میتوان اظهار داشت که با کمک درمان شناختیرفتاری، بیماران مبتلا به افسردگی اساسی فرا گرفتند که شناختها، احساسات و واکنشهای خود را نسبت به حالت هیجانی و ارتباط با جامعه را ارتقا دهند و با نگریستن به طرف روشن قضایا و ارزیابی واقعبینانه و مثبت به دلیل شرایطی که دارند، تحمل و انعطاف آنان در برابر چالشهای فردی و اجتماعی بیشتر شود. درمان شناختیرفتاری شیوهای درمانی است که در آن به بیمار کمک میشود تا الگوهای تفکر تحریف شده و رفتار ناکارآمد خود را تشخیص دهد. برای این که بتواند این رفتار ناکارآمد را تغییر دهد، از بحثها و تکالیف رفتاری دقیقا سازمانیافته استفاده میشود. یکی از تکنیک های مورد استفاده در درمان شناختی رفتاری آموزش تکنیک فعال سازی رفتاری است که برای کاهش افسردگی و بی انگیزگی استفاده می شود. این تکنیک به فرد می آموزد که با شناسایی رفتارهای لذت بخش، آنها را افزایش دهد و همین امر منجر به حضور بیشتر در شرایط اجتماعی می شود. درمان شناختی رفتاری با بازسازی شناختی و اصلاح باورهای بنیادین به زندگی فرد رنگ وبوی تازه می دهد و انگیزه زندگی ایجاد می کند (دبویرس و همکاران ، 2022). افرادی که دارای تنظیم هیجانی بالایی هستند، هنر مراوده با مردم و مهارت کنترل و اداره احساسات دیگران را دارند. این مهارتها محبوبیت، قوه رهبری و نفوذ شخصی را تقویت میکند و فرد را در هر گونه فعالیت اجتماعی و ارتباط صمیمانه با دیگران موفق میسازد. چنین افرادی با شناخت و بصیرت درونی که نسبت به تمایلات که نسبت به تمایلات عاطفی خود و دیگران دارند، بهترین عملکرد را در موقعیتهای گوناگون زندگی بروز میدهند. تنظیم هیجان، آگاهی از احساس و استفاده از آن برای اتخاذ تصمیمهای مناسب در زندگی و توانایی تحمل ضربههای روحی و مهار آشفتگیهای روانی است و اعتماد به نفس و کنترل درونی افراد را افزایش میدهد. بنابراین، آنها در مقابل مشکلات خانوادگی، اجتماعی، جرم و جنایت، اختلالهای روانی و رخدادهای ناگهانی ایمن میسازد. در نتیجه، خانوادهای سالم و مستحکم و در پی آن، جامعه ای سرشار از آرامش و امنیت به ارمغان میآورد (هادی، 1391).
درمان شناختیرفتاری با مکانیزمهایی که به همراه دارد در بهبودی تنظیم هیجان فرد مؤثر میباشد. تنظیم هیجان را میتوان ناشی از افکار، باور و رفتارهای نامناسب دانست. تنظیم هیجان را میتوان از طریق اصلاح افکار و هیجانات و رفتار مورد بازبینی قرار داد. درمان شناختیرفتاری به صورت گسترده از ابعاد مختلفی مانند آموزش مهارتهای مختلف ارتباطی، کلامی، غیرکلامی و مدیریت خشم در تنظیم هیجان افراد مؤثر میباشد. درمان شناختیرفتاری از طریق تشخیص خطاهای شناختی، چالش با آنها و آزمایش رفتاری، محتوای افکار منفی بیماران مبتلا به افسردگی اساسی درباره خود و اجتماع را تغییر داده و هیجانات منفی درباره خود و اجتماع را تعدیل کرد. بنابراین این درمان با کشف و اصلاح افکار منفی و تفکرات غیر منطقی این افراد از طریق سازماندهی فرآیند افکار و باورهای ناکارآمد به کاهش نیازمندی بیماران مبتلا به افسردگی اساسی به تأیید دیگران، انتظارات بالا از خود، سرزنش کردن خود به دلیل طلاق، مشکلات هیجانی و عدم خودکنترلی و نگرانیهای همراه با اضطراب و درماندگی نسبت به تغییر منجر میگردد و در نهایت به افزایش تنظیم هیجان در بیماران مبتلا به افسردگی اساسی منجر میشود.
پژوهش حاضر دارای محدودیتهایی شامل محدودیت زمانی، استفاده از پرسشنامه که ممکن است تمامیت مفهوم را به درستی اندازهگیری نکند و پاسخگویان جوابهای محتاطانه ارائه دهند، میباشد. در انتها به درمانگران توصیه میشود با برگزاری دورههای درمان شناختیرفتاری برای بیماران مبتلا به افسردگی اساسی زمینه لازم را برای آموزش تکنیکهای تنظیم هیجان و کاستن از واکنشپذیری هیجانی آنها، انتخاب سبکهای مختلف فکری و راهحلهای مختلف برای مسائل که در افزایش انعطافپذیری شناختی و کنترل هیجانات میتواند موثر واقع شود. پیشنهاد میشود در تحقیقات آتی، به بررسی رابطه ویژگیهای شخصیتی با نشخوارفکری، انعطافپذیری شناختی و تنظیم هیجان در بیماران مبتلا به افسردگی اساسی پرداخته شود.
فصلنامه روان پژوهی و مطالعات علوم رفتاری زمستان 1402 1(4):73 -92 -------------------------------------- نجارپور استادی 88
سپاسگزاری
از تمام افرادی که در انجام این مطالعه همکاری نمودند تشکر و قدردانی به عمل می آید.
موازین اخلاقی
تمام موازین اخلاقی اعم از محرمانه بودن اطلاعات، حضور آگاهانه شرکت کنندگان و حق انصراف در هر مرحله از پژوهش، به طور کامل رعایت شده است.
مشارکت نویسندگان
این مقاله بر اساس یافته های مستخرج از پایان نامه کارشناسی ارشد خانم فاطمه خدمتی تحت راهنمایی دکتر سعید نجارپور استادی انجام شده است.
تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان، این مقاله تعارض منافع ندارد.
منابع
اسمعیلی، احمد.، اسدنیا، سعید.، عیسی زاده، افشین.، امیرسرداری، لیلی.، عیسی زادگان، علی.، و انصاری، بهجت. (1392). بررسی اثربخشی درمان شناختیرفتاری بر کاهش سطح افسردگی و بهبود سبک زندگی بیماران مبتلا به دیابت نوع 2. مجله پزشکی ارومیه، 24(10)، 812-822.
اصغری شریبانی، عباس.، عطادخت، اکبر.، حاجلو، نادر.، و میکاییلی، نیلوفر. (1402). اثربخشی درمان شناختی رفتاری مبتنی بر آموزش والدین بر تنظیم هیجان و تحریک پذیری دانش آموزان دارای اختلال بی نظمی خلق اخلالگر. نشریه پرستاری کودکان، دوره 9، شماره 4، 55-64.
انجمن روانپزشکی امریکا. (1397). راهنمای تشخیصی و آماری اختلالهای روانی dsm-5ترجمه یحیی سیدمحمدی. تهران: نشر روان. (تاریخ انتشار اثر به زبان اصلی 2013).
باروتی، مهشید.، چین آوه، محبوبه.، و ساعدی، سارا. (1402). مقایسه اثربخشی طرحواره درمانی و درمان شناختی رفتاری بر انعطاف پذیری شناختی و افکار خودآیند منفی در بیماران دارای اختلال افسردگی اساسی: یک کارآزمایی تصادفی شده در شهر تهران. مجله مطالعات ناتوانی. (13): 45، 32-47.
باقری شیخانگفشه، فرزین.، صوابی نیری، وحید.، نخستین آصف، زهرا.، و بوربور، زینب. (1402). اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر دشواری تنظیم هیجان و انعطاف پذیری شناختی بیماران مبتلا به اختلال وسواسی اجباری. فصلنامه روانشناسی، 27. 28-37.
بک، جودیت. اس. (1399). درمان شناختیرفتاری: اصول پایه و فراتر از آن. ترجمه سوده آقامحمدی، محمدرضا محمدی و مریم سلمانیان. تهران، نشر: ارجمند (انتشار اثر به زبان اصلی، 2011).
تاجری، بیوک. (1395). اثربخشی درمان شناختیرفتاری بر افسردگی و اضطراب معتادین به شیشه. اندیشه و رفتار، 10 (39).
جواهری رنانی، راضیه.، عاقبتی، اسما.، جوکار، ساناز و عطایی، شیما. (1398). پرسشنامه نشخوار فکری مشترک: تعیین ویژگی های روانسنجی در نوجوانان ایرانی. نهمین همایش سراسری روانپزشکی کودک و نوجوان.
بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر نشخوار فکری، انعطاف پذیری شناختی و ------------------------------- نجارپور استادی 89
خدامی، نغمه.، ملکپور، مختار.، قمرانی، امیر.، و آتشپور، حمید. (1399). مقایسه اثربخشی آموزش مهارتهای ذهن آگاهی ویژهی کودکان با نافرمانی مقابلهای و درمان شناختیرفتاری بر تعاملات کودک با معلم. فصلنامه علمی-پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی لرستان. 22(1). مسلسل 83.
روحی، مژگان.، منظری توکلی، علیرضا.، و تجربه کار، مهشید. (1401). اﺛﺮﺑﺨشی درﻣﺎن ﺷﻨﺎﺧتی رﻓﺘﺎري ﺑﺮ ﺧﻮدﺷﻨﺎسی اﻧﺴﺠﺎمی، ﺗﻨﻈﯿﻢ ﻫﯿﺠﺎن و کیفیت زﻧﺪگی ﺑﯿﻤﺎرانﻫﻤﻮدﯾﺎﻟﯿﺰي: یک ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﻧﯿﻤﻪ ﺗﺠﺮبی. ﻣﺠﻠﻪ داﻧشگاه ﻋﻠﻮم پزشکی رﻓﺴﻨﺠﺎن، دوره21، 1070- 1055.
زنجانی، زهرا.، مقبلی هنزائی، معصومه.، و محسنآبادی، حمید. (1397). رابطه بین افسردگی، تحمل پریشانی و مشکل در تنظیم هیجان با اعتیاد به استفاده از تلفن همراه در دانشجویان دانشگاه کاشان. دو ماهنامه علمی پژوهشی فیض، 22 (4). 420-411.
سادات موسوی، مریم.، سادات طباطبایی نژاد، فاطمه.، و بنی طبا، سیدمصطفی. (1401). تاثیر درمان ذهن آگاهی مثبت محور و درمان شناختی رفتاری بر نشخوارفکری و بهزیستی روانشناختی دانشجویان افسرده دانشکده توانبخشی. مجله توسعه آموزش جندی شاپور، 13 (2)، 22-35.
سادوک، بنجامین جیمز.، و سادوک، ویرجینیا آلکوت. (1402). خلاصه روانپزشکی: علوم رفتاری/ روانپزشکی بالینی (چاپ هفتم، جلد دوم). ترجمه فرزین رضاعی. تهران: نشر ارجمند.
شاهنظري، مهدي.، و حائري، هايده. (1395). تأثير گروه درماني شناختيرفتاري بر نشخوارذهني و اضطراب بیماران مبتلا به مولتيپل اسکلروزيس. پژوهشهاي كاربردي روانشناختي، دوره 7، شماره 1. ص 155-167.
طوافی، مارال.، حاتمی، محمد.، احدی، حسن.، و صرافیزاده، سارا .(1399). اثربخشی درمان گروهی نظمجویی هیجانی و درمان شناختیرفتاری در تنظیم هیجان افراد دارای اضافه وزن. اندیشه و رفتار، 14 (55)، 36-27.
فارسینژاد، معصومه.، کرمی، ابوالفضل.، و اسدزاده، حسن. (1397). اثر بخشی درمان شناختیرفتاری بر ملال تحصیلی و اضطراب امتحان دانشآموزان دختر دبیرستانی. نشریه علمی پژوهشی آموزش و ارزشیابی. 11 (44)، 143-119.
فاضلی، مژگان.، احتشامزاده، پروین.، و هاشمی شیخشبانی، اسماعیل. (1393). اثربخشی درمان شناختیرفتاری بر انعطافپذیری شناختی افراد افسرده. اندیشه و رفتار، 9 (34): 26-36.
فیلی، علیرضا.، برجعلی، احمد.، سهرابی اسمرود، فرامرز.، و فرخی، نورعلی. (1391). مقایسه اثربخشی روش درمان شناختیرفتاری با روش درمان شناختی مبتنی بر حضور ذهن تیزدل بر نشخوار فکری زنان نابارور افسرده. ارمغان دانش. مجله علمی پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی یاسوج. 17 (1).
قهاری، ساناز.، بزازیان، سعیده.، و قدرتی، سیما. (1401). اثربخشی آموزش شناختی رفتاری بر نشخوارفکری و دلزدگی زناشویی در معلمان زن در ایام قرنطینه کرونا. رویش روانشناسی، 11 (8).
میرزائیان، نیما.، وفایی نژاد، زهرا.، زمان پور، زهرا.، شعبان نژاد، آریانا.، و عباسین، آیلین. (1402). بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر نشخوارفکری نوجوانان خود آسیب¬رسان بدون قصد خودکشی. مطالعات روانشناختی نوجوان و جوان، 4 (3). 159-167.
هادی، مهدی. (1391). هوش هیجانی. فصلنامه پژوهش. 23: 62-64.
هالجین، ریچارد پی.، و ویتبورن، سوزانکراس. (1399). آسیب شناسی روانی دیدگاههای بالینی درباره اختلالات روانی (جلد دوم). ترجمه یحیی سیدمحمدی. تهران: نشر روان (تاریخ انتشار اثر به زبان اصلی، 2000).
Abramowitz, J. S., & Reuman, L. (2020). Obsessive-compulsive disorder. Encyclopedia of personality and individual differences, 3304-3306.
Almarzooqi, S., Chilcot, J., &McCracken, L.M. (2017). The Role of psychological flexibility in migraine headache impact and depression. Contextual Behav Sci. 6(2): 43-239.
فصلنامه روان پژوهی و مطالعات علوم رفتاری زمستان 1402 1(4):73 -92 -------------------------------------- نجارپور استادی 90
Amberly, K.P., Daphne, A.D., Amanda, M.R., Nicole, A.S., & Norman, B.S. (2015). The role of cognitive processes of rumination. Personality and Individual Differences Journal, 8(6): 277-281.
Bagherinejad, M., Salehi Fedredi, J., & Tabatabai, S. (2010). The relationship between rumination and depression in a sample ofIranian students. Educational and Psychological Studies, 11(1), 38-21.
Balzarotti, S., John, O.P., & Gross, J.J. (2010). An Italian adaption of the emotion regulation questionnaire. European Journal of Psychological Assessment. 26(1): 61-67.
Brooks, B.L., Iverson, G.L., shrman, E.M.S., Robergs, M.C. (2010). Identifying cognitive problems in children and adolescents with depression using computerized neuropsychology testing. Apple Neuropsychology, 17(1), 37-43.
Caudek, C., Sica, C., Marchetti, I., Colpizzi, I., & Stendardi, D. (2020). Cognitive inflexibility specificity for individuals with high levels of obsessive-compulsive symptoms. Journal of Behavioral and Cognitive Therapy, 30(2), 103-113.
Daivid, D., Szentagotivorel, A., Csman, D. (2008). Rational Emotional behavior therapy in the Treatment of major Depression. Journal Clinical Psychology, 64, 728-746.
Darby, K.P., Castro, L., Wasserman, E.A., & Sloutsky, V.M. (2018). Cognitive flexibility and memory in pigeons, human children and adults. Cognition, 177, 30-40.
De Beurs, E., Carlier, I., Van Hemert. A. (2022). Psychopathology and health-related quality of life as patient-reported treatment outcomes: evaluation of concordance between the Brief Symptom Inventory (BSI) and the Short Form-36 (SF-36) in psychiatric outpatients. QLR, 31(5): 1461-71.
Den Ouden, L., Tiego, J., Lee, R. S., Albertella, L., Greenwood, L. M., Fontenelle, L., & Segrave, R. (2020). The role of Experiential Avoidance in transdiagnostic compulsive behavior: A structural model analysis. Addictive Behaviors, 108, 106464.
Dobson, D., Dobson, KS. (2018). Evidence-based practice of cognitive-behavioral therapy. New York: Guilford publications 14-52.
Forkmann, T., Scherer, A., Pawelzik, M., Mainz, V., Drueke, B., & et al. (2014). Does cognitive behavioral therapy alter emotion regulation in patients with a depressive disorder? Psychology Res Behave Manag, 7, 147-153.
Gottman, J. (2011). Emotion intelligence, introduction taken from the book raising emotionally intelligent child. Journalism Quarterly, 60, 615-621.
Holzel, L., Harter, M., Reese, C., Kriston, L. (2011). Risk factors for chronic depression-A systematic review. Journal Affective Disorder; 129 (1): 1-13.
Howton, A., Green, C., Dickens, A.P., Richards, S.H., Taylor, R.S., Edwards, R., et al. (2014). The impact of social isolation on the health status and health related quality of life of oider people. Quality of Life Research. 20(1): 57- 67.
Hvenegaard, Morten., Watkins, Ed R., Poulsen, Stig., Rosenberg, Nicole K., Gondan, Matthias., Grafton, Ben., Austin, Stephen F., Howard, Henriette., & Moeller, Stine B. (2015). Rumination-focused cognitive behaviour therapy vs. cognitive behaviour therapy for depression: study protocol for a randomised controlled superiority trial. Trials, 16(1), 344.
Jahnco, C., Wuthrich, V.M., & Rappee, R.M. (2014). The influence of conitive flexibility on treatment outcome and cognitive restructuring skill acquisition during cognitive behavioral treatment for anxiety and depression in older adults: results of a pilot study. Behavioral Research and Therapy, 10: 1-33.
Kafetsios, K., Athanasiadou, M., & Dimou, N. (2013). Leaders and subordinates attachment orientation, emotion regulation capabilities and effect at work: A multilevel Analysis. The Leadership Quarterly, 20, 119-131.
Kashdan, J., Roitenberg, J. (2010). Psychological flexibility as fundamental aspect of health. Clinical Psychology Review. 30(7): 865-878.
بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر نشخوار فکری، انعطاف پذیری شناختی و ------------------------------- نجارپور استادی 91
Katoorani, S.M., Ahmadian, H., & Shams Alizadeh, N. (2018). Evaluate the effectiveness of cognitive behavioral therapy on emotion regulation and cognitive processing in patients with MDD. European Journal of Behavioral Sciences, 1(2): 1-11.
Kim, K. L., Christensen, R. E., Ruggieri, A., Schettini, E., Freeman, J. B., Garcia, A. M., & Dickstein, D. P. (2019). Cognitive performance of youth with primary generalized anxiety disorder versus primary obsessive compulsive disorder. Depression and Anxiety, 36(2), 130-140.
Lackner, J. M., Gudleski, G. D., Radziwon, C., Krasner, S. S. Firth, R. S., & et al. (2022). Cognitive flexibility improves in cognitive behavioral therapy for irritable bowel syndrome but not nonspecific education/support. Behaviour Research and Therapy, 154, 104033. https://doi.org/10.1016/j.brat.2022.104033
Langenecker, S., Schreiner, M. W., Bessette, K., Roberts, H., Thomas, L., & et al. (2023). Rumination-Focused Cognitive Behavioral Therapy Reduces Rumination and Targeted Cross-network Connectivity in Youth with a History of Depression: Replication in a Preregistered Randomized Clinical Trial. Biol Psychiatry Glob Open Sci. 3; 4(1):1-10. doi: 10.1016/j.bpsgos.2023.08.012.
Logue, S.F., Gould, T.J. (2014). The neural and genetic basis of executive function: attention, cognitive flexibility, and response inhibition. Pharmacology Biochemistry and Behavior. 123: 45-54.
Mahmoud alilou, M., Ghasempour, A., Azimi, Z., Akbari, E., Fahimi, S. (2012). Role of emotion regulation strategies in the prediction of borderline personality disorder symptoms. Andishe va rafter. 6(24): 9-18.
Meiran, N., Diamond, G.M., Toder, D., Nemets, B. (2011). Cognitive rigidity in unipolar depression and obsessive Compulsive disorder: examination of task switching, Stroop, working memory updating and post mindfulness: The role of trait anxiety, attachment anxiety and attentional control, Personality and Individual difference. 46, 94-99.
Nagata, S., Seki, Y., Shibuya, T., Yokoo, M., Murata, T., & et al. (2018). Does cognitive behavioral therapy alter mental defeat and cognitive flexibility in patients with panic disorder. BMC Res Notes. 11:23.
Pollock, N.C., McCabe, G.A., Southard, A.C., & Zeigler-Hill, V. (2016). Pathological personality traits and emotion regulation difficulties. Personality and individual difference journal, 95(17): 168-177.
Pruessner, L., Timm, C., Kalmar, J., Bents, H., Barnow, S., & Mander, J. (2024). Emotion regulation as a mechanism of mindfulness in individual cognitive-behavioral therapy for depression and anxiety disorders. Depression and Anxiety, 2024, Article 9081139. https://doi.org/10.1155/2024/9081139
Rosa-Alcázar, A. I., Rosa-Alcázar, Á., Martínez-Esparza, I. C., Storch, E. A., & Olivares-Olivares, P. J. (2021). Response Inhibition, Cognitive Flexibility and Working Memory in Obsessive-Compulsive Disorder, Generalized Anxiety Disorder and Social Anxiety Disorder. International Journal of Environmental Research and Public Health, 18(7), 3642.
Shams S. (2022). Predicting Covid Disease -19 Anxiety Based on Perceived Stress and Anxiety Sensitivity in Nurses: The Mediating Role of Cognitive Flexibility. JHPM; 11 (3):1-14
Shareh, H., Farmani, A., Soltani, E. (2014). Investigation the reliability and validity of the cognitive flexibility inventory (CFI) among Iranian university students. Practice in Clinical Psychology. 2(1): 43-50.
Tamir, M. (2016). Why do people regulation their emotion? A Taxonomy of motive in emotion regulation. Personality and social psychology review. 20(3): 199-222.
Tousignant, O.H., Taylor, N.D., Suvak, M. K. and Fireman, G.D. (2018). Effect of rumination and Worry on sleep, Journal of behavior Therapy, In press.
Treynor, W., Gonzalez, R., & Nolen-Hoeksema. (2003). Ruminative reconsidered: A Psychometric Analysis. Cognitive Therapy and Research. 27(3), 247-259.
فصلنامه روان پژوهی و مطالعات علوم رفتاری زمستان 1402 1(4):73 -92 -------------------------------------- نجارپور استادی 92
Turan, Z., Kucuk S., & Cilligol Karabey, S. (2022). The university students’ self-regulated effort, flexibility and satisfaction in distance education. Inter J Educ Tech High Educ; 19(1):1-9.
Watkins, E.R., Mullan, E., Wingrove, J., Rimes, K., Steiner, H. & et al. (2011). Rumination focused cognitive Behavioral therapy for residual depression: Phase II Randomised controlled trial. Br J psychiatry; 199(4): 22-317.
Whiting, D.L., Deane, F., McLeod, H., Ciarrochi, J., & Simpson, G. (2014). Exploring the relationship between cognitive flexibility and psychological flexibility after acquired brain injury. Brain Injury. 28(5-6): 7-646.
Yap, K., Mogan, C., Moriarty, A., Dowling, N., Blair-West, S., & et al. (2018). Emotion regulation difficulties in obsessive-compulsive disorder. Journal of Clinical Psychology, 74(4): 695-709.
[1] major depression disorder (MDD)
[2] Kaplan & Sadock
[3] Halgin & Whitbourne
[4] Holzel, Harter, Reese & Kriston
[5] rumination
[6] Tousignant, Taylor, Suvak & Firman
[7] Amberly, Daphne, Amanda, Nicole, Norman
[8] Dabson & Dozois
[9] Watkins, Mullan, Wingrove, Rimes, Steiner & et al
[10] 10 Langenecker
[11] 11 Hvengaard
[12] Kashdan & Roitenberg
[13] Brooks, Iverson, Sherman & Roberg
[14] Meiran, Diamond, Toder & Nemets
[15] Cognitive flexibility
[16] Whithing, Deane, Ciarrochi, McLeod & Simpson
[17] Logeu & Gould
[18] Dennis & Vander Wal
[19] Darby, Castro, Wasserman & Sloutsky
[20] Johnco, Wuthrich & Rappee
[21] 10 Almarzooqi, Chilcot & McCracken
[22] 11 Lackner & et al
[23] Nagata
[24] Emotion regulation
[25] Pollock, McCabe, Southard & Zeigle-Hill
[26] Tamir
[27] Gross
[28] Yap, Mogan, Moriarty, Dowling, Blair-West & et al
[29] Kafetsios, Athanasido & Dimou
[30] Gottman
[31] Pruessner & et al
[32] 10 cognitive behavioral therapy (cbt)
[33] 11 Howton
[34] 12 Dobson & Dobson
[35] Beck
[36] David, Szentagotivorel & Csman
[37] Ruminant Questionnaire (RQ)
[38] Morro
[39] Treynor, Gonzalez
[40] Cognitive flexibility Inventory (CFI)
[41] Emotion Regulation Questionnaire (ERQ)
[42] John