بررسی رمان «همنوایی شبانه ارکستر چوبها» براساس نظریه یادگیری شناختی _ اجتماعی آلبرت بندورا
محورهای موضوعی : فصلنامه تخصصی زبان و ادبیات فارسی
1 - دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی واحد تبریز، دانشگاه آزاد اسلامی، ایران، تبریز
کلید واژه: یادگیری شناختی – اجتماعی, تحلیل محتوی, بندورا, یادگیری مشاهدهای, سنت , مدرنیسم ,
چکیده مقاله :
پژوهش حاضر واکاوی رمان همنوایی شبانه ارکستر چوب ها از رضا قاسمی، براساس نظریه یادگیری شناختی _ اجتماعی آلبرت بندورا است. در راستای نگرش متفاوت و عمیق به ابعاد مختلف متون ادب فارسی اقتضا می کند آثار ادبی از منظرهای مختلف مورد مداقّه قرار گیرد. روش تحقیق حاضر تطبیقی از نوع تحلیل محتوی کیفی و روش جمع آوری داده ها کتاب خانه ای با بهره گیری از نظریه پشتیبان آلبرت بندورا است . یافته های تحقیق نشان می دهد که در این اثر ادبی، سه پیش فرض کلیدی نظریه بندورا قابل مشاهده است. بدین معنی که تعامل متقابل بین افراد، عوامل محیطی و رفتار شخصیت های داستان مشاهده می شود. یافته مهم دیگر این است که نویسنده نشان داده است یادگیری شناختی - اجتماعی به علت تعارض سنت با مدرنیسم دچار اختلال شده و شخصیت های داستان را سردرگم کرده است. از منظر تربیتی ، تفسیر حاضر به درک ما از نقش تحولات اجتماعی و تعارض سنت و مدرنیسم در تسریع یا ایجاد اختلال در یادگیری های مشاهده ای نسل جوان یاری می رساند.