گونهشناسی ساغرها و پیالههای عصر آهن ایران
محورهای موضوعی : باستانشناسی پیش از تاریخ
1 - استادیار، گروه باستانشناسی، دانشگاه آزاد اسلامی و احد ابهر، ابهر، ایران.
کلید واژه: عصر آهن, گونهشناسی, سفال, ساغر, فنجان,
چکیده مقاله :
فنجانها و ساغرها دو گروه از ظروف سفالی عصر آهن ایران هستند. از نظر شکل کلی و کاربرد مشابهتهای زیادی میان آنها وجود دارد، بهطوریکه میتوان آنها را با یکدیگر در یک گروه واحد قرار داد. تفاوت مهم آنها در ارتفاع ظروف است؛ چنانکه فنجانها معمولاً کوتاهتر از ساغرها هستند. این ظروف شاخص عصر آهن I و II هستند و اغلب از گورستانهای این دوره به دست آمدهاند. پراکندگی جغرافیایی آنها گسترده است و در شمال غرب، دامنه های شمالی و جنوبی البرز، مرکز فلات و زاگرس مرکزی دیده میشود. در مکانهای باستانی عصر آهن این مناطق مجموعاً تعداد ۳۴۴ نمونه از این فنجانها کشف و منتشر شده است. این پژوهش قصد دارد گونه شناسی جدیدی از این ظروف ارائه کند و پراکندگی جغرافیایی آنها را مورد مطالعه قرار دهد. معیار اصلی در این گونه شناسی شکل ظروف است. برای این منظور شکل کلی ظروف به چهار قسمت تقسیم میشود و بر اساس تنوع و ترکیب این چهار قسمت با یکدیگر، گونه هایی تعریف میشوند. پراکندگی جغرافیایی این گونه هادر مناطق مختلف مورد بحث، یکسان و همگون نیست. بطوریکه برخی گونه ها در همه مناطق دیده نمیشوند و برخی گونه ها فقط در برخی مناطق متداول بودهاند. این وضعیت می تواند نشانگر وجود نماد و گرایش های محلی و بومی در تولید این ظروف باشد.
Cups and goblets are two groups of Iron Age pottery in Iran. There are many parallels in shape and usage between the two, thus they can be fixed in a single group. The important difference between them is their height, so that the cups are usually shorter than the goblets. These wares are indicator of Iron Age I and II, and often found in the cemeteries of this age. Their geographical distribution is vast, and they observed in northwest, north and south slope of Alborz Mountains, central plateau and central Zagros. A total of 344 samples of these cups and goblets have been excavated and published from Iron Age sites in these regions. This research aims to propose a new typology for the wares and to study their geographical distribution. The main criterion in this typology is the shape of the ware. For this purpose, the complete shape of the ware is divided in four sections, and based on variation and combination of the four sections, some types are defined. Geographical distribution of the types in the different regions is not uniform and harmonious, rather some types are found in all regions and some others are common in some regions. This situation can indicate presence of local tendency in production of the ware.
_||_