بررسی بنمایهها در رُمان «خوف» اثر شیوا ارسطویی
محورهای موضوعی : مطالعات نقد ادبیآرام احمدی 1 , رضا فرصتی جویباری 2 , حسین پارسائی 3
1 - دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی، واحد قائمشهر، دانشگاه آزاد اسلامی، قائمشهر، ایران
2 - استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد قائمشهر، دانشگاه آزاد اسلامی، قائمشهر، ایران
3 - استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد قائمشهر، دانشگاه آزاد اسلامی، قائمشهر، ایران
کلید واژه: ادبیات داستانی, سبکشناسی, بنمایه, شیوا ارسطویی, رُمان «خوف»,
چکیده مقاله :
در آثار داستانی، بنمایه میتواند از عوامل سبکآفرین باشد و مضمون یا موضوعات مسلط بر سبک را برای خواننده آشکار سازد. زنان داستاننویس از این امکان زبانی زیاد استفاده میبرند و علاوه بر ایجاد حساسیت مداوم در خواننده، متن را به سمت نوعی زبان خاص هنری سوق میدهند. رمان خوف اثر شیوا ارسطویی، یکی از این نمونههاست که به مسئله تنهایی و ترس انسان در دوران مدرن میپردازد و روایتی زنانه از این تنهایی و ترس را بیان میدارد. در این مقاله برآنیم مهمترین بنمایههای موجود در رُمان خوف را مورد بررسی قرار دهیم و نشان دهیم که نویسنده از این طریق چه مفاهیمی را بیان کرده است. این بنمایهها از این لحاظ که بیانگر حساسیتهای یک نویسنده زن است، از ویژگیهای سبک زنانه نیز به شمار میآید. روش کار در این پژوهش، توصیفی- تحلیلی است؛ یعنی ابتدا دادههایی از رمان خوف توصیف میشود و سپس بر اساس آنها، تجزیه و تحلیل انجام میگیرد.
In fiction, the motif can be a stylistic element and reveal the dominant theme or themes to the reader. Women writers make the most of this linguistic option and, in addition to creating constant sensitivity in the reader, direct the text to a specific artistic language. Shiva Arastuei's novel "khof" (=Fear) is one of these examples that deals with the "loneliness" and "fear" of man in modern age and expresses a feminine narrative of this loneliness and fear. In this article, we intend to examine the most important motifs in the novel "khof" and show what concepts the author has expressed in this way. These motifs are also characteristic of a feminine style in that they express the sensibilities of a female writer. The method of this research is "descriptive-analytical"; That is, first, data from the novel "khof" is described, and then, based on them, an analysis is performed and leads to a summary.
ارسطویی، شیوا. (1393). خوف. چاپ دوم. تهران: روزنه.
ایبرمز، ام. اچ و هرفم، جفری گالت. (1387). فرهنگ توصیفی اصطلاحات ادبی. ویراست نهم. ترجمه سعید سبزیان. تهران: انتشارات رهنما.
برزگر، مریم و صفری، سمیرا. (1398). «موتیف و ارتباط آن با عناصر داستانی در داستانهای کوروش اسدی». پژوهشهای نقد ادبی و سبکشناسی. دوره 10. شماره 36. ص 66-49.
حیدری آلکثیر، فرید. (۱۳۹۵). بررسی بنمایههای (موتیف) اقلیمی در آثار احمد محمود، عدنان غریفی، منیرو روانیپور. پایاننامه کارشناسی ارشد دانشگاه شهید چمران اهواز.
داد، سیما. (1390). فرهنگ اصطلاحات ادبی. چاپ پنجم. تهران: انتشارات مروارید.
سلاجقه، پروین. (۱۳۹۵). «جستاری تحلیلی در کارکرد موتیفهای آشنا و آشناییزدا در داستانهای کودکان و نوجوان». مجلة علمی پژوهشی مطالعات ادبیات کودک دانشگاه شیراز. سال هفتم. شمارة دوم. ص ۱۴۶-۱۲۵.
شمیسا، سیروس. (1381). نقد ادبی. چاپ سوم. تهران: فردوس.
فتوحی، محمود. (۱۳۹۱). سبکشناسی (نظریهها، رویکردها و روشها). تهران: سخن.
کلهر، فریبا. (۱۳۹۲). شوهر عزیز من. چاپ پنجم. تهران: آموت.
علینژاد، ملیحه؛ صرفی، محمدرضا و مدبّری، محمود. (۱۳۸۶). «تحلیل و بررسی انواع موتیفها و کارکردهای آن در آثار بلقیس سلیمانی». نشریه ادب و زبان دانشگاه شهید باهنر کرمان. سال ۲۰. شماره 41. ص244-225.
_||_