پُربسامدی و جایگاه معناشناختی واژگان «دل» و «عقل» در ادبیات عرفانی ـ اسلامی (بررسی مفاهیم در فارسی و فرانسه)
محورهای موضوعی : عرفان اسلامی
معصومه احمدی
1
*
,
صدیقه شرکتمقدم
2
1 - استادیار گروه زبان فرانسه دانشگاه علامه طباطبائی، عضو مرکز پژوهشهای علوم انسانی زبان، ادبیات و تمدنها، دانشگاه بوردو مونتین، فرانسه(Plurielles.u-bordeaux-montaigne.fr) نویسنده مسئول: massumahm@atu.ac.ir
2 - استادیار گروه زبان فرانسه و عضو مرکز تحقیقات میان رشتهای زبان و ادبیات دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران.
کلید واژه: پُربسامدی, دل, عقل, عرفان, معناشناسی.,
چکیده مقاله :
در مقاله حاضر ابتدا به پدیدۀ پربسامدی واژگانی، و سپس به طور خاص به حضور پربسامد دو واژه «دل» و «عقل» در ادبیات عرفانی، در دو حوزۀ مطالعاتی زبان فارسی و فرانسه پرداخته شده است. با توجه به بسامد بالای این دو واژه در متون و منابع زبانشناختی عرفانی و نیز زبان عمومی، و با نظر به گستردگی لایههای معنایی آنها، و همچنین نقش کلیدی که در درک مفاهیم عرفانی ایفامیکنند، جایگاه معناشناختی این دو واژه در دو جامعۀ زبانیِ فارسی و فرانسه برجسته وتحلیل و بررسی شده است: به کمک نگاه تفسیری برخی اندیشمندان حوزه عرفان اسلامی، ارتباطِ معنادار میان جایگاه شناختی این واژگان با پربسامدیشان به¬خوبی نشان داده شده-است: پربسامدی میتواند نشانهای از جایگاه شناختی پایهای و کلیدی یک واژه در کاربرد آن توسط کاربران یک زبان باشد و میتواند پژوهشگر را به سمت معانی جدید هدایت نماید.
This article deals with the phenomenon of lexical frequency, specifically the frequent presence of the two words “heart” and “intellect” in Islamic mysticism, both in Persian and French sources. Considering the high frequency of these two words in texts of mystical and general linguistics, their multilayered semantics, and the role they play in understanding mystical concepts, the cognitive position of these words were analyzed in both Persian and French language domains. Looking through the perspective of Islamic mysticism, we show that frequency can be a sign of the fundamental and key cognitive position of a word in its application by users of a language, and that it can lead to new paths of meanings