ادبیات غنایی، یکی از گونههای ادبی است که بیانگر احساسات و عواطف شخصی شاعر است و معادل قدیم آن کلمه غزل است. موضوع اصلی غزل، بیان احساسات و عواطف و ذکر جمال و کمال محبوب و معشوق و شکایت از بخت و روزگار است و به دو نوع جسمانی( عاشقانه) و روحانی( عرفانی) تقسیم میشود. ادب چکیده کامل
ادبیات غنایی، یکی از گونههای ادبی است که بیانگر احساسات و عواطف شخصی شاعر است و معادل قدیم آن کلمه غزل است. موضوع اصلی غزل، بیان احساسات و عواطف و ذکر جمال و کمال محبوب و معشوق و شکایت از بخت و روزگار است و به دو نوع جسمانی( عاشقانه) و روحانی( عرفانی) تقسیم میشود. ادبیات و زبانهای مختلف سرشار از بیان این احساسات و عواطف در قالب شعر میباشد. ادبیات غنی کردی نیز به عنوان یکی از زبانهای زنده و پویای دنیا شاهد بیان این احساسات است. یکی از این شاعران، طاهربگ جاف، شاعر اهل سلیمانیه عراق، است که در شعر خویش توجه خاصی به محبوب و معشوق زمینی داشته و به توصیف زیبایی وی پرداخته است. طاهربگ در قسمت دیگری از اشعارش به بیان سختی عشق، شکایت از محبوب، هجران محبوب و نیز درخواست مهر از وی اشاراتی نموده است. مقاله حاضر برآن است با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و با بهرهگیری از قسمت کردیِ دیوان اشعار طاهربگ جاف به بررسی و تبیین سیمای معشوق در شعر وی بپردازد.
پرونده مقاله
از دیرباز، سرزمین ایران در معرض بلایای طبیعی مختلفی از جمله خشکسالی و قحطی، سرمای شدید، سیل، زلزله و نیز انواع بیماریهای خطرناک و مختلف قرارداشته وهر کدام از این وقایع باعث مرگ و میر تعداد زیادی از مردم و نامساعد شدن اوضاع جامعه شدهاست.در بیشتر موارد شدت این بلایا ب چکیده کامل
از دیرباز، سرزمین ایران در معرض بلایای طبیعی مختلفی از جمله خشکسالی و قحطی، سرمای شدید، سیل، زلزله و نیز انواع بیماریهای خطرناک و مختلف قرارداشته وهر کدام از این وقایع باعث مرگ و میر تعداد زیادی از مردم و نامساعد شدن اوضاع جامعه شدهاست.در بیشتر موارد شدت این بلایا به حدی بودهاست که حتی شاعران و نویسندگان نیز آن را در متون ادبی گزارش کردهاند. در پژوهش حاضر ضمن مطالعة تعدادی از متون نظم و نثر ادبی و تاریخیِ قرن چهارم تا هشتم ه. ق بازتاب این وقایع را تا حد امکان نشان داده و از حیث سیاسی و اجتماعی بررسی و تحلیل نمودهاست . نتایج نشان میدهد شیوۀ شاعران و نویسندگان در بازتاب این وقایع یکسان نبودهاست؛ بیان متون نظم با عواطف بیشتر و متون نظم با تفصیل و جزئیات بیشتری همراه است . آثار روحی و روانی مردم، مرگ و میر و ویرانی شهرها و روستاها، شیوة حاکمیت در برخورد با این بلایا ، مباحثیست که در مطالب پیشِ رو به آنها پرداخته-شدهاست.
پرونده مقاله
شعر خاقانی را از منظرها و رویکردهای مختلفی مورد نقد و تحلیل قرار دادهاند؛ اما نکتهی مهمی که در باب شعر خاقانی تا حدود زیادی مغفول مانده؛ ساحت تغزلی و عاشقانهی شعر اوست. دو عامل عمده را میتوان در این کم توجهی دخیل دانست؛ نخست؛ توانایی کم نظیر خاقانی در عرصهی قصیدهس چکیده کامل
شعر خاقانی را از منظرها و رویکردهای مختلفی مورد نقد و تحلیل قرار دادهاند؛ اما نکتهی مهمی که در باب شعر خاقانی تا حدود زیادی مغفول مانده؛ ساحت تغزلی و عاشقانهی شعر اوست. دو عامل عمده را میتوان در این کم توجهی دخیل دانست؛ نخست؛ توانایی کم نظیر خاقانی در عرصهی قصیدهسرایی که عمدهی نگاهها و نقدها را به سمت خویش کشانده و دیگر جنبههای شعر او ـ و از جمله غزلیات وی ـ را تحت تأثیر قرار داده است. دوم، نظرات برخی از محققان نسل قدیم که با نگاهی کلی و اجمالی، غزلهای خاقانی را چندان قوی و تأثیر گذار ندانستهاند. در این مقاله با محور قرار دادن غزلهای عاشقانهی خاقانی در صدد پاسخ به این پرسشها بودهایم که آیا غزلهای عاشقانهی خاقانی، در روند تکاملی غزل عاشقانه نقش و تأثیری داشتهاند؟ آیا نظرات مخالفی که برخی از محققان در باب جنبههای تغزلی شعر خاقانی ارایه کردهاند با واقعیت شعر او همخوانی دارد؟ آیا خاقانی توانسته است در غزلهایش خود را از کمند روح قصیدهپرداز و دشوارگوی خود برهاند؟ یافتههای این پژوهش، نشان دهندهی آن است که خاقانی ضمن تأثیرات عمیقی که بر شعر شاعران غزلسرای پس از خویش گذاشته، نقش مهمی در تحول و تکامل عاشقانههای شعر فارسی نیز داشته است و او یکی از حلقههای اصلی پیوند میان تغزلات شاعرانی مثل رودکی، فرخی و منوچهری به عنوان آغازگران شعر عاشقانهی فارسی و غزلهای مولوی، سعدی و حافظ به عنوان خداوندان عرصهی غزل و عاشقانهسرایی است.
پرونده مقاله
انسجام مفهومی معنایی است و به روابط معنایی که میان عناصر یک متن وجود دارد، اشاره می کند و به واسطۀ عمل آنها، درک برخی از عناصر متن امکان پذیر میگردد؛ یک عنصر، عنصری دیگر را پیش انگاری میکند، به این معنا که عنصر دوم را نمی توان بدون عنصر اول درک کرد و در نتیجه، این رو چکیده کامل
انسجام مفهومی معنایی است و به روابط معنایی که میان عناصر یک متن وجود دارد، اشاره می کند و به واسطۀ عمل آنها، درک برخی از عناصر متن امکان پذیر میگردد؛ یک عنصر، عنصری دیگر را پیش انگاری میکند، به این معنا که عنصر دوم را نمی توان بدون عنصر اول درک کرد و در نتیجه، این روابط میان عناصر متن، به کلام وحدت، انسجام و یکپارچگی می بخشند. در این مقاله شعر عقاب خانلری براساس نظریۀ هلیدی و حسن مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت که ضمن شناسایی عوامل انسجام متنی آن و توصیف کیفی آنها، تبدیل به دادهای کمی هم شدند که نتیجه پژوهش نشان داد، عوامل انسجام دستوری شعر عقاب به مراتب بیشتر از سایر عوامل است، و غالب نمونه های انسجام دستوری نیز مربوط به ارجاع شخصی است، بعد از آن عامل پیوند است و چون متن شعر روایی است، عامل واژگانی نقش کمتری در انسجام متنی داشته و بسامد بالای عوامل انسجامی بیانگر این است که شعر از انسجام متنی بسیار خوبی برخوردار است.
پرونده مقاله
ادب غنایی، یکی از انواع چهارگانۀ ادب فارسی است که به سبب اشتمال بر عناصر اصیل انسانی چون عواطف و احساسات با دیگر انواع دارای فصول مشترکی است. این فصول که غالبا در حوزۀ معناست، با ادب عرفانی در موضوع عشق که از کلیدی ترین مباحث هردو نوع است، اشتراکی بسیار دارد. اگرچه که د چکیده کامل
ادب غنایی، یکی از انواع چهارگانۀ ادب فارسی است که به سبب اشتمال بر عناصر اصیل انسانی چون عواطف و احساسات با دیگر انواع دارای فصول مشترکی است. این فصول که غالبا در حوزۀ معناست، با ادب عرفانی در موضوع عشق که از کلیدی ترین مباحث هردو نوع است، اشتراکی بسیار دارد. اگرچه که در هر نوع، ممکن است طیف و ساحت هایی متفاوت عرضه و مقاصدی از لونی دیگر ارائه شود. اما ماهیت مشترک هردوی آنها ریشه در عمیقترین حس آدمی که همان اظهار عشق و محبت است، دارد. از این رو، این پژوهش به بیان برخی از اشتراکات ادب غنایی و عرفانی، بخصوص از منظر مفهوم عشق می-پردازد. متن مورد مطالعه، حکایت های عرفانی شرح سروری است که یکی از شروح معتبر بر مثنوی مولانا است که برخی از آنها در کتب معتبر متصوفه آمده است. کلید واژه ها: ادب غنایی، حکایتهای عرفانی، شرح سروری، عاطفه، عشق.
پرونده مقاله