چکیده: مثنوی سرایی عرفانی که با سنایی آغاز شد و با عطار و مولانا به اوج تکامل خود رسید، به عنوان نوع ادبی مهمّی تلقی میشود که ترسیم کنندۀ زوایای فراوانی از احساس و اندیشۀ عرفانی شاعران است. در بین مثنویهای عرفانی و حکمی، مخزنالاسرار نظامی از چنان جایگاه و اهمّیّتی به چکیده کامل
چکیده: مثنوی سرایی عرفانی که با سنایی آغاز شد و با عطار و مولانا به اوج تکامل خود رسید، به عنوان نوع ادبی مهمّی تلقی میشود که ترسیم کنندۀ زوایای فراوانی از احساس و اندیشۀ عرفانی شاعران است. در بین مثنویهای عرفانی و حکمی، مخزنالاسرار نظامی از چنان جایگاه و اهمّیّتی بهرهمند است که پس از نظامی بیش از یکصد و پنجاه شاعر به پیروی از آن طبع آزمایی کردهاند. نوشتار حاضر به معرفی اجمالی یکی از این مثنویها-که به مظهرالآثار نامبردار است- و تحلیل لطائف و ظرائف عرفانی آن اختصاص دارد. شاعر مثنوی مذکور، سید محمد هاشم کرمانی، معروف به شاه جهانگیر کرمانی، میراثدار تفکرات عرفانی شاه قاسم انوار و شاه نعمتالله ولی (اجداد وی)، و از عارفان پارسیگوی سدۀ نهم و دهم است که در اثر خویش نکات متعددی از اندیشههای عرفانی را ارائه کرده است.
پرونده مقاله
چکیده عشق از اساسیترین موضوعات شعر فارسی است و انواع زمینی و آسمانی آن در اشعار شاعران عامی و عالم و عابد و عارف، مضامین عالی و تعابیر زیبایی را به وجود آورده است. کمالالدین وحشی بافقی غزلسرای قرن دهم هجری، از جمله شعرای مهم و تأثیرگذار در مکتب واسوخت، با مهارتی ک چکیده کامل
چکیده عشق از اساسیترین موضوعات شعر فارسی است و انواع زمینی و آسمانی آن در اشعار شاعران عامی و عالم و عابد و عارف، مضامین عالی و تعابیر زیبایی را به وجود آورده است. کمالالدین وحشی بافقی غزلسرای قرن دهم هجری، از جمله شعرای مهم و تأثیرگذار در مکتب واسوخت، با مهارتی که در بهکارگیری الفاظ دارد سیمای عشق را به اشکال گوناگون به تصویر کشیده است. هدف این تحقیق این بوده که بشناسد که عشق مورد نظر وحشی چه ویژگیهایی دارد؟ نتیجة تحقیق حاضر نشان میدهد که ویژگیها و صفات عشق در غزلیات وحشی بافقی غالباً با مضامین راجع به مسأله عشق در آثار شاعران عاشق و عارف پیش از او همسانیهای زیادی دارد. مقام "عشق" در شعر او والا بوده، نوع زمینی و مجازی آن نیز سایه یا واسطة عشق ملکوتی است. در این مقاله جلوههای گوناگون عشق در غزلهای وحشی بررسی میشود.
پرونده مقاله
چکیده: خاقانی، شاعر پرآوازۀ قصیدهسرای قرن ششم- که به مدیحهسرایی شهره است و در تصویرسازیها، بویژه در وصف طبیعت و بالاخص در ستایش صبح و مظاهر آن، از همگنان پیشی گرفته است- در اقبال به عرفان و اصطلاحات عرفانی، تعلّق خاطری دارد؛ هر چند عرفان او در سطح سنایی و عطّار نیست چکیده کامل
چکیده: خاقانی، شاعر پرآوازۀ قصیدهسرای قرن ششم- که به مدیحهسرایی شهره است و در تصویرسازیها، بویژه در وصف طبیعت و بالاخص در ستایش صبح و مظاهر آن، از همگنان پیشی گرفته است- در اقبال به عرفان و اصطلاحات عرفانی، تعلّق خاطری دارد؛ هر چند عرفان او در سطح سنایی و عطّار نیست، امّا رویکرد او به مقامات سیر و سلوک، درخور توجّه و واکاوی است. بازتاب مقامات دهگانۀ توبه، ورع، زهد، فقر، صبر، شکر، خوف، رجا، توکّل و رضا در دیوانش، توجّه کردنی است؛ در این پژوهش، مقامات مذکور، با شواهد شعری، از دل دیوان استخراج و همراه با تحلیلهای مربوط، نموده شده است تا معلوم گردد خاقانی، علاوه بر ابعاد هنری دیگر، در عرفان نیز دستی دارد و به استناد شواهد فراوان، مفاهیم عالی آن را در جای جای اشعار خود آورده است.
پرونده مقاله
چکیده تقریباً در غالب آثار موسیقی ردیفی "دستگاهی" ایران، از ازمنة قدیم- از زمانی که بر روی صفحات گرامافون ضبط میشده- تاکنون، ردّ و نشانی از غزلهای سعدی به چشم میخورد. این نشان، گاه چنان برجسته است که نوعی تعمد و اصرار در استفاده از غزلهای شیخ برای روایت موسیقایی اح چکیده کامل
چکیده تقریباً در غالب آثار موسیقی ردیفی "دستگاهی" ایران، از ازمنة قدیم- از زمانی که بر روی صفحات گرامافون ضبط میشده- تاکنون، ردّ و نشانی از غزلهای سعدی به چشم میخورد. این نشان، گاه چنان برجسته است که نوعی تعمد و اصرار در استفاده از غزلهای شیخ برای روایت موسیقایی احوال و درونیات- از سوی خواننده [و نوازنده]- و وفاق آن با مطلوبات روحی شنونده را به ذهن متبادر مینماید. پرسش، این است که چرا تا این اندازه غزل سعدی با موسیقی ایرانی عجین شده است؟ یا آن چه ویژگی سخن سعدی است که جواهر منضود او را، در روایت ردیف موسیقی، با چنین اقبالی مواجه کرده و میکند؛ آنچنانکه گویی سعدی، خود، غزلها را جز به این هدف نسروده، یا با ردیف کنونی موسیقی آشنا بوده است؟ به بیانی بهتر، آن چه لطیفة نهانی در حدیث سعدی است که، بدون هیچ ادعایی در موسیقیدانی- خلاف شعرایی مانند منوچهری، رودکی، فرخی و ... که به صراحت، به نوازندگی و خوانندگی خود اشاره میکنند- شعر وی را بیشتر از متقدمان مدعی، با ردیف موسیقی سازگاری داده است؟ نوشتار حاضر، با تکیه بر روش تحلیل محتوا، تلاشی برای پاسخ به این چراهاست.
پرونده مقاله
چکیده مهدی اخوان ثالث شاعر بزرگ معاصر، یکی از ستونهای شعر نوین فارسی است. بخشی مهم از میراث شعری اخوان ثالث را تغنیات، غزلها و غزلوارههای او برمیسازد. دغدغههای نظری م. امید دربارة شعر و شاعری نیز پیوندی استوار با تلقی او از تغنّی و غزل و جوهر غزل و غنا دارد. آنچ چکیده کامل
چکیده مهدی اخوان ثالث شاعر بزرگ معاصر، یکی از ستونهای شعر نوین فارسی است. بخشی مهم از میراث شعری اخوان ثالث را تغنیات، غزلها و غزلوارههای او برمیسازد. دغدغههای نظری م. امید دربارة شعر و شاعری نیز پیوندی استوار با تلقی او از تغنّی و غزل و جوهر غزل و غنا دارد. آنچه در این گفتار صورت گرفته، نگاهی اجمالی به محتوا و صورت تغنیّات اوست. عشق در شعر و اندیشة مهدی اخوان ثالث، برخلاف بسیاری از معاصران، واجد همان صفاتی است که از روح یک انسان عارفمآب سنتی سراغ داریم. زبان اخوان ثالث در غزلوارهها به مانند سایر اشعار موفق او از ترکیب دو وجه "آرکائیسم" و "زبان امروز" و پیوند این دو در بستر "گرایش به منطق نثر" سامان یافته است. تفاوت اصلی زبان شعر اخوان در این آثار با سایر اشعار او در این است که در اینجا آرکائیسم رنگ کمتری دارد و گرایش به منطق نثر، خاصه در افتتاحیة اشعار نمود کمابیش بیشتری دارد. زبان اخوان ثالث در غزلوارهها، در لحظههای اوج، به سوی آرکائیسم حرکت میکند. تصویر نیز در شعر مهدی اخوانثالث و خاصه در غزلوارههای وی نقشی بسیار مهم دارد؛ اما موفقیتِ او تقریباً آنگاه به دست میآید که شعر وی به "شعر نحو" نزدیک میشود. نگاهی به برخی صنایع و شگردهای پر کاربرد در تغنیات م. امید، بخش دیگر این گفتار است.
پرونده مقاله
چکیـده خاقانی از بزرگترین شاعران و قصیدهسرایان ادب فارسی به شمار میرود. او در کنار قصاید غرّا و مطنطن به تصنیف غزلیات نیز، همت گماشت. عزم خاقانی در غزلسرایی، او را در جرگة پیشگامان غزل عارفانه قرار داد. چندی پس از او، سعدی، شاعر بلند آوازه و نامآور فارسی، علاوه بر ن چکیده کامل
چکیـده خاقانی از بزرگترین شاعران و قصیدهسرایان ادب فارسی به شمار میرود. او در کنار قصاید غرّا و مطنطن به تصنیف غزلیات نیز، همت گماشت. عزم خاقانی در غزلسرایی، او را در جرگة پیشگامان غزل عارفانه قرار داد. چندی پس از او، سعدی، شاعر بلند آوازه و نامآور فارسی، علاوه بر نوشتن دو اثر جاودان گلستان و بوستان، غزلسرایی را نیز وارد مرحلة نوینی از حیات خود کرد و در واقع، غزل عاشقانه را به کمال رسانید. هدف اصلی این مقاله، بررسی تطبیقی جلوة معشوق در غزلیات خاقانی و سعدی است که به روش توصیفی تحلیل محتوا و به شیوة کیفی، تجزیه و تحلیل گردید. نتیجه این که معشوق در غزلیات دو شاعر، به صورتهای مختلف رخ مینمایاند: 1- داشتن زیبایی 2- صعبالوصول بودن 3- جفاکاری و... حسن معشوق در غزل سعدی که به زیباترین نحو توصیف و تحسین شده، گرایش جمالگرای شاعر را آشکار میسازد، در حالی که در خاقانی چنین گرایشی دیده نشده است. اما معشوق جفاکار از مضامین مشترک در غزل خاقانی و سعدی است و صعبالوصول بودن معشوق نیز ضمن اینکه در غزلیات دو شاعر کم و بیش وجود دارد؛ ولی در غزلیات خاقانی نمود بیشتری دارد.
پرونده مقاله