فهرست مقالات برحسب موضوع پزشکی و بهداشت


    • دسترسی آزاد مقاله

      1 - ارائه مدل ساختاری تصویر تن بر اساس طرحواره‌‌های جنسی، تیپ شخصیتی، نگرش به خوردن با میانجی‌گری کمال‌گرایی در افراد دچار آسیب فرهنگی اختلال بدشکلی بدن
      رقیه اسلام نیا جواد خلغتبری شهره قربان شیرودی
      هدف پژوهش حاضر، ارائه مدل ساختاری تصویر تن بر اساس طرحواره‌‌های جنسی، تیپ شخصیتی، نگرش به خوردن با میانجی گری کمال‌گرایی در زنان با آسیب فرهنگی اختلال ‌بدشکلی‌بدن مراجعه‌کننده به کلینیک‌ های زیبایی استان مازندران بود. جامعه آماری پژوهش زنان مراجعه کننده به کلینیک‌ های ز چکیده کامل
      هدف پژوهش حاضر، ارائه مدل ساختاری تصویر تن بر اساس طرحواره‌‌های جنسی، تیپ شخصیتی، نگرش به خوردن با میانجی گری کمال‌گرایی در زنان با آسیب فرهنگی اختلال ‌بدشکلی‌بدن مراجعه‌کننده به کلینیک‌ های زیبایی استان مازندران بود. جامعه آماری پژوهش زنان مراجعه کننده به کلینیک‌ های زیبایی استان مازندران (شهر‌های آمل، بابل، ساری و قائم شهر) بود. حجم نمونه 330 نفر بود که به روش هدفمند انتخاب شدند. روش پژوهش حاضر، همبستگی و از نوع مدل‌یابی معادلات ساختاری (SEM) است. ابزار گردآوری داده‌ها پرسشنامه رضایت از تصویر تن سوئوتو و گارسیا (2002)، پرسشنامه طرح‌واره جنسی اندرسون و سیروانوسکی (1994)، پرسشنامه تیپ شخصیتی کاستا و مک‌کری (1992)، پرسشنامه نگرش به خوردن کانر و همکارانش (1979) و پرسشنامه کمال‌گرایی تری‌شورت و همکاران (1995) بود. در این پژوهش برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل‌یابی معادلات ساختاری و از نرم افزار SPSS22 و Amos23 استفاده شد. نتایج نشان داد که بین طرحواره‌ های جنسی و تصویر تن در افراد با ‌بدشکلی‌بدن با میانجی گری کمال گرایی رابطه معنادار وجود دارد. هم چنین بین تیپ شخصیتی و تصویر تن در افراد با بدشکلی‌بدن با میانجی گری کمال گرایی رابطه معنادار وجود دارد. بین نگرش به خوردن و تصویر تن نیز در افراد با ‌بدشکلی‌بدن با میانجی گری کمال گرایی رابطه معنادار وجود دارد.در کل نتایج نشان داد که تصویر تن با همه متغیرهای مورد بررسی ارتباط معناداری دارد و از آن جا که ظاهر انسان بخشی از شخصیت و هویت فرد را تشکیل می دهد و در موقعیت های فرهنگی و اجتماعی نمایان می شود نارضایتی از آن عامل خطر برای بسیاری از اختلالات را فراهم می کند. پرونده مقاله
    • دسترسی آزاد مقاله

      2 - تحلیل مردم‌ نگارانه دانش بومی زنان روستای سربندان پیرامون گیاه شناسی مبتنی بر نظریه ژولین استیوارد
      فاطمه شعبانی اصل محمدصادق فربد علی باصری محمدهادی ‌ ‌منصور لکورج
      هدف پژوهش حاضر، مطالعه مردم‌نگارانه دانش بومی زنان روستای سربندان پیرامون گیاه‌شناسی مبتنی بر نظریه ژولین استیوارد بود. جامعه مورد مطالعه، کلیه زنان منطقه روستای سربندان بود. از بین جامعه مورد مطالعه 15 فرد با استفاده از روش نمونه‌گیری هدفمند انتخاب شدند. روش پژوهش، تحق چکیده کامل
      هدف پژوهش حاضر، مطالعه مردم‌نگارانه دانش بومی زنان روستای سربندان پیرامون گیاه‌شناسی مبتنی بر نظریه ژولین استیوارد بود. جامعه مورد مطالعه، کلیه زنان منطقه روستای سربندان بود. از بین جامعه مورد مطالعه 15 فرد با استفاده از روش نمونه‌گیری هدفمند انتخاب شدند. روش پژوهش، تحقیق میدانی کیفی و انجام مطالعه به شیوۀ مردم‌‌نگاری انجام گرفت. داده‌ها از طریق مصاحبه عمیق و نیمه‌ساختاریافته و مشاهده مشارکتی جمع‌آوری شد. نتایج نشان داد که طبق نظریه ژولین استیوارد، تحول فرهنگی بر زمینه انطباق و سازگاری محیط اکولوژی و فرهنگ به وجود می‌آید. این سازگاری منجر به رشد و تحول فرهنگی در انسان می‌شود. زنان روستای سربندان در رابطه متقابل و دوسویه‌‌ای خود با محیط با این شیوه‌ انطباق برقرار کرده‌اند. آن‌ها برای نام‌گذاری محیط زیست طبیعی و نوع گیاهی که در آن منطقه رشد می‌کند به شناخت محیط زیست طبیعی پرداختند.زنان روستا در یافتند که در این محیط کوهستانی و دشت چه نوع گیاهانی رشد می‌کند و به دنبال آن شناخت و متناسب با آن ترانه خواندند و ضرب‌‌لمثل گفتند. آن-ها توانستند در ارتقای سلامت جسم خود برای نمونه رفع عفونت یا رفع درد از بدن از گیاهی که در این منطقه رویشگاه آن بود بهره‌بگیرند. در نتیجه طبق نظر ژولین استیوارد دانش بومی زنان سربندان متأثر از محیط جغرافیایی این منطقه است که به پایداری بوم‌‌شناختی منجر شد. پرونده مقاله
    • دسترسی آزاد مقاله

      3 - بررسی اثربخشی تجسم هدایت یافته و معنادرمانی بر میزان افسردگی، اضطراب و امیدواری زنان مبتلا به سرطان بیمارستان شفا اهواز
      شهنام ابوالقاسمی سارا ساعدی ندا موری نجف آبادی
      هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی تجسم هدایت یافته و معنادرمانی بر میزان افسردگی، اضطراب و امیدواری زنان مبتلا به سرطان بیمارستان شفا اهواز بود. نمونۀ این پژوهش را 42 نفر از زنان بیمار مبتلا به سرطان تشکیل دادند که به صورت تصادفی ساده در دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل قرا چکیده کامل
      هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی تجسم هدایت یافته و معنادرمانی بر میزان افسردگی، اضطراب و امیدواری زنان مبتلا به سرطان بیمارستان شفا اهواز بود. نمونۀ این پژوهش را 42 نفر از زنان بیمار مبتلا به سرطان تشکیل دادند که به صورت تصادفی ساده در دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل قرار گرفتند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش عبارت بودند از: افسردگی بک، اضطراب کتل و امیدواری میلر. طرح پژوهش، شبه تجربی و از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. پس از انتخاب تصادفی گروه های آزمایشی و کنترل، ابتدا برای هر سه گروه، پیش آزمون اجرا گردید، سپس مداخله آزمایشی1 (آموزش تجسم هدایت یافته) و مداخله آزمایشی2 (آموزش معنادرمانی) به گروه های آزمایش ارائه گردید و پس از اتمام برنامه آموزشی، پس آزمون گرفته شد. تجزیه و تحلیل داده ها به روش تحلیل کواریانس چند متغیره (مانکوا) نشان داد آموزش تجسم هدایت یافته و معنادرمانی در کاهش افسردگی، اضطراب و افزایش امیدواری زنان سرطانی موثر و کارآمد هستند و در این میان روش معنادرمانی تاثیر بیشتری بر متغیرهای وابسته داشت. پرونده مقاله
    • دسترسی آزاد مقاله

      4 - مقایسه اضطراب مرگ، خوش بینی و شوخ طبعی بین پرستاران زن
      فرح نادری سعید بختیارپور مینا شکوهی
      هدف پژوهش حاضر مقایسه اضطراب مرگ، خوش بینی وشوخ طبعی درمیان پرستاران زن شاغل در بخش های مختلف بیمارستان گلستان اهواز بود. جامعه آماری این تحقیق کلیه پرستاران زن بیمارستان گلستان اهواز در سال 1389بود که به تفکیک در 7 بخش کلی اورژانس، مراقبت های ویژه،کلیه، جراحی، ا چکیده کامل
      هدف پژوهش حاضر مقایسه اضطراب مرگ، خوش بینی وشوخ طبعی درمیان پرستاران زن شاغل در بخش های مختلف بیمارستان گلستان اهواز بود. جامعه آماری این تحقیق کلیه پرستاران زن بیمارستان گلستان اهواز در سال 1389بود که به تفکیک در 7 بخش کلی اورژانس، مراقبت های ویژه،کلیه، جراحی، اعصاب و روان، اتاق عمل و داخلی و اطفال، مشغول به کار بودند.از این جامعه تعداد 200 نفر به عنوان نمونه و با استفاده از روش تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزارهای به کاررفته در این تحقیق عبارت بودنداز: مقیاس اضطراب مرگ کالت لستر، پرسشنامه خوش بینی( ASQ )و مقیاس شوخ طبعی(مارتین و لفکورت)، که همگی از اعتبار و پایایی قابل قبول برخوردارند.پژوهش حاضر از نوع علی- مقایسه ای بود که برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری تحلیل واریانس چند متغیری (مانوا) و آزمون تعقیبی شفه استفاده شد. براساس یافته های به دست آمده بین پرستاران زن شاغل در بخش های مختلف بیمارستان از لحاظ اضطراب مرگ تفاوت معنی داری وجود داشت. لیکن از لحاظ سایر متغیرها تفاوت معنی داری مشاهده نشد. پرونده مقاله
    • دسترسی آزاد مقاله

      5 - تحول نقش های جنسیتی زنان و سلامت روانی خانواده
      پروین احتشام زاده
      هدف از این پژوهش بررسی عوامل تأثیرگذار بر تحول نقش های جنسیتی زنان و آثار مثبت و منفی این تحول نقش، بر سلامت روان خانواده، و همچنین ارائه راهکارهایی جهت کاستن از آثار منفی آن بود. مرور پژوهش های انجام شده در زمینه تحول نقش های جنسیتی نشان داد که تحول نقش در زنان، در کنا چکیده کامل
      هدف از این پژوهش بررسی عوامل تأثیرگذار بر تحول نقش های جنسیتی زنان و آثار مثبت و منفی این تحول نقش، بر سلامت روان خانواده، و همچنین ارائه راهکارهایی جهت کاستن از آثار منفی آن بود. مرور پژوهش های انجام شده در زمینه تحول نقش های جنسیتی نشان داد که تحول نقش در زنان، در کنار دستاوردهای مثبتی چون گسترش نسبی حقوق اجتماعی، افزایش قدرت اقتصادی و سطح تحصیلات آنان، کاهش خشونت خانگی نسبت به زن و افزایش خودباوری و اعتماد به نفس در زنان، منجر به پی آمدهای منفی مانند کاهش حضور زوجین در کنار هم در خانه، افزایش نزاع بر سر قدرت بین زوجین، افزایش رفتار جنسی پرخطر و تا حدودی بالا رفتن سن ازدواج گردید. بررسی اجمالی پدیده های مرتبط با تغییر نقش های جنسیتی زنان، نشان داد که فرهنگ سازی و به کارگیری جدی فرامین اصیل اسلامی در مورد نقش های جنسیتی، تغییر باورهای سنتی نامطلوب در مورد زنان، افزایش سطح تحصیلات آنان،دقت نظر زنان در تنظیم برنامه شغلی به گونه ای که به وظیفه خطیر مادری آنها لطمه نزند، حمایت بیشتر مردان از همسران شاغل خود، و به طور کلی میانه روی در تغییر نقش های جنسیتی، می تواند به عنوان راه هایی برای کاهش اثرات منفی تحول نقش های جنسیتی و در نتیجه حفظ سلامت خانواده در نظر گرفته شوند. پرونده مقاله
    • دسترسی آزاد مقاله

      6 - رابطه هوش معنوی و هوش اجتماعی با اضطراب مرگ زنان سالمند
      فرح نادری خدیجه روشنی
      هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه هوش معنوی و هوش اجتماعی با اضطراب مرگ زنان سالمند شهر اهواز بود .نمونه پژوهش 100 نفر بودند که با روش مرحله ای انتخاب شدند. برای اندازه گیری متغیرها از مقیاس هوش معنوی ISIS،مقیاس هوش اجتماعی ترومسو و مقیاس اضطراب مرگ کالت لستراستفاده شد.طرح چکیده کامل
      هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه هوش معنوی و هوش اجتماعی با اضطراب مرگ زنان سالمند شهر اهواز بود .نمونه پژوهش 100 نفر بودند که با روش مرحله ای انتخاب شدند. برای اندازه گیری متغیرها از مقیاس هوش معنوی ISIS،مقیاس هوش اجتماعی ترومسو و مقیاس اضطراب مرگ کالت لستراستفاده شد.طرح تحقیق از نوع همبستگی بود.جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیری استفاده شد. نتایج نشان داد که بین هوش معنوی و اضطراب مرگ سالمندان رابطه معنی داری وجود دارد .اما بین هوش اجتماعی و اضطراب مرگ سالمندان رابطه معنی داری به دست نیامد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که از میان متغیر های پیش بین تنها متغیر هوش معنوی پیش بینی کننده اضطراب مرگ بود. پرونده مقاله
    • دسترسی آزاد مقاله

      7 - بررسی ارتباط شیوه زندگی وابتلا به استئوآرتریت در زنان ومردان سالمند
      مریم آقا امیری شهلا محمدزاده بهار سیفی حمید علوی مجد
      استئوآرتریت یا آرتروز یکی از شایعترین بیماری های مفصلی در سنین سالمندی است و اغلب منجر به ناتوانی می شود. تحقیق حاضر با هدف بررسی ارتباط شیوه زندگی و ابتلا به استئوآرتریت صورت گرفت.در این مطالعه تحلیلی،220 زن و مرد به روش تصادفی ساده انتخاب و به دو گروه 110 بیماروغیربیم چکیده کامل
      استئوآرتریت یا آرتروز یکی از شایعترین بیماری های مفصلی در سنین سالمندی است و اغلب منجر به ناتوانی می شود. تحقیق حاضر با هدف بررسی ارتباط شیوه زندگی و ابتلا به استئوآرتریت صورت گرفت.در این مطالعه تحلیلی،220 زن و مرد به روش تصادفی ساده انتخاب و به دو گروه 110 بیماروغیربیمار تقسیم شدند. در ابتدا ازهر دو گروه اطلاعات دموگرافیک جمع آوری و سئوالاتی درباره سابقه و وضعیت بیماری،و عادات تغذیه،فعالیت وتحرک بدنی،واستعمال دخانیات پرسیده شد.در این مطالعه ازآزمون های آماری کای دو و ویتنی برای تجزیه وتحلیل داده ها استفاده شده است.میانگین سنی بیماران 60سال بود و(1/59%) درصد از بیماران زن بودند. اکثریت افراد در گروه موردشاخص توده بدنی بین (25-29)،و(2/88%)از افراد در گروه مورد هرگز پس ازیائسگی هورمون درمانی نکرده و( 11/32%)افراد گروه مورد خانه دار (2/87%) سابقه استفاده مکرر از پله،(2/64%)سابقه حمل مکرر بار سنگین و(1/66%)همیشه به صورت چهارزانو می نشسته اند ودارای تاریخچه مثبت خانوادگی ابتلا به استئوآرتریت بودند.ازنظرتغذیه وعادات غذایی در دو گروه تفاوت معنی داری وجود داشت(001/0>p).ازنظرفعالیت وتحرک بدنی اکثر افراد در گروه مورد در گذشته فعالیت سنگین داشته،پیاده روی و ورزش نمی کردند،و(7/28%)افراد گروه مورد از سیگار استفاده می کردند.(001/0>p). مطالعه حاضر نشان داد افراد مبتلا به استئوآرتریت دارای شیوه زندگی نامناسب تری نسبت به افراد غیر مبتلا هستند و با اصلاح آن می توان تا اندازه ایی از بروزآن پیشگیری کرد. پرونده مقاله