سنجش و ارزیابی کیفیت سکونت و میزان برخورداری از خدمات اولیه در مساکن شهری با استفاده از روش VIKOR (مطالعه موردی: مناطق شهری کلانشهر اصفهان)
حمیدرضا وارثی
1
(
دانشگاه اصفهان
)
سهیلا رضایی آدریانی
2
(
دانشگاه اصفهان
)
کلید واژه: مسکن, شاخص, کلانشهر اصفهان, کیفیت سکونت, روش VIKOR,
چکیده مقاله :
براساس تعاریف، مسکن علاوه بر مکان زندگی، کل فضای سکونتی و خدمات و زیرساختهای مرتبط را در بر میگیرد، بنابراین در بررسی کیفیت سکونت علاوه بر ویژگیهای کمی و کیفی مسکن ارزیابی کیفیت امکانات و خدمات واحد مسکونی نیز بایستی لحاظ شود. این در حالی است که مطالعات انجامشده غالبا به ویژگیهای واحد مسکونی پرداختهاند و بررسی زیرساختها کمتر مورد توجه قرار گرفته است، از این رو هدف مقاله حاضر ارزیابی وضعیت کیفیت سکونت از نظر میزان برخورداری از خدمات و زیرساختها در مساکن شهری مناطق کلانشهر اصفهان است.
نوع پژوهش کاربردی و روش مطالعه توصیفی-تحلیلی است. آمار مورد نیاز از سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1395 و آمارنامه سال 1398 استخراج شده است. شاخصهای مورد استفاده در این تحقیق شامل 72 شاخص در 10 گروه به شرح زیر است:
کیفیت فضای سبز، کیفیت و کمیت ساختوساز، وضعیت فرسودگی، وضعیت تخلفات ساختمانی، وضعیت خدمات و زیرساختها، بهداشت و درمان، شاخصهای فرهنگی، شاخصهای ورزشی، زیباسازی و شاخصهای اداری مالی.
در نهایت مناطق شهری براساس شاخصهای تعریف شده و با استفاده از روش VIKOR از نظر میزان برخورداری در سه گروه طبقهبندی شدند. مناطق یک، سه و شش به عنوان مناطق برخوردار، مناطق پنج، چهار و یازده مناطق نیمه-برخوردار و مناطق دو، هفت، هشت نه، ده، دوازده، سیزده، چهارده و پانزده در گروه کمتربرخوردار قرار گرفتند.
بر اساس نتایج تنها 15% از مساحت شهر در وضعیت برخوردار قرار دارد در حالی که سهم مناطق کمتر برخوردار معادل 58% از مساحت کل شهر است. این مسئله بیانگر عدم پایداری در حوزه مسکن و ضرورت برنامهریزی جامع و کارآمد در این بخش است.
چکیده انگلیسی :
According to the definitions, housing includes the place of living, the entire residential space and related services and infrastructures. Therefore, in assessment of housing quality, condition of facilities and services of residential unit should be taken into account. Nevertheless, studies have often focused on the quantitative and qualitative characteristics of residential unit, and evaluation of infrastructure has received less attention. Hence, evaluating the quality of housing in terms of level of services and infrastructures in urban residences of Isfahan metropolis is the purpose of this article.
This research is descriptive-analytical in terms of applied purpose and method. The required statistics are extracted from the general population and housing census of 2016 and the statistical yearbook of Isfahan, published in 2019.
The indicators used in this research include 72 indicators in 10 groups as follows:
quality of green space, quality and quantity of construction, status of erosion, status of construction violations, status of services and infrastructure, health, Cultural indicators, sports, aesthetic and financial indicators.
Finally, Urban areas are ranked based on defined indicators and by use of VIKOR method were classified into three groups in terms of development. Regions one, three and six were classified as developed regions, regions five, four and eleven were classified as semi-developed regions, and regions two, seven, eight, nine, ten, twelve, thirteen, fourteen and fifteen were classified as less- developed.
According to the results, only 15% of the city's area is in a developed state, while the share of less-developed areas is equal to 58% of the entire city's area. This issue indicates the lack of stability in the housing sector and the need for