دشواری تنظیم هیجان و سبک های دلبستگی در نمونه های بیمار و بهنجار
محورهای موضوعی : اندیشه و رفتار در روان شناسی بالینیمحمدعلی بشارت 1 , فرزانه رنجبر شیرازی 2 , الهه حافظی 3 , توحید رنجبری 4
1 - عضو هیات علمی دانشگاه تهران
2 - گروه روانشناسی، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه تهران، تهران، ایران
3 - گروه روانشناسی، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه تهران، تهران، ایران
4 - گروه روانشناسی، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه تهران، تهران، ایران
کلید واژه: افسردگی, اضطراب, دلبستگی, تنظیم هیجان, وسواس فکری- عملی,
چکیده مقاله :
دشواری تنظیم هیجان و سبک های دلبستگی نقش مهمی در شکل گیری اختلالات افسردگی، اضطرابی و وسواسی دارند. هدف پژوهش حاضر مقایسه ی دشواری های تنظیم هیجان و سبک های دلبستگی در افراد مبتلا به افسردگی اساسی، اضطراب فراگیر، وسواس فکری- عملی و افراد بهنجار بود. بدین منظور در یک پژوهش علی- مقایسه ای تعداد 160 شرکت کننده (40 بیمار افسرده، 40 بیمار اضطرابی، 40 بیمار وسواسی، 40 فرد عادی) به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و از نظر دشواری تنظیم هیجان و دلبستگی مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج آزمون های تحلیل واریانس چند متغیری) و آزمون توکی نشان داد که بین گروه های بالینی با جمعیت بهنجار تفاوت معناداری در نمره ی کل دشواری تنظیم هیجان و سبک های دلبستگی وجود دارد. نتایج همچنین نشان داد که بین گروه های بالینی در دشواری تنظیم هیجان افراد مبتلا به اضطراب فراگیر و وسواس در مقایسه با افراد افسرده تفاوت معنادار وجود دارد. تفاوت آماری معناداری بین سبک های دلبستگی گروه های بالینی تایید نشد. از نتایج پژوهش حاضر می توان به منظور تشخیص و تمایز بین این سه اختلال شایع که همبودی بالایی دارند استفاده کرد. از نتایج این پژوهش می توان در تدوین برنامه های پیشگیرانه و درمانی مناسب برای مشکلات هیجانی استفاده کرد.
Emotion regulation difficulties and attachment styles play an important role in the formation of depressive, anxious and obsessive-compulsive disorders. The purpose of the present study was to compare difficulties in emotion regulation and attachment styles in people with major depression, generalized anxiety disorder, obsessive compulsive disorder, and normal individuals. For this purpose, 160 participants (40 depressed patients, 40 anxious patients, 40 obsessive-compulsive patients, 40 normal individuals) were selected by purposive sampling method in a causal-comparative study and were evaluated in terms of emotion regulation difficulties and attachment. The results of MANOVA and Tukey test showed that there was a significant difference between the clinical groups with normal individuals in total score of emotion regulation difficulty and attachment styles. The results also revealed a significant difference of emotion regulation difficulties between anxious/depressed patients and obsessive-compulsive patients. No statistically significant difference was found between the attachment styles of clinical groups. The results of the present study could be used in diagnosis and differentiate among these three high prevalent comorbid disorders. The findings could be used in preventive and therapeutical programs for emotional problems.
_||_