نقش پیش بین باورهای فراشناختی در علایم وسواسی با واسطه گری مسوولیت پذیری و در آمیختگی افکار در جمعیت غیربالینی
محورهای موضوعی : اندیشه و رفتار در روان شناسی بالینیمحمد هرنگ زا 1 , محمد علی گودرزی 2
1 - دپارتمان روان شناسی بالینی، دانشگاه شیراز، شیراز، ایران
2 - دپارتمان روان شناسی بالینی، دانشگاه شیراز، شیراز، ایران
کلید واژه: باورهای فراشناختی, مسوولیت پذیری, درآمیختگی افکار, علایم وسواسی,
چکیده مقاله :
مدل فراشناختی بر این فرض استوار است که افکار وسواسی، نتیجه ی تفسیر منفی باورهای فراشناختی در مورد معنی و یا پیامد خطرناک یک فکر یا افکار ویژه است. تحریف در باورهای فراشناختی بر معانی و کارکرد شناخت تاثیر می گذارد. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه متغیرهای مسوولیت پذیری و در آمیختگی افکار در رابطه با باورهای فراشناختی و علایم وسواسی در جمعیت های غیر بالینی بود. بدین منظور، طی یک پژوهش توصیفی از نوع همبستگی، 333 نفر (151 پسر و 182 دختر) دانشجو با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و از نظر باورهای فراشناختی نگرش مسوولیت پذیری، در آمیختگی افکار و عقاید وسواسی- جبری مورد آزمون قرار گرفتند. تحلیل مسیر و مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد که باورهای فراشناختی، مسوولیت پذیری و در آمیختگی افکار ؛ مسوولیت پذیری و در آمیختگی افکار، علایم وسواسی را به صورت مثبت پیش بینی می کنند و همچنین، رابطه ی مستقل معناداری بین باورهای فراشناختی و علایم وسواسی وجود دارد. یافته های پژوهش از واسطه شدن متغیرهای مسوولیت پذیری و در آمیختگی افکار در رابطه ی میان باورهای فراشناختی و علایم وسواسی- اجباری، حمایت می کند. بنابراین، می توان گفت که باورهای فراشناختی از طریق مسوولیت پذیری و در آمیختگی افکار به وجه بهتری می توانند علایم وسواسی را تبیین کنند.
The Meta-cognitive model is based on the assumption that obsessive thoughts are the result of negative interpretation of Meta-cognitive beliefs in relation to meaning or dangerous consequences of a particular thought or opinion. The distortion on meta-cognitive belief is effective on meanings and function of cognition. The present study aims to investigate the role of mediator variables such as taking responsibility and intersection of thoughts in relation between metacognitive beliefs and obsessive symptoms in non-clinical populations. For this purpose, in a descriptive study, 333 students (151 male and 182 female) were selected using multistage cluster random sampling. They were tested in terms of metacognitive beliefs, responsibility attitude, taking responsibility, intersection of thoughts, obsessive-compulsive ideas. Path analysis and structural equation modeling indicated that metacognitive beliefs positively predict taking responsibility, the intersection of ideas and thoughts and obsessive-compulsive symptoms. Also, there is an independent, significant difference between metacognitive beliefs and obsessive-compulsive symptoms. The research finding support the mediator variables of taking responsibility and intersection of thoughts on the relationship between metacognitive beliefs and obsessive-compulsive symptoms. So, we can say that metacognitive beliefs can better explain the obsessive symptoms through taking responsibility and intersection of thoughts.