تعیین سهم متغیرهای خودپنداره، کنترل تکانه و بدشکلی هراسی بر اختلالات خوردن
محورهای موضوعی : اندیشه و رفتار در روان شناسی بالینیمهسا فولادوند 1 , مریم فولادوند 2 , لیلا فلاحی 3
1 - دانشگاه ازاد اسلامی واحد علوم تحقیقات تهران، تهران، ایران
2 - دپارتمان روانشناسی سلامت، دانشگاه ازاد اسلامی واحد کرج، کرج، ایران
3 - دپارتمان روانشناسی سلامت، دانشگاه ازاد اسلامی واحد کرج، کرج، ایران
کلید واژه: اختلالات خوردن, خودپنداره, اختلال کنترل تکانه, اختلال بدشکلی هراسی,
چکیده مقاله :
اختلالات خوردن نوعی اختلال رفتاری تغذیه ای است که با محدودیت های ارادی در خوردن غذا بروز می کند و اساسا منشا روانی و اجتماعی دارد. هدف پژوهش حاضر، تعیین سهم متغیرها ی خودپنداره، کنترل تکانه و بدشکلی هراسی بر اختلالات خوردن بود. بدین منظور طی یک پژوهش توصیفی، 300 نفر شامل 100 نفر مبتلا به اختلالات خوردن، 100 نفر مبتلا به افسردگی بالا (که علایم اختلالات خوردن را نشان ندادند) و 100 نفر افراد بهنجار به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب و از نظر نگرش های خوردن، خودپنداره، بدشکلی هراسی، هوش هیجانی، افسردگی، اضطراب و استرس مورد آزمون قرار گرفتند. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه ی گام به گام نشان داد که هر سه متغیر خودپنداره، کنترل تکانه و بدشکلی هراسی در اختلالات خوردن سهم دارند. نتایج نشان داد که گروه بهنجار نسبت به دو گروه دیگر در کنترل رفتار خود بهتر عمل کرده و برداشت درستی از آنچه که هستند، دارند. همچنین، نتایج نشان داد که بین میانگین دو گروه در افسردگی، اضطراب و استرس تفاوت معنی داری وجود دارد و میانگین گروه مبتلا به اختلالات خوردن بالاتر است. یافته های مذکور در چارچوب پدیدارشناسی عوامل روان شناختی در مشکلات مربوط به خوردن قابل بحث است.
Eating disorder is a nutrition eating disorder which occurs with voluntary restrictions in eating food. Basically, it has mental and social origin. The aim of this study was to determine the share of self-concept, impulse control and dysmorphia variables on eating disorders. For this purpose, in a descriptive study, 300 people, including 100 patients with eating disorders, 100 patients with high depression (which did not show symptoms of eating disorders), and 100 normal subjects were chosen in a purposive sampling. They were then tested in terms of eating attitudes, self-concept, dysmorphia, fear, emotional intelligence, depression, anxiety and stress. Multiple regression analysis indicated that all the three variables self-concept, impulse control and dysmorphia are involved in eating disorders. The results showed that there is a significant difference between the means of both groups in terms of depression, anxiety and stress and the normal group performed better than the two other groups in terms of behavioral control with true inference of what they are. The results indicated that there is a significant difference between the two groups in terms of depression, anxiety and stress and the mean of the group who had eating disorders is higher. The current findings are debatable in the framework of the phenomenology of psychological factors in eating problems.