راهبردهای تنظیم شناختی هیجانی در افراد مبتلا به پسوریازیس و افراد غیرمبتلا
محورهای موضوعی : اندیشه و رفتار در روان شناسی بالینیکبری سلامی اصل 1 , سید علی مرعشی 2 , نجمه حمید 3 , مهناز مهرابی زاده هنرمند 4
1 - روانشناسی بالینی،دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی،اهواز،ایران
2 - روانشناسی بالینی،دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران
3 - روانشناسی بالینی، دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران
4 - روانشناسی بالینی، دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران
کلید واژه: پسوریازیس, تنظیم شناختی هیجانی, راهبردهای تنظیم شناختی هیجانی ناسازگار,
چکیده مقاله :
نظیم هیجان را میتوان به عنوان فرایندی در نظر گرفت که به واسطهی آن فرد بر شکلی از هیجانی که در حال حاضر دارد تاثیر میگذارد و مشخص میکند فرد چگونه هیجانات خود را تجربه و ابراز میکند. وجود الگوهای مختل در تنظیم هیجان بیماران پوستی می تواند باعث تشدید و تدوام وضعیت پوستی آنان شود. هدف این پژوهش مقایسه ی راهبردهای تنظیم شناختی هیجانی(سازگار و ناسازگار) در بیماران مبتلا و غیرمبتلا به پسوریازیس در شهر اهواز بود. برای این منظور، طی یک پژوهش علی- مقایسه ای، با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، تعداد 1۰۰ نفر (50 نفر بیمار مبتلا به پسوریازیس و ۵۰ فرد غیرمبتلا) به عنوان نمونه انتخاب و از نظر راهبردهای تنظیم شناختی هیجانی (سازگار و ناسازگار) مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج تحلیل واریانس چند متغیری نشان داد که بین بیماران مبتلا به پسوریازیس و افراد غیرمبتلا از لحاظ راهبردهای تنظیم شناختی هیجانی (سازگار و ناسازگار) تفاوت معنا داری وجود دارد و بیماران مبتلا به پسوریازیس در مقایسه با گروه غیرمبتلا کمتر از راهبردهای تنظیم شناختی هیجانی سازگار و بیشتر از راهبردهای تنظیم شناختی هیجانی ناسازگار استفاده میکنند. این احتمال وجود دارد که مشکلات تنظیم شناختی هیجان در تشدید پسوریازیس نقش داشته باشند و بیماران مبتلا به پسوریازیس مانند دیگر بیمارن پوستی بیشتر از راهبردهای تنظیم شناختی هیجانی ناسازگار استفاده میکنند.
Emotion regulation can be assumed as a process which by the individual affects the emotion that is currently being experienced and determines how the person experiences and expresses the emotions. Dysfunctional patterns of emotion regulation in skin patients could intensify and maintain their condition. The aim of this research was to compare the cognitive emotion regulation strategies (adaptive and maladaptive) in psoriasis patients and non-psoriasis individuals in Ahvaz city. To gain this purpose, by using convenience sampling method, 100 individuals (50 psoriasis patients and 50 non-psoriasis) were selected as the sample to conduct a casual- comparative research and emotion regulation strategies (adaptive and maladaptive) were assessed. The results of multivariate analysis of variance (MANOVA) indicated that there was a significant difference between psoriasis patient and non-psoriasis individuals in emotional regulation cognitive strategies (adaptive and maladaptive) and the psoriasis patients use less adaptive and more non-adaptive emotion regulation strategies in comparison to non-psoriasis individuals. It is possible that the emotional cognitive regulation problems could be considered in increasing psoriasis, and patients with psoriasis, like other skin diseases use more non-adaptive emotional regulation cognitive strategies.
_||_