تحلیل حجیّت، بزرگداشت و منزلت عقل در هندسه معرفتی استاد مطهری مبتنی بر نصّ
محورهای موضوعی : نامه الهیاتمحسن حاکمی 1 , انشاء الله رحمتی 2 , عزیز الله افشار کرمانی 3
1 - دانشجوی دکتری فلسفه و کلام اسلامی-گروه فلسفه، ادیان و عرفان- دانشکده ادبیات و علوم انسانی واحد تهران مرکزی - دانشگاه آزاد اسلامی -تهران-ایران
2 - استاد گروه فلسفه، ادیان و عرفان-دانشکده ادبیات و علوم انسانی واحد تهران مرکزی - دانشگاه آزاد اسلامی -تهران-ایران. (نویسنده مسئول).
3 - دانشیار گروه فلسفه، ادیان و عرفان-دانشکده ادبیات و علوم انسانی واحد تهران مرکزی - دانشگاه آزاد اسلامی -تهران-ایران.
کلید واژه: قرآن, عقل, معرفت دینی, عقل گرایی, استاد مطهری, زبان دین, عقل گرایی اعتدالی,
چکیده مقاله :
بحث از جایگاه عقل در معارف الهی و بشری، از موضوعات پر چالش در محافل علمی دین پژوهان، فیلسوفان دین و مخصوصاً در میان پیروان ادیان است. نقش عقل در کسب معرفت، منجر به ایجاد فرقه ها و مکاتب و اندیشه های مختلف گردیده است. آنچه در این پژوهش مورد نظر است ارزیابی جایگاه عقل و ارزش آن در قرآن کریم است. آیا قرآن قائل به حجیت بی حدّ و حصر عقل است؟و یا قرآن پای عقل را چوبین دانسته و آن را نه تنها از ورود در مسائل دینی بلکه از اندیشیدن در حوزه مسائل و مشکلات بشری نیز منع می کند؟ آیا عقل تنها ابزاری در فهم دین است یا از جایگاه یک منبع قابل اتکاء برخوردار است؟ در جهان اسلام سه پاسخ در قالب مکاتب اعتزالی، اشعری و شیعی به پرسش های فوق داده شده است که به ترتیب منجر به ظاهرگرایان(اهل حدیث در اهل سنت و اخباریون شیعه)، عقل گروی اعتزالی و عقل گروی شیعی شده است. درجهان مسیحیت هم منجر به بروز تفکرات ایمان گرایانه افراطی و ایمان گرایی اعتدالی، و عقل گروی(انتقادی)اعتدالی و عقل گرایی حداکثری شده است. در این پژوهش به منظور یافتن پاسخ هایی مستدل برای این سؤالات و استخراج نظرات قرآن به آراء استاد مطهری مسلمانیْ اندیشمند مراجعه شده است. نظر مطهری ، برآمده از نگاه قرآنی درباره عقل این است که عقل، دارای مقام والایی است و می توان از آن بعنوان عقل مطهر یاد کرد؛که در قرآن هیچ ممنوعیتی برای کاربست عقل وجود ندارد بلکه عقل حجّت و سند محسوب می گردد.
The discussion of the place of reason in divine and human knowledge is one of the most challenging topics in the scientific circles of religious scholars, religious philosophers, and especially among the followers of religions. The role of intellect in acquiring knowledge has led to the creation of different sects and schools and thoughts. What is intended in this research is to evaluate the place of reason and its value in the Holy Quran. Does the Qur'an believe in the limitless validity of reason? Or does the Qur'an consider reason as a wooden foot and forbids it not only from entering into religious issues but also from thinking about human issues and problems? Is reason the only tool in understanding religion or is it a reliable source? In the Islamic world, three answers have been given to the above questions in the form of Etzali, Ash'ari, and Shia schools, which have respectively led to the appearanceists (Ahlul Hadith in Ahl al-Sunni and Shia Akhbarists), the Etzali-oriented intellect, and the Shiite-oriented intellect. The degrees of Christianity have also led to the emergence of extreme faith-based thinking and moderate faith-based thinking, and moderate (critical) rationalism and maximum rationalism. In this research, in order to find well-reasoned answers to these questions and to extract the opinions of the Quran, the opinions of the thinker Motahari Muslimi have been referred to. Motahari's opinion, arising from the Quranic point of view about intellect, is that intellect has a high position and can be referred to as pure intellect; that there is no prohibition in the Qur'an for the use of intellect, but intellect is considered as evidence and evidence.
_||_