فراترکیب مطالعات کیفی در حوزه شادکامی زنان در ایران
محسن نیازی
1
(
استاد گروه علوم اجتماعی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه کاشان. کاشان. ایران.
)
عطیه رضایی
2
(
دانشجوی دکترای مسائل اجتماعی ایران، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه کاشان. کاشان. ایران. (نویسنده مسئول)
Atiyerezayi.69@grad.kashanu.ac.ir
)
علی فرهادیان
3
(
استادیار مدیریت، دانشگاه کاشان. کاشان. ایران.
)
کلید واژه: شادی, مطالعات زنان, شادابی, شادکامی, زنان وخانواده,
چکیده مقاله :
زنان، همسران و مادران شاد، موجب مستحکم شدن کانون خانواده در سطح خرد و تزریق شادکامی به جامعه در سطح کلان میشوند؛ زیرا انسان شاد، انسانی مبتکر، کارا، مولد، خلاق و سازنده است. از این رو شناخت شادکامی، ضرورتی انکارناپذیر و مسلم درجهان امروز است. هدف از انجام پژوهش حاضر، شناسایی عوامل مؤثر بر شادکامی زنان و طرحریزی مدلی پیرامون عوامل موثر بر شادکامی زنان است. جامعه پژوهش، مقالات نشریات معتبر علمی-پژوهشی مرتبط با موضوع است، که طی سالهای 1400-1390 منتشر شدهاند. نمونهی پژوهش، 13 مقالهی پژوهشی استاندارد بود که بعد از رتبهبندی مقالات از بین 92 مقاله، انتخاب و مورد بررسی قرار گرفتند. روش پژوهش، کیفی و از نوع فراترکیب بود. پس از استخراج عوامل موثر بر شادکامی زنان، نتایج نشان داد که در مقالات مذکور، 61 مفهوم شناسایی و پس از تایید متخصصان حوزهی زنان و خانواده، مورد تأیید قرار گرفت. در نهایت مفاهیم در 5 مقولهی اصلی فرد، جامعه، خانواده، سرمایه اجتماعی و سبکزندگی و مقولات فرعی آنها طبقهبندی شدند و به مثابه عوامل موثر بر شادکامی زنان تبیین و در قالب یک مدل ارائه شد. یافته ها حاکی از آن بود که مدل تحلیلی ارائه شده برای عوامل موثر بر شادکامی زنان، با هرم سلسله مراتب نیازهای مازلو تطبیق داشت.
چکیده انگلیسی :
Happy women, husbands, and mothers strengthen the family unit at the micro level and inject happiness into society at the macro level; Because a happy person is an innovative, efficient, productive, creative and constructive person. Therefore, recognizing happiness is an undeniable and indisputable necessity in today's world. The purpose of this study is to identify the factors affecting women's happiness and design a model of factors affecting women's happiness. The research community is the articles of authoritative scientific-research journals related to the subject, which have been published during the years 1300-1400. The research sample was 13 standard research articles which were selected and reviewed from 92 articles after ranking the articles. The research method was qualitative and meta-combined. After extracting the factors affecting women's happiness, the results showed that in the mentioned articles, 61 concepts were identified and approved by experts in the field of women and family. Finally, the concepts were classified into 5 main categories of individual, society, family, social capital and lifestyle and their sub-categories and were explained as factors affecting women's happiness and presented in the form of a model. The findings indicated that the proposed analytical model for the factors affecting women's happiness was consistent with the hierarchy of Maslow's needs.
_||_
علمی پژوهشی
فراترکیب مطالعات کیفی در حوزه شادکامی زنان در ایران
چکیده
زنان، همسران و مادران شاد، موجب مستحکم شدن کانون خانواده در سطح خرد و تزریق شادکامی به جامعه در سطح کلان میشوند؛ زیرا انسان شاد، انسانی مبتکر، کارا، مولد، خلاق و سازنده است. از این رو شناخت شادکامی، ضرورتي انکارناپذير و مسلم درجهان امروز است. هدف از انجام پژوهش حاضر، شناسایی عوامل مؤثر بر شادکامی زنان و طرحریزی مدلی پیرامون عوامل موثر بر شادکامی زنان است. جامعه پژوهش، مقالات نشریات معتبر علمی-پژوهشی مرتبط با موضوع است، که طی سالهای 1400-1390 منتشر شدهاند. نمونهی پژوهش، 13 مقالهی پژوهشی استاندارد بود که بعد از رتبهبندی مقالات از بین 92 مقاله، انتخاب و مورد بررسی قرار گرفتند. روش پژوهش، کیفی و از نوع فراترکیب بود. پس از استخراج عوامل موثر بر شادکامی زنان، نتایج نشان داد که در مقالات مذکور، 61 مفهوم شناسایی و پس از تایید متخصصان حوزهی زنان و خانواده، مورد تأیید قرار گرفت. در نهایت مفاهیم در 5 مقولهی اصلی فرد، جامعه، خانواده، سرمایه اجتماعی و سبکزندگی و مقولات فرعی آنها طبقهبندی شدند و به مثابه عوامل موثر بر شادکامی زنان تبیین و در قالب یک مدل ارائه شد. یافته ها حاکی از آن بود که مدل تحلیلی ارائه شده برای عوامل موثر بر شادکامی زنان، با هرم سلسله مراتب نیازهای مازلو تطبیق داشت.
کلیدواژهها: شادکامی، شادابی، شادی، زنان وخانواده، مطالعات زنان.
مقدمه
شادکامی یکی از ضروریترین خواستههای فطری و نیازهای روانی انسانها به شمار میرود و به دلیل تاثیرات عمده آن در بهسازی و سالمسازی جامعه، مدت مدیدی است که ذهن آدمیان را به خود مشغول کرده است؛ به طوریکه امروزه بسیاری از ملل به نوعی درصدد ایجاد یک جامعه سالم و شاد هستند.
شادکامی، هدف مشترك همۀ انسانها است. آنچنانکه همۀ تلاشهاي انسان در زندگی براي رسیدن به این هدف صورت میگیرد(10). جستجو در پی شادکامی تنها مربوط به زمان حاضر نیست، بلکه فیلسوفان یونانی، رومی و حتی ارسطو به دلایل شادکامی اهمیت دادهاند. البته دلایل شادکامی را نمیتوان به عنوان دلایلی جهانشمول تلقی کرد؛ چرا که هر فرهنگ در زمان خویش دلایل متفاوتی براي شادکامی دارد(29). اگرچه دریافت و ادراك عوامل شادکامی از فرهنگی به فرهنگی دیگر متفاوت است(44)، اما با ظهور مدرنیته و با افزایش منابع استرسزا و تعدد نقش افراد، جستجو براي شادکامی در همه جوامع و فرهنگها سرعت زیادي یافته است؛ زیرا به نظر میرسد احساس شادکامی از یک سو انسان ها را برای یک زندگی بهتر و بازدهی بیشتر آماده، و از سوی دیگر، به دلیل مسری بودن آن، بستگیهای انسان را با محیط گسترده میکند. به جرأت میتوان ادعا نمود که تمامی کوشش انسانها در زندگی برای دستیابی به شادکامی در آینده است، بدین مناسبت شادکامی متغیر مهمی برای نیل به پیشرفت و توسعه محسوب میشود. چنین توسعهای زمانی به طور پایدار تحقق خواهد یافت که جامعه از نیروهای مولد خود (زن و مرد) استفاده کند. از سال 2000 به بعد، در نگاه سازمان ملل، برای تعیین سطح توسعهیافتگی کشورها متغیرهای شادی، امید به آینده، خشنودی و رضایتمندی افراد نیز بهعنوان یک متغیر کلیدی وارد محاسبات شدهاند. به این صورت که اگر مردم یک جامعه احساس شادی، خشنودی و رضایتمندی نکنند، نمیتوان آن را جامعه توسعهیافته قلمداد کرد که این نشانۀ اهمیت شادی است (31: 3). درواقع، رضایت و شادی مردم نشان میدهد که آن کشور توانسته است رفاه و آرامش موردنیاز را برای اعضای خود فراهم کند (5: 8). همچنین ارزیابی آمارهای جهانی دربارۀ وضعیت شادی در سال 2020 نشان میدهد که 14 درصد از مردم جهان در سطح «بالا» و 50 درصد «تاحدودی» شاد هستند؛ 30 درصد احساس شادی «پایین» دارند و 6 درصد نیز اصلاً شاد نیستند (19).
در مقیاس جهانی، مؤسسۀ نظرسنجی گالوپ1 تاکنون 9 موج پیمایش جهانی در سنجش وضعیت شادی انجام داده است که دادههایی را درباره وضعیت شادکامی مردم ایران را نیز در بر میگیرد. در این بررسیها، شادکامی معادل «ارزیابی ذهنی فرد از وضعیت زندگی خود» تعریف شده است. به بیان دیگر، اینکه پاسخگویان در زندگیشان تا چه حد احساسات مثبت (خنده و تجربههای لذتبخش) و احساسات منفی (خشم، نگرانی، غمگینی) را تجربه میکنند. نمرۀ شادی افراد، میانگین نمرههای آنها در وضعیتهای یادشده است. حجم نمونه در سالهای مختلف بین 500 تا 1000 نفر در هر کشور متغیر است؛ و بهدلیل شیوع ویروس کرونا، نظرسنجی 2021 به شیوۀ تلفنی انجام شده است که ممکن است نتایج آن نسبت به موجهای پیشین تحتالشعاع قرار گیرند؛ چندانکه خود مؤسسه نیز در گزارش 2021 به آن اشاره و جایگاه کشورهای مختلف را نسبت به سال پیش از آن که مصاحبهها حضوری بودند، مقایسه کرده است تا خواننده را به رعایت احتیاط در تفسیر نتایج دعوت کند.
جدول شماره (1): رتبه و میانگین نمرۀ شادی ایران در پیمایشهای جهانی (2012-2021)
سال متغیر | 2012 | 2013 | 2015 | 2016 | 2017 | 2018 | 2019 | 2020 | 2021 |
تعداد کشورها | 105 | 156 | 158 | 157 | 155 | 156 | 156 | 153 | 149 |
رتبۀ ایران | 81 | 115 | 110 | 105 | 108 | 106 | 117 | 118 | 118 |
میانگین نمرۀ شادی | 3/5 | 64/4 | 68/4 | 81/4 | 69/4 | 71/4 | 55/4 | 67/4 | 72/4 |
بر اساس آمار ارائه شده در جدول بالا، میانگین شادی ایرانیان کمتر از حد متوسط بوده و به لحاظ جایگاه در مقایسه با سایر کشورها در ردههای آخر قرار دارد. بنابراین با توجه به اینکه شادکامی، فعالیتهای مفید انسان را برمیانگیزد، روابط اجتماعی را تسهیل میکند، مشارکت سیاسی- اجتماعی را رونق میبخشد، موجبات حفظ سلامت عاطفی، روانی، جسمی و امیدواری را فراهم میکند، اینچنین به نظر میرسد بررسی آن در جامعهای که در آن زنان از بسیاری از فرصتهای اجتماعی محروم میباشند، ضروری بوده و از اهمیت ویژهای برخوردار میباشد (8).
بر اساس گزارش مدیرکل بینالملل معاونت امور زنان و خانواده ریاست جمهوری، در آخرین گزارش سال ٢٠١٧، مجمع جهانی اقتصاد در خصوص شکاف جنسیتی به عنوان شاخصی از نابرابری؛ رتبه ایران در میان ١٤٤ کشور در شاخص اقتصاد برابر با ١٤٠، در زمینه آموزش ١٠٠، در سلامت و بقا ١٣٥ و در مشارکت سیاسی زنان ١٣٦ بوده است که همگی نشانگر نامناسب بودن وضعیت زنان ایران در این موضوع مهم است(47).
در طول تاریخ ایران، زنان همواره به عنوان نیمی از جامعه انسانی با بهرهگیری از جایگاه اجتماعی-اقتصادی متفاوت، ایفاگر نقشهای متنوع بودهاند و همچون مردان، در فعالیتهای اقصادی و اجتماعی جامعه، مشارکت فعالی داشتهاند. زنان به علت جایگاه ویژه خود در خانواده، با گفتار، منش و رفتار خود نقشی موثر در تربیت فرزندان دارند. زنان، همسران و مادران شاد، موجب مستحکم شدن کانون خانواده در سطح خرد و تزریق شادکامی به جامعه در سطح کلان میشوند؛ زیرا انسان شاد، انسانی مبتکر، کارا، مولد، خلاق و سازنده است. از این رو شناخت شادکامی به گونهاي علمي، آکادميک و عميق، بهدليل تاثيرات فراوان آن در زندگي بشر، ضرورتي انکارناپذير و مسلم درجهان امروز است و زمينههاي مطالعاتي و پژوهشي فراواني را ميطلبد. بر این اساس، در پژوهش حاضر در پی شناسایی عوامل موثر بر شادکامی زنان و طبقهبندی آنها و البته طرحریزی مدلی جامع پیرامون عوامل موثر بر شادکامی زنان هستیم.
مبانی نظری
از آنجا كه شادي يكي از هيجانات اساسي بشر است، هركس به فراخـور خـود آن را تجربـه ميكند. اما، تعريف شادي بهسادگيِ تجربة آن نيست. واژة شادكامي بيـانگر ارزيـابي كمـال مطلوب از زندگي نيست، بلكه بيانگر يك درجه يا ميزان است؛ همانند طول و وزنِ بيشتر يا كمتربودن چيزي. به عبارت ديگر، واژة شـادي ميـزان خوشـايندي زنـدگي را مـيرسـاند. شادماني صرفاً براي توصيف حالت يك فرد بهكار ميرود و قابل تعميم به اجتماعات، اشياء و وقايع نيست. ميتوان گفت شادكامي براي اشاره به جنبة خاصي از زندگي بهكار نميرود، بلكه كل زندگي فرد را مدنظر دارد.
افلاطون2 در كتاب جمهوري به سه عنصر در وجود انسان اشاره ميكند كه عبارتند از: قوة عقل يا استدلال (Reason) ، احساسات (Emotion) و اميال .(Appetites) افلاطون شادي را حالتي از انسان ميداند كه بين اين سه عنصر تعادل و هماهنگي وجود داشته باشد. ارسطو شادي را زندگي معنوي ميداند (15 :10). جـان لاك3 و جرمي بنتام4 برآنند كه شادي مبتني بر تعداد وقايع لذتبخش است.
آرگيل5 و همكاران (1995) شادي را تركيبي از وجود عاطفة مثبت، فقدان عاطفـة منفي و رضايت از زندگي ميدانند (30). به نظر وينهوون6(1988)، شادكامي به قضاوت فرد از درجه يـا ميـزان مطلوبيت كيفيت زندگي اطلاق ميشود. به عبارت ديگر، شادماني به ايـن معناسـت كـه فرد چقدر از زندگي خود لذّت ميبرد. آيزنك شـادكامي را «مجمـوع لـذّتهـا، منهـاي دردها و تركيبي از حداكثر عاطفة مثبت به اضافة حداقل عاطفة منفـي» معرفـي مـيكنـد (15: 23). به نظر او، افرادي كه در معيارهاي شادماني نمرة بالا ميآورنـد، عمومـاً افرادي شاد، خوشبين و سالم و از اينكه وجود دارند، راضي هستند، زندگي را با ارزش ميدانند و با جهان در صلح و تفاهم هستند. افراد شاد احساس امنيـت بيشـتري مـيكننـد، آسـانتـر تصميم ميگيرند، روحية مشاركتي بيشتري دارند و نسـبت بـه كسـاني كـه بـا آنهـا زنـدگي ميكنند، بيشتر احساس رضايت ميكنند (26). طبق نظر آرگیل7(2003)، شادكامي، از سه بخش اساسي عاطفي، شناختي و هيجاني تشكيل شده است(6). به نظرآنها شادكامي، متضاد با افسردگي نيست، اما شرط عدم افسردگي براي شادكامي لازم است. در نظريههاي موسوم به هدف نهايي، اعتقاد بر اين است كه شادكامي موقعي بدست ميآيد كه افراد، به اهداف مبتني بر ارزش ها و نيازهاي خود جامهي عمل بپوشانند. افرادي كه اهدافشان را مهمتر و احتمال موفقيت و رسيدن به آنها را بيشتر در نظر ميگيرند، احساس شادكامي و خوشبختي بيشتري خواهند كرد، در حالي كه افراد داراي شادكامي اندك، غرضورزي بيشتري در هدفهايشان احساس ميكنند (14). به نظر ميرسد كه حركت كارآمد افراد به سمت هدفهاي خود، علت تغييرهاي مثبت در شادكامي و خوشبختي آنهاست و به طور كلي تلاش براي هدفهاي دروني باعث ارتقاي خوشبختي و شادكامي ميشود (37). مرور اوليه بر آثار نوشتاري حدود چهار دهة گذشته، فرد شادكام و خوشبخت را ايـنگونـه تعريف ميكند: «فرد سالم، با تحصيلات بالا، درآمد مناسب، برونگـرا، خـوشبـين، بـدون نگراني، مذهبي، فرد متأهل با عزت نفس بالا، روحية كاري و انتظارات معتدل از هريـك از دو جنس و هوش بالا» (19).
در کنار دیدگاههای مختلف فلاسفه و روانشناسان به موضوع شادکامی، یکی از نظریاتی که جامعهشناسان در بحث شادی و شادکامی به آن پرداختهاند، نظریه مقایسه اجتماعی است که معتقدست شیوههای ارزیابی افراد از خود و زندگیشان با مقایسه خود و دیگران انجام میشود. برای مثال ویلز8 تعدادی از یافته های گوناگون را گردآوری کرد که از این فرضیه حمایت میکند که مردم میتوانند سلامت ذهنی خود را در مقایسه با افرادی که کمتر خوشبخت هستند، افزایش دهند. او نتیجه گرفت که اغلب مردم، خود را با افراد بالاتر از خود مقایسه میکنند.
برخی دیگر از جامعهشناسان، شادکامی را دریافت اجتماعی و شرایط خاص جامعه دنبال میکنند. آنان معتقدند که شادی امری است که در اجتماع حاصل میشود و در اجتماع نیز از بین میرود. آنچه بيش از همه ذهن نظريهپردازان اين حوزه را بـه خـود مشـغول كـرده، تـأثير سـاختارهاي اجتماعي بر بروز هيجانات است. ساخت عبارت است از: نحوة ردهبندي و جاییابی هر یک از عناصر، اشيا يا نيروهايي كه كليت خاصي را شكل ميدهند(43 :854).
ماکس هالر و مارکز هادلر9، در بحث تأثير ساختارها بر هيجانات، و به طور خاص شادی، چهار حوزه مرتبط با هم را از يكديگر متمايز مينمايند. آن چهار حوزه عبارتند از:
1-شبکهها و روابط اساسی شخصی
2-همبستگی و وابستگیهای اجتماعی-فرهنگی و نوعدوستی
3-مشارکتها و موفقیتهای شغلی و وضعیت پایگاه اجتماعی
4-بافت نهادی و کلان اجتماعی-سیاسی(20: 178).
در واقع، آنچه هالر و هادلر در بافت اجتماعي خرد بر آنها تأكيد ميكنند، شامل پيونـدها و تعاملات اجتماعي، تعهد و مسئوليتپـذيري اجتمـاعي، وابسـتگيهـا و تعلـقهـاي اجتمـاعي، نوعدوستي و بهطوركلي سرماية اجتماعي اشخاص است؛ و آنچه آن را بافت اجتمـاعي كـلان ميدانند، شامل نهادهايي است كه وظايف ايفـاي نقـشهـاي توزيـع خـدمات و و سـرويس هـاي رفاهي در جامعه، اعطاي آزادي و دموکراسی سياسي و مهیا نمودن شرايط لازم جهت دستيابي افراد به حقوق اجتماعی-سیاسی را به عهده دارند که هرکدام به نوعی در بروز و ظهور هيجانات خاص، به ويـژه احسـاس شـادي، نقـش مـؤثري ايفـا ميكنند.
علاوه بر بافت اجتماعی خرد، بافت اجتماعی کلان نیز عاملی موثر در ایجاد و حفظ شادکامی اعضای جامعه به شمار میرود. بر اساس مطالعات انجام شده هر چه شرایط اقتصادی-اجتماعی در جامعه مساعدتر و منجر به ارضای نیازهای بیشتر شود، شادی افراد جامعه نیز بیشتر خواهد شد(44: 4) در این جهت نظریه نیازهای مازلو مطرح کرده است که تفاوت جامعه در احساس شادی را میتوان به وسیله منابعی توضیح داد که آن جوامع برای برآورده شدن نیازهای اساسی شهروندان خود هزینه میکنند. جوامعی با بالاترین منابع، اغلب جوامعی غنی و توانگرند(15: 43). بهویژه اینکه منابع لازم را در جهت ارضای نیازهای سطح بالا که آرامش و توانگری مضاعفی به شخص ارائه میدهند، مهیا میکنند(شینز، 1998: 9). بنابراین به طور کلی میتوان گفت شرایط محیطی بهتر (خانوادگی، اقتصادی، سیاسی و..) همه لازماند تا انسانها احساس شادی کنند.
روش تحقیق
پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر گردآوری دادهها، کیفی است، که با روش پژوهش کتابخانهای از نوع مطالعات ثانویه و فراترکیب صورت گرفته است. تکنیک فراترکیب، از اشتقاق روش نظاممند ایجاد شده است. تکنیک مذکور، به دنبال ترکیب نتایج بدست آمده از مطالعات متفاوت اما مرتبط با یکدیگر است. این تکنیک توصیفی بوده و در برابر روش فراتحلیل شکل گرفته است (45: 204). در علوم اجتماعی، فراترکیب توصیفکننده خوبی در فرآیند مطالعه کیفی به شمار آمده و واژه مذکور به منظور تمایزبخشی با روش فراتحلیل به کار گرفته شده است و قادر به ترکیب یافتههای کیفی و کمی در مطالعات است. روش فراترکیب به عنوان روشی مناسب برای بدست آوردن تلفیق جامعی از مدلهای ارائه شده در این حوزه، بر پایه تفسیر و ترجمه آنها میباشد. بنابراین فراترکیب تصویر بزرگتری را از پدیده مورد مطالعه ارائه میدهد و تعمیمپذیری بیشتری را در مطالعات مبتنی بر مدرک فراهم میسازد (1: 6).
روش فراترکيب، روش تقریباً جديدي در حوزهی تحقيقات کيفي و فرآیند جستجو، ارزيابي، ترکيب و تفسير تحقيقات در يک موضوع خاص است و حتی میتواند به عنوان یک روش تحقيق اکتشافي و مقدماتی برای شروع تحقیق به کار رود. حتی زیمر10 معتقد است که خود، نوعی مطالعهی کیفی است که دادههای آن از یافتهها و نتایج سایر مطالعات کیفی تشکیل شده است (48). بررسی نظاممند و دریافت و فهم نتایج تحقیقات پیشین فراتر از بررسی پیشینه تحقیقات است که در مقالات دیده میشود. عموماً تحقيقات کيفي، نتایجی توسعهای و نظری دارند که میتوان با استفاده از تحلیل مجموعهای از آنها به نتایجی کاربردی رسید.
در مقایسه با فراتحلیل، فراترکيب یافتههای کيفي را از طريق ارزيابي مطالعات و ايجاد يک کل جامع و تفسيري مورد استفاده قرار میدهد. هدف اين روش، توسعهی تئوري تبييني و ارائهی مدلي از یافتههای تعدادی از مطالعات است (34). اما فراتحلیل، ترکیب نتايج پژوهشهاي كمي و آماري از بدنهی دانش بوده و بسیار فراگیر و شناختهشدهتر است تا با هدف افزایش قطعيت و اطمينان در نتايج علت و معلولي به بررسی موضوع بپردازد. آنچه فراترکیب را خاص و متمایز میسازد، رویکرد هرمونيتیکي در درک و تشريح پديدههای اجتماعی است. محققان فراترکیب مانند زیمر سه هدف عمدهی توسعه نظریه، شرح نظریه، و ساخت نظریه را براي این روش بيان داشتهاند (48).
در پژوهش پیشرو، بهمنظور تلفیق یافتههای موجود عوامل موثر بر شادکامی زنان، تکنیک فراترکیب بهعنوان تکنیکی به روز و کارآمد به کار گرفته شده است. با توجه به هدف پژوهش، به بررسی عوامل موثر بر شادکامی زنان پرداخته شد. واحد تحلیل تحقیق حاضر، تحقیقات علمی-پژوهشی چاپ شده در ژورنالهای مختلف است. در فراترکیب حاضر، پژوهشگر به بررسی و مطالعه سیستماتیک یافتههای پژوهشهای کیفی، پرداخته است و برای روشن ساختن الگو، از مفاهیم و مقولات آشکار و پنهان مقالات مورد بررسی استفاده کرده است. در ادامه، کار با تحلیل نتایج و یافتهها توسط محقق تمام میشود و خروجی آن، راهی برای یافتن خلاءهای تحقیقاتی، نوآوری در متدلوژی و روش تحقیق، برای حوزه مورد نظر است. در این پژوهش از روش هفت مرحلهای بارسو و ساندوسکی11 (2007) برای تجزیه و تحلیل پژوهشهای منتخب، استفاده شده است.
نمودار شماره (1): مراحل هفتگانه فراترکیب (40)
برای این روش هفت مرحله وجود دارد:
-مرحله اول: تنظیم سوال پژوهش
در مرحله اول تمرکز بر "چه چیزی" است. این تحقیق به تبیین و دستهبندی مولفههای عوامل موثر بر شادکامی زنان میپردازد. در این مرحله باید به سوالهای ذیل پاسخ داده شود:
1)چه کسی: ناظر به تبیین جامعه مدنظر است. در این پژوهش مجلات مختلف علمی-پژوهشی در بازه زمانی سالهای1400-1390 در پایگاه ها و سایتهای مختلف مدنظر قرار گرفته شده است.
2)محدوده زمانی مدنظر: تحقیقات انجام شده در این پژوهش در بازه زمانی سالهای1400-1390 است.
3)روش تحقیق: فراترکیب است.
-مرحله دوم: مطالعه نظاممند ادبیات
با درنظر گرفتن کلیدواژههای شادکامی زنان، شادابی زنان، نشاط زنان و شادی زنان، در مقالات و پژوهشهای مختلف برای دهه اخیر، تعداد 92 مقاله استخراج شد.
-مرحله سوم: سرچ و انتخاب مقالههای مناسب
ملاک های انتخاب مقالات طبق جدول ذیل شناسایی شدند:
-محل چاپ مقاله: کلیه مجلات چاپ شده در نشریات علمی-پژوهشی.
-موضوع مدنظر: فراترکیب مطالعات کیفی در حوزه شادکامی زنان در ایران
-حیطه کلی تحقیق: شادکامی زنان
-روش تحقیق: فراترکیب. از آنجایی که در روش فراترکیب یافتههای کیفی مقالات مورد بررسی واقع میشوند، در پژوهش انجام شده نیز تنها مقالاتی که روش تحقیقشان کیفی بود انتخاب شدند.
-محدوده زمانی تحقیق: سالهای 1400-1390
-زبانهای استفاده شده: فارسی
بر مبنای برنامه مهارتهای ارزیابی حیاتی12 به بررسی کیفیت مقالات بر اساس ده معیار ذیل پرداخته شد (هر معیار حداکثر 5 امتیاز):
جدول شماره (2): نتایج گزینش مقالات نهایی
92 | تعداد کل مقالات و منابع اولیه |
13 | تعداد مقالات پذیرفته نشده بر اساس عنوان تحقیق |
20 | تعداد مقالات پذیرفته نشده بر اساس چکیده تحقیق |
38 | تعداد مقالات پذیرفته نشده بر اساس محتوای کلی تحقیق |
8 | تعداد مقالات پذیرفته نشده بر اساس کیفیت تحقیق |
13 | تعداد مقالات پذیرفته شده نهایی |
هدف پژوهش، اصول و روشها، ساختار پژوهش، نمونه، مرتبسازی دادهها، انعکاسپذیری، مبانی اخلاق حرفهای، دقت تحقیق، تبیین روشن نتایج و نتیجهگیری کلی تحقیق.
نتایج نهایی 13 مقاله نهایی در جدول(3) می باشد.
-مرحله چهارم: استخراج اطلاعات
در مرحله تبیین و استخراج نتایج، اطلاعات پژوهشها دستهبندی میشوند. به صورتی که عوامل اثرگذار بر شادکامی زنان که در هر مقاله به آنها اشاره شده است، تشریح میگردد و منابع مربوط به آن عوامل نام برده میشود. در جدول(3) نتایج حاصل شده، تشریح گردیده است که برای خبرگان بیان و نهایی شده است.
جدول شماره (3): مقوله بندی عوامل موثر بر شادکامی زنان استخراج شده
شادکامی | |||
مأخذ | کد | مقوله فرعی | بعد |
(دانشوری نسب، 1400 و فلاحیان و همکاران، 1399 و جدیدی و همکاران، 1393 و ثناگو و همکاران، 1390و اعظم آزاده و همکاران، 1394 و مددی و همکاران، 1397 و هزارجریبی و همکاران، 1396 و ثناگو و همکاران، 1390) | عزت نفس، اعتماد به نفس، پویایی فکری، سلامت روان، عدم احساس طردشدگی اجتماعی، مدیریت استرس، داشتن عواطف مثبت، خودشکوفایی، خودکنترلی | روانی_رفتاری | کیفیت زندگی ذهنی |
(جووری و همکاران، 1399 و هزارجریبی و همکاران، 1396 و فلاحیان و همکاران، 1399 و اعظم آزاده و همکاران، 1394 و جدیدی و همکاران، 1393 و عابدینی بلترک، 1399 و آخوند فیض و همکاران، 1395 و دانشوری نسب، 1400) | استقرار دیدگاه منبع محوری نسبت به زنان، بالندگی فردی- سازمانی زنان، عدالتخواهی، اعتلای جایگاه نگرشی نسبت به نقشهای زنانه در اجتماع | برابری جنسیتی | |
(دانشوری نسب، 1400و فلاحیان و همکاران، 1399 و هزارجریبی و همکاران، 1396 و ثناگو و همکاران، 1390 و مددی و همکاران، 1397 و جدیدی و همکاران، 1393) | نگرش و بینش زن از خود و محیط پیرامون، خودباوری، هدفمند بودن، احساس موفقیت، تطابق اهداف، آرزوها و ایدهآلها، تطابق وضعیت موجود با وضعیت ایدهآل | نگرش به خود | |
(دانشوری نسب، 1400) | عدم انگزنی اجتماعی، عدم سکوت به خاطر انگ نخوردن | احساس امنیت | |
(هزارجریبی و همکاران، 1396 و فلاحیان و همکاران، 1399 و عابدینی بلترک، 1399 و جدیدی و همکاران، 1393) | رضايت از زندگي، رضایت شغلی، رضایت از تسهیلات و امکانات، رضایت خانوادگی، رضایت از تعاملات، امید به زندگی | احساس رضایت | |
(دانشوری نسب، 1400و جووری و همکاران، 1399 و هزارجریبی و همکاران، 1396 و نجفی و همکاران، 1391 و فلاحیان و همکاران، 1399 و مددی و همکاران، 1397 و جدیدی و همکاران، 1393) | عدم پذیرش باورها و اعتقادات خاص (ترس از چشم زخم، چشم و هم چشمی)، ترویج اصول و ارزشهای والای نقشهای فردی-اجتماعی زنانه، معنویت | ارزش ها و باورها | |
(دانشوری نسب، 1400 و جووری و همکاران، 1399 و عابدینی بلترک، 1399و هزارجریبی و همکاران، 1396 و جدیدی و همکاران، 1393) | عدم تبعیض جنسیتی در خانواده، اعتلای جایگاه نگرشی نسبت به نقشهای زنانه در خانواده، درک شدن از سوی همسر، وجود آرامش در منزل، محیط زندگی مطبوع، شرایط و جو خانوادگی، ازدواج و تشکیل خانواده | روابطخانوادگی(صمیمیت) |
|
(دانشوری نسب، 1400 و نادری و همکاران، 1393 و عابدینی بلترک، 1399) | عدم وجود محدودیتهای پوشش و آرایش، عدم محدوديت انجام بعضى فعاليتها براى زنان (محدودیت در دوچرخه سوارى در فضاى باز شهرى)، عدم محدوديتهاى مرتبط با جابجايى و تحرك(محدوديت در پيادهروى در فضاى عمومى)، توسعه فضاهای ورزشی بانوان
| (حذف محدودیتهای اجتماعی) آزادی | کیفیت زندگی عینی |
(دانشوری نسب، 1400و جووری و همکاران، 1399 و نجفی و همکاران،1391 و هزارجریبی و همکاران، 1396 و عابدینی بلترک، 1399 و مددی و همکاران، 1397 و جدیدی و همکاران، 1393، فلاحیان و همکاران، 1399) | قدرت بیان واکنش مناسب به محدودیتهای اعمال شده در اجتماع، برندسازی توانمندیهای منحصر به فرد دانشگاههای زنانه، قدرت و توانمندی، تحصیلات بالاتر، روابط اجتماعی خوب | حمایت اجتماعی | |
(دانشوری نسب، 1400 و هزارجریبی و همکاران، 1396 و مددی و همکاران، 1397 و جدیدی و همکاران، 1393) | عدم تعرض و دست اندازى از سوى مردان، امنیت فکری، امنیت مالی، امنیت جانی | امنیت اجتماعی | |
(دانشوری نسب، 1400 و نادری و همکاران، 1393 و مددی و همکاران، 1397و جدیدی و همکاران، 1393 و رستگار و همکاران، 1395و آخوند فیض و همکاران، 1395) | انتخاب سبک زندگی، ورزش، مدیریت بدن، واقعيت بيولوژيِک سن، سلامتی، سفر و تفریح | سرمایه زیستی | |
(عابدینی بلترک، 1399 و مددی و همکاران، 1397و جدیدی و همکاران، 1393) | پرداختهای مالی به موقع در محیط کار، داشتن شغل مناسب، درآمد خوب، وضعیت اشتغال و بیکاری | ثبات اقتصادی |
مرحله پنجم: تحلیل و ترکیب یافتهها
برای تجزیه و تحلیل پژوهشهای انجام شده در ارتباط با شادکامی زنان از کدگذاری استفاده شده است. منظور از کدگذاری، عملیاتی است که طی آن دادهها تجزیه، مفهوم سازی و به شکل تازهای در کنار یکدیگر قرار داده میشوند. کدگذاری باز، قصد دارد تا داده ها و پدیده ها را در قالب مفاهیم درآورد. سپس این کدها را براساس پدیدههای کشف شده در دادهها که مستقیما به پرسش تحقیق مربوط میشوند، دسته بندی کنیم. در اینجا محقق ابتدا به خلق مفاهیم و سپس مقولات و روابط آنها بر اساس متن و سوالات تحقیق پرداخته است. مفاهیم بر اساس وجه اشتراک و ارتباطشان با یکدیگر تشکیل مقوله می دهند. نتایج فرآیند مذکور در مدل زیر ارائه شده است.
[1] Gallop
[2] Plato
[3] Jan Lac
[4] Jeremy Bentham
[5] Argheel
[6] Veenhoven
[7] Argheel
[8] Wilz
[9] Max Haller and Marquez Hadler
[10] Zimmer
[11] Barroso & Sandelowski
[12] Critical Appraisal Skills Program (CASP)
نمودار شماره (2): ترکیب مفاهیم استخراج شده از مقالات
-مرحله ششم: کنترل کیفیت (قابلیت اعتماد پژوهش)
در پژوهشهای کیفی، عمدتا به جای مفاهیم پایایی و روایی، از مفهوم « قابلیت اعتماد» استفاده میشود. یکی از روشهای بررسی قابلیت اعتماد در پژوهش های کیفی، سه سویگی محقق است. در این راستا برای کنترل مفاهیم استخراجی، از مقایسه کدگذاریهای دو پژوهشگر استفاده میشود. جهت ارزیابی میزان توافق بین این دو کدگذار و درنتیجه پایایی درونی مصاحبه از ضریب درون موضوعی کاپا استفاده شد. بدینوسیله میتوان میزان توافق دو اندازهگیری ( توسط دو نفر یا دو ابزار یا در دو مقطع زمانی) را ارزیابی نمود. مقدار شاخص کاپا که به کاپای کوهن معروف است، بین صفر تا یک نوسان دارد. هر چه مقدار این سنجه به عدد یک نزدیکتر باشد، نشان میدهد که توافق بیشتری بین رتبهدهندگان وجود دارد. اما زمانی که مقدار کاپا به عدد صفر نزدیکتر باشد، در آن صورت، شاهد توافق کمتر بین دو رتبهدهنده هستیم (18).
برای محاسبه این ضریب شخص دیگری از متخصصان علوم اجتماعی بدون اطلاع از چگونگی ترکیب کدها و مفاهیم ایجاد شده توسط پژوهشگر، به دستهبندی آنها در مقولات اقدام کرده است؛ سپس مقولات ارائه شده توسط پژوهشگر با مقولات ارائه شده توسط این متخصص مقایسه شده است. سرانجام با توجه به تعداد مقولات اصلی مشابه و مفاهیم متفاوت، مقدار کاپا1 محاسبه شده است. پژوهشگر 12 مقوله اصلی و خبره دیگر 11 مقوله اصلی ایجاد کردهاند که از این تعداد 10 مقوله مشترک است. همانطور که در ادامه نشان داده شده است، مقدار شاخص کاپا برابر 93/0 محاسبه شد که با توجه به وضعیت ضریب کاپا، در سطح توافق عالی برآورد میشود. در رابطه با اعتبار هم از اعتبار محتوایی و صوری استفاده شده است و مطابقت مدلهای استخراج شده با نظریاتی از جمله مازلو2 بیانگر این مهم میباشد.
جدول شماره (4): وضعیت شاخص کاپا
مقدار شاخص کاپا | وضعیت توافق |
کمتر از 0 | ضعیف |
2/0-0 | بی اهمیت |
4/0- 21/0 | متوسط |
6/0- 41/0 | مناسب |
8/0- 61/0 | معتبر |
1- 81/0 | عالی |
یافتههای تحقیق
[1] Kappa
[2] Maslow
در این بخش، ابتدا مرحله هفتم از روش هفت مرحلهای بارسو و ساندوسکی، که در امتداد شش مرحله قبل است و منحصرا به ارائه یافتهها میپردازد را شرح داده و در ادامه مباحث، مدل توصیفی و مدل تحلیلی عوامل موثر بر شادکامی زنان ارائه شده است.
-مرحله هفتم: ارائه یافتهها
در مرحله هفتم فراترکیب، نتایج بدست آمده از مراحل قبل ارائه می گردد که خلاصهای از گروهبندیها وکدها در نمودار(2) ارائه شده است.
نمودار شماره (3): مدل توصیفی عوامل موثر بر شادکامی زنان
نمودار شماره (4): مدل تحلیلی عوامل موثر بر شادکامی زن
همانطور که نتایج دو مدل نهایی نشان میدهد، سه مقوله اصلی روابط خانوادگی، برابری جنسیتی و آزادی، مثلث محوری در شادکامی زنان هستند؛ روابط خانوادگی به عنوان اولین نهاد برای رشد و بالندگی زنان است؛ محیطی است که زنان از طریق آن ارتباط با خود و و جامعه را تعریف مینمایند. در مفهوم محوری دیگر، برابری جنسیتی و آزادی، اصل و اساس فعالیت زنان است؛ زیرا کیفیت زندگی آنها را در دو بعد ذهنی و عینی مشخص میسازد. علاوه برآن، آزادی برای افراد جامعه بهویژه زنان که نیمی از افراد جامعه هستند، باعث بروز استعدادها و تکامل آنان است و زمانی که در چهارچوب ارزشها و هنجارهای جامعه قرار گیرد، سرمایه واقعی شخصیت آنان را میسازد؛ همانطور که بسیاری از اندیشمندان، آزادی را به عنوان آرزوی انسان و مایه بروز استعدادها و توانایی های فطری و باعث تکامل، توسعه و تفکرات می دانند. میل به آزادی برای زنان در کنار برابریخواهی و عدالت جنسیتی است که میتواند در جامعه تحقق پیدا کند. البته این نکته را نباید از نظر دور داشت که آزادی طلبی و برابریخواهی زنان در جامعه، تحت سیطره قیود اجتماعی است که خود به دو دسته رسمی و غیررسمی تقسیم میشوند. قیود رسمی توسط نیروی مسلط بر جامعه تعیین میشوند و مردم باید آنها را رعایت کنند. البته در طول زمان میتواند مطابق با نیازهای روز جامعه و جهان مورد بازنگری قرار گیرد. اما اجباری به اجرای قیود غیررسمی وجود ندارد؛ زیرا بهطورمعمول بر اساس ارزشها، آدابورسوم و سنتهای موجود در یک جامعه شکل میگیرند. این بخش مهم، به خانواده به عنوان اعضای یک جامعه وابسته است. خانوادهها با تغییر نگرش سنتی خود به دختران و زنان میتوانند نقش موثری در تغییر قیود غیر رسمی ایفا کنند. خانواده به عنوان عرصه شکلگیری شخصیت زنان، نقش موثری در اهمیت به آزادی طلبی یا سلب آزادی آنان ایفا میکند که در آینده نسلهای بعدی آن جامعه نیز موثر است. دختر یا زنی که توسط پدر، همسر یا برادرهایش محدوده شده و آزادیهایش سلب شده نمیتواند فرزندانی با روحیه مستقل و آزادیخواه تربیت کند. علاوه بر این عدم آزادی در بیان، پوشش، طرز تفکر، نوع رفتار و فعالیت های خارج از خانه از مواردی هستند که باعث سلب آزادی زن در خانواده و بالتبع در جامعه است. به طور کلی خانواده میتواند با تغییر نگرش خود به جایگاه و نقش موثر دختران و زنان در جامعه امروزی، موجبات رشد و اعتلای آنان در سطوح خرد و کلان را فراهم کند.
بحث و نتیجهگیری
بشر در طول تاریخ پرفراز و نشیب خود همواره در جستجوي پاسخ به این سوال بوده است که چگونه میتواند بهتر زندگی کند، چه چیزي بیشتر اسباب آسایش و رضایت خاطرش را فراهم میسازد و با چه سازوکارهایی میتواند لذت بیشتري از زندگی در این دنیا کسب نماید. شادکامی به عنوان یکی از احساسات ریشهاي مثبت، نقش تعیینکنندهاي در تأمین سلامت فرد و جامعه دارد. شادکامی همواره با خرسندي، خوشبینی و امید و اعتماد همراه است.
تا کنون مطالعات بسیاری در رابطه با عوامل موثر بر شادکامی زنان صورت گرفته است. در بین انبوه مطالعاتی که در این زمینه صورت گرفته است، شاید انجام مطالعهای جدید چندان ضرورت ننماید و بر ابهام بیشتر این رابطه بیافزاید. چراکه در مطالعات مختلفی عوامل زیادی به عنوان عوامل موثر بر شادکامی زنان مورد بررسی قرار گرفتهاند. بنابراین لازم بود مطالعهای با هدف نتیجهگیری کلی از تحلیلهای صورت گرفته انجام شود تا اولا عوامل موثر بر شادکامی زنان، با توجه به تحقیقات صورت گرفته، مشخص شود و ثانیا مدل تاثیرگذاری آن عوامل بر شادکامی زنان ترسیم شود. این دو مسئلهای بود که ما را برآن داشت تا به انجام این مطالعه بپردازیم. البته آنچه این مطالعه را نسبت به مطالعات دیگر متمایز میکند تفکیک شادکامی در دو بعد کیفیت زندگی ذهنی و کیفیت زندگی عینی است. تفکیکی که پیش از این در مطالعهای یافت نشد تا ضرورت انجام این مطالعه را بیش از پیش نمایان سازد. همانطور که پیش از این ذکر آن رفت، این مقاله در پی آن است که عوامل موثر بر شادکامی زنان را شناسایی کند. با عنایت به ارزیابی و طبقهبندی پژوهشهای انجام گرفته پیرامون عوامل شادکامی زنان، در پژوهش حاضر، 5 مقوله اصلی فرد (دارای مقولات فرعی روانی- رفتاری، ارزشها و باورها، نگاه به خود)، جامعه (با مقولات فرعی احساس امنیت، برابری جنسیتی، احساس رضایت)، خانواده(دارای مقوله فرعی روابط خانوادگی)، سرمایه اجتماعی (با مقولات فرعی حذف محدودیتهای اجتماعی (آزادی)، امنیت اجتماعی، حمایت اجتماعی) و سبک زندگی (با مقولات فرعی سرمایه سرمایه زیستی و ثبات اقتصادی) به عنوان عوامل تاثیرگذار بر شادکامی زنان تبیین شدند و در دو بعد کیفیت زندگی ذهنی و کیفیت زندگی عینی دستهبندی شدند. به عقیده داس1، کیفیت عینی زندگی، شرایط بیرونی زندگی را نمایش میدهد(13). در بعد مفــاهيم غيرمــادي، كيفيــت زنــدگي شــامل تجــارب و دريافتهاي شخصي افراد و بازخوردهاي آنها در زندگي واقعـيشـان اسـت (11: 15). پس كیفیت زندگی داراي دو بعد عینی و ذهنی است كه بعد عینی آن به شرایط بیرونی و واقعی زندگی افراد، و بعد ذهنی آن به ارزیابیها، طرز تلقیها و رضایت افراد از شرایط زندگی خود میپردازد. در حقیقت میتوان شادكامي را انطباق ميان ذهنيت و واقعيت تعريف كرد.
[1] Das
در میان مقولات اصلی تحقیق حاضر، برابری جنسیتی، روابط خانوادگی(صمیمیت) و حذف محدودیتهای اجتماعی(آزادی) به عنوان پرتکرارترین عوامل، تاثیر قابل توجهی بر شادکامی زنان داشتهاند. در کشور ما ایران، همواره مسئله حذف موانع نابرابری جنسیتی برای رسیدن به برابری در همه حوزهها برای زنان در مجامع علمی مطرح بوده است. نابرابری جنسیتی، مؤلفه بارز حیات اجتماعی انسانها در طی قرن گذشته بوده و از نظر مفهومی عبارت است از توزیع نابرابر ثروت، قدرت و مزایای جامعه میان زنان و مردان (22). نابرابری جنسیتی یک ویژگی غالب در کشورهای در حال توسعه است که با اشکال مختلف به صورت نابرابری در درآمد، دستیابی به فرصت ها، آموزش، دسترسی به اشتغال رسمی، موقعیتهای مدیریتی و سیاسی و بالاخره نابرابری در قدرت چانهزنی در درون خانواده ظاهر میشود (3). غالب موارد بی عدالتی ناشی از تبعیض در آموزش، سلامت، نمایندگی سیاسی، بازار کار میباشد. تبعیض جنسیتی در بازار کار و دسترسی به منابع، منجر به تخصیص ناکارای منابع و زیانهای رفاهی میگردد. همچنین نابرابری جنسیتی در آموزش، با کاهش سرمایه انسانی، کیفیت مراقبت از فرزندان را تحت تاثیر قرار میدهد (3). مطابق گزارش بانک جهانی، افزایش مشارکت زنان در کار و تصمیمگیری، حکمرانی و فضای کسب و کار را بهبود میبخشد و در نتیجه بر رشد جوامع اثرگذار است (46). بی تردید چگونگی نگرش و طرز تلقی نسبت به زنان به عنوان نیمی از جمعیت جامعه، تمامی کنشها، فرآیندها و ساختارهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی را در سطح خرد، میانی و کلان تحت تأثیر قرار میدهد. نابرابری جنسیتی کماکان مانع بزرگی بر سر راه توسعه انسانی است (35 و 7). گرچه از سال 1990 در راستای عدالت جنسیتی گامهای بزرگی برداشته شده است اما کماکان بیعدالتی در میزانهای متفاوت در کشورهای مختلف جهان وجود دارد. بر اساس گزارش صندوق توسعه سازمان ملل متحد در سال 2020 رتبه شاخص توسعه انسانی کشور ایران به صورت کل معادل 70 و برای مردان 819/0 و برای زنان 709/0 میباشد. همچنین در همین سال ایران در شاخص نابرابری جنسیتی دارای رتبه 113 بین 189 کشور بود(42). در کنار حذف موانع تابرابری جنسیتی، موضوع مهم دیگر حدف موانع اجتماعی (آزادی) زنان است. وجود برخی الگوهای رفتاری و کلیشههای فرهنگی نادرست درباره دختران و زنان میان خانوادههای ایرانی باعث سلب آزادی و ایجاد محدودیت در فعالیتهای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی آنان شده است در حالی که بارها توانمندیهای زنان در عرصههای گوناگون ثابت شده است. از نگاه بسیاری جامعه شناسان، کنار گذاشتن باورهای نادرست درباره توانمندیها و ظرفیتهای جسمی و روانی زنان ایران در کنار افزایش آگاهی، خودباوری و توان افزایی این قشر مهم در جامعه، رفع محدودیتها را در پی خواهد داشت. باید همه الگوهای فرهنگی نادرستی که منجر به محدودیت زنان شده است را کنار بگذاریم و بپذیریم که عصر کنونی، عصر شایستهسالاری و فرصتهای برابر است. الگوهای فرهنگی باید به سمت ایجاد فرصتهای برابر برای همه افراد جامعه حرکت کند. باید این نگرش در جامعه نهادینه شود که انسان بودن مهم است، زن بودن یا مرد بودن اهمیتی نداشته و تنها استعدادها و توانمندیها هستند که جایگاه و میزان قدرت افراد جامعه را تعیین میکنند. منظور از عدالت در این نگرش، آن است که انتظار داشته باشیم افراد بتوانند تشخیص دهند چگونه باید در بهترین موقعیت خود قرار بگیرند و این اولویتبندی انسانهاست که تعیینکننده است.
همانطور که گفته شد، برابری جنسیتی و آزادی نقش پررنگی در شادکامی زنان ایفا میکنند و كميت و كيفيت روابط خانوادگی (به عنوان واسطه کیفیت زندگی ذهنی و کیفیت زندگی عینی)، با نقشی حمايتگرانه، فراهم كنندۀ صمیمیت، دلگرمی، نقطۀ اتکا و اميدواري و در نهایت عاملی موثر بر شادکامی زنان است.
مطابق با نظریه سلسله مراتب نیازهای مازلو1، نیازها به ترتیبی که باید ارضا شوند، نیازهای جسمانی، ایمنی، عشق و محبت، احترام و در نهایت نیاز به خودشکوفایی هستند (27). در مدل تحلیلی پژوهش حاضر، عوامل موثر بر شادکامی زنان را میتوان با هرم سلسله مراتب نیازهای مازلو تطبیق داد. آنچه به عنوان اولین نیاز در سلسله مراتب نیازهای مازلو نام برده میشود، نیازهای جسمانی است که در مدل تحلیلی حاضر، سرمایه زیستی است. در مدل تحلیلی عوامل موثر بر شادکامی زنان، کیفیت زندگی ذهنی قرار گرفته است که خودشکوفایی (اوج تمام نیازهای سطوح پایینی و میانی مازلو است) را به عنوان مقوله فرعی خود در بر میگیرد. به نظر مازلو، افراد در مرحله خودشکوفایی، یک حس شادی توام با آرامش را تجربه میکنند. در بخش میانی عشق و محبت قرار دارد که در مدل تحلیلی در محور مدل قرار گرفته است و رابطه فرد با خود و جامعه را تنظیم میکند و تا حد زیادی تحت تأثیر امنیتاجتماعی و احساس امنیت قرار میگیرد.
سخن پایانی اینکه نتایج این فراترکیب، میتواند برای سیاستگذاران فرهنگی و اجتماعی کشور مورد استفاده قرار گیرد؛ چرا که گام برداشتن یک کشور در مسیر سعادت و پیشرفت بدون وجود زنان و مادرانی شاد، پرانرژی و با انگیزه غیرممکن مینماید. بنابراین مسئولان باید دغدغهمند بهزیستی روانی زنان باشند و زمینههای گسترش شادکامی را برای آنان فراهم کنند. همچنین به نظر میرسد با مطالعه پژوهشهای خارجی پیرامون این موضوع بتوان الگوی کاملتری از عوامل موثر بر شادکامی زنان ارائه کرده و موضوع مطالعات تطبیقی بین عوامل موثر بر شادکامی زنان در ایران و خارج از کشور قرار گیرد.
تعارض منافع:
«بنا بر اظهار نویسندگان مقاله حاضر فاقد هر گونه تعارض منافع بوده است.»
منابع
1) Aagaard،H. ،& Hall،E. O. C. (2008). Mothers’ evperience of having a preterm infant in the neonatal care unit: A metha-synthesis. Journal of Pediatric Nursing، 23(3) ،26-36.
2) Abedini Beltrick, Mymant. (2020). Phenomenological study of happiness themes of female faculty members of Mazandaran University. Journal of Women and Society, 11(42), 177-206.
3) Afshari, Zahra, Kakavand, Samira. (2016). The Effect of Gender Inequality on Growth, Productivity and Fertility in Iran. Women's Social Psychological Studies, 14(2), 7-33.
4) AkhundFiz, Leila, and Zokaei, Mohammad Saeed. (2016). The Evolution of the Meaning of Happiness in the Transition of Life: A Research Among Women in Kerman. Welfare planning and social development, 8(29), 1-40.
5) Amir Mazaheri, Amir Masoud, Fakharian, Mina. (2016). The role of social capital in youth happiness (Case Study: Students of The Faculty of Psychology and Social Sciences of Tehran Center). Sociological Studies. 9 (33).
6) Argyle، M. (2003). Psychology and religion: An introduction. London: Routledge.
7) Azad Armaki, Taghi, Ghaffari, Gholamreza. (2002). Explaining generational attitudes toward women in Iranian society. Women in Development and Politics, 1(3).
8) Azam Azadeh, Mansoureh, Taffeta, Maryam. (2015). Outcast sources, social exclusion and feelings of happiness of female-headed families. Women in Development and Politics (Women's Research), 13(3), 335-356.
9) Azam Azadeh, Mansoureh, Taffeta, Maryam. (2015). The narrative of female-headed households from the barriers to happiness (a case study of female-headed households in Tehran). Women and Family Studies, 3(2), 33-60.
10) Buss،D. M. (2000) The Evolution of Happiness. American Psychologist،55،15-23.
11) Dajian & Peter, 2006, 2010 World Expo and Urban Life Quality in Shanghai in Terms of Sustainable Development Chinese Journal of Population, Resources and Environment, Vol. 4, No.1.
12) Daneshvari Nasab, Abdolhossein. (1400). Qualitative analysis of the limitations of women's social vitality in Kerman. Health education and health promotion.; 9 (3): 322-311.
13) Das, D. (2008), Urban Quality of life : A Case Study of Guwahati, Social Indicators Research, 88.
14) Diener, E. (2005). Frequently asked questions (FAQS) about subjective (happiness and life satisfaction). A primer for reporters and new comers.
15) Diener, E. D. and R. Lucas (2000) "Explanation Differences in Social Levels of Happiness", Journal of Happiness Studies, 1: 41-78.
16) Eisenck, Michael (1999). Psychology of Happiness, Translation of Mohammad Firouzbakht and Khalil Beigi, Tehran: Badr.
17) Engendering development: through gender equality in rights, resources, and voice.p. cm.
18) Fallahian, Roya, Aghaie, Asghar, Neshatdoost, Hamid Taher. (2020). Developing a model of factors affecting the happiness of spouses of employees of Mobarakeh Steel Complex in Isfahan. Positive Psychology Research Journal, 6(4), 45-62.
19) Habibpour, Karam, Safari, Reza. (2009). Comprehensive guide to SPSS application in survey research (quantitative data analysis), Loya Publications, Thinkers, Tehran.
20) Haller, H. & M. Hadler (2006) "How Social Relations and Structures Can Produce Happiness and Unhappiness", Social Indicators Research,75: 169-216.
21) Helliwell JF، Layard R، Sachs J،--De Neve JM. World Happiness Report 2020. New York: Sustainable Development Solutions Network. Available From: https://worldhappiness.report/ed/2020/
22) Helliwell, J .F. & Putnam, R. (2004) “The Social Context of Well-Being.” Philosophical
23) Helliwell, J. (2001). “Social Capital, The Economy and Well-Being”, Review of Economic Performance and Social progress, vol. 1.
24) Hemmati, Reza, Written, Maryam. (2013). Gender Inequality among Selected Countries in the Middle East: Emphasizing on Iran's Status. Journal of Women, 4(8), 115-142.
25) Hezarjaribi, Jafar, and Moradi, Sajjad. (2017). Citizens' understanding of meanings and definitions of happiness (qualitative research in Ilam province). Welfare planning and social development, 8(33), 134-77.
26) Jadidi, Mohsen, and Shamsaei, Mohammad Mehdi, and Abdollahzadeh Bandeh Gharaei, Fatemeh, and Azizi Aqilabadi, Azadeh. (2014). Qualitative study of causes and factors affecting youth's social happiness and despair. Strategic Studies of Sports and Youth, 13(23), 1-20.
27) Jouri, Behnoush, Mohammadi Moghadam, Yousef, Ghahremani Qajar, Susan, Hassan Moradi, Nargess. (2020). Developing and prioritizing organizational uplifting strategies for university women (considering the multiple roles of women). Women and Family Studies, 8(2), 37-78.
28) Keshavarz, Amir, Hassan Molavi, and Mehrdad Kalantri (2008). The relationship between demographic and popular characteristics with happiness in the people of Isfahan, Psychological Studies Magazine, 4th round, no. 4.
29) Khodapanahi, Mohammad Karim (2000). Motivation and Excitement, Tehran, Samt Publications.
30) Madadi, Haniyeh, and Haghikhalian, Mansour, and Mohammadi, Asghar. (2018). Analysis of meanings of happiness to provide happiness enhancement strategies (Case study: Middle City women). Law enforcement and social research of women and families, 6(2( successive 11), 236-252.
31) Mihalcea،R. & Liu،H. (2006) A Corpus-based Approach to Finding Happiness. American Association for Artificial Intelligence،1 -6.
32) Mirshah Jafari, Ibrahim, Mohammad Reza Abedi, and Hedollah Darikvandi (2002). Happiness and factors affecting it. The latest in cognitive science. 4 )3(.
33) Mohammadi Rad, Mansour (2012), Study of socioeconomic factors affecting happiness and its relationship with labor productivity, MSc thesis in Economic Sciences, Razi University of Kermanshah.
34) Naderi, Ahmad, Shahbazi, Mehdi, Akbari, Elham. (2014). Anthropological Analysis of Women's Sport: A Study on Sports Activities in Women's Parks in Tehran. Anthropological Researches of Iran, 4(2), 51-68.
35) Najafi, Mohammad, Irfan, Arezo. (2012). Quantitative and qualitative study of the relationship between spirituality, happiness and professional empowerment of professors. New Educational Approaches, 7(2), 1-22.
36) Paterson, B. L. Thorne, S. E. Canam, C. & Jillings, C. (2001), Meta-study of Qualitative Health Research: A Practical Guide of Meta-analysis and Meta-synthesis, Thousand Oaks, CA: Sage.
37) Porjebli, Robabeh, and Awebati, Ruqayya. (2013). Factors affecting gender attitude among people of Zanjan city. Iranian Social Sciences Studies, 10(36),1-20.
38) Rastegar, Yasser, Ikhlasi, Ibrahim, Golshani Khojasteh, Leila. (2016). Visualization of feminine dignity and body management (Case study: Women referred to beauty centers in Bandar Abbas). Gender and Family Studies, 4(1), 116-93.
39) Ryan, R. M. & Deci, E. L. (2000). On Happiness and Human Potentials: A Review Of Research on Hedonic and Eudaimonic Well Being Annual Review of Psychology, 52, 141-161.
40) Samani, Siamak, FouladCheng, Mahboobeh (2005), Adolescence Psychology, Shiraz: Malek Soleiman Publications.
41) Sanago, Akram, Jouybari, Leila, Rezaian, Mahnaz, Jafari, Seyed Yaghoub, Hosseini, Seyed Ali. (2011). Explaining the experience of vitality in students of Golestan University of Medical Sciences, 8 (1), 1-10.
42) Sandelowski M, Barroso J (2007). Handbook for synthesizing qualitative research, . NewYork: NY; Springer.
43) Sarukhani, Baqer (1996) Introduction to the Encyclopedia of Social Sciences, Tehran: University of Tehran.
44) Schyns, P. (1998) "Cross National Differences in Happiness", Social Indicators Research, 43:3-26.
45) Stevenson،B.،& Wolfers،J.(2009) The Paradox of Declining Female Happiness. American Economic Journal،1،190-225.
46) United Nations Development Programme. Human Development Report )2020(. Available From: http://hdr.undp.org/en/composite/GII.
47) Urquhart،Christine. (2011). Meta-synthesis of research on information seeking behavior،16(1)،455.
48) Verme،P. (2009) Happiness،Freedom and Control. Journal of Economic Behavior and Organization،71،146-161.
49) Walsh،D. ،& Downe،S. (2005). Meta-synthesis method of qualitative research: a literature review. Journal of Advanced Nursing،50(2)،204-211.
50) World Bank policy research report. 2001. Oxford University Press, Inc. Available From: http://documents1.worldbank.org/curat ed/pt/512911468327401785/pdf/multipage.pdf
51) World Economic Forum report on gender gap. (2017). International Director General of the Vice President for Women and Family Affairs.
52) Zimmer, L., (2006), Qualitative meta-analysis: A Question of Dialoguing with Texts, London: The Blackwell Publishing.
Research Paper
Qualitative Studies in the Field of Women's Happiness in IranAbstract
Abstract
Happy women, husbands, and mothers strengthen the family unit at the micro level and inject happiness into society at the macro level; Because a happy person is an innovative, efficient, productive, creative and constructive person. Therefore, recognizing happiness is an undeniable and indisputable necessity in today's world. The purpose of this study is to identify the factors affecting women's happiness and design a model of factors affecting women's happiness. The research community is the articles of authoritative scientific-research journals related to the subject, which have been published during the years 1300-1400. The research sample was 13 standard research articles which were selected and reviewed from 92 articles after ranking the articles. The research method was qualitative and meta-combined. After extracting the factors affecting women's happiness, the results showed that in the mentioned articles, 61 concepts were identified and approved by experts in the field of women and family. Finally, the concepts were classified into 5 main categories of individual, society, family, social capital and lifestyle and their sub-categories and were explained as factors affecting women's happiness and presented in the form of a model. The findings indicated that the proposed analytical model for the factors affecting women's happiness was consistent with the hierarchy of Maslow's needs.
Mohsen Niazi2
Atiye Rezayi3
Ali Farhadian4
Conflict of interest:
"According to the authors, the article did not have any conflict of interest."
Keywords: Happiness and, Vitality, Happiness, Women and Family, Women Studies.
[1] Maslow
[2] Professor of sociology, Faculty of Humanities, Kashan University
[3] PhD student in Sociology, Faculty of Humanities, Kashan University (Corresponding Author)
[4] Assistant professor of sociology, Faculty of Humanities, Kashan University