آوای خوش و بازتاب آن در ادب فارسی
محورهای موضوعی : تمثیل در زبان و ادب فارسی
1 - استادیار زبان و ادبیات فارسی
دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساری
کلید واژه: قرآن کریم, Persian literature, ادب فارسی, صوت حَسَن, قاری, The holy Quran, Qari, praiseworthy voice,
چکیده مقاله :
با توجّه به شواهد فراوان در متون منظوم و منثورادب فارسی، می توان گفت که تمامی پدید آوردندگان آثارادبی، جلوههایی زیبا وماندگاری از قرآن کریم ومعارف بلند آن را انعکاس دادهاند، و برخی ازآنان، عمرخود را وقف خدمت به مکتب قرآن کرده و در این راه ازهیچ کوششی دریغ نورزیدهاند. تأکید رسول اکرم (ص) در بارۀ فضیلت آوای خوش (صورت حَسَن) و احادیثی که از آن حضرت نقل شده، سبب گردید، تا توجّه برخی از شاعـران و نویسندگان ایران زمین ، به ویژه عرفا و صوفیه به این بخش معطوف گردد. در مجموع دو دیدگاه کلّی دربارۀ تلاوت قرآن کریم درادب فارسی شایع است: یکی آنکه تلاوت حَسَن در متون منظوم و منثور مورد ستایش قرار گرفت، و داستانها و روایات فراوانی در تأیید آن نقل گردید. دیگرآنکه برخی از شعرا و نویسندگان، نظیرسنایی، سعدی و جامی علاوه بر تأیید و تأکید دیدگاه نخستین، بیشتربا نظر انتقادی و اصلاحی، قاریان بی کردار و ناخوش آواز را مورد سرزنش و ملامت قرار دادهاند، و گاهی با چاشنی طنز و مطایبه، نکات ارزشمندی را جهت تعلیم و اندرز یادآور شدهاند. در این مقاله سعی شده تا هر دو دیدگاه مورد نقد و تجزیه وتحلیل قرار گیرد.
Taking into account the plentiful of evidence in prose and rhymed works of Persian literature, it can be said that all of the authors of literary works have reverberated some beautiful and durable features of Quran and its sublime wisdom and devoted all their lives to service in the school of Quran and didn't neylet any effort to pursue this path. The emphasis of the holy Prophet regarding the virtue of praiseworthy voice and hadiths quoted from His Majesty, caused the Persian authors and poets, especially mystics and sufis, to turn their attention towards this matter. On the whole, two general views are widely stated in Persian literature about recitation of holy Quran: in the first view, good recitation has been appreciated in prose and rhymed works, and many stories and anecdotes have quoted in its support. In the other view, some of the authors and poets such as Sanai, Saadi, and Jami, in addition to support and emphasis on the former view by some authors such as blamed the blameworthy recitators and idle qaris mostly with a critical and amendatory intention and sometimes with the tools of satire and jesting reminded some valuable points to train and advice. In this dissertation it was tried to analyze and criticize both of these two views.
1- قرآن کریم .
2- نهج البلاغه ( 1368)، ترجمۀ سیّد جعفرشهیدی، تهران، انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی.
3- انصاری،خواجه عبدالله (1377)، مجموعۀ رسائل فارسی، مقدّمه وفهارس: دکترمحمد سرورمولایی، تهران، توس.
4- اوحدالدّین کرمانی (1375 )، احوال وآثار اوحدالدّین حامد بن ابی الفخرکرمانی، به کوشش: احمد کرمی، تهران، نشرِما.
5- بخارایی، احمد علی (1366)، فرهنگ اشعار حافظ ، تهران، علمی.
6- برتلس، یوگنی ادوارد ویچ، (1376)، تصوف و ادبیات فارسی، ترجمۀ سیروس ایزدی، تهران، امیرکبیر.
7- بهار، محمدتقی مَلِک الشّعرا (1381)، دیوان، تهران ، علم.
8- جامی، نورالدّین عبدالرحمان (1380 )، دیوان، با مقدّمۀ واِشراف: محمد روشن، تهران، نگاه
9- ــــــــــ ، ــــــــــ ، (1370)، مثنوی هفت اورنگ، به تصحیح: مرتضی – مدرّس گیلانی، تهران، گلستان.
10- حافظ شیرازی، خواجه شمس الدّین محمد ( 1368)، دیوان، به تصحیح: عبد الرحیم خلخالی، تهران ، هادی.
11- دهخدا، علی اکبر، لغت نامه.
12- راغب اصفهانی ( 1374 ) ، المفردات فی غریب القرآن، ترجمه و تحقیق: سید غلامرضا خسروی حسینی، تهران، مرتضوی .
13- زرّین کوب، عبدالحسین (1374)، بحر درکوزه، تهران، علمی.
14- زمانی، محمد حسن (1385 )، شرق شناسی واسلام شناسی غربیان، قم، بوستان کتاب.
15- سعدی (1368)، کلیّات، از روی نسخۀ تصحیح شدۀ ذُکاءُالملک فروغی، تهران، جاویدان.
16- سنایی غزنوی، ابوالمجد مجدود بن آدم (1368)، حدیقةالحقیقه وشریعةالطریقة، تصحیح و تحشیه: محمد تقی، مدرّس رضوی، تهران، انتشارات دانشگاه تهران.
17- ــــــــــ ، ــــــــــ ، (1380)، دیوان، به سعی واهتمام: محمد تقی،مدرّس رضوی، تهران، سنایی.
18- طاهری مبارکه، غلام محمد (1382) ، برگزیدۀ قصاید ناصر خسرو، تهران، سمت.
19- عامِلی، سیّد شرف الدّین ( 1404)، النّصّ و الاجتهاد، قم، ابو مجتبی .
20- عطار، شیخ فریدالدّین محمد (1370 )، تذکرة الاولیاء، بررسی، تصحیح متن، توضیحات و فهارس: دکتر محمد استعلامی،تهران، زوّار.
21- ــــــــــ ، ــــــــــ ، ( 1386 )، مصیبت نامه، مقدّمه، تصحیح وتعلیقات: دکترمحمد رضا شفیعی کدکنی، تهران، سخن.
22- عین القضات همدانی (1373)، تمهیدات، با مقدّمه وتصحیح وتحشیه وتعلیق: عفیف عُسَیران، تهران، منوچهری.
23- غزّالی، ابو حامد محمد بن محمد {بی تا}، احیاء علوم الدّین، بیروت، دار المعرفة.
24- قُشیری، ابولقاسم عبدالکریم بن هوازان (1374)، ترجمۀ رسالۀ قُشیریّه، با تصحیحات واستدراکات: بدیع الزّمان فروزانفر، تهران، علمی و فرهنگی.
25- کلینی،محمد بن یعقوب (1385)، اصول کافی (ج 6)، با ترجمه وشرح فارسی محمد باقر کمره ای، تهران، اسوه .
26- مایل هروی،نجیب (1372 )، اندرغزل خویش نهان خواهم گشتن، سماع نامه های فارسی، تهران، نی .
27- محمدبن منوّر (1378)، اسرارالتوحید فی مقامات الشیخ ابی سعید، به اهتمام: دکترذبیح الله صفا، تهران، فردوس.
28- معرفت، محمد هادی (1416)، التمهید فی علوم القرآن (ج 4 )، قم، مؤسّسة النشرالإسلامی، الطبعة الثانیة .
29- مولوی، جلال الدّین محمد بلخی (1375)، کلیّات دیوان شمس، مطابق نسخۀ تصحیح شدۀ استاد بدیع الزّمان فروزانفر، تهران، راد.
30- ــــــــــ ، ــــــــــ ، (1384)، مثنوی معنوی، تصحیح، مقدّمه وکشف الابیات از: قوام الدّین خُرّمشاهی، تهران، دوستان.
31- میبدی،ابوالفضل رشیدالدّین (1376)، کشف الاسرار،به سعی واهتمام: علی اصغرحکمت،تهران،امیرکبیر.
32- ناصرخسروقبادیانی (1368)، دیوان، به تصحیح: مجتبی مینوی ومهدی محقّق، تهران، انتشارات دانشگاه تهران.
33- هجویری غزنوی، ابوالحسن علی بن عثمان (1375)، کشف المحجوب، تصحیح: و– ژوکوفسکی، با: مقدّمۀ قاسم انصاری، تهران، طهوری.