نقش طبقه متوسط جدید شهری در توسعه سیاسی ایران در سالهای سلطنت پهلوی دوم( 1357-1344)
محورهای موضوعی : مجله پژوهش های سیاسی و بین المللی
کلید واژه: نوسازی, ثبات سیاسی, پهلوی دوم, طبقه متوسط جدید, بی ثباتی سیاسی,
چکیده مقاله :
سعید جهانگیری[1]- ابوالقاسم طاهری[2] تاریخ دریافت: 9/8/1397- تاریخ پذیرش:30/5/1398 چکیده: مفهوم طبقه متوسط جدید در ایران حاصل ارتباط با غرب است که مراحل صنعتی را مانند جوامع غربی نگذرانده است، تا مفهوم طبقه متوسط بدان معنا که در غرب است، نامیده شود. یعنی طبقه متوسط حاصل نوسازی و مدرنیزاسیون است که از جوامع غربی وارد کشور شده و این طبقه از جنبش مشروطه به این طرف رشد داشته است. طبقه متوسط جدید با محوریت روشنفکری شکل گرفته است، چون گفتمان روشنفکران، گفتمان دموکراسی است. در دوران محمدر ضا شاه طبقه متوسط جدید به دلیل سیاستهای مدرنیزاسیون رشد و افزایش چشمگیری یافت، اما ساخت قدرت نئوپاتریمونیالی ، مانع از مشارکت فعال این طبقه در حوزه های اقتصادی و سیاسی شد.بـدون شک تحقق دموکراسی ، از ویژگی های اصلی طبقه متوسط جدید در عصر پهلوی دوم بوده است.از سوی دیگرساختار نئوپاتریمونیال حکومتی به دلیل تعارض با توسعه سیاسی ،واجد مـشخصه هـایی بـوده که تلاش های مزبور را نه تنها با چالش ، بلکه ناکام ساخته است.برهمین اساس پرسش اساسی پژوهش حاضر این است که طبقه متوسط جدید چه جایگاهی در توسعه سیاسی ایران در دوران پهلوی دوم بین سالهای 57-1344 داشته است؟و بر اساس این فرضیه پی گیری شده است که خطاهای راهبردی محمد رضا پهلوی در رشد کمی طبقه متوسط جدید و عدم پاسخگویی به تقاضای کیفی و اساسی آنان و ائتلاف طبقه متوسط جدید با سنتی منجر به تزلزل در توسعه سیاسی شد.روش تحقیق در این پژوهش توصیفی - تحلیل می باشد.یافته های پژوهش فرضیه فوق را تایید می کند. [1] دکتری تخصصی، گروه علوم سیاسی، مسائل ایران،دانشکده حقوق، الهیات و علوم سیاسی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی ، تهران ، ایران saeedjahangiri61@yahoo.com [2] - استاد گروه علوم سیاسی دانشکده حقوق ، الهیات و علوم سیاسی، واحد علوم و تحقیقات ، دانشگاه آزاد اسلامی ، تهران ، ایران: نویسنده مسئول a-taheri@srbiau.ac.ir
_||_