بررسی تطبیقی رابطه دانش و قدرت در اندیشه فلاسفه غرب تمدن اسلامی: (ابن باجه، ابن طفیل، ابن رشد)
محورهای موضوعی : مجله پژوهش های سیاسی و بین المللیگارینه کشیشیان سیرکی 1 , مهدی احمدی 2
1 -
2 -
کلید واژه: فلسفه, قدرت, دانش, ابن رشد, ابن طفیل, غرب تمدن اسلامی, ابن باجه,
چکیده مقاله :
گارینه کشیشیان سیرکی[1]- مهدی احمدی[2] تاریخ دریافت: 20/12/1398- تاریخ پذیرش: 22/2/1399 چکیده: نقشآفرینی اندیشمندان و فلاسفه سیاسی غرب تمدن اسلامی در خاستگاه سیاسی اجتماعی خود علیرغم نابسامانیهای آن دوران از اعتباری خاصی در شکل گیری دانش سیاسی برخوردار است. فلسفه سیاسی و نقش و ارتباط آن با تولید فکر، دانش، اثرگذاری و اثرپذیری آن بر ساخت سیاسی جوامع مسلمان غرب تمدن اسلامی را باید در نوع نگاه خاص ابن باجه در اثرش تدبیر المتوحد، ابن طفیل در نمونه حی بن یقظان و ابن رشد با نوع روششناسی خاص خود در فلسفه جستجو کرد. در این مقاله با بهره گیری از روش تطبیقی به بررسی رابطه دانش و قدرت در اندیشه این اندیشمندان پرداخته ایم، نتایج حاصله این مقاله مبنی بر تقدم دانش بر قدرت در اندیشه های ابن باجه و ابن طفیل بود. اما ابن رشد با تکمیل نواقص موجود در مفاهیم فلسفی آنها با تأیید انطباق شریعت و فلسفه، بر جایگاه خاص فیلسوف در ساختار سیاسی مورد نظر خود و ارجح دانستن فیلسوف بر فقیه در این ساختار تأکید می ورزد. [1]- استادیار و عضو هیئت علمی ،گروه علوم سیاسی، واحد تهران جنوب ، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران: نویسنده مسئول g.keshishyan71@gmail.com [2]- دانش آموخته کارشناسی ارشد، علوم سیاسی، واحد تهران جنوب، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران mahdi.5885@chmail.ir
Garineh Keshishyan Siraki[1] Mahdi Ahmadi[2] Abstract: The role of political thinkers and political philosophers in the West of Islamic civilization in its socio-political origin, despite the disorders of that era, has special credibility in the formation of political knowledge. Political philosophy and its role and relationship with the production of thought, knowledge, its impact and effectiveness on the political structure of Muslim societies in the West of Islamic civilization should be seen in the special view of Ibn Bajah in his work "Tadbir al-Mutawahid", Ibn Tufail in the sample of "Hayy Ibn Yaqzan" and Ibn Rushd searched philosophy with his methodology. Using a comparative method, in this paper, we have studied the relationship between knowledge and power in the minds of the above thinkers. The results of the paper were based on the precedence of knowledge over power in the thoughts of Ibn Bajah and Ibn Tufail. By supplementing the shortcomings in their philosophical concepts by confirming of Sharia and philosophy, Ibn Rushd emphasizes the special position of the philosopher in his desired political structure and the preference of the philosopher over the jurist in this structure. [1] - Assistant Professor ,Department of political science , South Tehran Branch, Islamic Azad University, Tehran, Iran [2] - M A, Department of Political Science, South Tehran Branch, Islamic Azad University, Tehran, Iran
_||_