مسئولان آموزشی بر این باورند که تجربه و فناوری می تواند پیشرفت تحصیلی کودکان خردسال را افزایش دهد و سطح پنهان تفکر انتقادی آنها را فعال کند. بنابراین، هدف از این مطالعه مقایسه تأثیر میانجی گرهای انسانی و فناوری بر تفکرانتقادی ، درک مطلب، و توسعه واژگان زبان آموزان کو چکیده کامل
مسئولان آموزشی بر این باورند که تجربه و فناوری می تواند پیشرفت تحصیلی کودکان خردسال را افزایش دهد و سطح پنهان تفکر انتقادی آنها را فعال کند. بنابراین، هدف از این مطالعه مقایسه تأثیر میانجی گرهای انسانی و فناوری بر تفکرانتقادی ، درک مطلب، و توسعه واژگان زبان آموزان کودک با استفاده از تئوری یادگیری تجربی بود. به همین منظور، دو گروه 60 نفری فراگیر (30 دانش آموز در هر گروه) در طی 4 ماه در معرض دو نوع میانجی گر قرار گرفتند: معلم و تکنولوژی. از پیش آزمون و پس آزمون برای سنجش میزان پیشرفت زبان آموزان در تفکر انتقادی، درک مطلب و تسلط بر واژگان استفاده شد. نتایج نشان داد که فراگیران در گروه آزمایش با واسطه فناوری نسبت به گروه با واسطه معلم در سطح تفکر انتقادی، توسعه واژگان و درک مطلب برتری داشتند. این نشان می دهد که فراگیرانی که به واسطه کامپیوترو فناوری در تعامل هستند، از کسانی که با یک واسطه انسان یعنی معلم تعامل دارند، پیشی می گیرند. یافتههای ما پیشنهاد میکند که واسطههای غیرانسانی (فناوری) از انسانها قانعکنندهتر هستند، احتمالاً به دلیل ویژگیهای فریبندهشان که انگیزه و الهام یادگیرندگان را افزایش میدهد.
پرونده مقاله
مسئولان آموزشی بر این باورند که تجربه و فناوری میتواند پیشرفت تحصیلی کودکان خردسال را افزایش دهد و سطح پنهان تفکر انتقادی آنها را فعال کند. بنابراین، هدف از این مطالعه مقایسه تأثیر میانجیگرهای انسانی و فناوری بر تفکرانتقادی ، درک مطلب، و توسعه واژگان زبان آموزان کو چکیده کامل
مسئولان آموزشی بر این باورند که تجربه و فناوری میتواند پیشرفت تحصیلی کودکان خردسال را افزایش دهد و سطح پنهان تفکر انتقادی آنها را فعال کند. بنابراین، هدف از این مطالعه مقایسه تأثیر میانجیگرهای انسانی و فناوری بر تفکرانتقادی ، درک مطلب، و توسعه واژگان زبان آموزان کودک با استفاده از تئوری یادگیری تجربی بود. به همین منظور، دو گروه شصت نفری فراگیر (سی دانشآموز در هر گروه) در طی چهار ماه در معرض دو نوع میانجیگر قرار گرفتند: معلم و تکنولوژی. از پیش آزمون و پس آزمون برای سنجش میزان پیشرفت زبان آموزان در تفکر انتقادی، درک مطلب و تسلط بر واژگان استفاده شد. نتایج نشان داد که فراگیران در گروه آزمایش با واسطۀ فناوری نسبت به گروه با واسطۀ معلم در سطح تفکر انتقادی، توسعه واژگان و درک مطلب برتری داشتند. این نشان میدهد که فراگیرانی که به واسطۀ کامپیوترو فناوری در تعامل هستند، از کسانی که با یک واسطۀ انسان، یعنی معلم تعامل دارند، پیشی میگیرند. یافتههای ما پیشنهاد میکند که واسطههای غیرانسانی (فناوری) از انسانها قانعکنندهتر هستند، احتمالاً به دلیل ویژگیهای فریبندهشان که انگیزه و الهام یادگیرندگان را افزایش میدهد.
پرونده مقاله