تأثیر معنویت گرایی بر اخلاق کاری کارکنان سازمان آموزشوپرورش استان گلستان جهت ارائه مدل
محورهای موضوعی : مدیریت نوآوری های آموزشیسیده فاطمه میرعابدینی 1 , محمد صالحی 2 , کیومرث نیازآذری 3
1 - دانشجوی دکتری مدیریت آموزشی، واحد گرگان، دانشگاه آزاد اسلامی، گرگان، ایران.
2 - دانشیار، گروه مدیریت آموزشی، واحد ساری، دانشگاه آزاد اسلامی، ساری، ایران.
3 - استاد، گروه مدیریت آموزشی، واحد ساری، دانشگاه آزاد اسلامی، ساری، ایران.
کلید واژه: معنویتگرایی, افزایش تمایل به کار, بهادادن به اخلاق کاری, سازمان آموزشوپرورش,
چکیده مقاله :
امروزه سازمانها براساس پارادایم جدید مدیریتی به دنبال مفاهیمی مانند معنویتگرایی هستند. در همین راستا پژوهش حاضر به دنبال ارائه و تدوین مدل اثر معنویتگرایی بر اخلاق کاری کارکنان در سازمان آموزشوپرورش میباشد. بهمنظور ارائه مدل از رویکرد آمیخته (کیفی_کمی) و روش نظریۀ داده بنیاد استفاده شد. در بخش کیفی پژوهش نمونهگیری به روش گلوله برفی و با مصاحبه عمیق با 26 نفر از مدیران و کارشناسان سازمان آموزشوپرورش صورت گرفت که منجر به شناسایی عوامل مدل گردید. در بخش کمی نیز برای تعیین حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران و جدول مورگان، تعداد 145 نفر تعیین گردید. تجزیهوتحلیل اطلاعات به روش نظریهپردازی زمینهای مبتنی بر 3 نوع کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام شد. همچنین جهت کدگذاری محوری از الگوی پارادایمی استراوس و کوربین استفاده گردید که معنویتگرایی بهعنوان مقوله محوری شناسایی شد. اجزای الگوی پارادایمی جهت کدگذاری محوری عبارتاند از مقوله محوری، شرایط علّی، زمینه یا بستر حاکم، شرایط مداخلهگر، استراتژیها و کنشهای متقابل و پیامدها. نتایج پژوهش حاضر نشان دادند که وجود معنویتگرایی در سازمان بر اخلاق کاری تأثیر دارد و موجب ارتباطات مؤثر، افزایش صمیمیت، بهبود شرایط کاری، اهمیت دادن به همکاران، عدم فساد مدیران، افزایش تمایل به کار، تعهد و بهادادن به کارهای اخلاقی میشود؛ لذا بهرهگیری و تقویت معنویت در محیط کار میتوانند باعث ایجاد بستر مناسبی برای رشد رفتارهای شخصی و سازمانی شوند.
At present, organizations are looking for concepts such as spirituality based on the new management paradigm. The present study seeks to present and develop a model of the effect of spirituality on the work ethic of employees in the Education Organization of Golestan Province. In order to present the model, a mixed approach (qualitative-quantitative) and data foundation theory method were used. Qualitative sampling by snowball method and in-depth interviews with 26 managers and experts of the Education and Training Organization identified the model and in a quantitative part to adjust the sample size, Cochran's formula and Morgan table are used and the number of samples is about 145 people. Designated. Data analysis was performed by contextual theorizing method based on three types of open, axial and selective coding. For axial coding, the paradigm model of Strauss and Corbin was used and spirituality was identified as a central category. The components of the paradigm model for axial coding are the central category, the causal conditions, the prevailing context, the intervening conditions, the strategies and interactions, and the consequences. The presence of spirituality in the organization affects work ethic and leads to effective communication, increased intimacy, improved working conditions, importance to colleagues, non-corruption of managers, increased willingness to work, commitment and appreciation of ethical work. Therefore, by exploiting and strengthening spirituality in the workplace, a suitable platform can be provided for the development of personal and organizational behaviors.
_||_