بررسی و تحلیل حکمتهای تجربی در آثار منثور فارسی صوفیه تا قرن هشتم
محورهای موضوعی : اسطورهسعید بزرگ بیگدلی 1 , فرزاد کریمی 2
1 - دانشیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تربیت مدرس
2 - کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی
دانشگاه تربیت مدرس
کلید واژه:
چکیده مقاله :
تاکنون دربارة ادبیات تصوف مطالب بسیار گفته و تحقیقاتی گوناگونی انجام شده و دربارة حکمتهای موجود در آن نیز پژوهشهایی انجام گرفته است. در این مقاله، ویژگیهای گونهای خاص از حکمت بررسی شده است. این حکمتها، که از آنها به "حکمت تجربی" یاد میشود، بیش از آنکه بر پایة اصول دینی یا مسلکی باشند، برگرفته از تجارب زیستی بشر در طی نسلها هستند. تتبع در تحقیقات انجام شده بر آثار صوفیه، فقدان بحث و بررسی در این زمینه را بهروشنی نشان میدهد. در پژوهش پیشرو، وضعیت اینگونه از حکمت در سه اثر عمدة صوفیه کشفالمحجوب هجویری، مرصادالعباد نجم رازی و مصباحالهدایه و مفتاحالکفایه عزالدین محمود کاشانی از نظر کمی و کیفی بررسی شده است. گذشته از اینکه این آثار از مهمترین مکتوبات اهل تصوفاند، سیر تحولات حدود چهار قرن، از قرن پنجم تا قرن هشتم هجری، یعنی دورة اصلی رواج تصوف و ادبیات مربوط به ایشان را دربر میگیرند.
In the Sufi literature, there is a kind of wisdom called "Hekmat Tajrobi". It is not based on religious or mystical teachings but is the result of experiences of men and styles of life for generations. In the present article, attempt is made to study the “Hekmat Tajrobi" in the three Persian Prose mystical works: Kashf Al Mahjub, written by Abul Hassan Ali Hajvery Hajveary (990-1077), Mersād al-Ebād men al-mabdā, by Najm-al-Din Razi (1177- 1256) and Mesbāh al-hedāya wa meftāh al-kefāya, by Ezz al Dīn Mahmūd Kāshānī (d. 1334-35).