داستان سودابه و سیاوش از منظری دیگر
محورهای موضوعی : اسطوره
1 - استادیار دانشگاه آزاد اسلامی ـ واحد زنجان
کلید واژه: عصمت, آیین میترا, داستان سودابه و سیاوش, عصیان, آیین زردشت,
چکیده مقاله :
داستان سیاوش و سودابه، از شاهکارهای فردوسی است که در آن، شاهد رویارویی دو ابرقهرمانیم. تأمّل ژرف در این داستان ما را متقاعد میکند که بنیان آن بر تقابل عقل و عشق، عصمت و عصیان و در تحلیل نهایی غریزه و فرهنگ استوار است. براساس آیین زرتشت، خیر و شر، در روزگاران نُه هزار سالة گمیزشن، همواره با هم درگیرند، امّا با لحاظ نگرة مذهب مهر (میتراییسم) آن دو، در عین حال که در نمود با یکدیگر میستیزند، بودی یگانه دارند و وجود هر یک از آنان، ضرورت وجود دیگری است. تاکنون شاهنامهپژوهان با نگاه زردشتی به دو قهرمان اصلی این داستان نگریسته و معمولاً سیاوش را کارگزار حق و سودابه را عامل باطل به شمار آوردهاند. در این مقاله باتوجه به چرخش فرهنگ ایرانی در روزگار پس از اسلام به سوی عرفان ـ که از بن و ریشه، مهرینگر است ـ به سیاوش و سودابه نگریسته و کوشیدهام تا حق هر کدام از این دو ابر مردم را بتوزم.
The tale of Siyāvash and Sudābeh is one of the stories of Shāhnāmeh. In Zoroastrian tradition, Siyāvash is a symbol of innocence and goodness and vice versa Sudābeh is a symbol of evil and beastly passion. But, according to Mithraism, they are mutually interdependent. This article will analyze this relationship based on a new interpretation and with respect to the doctrines of Islamic mysticism.
_||_