ارائه مدل انسجام اجتماعی و نقش آن در انسجام درونگروهی خانواده در جوامع در حال گذار به توسعهیافته «نمونه موردی شهر تهران»
محورهای موضوعی : مطالعات توسعه اجتماعی ایران
محمد شاپوری
1
,
باقر ساروخانی
2
*
,
محمد صادق مهدوی
3
1 - دانشجوی دکتری جامعهشناسی فرهنگی دانشگاه آزاد اسلامی واحد واحد علوم و تحقیقات تهران، ایران
2 - استاد و عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد واحد علوم و تحقیقات تهران، ایران
3 - استاد و عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد واحد علوم و تحقیقات تهران، ایران
کلید واژه: جوامع در حال گذار, جوامع توسعه یافته, نوسازی, انسجام اجتماعی, خانواده,
چکیده مقاله :
این پژوهش با هدف بررسی انسجام اجتماعی و تأثیر و نقش آن بر انسجام درونی خانواده در جوامع در حال گذار به توسعه یافته صورت گرفته است و به عنوان نمونه مورد مطالعه شهر تهران مورد بررسی قرار گرفته است. بر اساس یافتههای پیشین و بررسی نظریات مرتبط در این زمینه، از مبانی نظری رویکردهای نهادگرایی، سیستمی و نونهادگرایی به عنوان چارچوب نظری تحقیق مورد استفاده قرار گرفته است. روش تحقیق پیمایشی و مطالعه کمی است. جامعه آماری این پژوهش شامل خانوارهای شهر تهران در سال 1395 بوده است. حجم نمونه در این تحقیق 598 نفر به دست آمده است. شیوه نمونهگیری در این پژوهش نمونهگیری خوشهای و احتمالی است. تمام دادههای مورد نیاز این پژوهش با استفاده از یک پرسشنامه محققساخته جمعآوری و با استفاده از نرمافزار SPSS آمارههای توصیفی، جداول یک بعدی و دو بعدی و استنباطی تجزیه و تحلیل شدند. برای سنجش پایایی و اعتبار دادهها و اطلاعات جمعآوری شده از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است. همچنین اعتباری صوری آن توسط محققان و اساتید صاحبنظر به دست آمده است. طبق نتایج به دست آمده، فرضیه اصلی این پژوهش تأیید گردید، بدین معنا که بین انسجام اجتماعی و انسجام درون گروهی خانواده رابطه معنادار با شدت همبستگی ضعیف وجود دارد و جهت این رابطه نیز مثبت است. از میان فرضیههای فرعی مطرح شده نیز فرضیههایی که وجود رابطه بین متغیرهای سن، جنس، نوع ازدواج و قومیت را با انسجام اجتماعی مطرح ساخته بودند مورد پذیرش قرار گرفته و فرضیههایی که وجود رابطه بین متغیرهای میزان تحصیلات، وضعیت اشتغال و مدت اقامت در شهر تهران را با انسجام اجتماعی مطرح ساخته بودند، تأیید نشدند.
This research has been conducted to examine social solidarity and its role in family intergroup solidarity in developing countries, with a focus on a case study of Tehran city. Based on the previous findings and an examination of related theories in this field, the theoretical foundations of institutionalism, systems and new institutionalism approaches have been chosen as the theoretical framework of the research. This is a quantitative survey research, with a statistical population of families living in Tehran in 2016 and a sample size of 598 people. The study has used "cluster and probability sampling". All required data for this research have been collected with a researcher-made questionnaire and analyzed through descriptive statistics, one dimensional and two dimensional and inferential tables in SPSS. In order to measure the validity and reliability of the collected data, Cronbach's alpha has been drawn upon. In addition, the face validity has been obtained by researchers and experts' judgments. According to the results, the main hypothesis of the research was confirmed, meaning that there is a weak but positive significant correlation between social solidarity and family intergroup solidarity. Of the secondary hypotheses, those proposing a relationship between the variables of age, marriage type and race with social solidarity were accepted and those suggesting a relationship between the variables of education level, employment status and length of residency in Tehran with social solidarity were not proved.
_||_