تاثیر عدم قطعیت سیاست اقتصادی و مسئولیت اجتماعی شرکتی با تاکید بر نقش واسطه ای سرمایه فکری و تحقیق و توسعه
محورهای موضوعی : مطالعات توسعه اجتماعی ایرانملیحه علیفری 1 , میترا حامدی نژاد 2
1 - استادیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران غرب
2 - کارشناسی ارشد حسابداری
دانشگاه ازاد اسلامی واحد الکترونیک
کلید واژه: ارزش شرکت, عدم قطعیت سیاست اقتصادی, تحقیق و توسعه, دارایی های نامشهود,
چکیده مقاله :
پژوهش حاضر با موضوع عدم قطعیت سیاست اقتصادی و ارزش شرکت: نقش واسطه ای سرمایه فکری و تحقیق و توسعه صورت پذیرفت. پژوهش از حیث هدف کاربردی و از حیث روش توصیفی-همبستگی قلمداد میشود. جامعه آماری این پژوهش، کلیه شرکتهای بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای 1394 تا 1399 می باشد. نمونه مورد استفاده نیز از طریق روش حذف سیستماتیک از جامعه آماری انتخاب شد بهاینترتیب از بین شرکتهای جامعه آماری 114 شرکت بهعنوان نمونه پژوهش، جهت بررسی و آزمون فرضیات انتخاب شده است . تجزیه و تحلیل داده های پژوهش با استفاده از نرم افزار EVIEWS10 و آزمون رگرسیون انجام شد. نتایج نشان داد بین عدم قطعیت سیاست اقتصادی و مسئولیت اجتماعی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد؛ سرمایه فکری بر رابطه بین مسئولیت اجتماعی و ارزش شرکت تاثیر مثبت و معناداری دارد؛ سرمایه فکری بر رابطه بین حاکمیت شرکتی و ارزش شرکت تاثیر مثبت و معناداری دارد؛ تحقیق و توسعه بر رابطه بین مسئولیت اجتماعی و ارزش شرکت تاثیر مثبت و معناداری دارد همچنین تحقیق و توسعه بر رابطه بین حاکمیت شرکتی و ارزش شرکت تاثیر مثبت و معناداری دارد.
The current research was conducted with the topic of economic policy uncertainty and company value: the mediating role of intellectual capital and research and development. The research is considered to be applied in terms of purpose and in terms of descriptive-correlational method. The statistical population of this research is all the companies of Tehran Stock Exchange during the years 2014 to 2016. The sample used was also selected through the method of systematic exclusion from the statistical population, in this order, 114 companies have been selected as the research sample, to examine and test the hypotheses. Research data analysis was done using EVIEWS10 software and regression test. The results showed that there is a positive and significant relationship between economic policy uncertainty and social responsibility; Intellectual capital has a positive and significant effect on the relationship between social responsibility and company value; Intellectual capital has a positive and significant effect on the relationship between corporate governance and company value; Research and development has a positive and significant effect on the relationship between social responsibility and company value, and research and development has a positive and significant effect on the relationship between corporate governance and company value.
_||_
تاثیر عدم قطعیت سیاست اقتصادی و مسئولیت اجتماعی شرکتی با تاکید بر نقش واسطه ای سرمایه فکری و تحقیق و توسعه
چکیده:
پژوهش حاضر با موضوع عدم قطعیت سیاست اقتصادی و ارزش شرکت: نقش واسطه ای سرمایه فکری و تحقیق و توسعه صورت پذیرفت. پژوهش از حیث هدف کاربردی و از حیث روش توصیفی-همبستگی قلمداد میشود. جامعه آماری این پژوهش، کلیه شرکتهای بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای 1394 تا 1399 می باشد. نمونه مورد استفاده نیز از طریق روش حذف سیستماتیک از جامعه آماری انتخاب شد بهاینترتیب از بین شرکتهای جامعه آماری 114 شرکت بهعنوان نمونه پژوهش، جهت بررسی و آزمون فرضیات انتخاب شده است . تجزیه و تحلیل داده های پژوهش با استفاده از نرم افزار EVIEWS10 و آزمون رگرسیون انجام شد. نتایج نشان داد بین عدم قطعیت سیاست اقتصادی و مسئولیت اجتماعی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد؛ سرمایه فکری بر رابطه بین مسئولیت اجتماعی و ارزش شرکت تاثیر مثبت و معناداری دارد؛ سرمایه فکری بر رابطه بین حاکمیت شرکتی و ارزش شرکت تاثیر مثبت و معناداری دارد؛ تحقیق و توسعه بر رابطه بین مسئولیت اجتماعی و ارزش شرکت تاثیر مثبت و معناداری دارد همچنین تحقیق و توسعه بر رابطه بین حاکمیت شرکتی و ارزش شرکت تاثیر مثبت و معناداری دارد.
واژههاي كليدي: عدم قطعیت سیاست اقتصادی، ارزش شرکت، سرمایه فکری ، تحقیق و توسعه.
مقدمه
در سال های اخیر تشدید عدم قطعیت در مورد سیاست های دولت ، اهمیت درک تأثیرات آن بر اقتصاد واقعی را برجسته کرده است. اغلب مطالعات نظری و تجربی ، تأثیر عدم قطعیت در سرمایه گذاری را در چارچوب سرمایه گذاری برگشت ناپذیر بررسی می کنند. با در نظر گرفتن برگشت پذیری پرهزینه ، عدم قطعیت منجر به تغییر زمان بهینه سرمایه گذاری به دلیل ویژگی اختیار طبیعی سرمایه گذاری می شود. با این حال ، شرکت ها باید هنگام تصمیم گیری در زمینه سرمایه گذاری در دنیای غیر قطعی و دارای اصطکاک مالی ، نه تنها برگشت پذیری سرمایه گذاری را در نظر بگیرند بلکه هزینه های تامین مالی را نیز باید در نظر بگیرند. تا جایی که تامین مالی خارجی برای تأمین سرمایه نوآوری مرتبط است ، شوک عدم قطعیت انباشته شده که بر هزینه های تأمین مالی شرکت ها تأثیر می گذارد ، می تواند بر سرمایه گذاری در نوآوری نیز تأثیر بگذارد. در این مطالعه ، هزینه سرمایه را به عنوان یک مکانیسم انتقالی مهم اما کمتر بررسی شده ، که از طریق آن عدم قطعیت سیاست اقتصادی دولت بر فعالیت های نوآوری شرکت ها تأثیر می گذارد را بررسی می کنیم. شناخت کانالهای انتقال اصولی عدم قطعیت سیاست اقتصادی دولت برای سیاستگذاران برای ارزیابی تأثیر سیاستهای خود ضروری است .
شک ها و اخبار ناگوار پیرامون شاخصه های اقتصاد کلان همواره توسط سرمایه گذاران زیر نظر نگه داشته می شود، زیرا می توانند باعث نزول شاخص های بازار سرمایه شوند. یکی از معیارهایی که می تواند باعث ایجاد این شک ها شود، عدم قطعیت در سیاست های اقتصادی می باشد. لذا تصمیم گیرندگان کلان اقتصادی با اتخاذ سیاست ها بر بازار سرمایه اثر می گذارند. برای مثال در اروپا تغییر در سیاست گذاری ها و ساختارهای اقتصادی و مالی تحرکات و تغییرات معنی داری را در بازار سرمایه ایجاد می کند. علاوه بر این افزایش ریسک عدم قطعیت در سیاست های اقتصادی، هنگام انتخابات ریاست جمهوری در کشورهای اروپایی باعث شد تا در این کشورها سیاست های کلان اقتصادی بازنگری شوند. تنش ها و عدم قطعیت در سیاست گذاری ها هم بر سیاست های داخلی و هم بر روابط متقابل بین المللی کشورها تاثیر می گذارد. این موضوع که انواع عدم قطعیت در سیاست گذاری ها تاثیر بسیار زیادی بر بازارهای مالی و همچنین بر کل اقتصاد دارد، غیر قابل انکار می باشد. در این مطالعه تاثیر عدم قطعیت سیاست اقتصادی جهانی بر بازار بورس اوراق بهادار تهران و نرخ ارز دلار مورد بررسی قرار گرفته است. در سال 2013 یک مدل تئوریکی بوسیله پاستور و ورونسی1 ارایه شد به طوری که بر اساس این مدل در مواقعی که عدم قطعیت سیاست گذاری های اقتصادی در سطح بالایی قرار داشته باشد، شاخص های بازار اوراق بهادار پراکندگی و ریسک بیشتری را نشان می دهد. اما بررسی ها نشان داد که این تاثیر در اقتصاد های قدرتمند و پیشرفته بسیار ضعیف می باشد. (خامسی،1397)
با توجه به وقوع بحران های اقتصادی در سال های اخیر و ضرورت اتخاذ تصمیمات اساسی صحیح در بنگاه های اقتصادی، بررسی موشکافانه ی سیاست های اقتصادی که در یک کشور اتخاذ می شود و سیاست های اقتصاد جهانی، بسیار حیاتی است. در نتیجه یک درک صحیح و یک تخمین قابل اعتماد از متغیر عدم قطعیت در سیاست گذاری های اقتصادی2 بسیار ضروری خواهد بود. به طور خلاصه متغیر در سیاست گذاری اقتصادی را می توان به عنوان عدم توانایی بخش های مختلف اقتصادی در آینده نگری و پیشبینی سیاست های مالی، مالیاتی، قانونی، پولی و سیاست ها و تصمیمات مربوط به محیط کسب و کار تعریف کرد. برای مثال وجود ابهام و گنگ بودن قوانین مالیاتی برخی از کشورهای عضو اتحادیه اروپا باعث عدم قابلیت پیشبینی اقتصادی می شود. (اورکون کایا3،2018)
دو سیستم سیاسی و اقتصادی در تعامل گسترده ای نسبت به یکدیگر به سر می برند و نظریات معطوف به تقدم هر کدام بر دیگری، بر وجهی از تقلیل گرایی گرفتار آمده است. پویش قطعیت در سیستم سیاسی، نزدیکترین تعامل با وجوه سیستم اقتصادی را داراست، به طوری که بر بُعد قطعیت در هر دو ساختار عنایت شایانی می گردد. بر محیط داخلی، تعاملات این دو سیستم در محیط بین المللی نیز به روشهای مختلف به مطالعه در آمده است )رحمانی و عارف منش، 1394)
از سال 1945 میلادی، بر قطعیت سیاست اقتصادی در کنار تعاملات سیاسی توجه گردید.باری بوزان می نویسد: در این مقطع در غرب از حکومتها خواسته می شود که برای مردم خود قطعیت سیاست اقتصادی ایجاد کنند و دولت نیز همین اهداف را دنبال می کند. البته شایان ذکر است که قطعیت سیاست اقتصادی در تعامل با قطعیت سیاسی و رفع شرایط خشونت آمیز معنا می یابد. در حال حاضر متغیرهای کمی به مدلهای ارتباط بین سیاست و اقتصاد وارد شد و معادلات گوناگون نیز در این زمینه به طراحی درآمده است و در نهایت براین امر تأکید می گردد که تحقق قطعیت سیاست اقتصادی مستقل و مجرد از قطعیت سیاسی، اجتماعی و قطعیت ملی قابل پیگیری نیست و براین اساس قطعیت سیاست اقتصادی از زمینه های مورد وفاق عمومی می تواند باشد )صبوری وکریم پور،1400)
بی ثباتی سیاسی را می توان به دو شکل اندازه گیری کرد.در روش نخست برخی از شاخصهای نابسامانی سیاسی اجتماعی به استفاده در می آید، رهیافت دوم برروی میزان ثبات یا بی ثباتی مدیریت اجرایی تکیه می کند. از آن جا که منظور ما در این نوشتار از بی ثباتی سیاسی، همان رهیافت نخست است، آن را براساس تعریف مؤسسه سرویسهای ریسک سیاسی نشان می دهیم.این مؤسسه، بی ثباتی سیاسی را با مبنای آشوب این گونه تعریف می کند. اصطلاح آشوب شامل اعتراضات گسترده، اعتصابات عمومی، تظاهراتها، شورشها، تروریسم، جنگ چریکی، جنگ داخلی و جنگ مرزی است.همچنین شامل آشفتگی به دلیل واکنش دولت نسبت به ناآرامیها نیز میشود. (کهزادی طهنه،1398)
امروزه بخش زیادی از داراییهای سازمان را داراییهای نامشهودی تشکیل میدهند که روشهای حسابداری سنتی قادر به اندازهگیری آن ها نیستند. داراییهای نامشهود، بیانگر مجموعهای از قابلیتها و توانمندیهای یک سازمان است که به عنوان منبعی برای مزیت رقابتی پایدار و رشد و توسعه اقتصادی به کار گرفته میشود.در دهه 1980 ، داراییهای مشهود حدود 80 درصد از ارزش بازار شرکتهای ایالات متحده آمریکا را تشکیل میداد. به تدریج که اقتصاد دانش بنیان حاکم گردید، به طور بالقوه اهمیت داراییهای مشهود کاهش یافت و در عوض داراییهای نامشهود اهمیت بیشتری یافت. مطالعات بیانگر آن است که داراییهای نامشهود حدود 60 درصد از ارزش بازار شرکتهای انگلیسی را تشکیل میدهد. غالب این ارزش بازار با علامت تجاری یا پرتفویی از علائم تجاری شرکتها مرتبط است. همچنین شواهد تجربی نشان داده که علامت تجاری باارزش شرکت مرتبط است و به عملکرد آن کمک می کند.(رحمانی و اسماعیلی کیا،1393)
نوآوری نشاندهنده توانایی یک شرکت برای توسعه محصولات جدید با دانش جدید است، که برای عملکرد کسبوکار فعلی و آتی حیاتی است. بااین حال، نوآوری یک تعهد بلندمدت است، که نتیجه آن بعد از سرمایه گذاری تداوم نوآوری (تحقیق و توسعه) تحقق می یابد. بنابراین، تداوم سرمایهگذاری نوآوری برای موفقیت شرکت حیاتی است. انباشت دانش بلند مدت و مستمر، به ویژه در سرمایه انسانی از طریق انباشت دانش مداوم توسط مدیران و کارمندان، یک ضرورت برای تبدیل ایدههای نوآورانه به دستاوردهای علمی و تکنولوژیکی است. نظریه تکاملی استدلال میکند که قابلیتهای تکنولوژیکی یک عامل تعیینکننده در توضیح نوآوری هستند. قابلیتهای تکنولوژیکی، به نوبه خود، در درجه اول با سرمایه انسانی یعنی با دانش، مهارتها و خلاقیت مدیریت و کارکنان تعیین میشوند.
گرنان4 (2013) پیشنهاد می کند که فشار شدید سهامداران در قالب سازوکارهای قدرتمند حاکمیت شرکتی، مدیران را تشویق می کند تا نتایج را افزایش دهند اما یکپارچگی و همکاری را کاهش می دهد ، بنابراین ارزش منابع نامشهود را ضعیف می کند. تحت عدم اطمینان ، صداقت و همکاری بین مدیران ، اعضای هیئت مدیره و سهامداران به دلیل تغییراتی که شرکتها باید در پاسخ به آن متحمل شوند ، در ایجاد اعتماد مهم هستند. بنابراین، در زمان عدم اطمینان اقتصادی بالا، انتظار داریم مشاهده کنیم که سیاست های حاکمیت شرکتی سهامدار محور به ویژه برای شرکت هایی که منابع قابل توجهی برای توسعه سرمایه فکری اختصاص داده اند، آسیب می رساند. حاکمیت شرکتی در برگیرنده مجموعه روابط بین سهامداران، مدیران، حسابرسان و سایر افراد ذی نفع است که متضمن برقراری نظام کنترلی به منظور رعایت حقوق سهامداران جزء و اجرای صحیح مصوبات مجمع و جلو گیری از سوء استفاده احتمالی است. ماگ5 (1998) به این نتیجه رسید که استفاده سرمایه گذاران نهادی از توانایی هایشان برای نظارت بر مدیریت تابعی از میزان سرمایه گذای آنها است. هر چه میزان سطح مالكيت نهادی بیشتر باشد، نظارت بر مدیریت بهتر انجام می شود و این یک ارتباط مستقیم است، در نتیجه موجب بهبود عملکرد و ارزش شرکت می شود. شرکت ها معتقدند که حاکمیت شرکتی مناسب، مدیریت و کنترل اثربخش واحدهای تجاری را تسهیل می کند و از اینرو قادر به ارایه بازده بهینه برای کلیه دی نفعان می باشند. تحقیقات انجام شده در زمینه حاکمیت شرکتی بر مبنای تئوری نمایندگی است و بر مساله تضاد منافع تمرکز می کند. تضاد منافع زمانی پیش می آید که منافع مدیران و مالکان در یک راستا نباشند. تئوری نمایندگی بیان می دارد، شرکت های با داشتن ساختار حاکمیت شرکتی بهتر، دارای عملکرد بهتر و ارزش بالاتری هستند و این امر را ناشی از پایین بودن هزینه های نمایندگی می داند. تئوری نمایندگی هم چنین بیان می دارد که شرکت ها زمانی بهتر اداره و نظارت می شوند که دارای تمرکز مالكيت باشند، زیرا سهامداران عمده دارای انگیزه و توانایی کافی برای نظارت مدیر و افزایش کارایی شرکت هستند. هم چنین انتظار می رود که اگر مدیر عامل و رییس هیات مدیره یکی باشد، این ساختار به مدیر عامل اجازه میدهد تا اطلاعات در دسترس سایر اعضای هیات مدیره را به طور موثری کنترل کند و بنابراین ممکن است از نظارت موثر جلوگیری به عمل آورد. بروان و کایلر6 (2006)، دیتمار و اسميث7 (2007) در تحقیقات انجام شده خود نشان دادند، شرکت های با داشتن مکانیزم های حاکمیت شرکتی بهتر دارای عملکرد بهتر و ارزش بازار بالاتری هستند.(خدادی و تاکر،1391)
رشد روش های مسئولیت پذیری اجتماعی در شرکت ها، به دلیل نامشخص بودن تمایلات بسیاری از مدیران برای استفاده از این روش ها، فضای شک و تردید بین بسیاری از ذی نفعان ایجاد کرده است که باعث شده برخی پژوهشگران مسئولیت پذیری اجتماعی را هر گونه فعالیت اختیاری شرکت تعریف کنند که با هدف بالا بردن رفاه شخصی مدیر انجام می شود (برنت8،2007). مطابق پژوهش هندلمن و آرنولد9 (۱۹۹۹)، مدیران می توانند روش های مسئولیت پذیری اجتماعی را به مثابه ابزار خود ارتقایی و با هدف افزایش ثروت شخصی مورد استفاده قرار دهند. مسئولیت اجتماعی را مدیران برای متقاعد کردن سهامداران درباره شایستگی های خود به کار می برند (فرر 10و همکاران،2017). بنابراین، طبق استراتژی تحکیم بخشی، به نظر می رسد مدیران از اختیار خود در اجرای رفتارهای مسئولان اجتماعی به مثابه یک استراتژی حفظ منافع شخصی در جهت افزایش پاداش و حفظ شغل خود بهره می برند. اقدامات اختیاری مدیریت، که نتیجه تفکیک مالکیت از کنترل است، می تواند هزینه نمایندگی در نظر گرفته شود. (دیویدسون11 و همکاران،2004) زیرا مدیران شرکت ها می توانند، بر اساس منافع شخصی، تصمیمات سرمایه گذاری غیر بهینه ای بگیرند که نه تنها علیه منافع سهامداران باشد بلکه علیه منافع سایر ذی نفعان نیز باشد. پژوهشگران بسیاری نشان داده اند که سازمان ها در زمینه مسئولیت پذیری اجتماعی، به منزله ابزار مخفی کردن سوء مدیریت مدیران، اقدامات متعددی می کنند. بدین ترتیب، سازمانها، به وسیله مسئولیت پذیری اجتماعی، از تحریم های شدید و کمپین های مخرب در رسانه ها ( بنسل12،2005) و همچنین جبران خسارت مالی، که ممکن است توسط سهامداران و سایر ذی نفعان برای زیانهایی که متحمل شده اند تقاضا شود، جلوگیری می کنند.(فرجی و همکاران،1399)
با توجه به مبانی نظری مطرح شده در این پژوهش به بررسی رابطه بین عدم قطعیت سیاست اقتصادی و مسئولیت اجتماعی می پردازیم و اثر متغیرهای سرمایه فکری و تحقیق و توسعه در زمانی که عدم قطعیت سیاست اقتصادی بالا باشد را بر رابطه بین عدم مسئولیت اجتماعی وارزش شرکت و همچنین بر رابطه حاکمیت شرکتی و ارزش شرکت بررسی می کنیم. وبه دنبال پاسخ این سوال هستیم که آیا سرمایه فکری و تحقیق و توسعه بر رابطه بین مسئولیت اجتماعی و حاکمیت شرکتی و ارزش شرکت اثر می گذارد یا خیر؟
پیشینه های تحقیق
لیو و کوهه13(2022) به بررسی مجدد اثرات غیرخطی سرمایه فکری بر کارایی شرکت پرداختند. این مقاله ابتدا سطح کارایی شرکت را با استفاده از رویکرد پوششی ناپارامتری تصادفی داده ها (StoNED) اندازه گیری می کند. امتیاز کارایی شرکت ما در هنگام استفاده از مبانی آماری تحلیل پوششی داده ها (DEA) و تحلیل مرزی تصادفی، شرایط عملیاتی واقعی شرکت را از نزدیک منعکس می کند. در مرحله دوم، ما اثرات غیرخطی سرمایه فکری را بر کارایی شرکت مبتنی بر StoNED با استفاده از مدل افزایشی تعمیم یافته (GAM) برآورد میکنیم. این مدل به ما اجازه می دهد تا رابطه غیرخطی احتمالی بین متغیرهای توضیحی و متغیرهای توضیح داده شده را به صورت افزایشی به تصویر بکشیم. تجزیه و تحلیل ما از مشاهدات سال 1898 شرکت برای شرکت های فهرست شده در فهرست ایالات متحده از سال 1999 تا 2019 نشان می دهد که (1) شرکت های نمونه ما عموماً حدود 65 درصد از فضا برای بهبود باقی مانده است که می تواند منابع را به ثروت تبدیل کند، و (2) از سه شرکت اصلی. مؤلفههای سرمایه فکری، سرمایه انسانی یک منحنی مقعر را نشان میدهد، در حالی که سرمایه ساختاری و سرمایه رابطهای هر دو روند صعودی را نشان میدهند و هرکدام دارای یک عطف در وسط آن منحنی هستند. نتایج GAM از نظر کیفی مشابه باقی میماند حتی پس از اینکه کارایی شرکت را با استفاده از مدل DEA اندازهگیری مبتنی بر شلاق شبکه برآورد شد.
ال آموش14(2022) در تحقیق به بررسی درک تأثیر سرمایه فکری بر جهت گیری کارآفرینانه و چابکی رقابتی تجارت الکترونیک: یک مطالعه تجربی پرداخت. این مطالعه به طور تجربی تأثیر سرمایه فکری را بر مرزهای جهت گیری کارآفرینی کسب و کار الکترونیکی و اینکه چگونه سرمایه فکری و جهت گیری کارآفرینی تجارت الکترونیک به چابکی رقابتی کمک می کند، بررسی می کند. برای جمعآوری دادههای شرکتهای مخابراتی از پرسشنامه استفاده شد و از نمونه 212 شرکتکننده بهدست آمد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری با استفاده از PLS هوشمند انجام شد. نتایج نشان دهنده تاثیر مثبت سرمایه انسانی، سرمایه ساختاری و سرمایه رابطه ای بر جهت گیری کارآفرینی کسب و کار الکترونیکی است. همچنین یافتهها تأثیر مثبت مستقیم سرمایه فکری و جهتگیری کارآفرینی کسبوکار الکترونیکی را بر چابکی رقابتی نشان میدهد. درک تأثیر سرمایه فکری، ابعاد جهت گیری کارآفرینی کسب و کار الکترونیکی، و رابطه آنها با چابکی رقابتی، زمینه و دانش بهتری را در مورد چگونگی پرورش و مدیریت این قابلیت ها در اختیار سازمان ها قرار می دهد.
فان15 و همکاران(2021) در مطالعه ای به بررسی عدم اطمینان سیاست اقتصادی و ثبات مالی پرداختند. با استفاده از داده های 23 کشور طی دوره 1996 تا 2016 ، نشان می دهیم که تأثیر منفی و از نظر آماری قابل توجه است. از نظر اقتصادی ، یک افزایش انحراف معیار استاندارد در عدم اطمینان سیاست اقتصادی ، ثبات مالی را بین 66/2 تا 26/7 درصد از میانگین نمونه کاهش می دهد. تأثیر منفی عدم اطمینان سیاست اقتصادی بر ثبات مالی برای کشورهایی با رقابت بالاتر ، سرمایه نظارتی کمتر و سیستم های مالی کوچکتر ، شدیدتر است. ما نشان می دهیم که یافته ما با استفاده از داده های سطح بانک و ساختارهای مختلف اوراق بهادار پانل جهانی ، و کنترل میزان انحراف از نمره Z ، بحران مالی جهانی و درون زایی بسیار قوی است.
جوری 16و همکاران(2020) در مطالعه ای به بررسی تأثیر عدم اطمینان سیاست اقتصادی بر اعتبار تجاری شرکت و ارزش شرکت پرداختند. این تحقیق رابطه بین عدم اطمینان سیاست اقتصادی دولت (EPU) و اعتبار تجاری و تأثیر ارزش آن برای شرکت های دولتی ایالات متحده را بررسی می کند. در می یابیم كه بنگاه ها دوره ای مطالبات خود را محدود می كنند و در دوره EPU بالا با دوره های پرداخت كمتری از تامین كنندگان روبرو می شوند. تأثیر تغییرات سیاست اعتبار تجاری بر ارزش شرکت غیرخطی است. تشدید اعتبار تجاری در دوره های EPU بالا ارزش سهامدار را فقط به یک نقطه خاص افزایش می دهد ، فراتر از آن ارزش تخریب می شود زیرا کاهش بیش از حد اعتبار تجاری می تواند منجر به از دست دادن مشتری در برابر رقبا شود.
جیا17 و همکاران (2020) در مطالعه ای به بررسی رابطه عدم اطمینان سیاست اقتصادی و نوآوری مالی پرداختند. نتیجه آزمون والد اثرات عدم تقارن را از EPU به نوآوری مالی در بلند مدت و کوتاه مدت تأیید کرد. اثرات عدم تقارن که شوک های مثبت و منفی در نوآوری مالی است ، نشان داد که رابطه منفی بین شوک در EPU و مالی نوآوری در اثرات بلند مدت اما کوتاه مدت بسیار ناچیز است. علاوه بر این ، نوآوری های مالی اندازه گیری شده توسط سرمایه گذاری تحقیق و توسعه نشان دهنده مثبت بودن ارتباط با شوک در EPU است ، که نشان می دهد عدم اطمینان باعث نوآوری در اقتصاد می شود. با توجه به برآورد علیت جهت دار ، این مطالعه شواهدی را اثبات می کند که فرضیه بازخورد بین EPU و نوآوری مالی را در همه کشورهای نمونه پشتیبانی می کند.
عطار و همکاران18(2019) در پژوهشی به بررسی"تمرینات اشتراک دانش، سرمایه فکری و عملکرد سازمانی" پرداختند. با وجودی که اشتراک دانش و سرمایه فکری عامل مهمی برای موفقیت درازمدت یک سازمان است، ادبیات موجود به ندرت رابطه بین سرمایه های فکری سرمایه گذاری (IC) را به عنوان عناصر تشکیل دهنده یک محیط دانش که به افزایش عملکرد عملیاتی کمک می کند، بررسی می کند.هدف اصلی این مقاله بررسی اینکه آیا شیوه های به اشتراک گذاری دانش (انواع، رویکردها و فرایندها) و سرمایه فکری بر عملکرد عملیاتی سازمانی تاثیر می گذارد. یافته ها نشان می دهد که انواع به اشتراک گذاری دانش و روند به اشتراک گذاری دانش سرمایه فکری یک سازمان را تحت تاثیر قرار می دهد. علاوه بر این، سرمایه فکری بر عملکرد سازمانی سازمان تأثیر می گذارد. با این حال، روش های به اشتراک گذاری دانش، یعنی استراتژی های کدگذاری و شخصی سازی هیچ تاثیری بر سرمایه فکری ندارند.
آنجلینی و همکاران19(2019) در پژوهشی به "معرفی سرمایه فکری در عصر صنعت: شواهد از بازار سرمایه ایتالیا" پرداختند. موضوع مورد علاقه افشای سرمایه فکری در دوران "اقتصاد دانش" جهانی یا "جامعه دانش" جهانی است. هدف از این مقاله بررسی میزان افشای اطلاعاتی شرکت های ایتالیایی در مورد سرمایه فکری و اجزاء ان با استفاده از "تجزیه و تحلیل محتوا" به عنوان یک روش آماری متناسب با این پژوهش که قبلا در ادبیات مدیریت مورد آزمایش قرار گرفته است، می باشد.در این پژوهش سرمایه های فکری با 21 شاخص عملکردی، که جنبه های خاص دارایی های نامشهود یک شرکت را در نظر می گیرد،مورد اندازه گیری قرار گرفته است. با استفاده از تجزیه و تحلیل محتوا به صورت های مالی 56 شرکت که در پنج شاخص سهام فوق العاده بخش سهام بازار ایتالیا قرار دارد، متوجه می شویم که سطح افشای کلی در حد متوسط قرار دارد اما در حال افزایش است.نتایج حاصل از اجرای این پژوهش مقاله نشان می ده با افزایش میزان شفافیت گزارشات مرتبط با سرمایه فکری شرکتها میزان عملکرد مالی شرکتها گسترش می یابد. همچین در نهایت رشد سرمایه فکری منجر به ارتقا ارزش ویژه برند در شرکتها شده است.
جانوسکیت و اوزین20(2018) در پژوهشی به بررسی"سرمایه فکری به عنوان عامل رقابتی منطقه ای پایدار"پرداختند. مزیت رقابتی پایدار یک موضوع به طور گسترده در سطح سازمانی است. هرچند، مناطق به رقابت با سازمان ها اهمیت می دهند، زیرا به بهبود رفاه و عملکرد اقتصادی منجر می شود. با این حال، رقابت پایدار منطقه ای هنوز یک مفهوم مبهم است. از یک طرف، آن را در نظر دارد رشد اقتصادی طولانی مدت و از سوی دیگر، بر پایداری و رفاه نسل های آینده تمرکز دارد. این مقاله هر دو جنبه را در نظر می گیرد. سرمایه فکری، که به عنوان پایه ای برای رشد رقابتی محسوب می شود، به عنوان مبنایی برای تحلیل انتخاب شده است. این به عنوان یک عامل درگیر در رقابت منطقه ای ارزیابی می شود. رقابت پایدار منطقهای در این مقاله بر اساس چارچوب فدراسیون جهانی اقتصاد، شاخص جهانی رقابت پایدار و شاخص جهانی سبز اقتصادی تعریف شده است. هدف مقاله، شناسایی ارتباط بین سرمایه فکری و منطقه ای پایدار است. مفهوم رقابت پذیری در این مقاله از طریق بررسی ادبیات و تحلیل شاخص بدست آمده است. یافتههای این تحقیق نشان می دهد که سرمایه فکری در تقریبا تمام عوامل موثر بر رقابت منطقه ای دخیل است و حتی برای رقابت پایدار منطقه ای مهم تر است. می توان نتیجه گرفت که ارتباط بین سرمایه فکری و رقابت پایدار منطقه ای قوی و جدایی ناپذیر است.
براتینو21(2018) در پژوهشی به بررسی"تحقیق و عملکرد سرمایه فکری: 7 اسطوره و یک قانون طلایی" پرداخته است. با توجه به رويكرد كيفي مقاله، يافته هاي حاصل از بررسي پيشينه هاي تحقيق نشان مي دهد، در پيش فرض نخست سرمايه فكري داراي رويكرد غير خطي در سازمان مي باشد. پيش فرض دوم به پويايي و ايستايي سرمايه فكري پرداخته كه نتايج حاصل از بررسي متون نشان مي دهد، سرمايه فكري داراي رويكرد پوياست. يافته هاي حاصل از پيش فرض سوم نشان مي دهد سرمايه فكري داراي ابعاد و مولفه هاي متعددي از قبيل سرمايه ساختاري، مشتري، انساني، فيزيكي و فناوري مي باشد.پيش فرض بعدي وسواس در زمينه اهمیت حیاتی سرمایه انسانی در ایجاد دانش ، اشتراک و استفاده از دانش را نشان می دهد. با این حال ، سرمایه ساختاری و سرمایه انسانی را به گونه ای کنترل می کند که مهم نیست چقدر كاركنان در یک سازمان عمومی باهوش هستند ، عملکرد آنها توسط چارچوب سرمایه ساختاری محدود می شود. نتايج حاصل از بررسي پيش فرض تاثير مستقيم سرمايه فكري بر عملكرد شركت نشان داد پتانسيل سرمايه فكري با مولفه هاي تشكيل دهنده با بصورت غير خطي به سرمايه عملياتي مبدل مي گردند.
علوم و ویجینتی22(2018) در پژوهشی"به معرفی سرمایه فکری دانشگاه های محمدیه: شواهد از 4 ICU 2018" پرداختند.این مطالعه با هدف شناسایی عمل افشای اطلاعات در مورد سرمایه فکری (IC) در وب سایت دانشگاه های معتبر در اندونزی انجام شد.این مطالعه به عنوان نمونه ای از مطالعات 44 وب سایت از بهترین دانشگاه های محمدیه را مورد استفاده قرار داد. مولفه های سرمایه فکری مورد استفاده در این مطالعه چارچوبی است که توسط اولوم (2012) ساخته شده است که شامل 46 مولفه می شود: 8 مولفه در مورد سرمایه انسانی، 23 مولفه سرمایه ساختاری و 15 مولفه سرمایه ارتباطی. روش تحقيق از نوع تحليل محتوا بود. نتایج نشان داد که از 44 وب سایت از دانشگاه های اندونزی، 16 درصد اطلاعات سرمایه فکری در قالب گزارش 16٪ بود، 8٪ در قالب سخنرانی و گزارش های علمی و 0.75٪ در قالب نمودار و جداول مرتبط با گزارش عملکردی بود. از 44 دانشگاه ، هیچکدام از آنها اطلاعات را به طور کامل نشان ندادند و این امر نشان دهنده ضعف توجه به اهمیت افشای سرمایه فکری در وب سایت است. همچنین نتایج پژوهش نشان داد بالاترین سطح توجه به سرمایه انسانی، در رتبه دوم سرمایه مشتری(ارتباطی) و در سطح سوم سرمایه ساختاری قرار داشته است.
ساردوب و همکاران23 (2018) در پژوهشی به بررسی"ارتباط بین سرمایه فکری و عملکرد مالی: تجزیه و تحلیل داده های پانل در هتل های SME ها" پرداختند. در اين مقاله، اثر سرمايه فكري بر عملكرد مالي هتل هاي كوچك و متوسط، مورد بررسي قرار گرفته است.این دوره بین سال های 2007 تا 2015 است. این مطالعه با استفاده از نمونه ای از 934 هتل کوچک و متوسط پرتغال انجام شده است.سیستم برآوردگر GMM را برای تجزیه و تحلیل داده های پانل پویا تصویب کرد. یافته ها نشان می دهد که اجزاء سرمایه فکری، یعنی سرمایه انسانی، سرمایه ساختاری و سرمایه ارتباطی، تاثیر مثبت بر عملکرد مالی هتل دارد. سرمایه انسانی و سرمایه ارتباطی به نظر می رسد عناصر کلیدی برای موفقیت هتل ها بوده و اساس کیفیت خدمات در بخش هتل ها است. علاوه بر این، نتایج نشان داد که سرمایه انسانی و سرمایه ساختاری با ایجاد و حفظ روابط بلند مدت با ذینفعان کلیدی سرمایه گذاری می شود. این یافته ها نشان می دهد که تعامل بین مولفه های سرمایه فکری با اجزای عملکرد هتل را بهبود می بخشد. در اینجا، اهمیت افراد شاخص به عنوان یکی از مهمترین اجزا سرمایه فکری هتل ها تاکید شده است.
نرگس صبوری و عنایت کریم پور، (1400)، در مقاله ای به بررسی اثرات مشترک عدم قطعیت سیاست اقتصادی و ویژگی های شرکت بر ساختار سرمایه (مطالعه موردی: شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران( پرداخته اند. طبق مطالعاتی که توسط پژوهشگران پیشین انجام گرفته است مشخص شد که به بررسی ساختار سرمایه، عدم قطعیت سیساتاقتصادی و ویژگی های شرکت به صورت جداگانه پرداخته اند، اما تاکنون هیچ پژوهشگری نقش عدم قطعیت سیاست اقتصادی وویژگی های شرکت را به صورت همزمان بر ساختار سرمایه مورد سنجش قرار نداده است. این مطالعه با هدف تعیین اثراتمشترک عدم قطعیت سیاست اقتصادی و ویژگی های شرکت بر ساختار سرمایه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادارتهران انجام گرفته است. جهت تحلیل فرضیه های پژوهش، جامعه آماری را از بین سال های ۱۳۹۵ الی ۱۳۹۹ و به مدت ۵ سالانتخاب نموده و شامل شرکت های بورسی بوده اند که نمونه آماری با روش حذفی و به تعداد ۹۰ شرکت انتخاب شد. روشپژوهش مورد استفاده نیز، روش توصیفی- تحلیلی بوده و داده های پژوهش از نوع تاریخی با مراجعه به صورت های مالی و گزارشات مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس تهران جمع آوری و طبقه بندی گردید. برای تجزیه و تحلیل داده های آماریاز روش داده های پانل دیتا استفاده شد؛ و در بخش تجزیه و تحلیل از آمار توصیفی، آمار استنباطی و آزمون های مختلف مربوطهانجام گردید و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار Eviews نسخه ۹ صورت گرفت. با توجه به تحلیل مدل رگرسیونی، یافته هایپژوهش نشان می دهد فرضیه اصلی مورد تایید قرار گرفته است و مشخص شد که عدم قطعیت سیاست اقتصادی و ویژگی هایشرکت بر ساختار سرمایه شرکت های پذیرفته شده در بورس تهران تاثیر مشترک و معناداری دارد. با نتایج بدست آمده مشخصشد که عدم قطعیت سیاست اقتصادی بر اهرم مالی و ساختار سرمایه اثر مستقیم و مثبت دارد اما ویژگی های شرکتی بر اهرم مالی وساختار سرمایه اثری معکوس و منفی دارد. به عبارتی دیگر، عدم قطعیت سیاست اقتصادی به میزان ۱۰/۷۹ باعث افزایش ساختار سرمایه و ویژگی های شرکتی به میزان ۵/۲۰ منجر به کاهش آن می شود که با پژوهش شیائو و کیو در سال ۲۰۲۱، همراستا می باشد.
فرجی و همکاران(1399) در پژوهشی با به بررسی مسئولیت پذیری اجتماعی و ارزش شرکت: نقش تعدیلگر مدیریت سود پرداختند. بدین منظور نمونهای شامل 150 شرکت پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران در سالهای 1390 تا 1395 برای آزمون فرضیههای پژوهش مورد استفاده قرار گرفت. یافتههای پژوهش بر اساس تحلیل رگرسیونی نشان داد فعالیتهای مسئولیتپذیری اجتماعی ارزش بازار سهام شرکت را افزایش میدهد. اما مدیریت سود نمیتواند رابطۀ مسئولیتپذیری اجتماعی و ارزش بازار سهام شرکت را تحت تأثیر قرار دهد. به نظر میرسد با توجه به نو بودن موضوع مسئولیتپذیری اجتماعی در ایران، هم در بعد انجام فعالیت هم در بعد افشا، از یک طرف مدیران به اثر پوششی افشای فعالیتهای اجتماعی بر سوءاستفاده از اختیاراتشان واقف نیستند و از طرف دیگر، به دلیل نقص در کارآیی بازار سرمایه در ایران، سرمایهگذاران به کیفیت مخدوششدة مسئولیتپذیری اجتماعی پی نخواهند برد.
محمدی و بهمنی فریز (1399) در مطالعه ای به بررسی تاثیر کیفیت حاکمیت شرکتی بر متغیرهای مبتنی بر ارزش شرکت پرداختند. از این رو استفاده از معیارهای اقتصادی ارزش محور برای ارزیابی ارزش و عملکرد شرکت از یک سو و نیاز به طراحی و استقرار فرایندهای مناسب راهبری شرکت از سوی دیگر، بیش از پیش احساس شد. لذا تقاضا و به تبع آن مطالعات جهت رفع نیازهای فوق و درنتیجه ارائه شفاف و مناسبتر گزارشهای مالی بنگاه های اقتصادی افزایش یافته است. در این تحقیق میزان تاثیر حاکمیت شرکتی بر ارزش شرکت از طریق مقایسه با چهار معیار نوین ارزیابی عملکرد شامل ارزش افزوده اقتصادی، ارزش افزوده سهامدار، ارزش افزوده بازار و ارزش افزوده نقدی مورد آزمون قرار گرفته است.
روش تحقیق
این پژوهش از نوع مطالعهای کتابخانهای و تحلیلی علی بوده و مبتنی بر تحلیل دادههای تابلویی (پانل دیتا) نیز میباشد. پژوهش از حیث هدف کاربردی و از حیث روش توصیفی-همبستگی قلمداد میشود.
جامعه آماری این پژوهش، کلیه شرکتهای بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای 1394 تا 1399 می باشد. نمونه مورد استفاده نیز از طریق روش حذف سیستماتیک از جامعه آماری انتخاب شد. بین شرکتهای جامعه آماری 114 شرکت بهعنوان نمونه پژوهش، جهت بررسی و آزمون فرضیات انتخاب شده است .
جهت انجام این تحقیق منابع اطلاعاتی به دو دسته تقسیم می شوند؛دسته اول مربوط به ادبیات تحقیق و پیشینه آن می شود که از منابع کتابخانه ای،مجلات داخلی و خارجی و پایگاه های اطلاعاتی،مقالات و پایان نامه ها استفاده شد ،دسته دوم منابع مربوط به جمع آوری داده هاست که به سایت سازمان بورس و اوراق بهادار تهران و سامانه جامع اطلاعاتی آن و نرم افزار اطلاعات مالی رهاورد نوین تهیه و گردآوری شد. .هم چنین برای انجام آزمون های آماری از نرم افزار Eviews و جهت انجام آزمون های آماری همبستگی از روش رگرسیون پانل دیتا استفاده شد.
یافته های تحقیق
جدول 1- خلاصه اطلاعات متغیر های تحقیق و نقش آنها در مدل
نام متغیر | نماد | نقش متغیر در مدل |
مسئولیت اجتماعی | CSR | وابسته |
ارزش شرکت | Firmvalue | وابسته |
عدم قطعیت سیاست اقتصادی | GEPU | مستقل |
حاکمیت شرکتی | CG | مستقل |
دارایی نامشهود | Intagiblevalue | تعدیلگر |
تحقیق و توسعه | R&D | تعدیلگر |
اندازه شرکت | Size | کنترلی |
اهرم مالی | LEV | کنترلی |
رشد شرکت | GRowth | کنترلی |
تورم | INFR | کنترلی |
بازده دارایی ها | ROA | کنترلی |
عمر شرکت | Age | کنترلی |
خلاصه وضعیت آمار توصیفی مربوط به متغیرهای مدل در جدول 1 ارائه شده است.
جدول 2-جدول شاخص های توصیفی و آزمون نرمال برای متغیر های پژوهش
| میانگین | میانه | ماکسیمم | مینمیم | انحراف معیار | چولگی | کشیدگی | آماره جارک | احتمال معنی داری |
CSR | 2.149 | 1.945 | 5.473 | 0.484 | 1.113 | 0.839 | 3.366 | 12.768 | 0.002 |
FIRMVALUE | 1.458 | 1.325 | 2.890 | 0.835 | 0.457 | 1.221 | 4.077 | 30.871 | 0.000 |
GEPU | 290.065 | 223.563 | 174.181 | 69.496 | 256.920 | 3.015 | 14.068 | 688.334 | 0.000 |
CG | 0.633 | 0.626 | 0.900 | 0.307 | 0.171 | 0.125- | 1.739 | 7.160 | 0.028 |
INTAGE | 0.040 | 0.013 | 0.377 | 0.000 | 0.074 | 3.134 | 12.833 | 589.264 | 0.000 |
R&D | 0.317 | 0.269 | 1.161 | 0.017 | 0.229 | 1.064 | 3.964 | 23.665 | 0.000 |
SIZE | 14.402 | 14.130 | 17.806 | 12.731 | 1.108 | 1.021 | 3.691 | 20.141 | 0.000 |
LEV | 0.585 | 0.598 | 0.903 | 0.262 | 0.153 | 0.204- | 2.133 | 3.983 | 0.136 |
GROWTH | 0.220 | 0.184 | 0.823 | 0.258- | 0.297 | 0.356 | 2.141 | 5.392 | 0.067 |
INFR | 16.628 | 15.556 | 26.900 | 8.300 | 7.036 | 0.519 | 1.767 | 11.257 | 0.004 |
ROA | 0.123 | 0.112 | 0.375 | 0.060- | 0.096 | 0.486 | 2.762 | 4.337 | 0.114 |
AGE | 2.914 | 2.890 | 3.951 | 2.303 | 0.404 | 0.583 | 2.869 | 5.972 | 0.050 |
متغیرها | ADF آماره | در سطح | تفاضل مرتبه اول | نتیجه | |
سطح معنی داری | سطح معنی داری | ||||
مسئولیت اجتماعی | CSR | 24.16490- | 0.0000 |
| I(0) |
ارزش شرکت | FIRMVALUE | 9.373023- | 0.0000 |
| I(0) |
عدم قطعیت سیاست اقتصادی | GEPU | 1.462634- | 0.5521 | 0.0000 | I(1) |
حاکمیت شرکتی | CG | 18.15646- | 0.0000 |
| I(0) |
سرمایه فکری | INTAGE | 8.820979- | 0.0000 |
| I(0) |
تحقیق و توسعه | R&D | 24.40895- | 0.0000 |
| I(0) |
اندازه شرکت | SIZE | 21.53153- | 0.0000 |
| I(0) |
اهرم مالی | LEV | 21.91712- | 0.0000 |
| I(0) |
رشد شرکت | GROWTH | 26.33796- | 0.0000 |
| I(0) |
تورم | INFR | 24.44097- | 0.0000 |
| I(0) |
بازده دارایی ها | ROA | 11.47124- | 0.0000 |
| I(0) |
عمر شرکت | AGE | 10.80413- | 0.0000 |
| I(0) |
با توجه به نتایج جدول(3) سطح معنی داری متغیرها کمتر از 05/0 و متغیرها در سطح مانا می باشند. بجز متغیر عدم قطعیت سیاست اقتصادی که در تفاضل مرتبه اول (سطح (1)) مانا است.بنابراین فرض پذیرفته می شود و متغیرها مانا می باشند.
جدول 4- ضرایب همبستگي پیرسون بين متغيرهاي توضيحي مدلهاي مورد بررسي پژوهش
Probability |
| AGE | CG | CSR | FIRMVA | GEPU | GROW | INFR | INTAGE | LEV | R_D | ROA | SIZE |
|
AGE
| ضریب همبستگی | 1.000 |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
سطح معنی داری | ----- |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
| |
CG
| ضریب همبستگی | 0.048- | 1.000 |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
سطح معنی داری | 0.042 | ----- |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
| |
CSR
| ضریب همبستگی | 0.049 | 0.081- | 1.000 |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
سطح معنی داری | 0.036 | 0.048 | ----- |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
| |
FIRMVA
| ضریب همبستگی | 0.005- | 0.062- | 0.046 | 1.000 |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
سطح معنی داری | 0.010 | 0.031 | 0.064 | ----- |
|
|
|
|
|
|
|
|
| |
GEPU
| ضریب همبستگی | 0.010 | 0.025- | 0.038- | 0.037 | 1.000 |
|
|
|
|
|
|
|
|
سطح معنی داری | 0.006 | 0.043 | 0.054 | 0.070 | ----- |
|
|
|
|
|
|
|
| |
GROW
| ضریب همبستگی | 0.071- | 0.003- | 0.020- | 0.008 | 0.027- | 1.000 |
|
|
|
|
|
|
|
سطح معنی داری | 0.084 | 0.050 | 0.032 | 0.046 | 0.015 | ----- |
|
|
|
|
|
|
| |
INFR
| ضریب همبستگی | 0.022 | 0.043 | 0.067 | 0.081- | 0.003 | 0.033- | 1.000 |
|
|
|
|
|
|
سطح معنی داری | 0.584 | 0.079 | 0.065 | 0.048 | 0.047 | 0.023 | ----- |
|
|
|
|
|
| |
INTAGE
| ضریب همبستگی | 0.069 | 0.011 | 0.007 | 0.051- | 0.040- | 0.010- | 0.011 | 1.000 |
|
|
|
|
|
سطح معنی داری | 0.000 | 0.093 | 0.063 | 0.016 | 0.027 | 0.008 | 0.083 | ----- |
|
|
|
|
| |
LEV
| ضریب همبستگی | 0.037- | 0.031- | 0.024 | 0.001- | 0.066- | 0.020- | 0.088 | 0.109- | 1.000 |
|
|
|
|
سطح معنی داری | 0.072 | 0.055 | 0.063 | 0.092 | 0.006 | 0.019 | 0.031 | 0.008 | ----- |
|
|
|
| |
R_D
| ضریب همبستگی | 0.057 | 0.017- | 0.041- | 0.042- | 0.094- | 0.011- | 0.044 | 0.009- | 0.061 | 1.000 |
|
|
|
سطح معنی داری | 0.067 | 0.067 | 0.023 | 0.004 | 0.021 | 0.087 | 0.079 | 0.018 | 0.035 | ----- |
|
|
| |
ROA
| ضریب همبستگی | 0.024 | 0.018- | 0.010- | 0.042 | 0.034 | 0.103 | 0.107- | 0.019- | 0.635- | 0.008- | 1.000 |
|
|
سطح معنی داری | 0.064 | 0.058 | 0.015 | 0.007 | 0.004 | 0.060 | 0.009 | 0.051 | 0.000 | 0.052 | ----- |
|
| |
SIZE
| ضریب همبستگی | 0.061 | 0.068- | 0.024 | 0.021 | 0.052- | 0.002 | 0.044 | 0.012- | 0.113 | 0.105 | 0.174- | 1.000 |
|
سطح معنی داری | 0.035 | 0.096 | 0.051 | 0.014 | 0.006 | 0.063 | 0.080 | 0.066 | 0.006 | 0.010 | 0.000 | ----- |
|
|
مدل | آزمون | مقدار آماره | درجه آزادی | سطح معنی داری | نتیجه |
اول | اف لیمر | 3.925757 | 5 | 0.5602 | تلفیقی |
دوم | اف لیمر | 1.594899 | 5 | 0.1510 | تلفیقی |
سوم | اف لیمر | 8.208671 | 5 | 0.1451 | تلفیقی |
چهارم | اف لیمر | 8.071154 | 5 | 0.1524 | تلفیقی |
پنجم | اف لیمر | 1.694850 | 5 | 0.1338 | تلفیقی |
جدول 6 -نتایج آزمون ناهمسانی واریانس
مدل | مقدار آماره | سطح معنی داری | نتیجه |
اول | 1.198556 | 0.2044 | همسانی واریانس |
دوم | 1.523691 | 0.0295 | ناهمسانی واریانس |
سوم | 1.530313 | 0.0282 | ناهمسانی واریانس |
چهارم | 1.575650 | 0.0205 | ناهمسانی واریانس |
پنجم | 1.599087 | 0.0174 | ناهمسانی واریانس |
جدول 7- نتایج آزمون خودهمبستگی
مدل | مقدار آماره | سطح معنی داری | نتیجه |
اول | 1.257077 | 0.2853 | عدم وجود خودهمبستگی |
دوم | 2.566049 | 0.0777 | عدم وجود خودهمبستگی |
سوم | 2.468983 | 0.0856 | عدم وجود خودهمبستگی |
چهارم | 2.519225 | 0.0814 | عدم وجود خودهمبستگی |
پنجم | 2.458345 | 0.0865 | عدم وجود خودهمبستگی |
جدول8- نتایج حاصل از فرضیه اول
متغیرها | ضرایب | خطای معیار |
| آماره | سطح معناداری | |||
عرض از مبدا |
| 1.463021 | 3.204405 |
| 0.456565- | 0.0082 | ||
عدم قطعیت سیاست اقتصادی | EPU | 0.000368 | 0.000408 |
| 0.90181- | 0.0375 | ||
اندازه شرکت | SIZE | 0.069965 | 0.17513 |
| 0.3995 | 0.0097 | ||
اهرم مالی | LEV | 0.842671 | 1.74692 |
| 0.482375 | 0.6297 | ||
رشد شرکت | GROWTH | 0.039467- | 0.110152 |
| 0.358294- | 0.0203 | ||
تورم | INFR | 0.0465 | 0.026285 |
| 1.769096 | 0.0774 | ||
بازده دارایی | ROA | 0.769317 | 2.312269 |
| 0.332711 | 0.7395 | ||
عمر شرکت | AGE | 0.551018 | 0.497002 |
| 1.108684 | 0.268 | ||
| شاخص های مدل | |||||||
ضریب تعیین | 0.410318 |
| ضریب تعیین تعدیل شده | 0.401484 | ||||
آماره F | 8.074266 |
| دوربین واتسون | 1.870461 | ||||
معناداری | 0.026497 |
|
|
نمودار 2 : نمودار مانده های مدل
جدول9- نتایج حاصل از فرضیه دوم
متغیرها | ضرایب | خطای معیار | آماره | سطح معناداری | ||||||
عرض از مبدا |
| 1.323525 | 0.35811 | 3.695858 | 0.0002 | |||||
مسئولیت اجتماعی | Csr | 0.008186 | 0.004805 | 1.703795 | 0.0489 | |||||
مسئو.لیت اجتماعی* سرمایه فکری | Csr*Intagiblevalue | 05-E7.36 | 05-E6.00 | 1.226359 | 0.0206 | |||||
اندازه شرکت | SIZE | 0.013572 | 0.01923 | 0.705761 | 0.4806 | |||||
اهرم مالی | LEV | 0.136115 | 0.181126 | 0.751493 | 0.0527 | |||||
رشد شرکت | GROWTH | 0.001731 | 0.023831 | 0.072637 | 0.9421 | |||||
تورم | INFR | 0.00557- | 0.002726 | 2.043512- | 0.0414 | |||||
بازده دارایی | ROA | 0.290742 | 0.272696 | 1.066175 | 0.2868 | |||||
عمر شرکت | AGE | 0.001241 | 0.053028 | 0.023405 | 0.9813 | |||||
| شاخص های مدل | |||||||||
ضریب تعیین | 0.614587 |
| ضریب تعیین تعدیل شده | 0.601158 | ||||||
آماره F | 10.86194 |
| دوربین واتسون | 1.827157 | ||||||
معناداری | 0.000909 |
|
|
متغیرها | ضرایب | خطای معیار | آماره | سطح معناداری | ||||||
عرض از مبدا |
| 1.491409 | 0.379015 | 3.934958 | 0.0001 | |||||
حاکمیت شرکتی | CG | 0.181002 | 0.143172 | 1.264229- | 0.0066 | |||||
حاکمیت شرکتی* سرمایه فکری | CG *Intagiblevalue | 03-E2.91- | 03-E2.51 | 1.159462- | 0.0467 | |||||
اندازه شرکت | SIZE | 0.011625 | 0.019283 | 0.602848 | 0.5468 | |||||
اهرم مالی | LEV | 0.118917 | 0.182189 | 0.652713 | 0.0142 | |||||
رشد شرکت | GROWTH | 0.001370 | 0.023963 | 0.057167 | 0.9544 | |||||
تورم | INFR | 0.005107- | 0.002717 | 1.879931- | 0.0606 | |||||
بازده دارایی | ROA | 0.266101 | 0.272534 | 0.976398 | 0.0293 | |||||
عمر شرکت | AGE | 0.000413 | 0.053118 | 0.007774 | 0.9938 | |||||
شاخص های مدل | ||||||||||
ضریب تعیین | 0.742727 | ضریب تعیین تعدیل شده | 0.711299 | |||||||
آماره F | 10.86194 | دوربین واتسون | 1.822841 | |||||||
معناداری | 0.000909 |
|
متغیرها | ضرایب | خطای معیار | آماره | سطح معناداری | ||||||
عرض از مبدا |
| 1.339948 | 0.359151 | 3.730879 | 0.0002 | |||||
مسئولیت اجتماعی | Csr | 0.005747 | 0.004954 | 1.160008 | 0.0465 | |||||
مسئولیت اجتماعی* تحقیق و توسعه | Csr *R&D | 03-E1.69- | 03-E6.68 | 0.253577- | 0.0099 | |||||
اندازه شرکت | SIZE | 0.013544 | 0.019272 | 0.702757 | 0.4825 | |||||
اهرم مالی | LEV | 0.156823 | 0.182758 | 0.858095 | 0.3912 | |||||
رشد شرکت | GROWTH | 0.001638 | 0.023854 | 0.068653 | 0.0453 | |||||
تورم | INFR | 0.005585- | 0.002738 | 2.039621- | 0.0418 | |||||
بازده دارایی | ROA | 0.308488 | 0.274213 | 1.124996 | 0.2611 | |||||
عمر شرکت | AGE | 0.008388- | 0.052400 | 0.162268- | 0.8729 | |||||
شاخص های مدل | ||||||||||
ضریب تعیین | 0.512645 | ضریب تعیین تعدیل شده | 0.500834 | |||||||
آماره F | 9.038142 | دوربین واتسون | 1.829012 | |||||||
معناداری | 0.004226 |
|
متغیرها | ضرایب | خطای معیار | آماره | سطح معناداری | ||||||
عرض از مبدا |
| 1.447839 | 0.381438 | 3.795743 | 0.0002 | |||||
حاکمیت شرکتی | CG | 0.178393 | 0.142949 | 1.247949 | 0.0125 | |||||
حاکمیت شرکتی* تحقیق و توسعه | CG * R&D | 05-E7.27- | 05-E4.43 | 1.639723- | 0.0016 | |||||
اندازه شرکت | SIZE | 0.013837 | 0.019309 | 0.716599 | 0.4739 | |||||
اهرم مالی | LEV | 0.159469 | 0.183824 | 0.867508 | 0.3860 | |||||
رشد شرکت | GROWTH | 0.001287 | 0.023965 | 0.053703 | 0.0572 | |||||
تورم | INFR | 0.005001- | 0.002737 | 1.826896- | 0.0682 | |||||
بازده دارایی | ROA | 0.306130 | 0.273618 | 1.118824 | 0.2637 | |||||
عمر شرکت | AGE | 0.006109- | 0.052742 | 0.115831- | 0.9078 | |||||
شاخص های مدل | ||||||||||
ضریب تعیین | 0.634797 | ضریب تعیین تعدیل شده | 0.601347 | |||||||
آماره F | 10.10180 | دوربین واتسون | 1.822638 | |||||||
معناداری | 0.001141 |
|
[1] - Pastor and Veronesi 2013
[2] - Economic Policy Uncertainty
[3] -orkon kaya
[4] -gernan
[5] -mag
[6] -broun , kayler
[7] -ditmar , smit
[8] -brent
[9] -hendlman , arnold
[10] -ferrer
[11] -deividsoon
[12] -bensel
[13] . Liu, Wh., Kweh, Q.L.
[14] . Al-Omoush, K.S.
[15] Fan
[16] Jouri
[17] jia
[18] . Mujid Attar.Kyeong Kang .Osama Sohaib
[19] . Maria Serena Angelini, Alessandro Gennaro, Simone Labella
[20] . Virginija Januškait and Lina Užien
[21] . Bratianu, C.
[22] . Ulum and Wijayanti
[23] . Sardob, Serrasqueiroa, Alvesa
مقالات مرتبط
حقوق این وبسایت متعلق به سامانه مدیریت نشریات دانشگاه آزاد اسلامی است.
حق نشر © 1403-1400