بررسی رابطه بین سرمایه اجتماعی، بحران هویت وگرایش به خودکشی در بین جوانان شهر اردبیل
محورهای موضوعی : مطالعات توسعه اجتماعی ایرانمحسن علایی بوسجین 1 , اسما سمایی 2
1 - استادیار گروه علوم اجتماعی، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران
2 - کارشناس ارشد جامعه شناسی
کلید واژه: انسجام اجتماعی, سرمایه اجتماعی, اعتماداجتماعی, گرایش به خودکشی, مشارکت اجتماعی,
چکیده مقاله :
پژوهش حاضر به بررسی رابطه بین سرمایه های اجتماعی و فرهنگی و گرایش به خودکشی در بین جوانان شهر اردبیل می پردازد. بدین منظور این تحقیق با هدف بررسی رابطه ی بین سرمایه های اجتماعی و ابعاد آن (اعتماد اجتماعی، انسجام اجتماعی و مشارکت اجتماعی) و سرمایه های فرهنگی و ابعاد آن (بعد ذهنی و عینی سرمایه فرهنگی) با گرایش به خودکشی انجام گرفت. اطلاعات مربوط به قسمت های نظری این پژوهش با استفاده از روش کتابخانه ای و اسنادی تهیه شده اند و اطلاعات مربوط به بخش عملی به شیوه ی میدانی از طریق پرسشنامه از نمونه های آماری (390 نفر از جوانان واقع در سنین 20ـ29 سال در شهر اردبیل) به شیوه ی نمونه گیری تصادفی خوشه ای جمع آوری شده اند.برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارspss با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره انجام شده است و نتایج پژوهش حاکی از آن است که؛ بین سرمایه های اجتماعی و فرهنگی و گرایش به خودکشی رابطه ی منفی معناداری وجود دارد.
AbstractThe present study investigated the relationship between social and cultural capital and suicidal ideation among young adults in Ardabil city. To achieve this goal, the study examined the relationship between social capital and its dimensions (social trust, social cohesion and social participation) and cultural capital and its dimensions (mental and objective) and suicidal ideation. Data related to the theoretical part of the study were collected using the documentary (library) method and data related to the practical part were collected using a questionnaire administered to the participants (390 young adults aged 20-29 years in Ardabil) which were chosen by cluster random sampling. SPSS software was used to analyze the collected data. Pearson correlation coefficient and Multivariate regression were run to explore the relationshipsAbstractThe present study investigated the relationship between social and cultural capital and suicidal ideation among young adults in Ardabil city. To achieve this goal, the study examined the relationship between social capital and its dimensions (social trust, social cohesion and social participation) and cultural capital and its dimensions (mental and objective) and suicidal ideation. Data related to the theoretical part of the study were collected using the documentary (library) method and data related to the practical part were collected using a questionnaire administered to the participants (390 young adults aged 20-29 years in Ardabil) which were chosen by cluster random sampling. SPSS software was used to analyze the collected data. Pearson correlation coefficient and Multivariate regression were run to explore the relationships.
_||_
بررسی رابطه بین سرمایه اجتماعی، بحران هویت وگرایش به خودکشی در بین جوانان شهر اردبیل
چکیده
پژوهش حاضر به « بررسی رابطه بین سرمایه های اجتماعی و فرهنگی و گرایش به خودکشی در بین جوانان شهر اردبیل » می پردازد. بدین منظور این تحقیق با هدف بررسی رابطه ی بین سرمایه های اجتماعی و ابعاد آن ( اعتماد اجتماعی، انسجام اجتماعی و مشارکت اجتماعی ) و سرمایه های فرهنگی و ابعاد آن (بعد ذهنی و عینی سرمایه فرهنگی) با گرایش به خودکشی انجام گرفت.اطلاعات مربوط به قسمت های نظری این پژوهش با استفاده از روش کتابخانه ای و اسنادی تهیه شده اند و اطلاعات مربوط به بخش عملی به شیوه ی میدانی از طریق پرسشنامه از نمونه های آماری (390 نفر از جوانان واقع در سنین 20ـ29 سال در شهر اردبیل) به شیوه ی نمونه گیری تصادفی خوشه ای جمع آوری شده اند.برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارspss با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره انجام شده است و نتایج پژوهش حاکی از آن است که ؛ بین سرمایه های اجتماعی و فرهنگی و گرایش به خودکشی رابطه ی منفی معناداری وجود دارد.
کلیدواژه ها:سرمایه اجتماعی،اعتماداجتماعی،انسجام اجتماعی،مشارکت اجتماعی،سرمایه فرهنگی،گرایش به خودکشی.
طرح مسأله
مسائل اجتماعي جامعه، پديده هايي اجتماعي اعم ازشرايط ساختاري و الگوهاي كنشي هستند كه در مسيرتحولات اجتماعي بر سر راه توسعه؛ بين وضعيت موجود و وضعيت مطلوب قرار ميگيرند و مانع تحقق اهداف شده، ارزشها و كمال مطلوبها را تهديد مي كنند. اين مسائل اجتماعي به عنوان پديده هايي نامطلوب، اذهان نخبگان و افكار عمومي مردم را به خود مشغول ميدارند، به طوري كه نوعي وفاق و آمادگي جمعي براي مهار آنها پديد مي آيد و مقامات رسمي كشور را به چاره جويي و اقدام در جهت اصلاح و رفع و يا پيشگيري از آنها وا ميدارد (عبدالهی ،11:1383). از ميان مسائل و آسيبهاي اجتماعي، خودكشي يكي از معضلات عصر حاضر شناخته شده، تغيير ساختاري و جوانتر شدن افراد جواني كه اقدام به خودكشي می كنند نيز بر مشكلات افزوده است. در اين شرايط، جامعه نه تنها نير وهاي مولد خود را از دست می دهد، بلكه بايد به دليل بيماري ها، معلوليت ها و آسيب هاي رواني ـ اجتماعي ناشي از اين معضل، هزينه هاي نگهداري و ارائه ي مراقبت هاي خاص را نيز براي سال هاي طولاني بپذيرد. از سوي ديگر، خودكشي به سلامت روان اعضاي خانواده قربانيان آسيب مي زند، تأثيرات منفي بر زندگي اجتماعي به جاي می گذارد و احتمال وقوع آن را در محيط خانواده و اجتماع افزايش مي دهد. خودكشي معضلي هشت وجهي است1): معنايي؛2): آماری ؛ 3): تاریخی ؛ 4):مذهبی ؛ 5): فلسفی؛ 6): روان شناختی ؛ 7): جامعه شناختی ؛ 8) رفتاری.
از این رو، مي توان گفت كه بعد جامعه شناختي فقط يكي ازابعاد هشتگانه را تشكيل مي دهد. خودكشي نه تنها يك خسارت شخصي است، بلكه يك خسارت اجتماعي نيز هست. صرف نظر از ارزيابي هاي شخصي و اخلاقي، ارزش يك شخص را می توان بر حسب نقشي كه درجامعه ايفا مي كند نيز ارزيابي نمود. بنابراين، از آنجا كه خودكشي متضمن خسارت براي جامعه است، لذا يك معضل اجتماعي محسوب می شود. آنچه در اين تحقيق مورد نظر است، به يكي از چندين بعد و مسائل مربوط به خودكشي محدود است. در ايران، به طور متوسط سالانه 3216 نفر خودكشي مي كنند، كه به طور تقريبي در هر سال از هرصد هزار نفر جمعيت 6 نفر دست به خودكشي مي زنند. در سال 1380 از هر صد هزار نفر 36/6 نفرخودكشي منجر به فوت داشته اند، كه اين رقم در بين مردان65/7 و در بین زنان 04/5 نفر در هر صدهزار نفر بوده است (شایگان،75:1382).
جوانان جامعه به عنوان قشری که می توانند تأثیرات بسزایی در ارتقای وضعیت مطلوب جامعه داشته باشند لزوم آشنایی با مسائل و مشکلاتی که در واقع شالوده ی بحران های رفتاری ، بویژه رفتارهای اجتماعی جوانان است ضرورت بررسی بیشتری را می طلبد و هرگونه نا آشنایی با این مسائل ممکن است سبب تشدید واکنش های زمینه ساز در بروز رفتارهای غیرعادی خطرناکی شود که می تواند دامنگیر جامعه هم بشود. از این رو با توجه به اینکه در شهر اردبیل در چند سال اخیر نرخ خودکشی افزایش یافته است وبا توجه به استعلام به عمل آمده از معاونت اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم دادگستری استان اردبیل ،در سال 93 تعداد 70 مورد خودکشی و در سال 94 تعداد 109 مورد خودکشی در شهر اردبیل ، توسط اداره پزشکی قانونی شهر اردبیل ثبت شده است.بنابراین ارقام ثبت شده به وضوح بیانگر افزایش نرخ خودکشی در چند سال اخیر در شهر اردبیل می باشد و تبدیل شدن موضوع خودکشی به مسئله ای اجتماعی که نیازمند بررسی بیشتری است.
در شرایط آنومیک، به دلیل ضعف در حاکمیت هنجارها، تعرض میان آن ها و حتی پدید آمدن عرصه هایی فاقد هنجارهای روشن، عدم التزام به قواعد اخلاقی و اجتماعی پدید می آیدو الگوها بخوبی راهنمای رفتارهای اجتماعی نیستند؛ به عبارت دیگر، در این شرایط، اختلال ،تعارض، ناپایداری هنجارها و در برخی زمینه ها، بی هنجاری بوضوح قابل مشاهده است. درضمن، گرایش به رفتارهای نابهنجار از مسائلی است که توسعه اجتماعی و اقتصادي وشکل گیري جامعه باثبات و دور از تنش و انحرافات را غیرممکن می سازد و هرگونه برنامه ریزی و پیشرفت اجتماعی و اقتصادی را با خطر مواجه می سازد )شیانی و محمدی،12:1386). بنابراین مطالعه گرایش به رفتارهای نابهنجار و ریشه های آن با توجه به عواقبی که چنین گرایشاتی می تواند به همراه داشته باشد، از اهمیت زیادی بر خوردار است.در این میان،یکی از متغیرهایی که می تواند ارتباط تنگاتنگی با رفتار های پر خطر داشته باشد ،سرمایه اجتماعی و فرهنگی است.ارتباط بین سرمایه اجتماعی و میزان آن دریک جامعه با مقولاتی از جمله پیشگیری و کاهش جرایم،خودکشی،اعتیاد وعدم امنیت و...،تأیید شده است.(عباس زاده و همکاران،155:1391).سرمایه اجتماعی باعث فراهم آوردن شبکه حمایتی برای اعضای جامعه می شود.این حمایت همچنین می تواند بروز آسیب های اجتماعی از جمله،رفتارهای پرخطر را کاهش دهد.دراین میان،ارزش ها و هنجارهای مشترک ناشی از سرمایه اجتماعی ،سطح رفتارهای انحرافی در جامعه را نیز از این طریق کاهش داده ویا پایین نگه دارد ودر نتیجه از وقوع جرم در سطح جامعه پیشگیری می کند(بهزاد،49:1381). مسائلی از قبیل خودخواهی ، انزوای اجتماعی ،کاهش احساس انسجام اجتماعی ،نبود همبستگی درمیان افراد جامعه ، نبود اعتماد افراد به یکدیگر،عدم مشارکت اجتماعی وپاره ای از این گونه مسائل موجب بروز بسیاری از رفتارهای پرخطر درمیان افراد جامعه بخصوص قشر جوان جامعه شده است پیوندهای اجتماعی افراد آنان را در موقعیتهایی قرار می دهد ونگرش ذهنی و سبک زندگی خاصی را به آنان پیشنهاد می کنند.ابعاد سرمایه های اجتماعی و فرهنگی و میزان برخوداری از این سرمایه ها نقش بسزایی در کاهش یا افزایش گرایش جوانان به برخی ازمسائل و آسیب ها خصوصاً میزان گرایش آنان به خودکشی دارد امروزه خودکشی به طور فزآینده ای در بسیاری از کشورهای جهان بخصوص کشورهای جهان سوم ،تبدیل به مهمترین عامل افزایش نرخ مرگ ومیر شده است.فزونی خودکشی در هر جامعه ای بر بنیاد های اقتصادی ،اجتماعی ، خانوادگی و فرهنگی آن جامعه تأثیر می گذارد ودرکارکردهای آن جامعه خلل وارد می کند.خودکشی به عنوان یکی از مهمترین آسیب های اجتماعی از سرمایه های اجتماعی و فرهنگی موجود در بطن جامعه تأثیر می پذیرد و می تواند یکی از مهمترین دلایل گرایش جوانان به خودکشی باشد. این تحقیق اساساً به پیش شرط ها یا شرایط لازم برای ایجاد انگیزه خودکشی در جوانان مربوط می شود و سعی دارد نشان دهد که سرمایه های اجتماعی و فرهنگی با مؤ لفه های چون اعتماد اجتماعی،انسجام اجتماعی ،مشارکت اجتماعی،بعد ذهنی و عینی فرهنگ به عنوان متغیرهای مستقل تا چه میزان در گرایش جوانان به خودکشی تأثیرمی گذارند.شناخت این متغیرها بینش گسترده ای از عوامل مؤثر برگرایش جوانان به خودکشی را فراهم می آورد.
پیشینه ی نظری تحقیق
نظريات متعددي در طول زمان سعي بر آن داشته اند تا به تحليل رابطه سرمايه اجتماعي وانحرافات اجتماعي يا كج رفتاري بپردازند. اين نظريات به روش هاي مختلف سعي كرد ه انداز مفهوم سرمايه اجتماعي با يكي از معرف هاي آن براي تبيين انحرافات اجتماعي استفاده كنند. در ادامه به برخي از مهم ترين اين نظريات اشاره مي شود:
2ـ 4ـ 1ـ نظریه پردازان فشار
بر اساس تئوری فشار ، وقایع پرتنش در خانواده یا محله منجر به احساسات منفی و سپس بزهکاری می گردد ؛ به ویژه اگر منابع هنجاری چیره شود ؛ و حمایت والدین وهمسالان قابل دسترسی نباشد. طبق این تئوری ، می توان گفت که فقدان تعلقات اجتماعی و همچنین کاهش سرمایه اجتماعی در جامعه و نیز در درون خانواده باعث می شود که افراد ، هنگام روبرو شدن بامنابع فشار نتوانند بر آن ها غلبه نمایند ؛ در نتیجه احساسات منفی در آنان ایجاد می شود که منجر به کجروی و ناهنجاری خواهد شد (چلبی و مبارکی ، 1384 : 12).
هيرشي1 به عنوان پايه گذار نظریه پیونداجتماعی معتقد است كه كج رفتار ي زماني روي مي دهد كه پيوند ميان فرد و جامعه ضعيف يا گسسته شود(ستوده ،138:1382). سمپسون و لوپ2 (1990) معتقدند: سرمايه اجتماعي در روابط نهادي شده چه در خانواده و چه در محل كار و اجتماع است كه شدت كنترل غير رسمي را در سطح فردي تحكيم بخشيده و باعث كاهش كج رفتاري مي شود (چلبي و مباركي، پيشين:15-14). از نظر کاکس3، هر جامعه اي كه داراي اعضاي غيرقابل اعتماد فراوان فاقد تجارب وانتظارات مثبت باشد، در مورد پيروي از قانون، جرم، خودکشی،خشونت،شرایط بهداشتی و ساير شاخص هاي اجتماعي مشكلات اساسي دارد و اگر جامعه ای با مشکلات اجتماعی متعددي دست به گريبان است، سطح سرمايه اجتماعي در كل جامعه یا در بین گروه های فرعي خاصي پايين است(شريفيان ثاني،14:1380). بريتويت معتقد است كه علت وجود همنوايي در جامعه، كنترل رفتار فرد توسط عوامل مختلف است و اين كنترل از طريق شرمنده سازي انجام مي شود . در نظر وي ، در پيوند دهنده (كه به درك احساس كج رفتار، ناديده گرفتن تخلف وي و ابراز احترام به وي و همچنين ايجاد احساس تقصير در وي مي پردازد تا از ادامه كج رفتاري وي جلوگيري كند و به جمع همنوايان بازگرداند) مؤثرتر است و توانسته مانع كج رفتاري بيشتر شود (صديق سروستاني،1383 :22-21). كازاردا و جانويتز4 (1974 ) معتقدند كه گروه هاي دوستي و خويشاوندي كه ريشه در ثبات مسكوني دارند، باعث تقويت دلبستگي هاي محله مي شوند. شبكه هاي قوي و متراكم به طور يكنواخت توانايي يك اجتماع را براي كنترل غيررسمي كج رفتاري افزايش مي دهند (چلبي و مباركي، پيشين:15).
2 ـ4ـ2ـ نظریه پردازان خرده فرهنگی
نظريه خرده فرهنگي بر بزهكاري جوانان متمركز است و در تبيين جامعه شناختي، كج رفتاري هاي آنان را بر حسب ويژگي هاي خرده فرهنگي مورد بررسي قرار مي دهند . به اعتقاد اين نظريه پردازان، برخورد هنجارها در خرده فرهنگ هاي متفاوت شرايط را براي كج رفتاري آماده مي كند (ستوده، 148:1382). در نظر آلبرت كوهن5 طبقات پايين درجامعه از نظر دستيابي به منزلت دچار ناكامي هستند . جامعه در عين حال كه آنها را به كسب منزلت تشويق مي كند، امكان دستيابي را در اختيار آنها قرار نمي دهد؛ طبقه محروم شيوه هاي خود را براي دستيابي به منزلت از طريق اشتغال به امور خلاف و ايجاد خرده فرهنگ هاي كجرو پيدا مي كند( ممتاز،100:1385). نظريه ميلر6 در اين راستا مبتني بر ويژگي هاي طبقاتي جوانان طبقات پايين جامعه است وخرده فرهنگ های بزهکار که بزهكاران طبقات پايين جامعه توليد مي كنند در پاسخ به خرده فرهنگ طبقه خود است (احمدي، 76:1384)
2ـ4ـ3ـ نظریه پردازان انتخاب عقلانی
نظريه پردازان انتخاب عقلايي بر هر دو جنبه ی مثبت و منفی سرمايه اجتماعي توجه دارند. از دیدگاه انتخاب عقلانی،افرادی که دارای انتخاب های عقلانی هستند،زمانی مرتکب جرم و کجروی می شوند که سود خالص مورد انتظاری که این فعالیت به دست می آید،بیشتر از آستانه اخلاقی آنها باشد، با توجه به تئوری انتخاب ویلسون و هرنستین (1985)،که بر جنبه مثبت سرمایه اجتماعی تأکید دارند می توان گفت که کاهش با لقوه پیوند و انسجام اجتماعی میتواند به عنوان بازدارنده بالقوه در نظر گرفته شود،زیرا این کاهش از نظر فرد به عنوان هزینه ای برای گرایش به انحراف محسوب شده و اولین هزینه را با سود خالص مقایسه کرده و تصمیم گیری نهایی را نسبت به انجام رفتار اتخاذ می کند. در نهایت،بر اساس تئوری انتخاب عقلانی می توان گفت که در صورت وجود انسجام و پیوند های اجتماعی و وجود روابط گرم متقابل و اعتماد کافی بین اعضای جامعه، افراد در اغلب موارد مرتکب جرم و کجروی نمی شوند، زیرا با انجام آن شبکه روابط خود را از دست داده و از طرف کسانی که با آن ها رابطه داشته اند،طرد می شوند (چلبی و مبارکی،1384: 10).اما توجه ساواج و كانازاوا 7 (2001) برسرمایه اجتماعي منفي است؛ در نظر آنان روابط با دوستاني كه رفتار ضد اجتماعي را ارج مي نهند، جرم را از طريق فرايندهاي مشابه با انتخاب ترويج مي كند، چراكه در اين نوع روابط، منزلت اجتماعي افزايش يافته و طرد اجتماعي به وسيله مجموع ه اي از رفتارها جلوگيري مي شود (همان).
از ديگر نظريه پردازاني كه بر هر دو جنبه سرمايه اجتماعي تأكيد دارند، نظريه پردازان يادگيري اجتماعي هستند. نظريه پردازان يادگيري اجتماعي بر اين باورند كه كج رفتاري و همنوايي طي فرايندهايي مشابه ياد گرفته مي شود و كج رفتاري نتيجه ي یادگيري هنجارها و ارزش هاي انحرافي به ويژه در چارچوب خرده فرهنگ ها و گروه هاي همسالان است. به عبارت ديگر، افراد، كج رفتاري را در طول تعامل خود و طي فرايندهاي خاصي ياد مي گيرند (صديق سروستاني،16:1383).
در اين دسته از نظريات مي توان به نظريه هاي پيوند افتراقي سادرلند8، هويت افتراقي گليزر9، تقليد تارد10، تقويت افتراقي برگس و ايكرز11 و فرصت افتراقي كلووارد و اهلاين12 اشاره كرد .نظريه پردازان فرايند اجتماعي بر كنش هاي متقابل مردم با سازمان هاي گوناگون، نهادها و فرايندهاي اجتماعي متمركزند و معتقدند كه اگر روابط موجود بین مردم از نوع گرم و مثبت باشد، مردم قادرند از عهده مسائل اجتماعي برآيند.اما اگر این روابط منفی و مخرب باشند، مردم را با مشكل مواجه ساخته و جرم و جنايت را درجامعه افزایش خواهد داد(چلبي و مباركي، پيشين:13-12).
2ـ 4ـ 4ـ نظریه" آنومی"
امیل دورکیم اولین بار در سال 1893 از مفهوم آنومی13 استفاده کرد، در نظر دورکیم، آنومی به وضعیتی در یک جامعه اطلاق می شود که درآن، هنجارهای اجتماعی نفوذ خود را برفرد از دست بدهد . در چنین شرایطی،افراد دیگر برای اقتدار اخلاقی جامعه احترام قائل نیستند.بنابراین، افراد دچار احساس تشویش ، سردرگمی و فقدان راهنمای اخلاقی می شود . تقاضاها و خواهش های مادی آنها بی حساب و کتاب افزایش می یابد و خودخواهی ها بر آن ها غلبه می یابد. شرایط نابسامانی که مستعد بی نظمی ، جرم و انحراف است ، همه را تحت تأثیر قرار می دهد.به اعتقاد دور کیم، وقتی فقدان التزام اجتماعی به قوانین، هنجارها و قواعد آشکارگردد،افراد احساس می کنند هیچ گونه ملاکی در انتخاب های خود ندارند،در نتیجه حالتی از گستردگی و بی سازمانی در نظام اجتماعی آشکار میشود(اسلامی بناب،64:1388).
درسال 1938،رابرت کینگ مرتون،مقاله پیشگام خود را با عنوان «ساختار اجتماعی و آنومی»منتشر کرد.وی در تز خود پیشنهاد میکند که مقادیر جرم را میتوان از طریق بررسی ساختار فرهنگی و اجتماعی جامعه به دست آورد.مرتون این تئوری را برای تشریح مقادیرنسبتاً بالای جرم و کجروی مطرح کرد(بژرگارد و کوکران،2008: 31).
مرتون ،تلقی دورکیم از آنوتومی را در قالب «نظریه فشار»خود بسط داد.او در توضیح دلایل تفاوت نرخ جرم در بین طبقات با لا و پایین ادعا کرده که دو ساختار در بروز جرم و انحراف دخیل است: ساختار اول ،اهداف و آرزوهایی است که به لحاظ فرهنگی در بروز جرم و انحراف دخیل است:ساختار اول،اهداف و آرزوهایی است که به لحاظ فرهنگی تعریف شده و تمام افراد در طول زندگی خواهان آن هستند.ساختار دوم،وسایل و راه های نهادینه شده برای رسیدن به آن اهداف و آرزوها،در سطح خرد،زمانی که فرد شیوه ای تأیید شده برای دستیابی به اهداف خود نداشته باشند،مستأصل شده و به نامشروع متوسل میشود.در سطح کلان هم وقتی جامعه توان ارائه ابزار و وسائل قابل قبول برای دستیابی به اهداف مطرح در سطح خرد را ندارند،خود ایجاد آنومی میشود.البته جوامع از لحاظ درجه اهمیتی که برای اهداف و وسائل قائل میشود،بایکدیگر تفاوت دارد (شیانی و محمدی12:1386). مرتن بر این باور است که آنومی و بعضی از اشکال رفتارهای نابهنار،بیشتر ناشی از جدایی موجود بین اهداف نهادی شده فرهنگی یک جامعه و راه های ساخته شده اجتماعی برای رسیدن به اهداف سرچشمه میگردد.به عبارت دیگر،شکاف بین اهداف و وسایل مشروع برای رسیدن به آن ها باعث شکست ارزش ها در سطح فردی و اجتماعی می شود (گارفیلد،1977: 272).
2ـ 4ـ 5 ـ نظریه بی سازمانی اجتماعی
بر اساس این تئوری ، شهرهای مدرن با تغییراتی مواجه بوده است ، مثل تضعیف علاقه و روابط خویشاوندی ، کاهش کارآیی نهادهای اجتماعی ، تضعیف روابط همسایگی ، کاهش انسجام اجتماعی ، افزایش فقر ، افزایش بی اعتمادی و مواردی مانند آن که محیط مناسبی برای کجروی و جرم فراهم می کند. فرض بی سازمانی اجتماعی بر این است که عدم وابستگی به نهادها و سازمانهای اجتماعی از قبیل مدرسه ، خانواده و .... موجب رفتار انحرافی می شود (احمدی ، 1377 : 37). به عبارت دیگر ، این تئوری بر شرایط تأکید میکند (شرایط بی سازمانی) که در آن وابستگی به نهادهای اجتماعی و سازمان اجتماعی از هم پاشیده و دیگر کنترلی اعمال نمی شود.
بی سازمانی اجتماعی نشان می دهد ، جوانان در کسب ارزش ها ، روابط اجتماعی و توانایی برای کسب اهداف مشترک ، تحت تأثیر والدین ، همسایه ها و ساکنان محل می باشد.مشخصه های ساختاری ، همچون فقر و بیکاری همگی پیس بینی کننده ی نتایج بی سازمانی می باشد ؛ لذا ، سطح پایین تر انسجام اجتماعی جوانان ، اغلب با متغیرهای ساختاری مرتبط می تواند پیامدهای آنومی را افزایش دهد. (بون و دیگران ، 2002 : 467) بنابراین ، تئوری بی سازمانی اجتماعی چارچوبی فراهم می کند که گسیختگی شبکه های اجتماعی را که مبنای کنترل جامعه است به هم می ریزد. بنابراین ، گسیختگی اجتماعی بر پیوندهای اجتماعی آسیب می زند ، چون سطوح دسترس پذیری سرمایه اجتماعی و تأثیرپذیری جمعی را کاهش می دهد. (روز و کلیر ، 2002 : 183).
به نظر منطقی می رسد که هر دو مؤلفه کلیدی سرمایه اجتماعی (اعتما و مشارکت شهروندان) با سازمان اجتماعی مرتبط می باشد. مشارکت در فعالیت های شهری موجب افزایش پیوندهای اعضای جامعه شده و می تواند به عنوان مبنایی برای کنترل اجتماعی باشد. همچنین ، مشارکت در فعالیت ها منجر به نظارت دیگر اعضای جامعه می شود که خود یک نوع مشارکت محسوب می شود. بنابراین ، سطوح بالای مشارکت اجتماعی باعث تقویت سازمان اجتماعی و ارتقاء سرمایه اجتماعی می شود و کاهش جرم و خشونت را به دنبال دارد. (مسنر و روزنفلد ، 2001 : 286)
مطلب مهم در تئوری بی سازمانی اجتماعی ، مکانیزم های محلی افراد می باشد که باعث افزایش پیوندهای اجتماعی بیشتر به عنوان عوامل غیر مستقیم تأثیر گذار بی سازمانی اجتماعی بر میزان کجروی و جرم می باشد (کوبرین و ویتزر ،2003 : 375).
تئوری بی سازمانی اجتماعی ، خود بر مبنای مفاهیم سرمایه اجتماعی و انسانی بنا شده است. سرمایه اجتماعی به مهارت های اجتماعی و منابع لازمه برای ایجاد تغییرات مثبت در زندگی اجتماعی نیاز دارد. همچنین ، باعث افزایش ظرفیت عمل برای رسیدن به اهداف اجتماعی می باشد. ماهیت تئوری بی سازمانی این است که برخی اجتماعات به دلیل اختلال در فرآیندهای رسمی و غیر رسمی کنترل اجتماعی ، قادر به خود تنظیمی موَثر نیستند. سرمایه اجتماعی ماهیت و بنیان کنترل اجتماعی می باشد وآن ، شامل اشتراکات اجتماعی نیرومندی است که برای تقویت نظم به وجود آمده واین همان چیزی است که باعث تقویت هنجارها می شود ودر نتیجه ، سطح انسجام اجتماعی افزایش می یابد. جوامع بی سازمان ، همواره از وجود جرم و سایر شرایط تهدید کننده ، عذاب می کشد ؛ زیرا آن ها دچار کمبود منافع کافی برای حفظ سرمایه اجتماعی می باشد (رُز و کلیر ، 1998 :8).
از جمله دیگر مطالعات بعد از دهه 1970 در ارتباط با تئوری بی سازمانی اجتماعی ، مطالعه کازاردا و جانویتز است که مدل «سیستمی»14 تحلیل جرم را بسط داده اند. در مدل سیستمی ، تراکم و قوت شبکه ها به طور یکنواخت ، توانایی جامعه برای کنترل جرم و کجروی را افزایش می دهد. مثلا سمپسون استدلال کرده که ابعاد مختلف سازمان اجتماعی و جامعه می تواند به کنترل جرم و به تبع آن کاهش آنومی و از جمله رواج و تراکم شبکه های خویشاوندی و سطوح مشارکتی در سازمان های اجتماعی کمک کند. این فاکتورها به ایجاد و انسجام اجتماعی کمک می کند و مناطق دارای انسجام اجتماعی نیز کجروی و آنومی را آسانتر کنترل می کند. انسجام ، ثبات و اعتماد متقابل ناشی از شبکه های متراکم و وسیع می تواند کنترل اجتماعی را تضمین کند. بنابراین ، مکانیسم تبدیل پیوستگی و تعلق به جامعه و اعتماد اجتماعی ، ساختار پیوندهای اجتماعی است (برونینگ و دیگران ، 2000 : 7-6). در واقع ، تبیین پانتام15 در رابطه با سرمایه اجتماعی و کجروی و جرم نیز مستقیما ریشه در تئوری بی سازمانی دارد. بر اساس منطق این تئوری ، پانتام استدلال می کند که شبکه های اجتماعی ، زیر ساختار سرمایه اجتماعی هستند. این زیر ساختارها به گفته وی ، اعمال معیارهای رفتاری مثبت در جوانان را ممکن کرده و برای آن ها ، راهنمایان رفتاری ، الگوهای نقش ، حامیان آموزشی و فرصت های شغلی فراهم می کند. آن ها ، همچنین با ایجاد حمایت مالی و عاطفی برای افراد ، تأمین نفوذ و قدرت سیاسی و برانگیختن افراد داوطلب برای پیوستن به نهاد های اجتماعی به کاهش کجروی و آنومی می انجامد. برعکس شبکه های آسیب دیده ، اعتماد و مشارکت پایین و انسجام اندک ، جوانان را به حال خود رها می کند تا خود رفتار خودشان را هدایت کنند و احتمال این امر را که آن ها بر اساس انگیزه های زود گذر و خود تخریب کننده عمل کنند ، افزایش می دهد. (منسر و دیگران ، 2004 : 884).
به طور خلاصه ، تئوری بی سازمانی اجتماعی نشان می دهد که دو مؤلفه اصلی سرمایه اجتماعی (اعتماد و مشارکت) با کجروی و جرم ارتباط پیدا می کند (مسنر و روزنفلد ، 2000: 286).
در کل می توان چنین گفت که تئوری بی سازمانی اجتماعی بر شرایطی ساختاری و نوعی از سازمان اجتماعی تأکید می کند که نقطه مقابل اعتماد ، مشارکت ، همبستگی و پیوندهای اجتماعی است ، شرایطی که در آن ، شبکه های اجتماعی ضعیف ، مشارکت در جامعه کم و اعتماد نیز اندک است.
فرضیه های تحقیق
فرضیه ی اصلی
بین میزان سرمایه های اجتماعی و فرهنگی و گرایش به خودکشی در بین جوانان شهر اردبیل رابطه وجود دارد.
فرضیه های فرعی
1ـ بین میزان اعتماد اجتماعی و گرایش به خودکشی رابطه وجود دارد.
2 ـ بین میزان انسجام اجتماعی و گرایش به خودکشی رابطه وجود دارد.
3- بین میزان مشارکت اجتماعی و گرایش به خودکشی رابطه وجود دارد.
4- بین میزان بعد ذهنی سرمایه فرهنگی و گرایش به خودکشی رابطه وجود دارد.
5 ـ بین میزان بعد عینی سرمایه فرهنگی و گرایش به خودکشی رابطه وجود دارد.
روش شناسی
در اين راستا، ابتدا بررسي جامعي در اسناد و منابع كتابخانهاي نظير كتابها، پاياننامهها، گزارش طرحها و پروژهها، ژورنالها و مجلات علمي و پژوهشي انجام شده است. در این پژوهش با توجه به اهداف تحقیق و اطلاعات مورد نیاز برای آزمون فرضیات پژوهش علاوه بر سوالاتی در مورد ویژگی های جمعیت شناختی جوانان از پرسشنامه ای محقق ساخته استفاده شده است بنابراین ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه بوده است لذا روش پیمایش به عنوان روش مناسب انتخاب شده است و همچنین برای کلیه پرسش های به کار رفته در پرسشنامه نیز از طیف لیکرت با گزینه های 1 تا 5 (کاملاً مخالفم تا کاملاً موافقم) استفاده شده است. به منظور سنجش اعتبار پرسشنامه تحقیق از اعتبار صوری استفاده شده است
جامعه آماری و روش نمونه گیری
جامعه آماری پژوهش حاضرجوانان واقع درگروه سنی 29-20 شهر اردبیل می باشد.با توجه به استعلام به عمل آمده از سایت آمار و اطلاعات استان اردبیل ،طبق آخرین سرشماری انجام شده جوانان واقع در گروه سنی 29-20 درشهراردبیل برای زنان حدود 55919 نفر و برای مردان حدود 55112 نفر که مجموعشان حدود 111031 نفرمیباشد.
برای تعیین حجم نمونه این تحقیق ازجدول نمونه گیری مورگان استفاده شده است..با مراجعه به این جدول تعداد 390 نفر به عنوان نمونه تحقیق حاضرتعیین گردیده است.
نمونه ها با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای از بین اعضای جامعه آماری انتخاب شده اند.
بحث ونتیجه گیری
همبستگی بین متغیرهای سرمایه های اجتماعی( با مؤلفه های اعتماد اجتماعی،انسجام اجتماعی ،مشارکت اجتماعی) وسرمایه های فرهنگی(با مؤلفه های بعد ذهنی و عینی فرنگ)با متغیر وابسته ی گرایش به خودکشی با استفاده از آزمون rپیرسون آزمون شده است.نتایج حاصله نشان می دهد:
همبستگی بین متغیر سرمایه ی اجتماعی با گرایش به خودکشی با توجه به اینکه سطح معناداری خطای آزمون برای سطح اطمینان 0.99 کمتر از 0.01 است بین میزان سرمایه اجتماعی و گرایش به خودکشی جوانان شهر اردبیل رابطه منفی معنی داری وجود دارد. شدت همبستگی بین دو متغیر نیز برابر 0.729 - می باشد.
همبستگی بین متغیراعتماداجتماعی با گرایش به خودکشی، با توجه به اینکه سطح معناداری خطای آزمون برای سطح اطمینان 0.99 کمتر از 0.01 است، بین میزان اعتماد اجتماعی و گرایش به خودکشی جوانان شهر اردبیل رابطه منفی معنی داری وجود دارد. شدت همبستگی بین دو متغیر نیز برابر 0.689 - می باشد.
همبستگی بین متغیرانسجام اجتماعی با گرایش به خودکشی،با توجه به اینکه سطح معناداری خطای آزمون برای سطح اطمینان 0.99 کمتر از 0.01 است، بین میزان انسجام اجتماعی و گرایش به خودکشی جوانان شهر اردبیل رابطه منفی معنی داری وجود دارد. شدت همبستگی بین دو متغیر نیز برابر 0.637 - می باشد.
همبستگی بین متغیرمشارکت اجتماعی با گرایش به خودکشی، با توجه به اینکه سطح معناداری خطای آزمون برای سطح اطمینان 0.99 کمتر از 0.01 است، بین میزان مشارکت اجتماعی و گرایش به خودکشی جوانان شهر اردبیل رابطه منفی معنی داری وجود دارد. شدت همبستگی بین دو متغیر نیز برابر 0.628 - می باشد.همبستگی بین متغیرسرمایه ی فرهنگی با گرایش به خودکشی، با توجه به اینکه سطح معناداری خطای آزمون برای سطح اطمینان 0.99 کمتر از 0.01 است، بین میزان سرمایه فرهنگی و گرایش به خودکشی جوانان شهر اردبیل رابطه منفی معنی داری وجود دارد. شدت همبستگی بین دو متغیر نیز برابر 0.676 - می باشد.
همبستگی بین متغیربعد ذهنی سرمایه فرهنگی با گرایش به خودکشی، با توجه به اینکه سطح معناداری خطای آزمون برای سطح اطمینان 0.99 کمتر از 0.01 است، بین میزان بعد ذهنی سرمایه فرهنگی و گرایش به خودکشی جوانان شهر اردبیل رابطه منفی معنی داری وجود دارد. شدت همبستگی بین دو متغیر نیز برابر 0.583- می باشد.
همبستگی بین متغیربعد عینی سرمایه فرهنگی با گرایش به خودکشی، با توجه به اینکه سطح معناداری خطای آزمون برای سطح اطمینان 0.99 کمتر از 0.01 است، بین میزان بعد عینی سرمایه فرهنگی و گرایش به خودکشی جوانان شهر اردبیل رابطه منفی معنی داری وجود دارد. شدت همبستگی بین دو متغیر نیز برابر 0.63 - می باشد.در مجموع می توان گفت هرچه میزان سرمایه های اجتماعی و فرهنگی جوانان بیشتر باشد گرایش به خودکشی کاهش پیدا می کند.نتایج نشان داد که بین سرمایه های اجتماعی و فرهنگی و گرایش به خودکشی همبستگی معنی دار و معکوسی وجود دارد.(جدول )
جدول شماره1ـ4 : نتایج ضریب همبستگی پیرسون بین سرمایه های اجتماعی و فرهنگی با گرایش به خودکشی
متغیر وابسته | گرایش به خودکشی | ||
متغیرهای مستقل | تعداد | ضریب همبستگی پیرسون | سطح معنی داری |
سرمایه اجتماعی | 390 | 729/0- | 000/0 |
اعتماد اجتماعی | 390 | 686/0- | 000/0 |
انسجام اجتماعی | 390 | 637/0- | 000/0 |
مشارکت اجتماعی | 390 | 628/0- | 000/0 |
سرمایه فرهنگی | 390 | 676/0- | 000/0 |
بعد ذهنی سرمایه فرهنگی | 390 | 583/0- | 000/0 |
بعدعینی سرمایه فرهنگی | 390 | 63/0- | 00/0 |
هدف اصلی این تحقیق «بررسی رابطه بین سرمایه های اجتماعی و فرهنگی و گرایش به خودکشی در بین جوانان شهر اردبیل» بود. نتایج بدست آمده از تحقیق ،حاکی از آن است که بین سرمایه های اجتماعی و ابعاد آن (اعتماد اجتماعی، انسجام اجتماعی و مشارکت اجتماعی) و همچنین بین سرمایه فرهنگی و ابعاد آن (بعد عینی و ذهنی سرمایه فرهنگی) با گرایش به خودکشی در بین جوانان شهر اردبیل رابطه منفی معنی داری وجود داشت. در واقع یافته ها نشان می داد که در بین جوانان شهر اردبیل هر چقدر سرمایه اجتماعی و فرهنگی آنها افزایش یابد، گرایش به خودکشی در آنها کاهش خواهد یافت.
منابع ومآخذ
احمدی ، حبیب (1377) . نظریه انحرافات ، شیراز : انتشارات: دانشگاه شیراز.
احمدی، حبيب (1384).جامعه شناسي انحرافات، تهران: سازمان مطالعه و تدوين كتب علوم انسانيدانشگاه ها (سمت).
اسلامی بناب ، سید رضا (1388) .بررسی امنیت اجتماعی و برخی عوامل مرتبط باآن ،پایان نامه کارشناسی ارشد پژوهش علوم اجتماعی ، دانشگاه بهزاد آزاد تبریز.
اسماعیلی، رضا (1385).« سطح بندي سرمایه اجتماعی در شهرستان هاي استان اصفهان»،فصلنامه رفاه اجتماعی، شماره23: 25-248.
اعظم زاده،منصور(1379).ناسازگاری پایگاهی،پایان نامه ی دکتری رشته ی جامعه شناسی،دانشگاه تربیت مدرس.
باستانی ،سوسن و ساعی مهر،منیره (1386).«سرمایه ی اجتماعی و مهاجرت و استقرار در شهرهای بزرگ» مورد شهر تبریز،مجله جامعه شناسی ایران ، دوره هشتم، شماره ی 1.ص 167- 136.
باینگانی، بهمن و کاظمی ، علی (1387). بررسی مبانی تئوریک مفهوم سرمایه فرهنگی ، فصلنامه ی برگ فرهنگ ، شماره ی 21، ص 21-8.
بوردیو،پی یر(1384).شکل های سرمایه در سرمایه ی اجتماعی:اعتماد،دموکراسی و توسعه،گردآوری کیان تاجبخش،ترجمه ی افشین خاکبازو حسن پویان،تهران:نشر شیرازه.
بوستانی، داریوش(1390). سرمایه اجتماعی و رفتار پرخطر: نمونه مورد مطالعه: دانش آموزان دبیرستانی شهر کرمان، مجله علوم اجتماعی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد، سال نهم، ص 1-31.
بهزاد، داوود(1381). سرمایه اجتماعی بستری برای ارتقای سلامت روان، فصلنامه رفاه اجتماعی، سال دوم، شماره 6،صص 43-53.
تاجبخش،کیان(1384).سرمایه ی اجتماعی" اعتماد،دموکراسی و توسعه" ، تهران: نشر شیرازه.
تراسبی،دیوید(1382).اقتصاد و فرهنگ، ترجمه ی کاظمفرهادی،تهران: نشر نی.
چلبي، مسعود و محمد مباركی(1384).« تحليل رابطه سرمايه اجتماعي و جرم در سطوح خرد وکلان»،مجله جامعه شناسي ايران، دوره ششم، شماره دوم:44-3.
دورکیم، امیل ( 1378). خودکشی، نادرسالارزاده امیری (مترجم)، تهران:انتشارات دانشگاه علامه طباطبایی.
ریتزر،جورج(1381).نظریه های جامعه شناسی،ترجمه ی محسن ثلاثی،تهران:انتشارات علمی.
ریئس دانا، فریبز (1380). بررسی هایی در آسیب شناسی اجتماعی ایران. تهران: انتشارات سازمان بهزیستی کشور.
ستوده، هدایتالله(1382). آسیبشناسی اجتماعی (جامعهشناسی انحرافات)، تهران، آوای نور.
سلیمانی نیا، علیرضا، جزایری و پروانه، محمدخانی(1384).نقش سامت روان در ظهور رفتارهای پرخطر نوجوانان، فصلنامه رفاه اجتماعی، سال پنجم، شماره 19 ، ص 90 – 75.
شایگان،فریبا (1382)."خودکشی زنان"،فصلنامه ی شورای فرهنگی زنان،سال پنچم،شماره19،ص 80ـ71.
شریفیان ثانی، مریم(1380)."سرمایه اجتماعی: مفاهیم اصلی و چارچوب نظری"، فصلنامه رفاه اجتماعی، سال اول، 18 -5.
شیانی، ملیحه و محمدی ، محمد علی (1386).«تحلیل جامعه شناختی احساس آنومی اقتصادی در میان جوانان»، فصلنامه رفاه اجتماعی ، شماره25 : 11-37.
صدیق سروستانی، رحمتالله(1387).آسیبشناسی اجتماعی، تهران: سمت، چاپ دوّم، ص139-140.
عباس زاده، محمد، سعادتی، موسی و دلیر هروی، نصیبه(1391). سنجش میزان همسرآزاری وعوامل موثر بر آن با تأکید بر همسرآزاری، دو فصلنامه مسائل اجتماعی ایران، سال سو،شماره 2، صصص 179 - 153 .
عبدالهی،محمد (1383).مسایل اجتماعی ایران:مجموعه مقالات انجمن جامعه شناسی ایران،تهران:نشر آگاه.
فوكوياما، فرانسيس ( 1383). «سرمايه اجتماعی»،در لارسن هريسون و ساموئل هانتينگتون، اهميت فرهنگ، ترجمه انجمن توسعه مديريت ايران در حال تأسيس، تهران: اميركبير.
کلمن ، جیمز (1377) .بنیادهای نظریه اجتماعی ، ترجمه منوچهر صبوری ، تهران : نشرنی.
لین، لن (1999).سرمایه اجتماعی، ترجمه افشین خاکباز وحسن پویا، تهران: نشر شیرازه.
ممتاز، فريده (1385). انحرافات اجتماعي نظريه ها و ديدگاه ها، تهران: شركت سهامي انتشار.
منابع غیرفارسی
-Bjerregaard, Beth & Cochran, John K (2008), »A Cross-National Test of Institutional Anomie Theory: Do the Strength of Other Social Institutions Mediate or Moderatethe Effects of the Economy on the Rate of Crime?«, Western Criminology, Review 9(1), Pp: 31– 48.
-Bourdieu, P. (1997), "The Forms of Capital", In Education: Culture, Economy, and Society, edited by Halsey et al. Oxford: Oxford University Press.
-Bourdieu, P., & J. C. Passeron, (1979) The Inheritors: French Students and their Relations to Culture, Chicago. University of Chicago Press.
-Bowen, Natasha K; Bowen, Gary L and Ware, William (2002), »Neighborhood Social Disorganization, Families, and the Educational Behavior of Adolescents«, Journal of Adolescent Research, Vol. 17 No. 5, Pp: 468 – 490.
-Browning , Christophre R ; Dietz, Robert and Feinberg, Seth L (2000), Social Capital and Urban Crime: A Negotiated coexistence perspective, URAI working Paper No. 00-07 at the Ohio stats University: 1-59, http: //www.ohio- stats .edu.
-Erickson, Bonnie E. (1996), “Culture, Class, and Connection”, in: American Journal of Sociology, v102, pp. 217-251.
-Kubrin, Charis E & Weitzer, Ronald (2003), »New Dirertions in Social Disorganization Theory«, Journal of Research in Crime and Delinquency, Vol. 40 No. 4, Pp: 374 –402
-Messner, Steven F & Rosenfeld, Richard (1997), Political Restraint of the Market and Level of Criminal Homicide: A Cross – National Application of Institutional – Anomie Theory, The University of North Carolina Press, 75(4), Pp: 1393 – 1416
-Messner, Steven F; Baumer, Eric p and Rosenfeld, Richard (2004), »Dimensions of Social capital and Rates of Criminal Homicide« , ASR , Vol. 69, No. 6, Pp: 882-903.
-Putnam, R.D (1998) "Foreword , Housing policy Debate", Vol No,1.
-Rose, Dna A & Clear, Todd R (1998), »Incarceration, Social Capital, and Crime: Implications for social Disorganization.
-Rose, Dna A & Clear, Todd R (2002). »Incarceration, Social Capital, and Crime: Implications for social Disorganization Theory«, Criminology. Beverly Hills: vol. 36, Iss. 3, Pp: 183 – 200.
The Relationship between Social Capital, Identity Crisis and Suicidal Ideation among Young Adults in Ardabil
The present study investigated the relationship between social and cultural capital and suicidal ideation among young adults in Ardabil city. To achieve this goal, the study examined the relationship between social capital and its dimensions (social trust, social cohesion and social participation) and cultural capital and its dimensions (mental and objective) and suicidal ideation. Data related to the theoretical part of the study were collected using the documentary (library) method and data related to the practical part were collected using a questionnaire administered to the participants (390 young adults aged 20-29 years in Ardabil) which were chosen by cluster random sampling. SPSS software was used to analyze the collected data. Pearson correlation coefficient and Multivariate regression were run to explore the relationships. Findings revealed that there was a significant negative relationship between social and cultural capital and suicidal ideation.
Keywords: social capital, social trust, social cohesion, social participation, cultural capital, suicidal tendencies.
[1] 1.Hirschi
[2] 2.Sampson & Laub
[3] 3.Cox
[4] 4.Kasarda & Janowitz
[5] 5.Albert Cohen
[6] 1.Miller
[7] 2.Savage & Kanzawa
[8] 1.Sutherland
[9] 2.Glaser
[10] 3.Tarde
[11] 4.Burgess & Akers
[12] 5.Cloward & Ohlin
[13] 6.Anomie
[14] 1.Systemic
[15] 2.Robert Putnam