بررسی اثر توسعه اجتماعی بر سلامت اجتماعی (در کلانشهر تهران)
محورهای موضوعی : مطالعات توسعه اجتماعی ایران
1 - دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران مرکزی، باشگاه پژوهشگران جوان ونخبگان، تهران، ایران
2 - عضو هیات علمی
کلید واژه: توسعه اجتماعی, سلامت اجتماعی, امنیت اجتماعی, کیفیت زندگی, اخلاق توسعه اجتماعی,
چکیده مقاله :
توسعه اجتماعی مفهومی است که اخیرا مورد توجه جدی سیاستگذاران و به ویژه مدیران شهری قرار گرفته است. این تحقیق به منظور شناخت رابطه بین توسعه اجتماعی و سلامت اجتماعی انجام شد. جامعه آماری تحقیق کلیه شهروندان ساکن در شهر تهران می باشند. شیوه نمونه گیری تحقیق از نوع خوشه ای چندمرحله ای است. این پژوهش به لحاظ هدف از نوع کاربردی می باشد که به روش پیمایش اجرا گردید. حجم نمونه تحقیق 400 نفر می باشد که این رقم بر اساس مراجعه به جدول مورگان تعیین شد. با توجه به یافته های تحقیق در بخش مرور اسنادی، سطح توسعه اجتماعی بر اساس شاخص هایی چون میزان (کیفیت زندگی، وفاق اجتماعی، اخلاق توسعه اجتماعی و امنیت اجتماعی) محاسبه گردید. میزان سلامت اجتماعی بر اساس شاخص های شکوفایی اجتماعی، مشارکت اجتماعی، انسجام اجتماعی، انطباق و پذیرش اجتماعی بدست آمد. داده های تحقیق توسط ابزار پرسشنامه و براساس 120 گویه و پرسش بود. یافته های تحقیق نشان می دهد سطح توسعه اجتماعی و شاخص های یاد شده همبستگی از نوع قوی با سلامت اجتماعی دارند. با توجه به اینکه تجزیه و تحلیل یافته های تحقیق از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود، پردازش های آماری توسط نرم افزار لیزرل انجام شد.
Social development is a concept that has recently been taken seriously by policymakers, especially urban managers. This research was conducted to identify the relationship between social development and social health. The statistical population of the study is all citizens living in Tehran. The research sampling method is multistage cluster type. The purpose of this research is application of the purpose which was performed by scrolling method. The sample size of the research is 400 people. This figure was determined based on the Morgan table. According to the findings of the research in the documentary review section, the level of social development was calculated based on indicators such as quality of life, social consensus, social development ethics and social security. Social health was measured based on social flourishing indicators, social participation, social cohesion, social adaptation and social acceptance. The research data were questionnaire based on 120 questionnaires. Research findings show that social development level and indicators have strong correlation with social health. Regarding to the fact that the analysis of the research findings was of structural equation modeling, statistical processing was performed by Lisrel software.
_||_
بررسی اثر توسعه اجتماعی بر سلامت اجتماعی (در کلانشهر تهران)
چکیده:
توسعه اجتماعی مفهومی است که اخیرا مورد توجه جدی سیاستگذاران و به ویژه مدیران شهری قرار گرفته است. این تحقیق به منظور شناخت رابطه بین توسعه اجتماعی و سلامت اجتماعی انجام شد. جامعه آماری تحقیق کلیه شهروندان ساکن در شهر تهران می باشند. شیوه نمونه گیری تحقیق از نوع خوشه ای چندمرحله ای است. این پژوهش به لحاظ هدف از نوع کاربردی می باشد که به روش پیمایش اجرا گردید. حجم نمونه تحقیق 400 نفر می باشد که این رقم بر اساس مراجعه به جدول مورگان تعیین شد. با توجه به یافته های تحقیق در بخش مرور اسنادی، سطح توسعه اجتماعی بر اساس شاخص هایی چون میزان (کیفیت زندگی، وفاق اجتماعی، اخلاق توسعه اجتماعی و امنیت اجتماعی) محاسبه گردید. میزان سلامت اجتماعی بر اساس شاخص های شکوفایی اجتماعی، مشارکت اجتماعی، انسجام اجتماعی، انطباق و پذیرش اجتماعی بدست آمد. داده های تحقیق توسط ابزار پرسشنامه و براساس 120 گویه و پرسش بود. یافته های تحقیق نشان می دهد سطح توسعه اجتماعی و شاخص های یاد شده همبستگی از نوع قوی با سلامت اجتماعی دارند. با توجه به اینکه تجزیه و تحلیل یافته های تحقیق از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود، پردازش های آماری توسط نرم افزار لیزرل انجام شد.
واژگان کلیدی: توسعه اجتماعی، سلامت اجتماعی، امنیت اجتماعی، کیفیت زندگی، وفاق اجتماعی، اخلاق توسعه اجتماعی.
مقدمه
توسعه در لغت به معنای رشد تدریجی در جهت پیشرفتهشدن و قدرتمندشدن است. توسعه یک مفهوم کیفی است که در برابر رشد قرار میگیرد و میتوان آن را معادل افزایش کیفیت زندگی دانست (khakpoor&bavanpoori,2009,p12). تاریخچه شروع بحث های توسعه ای به دهه های 1950 و 1960 برمی گردد. در این دو دهه توسعه صرفاً یک معنای اقتصادی داشت و با رشد سالانه تولید ناخالص ملی و رشد تولید ناخالص ملی سرانه برابر بود. ایده رشد اقتصادی به جوامع در حال توسعه گوشزد می كرد كه با افزایش تولید نا خالص ملی با هر وسیله ممکن، درآمد سرانه افراد افزایش و در نتیجه زندگی آنان بهبود می یابد. در این راستا تصور می شد رشد اقتصادی به بهبود سطح زندگی همه افراد جامعه منجر می شود(Giles et al., 2006, p. 34) اما پس از دسترسی برخی از كشورهای جهان سوم به هدف های سازمان ملل در زمینه رشد اقتصادی، سطح زندگی اكثر مردم در این كشورها در بیشتر زمینه ها بدون تغییر باقی ماند و درست در همین شرایط بود كه توسعه از حالت مکانیکی غیر منعطف و یکسونگر با گرایش اقتصادی به یک مفهوم پویا، منعطف، چند بعدی و فرآیندی تبدیل شد. انتقادات به نظریات توسعه ای كه جنبه اقتصادی داشت توسط افرادی مانند:سیرز 1، گولت2 ، دیاكیت3 و دیگران باعث گردید كه یک تجدید نظر اساسی در تعریف توسعه صورت گیرد(Diacite,1994,p.63).بنابراین از دهه 1970 به بعد برای توسعه معنی متفاوت و چند جانبه ای قائل شدند به طوری كه سازمان ملل متحد نیز در درباره استراتژی بین المللی توسعه چنین آورده است تغییرات كیفی و ساختاری در جامعه باید به گونه تنگاتنگی به یک رشد اقتصادی سریع وابسته باشد، در عین حال كه نابرابری های موجود منطقه ای، محلی و اجتماعی می بایست به نحو چشمگیری كاهش یابد در چنین فضایی از دهه هفتاد، توسعه معنی صرفاً اقتصادی خود را از دست داد و لزوم چند جانبی بودن و پوشش ابعاد گوناگون فرهنگی، اجتماعی، سیاسی در كنار بعد اقتصادی را نیز در برگرفت. توسعه در ابتدا به معنای نرخ رشد اقتصادی قلمداد میشد، اما بعدها به مفهوم کاهش یا از میان بردن فقر، بیکاری، نابرابری های اجتماعی و تغییرات اساسی در ساختار اجتماعی گرایش پیدا کرد (ziari,200p.11). تا اوایل دهۀ 1970 میلادی توسعه معادل با رشد اقتصادی در نظر گرفته میشد و در این راستا در برنامهریزی اقتصادی کشورها، پهنهها و قطبهای برخوردار از مزیت نسبی بهعنوان مناطق هدف سرمایهگذاری تعیین میشدند. با بروز پیامدهای منفی ناشی از این رویکرد، جایگاه رشد مبتنی بر قطبهای اقتصادی مورد تردید قرار گرفت و به جنبههای اجتماعی توسعه نیز توجه شد. مطرحشدن بحثها و مضمونهای اجتماعی، بر شیوه، اهداف و گسترۀ برنامهریزی تأثیر گذاشت و این امر با نوعی تحول در برنامهریزی توسعه همراه گردید.در تعاریف اخیر از توسعه بیشتر بر جنبههای انسانی زندگی بشر تأکید شده و محتوای اصلی توسعه را بهبود بخشیدن به شرایط زندگی افراد در جامعه میدانند. به طور کلی، توسعه در مفهوم عام خود از قوه به فعل درآوردن توانمندی های افراد جامعه و امری پویا و درونزا تعریف شده است(Henry Paul,1995,p.72) توسعه باید با فراهم سازی نیازهای اولیه و اساسی در جهت برطرف سازی نیازهای مراتب بالاتر(عاطفی، امنیتی، احساس عزت نفس) اقدام نماید و در نهایت به هدف اصلی خود که شکوفایی استعدادهای انسان و بروز توانمندی های انسان است منجر شود. نتیجه آن که توسعه در مفهوم وسیع آن، یعنی بهبود در کیفیت سطح زندگی از همه ابعاد آن؛ چیزی بیش از افزایش درآمد، آموزش بهتر، بهبود استاندارد های بهداشتی و تغذیه، کاهش فقر، محیط زیست بهتر و برابری اقتصادی و اجتماعی بالاتر در برخورداری از امکانات و فرصت های آزادی بیشتر فردی و زندگی غنی تر فرهنگی. مفهوم توسعه اجتماعی بسیار جامع تر از توسعه اقتصادی می باشد و ایده ها و اهداف گسترده تری را دنبال می نماید. اما این اهداف و ایده ها و نیز مفهوم توسعه اجتماعی به طور دقیق تعریف نشده است. ابعاد گوناگون این مفهوم مورد بحث و اختلاف است. و برخی از شاخص های آن در حال شکل گیری و فرموله شدن است. توسعه اجتماعی بیانگر بهزیستی کلیه افراد جامعه است. برخی از شاخص ها کمی وجود دارند که تا حدی بهزیستی جامعه را نشان می دهند و برخی از متغیرهای کیفی نیز با روش های آماری و ریاضی قابلیت تبدیل به متغیرهای کمی را دارند(lashkari,1999,5). توسعۀ اجتماعی، بیانگر کیفیت سیستم اجتماعی از طریق نهادینه کردن اخلاق توسعه، به ویژه کیفیت و افزایش همبستگی و وفاق اجتماعی برای حصول به اخلاق توسعه اجتماعی است. با امنیت اجتماعی و ارتقاء ضریب عدالت اجتماعی در جهت ارتقاء کیفیت زندگی با اندکی تأمل به سادگی میتوان از جایگاه، شأن، اهمیت توسعۀ اجتماعی، شاخصها و ابعاد تشکیل دهندۀ آن در معادلات توسعه ای کشورهای صنعتی و پیشرفتۀ دنیا، بخصوص کشورهای اروپای غربی، امریکای شمالی و همچنین استرالیا سخن گفت؛ اما در سطح ملی متأسفانه به رغم پیشرفتهای صنعتی و افتصادی در دهه های گذشته و همچنین پتانسیل های موجود در قوانین کلان کشوری و سیاست ها و برنامه های توسعۀ کشور در امر توسعۀ اجتماعی، تغییرات چندانی به نسبت دیگر حوزه ها به طور عینی صورت نگرفته است. چراکه هنوز در فحوای ادبیات عملی سیاست های توسعهای و همچنین متولیان اجتماعی، توسعۀ اجتماعی کارکردها، مؤلفه ها و شاخصهای مربوط به آن تقریباً ناشناخته و آزمایش نشده است. لذا توجه بیشتر مسئولان و متولیان کشوری نسبت به این رکن اساسی توسعۀ پایدار ضرورت دارد.(azad armaki&others,2013,p.11)
توجه به ابعاد اجتماعی، سیاسی و فرهنگی توسعه از سوی نظریهپردازان و نیز سازمانهای بینالمللی توسعهای موجب شد تا بهبود کیفیت زندگی بهعنوان هدف اصلی توسعه مدنظر قرار گیرد. همزمان با تحول اهداف توسعه، ایجاد توازن و کاهش نابرابریهای منطقهای، و توسعۀ فراگیر منطقهای نیز مورد توجه سیاستگذاران قرار گرفت. به این ترتیب توسعه و بهطور خاص توسعۀ اجتماعی فرایندی است که طی آن همۀ ساختارهای جامعه در راستای بهبود کیفیت زندگی بشر دچار تحول میشوند. در مجموع توسعه اجتماعی یکی از زمینه هایی در نظر گرفته شد كه می توان با گسترش و ارتقاء شاخص های آن در جامعه، نسبت به رسیدن به توسعه ای متوازن و برابر بین مناطق و افراد، در جهت رفاه و رضایت افراد از زندگی، حركت كرد. یکی از اهداف مهم در به چالش کشیدن مفهوم سنتی توسعه موضوع، سلامت افراد و جامعه می باشد. همان گونه که اشاره شد در مفهوم سنتی توسعه که مترادف با رشد تلقی شد موضوع سلامت نیز مطرح شد، فلذا یکی از پیامدهای مهم توسعه اجتماعی سلامت اجتماع و حصول نسبی جامعه سالم می باشد. سلامت اجتماعی مفهومی است که به ارتباط بین دو مفهوم سلامت و اجتماع اشاره دارد. سلامت اجتماعی هنگامی محقق می شود که خانواده ها و افراد، از سلامت نسبی برخوردار باشند و هریک از شهروندان در برابر اجتماع خود احساس مسئولیت کنند و سعادت خود را در سلامت اجتماع بدانند. در عصر حاضر، ابعاد، رویکرد ها و شاخص هاي مربوط به سلامت اجتماعی در کنار ابعاد جسمی و روانی سلامت، کم تر مورد توجه قرار گرفته است. فرد سالم از نظر اجتماعی، زمانی عملکرد خوبی دارد که اجتماع را مجموعه اي معنادار و قابل فهم و بالقوه براي رشد و شکوفایی بداند و احساس کند که متعلق به گروه هاي اجتماعی خود است و خود را در اجتماع و پیشرفت آن سهیم بداند. در سال هاي اخیر براي تعیین سطح توسعه یافتگی در کشورها، سازمان ملل متغیرهاي جدیدي را وارد تحلیل هاي خود کرده است که سلامت اجتماعی یکی از مهمترین آن ها است.
بعد اجتماعی سلامت در برگیرندة سطوح مهارت هاي اجتماعی، عملکرد اجتماعی و توانایی شناخت هر شخص از خود، به عنوان عضوي از جامعۀ بزرگ تر است. درواقع زندگی سالم، محصول تعامل اجتماعی بین انتخاب هاي فردي از یک سو و محیط اجتماعی، اقتصادي احاطه کنندة فرد از سوي دیگر است. در صورت تحقق سلامت اجتماعی، افراد داراي انگیزه و روحیه اي پرنشاط شده و در نهایت جامعه شاداب و سلامت خواهد بود. داشتن تفکرات اجتماعی صحیح و برخورداري از ذهنیت مثبت نسبت به جامعه براي زندگی اجتماعی، اولین و مهم ترین مرحله از سلامت اجتماعی است که متأسفانه به آن توجه کافی نشده است. با توجه به اینکه در طرح جامع کلانشهر تهران پیشران های توسعه مورد توجه ویزه قرار گرفته، لذا یک شهر در حال رشد و توسعه است. البته در بسیاری از موارد مسئولان تنها به ارتقاء شاخص سلامت هاي جسمی و روانی در این شهر توجه می کنند. لازم است بعد اجتماعی سلامت نیز در کنار دیگر ابعاد آن مورد توجه و ارتقا قرار گیرد، چراکه ارتباط و روابط مناسب اجتماعی یک امر ضروريبرای داشتن جامعه سالم است. در صورت کاهش یافتن روابط صحیح و قابل اعتماد اجتماعی در میان افراد، آسیب هاي اجتماعی و نابسامانی هاي زیادي گریبان گیر شهر و خانواده و در کل، جامعه می شود(bokharaei&others,2015,p.9) بر اساس مباحث مطرح شده این تحقیق به دنبال پاسخگویی به این سوالات است: توسعه اجتماعی به چه معنا است و چه ابعادی را شامل می شود؟ و چه رابطه ای میان توسعه اجتماعی و هر یک از ابعاد آن با سلامت اجتماعی وجود دارد؟
پیشینه پژوهش
مفهوم توسعه اجتماعی همواره با توجه به تعاریف نظری مختلف و بر اساس تعاریف عملیاتی متعدد مورد بررسی قرار گرفته است به طوری که می توان گفت نظر واحدی نسبت به مفهوم توسعه اجتماعی در میان اندیشمندان داخلی و خارجی وجود ندارد. یکی از مهمترین تحقیقات صورت گرفته در زمینه شناسایی شاخص های کاربردی توسعه اجتماعی پژوهشی است که توسط آزادارمکی و همکاران(1391)، در این زمینه صورت گرفته است. این جستار با هدف بررسی و شناسایی شاخص هاي کاربردي توسعۀ اجتماعی، به مطالعه در رابطه با مفهوم توسعۀ اجتماعی در سطوح بین المللی و ملی پرداخته است. روش این مطالعه با توجه به اهداف و سؤالات تحقیق، توصیفی و کیفی است که با کمک تکنیک دلفی صورت گرفته است. حجم نمونه مطالعه روش دلفی از 30 نفر از صاحب نظران آکادمیک و متولیان اجرایی حوزۀ توسعۀ اجتماعی که به شکل غیر تصادفی انتخاب شده اند، تشکیل شده است. در نهایت بر اساس محاسبۀ شاخصهاي اجماع، اهمیت و اولویت در فرایند تکنیک دلفی، مفهوم توسعۀ اجتماعی با عنوانِ کیفیت سیستم اجتماعی از طریق نهادینه کردن اخلاق عدالت و وفاق اجتماعی، اخلاق توسعۀ اجتماعی، امنیت اجتماعی و سطح کیفیت زندگی اجتماعی تعبیر گشت.
بررسی سطح توسعه اجتماعی در شهر تهران نام پایان نامه دکتری است که توسط هادی برغمدی(1390) و با روش فازی انجام شده است. این پژوهش با هدف بررسی توسعه اجتماعی در شهر تهران و با سنجش دو متغیر اصلی توسعه اجتماعی(سرمایه اجتماعی و کیفیت زندگی) در این شهر صورت گرفت. جامعه آماری پژوهش را کلیه ساکنان شهر تهران و حجم نمونه را 400 نفر از ساکنان این شهر تشکیل داده اند. یافته های این پژوهش نشان می دهد که متغیر کیفیت زندگی و سرمایه اجتماعی هر یک در سطح معناداری0.01 رابطه مستقیم و مثبت با توسعه اجتماعی داشته و افزایش هر یک از این دو متغیر باعث افزایش سطح توسعه اجتماعی شهر تهران و کاهش هر یک موجب کاهش آن خواهد شد. افزایش سطح توسعه اجتماعی شهر تهران نیازمند ارتقاء همزمان سطح این دو متغیر است.
بررسی تاثیر کیفیت زندگی و دینداری در سلامت اجتماعی نام پایان نامه دیگری است که در سال 1392 انجام شده است. هدف از پژوهش مذکور بررسی رابطه میان عوامل موثر بر سلامت اجتماعی از جمله دینداری و کیفیت زندگی و شاخصه های آنها بر سلامت اجتماعی است. نتایج حاصل از تحقیق حاکی از این است که بین دو متغیر کیفیت زندگی و سلامت اجتماعی رابطه معنادار وجود دارد.
ارزیابی تاثیر عملکرد اعضای هیئت علمی بر ارتقای مولفههای توسعه اجتماعی نام مقاله ای است که توسط قلاوندی و همکاران(1394) نگاشته شده است. یافتههای پژوهش نشان می دهد که اعضای هیئت علمی در وفاق اجتماعی، در ارتقای کیفیت زندگی شهروندان، در افزایش سطح امنیت امنیت اجتماعی، در ترویج و اخلاق توسعه اجتماعی و بطور کلی در توسعه اجتماعی جامعه نقش مثبت و معنی داری دارند و در این زمینه اختلاف دیدگاهی از نظر سن، جنسیت پاسخگویان وجود ندارد.
بر اساس بررسی های صورت گرفته تاکنون پژوهشی با موضوع بررسی تاثیر توسعه اجتماعی بر سلامت اجتماعی صورت نگرفته است.
چارچوب نظری
سلامت اجتماعی در واقع همان ارزیابی شرایط و کار فرد در جامعه است. امروزه سلامت اجتماعی، بعنوان یکی از ابعاد سلامت، در کنار سلامت جسمی و روانی و معنوي نقش و اهمیت گسترده اي یافته است؛ به گونه اي که دیگر، سلامتی فقط عاري بودن از بیماريهاي جسمی و روانی نیست، بلکه چگونگی عملکرد انسان در روابط اجتماعی و چگونگی تفکر وي از اجتماع نیز به عنوان معیارهاي ارزیابی سلامت فرد در سطح کلان جامعه به شمار می آید (same aram,2009,p.12). تحت تأثیر مدل سلامت اجتماعی کییز براساس بعد اجتماعی و سطح تحلیل فردي پنج بعد و شاخص اساسی، براي سلامت اجتماعی پیشنهاد داده که عبارت است از: شکوفایی اجتماعی ، همبستگی یا انطباق اجتماعی ، پذیرش اجتماعی، سهم داشت یامشارکت اجتماعی، انسجام اجتماعی (Keyes & Shapiro, 2004 ) در کشور ما آنچه نبود آن در عرصه هاي مختلف محسوس است، بی توجهی به ابعاد روانی و اجتماعی سلامت است. این بی توجهی به جنبه اجتماعی سلامت در عصر ارتباطات و جهانی سازي، موجب افزایش آسیب پذیري افراد در ابعاد روانی، خودکشی، گرایش به مصرف دخانیات، فرار از خانه، افت تحصیلی و سایر آسیب هاي اجتماعی می شود و از جمله موضوعاتی است که باید به آن توجه خاص شود(fathi&others,2012,p.31). بر اساس آن چه گفته شد، توسعه اجتماعی و ارتقاء آن یکی از عوامل مهم سلامت اجتماعی به شمار می رود. لذا چنانچه جامعه بخواهد سلامت اجتماعی را ارتقاء دهد ضرورت دارد تا پیشران های توسعه اجتماعی ابتدا به حرکت دربیاید. یکی از مولفه های مهم توسعه اجتماعی برخورداری از سطح مطلوب کیفیت زندگی در میان شهروندان است. مروری بر پژوهش ها نشان می دهد که سلامت، یکی از پیامدهای کیفیت زندگی است. لارسن سلامت اجتماعی را ارزیابی فرد از کیفیت روابط با خانواده، دیگران و گروه های اجتماعی تعریف می کند. وی معتقد است که مقیاس سلامت اجتماعی بخشی از سلامت فرد را می سنجد که نشانگر رضایت یا نارضایتی فرد از زندگی و محیط اجتماعی اش است و در واقع شامل پاسخ های درونی فرد همچون احساس، تفکر و رفتار است (akbarian&others,2010,p.11). کییز سلامت اجتماعی را با ارائۀ مقیاسی جامع تر و با شمول ابعاد اجتماعی و محیطی زندگی فرد مفهوم سازی نمود. کییز در آن مقیاس و تحقیقاتی که پس از آن انجام داد، فرض را بر این می گذارد که افراد کیفیت زندگی و عملکرد شخصی شان را با معیارهای اجتماعی شان ارزشیابی می کنند. به این ترتیب سلامت اجتماعی دربرگیرندة اجزاء و مؤلفه هایی است که روی هم رفته نشانگر کیفیت و کمیت برخورداری فرد از زندگی مناسب است (movahhedi,2010p.38). به نظر کییز، حلقۀ گمشده در تاریخچۀ مطالعات مربوط به سلامت، پاسخ به این سؤال است: "آیا ارزیابی کیفیت زندگی و عملکرد شخصی افراد بدون توجه به معیارهای اجتماعی امکان پذیر است؟ "کییز در پاسخ به این سؤال، مفهوم سلامت اجتماعی را به معنای ارزیابی فرد از عملکردش در برابر اجتماع به عنوان یکی از ابعاد مهم سلامتی مطرح می کند. وی معتقد است بهداشت روانی، کیفیت زندگی و عملکرد شخصی فرد را نمی توان بدون توجه به معیارهای اجتماعی ارزیابی کرد و عملکرد خوب در زندگی چیزی پیش از سلامت روانی، هیجان و شامل تکالیف و چالش های اجتماعی است(rafiei&others,2010,p.29). در دهه های اخیر، هدف برنامه های توسعه اجتماعی، بهبود کیفیت زندگی و بهزیستی انسانها دانسته شده است. به تعبیر دیگر توجه همزمان به ابعاد اجتماعی، سیاسی و فرهنگی توسعه، نه تنها به عنوان ابزاری جهت برخورد با پیامدهای منفی توسعه بلکه به عنوان هدف اصلی توسعه مورد تأکید قرار گرفت و به تعبیر اسمیت (۲۰۰۱) رویکرد به کیفیت زندگی از فرایند محوری به پیامد محوری گذر کرده است.
یکی دیگر از شاخص های مهم توسعه اجتماعی بر اساس دیدگاههای فعلی و پژوهش های صورت گرفته برخورداری از امنیت اجتماعی در سطح جامعه است. رشد جامعه و خود شکوفایی(که از شاخص های سلامت اجتماعی است) متکی بر سرمایه های انسانی، مادی و اجتماعی خانواده ها بوده و این سرمایه نیازمند امنیت، احساس امنیت و ایمنی است. این نیاز تا بدان جا ارزشمند و اساسی شمرده می شود که برخی بر این باورند که احساس امنیت بر وجود آن مقدم است. بدون تردید آنگاه که روح و جسم اعضاء جامعه درآرامش و آسودگی خاطرباشد، تمامی قوای ذهنی وجسمی آنها معطوف به خودشکوفایی مادی ومعنوی می گردد. به میزانی که امنیت درحوزه فردی و اجتماعی قوام یافته و استقرارمی یابد به همان میزان متغیرهای شادابی، سرزندگی، اعتماد، نگرش، رضایتمندی وپویایی اجتماع (سلامت اجتماع) تبلور یافته و احساس خوشایند امنیت جلوه گر می شود(pirmoazen,1389 p.103). امنیت باید بتواند به شهروندان و اعضای خانواده، آرامش خاطری در حد نیازهای آنها اعطا کند. هیچ کس نمی تواند در محیط ترس آفرین، نگران و مضطرب کننده، متشنج و آلوده به تشویش، به فعالیتهای اجتماعی اقتصادی خود ادامه دهد و یا به آسودگی به کار و کوشش و وظایف روزمره خویش بپردازد(pirmoazen,1389 p.36). تمام عرصه های زندگی متاثر از امنیت است؛ زیرا آنچه رفتار را بیش از همه تحت تاثیر قرار می دهد، عنصر ناخوداگاه است و امنیت متغیری است که ناخودآگاه را تحت تاثیر قرار می دهد. با افزایش امنیت کمال و استعلای انسان امکان پذیر می شود و با کاهش امنیت آرمانهای انسان کاهش می یابد(کاهش سلامت اجتماعی)؛ به گونه ای که گاه فرد کاملا در خفت معنایی و هویتی فرو می رود. زیرا تعالی جامعه، رشد فکر و اندیشه، ارائه افکار نوین و نظریه های علمی، توسعه و رشد استعدادها(سلامت اجتماع)، همگی ریشه در عنصر امنیت دارد. برای دسترسی به جامعه ای که از نظر اجتماعی سالم باشد، باید اعضای جامعه از نظر امکانات اولیه و نیازهای اساسی زندگی خود تامین باشند و نیاز به امنیت، از مهمترین و اساسی ترین نیازهای انسان به شمار می رود. در حقیقت امنیت یک تولید اجتماعی است. علی رغم اینکه ادراک ذهنی امنیت نقش اصلی را داراست، اما احساس امنیت در تعاملات یا روابط اجتماعی شکل می گیرد. به این ترتیب امنیت یا عدم امنیت توسط اجتماع انتقال پیدا می کند. زمانی این احساس می تواند به درستی انتقال پیدا کند که افراد جامعه از سلامت اجتماعی برخوردار باشد(same aram,2009 p.22).
سلامت پدیده ای است که در هر جامعه تا اندازه ای به حس مشترک و تلقی مردم آن جامعه از سلامت بازمی گردد؛ بنابراین، در جوامع و گروه های گوناگون، تعاریف متعددی برای سلامت بیان شده است(sajjadi&sadrossadat,2004, p.224) .سلامت اجتماعی، در کنار سلامت جسمانی و روانی، یکی از سه رکن تشکیل دهندة سلامت عمومی جامعه است. درواقع، زمانی شخص واجد سلامت اجتماعی در نظر گرفته می شود که بتواند فعالیت ها و نقش های اجتماعی خود را در حد متعارف انجام دهد، با جامعه و هنجارهای اجتماعی اتصال یابد و با آن ارتباط برقرار کند انسان ها درصورتی می توانند فعالیت کامل داشته باشند که هم خود را سالم احساس کنند و هم جامعه آن ها را سالم بداند(vodadhir&others 2005, p.174). اعتماد و وفاق شالودة زندگی اجتماعی است که در بسیاری از اوقات، بهتر از امکانات و تجهیزات پزشکی عمل می کند و زمینۀ ارتقاء سلامت افراد جامعه را فراهم می سازد. درمقابل، بی اعتمادی سرچشمۀ بسیاری از گرفتاریها و نابسامانی هاست که سلامت اجتماعی افراد را تهدید می کند. درواقع، نوعی تأثیر متقابل میان اعتماد اجتماعی و سلامت وجود دارد؛ به گونه ای که به همراه اعتماد اجتماعی، مفاهیمی مانند صداقت، همکاری، امید و دگرخواهی مطرح می شود. این ویژگی ها در افراد، بیانگر سلامت آن هاست. در جامعه ای که اعتماد وجود، نوعی همبستگی، همدلی، وفاق و ارتباط وجود دارد. این همدلی موجب افزایش آرامش و درنهایت، بهبود وضعیت سلامت اجتماعی افراد جامعه می شود(afshani&shirimohammad abad,2015 p.8). لذا وفاق و اعتماد اجتماعی از جمله پیش نیازهای اساسی توسعه اجتماعی است(azad armaki&others,2013,p.15) و پیوند وثیقی میان وفاق اجتماعی و میزان سلامت اجتماعی جامعه وجود دارد. شناخت عوامل مرتبط با مشاركت اجتماعي و وفاق اجتماعی در ارتقاء سلامت و تعديل و تقويت آنها مي تواند در نهادينه شدن توسعه اجتماعی نقش به سزايي داشته باشد .(Homan, 2007 p.16)
در ارتباط با جایگاه اخلاق و فرهنگ در فرایند توسعه به معنای اعم می توان حالت های متفاوتی را متصور شد اما اگر توسعه در مفهوم جامع در نظر گرفته شود ولی فرهنگ صرفاً معطوف به اخلاق مرتبط با توسعه یا فرهنگ معنوی منظور شود در این حالت مفهومِ اخلاق توسعه، یک بعد از فرایند توسعه خواهد بود که رابطۀ تعاملی با ابعاد دیگر توسعه(توسعه اجتماعی) خواهد داشت. در این حالت میان پیشرفت در سخت افزارهای توسعۀ اجتماعی مثل پیشرفت های تکنولوژیک، اقتصادی، افزایش کیفیت زندگی و رفاه اقتصادی و اخلاق توسعۀ اجتماعی رابطۀ تعاملی وجود دارد؛ به این شکل که اخلاق توسعۀ اجتماعی با تغییر در نگرشها و ارزشها، شرایطی مناسب برای توسعۀ اقتصادی فراهم می آورد(varjavand,1989 p.23). اخلاق توسعه، شیوۀ اندیشیدن، احساس کردن و سرانجام تمایل به رفتار خاصی از سوی افراد یک جامعه است لذا یکی از مهمترین مولفه های حصول توسعه اجتماعی مفهوم اخلاق توسعه اجتماعی می باشد و از آنجا که با تغییر در نگرش ها و ارزش ها همراه است با سلامت اجتماعی در ارتباط است.
بر اساس مباحث نظری مطرح شده مدل نظری تحقیق به صورت زیر می باشد:
شکل 1- مدل علی تحقیق |
فرضیه ها:
توسعه اجتماعی با سلامت اجتماعی رابطه دارد.
امنیت اجتماعی با سلامت اجتماعی رابطه دارد.
وفاق اجتماعی با سلامت اجتماعی رابطه دارد.
اخلاق توسعه اجتماعی با سلامت اجتماعی رابطه دارد.
کیفیت زندگی با سلامت اجتماعی رابطه دارد.
روش شناسی
با توجه به موضوع تحقیق و نوع فرضیه ها در این پژوهش از روش تحقیق پیمایشی4 و تکنیک کمی سازی داده ها برای آماده سازی جهت انجام انواع آزمونهای رابطه ای مدلسازی معادلات ساختاری و نیز همچنین تست پایایی و روایی بهره برده شده است. برای گردآوری داده ها و اطلاعات مربوط به موضوعات مورد مطالعه (متغیرها) از پرسشنامه استفاده شده است. جمع آوری اطلاعات و سوالات پرسشنامه بر اساس متغیرهای اصلی سلامت اجتماعی و توسعه اجتماعی تهیه شد. پرسشنامه سلامت اجتماعی بر اساس پرسشنامه استاندارد موجود مورد استفاده قرار گرفت و پرسشنامه توسعه اجتماعی با مشورت اساتید و با توجه به پژوهش های پیشین صورت گرفته بر اساس شاخص های وفاق اجتماعی، کیفیت زندگی، اخلاق توسعه اجتماعی و امنیت اجتماعی تهیه شد. میزان پایایی کل پرسشنامه بر اساس آزمون آلفاء بدست آمده (0.910) می باشد که حاکی از پایایی مطلوب ابزار جمع آوری اطلاعات دارد. جامعه آماری تحقیق کلیه شهروندان ساکن در شهر تهران می باشند. نمونه گیری تحقیق از نوع خوشه ای چند مرحله است و تصادفی ساده است. جهت نمونه گیری، شهر تهران به 5 بخش اصلی شمالی، جنوبی، شرقی، غربی و مرکزی تقسیم گردید. سپس به صورت تصادفی مناطقی از هر بخش به قید قرعه انتخاب شد و از هر منطقه نیز به قید قرعه محلاتی انتخاب گردیدند. حجم نمونه تحقیق تعداد 400 نفر می باشد. برای آزمون فرضیه ها از مدل سازی معادلات ساختاری بهره گیری شد که این روش به طور همزمان هم میزان روایی ابزار را مورد محاسبه قرار می دهد و هم میزان روابط علی بین متغیرها را مشخص می نماید. ابزار پرسشنامه توسط 120 سوال و گویه، متغیرهای توسعه اجتماعی و سلامت اجتماعی را مورد سنجش قرار داده است. محاسبات رایانه ای توسط نرم افزار لیزرل به اجرا در آمده است. ساختار ابزار مورد استفاده درمدل توسعه اجتماعی درشکل زیر قابل مشاهده می باشد:
شکل 2- مدل سنجش توسعه
آزمون فرضیه های تحقیق:
بررسی تاثیر توسعه اجتماعی بر سلامت اجتماعی
شکل 3-اثر توسعه اجتماعی بر سلامت اجتماعی
همان گونه که در شکل شماره3 قابل مشاهده است متغیر توسعه اجتماعی بر اساس شاخص های اخلاق توسعه اجتماعی، کیفیت زندگی، امنیت اجتماعی و وفاق اجتماعی و رابطه آن بر متغیر سلامت اجتماعی بر اساس شاخص های شکوفایی اجتماعی، انطباق اجتماعی، انسجام اجتماعی، پذیرش اجتماعی و مشارکت اجتماعی مورد آزمون قرار گرفته است. داده های تجربی مشاهده شده در این مدل فرضیه اصلی این پژوهش را مورد تایید قرار می دهد. آزمون مدل معادلات ساختاری انجام شده نشان می دهد بین دو متغیر اصلی تحقیق رابطه معنادار و از نوع بسیار قوی وجود دارد. شاخص RMSEA بدست آمده نشان می دهد، رابطه مشاهده شده قابل تعمیم به کل جامعه آماری می باشد.
بررسی اثر وفاق اجتماعی بر سلامت اجتماعی
شکل 4- اثر وفاق اجتماعی بر سلامت اجتماعی
متغیر وفاق اجتماعی بر اساس شاخص های وحدت، اعتماد بنیادی، اعتماد اجتماعی، تقابل، مشارکت ذهنی مورد سنجش قرار گرفته است. با توجه به مقادیر تی بدست آمده مشاهده می شود، تمامی مولفه ها و رابطه ها در این مدل معنی دار می باشد. همچنین بر اساس عدد rmsea مشاهده شده که 0.05 می باشد و شاخص nfi و gfiو agfi که بالاتر از 0.9 می باشد نشانگر این موضوع است که داده های تجربی بدست آمده از میزان برازش مطلوبی برخوردار است. مقادیر استاندارد شده روابط نشان می دهد که بین متغیرهای وفاق اجتماعی و سلامت اجتماعی با شاخص های مطرح شده همبستگی از نوع قوی وجود دارد. یعنی با افزایش وفاق اجتماعی سلامت اجتماعی افزایش می یابد.
بررسی اثر امنیت اجتماعی بر سلامت اجتماعی
شکل 5- اثر امنیت اجتماعی بر سلامت اجتماعی
در بررسی اثر متغیرامنیت اجتماعی بر سلامت اجتماعی در ابتدا متغیرهای امنیت شغلی، امنیت جانی، امنیت اخلاقی، امنیت انتظامی و امنیت مالی وارد مدل شدند. با توجه به اینکه اثر متغیرامنیت اخلاقی در مدل معنادار نبود و اثر متغیرهای امنیت شغلی و امنیت جانی علی رغم معنی دار شدن ضریب t-value دارای همبستگی بسیار پایینی با متغیر وابسته بود، با پیشنهاد نرم افزار برای افزایش روایی مدل، سه متغیر یاد شده از مدل حذف شد و متغیر امنیت با دو شاخص امنیت شغلی و امنیت انتظامی باقیمانده و مورد بررسی قرار گرفت که نتیجه نهایی حاکی از معنی دار بودن ضریب همبستگی مشاهده شده و روایی مطلوب می باشد و مدل تجربی بدست آمده قابل تعمیم به کل جامعه آماری می باشد.
بررسی اثر کیفیت زندگی بر سلامت اجتماعی
آزمون اولیه مدل اثر کیفیت زندگی بر سلامت اجتماعی حاکی از آن است که بین این دو متغیر همبستگی مثبت و از نوع قوی وجود دارد.
شکل 6- اثر کیفیت زندگی بر سلامت اجتماعی
بررسی اثر متغیرهای کیفیت زندگی بر توسعه اجتماعی نشان می دهد متغیر سلامت روان بیشترین تاثیر را برسلامت اجتماعی دارد. همچنین دسترسی به خدمات محیطی نیز تاثیر قابل توجهی بر سلامت اجتماعی دارد و متغیرهای دسترسی به خدمات شهری و سلامت جسمی نیز اثرات بسیار کمی بر سلامت اجتماعی دارند. البته باید در نظر داشت متغیر سلامت روانی بر اساس تبیین های جامعه شناختی خود تحت تاثیر ساختارهای اجتماعی می باشد(maghsodlo,2010, p.10). متغیر سلامت جسم نیز تاثیر بسیار پایینی بر سلامت اجتماعی دارد و این موضوع نشان دهنده این مطلب است که بیماری ها و معلولیت های جسمی نمی تواند تاثیر زیادی بر کاهش سلامت اجتماعی در جامعه داشته باشد.
اثر اخلاق توسعه اجتماعی بر سلامت اجتماعی
شکل 7- اثر اخلاق توسعه اجتماعی بر سلامت اجتماعی
متغیر اخلاق توسعه اجتماعی توسط شاخص های فرهنگ توسعه و علم گرایی مورد سنجش قرار گرفته است. بررسی صورت گرفته نشان می دهد متغیر اخلاق توسعه اجتماعی بر سلامت اجتماعی همبستگی مثبت و از نوع قوی دارد. شاخص های بدست آمده نیز حاکی از آن است که مدل تجربی مشاهده شده قابلیت تعمیم به کل جامعه آماری را دارد.
جمع بندی نتیجه گیری
در ادبیات توسعه همواره متغیرهای متعددی به عنوان عامل مهم توسعه در نظر گرفته می شود. بیشترین متغیرهای مورد اشاره که اجماع بیشتری روی آن به عنوان شاخص های توسعه وجود دارد، کیفیت زندگی، امنیت اجتماعی، وفاق اجتماعی و اخلاق توسعه اجتماعی می باشد. یافته های تحقیق نشان داد میان توسعه اجتماعی بر اساس شاخص های مطرح شده و ارتقاء سلامت اجتماعی در جامعه پیوند وثیقی وجود دارد. این نتیجه با یافته های تحقیق برغمدی(1390) همسو است. میزان سلامت اجتماعی در جامعه بر اساس شاخص هایی چون شکوفایی اجتماعی، انطباق اجتماعی، انسجام اجتماعی، پذیرش اجتماعی و مشارکت اجتماعی مورد سنجش قرار گرفت. بررسی ها نشان داد بیشترین میزان ارتباط با متغیر سلامت اجتماعی در بین شاخص های توسعه اجتماعی به ترتیب مربوط به اخلاق توسعه اجتماعی، کیفیت زندگی، وفاق اجتماعی و امنیت اجتماعی می باشد. اخلاق توسعه، شیوۀ اندیشیدن، احساس کردن و سرانجام تمایل به رفتار خاصی از سوی افراد یک جامعه است. ماکس وبر در مورد جایگاه فرهنگ در توسعۀ صنعتی به این نتیجه رسید که ظهور سرمایه داری و پیآمد آن توسعۀ سریع اقتصادی و مجموعه ای از دگرگونی های ارزشی و باوری که با ظهور پروتستان کالونی ارتباط دارد میسر ساخته است بر همین اساس اینگلهارت نیز در کتاب تحول فرهنگی در کشورهای پیشرفتۀ صنعتی معتقد است که دگرگونی های مهم فرهنگی، انقلاب صنعتی را در غرب آسان ساخت؛ انقلاب صنعتی جریانی از تغییرات را با خود آورد و به فرهنگ های مغرب زمین شکل نوینی بخشید. سیدیکی دیاکیت5 نیز در مقاله ای با عنوان توسعه فقط مساله فن سالارانه نیست بر این عقیده است که توسعه با توجه به چندبعدی بودن، دربرگیرندۀ شرایط عینی مشخص (اقتصادی و فنی) است که به ما اجازه می دهد پیشرفتی را آغاز کنیم، اما توسعه در عین حال به جنبه های ذهنی نیز مربوط می شود، جنبه هایی که امکان کنترل این پیشرفت و کانالیزه کردن آن را پدید می آورد تا از حیطۀ کنترل خارج نشود و منشأ مشکلات اجتماعی دیگری نگردد. یافته های این تحقیق نیز نشان داد بیشترین میزان ارتباط بین متغیرهای مطرح شده با سلامت اجتماعی مربوط به متغیر اخلاق توسعه اجتماعی می باشد. عامل مهم دیگری که در ارتقاء سلامت اجتماعی شهرندان شهر تهران موثر است کیفیت زندگی است. طرحهای توسعه شهري با هدف تأمین رفاه نسبي شهروندان و بهبود كيفيت زندگي شهري رضايتمندي سكونتي در محلهها و مناطق شهري، برنامهریزی و اجرا میشوند. علاوه بر برنامهها و طرحهای توسعه شهري، برنامههاي سازمانها و نهادهاي دولتي و خصوصي نيز كه به نوعی با جامعه شهري و ساكنان آن در ارتباط بودهاند، بركيفيت زندگي تأثیر گذاشتهاند؛ ازاینرو شناخت و سنجش كيفيت زندگي در شهرموضوعی بسيار مهم است و ميتواند زمینهای براي ترسيم نقشه راه مديريت شهري و ساير نهادهاي مسئول برای آگاهي از وضعيت موجود و اقدام براي تحقق وضعيت مطلوب باشد چرا که توجه به ابعاد مختلف کیفیت زندگی و ارتقاء آن و تحقق توسعه اجتماعی از مهمترین اهداف مدیریت شهری شهر تهران بر اساس برنامه جامع این شهر می باشد. همان گونه که یافته های این تحقیق نشان داد کیفیت زندگی تاثیر بسزایی در ارتقاء سلامت اجتماعی شهر دارد. پایین بودن سطح کیفیت زندگی در بین افراد یک جامعه می تواند عاملی برای بروز رفتارهای ناهنجار اجتماعی باشد. سلامت اجتماعی به عنوان یکی از ابعاد سلامتی انسان نقش مهمی در تعامل زندگی اجتماعی هر انسانی دارد. به منظور انجام برنامه ریزی و سیاستگذاری های کاربردی در جهت ارتقاء کیفیت زندگی، کسب شناخت نسبت به سلامت اجتماعی و ابعاد آن و فواید و کار کردهای آن لازم و ضروری به نظر می رسد. همچنین با توجه به اهمیت نظری کیفیت زندگی و سلامت اجتماعی، این پژوهش می تواند به عنوان یک نمونه تحقیق تجربی مورد استفاده افرادی که به هر نوعی موضوعی مشابه با این پژوهش دارند قرار گیرد. از طرفی با استفاده و استناد به نتایج حاصل از پژوهش می توان راهبردهای عملی مناسبی را جهت بهبود کیفیت زندگی با استفاده از بکارگیری راهکارهای افزایش سلامت اجتماعی فراهم کرد. یافته های تحقیق نشان داد بیشترین تاثیر از شاخص های کیفیت زندگی بر سلامت اجتماعی مربوط به متغیر سلامت روان می باشد البته همان گونه که اشاره شد سلامت روان نیز خود تاثیرپذیری فراوانی از ساختارهای اجتماعی جامعه دارد و می توان گفت بر اساس تجربیات بدست آمده بین این دو مفهوم رابطه دیالکتیکی برقرار است. همچنین یافته های این تحقیق نشان داد سلامت جسمی نمی تواند مانع مهمی برای عدم ارتقاء سلامت اجتماعی باشد. باید در نظر داشت متغیر دسترسی به خدمات شهری اثر ضعیفی بر متغیر سلامت اجتماعی دارد ولی میزان رضایت از محیط زندگی تاثیر بالاتری بر سلامت اجتماعی دارد. ممکن است مشاهده شدن این رابطه در اثر وجود میزان نسبی مناسب خدمات شهری در کلانشهر تهران باشد. طبق نظر کییز، حلقۀ گمشده در تاریخچۀ مطالعات مربوط به سلامت، پاسخ به این سؤال است: "آیا ممکن است کیفیت زندگی و عملکرد شخصی افراد را بدون توجه به معیارهای اجتماعی ارزیابی کرد؟" کییز در پاسخ به این سؤال، مفهوم سلامت اجتماعی را به معنای ارزیابی فرد از عملکردش در اجتماع در نقش یکی از وجوه مهم سلامت و کیفیت زندگی مطرح می کند. برمبنای نتیجۀ به دست آمده، سلامت اجتماعی پیامد کیفیت زندگی مطلوب است(alizadeaghdam&others,2013, p21). یافته های این بخش از پژوهش مبنی بر وجود رابطه بین کیفیت زندگی و سلامت اجتماعی با یافته های (Kamran&nazeri,2017p16) ، (alizadeaghdam&others,2013, p21 (مطابقت دارد. همچنین احساس امنیت اجتماعی دارای تاثیر مثبت و معنادار بر سلامت اجتماعی است. این یافته موجب تایید نظریه سلسله مراتب مازلو می شودکه طی آن امنیت را پیش نیاز دستیابی به خودشکوفایی و سلامت اجتماعی دانسته بود. احساس ناامنی در طی زمان تاثیرات مخرب و منفی بر کیفیت زندگی دارد و منجر به مراقبت و محافظت غیر ضروری مردم از خودشان می شود؛ آنها را از فعالیت های اجتماعی باز می دارد و میزان بی اعتمادی را در جامعه افزایش می دهد و همچنین موجب کاهش تعاملات اجتماعی و محدود شدن شبکه اجتماعی می گردد که تمام این عوامل منجر به کاهش سلامت اجتماعی می شود.
منابع
Afshani, Seyed AliReza; Shiri Mohammad Abad, Hamideh (2015). Relationship of Social Trust and Social Wellbeing among Women in Yazd. Social studies and research in Iran. Volume 4, Issue 2. [persian]
Akbaryan, Mehdi, Abdullah, Tabararzai; Mohammad Ibrahim, Khaki (2010). Social health, police and security feelings, Proceedings of the first national reflection on social health. [persian]
Alizadeh Aghdam, Mohammad Bagher; Sam Aram, Ezatollah; Soltani Bahram; Saeed; Rajai; Khadijeh (1392). The Effect of Social Health on Quality of Life of Students, Journal of Social Studies and Researches 545-525: in Iran Volume 2, Number 4. [persian]
Azad Amaraki, Taghi; Mubarak, Mehdi; Shahbazi, Zohreh (2013). Investigating and Identifying Applied Social Development Indicators Using Delphi Techniques, Quarterly Journal of Social Development Studies, Cultural Studies, First Year.[persian]
Bargamadi, Hadi (2011). Survey of Social Development Level in Tehran Metropolis with Fuzzy Approach. Doctoral dissertation, Islamic Azad University, Science Research Branch. [persian]
Bukhara'i, Ahmad; Mohammad Hassan Sharbatian; Pouya Tawafi (2015). Sociological study of Nashat's relationship with social health. Social Development Quarterly, Shahid Chamran University of Ahvaz.
Dyakit, Siddi (1994). Development is not just a matter for technicians, translator, scholar (Ahmad), Development Book Collection, No. 3
Fathi, Mansour, Ajm Nejad, Reza and Khakrangin, Maryam (2012). Related factors in social health of teachers in Maragheh, Social welfare quarterly, 12th year. [persian]
Ghalavandi, Hasan; Sheikh Zadeh, Ibrahim; Seyyed Alavi, Seyyed Mohammad (2016). Evaluation of the Effect of Faculty Members on the Promotion of Social Development Components, Journal of Social Development Studies, Volume 7, Number 3. [persian]
Gilles, Malcolm and Dwight H. Perkins and Michael Roemer and Donald R. Snowdoghras (2006). Development Economics, translation: Gholamreza Azad Ermaki, Tehran: Nayer Ney.
Henry Paul, Mark (1995). Development Poverty, Translated by Masoud Mohammadi, Tehran, Office of Political and International Studies.
Homan, Mark s. (2007) Promoting community change: making it happen in the real world. Brooks cole publication.
Keyes, C. L. M. (2005). Mental Health and / or Mental Illness?Investigation Axioms of the complete state model of Health. Journal of consulting and Clinical psychology. Vol 73(3), Jun,pp: 539-548
Keyes, Corey Lee.M & Shapiro, Adam. (2004). Social well-being in the United States: A Descriptive Epidemiology. Chicago LI, The University oFshicago press: 350-372
Khakpour, Barat Ali; Bavan Puri, Alireza (2009). Investigation and analysis of inequality in developmental levels of Mashhad, Zanjan and Development Magazine, No. 27. [persian]
Lashkari, Mohammad (2008) Qualitative and quantitative social development indicators. The twofold sociology and economy, the fifth year of the seventeenth and eighth autumn and winter. [persian]
Magdalen, Safa (2010). Culture, Social Structure and Mental Health, Iranian Journal of Psychiatry and Clinical Psychology. Volume 16 Number 3.
Movahedi, Amin (2010). The effect of social health on the quality of life of the employees of the National Bank of Iran, (Case study: National Bank of Tehran Branch), Master's thesis for social work, Allameh Tabataba'i University. [persian]
pirmoazen, Ali (2010). The study of the relationship between the role of the police and the sense of family safety. Quarterly Journal of Security and Law Enforcement. Third Year.
Rafiee, Hassan et al. (2010). Social Health of Iran: From Social-Orbit Definition to Indicative Indicator, Proceedings of the First National Social Thinking: 45-26[persian]
Sajjadi, Homeira and Sadr Sadat, Seyyed Jalal (2004). "Social Health Indicators, Political and Economic Information Journal, 207-208: 244-253. [persian]
Sam Aram, Ezatollah (2009). Investigating the relationship between social health and the emphasis on community-based policing approach. Journal of Social Psychology, Year 1, Number 1. [persian]
Varjevand, Parviz (1989) Development and Development on the Foundation of Cultural Identity, Tehran, Public Joint Stock Company. [persian]
Vedadayer, Abu Ali; Sadaty, Seyyed Mohammadani and Ahmadi, Batul (2008). "Women's Health" from the Perspective of Iran's Health Journals (Content Analysis of Selected Journal of Health Research and Research, Women's Research, No. 2: 133-255.
Zariyah, Karmat Allah (2000). Principles and Methods of Regional Planning, Yazd University Press.
[1] Dudly seers
[2] Gollet
[3] Sidiki diakite
[4] survey
[5] Sidiki Diakite