ارزیابی اثر سیاستهای مالی بر سرمایهگذاری در بازار سرمایه با وجود اصطکاک مالی
محورهای موضوعی : دانش سرمایهگذاری
مسعود آقائی
1
(گروه مدیریت مالی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد بین المللی کیش)
علی نجفی مقدم
2
(استادیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب)
شادی شاهوردیانی
3
(استادیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد شهر قدس)
رویا دارابی
4
(دانشیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب)
کلید واژه: روش خودرگرسیونی با وقفه های توزیعی, اصطکاک مالی, بازار سرمایه, سرمایه گذاری, سیاست مالی,
چکیده مقاله :
در این تحقیق به ارزیابی اثر سیاستهای مالی بر سرمایهگذاری در بازار سرمایه در شرایط اصطکاک مالی پرداخته شده است. به این منظور دو الگو براساس سیاستهای مالی (مالیات و مخارج دولت) طراحی و در دوره زمانی 1370 تا 1396 با روش خودرگرسیونی با وقفههای توزیعی (ARDL) رابطه پویای کوتاهمدت، حالت بلندمدت و تصحیح خطای مدلها تخمین زده شد. شاخص اصطکاک مالی در این تحقیق براساس تعریف شکاف نرخ بهره (تفاوت نرخ بهره تسهیلات و سپردهگذاری) استفاده شده است. طبق نتایج در شرایط اصطکاک مالی، سیاست مالی در الگوی اول (براساس مالیات) تأثیر منفی و معنیدار و در الگوی دوم (براساس مخارج دولت) تأثیر مثبت و معنیدار بر شاخص کل قیمت سهام داشت که مطابق با دیدگاه کینزی است. همچنین شاخص اصطکاک مالی تأثیر منفی بر شاخص کل قیمت سهام در هر دو الگو داشت. ولی از آنجایی که مالیات بطور مستقیم مسأله تأمین نقدینگی شرکتها را متأثر میکند، درنتیجه در سیاست مالی براساس درآمدهای مالیاتی، تأثیر شاخص اصطکاک مالی بر متغیر وابسته بیشتر از سیاست مالی براساس مخارج دولت بود. نتایج برآورد سایر متغیرها در الگوها به این صورت بود که تولید خالص داخلی طبق نظریات کینزی، درآمدهای نفتی براساس نظریه حمایتی و نرخ ارز در قالب مدلهای جریانگرا تأثیر مثبت و معنیدار بر متغیر مستقل داشتند.
This study evaluates the effect of financial policies on stock market investment in financial friction conditions. For this purpose, two models were designed based on financial policies (taxes and government expenditures) and in the period from 1991 to 2017, the short-term dynamic relationship, long-term state and error correction of the models were estimated with the Auto Regressive Distributed Lag (ARDL). The financial friction index is used in this study based on the definition of the interest rate gap (the difference between on the lending interest rate and the deposit interest rate). The results show that in terms of financial friction, fiscal policy had a significant and negative impact on the first model (tax based) and in the second model (based on government spending) a positive and significant effect on the total stock price index. This result is in line with Keynesian view. The financial friction index also had a negative effect on the total stock price index in both models. However, since taxation directly affects corporate liquidity, therefore, in fiscal policy based on tax revenues, the effect of fiscal friction on the dependent variable was more dependent on government spending than fiscal policy. The results of estimating the other variables in the models were that GDP based on Keynesian theory, oil revenues based on support theory and exchange rate in flow-oriented models had a significant and positive effect on the total stock price index.
_||_