تجزیه و تحلیل ساختار سرمایه و ساختار مالکیت متأثر از رفتارهای متقلبانه: نقش عوامل تعدیل کننده
محورهای موضوعی : دانش سرمایهگذاری
مریم عطاراسدی
1
(دانشجوی دکتری، گروه حسابداری و مدیریت، دانشگاه آزاد اسلامی فیروزکوه، فیروزکوه، ایران.)
سید یوسف احدی سرکانی
2
(عضو هیأ تعلمی و دانشیار، گروه حسابداری و مدیریت، دانشگاه آزاد اسلامی واحد فیروزکوه، فیروزکوه، ایران.)
محسن امینی خوزانی
3
(عضو هیأ تعلمی و استادیار، گروه اقتصاد، دانشگاه آزاداسلامی واحد شهرقدس، شهرقدس، ایران)
کلید واژه: ساختار مالکیت, عوامل تعدیل کننده, تقلب, ساختار سرمایه,
چکیده مقاله :
ساختار مالی شرکتها از طریق هزینه سرمایه و سود خالص هر سه گروه ارزش دارائیها، قیمت سهام و ارزش شرکتها را تحت تأثیر قرار میدهد. اهمیت این موضوع تمایلات فرصت طلبانه مدیران را تحریک نموده تا با استفاده از این فرصتها و اعمال رفتارهای متقلبانه ساختار تأمین مالی شرکتها را در جهت حفظ منافع گروههای خاص هدایت نمایند. همچنین دخالت برخی عوامل داخلی و خارجی امکان استفاده از چنین فرصت هایی را محدود و یا تقویت مینماید. هدف پژوهش حاضر تبیین نقش و اهمیت برخی از این عوامل همچون بیش اعتمادی مدیران، کیفیت حسابرسی و ارتباطات سیاسی در فرایند تأثیرگذاری رفتارهای متقلبانه بر ساختار سرمایه و ساختار مالکیت شرکت ها به منظور کنترل عوامل مؤثر در این زمینه می باشد. جامعه آماری شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و دوره زمانی، سال های 1399-1389 می باشند. نمونه آماری پژوهش شامل 152 شرکت و آزمون فرضیه ها با استفاده از مدل رگرسیون خطی چند متغیره و تحلیل داده ها به روش پانل صورت پذیرفته است. یافته ها نشان داده اند که علاوه بر وجود رابطه معنی دار مثبت بین وقوع تقلب با ساختار سرمایه و ساختار مالکیت، کیفیت حسابرسی از اثرات تعدیلکنندگی منفی و بیش اعتمادی مدیران نیز از اثرات مداخلهگری فزاینده بر ارتباط مثبت بین تقلب با ساختار سرمایه و ساختار مالکیت برخوردار بوده و ارتباطات سیاسی فاقد هرگونه اثرات تعدیلکنندگی میباشد. نتایج این پژوهش بر اهمیت دو عامل کیفیت حسابرسی و بیش اعتمادی مدیران و کنترل آنها در جهت مدیریت آثار سوء رفتارهای متقلبانه بر شیوههای تأمین مالی و ساختار مالکیت شرکتها تاکید دارد.
Financial structure of companies affects value of assets, stock prices and value of companies through cost of capital and net profit. The importance of this issue has stimulated opportunistic tendencies of managers to use these opportunities and apply fraudulent behaviors to guide financing structure of companies in order to protect interests of certain groups. Also, intervention of some internal and external factors limits or enhances the possibility of taking advantage of such opportunities. The purpose of this study is to explain the role and importance of some of these factors such as managers' distrust, audit quality and political communication in the process of influencing fraudulent behaviors on capital and corporate ownership structure to control the effective factors in this field. The statistical population of companies listed on the Tehran Stock Exchange and period is 2011-2021. The statistical sample of the research includes152companies and the hypotheses are tested using multivariate linear regression model and data analysis by panel method. Findings have shown that in addition to a significant positive relationship between occurrence of fraud with capital and ownership structure, the effects of moderation quality of auditing is negative and the interfering effect of Managers’ Overconfidence is increasingly on the positive relationship. Political relations do not have any moderating effects on the relationship between fraud with financial and ownership structure of companies.The results of this study emphasize the importance of audit quality and Managers’ Overconfidence and their control to manage effects of fraudulent misconduct on financing methods and capital structure of companies.
_||_