اعتبارسنجی الگوی خطمشیگذاری شبکهای در حوزه بانکداری دیجیتال در ایران
محورهای موضوعی : دانش سرمایهگذاریمهدی قدمی 1 , مرتضی موسی خانی 2 * , سید مهدی الوانی 3 , حمیدرضا یزدانی 4
1 - دانشجوی دکتری مدیریت دولتی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
2 - استاد مدیریت دولتی، واحد علوم و تحقی قات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.
3 - استاد مدیریت دولتی، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران
4 - استادیار گروه مدیریت بازرگانی و کسب و کار، دانشکدگان فارابی، دانشگاه تهران، قم، ایران
کلید واژه: خطمشیگذاری عمومی, تحلیل عاملی تأییدی, نظام بانکداری ایران, شبکه خطمشی, بانکداری دیجیتال,
چکیده مقاله :
با توجه به تغییرات و تحولات روزافزون در عرصههای مختلف از جمله در حوزه خطمشیگذاری عمومی، منتقدان مدیریت دولتی اعتقاد دارند الگوهای سلسلهمراتبی، کارایی لازم برای حل چالشهای کنونی را ندارند. به همین دلیل، در پی یافتن راهکارهای نوین، مفهوم شبکهسازی وارد عرصه مربوط به مباحث مدیریت دولتی و خطمشیهای عمومی دولت شده است. شبکهها امکان شناسایی همه ذینفعان و مشارکت آنها در فرآیند خطمشیگذاری را فراهم میکنند. با توجه به این مهم که دیجیتالی شدن اقتصاد و به تبع آن، صنعت بانکداری از پدیدههای عصر حاضر هستند، خطمشیگذاری شبکهای در عرصه بانکداری دیجیتال، با درنظرگرفتن بازیگران و ذینفعان ضروری بهنظر میرسد. این پژوهش با هدف اعتبارسنجی الگوی خطمشیگذاری شبکهای بانکداری دیجیتال در نظام بانکی ایران انجام شده است. روش تحقیق با استفاده از تکنیکهای تجزیه و تحلیل کیفی (با تمرکز بر تحلیل مضمون) و کمی (مبتنی بر تحلیل عاملی تاییدی-CFA) میباشد.
Given the increasing changes and transformations in various fields, including public policy-making, critics of public administration believe that hierarchical models are not efficient enough to address current challenges. For this reason, in pursuit of new solutions, the concept of networking has been entered the field of public administration issues and public policies. Networks make it possible to identify all stakeholders and involve them in the policy-making process. Regarding to the important fact that the digitalization of the economy and following that, the banking industry is one of the phenomena of the present age, the digital banking requires networking public policy-making with keeping actors, stakeholders and influencers in mind.The aim of this study has been the identification and validation of the dimensions and components of the digital banking network policy-making model in the Iran banking system. The research method is using qualitative (focusing on Thematic Analysis) and quantitative analysis techniques (based on the Confirmatory Factor Analysis - CFA).
_||_