تأثیر مشاوره گروهی مبتنی بر رفتار درمانی دیالکتیک بر تنظیم شناختی هیجان و کاهش نشخوار فکری در بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر
محورهای موضوعی : فصلنامه تعالی مشاوره و روان درمانیمهرناز نوش کیا 1 , محسن رسولی 2 , مهدی زارع بهرام آبادی 3
1 - دانشجوی دکتری، گروه روانشناسی مشاوره، واحد علوم و تحقیقات تهران، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.
2 - استادیار گروه مشاوره، دانشگاه خوارزمی و واحد علوم تحقیقات تهران، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
3 - دانشیار پژوهشکده تحقیق و توسعه علوم انسانی، سازمان سمت
کلید واژه: نشخوار فکری, تنظیم شناختی هیجان, رفتاردرمانی دیالکتیک, اختلال اضطراب فراگیر,
چکیده مقاله :
هدف: اختلال اضطراب فراگیر یکی از شایع ترین اختلالات اضطرابی مشاهده شده در مراکز بالینی و همچنین، جمعیت عمومی است که غالباً مزمن می باشد. بنابراین این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش رفتاردرمانی دیالکتیک به شیوه گروهی بر نشخوار فکری و تنظیم شناختی هیجان مبتلایان به اختلال اضطراب فراگیر انجام شد. روش: این پژوهش نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی مراجعان بزرگسال با شکایت در زمینه اضطراب مراجعه کننده به یکی از مراکز تخصصی روان پزشکی و روان درمانی در سطح شهر تهران در سال 1398 بود، که از بین آنان به شیوه در دسترس تعداد 24 نفر انتخاب و با روش تصادفی در دو گروه جایگزین شدند. در گروه آزمایش، آموزش رفتاردرمانی دیالکتیکی در 10 جلسه و به صورت هفته ای 1 جلسه و هر جلسه به مدت 1 ساعت اجرا گردید. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس اختلال اضطراب فراگیر (اسپیتزر و همکاران، 2006)، مقیاس پاسخ نشخواری (نولمن-هوکسما و مارو، 1991) و مقیاس تنظیم شناختی هیجان (گارنفسکی و همکاران، 2002) بود. دادهها با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری در نرمافزار SPSS نسخه 21 تحلیل شد. یافتهها: میانگین سنی در گروه آزمایش 54/39 و کنترل 76/38 سال بود. براساس نتایج آزمون مجذور کای مشخص شد میان گروه های آزمایش و کنترل از نظر مشخصات جمعیت شناختی (سطح تحصیلات، وضعیت تأهل و جنسیت) تفاوت آماری معنا داری وجود ندارد (05/0<P). نتایج نشان داد که آموزش رفتاردرمانی دیالکتیک بر کاهش نشخوار فکری و بهبود تنظیم شناختی هیجان آزمودنی های گروه آزمایش مؤثر می باشد (05/0>P). نتیجهگیری: با توجه به نتایج، توصیه میشود که مشاوران و روانشناسان از روش رفتاردرمانی دیالکتیک در کنار سایر روشهای درمانی برای کاهش نشخوار فکری و بهبود راهبردهای تنظیم هیجان در مبتلایان به اختلل اضطراب فراگیر استفاده نمایند.
Purpose: General anxiety disorder (GAD) is the most prevalent anxiety disorders in clinical centers and general population that mostly is chronic. Therefore, the aim of this study was to investigate the effectiveness of dialectical behavioral group therapy on rumination and emotional regulation strategies in patients with generalized aninety disorder. Methodology: This was a quasi-experimental study with a pretest and posttest design with a control group. The statistical population of the study included all adult clients with complaints about anxiety referred to one of the specialized centers of psychiatry and psychotherapy in the city of Tehran in 2019. Among them, 24 people were selected by available means and were randomly replaced in two groups. In the experimental group, dialectical behavior therapy training was performed in 10 sessions, 1 session per week and each session for 1 hour. Research instruments included the Pervasive Anxiety Disorder Scale (Spitzer et al, 2006), the Ruminant Response Scale (Knulman-Hooksma & Murrow, 1991), and the Cognitive Emotion Regulation Scale (Garnfsky et al, 2002). Data were analyzed by multivariate analysis of covariance in SPSS software version 21. Findings: The mean age in the experimental group was 39.54 and the control was 38.76 years. Based on the results of chi-square test, it was found that there is no statistically significant difference between the experimental and control groups in terms of demographic characteristics (level of education, marital status and gender) (P>0.05). The results showed that dialectical behavior therapy training is effective in reducing rumination and improving emotional regulation strategies in the experimental group (p < 0.05). Conclusion: According to the results, it is recommended that counselors and psychologists use dialectical behavior therapy along with other therapies to reduce rumination and improve emotion regulation strategies in patients with generalized anxiety disorder.
_||_