بررسی رابطه بین انعطافپذیری شناختی و ذهنآگاهی با تنظیم هیجان در بیماران دیابتی نوع دو
محورهای موضوعی : فصلنامه تعالی مشاوره و روان درمانیحنانه محمد بیگی سلحشور 1 , سعید متولی 2 *
1 - کارشناسی ارشد، گروه مشاوره خانواده ،واحد تهران شمال، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.
2 - استادیار، گروه روانشناسی، واحد تهران شمال، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران‏
کلید واژه: تنظیم هیجان, ذهنآگاهی, انعطافپذیری شناختی, دیابت نوع دو,
چکیده مقاله :
هدف: تنظیم هیجان نقش مهمی در سایر متغیرهای روانشناختی از جمله سلامت در بیماران دیابتی دارد. در نتیجه، پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین انعطافپذیری شناختی و ذهنآگاهی با تنظیم هیجان در بیماران دیابتی نوع دو انجام شد.روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا مقطعی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش بیماران دیابتی نوع دو مراجعهکننده به کلینیک دیابت بیمارستان امام خمینی در فصلهای زمستان سال 1396 و بهار سال 1397 به تعداد 341 نفر بودند. حجم نمونه بر اساس جدول کرجسی و مورگان 181 نفر برآورد که این تعداد پس از بررسی ملاکهای ورود به مطالعه با روش نمونهگیری دردسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش پرسشنامههای انعطافپذیری شناختی (دنیس و وندر وال، 2010)، ذهنآگاهی- فرم کوتاه (والاچ و همکاران، 2006) و تنظیم هیجان (گراس و جان، 2003) بودند. دادهها با آزمونهای ضرایب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه با مدل گامبهگام در نرمافزار SPSS-22 تحلیل شدند.یافتهها: یافتهها نشان داد که انعطافپذیری شناختی و ذهنآگاهی با تنظیم هیجان در بیماران دیابتی نوع دو رابطه مثبت و معنادار داشتند و علاوه بر آن، متغیرهای انعطافپذیری شناختی و ذهنآگاهی بهطورمعناداری توانستند 38 درصد از تغییرات تنظیم هیجان در بیماران دیابتی نوع دو را پیشبینی کنند که در این پیشبینی سهم انعطافپذیری شناختی بیشتر از ذهنآگاهی بود (01/0˂P).نتیجهگیری: با توجه به نتایج این پژوهش، برای بهبود تنظیم هیجان در بیماران دیابتی نوع دو میتوان از طریق کارگاههای آموزشی زمینه را برای بهبود انعطافپذیری شناختی و ذهنآگاهی فراهم کرد.
Purpose: Emotion regulation plays an important role in other psychological variables including health in diabetic patients. As a result, the present study was conducted with the aim of investigating the relationship between cognitive flexibility and mindfulness with emotion regulation in type 2 diabetic patients.Methodology: The current research in terms of purpose was applied and in terms of implementation method was cross-sectional from type of correlation. The research population was type 2 diabetic patients referred to diabetes clinic of Imam Khomeini Hospital's in the winter of 2017 and spring of 2018. The sample size based on the Krejcie and Morgan table was estimated to be 181 people who this number after checking the inclusion criteria were selected by available sampling method. The research tools were questionnaires of cognitive flexibility (Dennis and Vander Wal, 2010), mindfulness-short form (Walach et al, 2006) and emotion regulation (Gross and John, 2003). Data were analyzed by Pearson correlation coefficients and multiple regression with stepwise model in SPSS-22 software.Findings: The findings showed that cognitive flexibility and mindfulness had a positive and significant relationship with emotion regulation in type 2 diabetic patients and in addition, cognitive flexibility and mindfulness variables significantly could predict 38% of emotion regulation changes in type 2 diabetes patients which in this prediction the contribution of cognitive flexibility was higher than mindfulness (P˂0.01).Conclusion: According to results of this research, in order to improve emotion regulation in type 2 diabetic patients, it is possible to improve cognitive flexibility and mindfulness through educational workshops.
_||_
Abstract
Purpose: Emotion regulation plays an important role in other psychological variables including health in diabetic patients. As a result, the present study was conducted with the aim of investigating the relationship between cognitive flexibility and mindfulness with emotion regulation in type 2 diabetic patients.
Methodology: The current research in terms of purpose was applied and in terms of implementation method was cross-sectional from type of correlation. The research population was type 2 diabetic patients referred to diabetes clinic of Imam Khomeini Hospital's in the winter of 2017 and spring of 2018. The sample size based on the Krejcie and Morgan table was estimated to be 181 people who this number after checking the inclusion criteria were selected by available sampling method. The research tools were questionnaires of cognitive flexibility (Dennis and Vander Wal, 2010), mindfulness-short form (Walach et al, 2006) and emotion regulation (Gross and John, 2003). Data were analyzed by Pearson correlation coefficients and multiple regression with stepwise model in SPSS-22 software.
Findings: The findings showed that cognitive flexibility and mindfulness had a positive and significant relationship with emotion regulation in type 2 diabetic patients and in addition, cognitive flexibility and mindfulness variables significantly could predict 38% of emotion regulation changes in type 2 diabetes patients which in this prediction the contribution of cognitive flexibility was higher than mindfulness (P˂0.01).
Conclusion: According to results of this research, in order to improve emotion regulation in type 2 diabetic patients, it is possible to improve cognitive flexibility and mindfulness through educational workshops.
Keywords: Cognitive Flexibility, Mindfulness, Emotion Regulation, Type 2 diabetes.
بررسی رابطه بین انعطافپذیری شناختی و ذهنآگاهی با تنظیم هیجان در بیماران دیابتی نوع دو
چکیده
هدف: تنظیم هیجان نقش مهمی در سایر متغیرهای روانشناختی از جمله سلامت در بیماران دیابتی دارد. در نتیجه، پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین انعطافپذیری شناختی و ذهنآگاهی با تنظیم هیجان در بیماران دیابتی نوع دو انجام شد.
روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا مقطعی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش بیماران دیابتی نوع دو مراجعهکننده به کلینیک دیابت بیمارستان امام خمینی در فصلهای زمستان سال 1396 و بهار سال 1397 به تعداد 341 نفر بودند. حجم نمونه بر اساس جدول کرجسی و مورگان 181 نفر برآورد که این تعداد پس از بررسی ملاکهای ورود به مطالعه با روش نمونهگیری دردسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش پرسشنامههای انعطافپذیری شناختی (دنیس و وندر وال، 2010)، ذهنآگاهی- فرم کوتاه (والاچ و همکاران، 2006) و تنظیم هیجان (گراس و جان، 2003) بودند. دادهها با آزمونهای ضرایب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه با مدل گامبهگام در نرمافزار SPSS-22 تحلیل شدند.
یافتهها: یافتهها نشان داد که انعطافپذیری شناختی و ذهنآگاهی با تنظیم هیجان در بیماران دیابتی نوع دو رابطه مثبت و معنادار داشتند و علاوه بر آن، متغیرهای انعطافپذیری شناختی و ذهنآگاهی بهطورمعناداری توانستند 38 درصد از تغییرات تنظیم هیجان در بیماران دیابتی نوع دو را پیشبینی کنند که در این پیشبینی سهم انعطافپذیری شناختی بیشتر از ذهنآگاهی بود (01/0˂P).
نتیجهگیری: با توجه به نتایج این پژوهش، برای بهبود تنظیم هیجان در بیماران دیابتی نوع دو میتوان از طریق کارگاههای آموزشی زمینه را برای بهبود انعطافپذیری شناختی و ذهنآگاهی فراهم کرد.
کلید واژهها: انعطافپذیری شناختی، ذهنآگاهی، تنظیم هیجان، دیابت نوع دو.
مقدمه
دیابت1 یکی از بیماریهای مزمن و پیشروندهای است که نمیتوان با واکسیناسیون از آن پیشگیری کرد و برای آن هیچ درمان قطعی و مشخصی وجود ندارد (رامالهو2 و همکاران، 2021). دیابت بهعنوان یک بیماری مزمن یکی از شایعترین بیماریهای متابولیک است که علائم آن شامل افزایش مزمن قند خون، اختلالهای متابولیک در کربوهیدارت، چربیها و پروتئینها میباشد که در نتیجه اختلالهایی در ترشح یا عملکرد انسولین ایجاد میشود (بوزدمیر-ازل3 و همکاران، 2020). طبق گزارش فدراسیون بینالمللی دیابت در سال 2019 حدود 463 میلیون بزرگسال 79-20 سال مبتلا به دیابت هستند و این آمار نشاندهنده 3/9 درصد بیماری دیابت در جمعیت جهان میباشد. همچنین، پیشبینی میشود که تا سال 2030 حدود 578 میلیون نفر (2/10 درصد) و تا سال 2045 حدود 700 میلیون نفر (9/10 درصد) مبتلا به دیابت شوند (سیه4 و همکاران، 2022). در حال حاضر شیوع دیابت در کشور ایران 3/10 درصد است که حدود نیمی مبتلایان از بیماری خود آگاه نیستند (جمشیدی و همکاران، 1400). در دیابت میزان قند خون بالاتر از 126 میلیگرم در دسیلیتر است و این بیماری شامل دو نوع دیابت نوع یک با شیوع حدود 10-5 درصد و دیابت نوع دو با شیوع حدود 95-90 درصد میباشد (ویو، دیویس-آجامی و لیو5، 2019). در دیابت نوع یک توانایی بدن در تولید هورمون انسولین از بین میرود و در دیابت نوع دو بدن در برابر انسولین مقاوم و انسولین تولیدشده نمیتواند عملکرد طبیعی خود را انجام دهد (سانکار6 و همکاران، 2020).
یکی از مشکلات بیماران دیابتی مشکل در تنظیم هیجان7 است (فیشر8 و همکاران، 2019). هیجان نقش مهمی در جنبههای مختلف زندگی انسان مانند سازگاری با موقعیتهای مختلف و چالشها و رویدادهای تنشزای زندگی دارد (ملفسن9 و همکاران، 2022). تنظیم هیجان به معنای استفاده از راهبردهایی برای کاهش، افزایش و نگهداری تجربههای هیجانی یا مدیریت بهینه هیجانها میباشد (بومیی10 و همکاران، 2020). تنظیم هیجان بهعنوان یک مفهوم پیچیده با طیف گستردهای از فرآیندهای زیستی، اجتماعی و رفتاری، یک اصل مهم در شروع، ارزیابی و سازماندهی رفتارهای سازگارانه و اجتناب از رفتارهای ناسازگارانه است (میلر11 و همکاران، 2021). این سازه شامل مدیریت هیجانهای مثبت و منفی میباشد که هم عوامل درونی مثل شناخت و هیجان خود شخص و هم عوامل بیرونی مانند والدین و بافت اجتماعی بر آن تاثیر میگذارند (بنفر، باردین و کلیوس12، 2018). بنابراین، تنظیم هیجان شامل مجموعه فرآیندهای درونی و بیرونی است که از طریق آن افراد هیجانها را برای دستیابی به اهداف مدیریت مینمایند (بوئلنز13 و همکاران، 2022). افراد دارای تنظیم هیجان بالا در پیشبینی خواستههای دیگران توانایی زیادی دارند، فشارهای ناخواسته دیگران را درک میکنند، هیجانهای خود را بهتر مهار و مدیریت مینمایند و از راهبردهای مناسبی جهت مقابله با چالشها استفاده میکنند (هایموز، ریچرتز و مارتین- سوئلچ14، 2021).
یکی از عوامل مرتبط با تنظیم هیجان، انعطافپذیری شناختی15 است (گوش و هالدر16، 2020) که به معنای توانایی تغییر افکار و اعمال در پاسخ به خواستههای ناشی از موقعیتها و مشکلها میباشد (میلس17 و همکاران، 2022). در تعریفی دیگر انعطافپذیری شناختی بهعنوان توانایی تغییر آمایههای شناختی برای سازگاری با محرکهای در حال تغییر، سازگاری با قوانین، تقاضاها و شرایط محیطی جدید تعریف شده است (زمیگرود18 و همکاران، 2019). این سازه دارای سه بخش آگاهی فرد از انتخابها و گزینههای موجود برای هر موقعیت، تمایل به انعطافپذیری برای سازگاری و احساس خودکارآمدی در انعطافپذیری میباشد (گیلر19 و همکاران، 2020). انعطافپذیری شناختی فرد را قادر میسازد تا کارآمدی خود را افزایش دهد و از مسیرهای ناکارآمد قبلی جدا شود و یک مجموعه پاسخ جدید را در زندگی یادبگیرد و در مسیر زندگی خود پیاده سازد (لاکریوسی20 و همکاران، 2018). همچنین، سازه مذکور ظرفیت افراد را برای حرکت در مسیرهای جدید و سبک تفکر واقعبینانه رشد میدهد و زمینه را برای بهبود سلامت روانشناختی و مقابله موثر با چالشها و رویدادهای تنشزا فراهم میآورد (هیوآنگ، سيو و چیوانگ21، 2022). نتایج پژوهشها حاکی از رابطه انعطافپذیری شناختی با تنظیم هیجان بودند. برای مثال آمیدی22 و همکاران (2022) ضمن پژوهشی به این نتیجه رسیدند که انعطافپذیری شناختی و تنظیم هیجان رابطه مثبت و معنادار داشتند. نتایج پژوهش گوش و هالدر (2020) نشان داد که با افزایش انعطافپذیری شناختی میزان تنظیم هیجان افزایش مییابد. در پژوهشی دیگر صالحی، حسینیان و منور یزدی (1400) گزارش کردند که انعطافپذیری شناختی و تنظیم شناختی هیجان رابطه مثبت و معنادار داشتند. رئیسی سرتشنیزی و همکاران (1399) ضمن پژوهشی به این نتیجه رسیدند که بین انعطافپذیری روانشناختی و تنظیم هیجان رابطه معناداری وجود داشت.
یکی دیگر از عوامل مرتبط با تنظیم هیجان، ذهنآگاهی23 است که به مراقبهای همراه با حضور و آگاهی در زمان حال اشاره دارد (کوتسو، لیز و فوسیون24، 2018). ذهنآگاهی از طریق توجه هدفمند به اینجا و اکنون و عدم قضاوت نسبت به تجربههای لحظه به لحظه پدیدار میشود (کوپل25 و همکاران، 2022). بنابراین، ذهنآگاهی به معنای توجه به زمان حال به شیوهای خاص، هدفمند و بدون قضاوت است (سالسیدو-سیبریان26 و همکاران، 2019). این سازه به فرآیندهایی اطلاق که در آن فرد ذهنآگاه، تمرکز خود را روی تجربه احساسات و اتفاقاتی که در لحظه حال رخ میدهد، متمرکز میشود (اکونور27 و همکاران، 2021). ذهنآگاهی شامل مجموعهای از مهارتها شامل مشاهده (به معنای آگاهی از تجربههای درونی و بیرونی)، توصیف (به معنای برچسبزدن به تجربهها با استفاده از کلمات)، اقدام آگاهانه (به معنای درگیری کامل فرد در فعالیتهای زندگی با توجه کامل یا تمرکز بر آگاهی)، غیرقضاوتی بودن نسبت به تجربههای درونی (به معنای پذیرش، غیرقضاوتی بودن و داشتن وضعیت غیرارزشگذارانه نسبت به تجربههای درونی و افکار و احساسات) و غیرواکنشی بودن نسبت به تجربههای درونی (به معنای اجازهدادن به افکار و احساسات که بیایند و بروند، بدون اینکه فرد تحت تاثیر آنها قرار بگیرد) میباشد (میوبارک، خان و خان28، 2022). ذهنآگاهی نقش مهمی در کاهش هیجانهای منفی از جمله تنش، اضطراب و افسردگی و افزایش تابآوری، شفقت، همدلی، خلاقیت و تنظیم هیجان دارد (موران، لارسون و مکهیوق29، 2021). نتایج پژوهشها حاکی از رابطه ذهنآگاهی با تنظیم هیجان بودند. برای مثال آینی و همکاران (2019) ضمن پژوهشی به این نتیجه رسیدند که بین ذهنآگاهی و تنظیم هیجان همبستگی مثبت و معنادار وجود داشت. نتایج پژوهش کوتسو و همکاران (2018) نشان داد که ذهنآگاهی، تنظیم هیجان و پذیرش هیجانی رابطه مثبت و معنادار داشتند. در پژوهشی دیگر قدیری و همکاران (1400) گزارش کردند که بین ذهنآگاهی و تنظیم هیجانی همبستگی مثبت و معنادار وجود داشت. قاسمی جوبنه و همکاران (1395) ضمن ضمن پژوهشی به این نتیجه رسیدند که با افزایش ذهنآگاهی میزان تنظیم هیجان افزایش مییابد.
تنظیم هیجان نقش موثری در سایر متغیرهای روانشناختی از جمله سلامت بهویژه در مبتلایان به بیماریهای مزمن مانند دیابت دارد. بنابراین، شناسایی متغیرهای مرتبط با تنظیم هیجان و طراحی برنامههایی با هدف بهبود آن میتواند نقش مهمی در سلامت افراد داشته باشد. در نتیجه، پژوهش حاضر با همین هدف طراحی و به دنبال بررسی رابطه انعطافپذیری شناختی و ذهنآگاهی با تنظیم هیجان میباشد. نکته حائز اهمیت دیگر اینکه انجام این پژوهش میتواند به متخصصان و برنامهریزان انجمن دیابت و سایر افرادی که بیماران دیابتی سروکار دارند در ارائه راهکارهایی برای بهبود سلامت از طریق تنظیم هیجان کمک نماید. علاوه بر آن، بررسیهای پژوهشگر نشان داد که پژوهشهای اندکی درباره روابط انعطافپذیری شناختی، ذهنآگاهی و تنظیم هیجان انجامشده و پژوهشی در این زمینه بر روی مبتلایان به دیابت نوع دو با توجه به شیوع بالا و در حال افزایش آنها یافت نشد. پس، با توجه به مطالب مطرحشده، پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین انعطافپذیری شناختی و ذهنآگاهی با تنظیم هیجان در بیماران دیابتی نوع دو انجام شد.
روش
پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا مقطعی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش بیماران دیابتی نوع دو مراجعهکننده به کلینیک دیابت بیمارستان امام خمینی در فصلهای زمستان سال 1396 و بهار سال 1397 به تعداد 341 نفر بودند. حجم نمونه بر اساس جدول کرجسی و مورگان 181 نفر برآورد که این تعداد پس از بررسی ملاکهای ورود به مطالعه با روش نمونهگیری دردسترس انتخاب شدند. ملاکهای ورود به مطالعه شامل تشخیص بیماری دیابت نوع دو توسط پزشک متخصص، گذشت حداقل یک سال از بیماری دیابت، سواد خواندن و نوشتن، سن 65-30 سال، عدم ابتلاء به اختلالها و بیماریهای مزمن و عدم دریافت خدمات روانشناختی در سه ماه گذشته و ملاکهای خروج از مطالعه انصراف از تکمیلکردن پرسشنامهها و عدم امضای فرم رضایتنامه شرکت آگاهانه در پژوهش بودند.
روند اجرای پژوهش به این صورت بود که بعد از هماهنگی با مسئولان کلینیک دیابت بیمارستان امام خمینی حجم جامعه در محاسبه و سپس حجم نمونه برآورد شد. در مرحله بعد از میان اعضای جامعه تعداد 181 نفر پس از بررسی ملاکهای ورود به مطالعه با روش دردسترس بهعنوان نمونه انتخاب و علاوه بر بیان اهمیت و ضرورت پژوهش به آنها درباره رعایت نکات و ملاحظات اخلاقی اطمینانخاطر داده شد. سپس، از آنها خواسته شد تا فرم رضایتنامه شرکت آگاهانه در پژوهش را امضا و پس از آن به ابزارهای پژوهش پاسخ دهند. در نهایت، از بیماران دیابتی نوع دو به دلیل شرکت در پژوهش و تکمیلکردن ابزارها تقدیر و تشکر شد.
ابزارهای پژوهش حاضر شامل فرم اطلاعات جمعیتشناختی شامل جنسیت، سن و مدت ابتلاء و پرسشنامههای انعطافپذیری شناختی، ذهنآگاهی و تنظیم هیجان بودند که در زیر تشریح میشوند.
1. پرسشنامه انعطافپذیری شناختی30: این پرسشنامه در سال 2010 توسط دنیس و وندر وال31 طراحی شد؛ بهطوری که دارای 20 گویه است و برای پاسخگویی به هر گویه از طیف لیکرت هفت درجهای از یک تا هفت استفاده میشود. بنابراین، حداقل نمره در این ابزار 20 و حداکثر نمره در آن 140 است و نمره بالاتر نشاندهنده انعطافپذیری شناختی بیشتر میباشد. دنیس و وندر وال (2010) روایی همگرا ابزار را با مقیاس انعطافپذیری شناختی مارتین و رابین 75/0 و روایی واگرای آن را با سیاهه افسردگی بک 39/0- و پایایی آن را با روشهای آلفای کرونباخ 91/0 و بازآزمایی 81/0 گزارش کردند. عاشوری و رشیدی (1398) پایایی ابزار را با روش آلفای کرونباخ 93/0 بدست آوردند. در پژوهش حاضر پایایی با روش آلفای کرونباخ 87/0 محاسبه شد.
2. پرسشنامه ذهنآگاهی- فرم کوتاه32: این پرسشنامه در سال 2006 توسط والاچ33 و همکاران طراحی شد؛ بهطوری که دارای 14 گویه است و برای پاسخگویی به هر گویه از طیف لیکرت چهار درجهای از یک تا چهار استفاده میشود. بنابراین، حداقل نمره در این ابزار 14 و حداکثر نمره در آن 56 است و نمره بالاتر نشاندهنده ذهنآگاهی بیشتر میباشد. سیوئر و همکاران (2011) روایی سازه ابزار را با روش تحلیل عاملی بررسی و تایید و پایایی آن را با روش بازآزمایی 88/0 گزارش کردند. پورپاریزی، توحیدی و خضری مقدم (1397) روایی سازه ابزار را با روش تحلیل عاملی بررسی و تایید و پایایی آن را با روش آلفای کرونباخ 91/0 بدست آوردند. در پژوهش حاضر پایایی با روش آلفای کرونباخ 90/0 محاسبه شد.
3. پرسشنامه تنظیم هیجان34: این پرسشنامه در سال 2003 توسط گراس و جان35 طراحی شد؛ بهطوری که دارای 10 گویه است و برای پاسخگویی به هر گویه از طیف لیکرت هفت درجهای از یک تا هفت استفاده میشود. بنابراین، حداقل نمره در این ابزار 10 و حداکثر نمره در آن 70 است و نمره بالاتر نشاندهنده تنظیم هیجان بیشتر و مطلوبتر میباشد. گراس و جان (2003) روایی سازه ابزار را با روش تحلیل عاملی اکتشافی بررسی و نتایج حاکی از وجود دو عامل ارزیابی مجدد و سرکوبی بود و پایایی آن را با روش بازآزمایی 69/0 گزارش کردند. تعجبی و مرادی (1395) پایایی ابزار را با روش آلفای کرونباخ 77/0 بدست آوردند. در پژوهش حاضر پایایی با روش آلفای کرونباخ 93/0 محاسبه شد.
دادهها با آزمونهای ضرایب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه با مدل گامبهگام در نرمافزار SPSS-22 در سطح معناداری 05/0 تحلیل شدند.
یافتهها
در این پژوهش به دلیل ناقصبودن پرسشنامههای 8 نفر، تحلیلها برای 173 نفر انجام شد. بنابراین، نرخ مشارکت در پژوهش 58/95 درصد بود. همچنین، در این مطالعه 75 مرد (35/43 درصد) و 98 زن (65/56 درصد) حضور داشتند. علاوه بر آن، میانگین و انحراف معیار سن بیماران دیابتی نوع دو در پژوهش حاضر 70/7±80/43 سال و مدت ابتلای آنان 90/1±82/4 سال بود. میانگین، انحراف معیار، کجی و کشیدگی انعطافپذیری شناختی، ذهنآگاهی و تنظیم هیجان در بیماران دیابتی نوع دو در جدول 1 گزارش شد.
جدول 1. میانگین، انحراف معیار، کجی و کشیدگی انعطافپذیری شناختی، ذهنآگاهی و تنظیم هیجان در بیماران دیابتی نوع دو
متغیر | میانگین | انحراف معیار | کجی | کشیدگی | کولموگروف- اسمیرنوف | معناداری |
انعطافپذیری شناختی | 33/83 | 90/12 | 39/0 | 02/0- | 79/0 | 60/0 |
ذهنآگاهی | 00/39 | 00/5 | 23/0- | 27/0- | 87/0 | 44/0 |
تنظیم هیجان | 67/39 | 20/6 | 05/0 | 37/0- | 68/0 | 75/0 |
طبق نتایج جدول 1، فرض نرمالبودن هر سه متغیر انعطافپذیری شناختی، ذهنآگاهی و تنظیم هیجان در بیماران دیابتی نوع دو به دلیل قرارداشتن مقادیر کجی و کشیدگی در دامنه 1+ الی 1- و سطح معناداری بالاتر از 05/0 متغیرهای مذکور بر اساس آزمون کولموگروف- اسمیرنوف رد نشد. همچنین، مقدار عامل تورم واریانس برای پیشبینی تنظیم هیجان بر اساس انعطافپذیری شناختی و ذهنآگاهی به دلیل کوچکتر از 10 بودن و مقدار دوربین- واتسون برای آن به دلیل قرارداشتن در دامنه 5/1 الی 5/2 بهترتیب حاکی از ردشدن فرضهای همخطی چندگانه و همبستگی باقیماندهها بودند. بنابراین، برای تحلیلها استفاده از رگرسیون مجاز بود. ضرایب همبستگی پیرسون انعطافپذیری شناختی، ذهنآگاهی و تنظیم هیجان در بیماران دیابتی نوع دو در جدول 2 گزارش شد.
جدول 2. ضرایب همبستگی پیرسون انعطافپذیری شناختی، ذهنآگاهی و تنظیم هیجان در بیماران دیابتی نوع دو
متغیر | انعطافپذیری شناختی | ذهنآگاهی | تنظیم هیجان |
انعطافپذیری شناختی | 1 |
|
|
ذهنآگاهی | **39/0 | 1 |
|
تنظیم هیجان | **52/0 | **46/0 | 1 |
01/0**P<
طبق نتایج جدول 2، انعطافپذیری شناختی و ذهنآگاهی با تنظیم هیجان در بیماران دیابتی نوع دو رابطه مثبت و معنادار داشتند (01/0˂P). رگرسیون چندگانه با مدل گامبهگام برای پیشبینی تنظیم هیجان بر اساس انعطافپذیری شناختی و ذهنآگاهی در بیماران دیابتی نوع دو در جدول 3 گزارش شد.
جدول 3. رگرسیون چندگانه با مدل گامبهگام برای پیشبینی تنظیم هیجان بر اساس انعطافپذیری شناختی و ذهنآگاهی در بیماران دیابتی نوع دو
مدل | متغیر | R | R2 | معناداری | B | SE | Beta | t | معناداری |
1 | انعطافپذیری شناختی | 52/0 | 27/0 | 01/0 | 22/0 | 03/0 | 44/0 | 33/7 | 01/0 |
2 | انعطافپذیری شناختی و ذهنآگاهی | 62/0 | 38/0 | 01/0 | 20/0 43/0 | 03/0 08/0 | 42/0 35/0 | 80/6 60/6 | 01/0 01/0 |
طبق نتایج جدول 3، متغیرهای انعطافپذیری شناختی و ذهنآگاهی بهطورمعناداری توانستند 38 درصد از تغییرات تنظیم هیجان در بیماران دیابتی نوع دو را پیشبینی کنند که در این پیشبینی با توجه به مقدار بتا سهم انعطافپذیری شناختی بیشتر از ذهنآگاهی بود (01/0˂P).
بحث و نتیجهگیری
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین انعطافپذیری شناختی و ذهنآگاهی با تنظیم هیجان در بیماران دیابتی نوع دو انجام شد.
اولین نتیجه پژوهش حاضر نشان داد که انعطافپذیری شناختی با تنظیم هیجان در بیماران دیابتی نوع دو رابطه مثبت و معنادار داشت. به عبارت دیگر، با افزایش انعطافپذیری شناختی میزان تنظیم هیجان افزایش و بالعکس با کاهش انعطافپذیری شناختی میزان تنظیم هیجان کاهش مییابد. این نتیجه با نتیجه پژوهشهای آمیدی و همکاران (2022)، گوش و هالدر (2020)، صالحی و همکاران (1400) و رئیسی سرتشنیزی و همکاران (1399) همسو بود. در تبیین این نتیجه میتوان گفت که انعطافپذیری شناختی به توانایی افراد برای تمرکز بر موقعیت فعلی و استفاده از فرصتهای موجود جهت گام برداشتن در جهت اهداف و ارزشهای درونی با توجه به رویدادهای چالشانگیز اشاره دارد و افراد دارای انعطافپذیری شناختی بالا در هر موقعیتی رفتارهای خود را تنظیم و بیشتر بر اساس ارزشها و اهداف و کمتر بر اساس وابستگیهای موقعیتی عمل مینمایند که این امر موجب افزایش هیجانهای مثبت و کاهش هیجانهای منفی میشوند. بنابراین، انعطافپذیری شناختی موجب میشود که افراد از واکنشهای مقابلهای مناسب که تسهیلکننده استفاده از راهکارهای کارآمد حل مساله در دوران مواجهه با استرس است، خودداری نمایند و بتوانند مانع از بروز هیجانهای منفی شوند و علاوه بر آن، بتوانند هیجانهای مثبت را در خود افزایش دهند. در نتیجه، منطقی بهنظر میرسد که انعطافپذیری شناختی بتواند باعث افزایش تنظیم هیجان در بیماران دیابتی نوع دو شود.
دومین نتیجه پژوهش حاضر نشان داد که ذهنآگاهی با تنظیم هیجان در بیماران دیابتی نوع دو رابطه مثبت و معنادار داشت. به عبارت دیگر، با افزایش ذهنآگاهی میزان تنظیم هیجان افزایش و بالعکس با کاهش ذهنآگاهی میزان تنظیم هیجان کاهش مییابد. این نتیجه با نتیجه پژوهشهای آینی و همکاران (2019)، کوتسو و همکاران (2018)، قدیری و همکاران (1400) و قاسمی جوبنه و همکاران (1395) همسو بود. در تبیین این نتیجه میتوان گفت که ذهنآگاهی بر مشاهده افکار و تغییر آگاهی در مقایسه با چالشکشیدن و تغییر افکار سبب ارائه شیوه نوینی در مواجهه با هیجانهای آشفتهساز میشود. استرسهای هیجانی و عاطفی ممکن است بر رفتار فرد دیابتی تاثیر بگذارد؛ بهطوری که فرد قادر به کنترل برنامه درمانی، رژیم غذایی و ورزشی خود نشود. شناخت مشکلات این بیماران، رفع یا کاهش آنها به همراه ارائه آموزشهایی مانند ذهنآگاهی برای ارتقای کنترل و مدیریت هیجانهای مثبت و منفی بخش مهمی از درمان جامعه دیابت است. همچنین، ذهنآگاهی بهعنوان سبکی برای زندگی با استفاده از تمرینهای مراقبهای در زندگی روزمره ادغام میشود و به افراد کمک میکند تا با وضعیتهای مختلف ذهن آشنا شوند و آگاهانه از آنها بهصورت یک ذهن انسجامیافته استفاده نمایند. بنابراین، ذهنآگاهی سبب میشود که افراد متوجه شوند که آنها تنها فکر نمیکنند، بلکه فکرکردن خود را نیز مشاهده مینمایند. در نتیجه، میتوان انتظار داشت که افزایش ذهنآگاهی سبب افزایش تنظیم هیجان شود و ذهنآگاهی نقش موثری در افزایش تنظیم هیجان در بیماران دیابتی نوع دو داشته باشد.
سومین و آخرین نتیجه پژوهش حاضر نشان داد که انعطافپذیری شناختی و ذهنآگاهی توانایی پیشبینی معنادار تنظیم هیجان در بیماران دیابتی نوع دو را داشتند که سهم انعطافپذیری شناختی بیشتر از ذهنآگاهی بود. در این زمینه پژوهشی یافت نشد، اما در تبیین این نتیجه میتوان گفت که بیماران دیابتی نوع دو دارای انعطافپذیری شناختی و ذهنآگاهی بالا در زندگی با چالشها و رویدادهای تنشزای کمتری مواجه میشوند، دوستان بیشتری دارند و از حمایت اجتماعی بالاتری برخوردارند، بیشتر از راهبردهای مقابلهای کارآمد استفاده مینمایند، در زندگی استرس و اضطراب کمتری دارند و به تنهایی یا با کمک دیگران بر چالشها و رویدادهای تنشزای زندگی فائق میآیند و در مجموع از سلامت و کیفیت زندگی بالاتری برخوردارند. در نتیجه، متغیرهای انعطافپذیری شناختی و ذهنآگاهی میتوانند سبب افزایش تنظیم هیجان یا پیشبینی آن در بیماران دیابتی نوع دو شوند. تبیین دیگر اینکه متغیرهای انعطافپذیری شناختی و ذهنآگاهی با بسیاری از شاخصهای مثبت روانشناختی مانند شادی، امیدواری، کیفیت زندگی، سلامت و غیره که توانایی پیشبینی مستقیم تنظیم هیجان را دارند همبستگی مثبت و معنادار و با بسیاری از شاخصهای منفی روانشناختی مانند استرس، اضطراب، افسردگی، وسواس، عزتنفس پایین و غیره که توانایی پیشبینی معکوس تنظیم هیجان را دارند همبستگی منفی و معنادار دارند. بنابراین، میتوان انتظار داشت زمانی که متغیرهای انعطافپذیری شناختی و ذهنآگاهی در یک مدل برای پیشبینی تنظیم هیجان در گروههای آسیبپذیری از جمله بیماران دیابتی نوع دو وارد معادله رگرسیون شوند، بتوانند نقش موثری در پیشبینی آن داشته باشند. در نتیجه، منطقی بهنظر میرسد که انعطافپذیری شناختی و ذهنآگاهی بتوانند تنظیم هیجان در بیماران دیابتی نوع دو را پیشبینی نمایند. نکته حائز اهمیت دیگر پژوهش حاضر اینکه سهم انعطافپذیری شناختی در پیشبینی تنظیم هیجان در بیماران دیابتی نوع دو بیشتر از ذهنآگاهی بود. بنابراین، توانایی تغییر آمایههای شناختی برای سازگاری با محرکهای در حال تغییر، سازگاری با قوانین، تقاضاها و شرایط محیطی جدید (انعطافپذیری شناختی) در مقایسه با توجه به زمان حال به شیوهای خاص، هدفمند و بدون قضاوت (ذهنآگاهی) بهتر و بیشتر میتواند تنظیم هیجان را پیشبینی کند.
مهمترین محدودیتهای این پژوهش همکاری پایین برخی بیماران دیابتی نوع دو در تکمیلکردن ابزارهای پژوهش و عدم امکان دسترسی مجدد به آنها، عدم بررسی تفاوتهای فرهنگی در پژوهش حاضر، استفاده از ابزارهای خودگزارشی برای گردآوری دادهها و محدودشدن جامعه پژوهش به بیماران دیابتی نوع مراجعهکننده به کلینیک دیابت بیمارستان امام خمینی اشاره کرد. بنابراین، پیشنهاد میشود که تنها از ابزارهای خودگزارشی برای گردآوری دادهها استفاده نشود. چون که ابزارهای خودگزارشی تا اندازه زیادی تحت تاثیر علایق فردی هستند. پیشنهاد دیگر اینکه پژوهش حاضر بر روی سایر بیماریهای مزمن یا گروههای آسیبپذیر از جمله سرطان، فشار خون، زنان سرپرست خانوار و غیره انجام و نتایج آنها با نتایج پژوهش حاضر مقایسه شود.
با توجه به نتایج این پژوهش، برای بهبود تنظیم هیجان در بیماران دیابتی نوع دو میتوان از طریق کارگاههای آموزشی زمینه را برای بهبود انعطافپذیری شناختی و ذهنآگاهی فراهم کرد. بنابراین، به مسئولان و برنامهریزان انجمن دیابت و سایر افرادی که با آنها سروکار دارند پیشنهاد میشود که جهت بهبود تنظیم هیجان در این گروه برای آنها دورههای آموزشی ارتقای انعطافپذیری روانشناختی و ذهنآگاهی برگزار نمایند.
تشکر و قدردانی
در پایان، از مسئولان کلینیک دیابت بیمارستان امام خمینی و بیماران دیابتی نوع دو شرکتکننده در پژوهش تقدیر و تشکر میشود.
References
Amedee LM, Cyr-Desautels L, Benard H, Pascuzzo K, Dubois-Comtois K, Hebert M, et al. (2022). Cognitive flexibility moderates the association between maltreatment and emotion regulation in residential care children of the middle childhood period. Developmental Child Welfare; 4(3): 217-234. [Link]
Ashori M, Rashidi A. (2019). Effectiveness of cognitive emotion regulation strategies training on cognitive flexibility in deaf students. Empowering Exceptional Children; 10(2): 250-259. [Link]
Benfer N, Bardeen JR, Clauss K. (2018). Experimental manipulation of emotion regulation self-efficacy: Effects on emotion regulation ability, perceived effort in the service of regulation, and affective reactivity. Journal of Contextual Behavioral Science; 10: 108-114. [Link]
Boelens E, Braet C, Debeuf T, Wante L, Volkaert B, Verbeken S. (2022). A brief emotion regulation training in children and adolescents with obesity: A feasibility study. Obesity Research & Clinical Practice; 16(4): 330-336. [Link]
Bomyea J, Ball TM, Simmons AN, Campbell-Sills L, Paulus MP, Stein MB. (2020). Change in neural response during emotion regulation is associated with symptom reduction in cognitive behavioral therapy for anxiety disorders. Journal of Affective Disorders; 271: 207-214. [Link]
Bozdemir-Ozel C, Arikan H, Calik-Kutukcu E, Karaduz BN, Inal-Ince D, Kabakci G, et al. (2020). Subclinical inflammation is associated with reductions in muscle oxygenation, exercise capacity and quality of life in adults with type 2 diabetes. Canadian Journal of Diabetes; 44(5): 422-427. [Link]
Dennis JP, Vander Wal JS. (2010). The cognitive flexibility inventory: Instrument development and estimates of reliability and validity. Cognitive Therapy and Research; 34(3): 241-253. [Link]
Fisher L, Hessler D, Polonsky W, Strycker L, Bowyer V, Masharani U. (2019). Toward effective interventions to reduce diabetes distress among adults with type 1 diabetes: Enhancing Emotion regulation and cognitive skills. Patient Education and Counseling; 102(8): 1499-1505. [Link]
Ghadiri Z, Kakavand A, Jalali MR, Shirmohamadi F. (2022). The relationship between mindfulness and positive thinking: Mediating roles of emotional cognitive regulation and self-compassion. Quarterly Journal of Psychological Studies; 17(4): 183-204. [Link]
Ghasemi Jobaneh R, Mousavi SV, Zanipoor A, Hoseini Seddigh MA. (2016). The relationship between mindfulness and emotion regulation with academic procrastination of students. Education Strategies in Medical Sciences; 9(2): 134-141. [Link]
Ghosh S, Halder S. (2020). Emotional regulation and cognitive flexibility in young adults. Journal of Psychosocial Research; 15(2): 609-617. [Link]
Giller F, Muckschel M, Ziemssen T, Beste C. (2020). A possible role of the norepinephrine system during sequential cognitive flexibility – Evidence from EEG and pupil diameter data. Cortex; 128: 22-34. [Link]
Gross JJ, John OP. (2003). Individual differences in two emotion regulation processes: Implications for affect, relationships, and well-being. Journal of Personality and Social Psychology; 85(2): 348-362. [Link]
Haymoz S, Reicherts M, Martin-Soelch C. (2021). Learning to be emotionally competent: Preliminary results of a pilot intervention program focusing on affect processing and emotion regulation. Journal of Behavioral and Cognitive Therapy; 31(4): 329-335. [Link]
Huang J, Siu CTS, Cheung H. (2022). Longitudinal relations among teacher-student closeness, cognitive flexibility, intrinsic reading motivation, and reading achievement. Early Childhood Research Quarterly; 61: 179-189. [Link]
Iani L, Lauriola M, Chiesa A, Cafaro V. (2019). Associations between mindfulness and emotion regulation: The key role of describing and nonreactivity. Mindfulness; 10: 366-375. [Link]
Jamshidi Z, Mohebbi B, Shakibazadeh E, Tol A, Yaseri M. (2021). Comparison of the effectiveness of direct and indirect virtual educational intervention on promoting self-management behaviors and diabetes control in women with type-2 diabetes. Journal of School of Public Health and Institut of Public Health Research; 19(1): 35-52. [Link]
Koppel S, Stephens AN, Kaviani F, Peiris S, Young KL, Chambers R, Hassed C. (2022). It’s all in the mind: The relationship between mindfulness and nomophobia on technology engagement while driving and aberrant driving behaviours. Transportation Research Part F: Traffic Psychology and Behaviour; 86: 252-262. [Link]
Kotsou I, Leys C, Fossion P. (2018). Acceptance alone is a better predictor of psychopathology and well-being than emotional competence, emotion regulation and mindfulness. Journal of Affective Disorders; 226: 142-145. [Link]
Lacreuse A, Parr L, Chennareddi L, Herndon JG. (2018). Age-related decline in cognitive flexibility in female chimpanzees. Neurobiology of Aging; 72: 83-88. [Link]
Melfsen S, Jans T, Romanos M, Walitza S. (2022). Emotion regulation in selective mutism: A comparison group study in children and adolescents with selective mutism. Journal of Psychiatric Research; 151: 710-715. [Link]
Miles S, Phillipou A, Sumner P, Nedeljkovic M. (2022). Cognitive flexibility and the risk of anorexia nervosa: An investigation using self-report and neurocognitive assessments. Journal of Psychiatric Research; 151: 531-538. [Link]
Miller M, Balsamo L, Pashankar F, Bailey CS. (2021). Emotion regulation, pain interference and affective symptoms in children and adolescents with sickle cell disease. Journal of Affective Disorders; 282: 829-835. [Link]
Moran O, Larsson A, McHugh L. (2021). Investigating cognitive fusion, mindfulness and experiential avoidance in relation to psychosis-like symptoms in the general population. Journal of Contextual Behavioral Science; 21: 136-143. [Link]
Mubarak N, Khan J, Khan AK. (2022). Psychological distress and project success: The moderating role of employees’ resilience and mindfulness. International Journal of Project Management; 40(5): 566-576. [Link]
O'Connor M, O'Reilly G, Connaughton EML, Hoctor E, McHugh L. (2021). Resilience mediates the cross-sectional relationship between mindfulness and positive mental health in early adolescence. Journal of Contextual Behavioral Science; 21: 171-175. [Link]
Porparizi M, Towhidi A, Khezri Moghadam N. (2018). The effect of mindfulness on academic achievement, and academic adjustment: The mediation role of academic self-concept. Positive Psychology Research; 4(3): 29-44. [Link]
Ramalho A, Castro P, Lobo M, Souza J, Santos P, Freitas A. (2021). Integrated quality assessment for diabetes care in Portuguese primary health care using prevention quality indicators. Primary Care Diabetes; 15(3): 507-512. [Link]
Raeisi Sarteshneizy Z, Lotfi M, Pirmoradi M, Asghar Nejad Farid A. (2020). Redictive role of self-efficacy in emotional regulation and cognitive flexibility on reducing emotional distress in university students. Journal of Mazandaran University of Medical Sciences; 30(189) :164-169. [Link]
Salcido-Cibrian LJ, Ramos NS, Jimenez O, Blanca MJ. (2019). Mindfulness to regulate emotions: The Mindfulness and Emotional Intelligence Program (PINEP) and its adaptation to a virtual learning platform. Complementary Therapies in Clinical Practice; 36: 176-180. [Link]
Salehi H, Hosseinian S, Monavar Yazdi SM. (2021). The relationship between cognitive flexibility and successful marriage: The mediating role of cognitive emotion regulation. Rooyesh-e-Ravanshenasi Journal; 10(8): 93-102. [Link]
Sankar P, Ahmed WN, Koshy VM, Jacob R, Sasidharan S. (2020). Effects of COVID-19 lockdown on type 2 diabetes, lifestyle and psychosocial health: A hospital-based cross-sectional survey from South India. Diabetes & Metabolic Syndrom: Clinical Research & Reviews; 14(6): 1815-1819. [Link]
Sauer S, Walach H, Offenbacher M, Lynch S, Kohls N. (2011). Measuring mindfulness: A Rasch analysis of the Freiburg mindfulness inventory. Journal of Religions; 2(4): 693-706. [Link]
Seah SJ, Harding SC, Pay JY, Wang J, Aw S, Lam J, Tar RB. (2022). Sociodemographic characteristics associated with self-care and quality of life among community-dwelling older adults with type 2 diabetes. Primary Care Diabetes; 16(1): 179-187. [Link]
Taajobi M, Moradi O. (2016). Comparing metacognition beliefs and emotional regulation and smoking among adolescents ordinary in Sanandaj. Shenakht Journal of Psychology and Psychiatry; 3(3): 40-48. [Link]
Walach H, Buchheld N, Buttenmuller V, Kleinknecht N, Schmidt S. (2006). Measuring mindfulness- The Freiburg mindfulness inventory (FMI). Personality and Individual Differences, 40(8), 1543-1555. [Link]
Wu J, Davis-Ajami ML, Lu ZK. (2019). Real-world impact of ongoing regular exercise in overweight and obese US adults with diabetes on health care utilization and expenses. Primary Care Diabetes; 13(5): 430-440. [Link]
Zmigrod L, Zmigrod S, Rentfrow PJ, Robbins TW. (2019). The psychological roots of intellectual humility: The role of intelligence and cognitive flexibility. Personality and Individual Differences; 141: 200-208. [Link]
[1] . Diabetes
[2] . Ramalho
[3] . Bozdemir-Ozel
[4] . Seah
[5] . Wu, Davis-Ajami & Lu
[6] . Sankar
[7] . Emotion Regulation
[8] . Fisher
[9] . Melfsen
[10] . Bomyea
[11] . Miller
[12] . Benfer, Bardeen & Clauss
[13] . Boelens
[14] . Haymoz, Reicherts & Martin-Soelch
[15] . Cognitive Flexibility
[16] . Ghosh & Halder
[17] . Miles
[18] . Zmigrod
[19] . Giller
[20] . Lacreuse
[21] . Huang, Siu & Cheung
[22] . Amedee
[23] . Mindfulness
[24] . Kotsou, Leys & Fossion
[25] . Koppel
[26] . Salcido-Cibrian
[27] . O'Connor
[28] . Mubarak, Khan & Khan
[29] . Moran, Larsson & McHugh
[30] . Cognitive Flexibility Questionnaire
[31] . Dennis & Vander Wal
[32] . Mindfulness Questionnaire–Short Form
[33] . Walach
[34] . Emotion Regulation Questionnaire
[35] . Gross & John